سورهٔ یونس
یونس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ
«الر» {امثال این حروف از رموزی است که از آن از آنچه که منسلخ از این عالم از مراتب وجود و آیات بزرگ آن را عاین (دیدن به معاینه) میکند تعبیر میشود پس ملک با وحی یا با تحدیث آن را القاء میکند مشاراً بها (اشاره شده به آن) به این مراتب و آیات است، و وقتی که تعبیر از مقصود به آن برای راقدان (آرمیدگان) در فراش طبع اراده شود به مناسبات و تمثیلات تعبیر میشود چنانکه حقایق برای خفته و با مناسبات و تمثیلات ظاهر میشود و به تعبیر از خبیر بصیر احتیاج مییابد} این آیات کتاب حکیم (محکم، دارای حکمت در علم و عمل) است
- ترجمه سلطانیالر، این آیات کتاب حکیم (محکم) است
- ترجمه راستینالر (از اسرار وحی الهی است) این است آیات الهی که به حقّ و راستی گویاست.
- ترجمه الهی قمشهای٢ أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ
آیا برای مردم عجیب میباشد که به مردی (شخصی، بشری) از آنها وحی نمودهایم؟ که مردم را انذار کن و به کسانی که ایمان آوردهاند بشارت بده که آنها قدم (سلوک) صدق نزد پروردگارشان دارند! {همانطور که سلوک (پیمودن) بدن به مرکب یا دو پا است همچنین سلوک نفس و مرکب آن و دو پای آن، صدق است} کافران گفتند همانا این [قرآن یا ادّعاء از محمّد (ص) یا تصرّف او در مردم و صرف (برگرداندن) آنها به سوی خودش یا مجموع] حتماً ساحری آشکار است {هر فعل یا قول دقیقی که در نفوس اثر کند و سبب تأثیر آن معلوم نشود را سحر مینامند چه به تصرّفات ملکوتی سِفلیّه باشد یا عِلویّه یا امتزاجات قوای روحانی با قوای طبیعی یا به تصرّفات طبیعی محض}
- ترجمه سلطانیآیا برای مردم عجیب میباشد که به مردی (شخصی) از آنها وحی نمودهایم؟ که مردم را انذار کن و به کسانی که ایمان آوردهاند بشارت بده که آنها قدم (سلوک) صدق نزد پروردگارشان دارند! کافران گفتند همانا این حتماً ساحری آشکار است
- ترجمه راستینآیا مردم تعجب کردند از اینکه ما یکی از افراد آنها را به وحی و رسالت خود برگزیدیم (و گفتیم) که خلق را (از عذاب قیامت) بترسان و مؤمنان را بشارت ده که به راستی مقامشان نزد خدا رفیع است!کافران گفتند: این شخص ساحری آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
همانا پروردگار شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد سپس بر عرش ایستاد، امر را تدبیر میکند، شفاعت کنندهای نیست جز بعد از اجازهٔ او، {شفاعت نزد خداوند در دنیا برای انبیاء (ع) و اوصیای آنان وقت استغفار آنها برای تائبین (توبه کنندگان) بایع (بیعت کننده) بر دست آنها شفاعت ثابت شده است، و استغفار آنها بعد از آن برای آنان شفاعت است، و امر آنان به خیر و نهی آنها از شرّ و نصیحت آنان و موعظهٔ آنان، همگی، نحوی شفاعت هستند، و کسی که جرأت یابد بر امر کردن به خلق و نهی کردن آنها و بیان حلال خداوند و حرام او با فتوا دادن و وعظ کردن که آن را صنعتی مانند سایر صنایع معاشیّه قرار دادهاند و قضاوت بین مردم بدون اجازهٔ بلاواسطه یا بواسطه از خداوند پس اجتراء (تجرّی جستن) بر خداوند است، و اجتراء (تجرّی نمودن) بر خداوند نهایت شقاوت است و این بر کسی که دخل (دخالت، آنچه که از تباهی عقل یا فساد بدن در انسان پدید آید، عیب در حسب، خدعه و فریب، قومی که منتسب به کسانی باشند که از آنها نباشند) کرده و بر اخذ بیعت از مردم بدون اذن از خداوند اجتراء نموده است کسری (شکستی، مخالفتی) عظیم است، چنانکه رسم خلفاء از بنی امیّه و بنی عبّاس بود، و چنانکه متشبّهٔ مبطله به صوفیّه اجتراء نمودند و بدون اذنى از مشایخ معصومین (ع) در آن دخل کردند، و لذلک سلف تا از معصوم (ع) یا از کسی که او را منصوب نموده اجازه نمیگرفتند حدیث نقل نمیکردند چه رسد به بیان احکام خداوند به رأی و ظنّ، و مشایخِ اجازه و اجازهٔ روایت، مشهور مسطور و سلسلهٔ اجازت آنها مضبوط است، و همچنین است صوفیّهٔ محقّه که در امر و نهی و بیان احکام و استغفار برای خلق و اخذ بیعت از آنان دخالت نمیکردند مگر وقتی که اجازه داشتند و سلاسل اجازات آنها نزد آنها مضبوط است، و ذمّ امر به معروف و نهی از منکر و اقدام بر فتیا (فتوا دادن) و وعظ کردن از کسی که اهل آن نیست به خصوص از کسی که آن را وسیله به سوی اغراض فاسدهٔ خود قرار داده، از جمع کردن مال و تبسّط در بلاد (کشور گشائی) و تسلّط بر عباد و صیت (آوازه) و صرف وجوه مردم به آن و ادخال محبّت خود در قلوب آنها، آن در اخبار بسیار وارد شده، خداوند از این عار به ما پناه دهد و ما را از شرّ امثال این اشرار حفظ نماید}، که همان الله پروردگار شما است پس او را بندگی کنید آیا پس [در آن و در اوصاف او و در خدایان ظاهریتان از اصنام و کواکب و غیر مستحقّین بر نیابت آلهیّت و در خدایان باطنیتان از هواهای فاسدتان و اغراض کاسدهٔ (ناروا) خود] متذکّر نمیشوید؟ [و فکر نمیکنید؟ که حقیق (شایسته) به عبادت و اطاعت همان الله و مظاهر بشری او نایب (نماینده) او هستند نه خدایان شما که جهت استحقاق عبادت در آنها نیست]
- ترجمه سلطانیهمانا پروردگار شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد سپس بر عرش ایستاد، امر را تدبیر میکند، شفاعت کنندهای نیست جز بعد از اجازهٔ او، که همان الله پروردگار شما است پس او را بندگی کنید آیا پس متذکّر نمیشوید
- ترجمه راستینخالق و پروردگار شما به حقیقت خداست که جهان را از آسمانها و زمین در شش روز (یعنی مقدار زمان شش روز یا شش مرتبه وجودی) خلق فرمود. آن گاه ذات مقدسش بر عرش فرمانروایی قرار گرفت، امر آفرینش را نیکو ترتیب میدهد، هیچ کس شفیع و واسطه جز به رخصت او نخواهد بود، چنین خدایی به حقیقت پروردگار شماست، او را به یگانگی پرستید، چرا متذکر نمیشوید؟
- ترجمه الهی قمشهای٤ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ
بازگشت شما همگی به او است خداوند به [وعدهای] حقّ وعده داد که او خلق (آفرینش) را ابتداء مینماید سپس آن را عودت میدهد تا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند را دادگرانه [به عدالتی که او لایق آن است از جزاء همهٔ اعمال آنان با جزاء دادن بهترین آنها] پاداش دهد و کسانی که کفر ورزیدهاند آنها به (سبب) آنچه که کفر میورزیدند شرابی از آب گرم و عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیبازگشت شما همگی به او است خداوند به حقّ وعده داد که او خلق (آفرینش) را ابتداء مینماید سپس آن را عودت میدهد تا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند را دادگرانه پاداش دهد و کسانی که کفر ورزیدهاند آنها به (سبب) آنچه که کفر میورزیدند شرابی از آب گرم و عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینبازگشت شما همه به سوی او خواهد بود، این به حقیقت وعده خداست که او در اول، خلق را میآفریند و آنگاه (به سوی خود) بر میگرداند تا آنان را که ایمان آورده و عمل صالح کردند به عدل و احسان، ثواب و جزای خیر دهد و آنان که کافر شدند به کیفر کفرشان به شرابی از آب جوشان دوزخ و عذابی دردناک معذّب خواهند گشت.
- ترجمه الهی قمشهای٥ هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
او کسی است که خورشید را تابان و ماه را درخشان قرار داد و منازلی برای آن مقدّر کرد تا عدد و حساب سالها را بدانید، خداوند آن را جز به حقّ (به سبب حقّ یا با غایت حقّه) نیافریده است آیات را برای قومی که میدانند شرح میدهد
- ترجمه سلطانیاو کسی است که خورشید را تابان و ماه را درخشان قرار داد و منازلی برای آن مقدّر کرد تا عدد و حساب سالها را بدانید، خداوند آن را جز به (سبب) حقّ (یا با غایت حقّه) نیافریده است آیات را برای قومی که میدانند شرح میدهد
- ترجمه راستیناوست خدایی که آفتاب را رخشان و ماه را تابان فرمود و سیر ماه را در منازلی معین کرد تا بدین واسطه شماره سنوات و حساب ایام را بدانید. اینها را خدا جز به حق نیافریده. خدا آیات خود را برای اهل علم و معرفت مفصل بیان میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٦ إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ
همانا در رفت و آمد شب و روز و آنچه که خداوند در آسمانها و زمین خلق کرده برای گروهی که پرهیز میکنند البتّه آیاتی هست
- ترجمه سلطانیهمانا در رفت و آمد شب و روز و آنچه که خداوند در آسمانها و زمین خلق کرده برای گروهی که پرهیز میکنند البتّه آیاتی هست
- ترجمه راستینبه حقیقت در رفت و آمد شب و روز و در هر چیزی که خدا در آسمانها و زمین خلق فرموده برای اهل خرد و تقوا علامت و نشانهها (ی قدرت خدا) پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٧ إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ
همانا کسانی که به دیدار ما امید ندارند و به زندگانی دنیا راضی شدهاند و به آن آرام گرفتند و کسانی که از آیات ما غافلند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که به دیدار ما امید ندارند و به زندگانی دنیا راضی شدهاند و به آن آرام گرفتند و کسانی که از آیات ما غافلند
- ترجمه راستینالبته آنهایی که به لقاء ما دل نسبته و امیدوار نیستند و به زندگی پست دنیا دلخوش و دلبستهاند و آنهایی که از آیات و نشانههای ما غافلند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
آنان به (سبب) آنچه که کسب میکردند جایگاهشان آتش است [زیرا غافل هر آنچه که کسب میکند جاذب او به سوی سفل و جحیم میباشد و اگرچه کسب او صورت نماز و روزه باشد]
- ترجمه سلطانیآنان به (سبب) آنچه که کسب میکردند جایگاهشان آتش است
- ترجمه راستینهم اینانند که عاقبت به کردار زشت خود در آتش دوزخ مأوی گیرند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُم بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
همانا کسانی که [با بیعت عامّه یا با بیعت خاصّه] ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند ربّ [مضاف]شان [که همان ولیّ امر آنها است به سوی ملک خود و ولایت خود] به ایمان [یعنی اسلام آنها یا به ایمان خاصّ آنها یا آنها را در آخرت] در جنّتهای نعیم هدایتشان میکند که از تحت آنها نهرهایی جاری میشود
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند ربّشان به (سبب) ایمان آنها در جنّتهای نعیم هدایتشان میکند که از تحت آنها نهرهایی جاری میشود
- ترجمه راستینآنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند پروردگارشان به سبب همان ایمان آنها را (به راه سعادت و طریق بهشت) رهبری کند، در آن بهشتهای پرنعمت نهرها از زیر پای آنان جاری است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ
دعایشان در آن این است: خدایا! منزّهی تو و درودشان در آنجا سلام است و آخِر دعایشان این است که: ستایش برای خداوند پروردگار جهانیان است
- ترجمه سلطانیدعایشان در آن این است: خدایا! منزّهی تو و درودشان در آنجا سلام است و آخِر دعایشان این است که: ستایش برای خداوند پروردگار جهانیان است
- ترجمه راستینو در آن بهشت زبان شوق به تقدیس خدا گشایند که بار الها تو از هر نقص و آلایش پاک و منزهی و درود آنها در بهشت«سلام»است و آخرین سخنشان حمد پروردگار عالمیان است.
- ترجمه الهی قمشهای