سورهٔ تکاثر

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۸
نام‌های سوره:
تکاثر، سورة الهکم التکاثر، مقبره
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ

کثرت طلبی [یعنی تفاخر و تغالب (غلبه کردن بر یکدیگر) به کثرت مال و اولاد، یا به کثرت عشایر و قبایل، یا اهتمام به تکثیر اموال و اولاد] شما را سرگرم کرد

- ترجمه سلطانی

کثرت طلبی شما را سرگرم کرد

- ترجمه راستین

شما مردم را افتخار به بسیاری اموال و فرزند و عشیره سخت (از یاد خدا و مرگ) غافل داشته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ

تا آنکه مقبره‌ها را زیارت کردید [یعنی به تکاثر (کثرت طلبی) به زندگان قانع نشدید حتّی مردگان را به شمار آوردید و حال آنکه اعتبار (عبرت گرفتن) به اموات از افتخار به آنان اولی می‌باشد، یا تفاخر یا طلب کثرت شما را سرگرم کرد تا آنکه مردید و داخل در مقابر شدید]

- ترجمه سلطانی

تا آنکه مقبره‌ها را زیارت کردید

- ترجمه راستین

تا آنجا که به ملاقات (اهل) قبور رفتید (و به جای آنکه عبرت گیرید آنجا هم به قبرهای مردگان خود بر هم مفاخرت کردید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ

چنین نیست [یعنی از آن خودداری کنید] خواهید دانست [که اشتغال از آخرت به تکاثر سبب دخول در جحیم بلکه همان دخول در جحیم است لکن چون مدارک شما خُدره (سخت تاریک، بیهوش) و چشمان شما در دنیا در پرده است درد آن را حس نمی‌کنید و آتش آن و انواع عذاب آن را نمی‌بینید، یا معنی می‌دهد که از اهل علم خواهید گشت و وقتی که عالم می‌گردید جحیم را می‌بینید و در آن صورت علم شما به شما نفع نمی‌رساند]

- ترجمه سلطانی

چنین نیست خواهید دانست

- ترجمه راستین

نه چنین است، به زودی خواهید دانست (که پس از مرگ به برزخ چه سختیها در پیش دارید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ

پس چنین نیست خواهید دانست

- ترجمه سلطانی

پس چنین نیست خواهید دانست

- ترجمه راستین

باز هم چنین نیست، حقا خواهید دانست (که به قیامت با چه عذابها مواجهید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ

چنین نیست اگر به علم الیقین می‌دانستید

- ترجمه سلطانی

چنین نیست اگر به علم الیقین می‌دانستید

- ترجمه راستین

نه چنین است، حقا اگر به طور یقین می‌دانستید (چه حادثه بزرگی در پیش دارید هرگز به بازی دنیا از عالم آخرت غافل نمی‌شدید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ

البتّه [در دنیا] جحیم را می‌بینید [همانطور که شما در آخرت عالم می‌گردید و جحیم را می‌بینید]

- ترجمه سلطانی

البتّه (در دنیا) جحیم را می‌بینید

- ترجمه راستین

البته (پس از مرگ) دوزخ را مشاهده خواهید کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ

سپس البتّه آن را به عین الیقین می‌بینید {مراتب یقین سه هستند؛ «علم الیقین» و آن ادراک شیء است با صورت حاصلهٔ آن نزد نفس با شهود آثار آن شیء، یا وجدان (یافتن) آن در وجود خود، و «عین الیقین» و آن مشاهدت «عین» آن شیء است، و «حقّ الیقین» و آن تحقّق به آن شیء است، و ظنّ به علم، و علم به رؤیت، و رؤیت به معاینه، و معاینه به تحقّق اداء (منجر) می‌شود. رؤیت مراتبی دارد، که اوّلین مراتب آن مشاهده است به درجات آن، مثل آنکه از دور شیء را مشاهده کند بدون تمیز جمیع معیّنات آن و جمیع دقایق شخص آن و صورت آن، و دوّمین مراتب آن معاینه است به درجات آن، مثل آنکه شیء را به جمیع مشخّصات آن و دقایق وجودش مشاهده کند، و سوّمین مراتب آن تحقّق به مرئیّ (رؤیت شده) است به درجات آن}

- ترجمه سلطانی

سپس البتّه آن را به عین الیقین می‌بینید

- ترجمه راستین

و سپس به چشم یقین آن دوزخ را می‌بینید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ

سپس [بعد آنکه دانستند که آنها به آنچه که در آن فایده‌ای ندارند مشغول شده‌اند] البتّه در آنروز از نعیم سؤال می‌شوید {نعمت جز ولایت و هر آنچه که متّصل به ولایت است نیست، چه از ملایمات حیوانیّه باشد یا از موذیات قوای حیوانی یکسان است، و به عبارتٍ اخری چه از نعم دنیوی یا از نقم دنیوی شمرده شود یکسان است اگر متّصل به ولایت باشد نعمت باشد، و هر آنچه که از ولایت منقطع شده به عنوان نقمت می‌باشد و اگرچه به صورت نعمت باشد، و هر کس که به ولایت متّصل شده باشد به عنوان ضیف (مهمان) برای خداوند می‌باشد و جمیع نعم صوریّه و معنویّهٔ او برای او مباح می‌باشد و به عنوان مأمور به تصرّف در آنها می‌باشد و خدای تعالی از چیزی از آن سؤال نمی‌کند و اگر سؤال کند سؤال او مثل سؤال از ضیف می‌باشد، و کسی که از ولایت منقطع شده جمیع نعم صوری او در دست او مغصوبه (غصب شده) می‌باشد، و چون خطاب بر محجوبان منقطع از ولایت می‌باشد مراد از نعیم، ولایت سپس جمیع ملایمات حیوانیّه و انسانیّه می‌باشد و سؤال از ادای شکر آنها و صرف آنها در مصرف (محلّ صرف) آن یا غیر مصرف آن می‌باشد، یا معنی می‌دهد وقتی که حجاب خیال و وهم از چشمان شما رفع می‌شود و به دار العلم می‌رسید و جحیم و آلام (دردها) آن و جنّات و لذّات آن را مشاهد می‌شوید و معاینه می‌کنید که نعیم صوری به عنوان سبب برای دخول در جحیم گشته است، و یقین می‌کنید که نعیم صوری در حقیقت نقمت بوده‌اند، و اینکه نعیم ولایت و لوازم آن که همان جنّت و نعیم آن هستند می‌باشد به جهت توبیخ کردن شما سؤال می‌شوید که آیا آنچه از ملاذّ حیوانی که در آن بودید به عنوان نعیم بود یا آنچه که مؤمنین بر آن هستند؟ یا معنی می‌دهد که شما وقتی که به مقام معاین می‌رسید از مقام حقّ الیقین سؤال می‌شوید که آن چیست؟ برای اینکه شما با معاینه ذوق حقیقی را می‌یابید و سؤال و جواب دربارهٔ آن برای شما جایز است}.

- ترجمه سلطانی

سپس البتّه در آنروز از نعیم سؤال می‌شوید.

- ترجمه راستین

آن گاه در آن روز از نعمتها شما را باز می‌پرسند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای