سورهٔ یونس
یونس
١١ وَلَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
و اگر خداوند برای مردم در شرّ [همانند] استعجال (طلب شتاب کردن) آنها به خیر شتاب مینمود هرآینه آنها اجلشان (مدّتشان) به پایان میرسید و کسانی که به ملاقات ما امید ندارند را در طغیانشان رها میکنیم که کوری (جهل) ورزندد
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند برای مردم در شرّ (همانند) استعجال (طلب شتاب کردن) آنها به خیر شتاب مینمود هرآینه آنها اجل (مدّت)شان به پایان میرسید و کسانی که به ملاقات ما امید ندارند را در طغیانشان رها میکنیم که کوری (جهل) ورزندد
- ترجمه راستینو اگر خدا به عقوبت عمل زشت مردم و دعای شرّی که در حق خود میکنند به مانند خیرات تعجیل میفرمود مردم همه محکوم مرگ و هلاک میشدند و لیکن ما آنان را که به لقای ما امیدوار نیستند به همان حال سرگردانی در کفر و طغیان رها میسازیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِـجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و وقتی که زیانی به انسان میرسد [در حالی که] بر جنب (به پهلوی) خود [آرمیده] یا [در حال] نشسته یا ایستاده است ما را میخواند پس چون گرفتاریش را از او برطرف کردیم، میگذرد، گویی که بابت ضرری که به او رسیده بود ما را نخوانده است اینچنین برای اسراف کنندگان آنچه [از اتّباع شهوات و انهماک (فرورفتن) در آنها] که عمل میکردند زینت داده شد [تا در غفلتها واقع شدند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که زیانی به انسان میرسد (در حالی که) بر جنب (به پهلوی) خود (آرمیده) یا (در حال) نشسته یا ایستاده است ما را میخواند پس چون گرفتاریش را از او برطرف کردیم، میگذرد، گویی که بابت ضرری که به او رسیده بود ما را نخوانده است اینچنین برای اسراف کنندگان آنچه که عمل میکردند زینت داده شده
- ترجمه راستینو هرگاه آدمی را رنج و زیانی رسد همان لحظه به هر حالت باشد از خفته و نشسته و ایستاده فورا ما را به دعا میخواند و آن گاه که رنج و زیانش را بر طرف سازیم باز به حال غفلت و غرور چنان باز میگردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنجی که به او رسیده بود نخوانده است!اعمال زشت تبهکاران این چنین در نظرشان زیبا جلوه داده شده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَـمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
و هرآینه پیشینیان قبل از شما را هلاک کردیم چون [با غفلت کردن و عدم مبالات (اعتناء) به سخط خداوند و مکر او به خودشان] ظلم کردند و پیامبران آنها بیّنههایی نزد آنها آوردند [پس برای غایت غفلتشان به آنها و به بیّنات آنها اکتراث (پروا) نکردند] و [برای غایت غفلتشان و انهماک (غرق شدن)شان در شهوات برای تزیین شیطان اعمال شهویّهٔ آنها را برای آنها] بر آن نبودند که ایمان آورند بدینسان به قوم مجرمان جزاء میدهیم
- ترجمه سلطانیو هرآینه پیشینیان قبل از شما را هلاک کردیم چون ظلم کردند و پیامبران آنها بیّنههایی نزد آنها آوردند و بر آن نبودند که ایمان آورند بدینسان به قوم مجرمان جزاء میدهیم
- ترجمه راستینو محقّقا ما اقوام و مللی را پیش از شما به کیفر ظلمشان سخت به دست هلاک سپردیم و نیز به کیفر آنکه پیغمبرانی با آیات و معجزات بر آنها آمد باز هیچ ایمان نیاوردند. ما این گونه مردم بد عمل را به کیفر میرسانیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِن بَعْدِهِمْ لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ
سپس شما را بعد از آنها به عنوان جانشین [برای خود یا برای اسلاف (گذشتگان)] در زمین قرار دادیم تا بنگریم که چگونه عمل میکنید
- ترجمه سلطانیسپس شما را بعد از آنها به عنوان جانشین در زمین قرار دادیم تا بنگریم که چگونه عمل میکنید
- ترجمه راستینسپس ما بعد از آنها شما را در زمین جانشین کردیم تا بنگریم که چگونه عمل خواهید کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
و وقتی که آیات روشن ما بر آنان تلاوت شود کسانی که به لقای ما امید ندارند میگویند: قرآنی غیر از این بیاور [و آنان در جهنّام (اعماق) نفس واقع هستند و نفس خبیثهای است که به وضعی که برایش حاصل کنند راضی نمیشود و دائماً غیر وضعی که آن برایش حاصل است را تمنّا میکند و اینان به اقتضای فطرت نفس تبدیل قرآن را سؤال (درخواست) کردند]، یا آن را تبدیل کن [یعنی این قرآن را ترک کن و بجای آن قرآنى بیاور که از آن راضی شویم، یا آن را با تبدیل کردن آنچه که از آن راضی نمیشویم به آنچه که از آن راضی شویم تغییر بده]، بگو: برای من [صحیح] نباشد که آن را از جانب خودم [بدون امر پروردگارم] تبدیل کنم [یعنی آن را با ترک اصل آن یا با تبدیل آیاتش تغییر دهم] که جز از آنچه که به من وحی میشود پیروی نمیکنم [برای من نفسیّت (خودیّت) و امر نفس و اتّباع از امر نفس نیست برای اینکه شأن من و اتّباع من مقصور (محصور) بر امر پروردگارم است] همانا من از عذاب روزی عظیم میترسم که پروردگارم را عصیان کنم
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیات روشن ما بر آنان تلاوت شود کسانی که به لقای ما امید ندارند میگویند: قرآنی غیر از این بیاور یا آن را تبدیل کن، بگو: برای من (صحیح) نباشد که آن را از جانب خودم تبدیل کنم که جز از آنچه که به من وحی میشود پیروی نمیکنم همانا من از عذاب روزی عظیم میترسم که پروردگارم را عصیان کنم
- ترجمه راستینو هرگاه آیات روشن ما بر خلق تلاوت شود منکران معاد که امیدوار به لقاء ما نیستند گویند که قرآنی غیر از این بیاور یا همین را مبدل ساز. بگو: مرا نرسد که از پیش خود قرآن را تبدیل کنم من جز آنچه را که به من وحی میشود پیروی نمیکنم، من اگر عصیان پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت سخت میترسم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ قُل لَّوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما تلاوت نمیکردم و شما را به آن آگاه نمیکردم [یعنی بر زبان من به شما به آن علم نمیداد] و عمری را قبل از آن (قبل از قرآن) در میان شما [به مدّت چهل سال] اقامت (درنگ) کردهام [و امثال آن از من ظاهر نشد، و از من نشنیدهاید] آیا پس تعقّل نمیکنید؟ [یعنی با عقولتان درک نمیکنید یا در مُدرِکاتتان با عقول خود تصرّف نمیکنید یا عاقل نمیگردید]
- ترجمه سلطانیبگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما تلاوت نمیکردم و شما را به آن آگاه نمیکردم و عمری را قبل از آن در میان شما اقامت (درنگ کردن) کردهام آیا پس تعقّل نمیکنید؟
- ترجمه راستینبگو اگر خدا نمیخواست هرگز بر شما تلاوت این قرآن نمیکردم و او هم شما را به آن آگاه نمیساخت، زیرا من عمری پیش از این میان شما زیستم (که دعوی رسالت نداشتم) آیا عقل و فکرتان را کار نمیبندید؟
- ترجمه الهی قمشهای١٧ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ
و چه کسی ظالم تر از کسی است که به دروغ بر خداوند افتراء میبندد یا آیات او را تکذیب میکند همانا مجرمان رستگار نمیشوند
- ترجمه سلطانیو چه کسی ظالم تر از کسی است که به دروغ بر خداوند افتراء میبندد یا آیات او را تکذیب میکند همانا مجرمان رستگار نمیشوند
- ترجمه راستینپس کیست ستمکارتر از آن که به خدا نسبت دروغ دهد یا آیات او را تکذیب کند؟و البته بدکاران هرگز به فلاح و رستگاری نخواهند رسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُـولُونَ هَـؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
[آنها افتراء میبندند و تکذیب میکنند و جرم میکنند] و غیر از خداوند آنچه که نه به آنها ضرر میرساند و نه به آنها نفع میرساند [از اصنام و کواکب به عبادت عبید (بندگی) و از اهویه و آراء و شیاطین به عبادت اتّباعی، و از غیر کسی که خداوند او را نصب کرده است از رؤسای دنیویهٔ آنها یا رؤسای دینیشان به زعم خود به عبادت به عنوان طاعت] را عبادت میکنند و [همانطور که وثنی (عابد اصنام) دربارهٔ اصنام، اکثر صابئین (ستاره پرستان) دربارهٔ کواکب، زردشتیها دربارهٔ آتش میگویند، و همانطور که کسانی که مطیع کسانی هستند که به زعم آنها رؤسای دینند میگویند: اینان واسطههای بین ما و خداوند هستند، و همانطور که تبعیّت کنندگان اهواء و شیاطینی که در صورت اعمال شرعیّهٔ صادره از اتّباع از نفس و شیاطین میگویند: اینان وسایل بین ما و خداوند و اسباب قرب ما به خداوند هستند و حال آنکه وسایل شیطان و اسباب قرب به جحیم و نیران هستند] میگویند اینان شفیعان ما نزد خداوند هستند بگو آیا به خداوند از آنچه [از شفیعان از حیث شفاعت آنها یا به شفاعت آنها] که در آسمانها و نه در زمین نمیداند را خبر میدهید؟ او منزّه و تعالی (بالاتر) است از آنچه که شریک میکنند
- ترجمه سلطانیو غیر از خداوند آنچه که نه به آنها ضرر میرساند و نه به آنها نفع میرساند را عبادت میکنند و میگویند اینان شفیعان ما نزد خداوند هستند بگو آیا به خداوند به آنچه که در آسمانها و نه در زمین نمیداند را خبر میدهید؟ او منزّه و تعالی (بالاتر) است از آنچه که شریک میکنند
- ترجمه راستینو بتهایی را به جای خدا پرستش میکنند که آن بتان به آنها هیچ ضرر و نفعی نمیرسانند، و میگویند که این بتان شفیع ما نزد خدا هستند بگو: شما میخواهید خدا را یاد آور سازید به چیزی که خدا در همه آسمانها و زمین علم به آن ندارد؟خدا از آنچه شریک او قرار میدهند منزه و برتر است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَـوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
و مردم [قبل از بعثت رسولان بشری بر مقتضیات شهوات نفوس خدمتگزار بر آن متوجّه به آن بودند و] جز امّتی واحد نبودند [بعد از بعثت رسولان طائفهای از آنها به آنچه که رسولان به آن دعوت کردند از خیرات اخرویّهٔ انسانی انصراف نمودند و طائفهای اباء کردند] آنگاه اختلاف کردند [و قبل از بعثت رسولان باطنی از عقول بر مقتضیات نفوس حیوانی خدمتگزار بر آن و بعد از بعثت رسولان باطنی طائفهای از قوای آنها به آنچه که رسولان به آن دعوت کردند منصرف شدند و طائفهای باقی ماندند، پس اختلاف نمودند و با هم نزاع کردند و با هم جنگ نمودند] و اگر کلمهای [یعنی کلمهٔ امهال (مهلت دادن) آنها و آجال (اجلها) مؤخّرهٔ معیّنهٔ آنها که در آنچه که ملکِ مصوِّر آن را در رحمهای مادرانشان نوشته بود یا ثبت آن در الواح و اقلام عالیه] که از پروردگارت سابق شد نمیبود هرآینه [با اظهار حقّ و باطل و تمیز حقّ از مبطل] بین آنها در آنچه که در آن [بر حکمی] اختلاف میکردند قضاء (حکم) میشد
- ترجمه سلطانیو مردم جز امّتی واحد نبودند آنگاه اختلاف کردند و اگر کلمهای که از پروردگارت سابق شد نمیبود هرآینه بین آنها در آنچه که در آن اختلاف میکردند قضاء (حکم) میشد
- ترجمه راستینو مردم (در فطرت توحید) یک طایفه بیش نبودند پس از آن فرقه فرقه شدند (و به انواع شرک و دینهای باطل گرویدند) و اگر کلمهای که در ازل از حق سبقت یافته (که برای آزمایش مهلت یابند) نبود البته اختلافاتشان خاتمه یافته و حکم به هلاکت کافران داده میشد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَيَقُـولُونَ لَـوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ
و [از روی استهزاء، یا بطور استظهار (برتری طلبی)] میگویند چرا نشانهای [از آنچه که ما آن را اقتراح (درخواست) کردیم یا از آنچه که دلالت بر رسالت او کند] از پروردگارش بر او (محمّد) نازل نشد پس بگو جز این نیست که غیب برای (مختصّ به) خداوند است [پس آنچه از مفاسد و مصالح که بر انزال این آیه مترتّب میشود را نه من میدانم و نه شما، و او میداند که آیهای را برای آنچه که در آن مفاسدی هست نمیفرستد و در ترک آن مصالحی هست، یا عالم غیب ملک خداوند است در آن تصرّف و نه بر آن تسلّط ندارم تا اقتراح شما را اجابت کنم یا آنچه که میخواهم را از او نازل کنم] پس منتظر [نزول این آیه] باشید [که از آن آنچه که از عذاب شما و عذاب من و رحمت به شما و به من میخواهد را نازل میکند، پس منتظر نزول عذابش باشید] که من هم با شما از منتظران هستم
- ترجمه سلطانیو میگویند چرا نشانهای از پروردگارش بر او نازل نشد پس بگو جز این نیست که غیب برای خداوند است پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم
- ترجمه راستینو گویند: چرا بر او آیت و معجزی از جانب خدایش نیامد (که قهرا مردم مطیع شوند) ؟پاسخ ده که دانای غیب خداست و بس، اینک شما منتظر (عذاب خدا) باشید من هم با شما منتظر (نصرت او) میباشم.
- ترجمه الهی قمشهای