سورهٔ یوسف آیه ۴۲

تفسیر


جزء ۱۲
سوره یوسف
حزب ۴۸

متن عربی آیه

٤٢ وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ

ترجمه‌ها

و [یوسف] به کسی از آن دو که پنداشت که نجات می‌‌یابد (یار شراب) گفت: مرا نزد پروردگارت (ملک) یاد کن پس شیطان به او [از ذکر خدا یا] از اینکه نزد پروردگارش (ملک) یادآوری کند فراموشی آورد پس چند سال در زندان ماند

و (یوسف) گفت به کسی از آن دو که پنداشت که نجات می‌یابد: مرا نزد پروردگارت یاد کن پس شیطان به او فراموشی آورد از اینکه نزد پروردگارش (ملک) یادآوری کند پس چند سال در زندان ماند

آن گاه از رفیقی که اهل نجاتش یافت درخواست کرد که مرا نزد خواجه خود یاد کن (باشد که چون بی‌تقصیرم بیند از زندانم برهاند) اما شیطان از خاطر آن یار زندانی برد که یوسف را نزد خواجه‌اش یاد کند، بدین سبب در زندان چندین سال محبوس بماند.

لغات

(برای دیدن جزییات هر کلمه روی آن کلیک کنید)

وَقَالَ
و گفت
لِلَّذِي
به کسی که
ظَنَّ
گمان کرد
أَنَّهُ
همانا او
نَاجٍ
نجات یابنده
مِّنْهُمَا
از آن دو
اذْكُرْنِي
یاد آور مرا
عِندَ
نزد
رَبِّكَ
صاحبت
فَأَنسَاهُ
پس فراموشاند او را
الشَّيْطَانُ
شیطان
ذِكْرَ
یاد کردن
رَبِّهِ
نزد صاحبش
فَلَبِثَ
پس ماند
فِي
در
السِّجْنِ
زندان
بِضْعَ
چند
سِنِينَ
سالها