سورهٔ یوسف آیه ۵۰

تفسیر


جزء ۱۲
سوره یوسف
حزب ۴۸

متن عربی آیه

٥٠ وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُـولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ الـلَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ

ترجمه‌ها

و ملک [به خواصّ خود] گفت: او را نزد من بیاورید [پس به سوی او فرستادند تا او را احضار نماید] و چون آن فرستاده نزد او آمد [و گفت که ملک تو را می‌‌طلبد و تو را احضار می‌‌کند، یوسف (ع)] گفت: [من نزد ملک به خیانت و مراودت با زنان متّهم شده‌‌ام و تا از این اتّهام خارج نشوم برای عدم داشتن منزلت و عِرض (آبرو) برای خود نزد او، نزد ملک نمی‌‌آیم] به سوی ربّ خود [یعنی عزیز یا ریان: ملک و فرعون مصر در زمان یوسف (ع) است و عزیز وزیر او بوده است] برگرد و از او درخواست کن [که تجسّس کند و طلب کند] اندیشهٔ زنانی که دستانشان را بریدند چه بود؟ [زیرا به خاطر آنها (زنان) به من تهمت زده شد، تا بداند که من خائن نبوده‌‌ام و از روی ظلم زندان شده‌‌ام] همانا پروردگار من به حیلهٔ آنها دانا است [یعنی اینکه آنها (زنان) دربارهٔ من حیله کرده‌‌اند و همانا من بری هستم و این معنی را با استشهاد به علم خداوند تأکید کرد پس آن فرستاده بازگشت و آنچه را که یوسف گفته بود برای ملک حکایت کرد پس ملک یعنی عزیز یا ریان زنان را احضار کرد و]

و ملک گفت: او را نزد من بیاورید و چون آن فرستاده نزد او آمد گفت: برگرد به سوی ربّ (ملک) خود و از او درخواست کن (که جستجو کند)که اندیشهٔ زنانی که دستانشان را بریدند چه بود؟ همانا پروردگار من به حیلهٔ آنها دانا است

شاه گفت: زود او را نزد من بیاورید. چون فرستاده شاه نزد یوسف آمد یوسف به او گفت: باز گرد و شاه را بپرس چه شد که زنان مصری همه دست خود بریدند؟آری خدای من به مکر آنان (و بی‌گناهی من) آگاه است.

لغات

(برای دیدن جزییات هر کلمه روی آن کلیک کنید)

وَقَالَ
و گفت
الْمَلِكُ
پادشاه
ائْتُونِي
بیاورید نزد من
بِهِ
آن را
فَلَمَّا
پس هنگامی که
جَاءَهُ
آمد نزد او
الرَّسُولُ
فرستاده
قَالَ
گفت
ارْجِعْ
باز گرد
إِلَى
به سوی
رَبِّكَ
پروردگار تو
فَاسْأَلْهُ
پس بپرس از او
مَا
چه چیز
بَالُ
حال و وضع
النِّسْوَةِ
زنان
اللَّاتِي
کسانی که
قَطَّعْنَ
بریدند
أَيْدِيَهُنَّ
دستانشان
إِنَّ
همانا
رَبِّي
پروردگار من
بِكَيْدِهِنَّ
به مکر آنها
عَلِيمٌ
دانا