سورهٔ کهف

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۱۱۰
نام‌های سوره:
کهف، اصحاب کهف، حائله
صفحه قبلی | نمایش آیات ۹۱ الی ۱۰۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

٩١ كَذَلِكَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْهِ خُبْرًا

و همینطور ما بر او احاطه داشته و آگاه بودیم [که در کجاست]

- ترجمه سلطانی

و همینطور ما بر او احاطه داشته و آگاه بودیم (که در کجاست)

- ترجمه راستین

همچنین بود، و البته ما از احوال او کاملا باخبر بودیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا

بعداً [از آنجا] راه را دنبال کرد

- ترجمه سلطانی

بعداً (از آنجا) راه را دنبال کرد

- ترجمه راستین

باز وسیله و رشته‌ای را پی گرفت (و به سمت شمال سفر را ادامه داد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَـوْلًا

تا به بین دو سدّ [و دو کوه که بین آنها بعداً سدّ بست] رسید. [در آنجا] گروهی را دید که [لغت و] زبان او را [به خوبی] درک نمی‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

تا به بین دو سدّ (و دو کوه که بین آنها بعداً سدّ بست) رسید. (در آنجا) گروهی را دید که (لغت و) زبان او را (به خوبی) درک نمی‌کردند

- ترجمه راستین

تا چون رسید میان دو سد (دو کوه بین دو کشور در شمال یا جنوب خاک ترکستان) آنجا قومی را یافت که سخنی فهم نمی‌کردند (و سخت وحشی و زبان نفهم بودند)

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ قَالُوا يَاذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا

به ذی القرنین گفتند که [قبیلهٔ] یأجوج و مأجوج در روی زمین فساد می‌‌کنند [و باعث زحمت ما هستند] آیا [اجازه می‌‌دهی که] ما خرج آن را بپردازیم که تو بین ما و آنها [سدّ و] حائلی ایجاد کنی؟

- ترجمه سلطانی

به ذی القرنین گفتند که (قبیلهٔ) یأجوج و مأجوج در روی زمین فساد می‌کنند (و باعث زحمت ما هستند) آیا (اجازه می‌دهی که) ما خرج آن را بپردازیم که تو بین ما و آنها (سدّ و) حائلی ایجاد کنی؟

- ترجمه راستین

آنان گفتند: ای ذوالقرنین، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین (پشت این کوه) فساد (و خونریزی و وحشیگری) بسیار می‌کنند، آیا چنانچه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آنها می‌بندی (که ما از شر آنان آسوده شویم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا

[او با مهربانی] گفت آنچه خداوند به من عنایت کرده برای من بهتر است [و احتیاج به دادن خراج از طرف شما ندارم] فقط شما به من [از حیث کارگر و وسائل و مصالح] کمک کنید تا من بین شما و آنها سدّ بسیار بزرگ (ردم) ایجاد کنم

- ترجمه سلطانی

(او با مهربانی) گفت آنچه خداوند به من عنایت کرده برای من بهتر است (و احتیاج به دادن خراج از طرف شما ندارم) فقط شما به من (از حیث کارگر و وسائل و مصالح) کمک کنید تا من بین شما و آنها سدّ بسیار بزرگ (ردم) ایجاد کنم

- ترجمه راستین

ذوالقرنین گفت: تمکن و ثروتی که خدا به من عطا فرموده (از هزینه شما) بهتر است (نیازی به کمک مادی شما ندارم) اما شما با من به قوت بازو کمک کنید (مرد و کارگر از شما، وسایل و هزینه آن با من) تا سدی محکم برای شما بسازم (که به کلی مانع دستبرد آنها شود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٦ آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا

به من قطعه‌‌های بزرگ آهن بدهید، و با آن آهن‌‌ها بین دو کوه را بالا آورد. [سپس به کارگران] گفت: [شما آتش برافروزید و در آن آهن‌‌ها] بدمید تا [آنها هم از شدّت حرارت مانند] آتش شدند [آنگاه] گفت شما کمک کنید که بر آنها مس گداخته بریزیم

- ترجمه سلطانی

به من قطعه‌های بزرگ آهن بدهید، و با آن آهن‌ها بین دو کوه را بالا آورد. (سپس به کارگران) گفت (شما آتش برافروزید و در آن آهن‌ها) بدمید تا (آنها هم از شدّت حرارت مانند) آتش شدند (آنگاه) گفت شما کمک کنید که بر آنها مس گداخته بریزیم

- ترجمه راستین

برایم قطعات آهن بیاورید. (آن‌گاه دستور داد که زمین را تا به آب بکنند و از عمق زمین تا مساوی دو کوه از سنگ و آهن دیواری بسازند) تا چون میان آن دو کوه را برابر ساخت گفت: در آتش بدمید؛ تا چون آهن را بسان آتش بگداخت، گفت: برایم مس گداخته آورید تا بر آن فرو ریزم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا

سپس (آنها قبیله یأجوج و ماجوج) نتوانستند از آن (سدّ) بگذرند و نتوانستند [سوراخی هم ایجاد و] نقب (تونل) بزنند [چون خیلی سخت بود]

- ترجمه سلطانی

سپس (آنها قبیله یأجوج و ماجوج) نتوانستند از آن (سدّ) بگذرند و نتوانستند (سوراخی هم ایجاد و) نقب (تونل) بزنند (چون خیلی سخت بود)

- ترجمه راستین

از آن پس آن قوم نه هرگز بر بالای آن سد شدن و نه بر شکستن آن سد و رخنه در آن توانایی یافتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره کهف
حزب ۶۱

٩٨ قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا

[ذوالقرنین] گفت این (قدرت)، رحمتی است از طرف پروردگار من [که به من عنایت فرمود] و هنگامی که وعدهٔ او [به رسیدن قیامت ظاهر شود این سدّ] منهدم می‌‌شود و در وعدهٔ خدای من تخلّف نیست

- ترجمه سلطانی

(ذوالقرنین) گفت این (قدرت،) رحمتی است از طرف پروردگار من (که به من عنایت فرمود) و هنگامی که وعدهٔ او (به رسیدن قیامت ظاهر شود این سدّ) منهدم می‌شود و در وعدهٔ خدای من تخلّف نیست

- ترجمه راستین

ذو القرنین گفت که این (قدرت و تمکن بر بستن سد) لطف و رحمتی از خدای من است و آن‌گاه که وعده خدای من فرا رسد (که روز قیامت یا روز ظهور حضرت ولی اللّه اعظم است) آن سد را متلاشی و هموار با زمین گرداند و البته وعده خدای من محقق و راست است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٩ وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا

در آنروز آنها را آزاد گذاشتیم که با هم در جنب و جوش بودند [ولی نمی‌‌توانستند خارج شوند] و [هرگاه] در صور دمیده شود همهٔ آنها را با هم مجتمع می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

در آنروز آنها را آزاد گذاشتیم که با هم در جنب و جوش بودند (ولی نمی‌توانستند خارج شوند) و (هرگاه) در صور دمیده شود همهٔ آنها را با هم مجتمع می‌کنیم

- ترجمه راستین

و روز آن وعده که فرا رسد (طایفه یأجوج و مأجوج یا) همه خلایق محشر چون موج مضطرب و سرگردان باشند و درهم آمیزند، و نفخه صور دمیده شود و همه خلق را در صحرای قیامت جمع آریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٠ وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا

و در آنروز دوزخ را برای کفّار آماده داریم

- ترجمه سلطانی

و در آنروز دوزخ را برای کفّار آماده داریم

- ترجمه راستین

و در آن روز دوزخ را (که انکار می‌کردند) آشکار به کافران بنماییم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)