سورهٔ کهف

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۱۱۰
نام‌های سوره:
کهف، اصحاب کهف، حائله
تفسیر

٥١ مَّا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا

آنها را در خلق آسمان‌‌ها و زمین و نه در خلق خودشان گواه نگرفتم [پس چگونه خالق آن دو یا متصّرفین در آن دو باشند، و کسی که تسلّط و نه تصرّف در آن دو ندارد شایسته نیست که او به عنوان ولیّ گرفته شود، و آنها شاعر به کیفیّت خلقت خود نیستند تا چه رسد به خلقت غیر خود و تصرّف در آن] و من گمراه کنندگان را به عنوان بازودار [یار و کمک‌‌کار] برنگرفتم

- ترجمه سلطانی

آنها را در خلق آسمان‌ها و زمین و نه در خلق خودشان گواه نگرفتم و من گمراه کنندگان را به عنوان بازودار (یار و کمککار) برنگرفتم

- ترجمه راستین

من در وقت آفرینش آسمانها و زمین و یا خلقت خود این مردم آنها را حاضر و گواه نساختم (و کمک از کسی نخواستم) و هرگز گمراه کنندگان را به مددکاری نگرفتم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ وَيَوْمَ يَقُـولُ نَادُوا شُرَكَائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُم مَّوْبِقًا

و [به آنان یادآوری کن] روزی که می‌‌گوید: نداء بدهید به شرکای من [بر زعم خود، اعمّ از شرکاء در وجوب و آلهت و عبودیّت و طاعت و ولایت و وجود] که گمان می‌‌کردید [که آنها شُرَکاء هستند]، پس آنها را می‌‌خوانند امّا آنها جوابشان را نمی‌‌دهند و (در حالی که) بین آنها هلاکتگاهی قرار داده‌‌ایم [که بعضی از آنها به بعضی نمی‌‌رسند]

- ترجمه سلطانی

و روزی که می‌گوید: نداء بدهید به شرکای من که گمان می‌کردید، پس آنها را می‌خوانند امّا آنها جوابشان را نمی‌دهند و (در حالی که) بین آنها هلاکتگاهی قرار داده‌ایم

- ترجمه راستین

و (یاد آر) روزی که خدا به کافران گوید: اکنون آنان را که شریک من گمان داشتید بخوانید (تا به فریاد شما رسند) ، آنها بخوانند و هیچ یک اجابت نکنند، و میان همه آنها (یعنی مشرکان و معبودانشان) جایگاهی سخت مهلک مقرر سازیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا

و مجرمان آتش را می‌‌بینند آنگاه درمی‌‌یابند که آنها واقع شوندگان در آن خواهند بود و از آن گریزگاهی نخواهند یافت

- ترجمه سلطانی

و مجرمان آتش را می‌بینند آنگاه درمی‌یابند که آنها واقع شوندگان در آن خواهند بود و از آن گریزگاهی نخواهند یافت

- ترجمه راستین

و آن‌گاه مردم بدکار آتش دوزخ را به چشم مشاهده کنند و بدانند که در آن خواهند افتاد و از آن ابدا مفرّی ندارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۵
سوره کهف
حزب ۶۰

٥٤ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا

و همانا برای مردم در این قرآن از هر مَثلی [که تذکّر داده شود و عبرت (سرمشق) شود و به آن حقّ درک شود] آورده‌‌ایم و انسان [برای غلبهٔ نسیان و غفلت بر او متذکّر نمی‌‌شود و حقّ بر او مخفی می‌‌شود و] بیش از هر چیزی [که از آن جدل پدید می‌‌آید] جدل [و خصومت] می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

و همانا در این قرآن از هر مَثلی برای مردم آورده‌ایم و انسان بیش از هر چیزی جدل می‌کند

- ترجمه راستین

و ما در این قرآن هرگونه مثال و بیان برای (هدایت) خلق آوردیم و لیکن آدمی بیشتر از هر چیز (با سخن حق) به جدال و خصومت برخیزد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا

و چه [چیزی] مردم را منع کرد از اینکه [با ایمان خاصّ و بیعت با علی (ع)] ایمان آورند آنوقت که هدی (هدایت) نزد آنها آمد {هدایت مخصوص شأن ولایت است، چنانکه انذار مخصوص شأن نبوّت است} و [با استغفار حاصل در ضمن بیعت یا با استغفار عامّ حاصل به ندامت بر مَساوی (بدی‌‌ها) و طلب مغفرت لسانی] از پروردگارشان استغفار (طلب آمرزش) کنند، جز [انتظار] آنکه سنّت پیشینیان آنان را فرو بگیرد یا [استعداد] عذاب آنها را از روبرو (به صورت مشهود) فرو بگیرد

- ترجمه سلطانی

و چه (چیزی) مردم را منع کرد از اینکه ایمان آورند آنوقت که هدی (هدایت) نزد آنها آمد و از پروردگارشان استغفار (طلب آمرزش) کنند، جز (انتظار) آنکه سنّت پیشینیان آنان را فرو بگیرد یا (استعداد) عذاب آنها را از روبرو فرو بگیرد

- ترجمه راستین

و چون هدایت (الهی قرآن) به خلق رسید چیزی مردم را منع نکرد که آن هدایت را بپذیرند و به درگاه پروردگار خود توبه و استغفار کنند به جز آنکه (خواستند مستحق شوند تا) سنّت (عقوبت و هلاک) پیشینیان به اینان هم برسد و یا با مجازات و عذاب خدا روبرو شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا

و ما فرستادگان را نمی‌‌فرستیم مگر به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده و کسانی که کفر ورزیده‌‌اند با [قول] باطل مجادله می‌‌کنند تا با آن (با جدل به مبدء باطل) حقّ را باطل (بی اعتبار) کنند [یعنی از ثبات و استقرار زایل کنند] و آیات مرا و آنچه را که [به آن] انذار شده‌‌اند را به تمسخر گرفتند

- ترجمه سلطانی

و ما فرستادگان را نمی‌فرستیم مگر به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده و کسانی که کفر ورزیده‌اند به باطل مجادله می‌کنند تا با آن حقّ را باطل (بی اعتبار) کنند و آیات مرا و آنچه را که (به آن) انذار شده‌اند را به تمسخر گرفتند

- ترجمه راستین

و ما رسولان را جز برای بشارت (نیکان) و ترسانیدن (بدان) نمی‌فرستیم و کافران با سخنان بیهوده باطل می‌خواهند جدل کرده و حق را پایمال کنند، و آیات مرا و آنچه برای تنبیه و انذارشان آمد به استهزاء گرفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا

و چه کسی ستمکارتر از کسی است که به آیات پروردگارش {و اعظم آیات، انبیاء و اولیاء (ع) هستند} تذکّر داده شده و [برای عدم اقبال بر انبیاء (ع) و عدم قبول مواعظ (پندها) آنان و عناد با آنها و عدم تدبّر در سایر آیات و عدم تنبّه به آنها] از آنها اعراض کرده و آنچه [از مَساوی (بدی‌‌ها)] که دستانش پیشتر کرده بود را فراموش کرده است همانا ما بر دل‌‌های آنان حجاب‌‌هایی (درپوش‌‌هایی) قرار داده‌‌ایم که مبادا (به عنوان کراهت از آنکه یا برای اینکه) آن را بفهمند و در گوش‌‌هایشان سنگینی [قرار داده‌‌ایم که آنها را از شنیدن و تقلید منع می‌‌کند] و اگر آنها را به هدایت بخوانی پس آنوقت هرگز [برای انحصار هدایت در تحقیق و تقلید و آنها از این دو ممنوع (منع شده) هستند] ابداً هدایت نخواهند شد

- ترجمه سلطانی

و چه کسی ستمکارتر از کسی است که به آیات پروردگارش تذکّر داده شده و از آنها اعراض کرده و آنچه که دستانش پیشتر کرده بود را فراموش کرده است همانا ما بر دل‌های آنان حجاب‌هایی قرار داده‌ایم که مبادا آن را بفهمند و در گوش‌هایشان سنگینی (قرار داده‌ایم) و اگر آنها را به هدایت بخوانی پس آنوقت هرگز ابداً هدایت نخواهند شد

- ترجمه راستین

و کیست ستمکارتر از آن کسی که متذکر آیات خدایش ساختند و بدانها پندش دادند و باز از آنها اعراض کرد و از اعمال زشتی که کرده بود به کلی فراموش کرد و ما (پس از اتمام حجت) بر دلهایشان پرده‌ها (ی جهل و قساوت) انداختیم تا دیگر آیات ما را فهم نکنند، و گوش آنها را (از شنیدن سخن حق) سنگین ساختیم و اگر به هدایتشان بخوانی دیگر ابدا هدایت نخواهند یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤَاخِذُهُم بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن يَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلًا

و پروردگار تو بسیار آمرزنده و دارندهٔ رحمت است اگر آنها را به خاطر آنچه که کسب کرده‌‌اند مؤاخذه می‌‌کرد البتّه عذاب را برای آنها تعجیل می‌‌کرد [یعنی اینکه طبع (مُهْر خوردن) قلوب و سنگینی گوش‌‌ها به سبب عمل آنها است و از رحمت او است که عذاب بر آنها تعجیل نمی‌‌شود] بلکه برای [عذاب] آنها موعدی هست که هرگز در برابر آن [موعد یا خداوند] ملجأئی (پناهگاهی) نخواهند یافت

- ترجمه سلطانی

و پروردگار تو بسیار آمرزنده و دارندهٔ رحمت است اگر آنها را به خاطر آنچه که کسب کرده‌اند مؤاخذه می‌کرد البتّه عذاب را برای آنها تعجیل می‌کرد بلکه برای (عذاب) آنها موعدی هست که هرگز در برابر آن پناهگاهی نخواهند یافت

- ترجمه راستین

و خدای تو بسیار آمرزنده و بی‌نهایت دارای کرم و رحمت است، اگر خواهد تا خلق را به کردارشان مؤاخذه کند همانا در عذابشان تعجیل و تسریع کند و لیکن برای (عذاب) آنان وقت معین (در عالم قیامت) مقرر است که از آن هرگز پناه و گریزگاهی نخواهند یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَـمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا

و [اهل] این شهرها (قریه‌‌های امّت‌‌های گذشته) را هلاکشان کردیم چون [با معاصی و اعراض از آیات به خودشان یا به عناد یا به خلق با صدّ و منع از آیات به آیات] ظلم می‌‌کردند و برای هلاکت آنها [نیز] موعدی را قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

و (اهل) این شهرها را هلاکشان کردیم چون ظلم می‌کردند و برای هلاکت آنها (نیز) موعدی را قرار دادیم

- ترجمه راستین

و این است شهر و دیارهایی که اهل آن را چون ظلم و ستم کردند هلاک ساختیم و بر وقت هلاکشان موعدی معلوم مقرر گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا

[به یاد بیاور] زمانی [را] که موسی به [یوشع] همراه [و شاگرد] خود گفت من دست از طلب بر ندارم تا آنکه به محلّ تلاقی دو دریا برسم یا سال‌‌های متمادی [و هشتاد سال] بگذرد

- ترجمه سلطانی

(به یاد بیاور) زمانی (را) که موسی به (یوشع) همراه (و شاگرد) خود گفت من دست از طلب بر ندارم تا آنکه به محلّ تلاقی دو دریا برسم یا سال‌های متمادی (هشتاد سال) بگذرد

- ترجمه راستین

و (به یاد آر) وقتی که موسی به شاگردش (یوشع که وصی و خلیفه او بود) گفت: من دست از طلب برندارم تا به مجمع البحرین (به محل برخورد دو دریا) برسم یا سالها عمر در طلب بگذرانم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)