سورهٔ مریم
مریم، کهیعص
١١ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا
پس [زکریّا] از مصلّی (محراب) بر قوم خود خارج شد و به آنان القاء (ایماء) کرد که صبح و شام [خداوند را] تسبیح کنید
- ترجمه سلطانیپس (زکریّا) از محراب بر قوم خود خارج شد و به آنان القاء کرد که صبح و شام تسبیح کنید
- ترجمه راستینپس زکریا در حالی که از محراب (عبادت) بر قومش بیرون آمد به آنان اشاره کرد که صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ يَايَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا
[پس به او پسری دادیم و به او قوّت و کتاب دادیم و گفتیم:] ای یحیی کتاب [نبوّت یا رسالت یا کتاب تورات] را به قوّت [و عزیمت از قلبت] بگیر و در کودکی به او حکم [یعنی رسالت و قدرت محاکمۀ بین خصوم (خصمها)، یا نبوّت و حکم بین مخاصمین از قوایش و لشکریانش در وجودش، یا ولایت و آثار آن را که همان دقّت در علم و عمل است] دادیم
- ترجمه سلطانی(پس به او پسری دادیم و به او قوّت و کتاب دادیم و گفتیم:) ای یحیی کتاب را به قوّت بگیر و در کودکی به او حکم (رسالت یا نبوّت یا ولایت) دادیم
- ترجمه راستین(چون زکریا ذکر تسبیح و نماز کرد ما به او یحیی را عطا کردیم و چون سه ساله شد به وی خطاب کردیم که) ای یحیی، تو کتاب آسمانی ما را به قوت (نبوت) فراگیر، و به او در همان سن کودکی مقام نبوت بخشیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا
و حنانی (حکم و رحمت و برکت و هیبت و وقار و مهربانی) و پاکی از نزد خود [به او دادیم] و پرهیزگار بود
- ترجمه سلطانیو حنانی (حکم و رحمت و برکت و هیبت و وقار و مهربانی) و پاکی از نزد خود (به او دادیم) و پرهیزگار بود
- ترجمه راستینو نیز او را به لطف خاص خود رحمت و مهربانی و پاکی و پارسایی دادیم و او طریق تقوا پیش گرفت.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّارًا عَصِيًّا
و به والدینش نیکوکار [بود] و [نسبت به خلق] زورگو و [نسبت به حقّ] سرکش نبود
- ترجمه سلطانیو به والدینش نیکوکار (بود) و زورگو (به خلق) و سرکش نبود
- ترجمه راستینو هم در حق پدر و مادر خود بسیار نیکوکار بود و هرگز به احدی ستم نکرد و معصیت خدا را مرتکب نگردید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا
و سلام بر او [یعنی تحیّت از ما بر او، یا سلامت و امنیّت در برابر آفات بدنی و نفسانی بر او باد] روزی که زاده شد، و روزی که میمیرد و روزی که زنده برانگیخته میشود
- ترجمه سلطانیو سلام بر او (یحیی) روزی که زاده شد، و روزی که میمیرد و روزی که زنده برانگیخته میشود
- ترجمه راستینو سلام حق بر او باد در روز ولادتش و روز وفاتش و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا
و در کتاب، مریم را یاد کن آنوقت که از اهل خود در مکان شرقی کنارهگیری کرد (دوری گزید)
- ترجمه سلطانیو در کتاب، مریم را یاد کن آنوقت که از اهل خود در مکان شرقی کنارهگیری کرد
- ترجمه راستینو یاد کن در کتاب خود احوال مریم را آنگاه که از اهل خانه خویش کنار گرفته به مکانی به مشرق (بیت المقدس برای عبادت) روی آورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا
و از دید آنان حجابی برگرفت (خلوتی برگزید) پس روح خود [یعنی جبرئیل (ع) یا روحى که او فوق جبرئیل است، بنابر اینکه توجّه به بشر و تربیت آدم جز این نیست که آن از روحى است که او ربّ النّوع انسانی است و او بزرگتر از همهٔ ملائکه است] را نزد او (مریم) فرستادیم که برای او (مریم) به صورت بشری سالم (آراسته) متمثِّل (متصوّر) شد
- ترجمه سلطانیو از دید آنان حجابی برگرفت (خلوتی برگزید) پس روح خود را نزد او (مریم) فرستادیم که برای او (مریم) به صورت بشری سالم (آراسته) متمثِّل شد
- ترجمه راستینو آنگاه که از همه خویشانش به کنج تنهایی محتجب و پنهان گردید ما روح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او فرستادیم و او در صورت بشری زیبا و راست اندام بر او ظاهر شد.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا
[مریم] گفت: [پناه بر خداوند] من از تو به رحمان پناه میبرم که تو پارسا [یعنی اعتناء کننده به استعاذت (پناهجویی) من خائف از خداوند] باشی
- ترجمه سلطانی(مریم) گفت من از تو به رحمان پناه میبرم که تو پارسا (خائف از خداوند) باشی
- ترجمه راستینمریم گفت: من از تو پناه به خدای رحمان میبرم اگر مرد پرهیزکاری هستی.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا
گفت: جز این نیست که من فرستادهٔ پروردگار تو هستم [پس از من به او استعاذت مَبر] تا پسری پاک [از ذنوب و از آنچه که بشر به آن آلوده میشود یا نامی (نمّو کننده) یا مبارک یا متنعّم یا صالح] به تو ببخشم
- ترجمه سلطانیگفت: جز این نیست که من فرستادهٔ پروردگار تو هستم تا پسری پاک به تو ببخشم
- ترجمه راستینگفت: من فرستاده خدای توام، آمدهام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُـلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا
[مریم] گفت چگونه پسری داشته باشم؟! و (حال آنکه) بشری مرا [به طریق نکاح مشروع] لمس نکرده و من بغیّ (نابکار) نبودهام
- ترجمه سلطانی(مریم) گفت چگونه پسری داشته باشم؟! و (حال آنکه) بشری مرا لمس نکرده و من بغیّ (نابکار) نبودهام
- ترجمه راستینمریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود در صورتی که دست بشری به من نرسیده و کار ناشایستهای هم نکردهام؟
- ترجمه الهی قمشهای