سورهٔ مریم

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۹۸
نام‌های سوره:
مریم، کهیعص
نمایش آیات ۱ الی ۹۸
(نمایش صفحه به صفحه آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۱

١ كهيعص

«کهیعص»

- ترجمه سلطانی

کهیعص

- ترجمه راستین

کهیعص (این حروف رموز و اسراری است در میان خدا و رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا

ذکر رحمت پروردگار تو به بنده‌‌اش زکریّا است

- ترجمه سلطانی

ذکر رحمت پروردگار تو به بنده‌اش زکریّا است

- ترجمه راستین

در این آیات پروردگار تو از رحمتش بر بنده خاصّ خود زکریا سخن می‌گوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا

آنوقت که پروردگارش را با ندایی خفی نداء داد

- ترجمه سلطانی

آنوقت که پروردگارش را با ندایی خفی نداء داد

- ترجمه راستین

(یاد کن حکایت او را) وقتی که خدای خود را پنهانی (و از صمیم قلب) ندا کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا

[زکریّا] گفت: پروردگارا همانا استخوانم سست شده و موی سر سپیدی پیری گرفته و به دعای تو (خواست تو) ای پروردگار من، شقی (سرکش) نبوده‌‌ام

- ترجمه سلطانی

(زکریّا) گفت: پروردگارا همانا استخوانم سست شده و موی سر سپیدی پیری گرفته و به دعای (خواست) تو ای پروردگار من، شقی (سرکش) نبوده‌ام

- ترجمه راستین

عرض کرد که پروردگارا، استخوان من سست گشت و فروغ پیری بر سرم بتافت و با وجود این من از دعا به درگاه کرم تو خود را هرگز محروم ندانسته‌ام.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا

و همانا من [در ارث صوری از تضییع و نزاع و اختلاف، یا در ارث معنوی از اختلاف و تضییع عباد] برای پس از خود از بستگانم خوف دارم [و آنها حلم ندارند که به آن برای آنها تحمّل متاعب هدایت عباد ممکن شود] و زن من نازا می‌‌باشد پس از نزد خودت [نه از اسباب، برای یأس من از اسباب] ولیّی به من ببخش [که بحسب ظاهر و باطن، امورم را سرپرستی کند]

- ترجمه سلطانی

و همانا من از بستگانم برای پس از خود خوف دارم و زن من نازا می‌باشد پس از نزد خودت ولیّی به من ببخش

- ترجمه راستین

و من از این وارثان کنونی (که پسر عموهای من هستند) برای پس از خود بیمناکم (مبادا که پس از من در مال و مقامم خلف صالح نباشند و راه باطل پویند) و زوجه من هم نازا و عقیم است، تو از لطف خاص خود فرزندی به من عطا فرما.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا

که از من ارث ببرد و از خاندان یعقوب ارث ببرد و پروردگارا او را مورد رضایت (پسند) قرار بده

- ترجمه سلطانی

که از من ارث ببرد و از خاندان یعقوب ارث ببرد و پروردگارا او را مورد رضایت قرار بده

- ترجمه راستین

که او وارث من و همه آل یعقوب باشد و تو ای خدا او را وارثی پسندیده و صالح مقرر فرما.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ يَازَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا

[پس خداوند در جواب او فرمود:] ای زکریّا همانا ما به تو بشارت می‌‌دهیم به پسری که نامش یحیی است قبلاً برای او همنامی قرار نداده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

ای زکریّا همانا ما به تو بشارت میدهیم به پسری که نامش یحیی است قبلاً برای او همنامی قرار ندادهایم

- ترجمه راستین

ای زکریا همانا تو را به فرزندی که نامش یحیی است و از این پیش همنام و همانندش (در تقوا) نیافریدیم بشارت می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُـلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا

[زکریّا] گفت پروردگارا چگونه پسری داشته باشم؟! و (حال آنکه) زنم نازا می‌‌باشد و [خودم نیز] از پیری به فرتوتی رسیده‌‌ام

- ترجمه سلطانی

(زکریّا) گفت پروردگارا چگونه پسری داشته باشم؟! و (حال آنکه) زنم نازا می‌باشد و (خودم نیز) از پیری به فرتوتی رسیده‌ام

- ترجمه راستین

زکریا (از فرط شوق و شگفتی و برای حصول اطمینان) عرض کرد: الها، مرا از کجا پسری تواند بود در صورتی که زوجه من نازاست و من هم از شدت پیری خشک و فرتوت شده‌ام؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا

گفت: این‌‌چنین فرمود پروردگار تو که آن بر من آسان است [و معنی می‌‌دهد که من حاجتی به اسباب ندارم تا با نظر به اسباب آن را غریب شماری] و (در حالی که) تو را قبل از این خلق کرده‌‌ام و (حال آنکه) چیزی نبودی [و ایجاد معدوم سخت‌‌تر از زاینده قرار دادن نازا است]

- ترجمه سلطانی

گفت این‌چنین فرمود پروردگار تو که آن بر من آسان است و (در حالی که) تو را قبل از این خلق کرده‌ام و (حال آنکه) چیزی نبودی

- ترجمه راستین

(فرشته‌ای از زبان خدا) گفت: چنین خواهد شد؛ پروردگارت گوید: این کار برای من بسیار آسان است و منم که تو را پس از هیچ و معدوم صرف بودن، نعمت وجود بخشیدم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا

[زکریّا] گفت: پروردگارا نشانه‌‌ای (علامتی) برایم قرار ده [که با آن، میعاد (زمان وعده، مکان وعده) و وقت انجاز (برآورده شدن) را بشناسم] گفت: علامت تو این است که با مردم سه شب [با روزهای آن] تکلّم نمی‌‌کنی [یعنی غیر از مناجات با خداوند قادر بر تکلّم با خلق نیستی حال آنکه] سالمی

- ترجمه سلطانی

(زکریّا) گفت: پروردگارا نشانه‌ای برایم قرار ده گفت: علامت تو این است که با مردم سه شب تکلّم نمی‌کنی (حال آنکه) سالمی

- ترجمه راستین

زکریا باز عرضه داشت: بارالها، برای من نشانه و حجتی بر این بشارت قرار ده، خدا فرمود: بدین نشان که تا سه شبانه‌روز با مردم تکلم نکنی (و بر سخن قادر نباشی) با آنکه تندرست هستی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا

پس [زکریّا] از مصلّی (محراب) بر قوم خود خارج شد و به آنان القاء (ایماء) کرد که صبح و شام [خداوند را] تسبیح کنید

- ترجمه سلطانی

پس (زکریّا) از محراب بر قوم خود خارج شد و به آنان القاء کرد که صبح و شام تسبیح کنید

- ترجمه راستین

پس زکریا در حالی که از محراب (عبادت) بر قومش بیرون آمد به آنان اشاره کرد که صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۱

١٢ يَايَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا

[پس به او پسری دادیم و به او قوّت و کتاب دادیم و گفتیم:] ای یحیی کتاب [نبوّت یا رسالت یا کتاب تورات] را به قوّت [و عزیمت از قلبت] بگیر و در کودکی به او حکم [یعنی رسالت و قدرت محاکمۀ بین خصوم (خصم‌‌ها)، یا نبوّت و حکم بین مخاصمین از قوایش و لشکریانش در وجودش، یا ولایت و آثار آن را که همان دقّت در علم و عمل است] دادیم

- ترجمه سلطانی

(پس به او پسری دادیم و به او قوّت و کتاب دادیم و گفتیم:) ای یحیی کتاب را به قوّت بگیر و در کودکی به او حکم (رسالت یا نبوّت یا ولایت) دادیم

- ترجمه راستین

(چون زکریا ذکر تسبیح و نماز کرد ما به او یحیی را عطا کردیم و چون سه ساله شد به وی خطاب کردیم که) ای یحیی، تو کتاب آسمانی ما را به قوت (نبوت) فراگیر، و به او در همان سن کودکی مقام نبوت بخشیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا

و حنانی (حکم و رحمت و برکت و هیبت و وقار و مهربانی) و پاکی از نزد خود [به او دادیم] و پرهیزگار بود

- ترجمه سلطانی

و حنانی (حکم و رحمت و برکت و هیبت و وقار و مهربانی) و پاکی از نزد خود (به او دادیم) و پرهیزگار بود

- ترجمه راستین

و نیز او را به لطف خاص خود رحمت و مهربانی و پاکی و پارسایی دادیم و او طریق تقوا پیش گرفت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّارًا عَصِيًّا

و به والدینش نیکوکار [بود] و [نسبت به خلق] زورگو و [نسبت به حقّ] سرکش نبود

- ترجمه سلطانی

و به والدینش نیکوکار (بود) و زورگو (به خلق) و سرکش نبود

- ترجمه راستین

و هم در حق پدر و مادر خود بسیار نیکوکار بود و هرگز به احدی ستم نکرد و معصیت خدا را مرتکب نگردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا

و سلام بر او [یعنی تحیّت از ما بر او، یا سلامت و امنیّت در برابر آفات بدنی و نفسانی بر او باد] روزی که زاده شد، و روزی که می‌‌میرد و روزی که زنده برانگیخته می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و سلام بر او (یحیی) روزی که زاده شد، و روزی که میمیرد و روزی که زنده برانگیخته میشود

- ترجمه راستین

و سلام حق بر او باد در روز ولادتش و روز وفاتش و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا

و در کتاب، مریم را یاد کن آنوقت که از اهل خود در مکان شرقی کناره‌‌گیری کرد (دوری گزید)

- ترجمه سلطانی

و در کتاب، مریم را یاد کن آنوقت که از اهل خود در مکان شرقی کناره‌گیری کرد

- ترجمه راستین

و یاد کن در کتاب خود احوال مریم را آن‌گاه که از اهل خانه خویش کنار گرفته به مکانی به مشرق (بیت المقدس برای عبادت) روی آورد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا

و از دید آنان حجابی برگرفت (خلوتی برگزید) پس روح خود [یعنی جبرئیل (ع) یا روحى که او فوق جبرئیل است، بنابر اینکه توجّه به بشر و تربیت آدم جز این نیست که آن از روحى است که او ربّ النّوع انسانی است و او بزرگتر از همهٔ ملائکه است] را نزد او (مریم) فرستادیم که برای او (مریم) به صورت بشری سالم (آراسته) متمثِّل (متصوّر) شد

- ترجمه سلطانی

و از دید آنان حجابی برگرفت (خلوتی برگزید) پس روح خود را نزد او (مریم) فرستادیم که برای او (مریم) به صورت بشری سالم (آراسته) متمثِّل شد

- ترجمه راستین

و آن‌گاه که از همه خویشانش به کنج تنهایی محتجب و پنهان گردید ما روح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او فرستادیم و او در صورت بشری زیبا و راست اندام بر او ظاهر شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا

[مریم] گفت: [پناه بر خداوند] من از تو به رحمان پناه می‌‌برم که تو پارسا [یعنی اعتناء کننده به استعاذت (پناه‌‌جویی) من خائف از خداوند] باشی

- ترجمه سلطانی

(مریم) گفت من از تو به رحمان پناه میبرم که تو پارسا (خائف از خداوند) باشی

- ترجمه راستین

مریم گفت: من از تو پناه به خدای رحمان می‌برم اگر مرد پرهیزکاری هستی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا

گفت: جز این نیست که من فرستادهٔ پروردگار تو هستم [پس از من به او استعاذت مَبر] تا پسری پاک [از ذنوب و از آنچه که بشر به آن آلوده می‌‌شود یا نامی (نمّو کننده) یا مبارک یا متنعّم یا صالح] به تو ببخشم

- ترجمه سلطانی

گفت: جز این نیست که من فرستادهٔ پروردگار تو هستم تا پسری پاک به تو ببخشم

- ترجمه راستین

گفت: من فرستاده خدای توام، آمده‌ام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُـلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا

[مریم] گفت چگونه پسری داشته باشم؟! و (حال آنکه) بشری مرا [به طریق نکاح مشروع] لمس نکرده و من بغیّ (نابکار) نبوده‌‌ام

- ترجمه سلطانی

(مریم) گفت چگونه پسری داشته باشم؟! و (حال آنکه) بشری مرا لمس نکرده و من بغیّ (نابکار) نبودهام

- ترجمه راستین

مریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود در صورتی که دست بشری به من نرسیده و کار ناشایسته‌ای هم نکرده‌ام؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا

گفت: همینطور است، پروردگارت گفت که آن بر من آسان است و [آن را انجام می‌‌دهیم] تا او را به عنوان نشانه [دالّ بر آلهت ما و بر سعهٔ (گستردگی) علم ما و قدرت ما بر آنچه که احدی بر آن قادر نیست] برای مردم و به عنوان رحمت از ما [بر آنها] قرار دهیم و [این] امری قضاء شده (حتمی) می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

گفت: همینطور است، پروردگارت گفت که آن بر من آسان است و تا او را به عنوان نشانه برای مردم و به عنوان رحمت از خود قرار دهیم و (این) امری قضاء شده (حتمی) می‌باشد

- ترجمه راستین

گفت: این چنین کار البته خواهد شد، خدایت فرموده که بسیار بر من آسان است (تا قدرت ما را بر آن دریابی) و تا این پسر را آیت بزرگ و رحمت واسع خود برای خلق گردانیم؛ و قضای الهی بر این کار رفته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا

پس [مریم] از او آبستن شد و با او (عیسی) در مکانی دور کناره گرفت [و با حمل عزلت گزید]

- ترجمه سلطانی

پس (مریم) از او آبستن شد و با (حمل) او (عیسی) در مکانی دور کناره گرفت

- ترجمه راستین

پس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَالَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا

و درد زایمان او (مریم) را درگرفت [و] به سوی تنهٔ نخلی [خشک شده آمد و بعد از آنکه مریم عیسی (ع) را متولّد کرد و به او نظر کرد و از روی حیاء و از ترس از سرزنش آنها] گفت: ای کاش قبل از این مُرده بودم و به فراموشی سپرده شده [و کاملاً] فراموش شده بودم

- ترجمه سلطانی

و درد زایمان او (مریم) را درگرفت (و) به سوی تنهٔ نخلی (آمد) (و بعد از متولّد شدن عیسی) گفت: ای کاش قبل از این مُرده بودم و به فراموشی سپرده شده (و) فراموش شده بودم

- ترجمه راستین

آن‌گاه درد زاییدن او را به کنار درخت خرمایی کشانید (و از شدت حزن و اندوه با خود) گفت: ای کاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم به کلی نامم فراموش شده بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا

آنگاه از زیر آن (نخل) به وی (مریم) نداء داده شد که اندوهگین مباش که پروردگار تو از زیر [پای] تو جویباری [شریف] قرار داده است

- ترجمه سلطانی

آنگاه از زیر آن (نخل) به وی (مریم) نداء داده شد که اندوهگین مباش که پروردگار تو از زیر (پای) تو جویباری (شریف) قرار داده است

- ترجمه راستین

پس از زیر آن درخت (روح القدس یا فرزندش عیسی) او را ندا کرد که غمگین مباش که خدای تو از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا

و تنهٔ نخل را به سوی خود تکان بده که بر تو رطب تازه فرو بریزد

- ترجمه سلطانی

و تنهٔ نخل را به سوی خود تکان بده که بر تو رطب تازه فرو بریزد

- ترجمه راستین

شاخ درخت را به سوی خود حرکت ده تا از آن بر تو رطب تازه فرو ریزد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۲

٢٦ فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا

پس [از رطب و آب] بخور و بیاشام و [به این فرزند] چشم روشن بدار [که شایسته نیست که تو به سبب او اندوهناک باشی و به آنچه که از سرزنش جُهّال توهّم کرده‌‌ای اعتناء مدار] و اگر احدی از بشر را دیدی [که از تو دربارهٔ فرزندت سؤال کرد] پس بگو که من برای رحمان روزه (سکوت) نذر کرده‌‌ام و امروز هرگز با انسانی سخن نخواهم گفت

- ترجمه سلطانی

پس بخور و بیاشام و (به این فرزند) چشم روشن بدار و اگر احدی از بشر را دیدی (که از تو دربارهٔ فرزندت سؤال کرد) پس بگو که من برای رحمان روزه (سکوت) نذر کرده‌ام و امروز هرگز با انسانی سخن نخواهم گفت

- ترجمه راستین

پس (از این رطب) تناول کن و (از این چشمه آب) بیاشام و چشم خود (به عیسی) روشن دار، و هر کس از جنس بشر را که ببینی (به اشاره) با او بگو: برای خدای رحمن نذر روزه (سکوت) کرده‌ام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَامَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا

و [مریم] او (عیسی) را نزد قومش آورد و (در حالی که) او (عیسی) را [با خود] حمل می‌‌کرد، گفتند: ای مریم همانا چیز حیرت آوری آورده‌‌ای

- ترجمه سلطانی

و (مریم) او را نزد قومش آورد و (در حالی که) او (عیسی) را (با خود) حمل می‌کرد، گفتند: ای مریم همانا چیز حیرت آوری آورده‌ای

- ترجمه راستین

آن‌گاه کودک را برداشته نزد قوم خود آورد گفتند: ای مریم عجب کاری منکر و شگفت‌آور کردی!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ يَاأُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا

ای خواهر هارون پدر تو مرد بدی نبود [تا تو این فعل را از او کسب کرده باشی] و مادر تو نابکار نبود

- ترجمه سلطانی

ای خواهر هارون پدر تو مرد بدی نبود و مادر تو نابکار نبود

- ترجمه راستین

ای خواهر هارون، تو را نه پدری ناصالح بود و نه مادری بدکار (پس تو دختر بکر از کجا فرزند یافتی).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا

پس [مریم] به او (عیسی) اشاره نمود [که با او سخن بگویید و از او سؤال کنید] گفتند: چگونه با کسی سخن گوییم که کودکی در گهواره می‌‌باشد؟

- ترجمه سلطانی

پس (مریم) به او (عیسی) اشاره نمود (که از او سؤال کنید) گفتند: چگونه با کسی سخن گوییم که کودکی در گهواره می‌باشد؟

- ترجمه راستین

مریم به اشاره حواله به طفل کرد، آنها گفتند: ما چگونه با طفل گهواره‌ای سخن گوییم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا

[عیسی] گفت: همانا من بندهٔ خداوند هستم که کتاب [انجیل یا کتاب نبوّت] را به من داده و مرا نبّی قرار داده

- ترجمه سلطانی

(عیسی) گفت همانا من بندهٔ خداوند هستم که کتاب را به من داده و مرا نبّی قرار داده

- ترجمه راستین

آن طفل (به امر خدا به زبان آمد و) گفت: همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا

و مرا مبارک [یعنی کثیر الخیر بسیار نافع یا نامی (نموّ کرده) در خیر] قرار داده هر کجا که باشم و مادام که زنده‌‌ام مرا به نماز و زکات توصیّه نموده

- ترجمه سلطانی

و مرا مبارک قرار داده هر کجا که باشم و مادام که زنده‌ام مرا به نماز و زکات توصیّه نموده

- ترجمه راستین

و مرا هر کجا که باشم مایه برکت (و رحمت) گردانید، و تا زنده‌ام به عبادت نماز و زکات سفارش کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا

و به بسیار نیکی کردن به مادرم و مرا ستمگر (زورگوی متکبّر) و شقی قرار نداده

- ترجمه سلطانی

و به بسیار نیکی کردن به مادرم و مرا ستمگر و شقی قرار نداده

- ترجمه راستین

و مرا نیکوکار به مادرم ساخت و مرا ستمکار و شقی نگردانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا

و سلام بر من روزی که متولّد شدم و روزی که می‌‌میرم و روزی که زنده برانگیخته می‌‌شوم

- ترجمه سلطانی

و سلام بر من روزی که متولّد شدم و روزی که می‌میرم و روزی که زنده برانگیخته می‌شوم

- ترجمه راستین

و سلام حق بر من است روزی که به دنیا آمدم و روزی که از جهان بروم و روزی که (برای زندگانی ابدی) باز زنده برانگیخته شوم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَـوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ

آن [مذکور از کسی که به عبودیّت برای خداوند اقرار کرد] عیسی پسر مریم [است نه کسی که او را به آلهت یا به فرزند بودنش برای خداوند گفتند] قول حقّ (خداوند) است که دربارهٔ او تردید می‌‌کنند [شکّ می‌‌کنند یا با یکدیگر جدال و نزاع می‌‌کنند به اینکه یهود می‌‌گویند که او بر غیر رشد خود است یا ساحر است و نصارا می‌‌گویند که او ابْنُ اللَّه است، یا او خدا است، یا او یکی از ثلاثه است]

- ترجمه سلطانی

آن عیسی پسر مریم قول حقّ است که دربارهٔ او تردید می‌کنند

- ترجمه راستین

این است (قضیه) عیسی بن مریم که مردم در امر خلقتش شک و ریب دارند، اکنون به سخن حق و صواب، حقیقت حالش بیان گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُـولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ

برای خداوند نباشد (صحیح نیست) که از [جنس] فرزندی برگیرد [چنانکه بعضی نصارا آن را می‌‌گویند] او منزّه است [یعنی نزاهت او منزّه از مجانست با فرزند و احتیاج به همسر است] وقتی که امری قضاء (حکم) شود پس جز این نیست که به او می‌‌گوید: بباش، پس می‌‌باشد [و بدون پدر بودن عیسی (ع) سببی برای قول به اینکه او فرزند خدا است نیست]

- ترجمه سلطانی

برای خداوند نباشد که از (جنس) فرزندی برگیرد او منزّه است وقتی که امری قضاء (حکم) شود پس جز این نیست که به او می‌گوید: بباش، پس می‌باشد

- ترجمه راستین

خدا را هرگز نشاید که فرزندی اتخاذ کند، که وی منزه از آن است، (او قادری است که) چون حکم نافذش به ایجاد چیزی تعلق گیرد همین که گوید: «موجود باش»بی‌درنگ آن چیز موجود می‌شود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ

و [بگو ای محمّد (ص) که] همانا الله پروردگار من و پروردگار شما است پس او را بپرستید این [مذکور از جمع بین اعتقاد به ربوبیّت خداوند و عبادت برای او یا از عبادت و خروج از انانیّت و استقلال به رأی و دخول در تحت امر الهیّ] راه راست [الی الله] است

- ترجمه سلطانی

و همانا الله پروردگار من و پروردگار شما است پس او را بپرستید این راه راست است

- ترجمه راستین

خدای یکتا پروردگار من و شماست، او را پرستید که راه راست همین راه خداپرستی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ

پس حزب‌‌هایی (گروه‌‌هایی) از بین آنها اختلاف کردند [بعضی از آنها قائل بودند: که او خداوند است، و بعضی آنها: که او پسر خداوند است، و بعضی آنها: که او واحد از ثلاثه است، و بعضی آنها: که او و مادرش دو خدا هستند] پس وای بر کسانی که [با اعتقاد خلاف دربارهٔ مسیح (ع)] کفر ورزیده‌‌اند از شهادتگاه روز سترگ!

- ترجمه سلطانی

پس حزب‌هایی (گروه‌هایی) از بین آنها اختلاف کردند پس وای بر کسانی که کفر ورزیده‌اند از شهادتگاه روز سترگ

- ترجمه راستین

آن‌گاه طوایف مردم (یعنی نصاری) در میان خود (درباره مسیح پسر مریم) اختلاف کردند (برخی او را از کفر و جهل، خدا دانستند و برخی پسر خدا و برخی پسر یوسف نجارش خواندند) ، پس وای بر این مردم کافر از حضور در آن روز بزرگ قیامت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِـمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

آنها روزی که نزد ما می‌‌آیند چه شنوا و چقدر بینا هستند! [برای اینکه چشم‌‌ها در آنروز حدیده (تیز) می‌‌گردند] لکن ستمکاران امروز (در دنیا) در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند [یعنی اینکه آنان در دنیا از حقّ، کر و لال و کور هستند، و حدّت (تیزی) چشم در آخرت به آنان نفع نمی‌‌رساند]

- ترجمه سلطانی

آنها روزی که نزد ما می‌آیند چه شنوا و چقدر بینا هستند! لکن ستمکاران امروز در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند

- ترجمه راستین

روز محشر که خلق به سوی ما بازآیند چقدر شنوا و بینا شوند!ولی امروز (که باید حقیقت را بشنوند و ببینند) مردم ستمکار همه به گمراهی و ضلالت آشکار فرو رفته‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۲

٣٩ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ

و [ای محمّد (ص)] آنان را از آنروز حسرت [کفّار بر آنچه که در جنب خداوند افراط کردند یا حسرت کفّار بر تفریط و دونان از مؤمنین برای تقصیرشان در عمل کردن] انذار کن از آنوقتی که امر [خلایق و حسابشان] قضاء شده [و اهل جنّت به جنّت و اهل آتش به آتش داخل می‌‌شوند] و (حال آنکه) آنها [اینک] در غفلت هستند و آنها ایمان نمی‌‌آورند

- ترجمه سلطانی

و آنان را از آنروز حسرت انذار کن از آنوقتی که امر قضاء شده و (حال آنکه) آنها (اینک) در غفلت هستند و آنها ایمان نمی‌آورند

- ترجمه راستین

و (ای رسول ما) امت را از روز غم و حسرت (یعنی روز مرگ و قیامت) بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و آنها سخت از آن روز غافلند و به آن ایمان نمی‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ

همانا ما زمین و کسانی که بر آن هستند را به ارث می‌‌بریم [یعنی انانیّات منقضی می‌‌شود و حین قضاى امر برای احدی مالکیّت و انانیّت باقی نمی‌‌ماند، و ظاهر می‌‌شود که زمین و انانیّات که مصدر برای مالکیّت هستند همگی برای خداوند می‌‌باشند] و [ذوات آنها بدون املاکشان و انانیّاتشان در حشر به سوی مظاهر قهر یا مظاهر لطف] نزد ما برگردانده می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

همانا ما زمین و کسانی که بر آن هستند را به ارث می‌بریم و نزد ما برگردانده می‌شوند

- ترجمه راستین

تنها ماییم که (پس از فنای خلق و انتقالشان به عالم آخرت) زمین و اهلش را وارث می‌شویم و همه به سوی ما بازگردانده خواهند شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا

و در کتاب، ابراهیم را ذکر کن که او نبیّی بسیار راستگو بود

- ترجمه سلطانی

و در کتاب، ابراهیم را ذکر کن که او نبیّی بسیار راستگو بود

- ترجمه راستین

و یاد کن در کتاب خود شرح حال ابراهیم را که او شخص بسیار راستگو و پیغمبری بزرگ بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَاأَبَتِ لِـمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا

آنوقت که به پدرش گفت ای پدرِ من چرا آنچه که نمی‌‌شنود و نمی‌‌بیند و تو را از چیزی بی‌‌نیاز نمی‌‌کند را عبادت می‌‌کنی؟

- ترجمه سلطانی

آنوقت که به پدرش گفت ای پدرِ من چرا آنچه که نمی‌شنود و نمی‌بیند و تو را از چیزی بی‌نیاز نمی‌کند را عبادت می‌کنی؟

- ترجمه راستین

هنگامی که با پدر خود (یعنی عموی خویش آزر) گفت: ای پدر، چرا بتی جماد را که چشم و گوش (و حس و هوشی) ندارد و هیچ رفع حاجتی از تو نتواند کرد پرستش می‌کنی؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ يَاأَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا

ای پدرِ من همانا علمی نزد من آمده که به تو داده نشده پس از من تبعیّت کن تا تو را به راه سواء (میان دو طرف چیزی، درست، راست) هدایت کنم

- ترجمه سلطانی

ای پدرِ من همانا علمی نزد من آمده که به تو داده نشده پس از من تبعیّت کن تا تو را به راه سواء (میان دو طرف چیزی، درست، راست) هدایت کنم

- ترجمه راستین

ای پدر، مرا (از وحی خدا) علمی آموختند که تو را آن علم نیاموخته‌اند، پس تو مرا پیروی کن تا به راه راستت هدایت کنم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ يَاأَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا

ای پدرِ من! شیطان را بندگی مکن همانا شیطان [نسبت] به رحمان سرکش می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

ای پدرِ من! شیطان را بندگی مکن همانا شیطان (نسبت) به رحمان سرکش می‌باشد

- ترجمه راستین

ای پدر، هرگز شیطان را نپرست که شیطان سخت با خدای رحمان مخالفت و عصیان کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ يَاأَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا

ای پدر من، همانا من می‌‌ترسم که عذابی از رحمان به تو برسد آنگاه ولیّی (پیروی، همدمی) برای شیطان باشی

- ترجمه سلطانی

ای پدر من، همانا من میترسم که عذابی از رحمان به تو برسد آنگاه ولیّی (همدمی) برای شیطان باشی

- ترجمه راستین

ای پدر، از آن سخت می‌ترسم که از خدای مهربان بر تو قهر و عذاب رسد و (به دوزخ) با شیطان یار و یاور باشی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَاإِبْرَاهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا

[پدر ابراهیم] گفت: آیا تو از خدایان من روگردانی ای ابراهیم؟ اگر [از آنچه که تو بر آن هستی، از ازدراء (حقیر شمردن) خدایان و رغبت (روی گردانیدن) از آنها یا از ادّعای ارشاد و هدایت] بس نکنی حتماً تو را [با سنگ] سنگسار می‌‌کنم [پس از من حذر کن] و مدّتی [طویل] از من دور باش

- ترجمه سلطانی

(پدر ابراهیم) گفت: آیا تو از خدایان من روگردانی ای ابراهیم؟ اگر بس نکنی حتماً تو را سنگسار میکنم و مدّتی (طویل) از من دور باش

- ترجمه راستین

گفت: ای ابراهیم، تو مگر از خدایان من روگردان و بی‌عقیده شدی؟چنانچه دست (از مخالفت بتان) برنداری بی‌گمان تو را سنگسار کنم، و گرنه سالها از من به دور باش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا

[ابراهیم او را وداع کرد و] گفت: سلام بر تو بزودی از پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد همانا او به من مهربان می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

(ابراهیم) گفت: سلام بر تو بزودی از پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد همانا او به من مهربان می‌باشد

- ترجمه راستین

باز ابراهیم گفت: سلامت باشی، من از خدای خود برای تو آمرزش خواهم خواست، که او بسیار در حقّ من مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُوا رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا

و از شما و از آنچه که غیر از خداوند می‌‌خوانید (عبادت می‌‌کنید) کناره می‌‌گیرم و پروردگارم را می‌‌خوانم (عبادت می‌‌کنم) چه بسا که از دعای پروردگارم [مثل شما در دعای خدایانتان] نومید نباشم

- ترجمه سلطانی

و از شما و از آنچه که غیر از خداوند می‌خوانید (عبادت می‌کنید) کناره می‌گیرم و پروردگارم را میخوانم (عبادت می‌کنم) چه بسا که از دعای پروردگارم نومید نباشم

- ترجمه راستین

من از شما و بتانی که به جای خدا می‌پرتسید دوری کرده و خدای یکتایم را می‌خوانم و امیدوارم که چون او را بخوانم از درگاه لطفش محروم نمانم (و مرا از شرّ مشرکان حفظ کند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا

و چون [با هجرت باطنی از مقام نفس که آن موافق با آنان بود، یا با هجرت به شام] از آنها و از آنچه که غیر از خداوند عبادت می‌‌کردند کناره جُست اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر [یک از آن] دو را نبّی قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

و چون از آنها و از آنچه که غیر از خداوند عبادت می‌کردند کناره جُست اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر دو را نبّی قرار دادیم

- ترجمه راستین

و چون ابراهیم از آن قوم و بتانی که به جای خدا می‌پرستیدند دوری گزید ما هم (به لطف و رحمت خود) به او اسحاق و (فرزند او) یعقوب را عطا کردیم و به همه شرف نبوت بخشیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا

و از رحمت خویش [آنچه که ممکن است که به انسان موهبت شود] به آنها بخشیدیم و برای آنها زبان صدق (خوشنامی) علی (عالی) قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

و از رحمت خویش به آنها بخشیدیم و برای آنها زبان صدق (خوشنامی) علی (عالی) قرار دادیم

- ترجمه راستین

و آنها را از رحمت خود بهره‌مند ساختیم و بر زبان عالمی آوازه نکونامی‌شان را بلند گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُـولًا نَّبِيًّا

و در کتاب، موسی را ذکر کن همانا او مخلَص بود [یعنی که او عبادتش را از اشراک خالص می‌‌کرد، یا خداوند او را برای عبادت یا لنفسه خالص کرد] و رسول و نبیّ بود {رسول صدا را می‌‌شنود و در خواب می‌‌بیند و ملک را در بیداری معاین دارد و نبّی آن کسی است که در خواب می‌‌بیند و صدا را می‌‌شنود ولی ملک را معاین نمی‌‌دارد و محدّث آن کسی است که نمی‌‌بیند و معاین نمی‌‌دارد و صدا را می‌‌شنود}

- ترجمه سلطانی

و در کتاب، موسی را ذکر کن همانا او مخلَص بود و رسول و نبیّ بود

- ترجمه راستین

و یاد کن در کتاب خود شرح حال موسی را که او بنده‌ای برگزیده و رسولی بزرگ و مبعوث به پیمبری بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۲

٥٢ وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا

و از جانب راست کوه به او نداء دادیم و نجواکنان او را نزدیک خود کردیم

- ترجمه سلطانی

و از جانب راست کوه به او نداء دادیم و نجواکنان او را نزدیک خود کردیم

- ترجمه راستین

و ما او را از جانب راست (وادی مقدس) طور ندا کردیم و به مقام قرب خود برای استماع کلام خویش برگزیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا

و ما از رحمت خود برادرش هارون را [برای معاضدت او و موازرت (وزیر بودن) او و برای اجابت درخواست او] به عنوان [مشارک برای] نبیّ به او موهبت کردیم

- ترجمه سلطانی

و ما از رحمت خود برادرش هارون را به عنوان نبیّ به او موهبت کردیم

- ترجمه راستین

و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون پیامبر را نیز (برای مشارکت و مساعدت او) به او عطا کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُـولًا نَّبِيًّا

و اسماعیل [پسر ابراهیم (ع)] را در کتاب ذکر کن، همانا او در وعده صادق بود و او رسول و نبی (پیامبر) بود

- ترجمه سلطانی

و اسماعیل را در کتاب ذکر کن، همانا او در وعده صادق بود و او رسول و پیامبر بود

- ترجمه راستین

و یاد کن در کتاب خود شرح حال اسماعیل را که بسیار در وعده صادق و رسول و پیغمبری بزرگوار بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا

و اهلش را به نماز و زکات امر می‌‌کرد و نزد پروردگارش مرضیّ بود

- ترجمه سلطانی

و اهلش را به نماز و زکات امر می‌کرد و نزد پروردگارش مرضیّ بود

- ترجمه راستین

و همیشه اهل بیت خود را به ادای نماز و زکات امر می‌کرد و او نزد خدایش بنده‌ای پسندیده بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا

و در کتاب ادریس {اسم او در تورات به نام اخنوخ است و سبط شیث (ع) و جدّ پدر نوح (ع) بود} را ذکر کن همانا او بسیار راستگو و نبی (پیامبر) بود

- ترجمه سلطانی

و در کتاب ادریس را ذکر کن همانا او بسیار راستگو و پیامبر بود

- ترجمه راستین

و یاد کن در کتاب خود احوال ادریس را که او شخصی بسیار راستگو و پیغمبری عظیم الشأن بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا

و او را [بحسب رتبه یا بحسب مکان] به مکانی بلند بالا بردیم

- ترجمه سلطانی

و او را به مکانی بلند بالا بردیم

- ترجمه راستین

و مقام او را بلند و مرتبه‌اش را رفیع گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا

آنان [که ذکرشان مقدّم شد] کسانی هستند که خداوند به آنان [به سبب ولایت] نعمت داده {ولایت مستتبع (به همراه خود آورنده) نبوّت و رسالت است و سایر نعمت‌‌ها به سبب آن، نعمت می‌‌گردند} پیامبرانی از نسل آدم و از [ذریّهٔ] کسانی که با نوح حمل کردیم و از ذریّهٔ ابراهیم و اسرائیل (یعقوب) و از [ذریّهٔ] کسانی که هدایت کرده‌‌ایم و برگزیده‌‌ایم، وقتی که آیات رحمان برای آنها تلاوت شود [برای کمال خضوع آنها بر خداوند و تواضع آنها بر آیات او] سجده کنان و گریان [بر خاک] می‌‌افتند

- ترجمه سلطانی

آنان کسانی هستند که خداوند به آنان نعمت داده پیامبرانی از نسل آدم و از کسانی که با نوح حمل کردیم و از ذریّهٔ ابراهیم و اسرائیل و از کسانی که هدایت کرده‌ایم و برگزیده‌ایم، وقتی که آیات رحمان برای آنها تلاوت شود سجده کنان و گریان (بر خاک) می‌افتند

- ترجمه راستین

اینان (که از زکریا تا ادریس اوصافشان یاد شد) همان رسولانی هستند که خدا از میان همه اولاد آدم و اولاد آنان که با نوح در کشتی نشاندیم و اولاد ابراهیم و یعقوب و دیگر کسان که هدایت کرده و برگزیدیم، آنها را به لطف و انعام خود مخصوص گردانید (و حال آنها در بندگی چنان است) که هرگاه آیات خدای رحمن بر آنها تلاوت شود با گریه (شوق و محبت) روی اخلاص بر خاک نهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا

پس بعد از آنها خَلْف (ناخَلَف، عقب بد) [آنها] جانشین [آنها] شد نماز را [با ترک آن یا تأخیر آن از مواقیت (اوقات) آن] ضایع کردند و از شهوات پیروی کردند و [در آخرت] غیّ (گمراهی، شرّ، خیبت، ناامیدی، وادیی در جهنّم) را ملاقات خواهند کرد

- ترجمه سلطانی

پس بعد از آنها ناخَلَف (آنها) جانشین (آنها) شد نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی کردند و (در آخرت) گمراهی را ملاقات خواهند کرد

- ترجمه راستین

سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوتهای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِـحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا

جز کسی که [از اتّباع از شهوات در افعال] توبه کرد و [با بیعت عامّه یا خاصّه] ایمان آورد [یا اذعان کرد که اعمال، جهت الهیّه و جهت نفسانیّه دارند] و [طبق آنچه که در بیعت او بر او اخذ شده] عمل صالح کرد [یا به امر الهیّ بطور صالح عمل کرد تا صالح گردد، و اقامهٔ نماز کرد نه بطور اضاعت (ضایع کردن) یا بطور اتّباع از شهوات] پس آنان داخل جنّت می‌‌شوند و به [نقص] چیزی [از ثواب اعمالشان] ظلم نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

جز کسی که توبه کرد و ایمان آورد و عمل صالح کرد پس آنان داخل جنّت می‌شوند و به چیزی ظلم نمی‌شوند

- ترجمه راستین

مگر آن کس که توبه کند و ایمان آرد و نیکوکار شود، که آنان در این صورت بی‌هیچ ستم به بهشت ابد داخل خواهند شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا

جنّات (جنّت‌‌ها) [بطور طبقات هستند و هر طبقه‌‌ای از آن جنّت است، و جنّت عدن آخرین جنّات است که کسی که به جنّت] عدن (اقامت) [برسد از آن تجاوز نمی‌‌کند] که رحمان در غیب به بندگانش وعده داده همانا او وعده‌‌اش قطعاً آمدنی می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

جنّت‌های عدن (اقامت) که رحمان در غیب به بندگانش وعده داده همانا او وعده‌اش قطعاً آمدنی می‌باشد

- ترجمه راستین

آن بهشتهای عدنی که خدای مهربان برای بندگان (صالح) خود در غیب این جهان وعده فرمود، و البته وعده خدا یقین به انجام می‌رسد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا

در آن لغوی نمی‌‌شنوند مگر سلام و آنان در آن هر صبح و شام رزق [لایق حال خود و مقام] خود را دارند

- ترجمه سلطانی

در آن لغوی نمی‌شنوند مگر سلام و آنان در آن هر صبح و شام رزق خود را دارند

- ترجمه راستین

در آن بهشت هرگز سخن لغوی نشنوند بلکه همه گفتارشان سلام (و ستایش یکدیگر) است و در آنجا روزی آنها صبح و شام (بی‌هیچ رنج) به آنها می‌رسد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا

این جنّتی است که از بندگان خود به کسانی که متّقی باشند به ارث می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

این جنّتی است که از بندگان خود به کسانی که متّقی باشند به ارث می‌دهیم

- ترجمه راستین

این همان بهشتی است که ما بندگان پاک متقی خود را بالخصوص وارث آن می‌گردانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا

و ما جز به امر پروردگارت نازل نمی‌‌شویم، آنچه که در بین دستان (جلو) ما [یعنی دنیا یا عوالم آخرت] است و آنچه که در پشت ما و آنچه که بین آن [یعنی عالمی که ما در آن واقع هستیم] است برای او است و پروردگار تو [به عنوان تارک تو مانند شخص فراموشکار] فراموشکار نمی‌‌باشد [تا آنکه توهّم شود که او از تو غفلت کرده است]، {لذا سرعت نزول او و کندی او جز این نیست که آن منوط به حکم او است}

- ترجمه سلطانی

و ما جز به امر پروردگارت نازل نمی‌شویم، آنچه که در بین دستان (جلو) ما و آنچه که در پشت ما و آنچه که بین آن است برای او است و پروردگار تو فراموشکار نمی‌باشد

- ترجمه راستین

و ما (رسولان و فرشتگان خدا) جز به امر خدای تو از عالم بالا نازل نمی‌شویم، اوست که بر همه جهانهای پیش رو و پشت سر ما و بین آنها هر چه هست به احاطه علمی آگاه است و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۲

٦٥ رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا

پروردگار آسمان‌‌ها و زمین و آنچه که بین آن دو است پس او را بندگی کن و بر بندگیش شکیبایی بورز آیا همنامی برای او می‌‌شناسی

- ترجمه سلطانی

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است پس او را بندگی کن و بر بندگیش شکیبایی بورز آیا همنامی برای او می‌شناسی

- ترجمه راستین

همان خدایی که آفریننده آسمانها و زمین است و هر چه بین آنهاست، پس باید همان خدای یکتا را پرستش کنی و البته در راه بندگی او صبر و تحمل کن (که اگر او را به خدایی نپرستی) آیا دیگری را مانند او به نام خدا (یی لایق پرستش) خواهی یافت؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ وَيَقُـولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا

و انسان [یعنی این نوع از حیوان] می‌‌گوید وقتی که مُرده‌‌ام آیا قطعاً زنده خارج خواهم شد؟

- ترجمه سلطانی

و انسان می‌گوید وقتی که مُرده‌ام آیا قطعاً زنده خارج خواهم شد؟

- ترجمه راستین

و انسان (بیچاره در امر معاد شک کند و) گوید: آیا چون من بمیرم باز به زودی مرا از قبر بیرون آورده و زنده خواهند کرد؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا

و آیا انسان متذکّر نمی‌‌شود که ما قبلاً او را [یعنی قبل از وجودش یا قبل از مرگش] خلق کرده‌‌ایم و [حال آنکه او نه در عوالم عالیه و نه در عالم دانی] چیزی نبود

- ترجمه سلطانی

و آیا انسان به یاد نمی‌آورد که ما قبلاً او را خلق کرده‌ایم و (حال آنکه) (او) چیزی نبود

- ترجمه راستین

آیا آدمی (برای ایمان به معاد) متذکر آن نمی‌شود که اول که هیچ محض و معدوم صرف بود ما او را ایجاد کردیم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا

پس قسم به پروردگارت که البتّه حتماً آنان و شیاطین [موکّله بر آنان] را حشر (جمع) می‌‌کنیم سپس البتّه حتماً آنها را زانوزده در حول جهنّم حاضر می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

پس قسم به پروردگارت که البتّه حتماً آنان و شیاطین را حشر (جمع) می‌کنیم سپس البتّه حتماً آنها را زانوزده در حول جهنّم حاضر می‌کنیم

- ترجمه راستین

قسم به خدای تو که البته آنها را با شیاطین در قیامت محشور می‌گردانیم، آن‌گاه همه را احضار خواهیم کرد تا گرد آتش جهنم به زانو درآیند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا

سپس البتّه حتماً از هر شیعه‌‌ای (گروهی) [طائفه‌‌ای را که نبیّی یا امامی را در هدایت یا امامی را در ضلالت مشایعت کرده‌‌اند] هر کدام از آنها که به رحمان سرکش‌‌تر است را جدا می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

سپس البتّه حتماً از هر شیعه (گروه، پیرو) هر کدام از آنها که به رحمان سرکش‌تر است را جدا می‌کنیم

- ترجمه راستین

سپس هر که عتوّ و سرکشی بر فرمان خدای مهربان بیشتر کرده یک یک را از هر فرقه بیرون آریم (تا به دوزخ درافکنیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا

سپس البتّه ما به کسانی که آنها به سوختن در آن سزاوارتر هستند داناتریم

- ترجمه سلطانی

سپس البتّه ما به کسانی که آنها به سوختن در آن سزاوارتر هستند داناتریم

- ترجمه راستین

آن‌گاه ما آنهایی را که سزاوارتر به درآمدن به آتش دوزخند بهتر می‌شناسیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا

و [کسی] از شما نیست مگر آنکه وارد آن می‌‌شود [این] بر پروردگارت حتمی قطعی می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و (کسی) از شما نیست مگر آنکه وارد آن می‌شود (این) بر پروردگارت حتمی قطعی می‌باشد

- ترجمه راستین

و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِـمِينَ فِيهَا جِثِيًّا

سپس کسانی که تقوا پیشه کرده‌‌اند را نجات می‌‌دهیم و ستمکاران را در آن زانوزده وا می‌‌گذاریم

- ترجمه سلطانی

سپس کسانی که تقوا پیشه کرده‌اند را نجات می‌دهیم و ستمکاران را در آن زانوزده وا می‌گذاریم

- ترجمه راستین

پس از ورود همه در دوزخ، ما افرادی را که خداترس و باتقوا بوده‌اند نجات خواهیم داد و ستمکاران را فرو گذاریم تا در آن آتش به زانو درافتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا

و وقتی که آیات ما به عنوان بیّنه‌‌هایی [واضح یا موضح رسالت تو یا قدرت خداوند بر احیاء بعد از اماتت (میراندن) یا ولایت علی (ع)] برای آنها تلاوت می‌‌شود کسانی که [به خداوند یا به رسالت تو یا به ولایت علی (ع)] کفر ورزیده‌‌اند [به خاطر آنها یا به جهت استهزاء خداوند یا دین تو یا علی (ع)] به کسانی که ایمان آورده‌‌اند می‌‌گویند کدامیک از این فریقین (دو گروه) از لحاظ مقام (جایگاه) بهتر و به لحاظ مجمع (مجلس، مجتمع) نیکوتر هستند

- ترجمه سلطانی

و وقتی که آیات ما به عنوان بیّنه‌هایی برای آنها تلاوت می‌شود کسانی که کفر ورزیده‌اند به کسانی که ایمان آورده‌اند می‌گویند کدامیک از این فریقین (دو گروه) از لحاظ مقام (جایگاه) بهتر و به لحاظ مجمع نیکوتر هستند

- ترجمه راستین

و هرگاه (در فضیلت مؤمن بر کافر) آیات واضحه ما بر مردم تلاوت شود کافران (غنی و متکبر) به مؤمنان (در مقام مفاخره) گویند: کدام یک از ما دو فرقه مقاماتمان بهتر و مجلس و انجمنمان نیکوتر خواهد بود؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا

و چه بسیار مردمانی را قبل از آنها هلاک کردیم که آنها متموّل‌‌تر (مالدارتر) و متجمّل‌‌تر بودند

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار مردمانی را قبل از آنها هلاک کردیم که آنها متموّل‌تر (مالدارتر) و متجمّل‌تر بودند

- ترجمه راستین

در صورتی که ما پیش از این کافران چه گروه‌های بسیاری را که از اینها داراتر و خوشتر بودند همه را هلاک گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ قُلْ مَن كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا

بگو کسی که در گمراهی باشد پس باید رحمان تا مدّتی به او تمدید (کش دادن، مهلت دادن، مساعدت کردن) نماید تا وقتی که آنچه را که وعده داده می‌‌شوند یا عذاب [به معنی قتل و اسارت و غارت و اجلاء وطن و بلایای وارده از خداوند از اسقام (بیماری‌‌ها) و آلام (دردهای) بدنی و نفسانی] و یا ساعت [مرگ و عذاب آن] را ببینند پس خواهند دانست که چه کسی مکانش بدتر است و از جهت سپاه ضعیف‌‌تر است

- ترجمه سلطانی

بگو کسی که در گمراهی باشد پس باید رحمان تا مدّتی به او تمدید (کش دادن، مهلت دادن، مساعدت کردن) نماید تا وقتی که آنچه را که وعده داده می‌شوند یا عذاب و یا ساعت را ببینند پس خواهند دانست که چه کسی مکانش بدتر است و از جهت سپاه ضعیف‌تر است

- ترجمه راستین

بگو که هر کس که به راه کفر و ضلالت رفت خدای مهربان به او مهلت می‌دهد تا آن ساعت که وعده عذاب را به چشم خود ببینند که یا عذاب (قتل و اسیری) چشد یا ساعت قیامت وی را فرا رسد، پس کافران به زودی خواهند دانست که (از مؤمن و کافر) کدام یک روزگارش بدتر و سپاهش ضعیف‌تر است!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَّرَدًّا

و خداوند بر هدایت کسانی که هدایت شده‌‌اند می‌‌افزاید و باقیات (ماندنی‌‌ها) صالحات نزد پروردگارت از جهت ثواب (پاداش) بهتر است [از آنچه که به آن از اثاث و تجمّل بهره‌‌مند شدند] و [محل] بازگشتن بهتری است [از آنچه که آن را از اموال و اولاد توهّم می‌‌کردند]

- ترجمه سلطانی

و خداوند بر هدایت کسانی که هدایت شده‌اند می‌افزاید و باقیات (ماندنی‌ها) صالحات نزد پروردگارت از جهت ثواب (پاداش) بهتر است و (محل) بازگشتن بهتری است

- ترجمه راستین

و خدا هدایت یافتگان را بر هدایت می‌افزاید و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۲

٧٧ أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا

آیا پس دیدی کسی را که به آیات ما [و اعظم (بزرگترین) آنها علی (ع)] کفر ورزید و گفت: حتماً [در آخرت] به من مال و فرزند داده می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

آیا پس دیدی کسی را که به آیات ما کفر ورزید و گفت: حتماً به من مال و فرزند داده می‌شود

- ترجمه راستین

(ای رسول) دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد (مانند عاص بن وائل کافر) و (به خبّاب بن ارت مؤمن به استهزاء و مسخره) گفت: من البته مال و فرزند بسیار (در بهشت هم) خواهم داشت (و آنجا طلب تو را می‌دهم)؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا

آیا از غیب اطّلاع پیدا کرده [که در آخرت دارای مال و ولد است] یا نزد رحمان عهدی گرفته؟

- ترجمه سلطانی

آیا از غیب اطّلاع پیدا کرده یا نزد رحمان عهدی گرفته؟

- ترجمه راستین

آیا بر عالم غیب آگاهی یافته یا از خدای رحمن (بر خود) عهدی گرفته است (که در عالم آخرت هم دارای نعمت و ثروت باشد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُـولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا

چنین نیست، آنچه که می‌‌گوید را خواهیم نوشت [تا به او برای آن جزاء دهیم زیرا آن افتراء و استهزاء است] و [عوض آنچه از مال و ولد که او تصوّر کرده بود] برای او به مدّت زیادی عذاب را طولانی می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

چنین نیست، آنچه که می‌گوید را خواهیم نوشت و برای او به مدّت زیادی عذاب را طولانی می‌کنیم

- ترجمه راستین

هرگز چنین نیست، ما البته آنچه گوید خواهیم نوشت و سخت بر عذابش خواهیم افزود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَنَرِثُهُ مَا يَقُـولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا

و آنچه که می‌‌گوید را از او به ارث می‌‌بریم [یعنی مال و ولد را که ادّعاء می‌‌کند که از آن دو در آخرت به او داده می‌‌شود به اینکه او را هلاک می‌‌کنیم و آنچه را که از مال و ولد در دنیا داشته می‌‌گیریم] و [از آنچه که در دنیا دارد و آنچه که در دنیا داشته برای او نمی‌‌باشد و آنچه را که ادّعای آن را در آخرت داشته است برای او حاصل نمی‌‌شود و در روز قیامت] تنها نزد ما می‌‌آید

- ترجمه سلطانی

و آنچه که می‌گوید را از او به ارث می‌بریم و تنها نزد ما می‌آید

- ترجمه راستین

و آنچه (از مال و متاع و فرزند) که (به مفاخرت و غرور دایم) در گفتار داشت ما وارث آن شویم و او بی‌کس و تنها به جانب ما بازآید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا

و غیر الله خدایانی اتّخاذ کرده‌‌اند تا [خدایان] برای آنها [یعنی کسانی که کفر ورزیده‌‌اند] به عنوان عزّت باشند

- ترجمه سلطانی

و غیر الله خدایانی اتّخاذ کرده‌اند تا برای آنها به عنوان عزّت باشند

- ترجمه راستین

و مشرکان، خدای یگانه را ترک گفته و خدایان باطل (مانند بتها و فراعنه) را برای عزت و احترام دنیوی برگرفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا

چنین نیست آنها (خدایان یا کفّار) عبادت اینان (خدایان یا کفّار) را انکار خواهند کرد و بر (ضدّ) آنها (خدایان یا کفّار) می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

چنین نیست آنها عبادت اینان را انکار خواهند کرد و بر ضدّ (مخالف) آنها می‌شوند

- ترجمه راستین

چنین نیست، بلکه به زودی پرستش آن خدایان باطل را انکار کنند و به خصومت آنها برخیزند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا

آیا [به رؤیت باطنی خود] ندیدی؟ که ما [نه غیر ما] شیاطین را بر کافران فرستادیم که آنها را با تحریک کردن تحریک کنند

- ترجمه سلطانی

آیا ندیدی؟ که ما شیاطین را بر کافران فرستادیم که آنها را با تحریک کردن تحریک کنند

- ترجمه راستین

آیا ندیدی که ما شیاطین را بر سر کافران فرستادیم تا سخت آنها را تحریک کنند (و به وهم و خیالات باطل دنیا آنان را به گناه اندازند و از سعادت ابد محرومشان سازند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا

پس [وقتی می‌‌بینی که ما شیاطین را فرستادیم پس به عذاب] علیهم (بر زیان آنها) تعجیل نکن جز این نیست که ما قطعاً با شمردنی [با دقّت روزها و نَفَس‌‌ها اعمال آنها را] برای آنها می‌‌شماریم

- ترجمه سلطانی

پس (به عذاب) علیهم (بر زیان آنها) تعجیل نکن جز این نیست که ما قطعاً با شمردنی (به دقّت) برای آنها می‌شماریم

- ترجمه راستین

پس تعجیل در کار آنها مکن که ما حساب (روز و ساعت عذاب) آنان را کاملا در نظر داریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا

در آنروز که پرهیزگاران را به عنوان وارد شدگان به رحمان حشر می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

در آنروز که پرهیزگاران را به عنوان وارد شدگان به رحمان حشر می‌کنیم

- ترجمه راستین

(یاد آور) روزی که متقیان را به سوی خدای مهربان به اجتماع محشور گردانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا

و مجرمان را به سوی جهنّم می‌‌رانیم [در حالی که] تشنه هستند

- ترجمه سلطانی

و مجرمان را به سوی جهنّم می‌رانیم (در حالی که) تشنه هستند

- ترجمه راستین

و بدکاران را تشنه لب به سوی آتش دوزخ برانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا

[مطلق بندگان یا مجرمان] شفاعتی را مالک نمی‌‌شوند مگر کسی که نزد رحمان عهدی گرفته است [مگر کسی که به ولایت امیر المؤمنین (ع) و ائمّه (ع) بعد از او به او اذن داده شده است]

- ترجمه سلطانی

شفاعتی را مالک نمی‌شوند مگر کسی که نزد رحمان عهدی گرفته است

- ترجمه راستین

در آن روز هیچ کس مالک شفاعت نباشد مگر کسی که (به پرستش حق) از خدای مهربان عهدنامه (توحید کامل و شفاعت) دریافته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا

و گفتند رحمان فرزندی گرفته

- ترجمه سلطانی

و گفتند رحمان فرزندی گرفته

- ترجمه راستین

و کافران گفتند که خدای رحمان فرزند برگرفته!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا

همانا چیز زشتی (عَجیب، فظیع، سهمگین، داهیه، مُنکَر) آورده‌‌اید

- ترجمه سلطانی

همانا چیز زشتی آورده‌اید

- ترجمه راستین

(ای کافران) همانا شما سخنی بسیار زشت و منکر بر زبان آوردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا

نزدیک است که آسمان‌‌ها از آن تکّه تکّه شوند و زمین بشکافد و کوه‌‌ها به هدم (شکستن، آوار شدن) فرو ریزند

- ترجمه سلطانی

نزدیک است که آسمان‌ها از آن تکّه تکّه شوند و زمین بشکافد و کوه‌ها به آوار فرو ریزند

- ترجمه راستین

نزدیک است از این گفته زشت و عقیده باطل آسمانها از هم فرو ریزد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی گردد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا

از اینکه برای رحمان فرزندی را ادّعاء کردند

- ترجمه سلطانی

از اینکه برای رحمان فرزندی را ادّعاء کردند

- ترجمه راستین

چرا که برای خدای مهربان فرزندی (مسیح و عزیر و ملایک را) دعوی کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا

و (حال آنکه) برای رحمان شایسته نیست که فرزند بگیرد {برای اینکه او واحد احد است که نه ضدّ دارد و نه ندّ و نه ثانی و اگر فرزندی می‌‌داشت برای او ثانی می‌‌بود و اگر ثانی می‌‌داشت البتّه وحدتش منهدم می‌‌شد و به انهدام وحدتش وجوب او منهدم می‌‌شد پس منزّه است کسی که ذاتش اقتضای عدم ثانی برای او می‌‌کند}

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) برای رحمان شایسته نیست که فرزند بگیرد

- ترجمه راستین

در صورتی که هرگز خدای رحمن را (که منزه از مثل و مانند است) فرزند داشتن سزاوار نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا

همانا هر کس در آسمان‌‌ها و زمین جز آن نیست که [در روز قیامت] به عنوان بنده نزد رحمان می‌‌آید [یا در حال آمده است]

- ترجمه سلطانی

همانا هر کس در آسمان‌ها و زمین جز آن نیست که به عنوان بنده نزد رحمان می‌آید

- ترجمه راستین

بلکه هیچ موجودی در آسمانها و زمین نیست جز اینکه خدا را بنده فرمانبردار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا

همانا آنها را [از حیث ذوات آنها و اجزای آنها و آنچه که له آنها و آنچه که علیه آنها است] احصاء (حساب، شمارش) کرده و [از حیث اعداد رئوس آنها و افعال آنها و اقوال آنها و احوال آنها و اخلاقشان و جمیع حرکاتشان و لَمَحات (اشاره‌‌های پوشیده) آنها] آنها را با شمارشی [دقیق خارج از نحو شمارش کردن شما که موقوف بر زمان و تجسّس است] شمرده است

- ترجمه سلطانی

همانا آنها را احصاء (حساب، شمارش) کرده و با شمارشی (به دقّت) آنها را شمرده است

- ترجمه راستین

محقّقا او به شماره همه موجودات کاملا آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا

و همهٔ آنها در روز قیامت فرداً (منفرداً، به تنهایی) [از آنچه که می‌‌پندارد که آن برای او است از کسانی که در دین و دنیا بر او اعتماد دارند و از جمیع اموال و قوا و اعضاء و از جمیع نسب و اضافات و از اخلّاء و احباب] نزد او می‌‌آیند

- ترجمه سلطانی

و همهٔ آنها در روز قیامت فرداً نزد او میآیند

- ترجمه راستین

و تمام آنها روز قیامت منفرد و تنها به پیشگاه حضرتش حضور می‌یابند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۶
سوره مریم
حزب ۶۲

٩٦ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا

همانا کسانی که ایمان آورده‌‌اند و اعمال صالح کرده‌‌اند پس رحمان برای آنها دوستی قرار خواهد داد {حُبّ حقیقی همان ملکوت امام است که بر صدر سالک ظاهر می‌‌شود و به آن فکر و حضور و سکینه گفته می‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح کرده‌اند پس رحمان برای آنها دوستی قرار خواهد داد

- ترجمه راستین

همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا

پس جز این نیست که آن را بر [یا در] زبان تو آسان کردیم تا با آن به متّقین (کسانی که از طُرُق منحرفهٔ نفسانیّه به ولایت پرهیز کرده‌‌اند) بشارت دهی و با آن، قوم ستیزه‌‌جو [که به سوی حقّ نمی‌‌گروند] را انذار کنی

- ترجمه سلطانی

پس جز این نیست که آن را بر زبان تو آسان کردیم تا با آن به متّقین بشارت دهی و با آن، قوم ستیزه‌جو را انذار کنی

- ترجمه راستین

ما حقایق این قرآن را بی‌تردید به زبان تو سهل و آسان کردیم تا به آن اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٨ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا

و چه بسیار مردمانی را که قبل از آنان هلاک کردیم آیا از آنها احدی را حسّ می‌‌کنی (می‌‌یابی)؟ یا از آنها زمزمه‌‌ای می‌‌شنوی؟ [یعنی آنها را عیناً نمی‌‌بینی و از آنها صدایی نمی‌‌شنوی].

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار مردمانی را که قبل از آنان هلاک کردیم آیا از آنها احدی را حسّ می‌کنی (می‌یابی)؟ یا از آنها زمزمه‌ای میشنوی؟

- ترجمه راستین

و چه بسیار اقوامی از اهل عناد را که پیش از این معاندین هلاک ساختیم!آیا چشم تو به احدی از آنها دیگر خواهد افتاد؟یا کمترین صدایی از آنان خواهی شنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای