سورهٔ بقره

محل نزول:   مدینه
تعداد کل آیات: ۲۸۶
نام‌های سوره:
بقره، فسطاط قرآن، سنام قرآن، زهراء، کرسی، سید قرآن
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۱
سوره بقره
حزب ۱

١ الم

«الم» {مرتبه‌‌ای از حقیقت وجود غیب مطلق است که نه خبری از آن هست و نه اسمی دارد و نه رسمی و اِخبار (خبر دادن) از آن به سبب اینکه خبری از آن نیست از قبیل اِخبار از معدوم مطلق}

- ترجمه سلطانی

الم

- ترجمه راستین

الم (از رموز قرآن است).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ

آن کتاب [حقایق مشهوده بر او (ص) حین انسلاخ از بشریّت و اتّصال به عوالم عالیه] در آن تردیدی نیست، برای تقوا پیشگان هدایت است {مراد از تقوی تحفّظ (مراقبت) است از آنچه که منافی یا مضرّ حصول کمالات یا کمالات حاصلهٔ انسانیّه می‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

آن کتاب، تردیدی در آن نیست، برای تقوا پیشگان هدایت است

- ترجمه راستین

این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ

[آنان] که به غیب ایمان می‌‌آورند {ایمان لغتاً تصدیق و اذعان و اعطاء امان و انفاذ (اجرا کردن فرمان) امان و از خوف در امن قرار دادن آن و ایتمان (امین داشتن، اعتماد کردن) است و شرعاً به بیعت اسلامیّه و قبول دعوت ظاهره و به مابعد توبه از اجزاء بیعت و به حالت حاصله از بیعت عامّه از بودن بایع مُقر به اصول اسلامی، قابل (قبول کننده) فروع، و به حالت شبیه به حالت حاصله از بیعت اسلامی از مُقر و قابل بودن انسان مانند بایع حین عدم وصول به بیعت اطلاق می‌‌شود، و به ارادهٔ بیعت و اشراف به آن اطلاق می‌‌شود و این عیناً معانی اسلام است که آن مقابل ایمان حقیقی و مقدّمهٔ آن است، و اطلاق می‌‌شود به بیعت خاصّهٔ ایمانی و قبول دعوت باطنه، و به مابعد توبه از اجزای بیعت و به حالت حاصله از بیعت خاصّهٔ ولویّه از مُقر بودن بایع به توحید و رسالت و ولایت و قابل احکام قلبیّه مضاف بر احکام قالبی، و به حالت شبیه به حالت مزبور از اقرار و قبول مذکورین بدون بیعت حین عدم وصول به بیعت} و نماز را بپا می‌‌دارند {نماز قالبی او در شریعت محمّدی (ص) افعال و اذکار و هیئات (شکل‌‌ها) مخصوصه است که برای هر کس که داخل این دین می‌‌شود به ضرورت معلوم است، و نماز قلب او همان ذکر مخصوص مأخوذ صدر او است از صاحب اجازه، و فکر مخصوص مأخوذ از قوّت ذکر یا از تعمّل (با زحمت انجام دادن) مفکّره است، و نماز قلب که آن بین نفس و روح است مشاهدهٔ معانی اذکار نماز و مشاهدهٔ احوال و شؤن مشارٌ الیها در اطوار نماز است و نماز روح، معاینهٔ این است} و از آنچه که روزی آنها کرده‌‌ایم انفاق می‌‌کنند {زکات اعطاء فضول (مازاد) مال و تطهیر باقی آن است، و نماز جلب رحمت و طلب آن است}

- ترجمه سلطانی

(آنان) که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را بپا می‌دارند و از آنچه که روزی آنها کرده‌ایم انفاق می‌کنند

- ترجمه راستین

آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پا دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

و کسانی که به آنچه که به (سبب) تو نازل شده و آنچه که قبل از تو نازل شده اذعان می‌‌کنند و آنها به آخرت یقین دارند {ایقان اتقان علم است به حیثی که شکّ و ارتیاب (تردید) به آن راه نمی‌‌یابد و تقلید و اعتیاد به آن مشوب (آمیخته) نمی‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

و کسانی که به آنچه که به تو نازل شده و آنچه که قبل از تو نازل شده اذعان می‌کنند و آنها به آخرت یقین دارند

- ترجمه راستین

و آنان که ایمان آرند به آنچه به تو و آنچه به (پیغمبران) پیش از تو فرستاده شده و آنها خود به عالم آخرت یقین دارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

آنان (بزرگواران مذکور) بر هدایت از پروردگارشان هستند و آنان همان رستگارانند

- ترجمه سلطانی

آنان بر هدایت از پروردگارشان هستند و آنان همان رستگارانند

- ترجمه راستین

آنان از لطف پروردگار خویش به راه راستند و آنها به حقیقت، رستگاران عالمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱
سوره بقره
حزب ۱

٦ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ

همانا کسانی که [به خداوند] کفر ورزیده‌‌اند {کفر به خداوند به کفر وجوب ذاتی و کفر آلهت و کفر توحید و کفر رسالت و کفر ولایت و کفر معاد و کفر نعماء (نعمت‌‌ها) تقسیم می‌‌شود} چه به آنها هشدار دهی یا به آنها هشدار ندهی بر آنها (صاحبان کفر فطری یا ذاتی و نه صاحبان کفر عَرَضی) یکسان است، ایمان نمی‌‌آورند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیده‌اند بر آنها یکسان است چه به آنها هشدار بدهی یا به آنها هشدار ندهی ایمان نمی‌آورند

- ترجمه راستین

(ای رسول ما) کافران را یکسان است که ایشان را بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

خداوند بر قلب‌‌هایشان و بر گوش آنها مُهر نهاده {ختم به معنی مهر کردن یا با گِل یا مانند آن پُر کردن است} و بر چشم‌‌هایشان پرده هست و [این ختم کردن یا پرده] عذابی بزرگ برای آنها هست

- ترجمه سلطانی

خداوند بر قلب‌هایشان و بر گوش آنان و بر چشم‌هایشان با پرده‌ای مهر نهاده و عذابی بزرگ برای آنان هست

- ترجمه راستین

خدا مهر نهاد بر دلها و گوشهای ایشان، و بر چشمهای ایشان پرده افتاده، و ایشان را عذابی سخت خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُـولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ

و از مردم کسانی [با زبان‌‌هاشان بدون موافقت قلوبشان] می‌‌گویند که به خداوند و روز آخر ایمان آورده‌‌ایم و (حال آنکه) آنان مؤمن نیستند

- ترجمه سلطانی

و از مردم کسانی می‌گویند که به خداوند و روز آخر ایمان آورده‌ایم و (حال آنکه) آنان مؤمن نیستند

- ترجمه راستین

و گروهی از مردم (یعنی منافقان) گویند: ما ایمان آورده‌ایم به خدا و به روز قیامت، و حال آنکه ایمان نیاورده‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

[آنها] به خداوند و به کسانی که ایمان آورده‌‌اند خُدعه می‌‌کنند و (حال آنکه) جز به خودشان خُدعه نمی‌‌کنند [زیرا آنها با مخادعه کردن با رسول و مؤمنین به خودشان زیان می‌‌رسانند] {خداع آن است که احسان را ظاهر کند و اسائه (بدی کردن) را پنهان نماید یا با اِبطان (پنهان کردن) مخالفت، موافقت را ظاهر نماید، یا با اِبطان تعرّض، اِعراض را ظاهر کند} و [خود] نمی‌‌فهمند

- ترجمه سلطانی

به خداوند و کسانی که ایمان آورده‌اند خُدعه می‌کنند و (حال آنکه) خُدعه نمی‌کنند مگر به خودشان و نمی‌فهمند

- ترجمه راستین

می‌خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند و حال آنکه فریب ندهند مگر خود را، و این را نمی‌دانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ

در قلوب آنها مرضی هست و خداوند به مرضشان بیفزود [یا بیافزاید، زیرا ازدیاد مرض با زیاد کردن بُعد آنها از خصائل و تمکّن آنها در رذائل است] و آنها به (خاطر) آنچه که تکذیب می‌‌کردند عذابی دردناک دارند

- ترجمه سلطانی

در قلوب آنها مرضی هست و خداوند مرضشان را بیفزود و آنها به (خاطر) آنچه که تکذیب می‌کردند عذابی دردناک دارند

- ترجمه راستین

در دلهای ایشان بیماری (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ می‌گفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)