سورهٔ طه
طه، کلیم، موسی
١١١ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا
و رویها برای [آن] زندهٔ [به خود] پاینده فروتنی میکنند [به معنی اینکه صاحبان وجوه ذلیل شدهاند و خضوع کردهاند] و قطعاً کسی که ظلم را حمل میکند نومید میشود [از آنچه از ثواب او و قرب به او که بندگان خداوند به آن امید دارند]
- ترجمه سلطانیو رویها برای (آن) زندهٔ (به خود) پاینده فروتنی میکنند و قطعاً کسی که ظلم را حمل میکند نومید میشود
- ترجمه راستینو بزرگان عالم همه در پیشگاه عزت آن خدای حی توانا ذلیل و خاضعند و (در آن روز) هر که بار ظلم و ستم به دوش دارد سخت زبون و زیانکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٢ وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا
و کسی که از صالحات عمل میکند و (در حالی که) او [با ایمان خاصّ و بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه] مؤمن است {زیرا ایمان عامّ و قبول دعوت ظاهره اثرش از دنیا تجاوز نمیکند و جز این نیست که ثواب بر ایمان خاصّ و قبول ولایت است} آنگاه از ظلمی و نه از پایمال کردن [حقّی] نمیهراسد
- ترجمه سلطانیو کسی که از صالحات عمل میکند و (در حالی که) او مؤمن است آنگاه از ظلمی و نه از پایمال کردنی نمیهراسد
- ترجمه راستینو هر کس اعمالش نیکو است و (به خدا هم) ایمان دارد از هیچ ستم و آسیبی بیمناک نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا
و اینچنین [مثل نازل کردن ما اخبار قیامت و وعید از] آن را به صورت قرآنی [به زبان] عربی نازل کردیم و در آن وعیدهایی را صرف (تکرار) کردهایم با ترقّب به اینکه آنها (مجرمان یا عرب یا مردم) تقوا پیشه کنند یا [این قرآن عربی] یادآوریی را [یعنی تذکّر امور آخرت و اشتیاق به آن را] به آنها خبر دهد
- ترجمه سلطانیو اینچنین آن را به صورت قرآنی عربی نازل کردیم و در آن وعیدهایی را صرف (تکرار) کردهایم با ترقّب به اینکه آنها تقوا پیشه کنند یا یادآوریی را به آنها خبر دهد
- ترجمه راستینو ما اینگونه این (قرآن عظیم) را قرآنی با فصاحت کامل عربی بر تو فرستادیم و در آن وعدهها و اهوال قیامت را به انواع گوناگون تذکر دادیم، باشد که مردم پرهیزکار شوند یا پندی از نو بر ایشان آورد.
- ترجمه الهی قمشهای١١٤ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا
پس خدایی که فرمانروای به حقّ است متعالی (والا) است و [مخصوصاً] قبل از آنکه وحی آن به تو به انجام برسد به قرائت تعجیل نکن و [به وقت حکم قرآن و بیان آن، یا به تفصیل اجمال آن، یا بطور مطلق] بگو: پروردگارا علم مرا بیفزای
- ترجمه سلطانیپس خدایی که فرمانروای به حقّ است متعالی (والا) است و قبل از آنکه وحی آن به تو به انجام برسد به قرائت تعجیل نکن و بگو: پروردگارا علم مرا بیفزای
- ترجمه راستینپس بلند مرتبه است و بزرگوار خدایی که به حق و راستی پادشاه ملک وجود است و تو (ای رسول) پیش از آنکه وحی قرآن تمام و کامل به تو رسد تعجیل در (تلاوت و تعلیم) آن مکن و دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا
و [به قرآن عجله نکن و عهد و وصیّتی را که به توانی (آرامی) به تو وحى کردهایم فراموش نکن برای اینکه] همانا قبلاً به آدم عهد کردهایم و فراموش کرد و برای او عزمی (ثبات و تمکّن در امر) نیافتیم [و به بلای عظیمی مبتلا شد پس فراموش نکن که مثل ابتلای او مبتلا میشوی]
- ترجمه سلطانیو همانا قبلاً به آدم عهد کردهایم پس فراموش کرد و برای او عزمی نیافتیم
- ترجمه راستینو همانا ما پیش از این با آدم عهدی بستیم (که فریب شیطان نخورد) و او فراموش کرد و در آن عهد او را استوار و ثابت قدم نیافتیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى
و [به یاد آور] آنوقت را که به ملائکه گفتیم بر آدم سجده کنید [تا تکریم ما بر او و ابتلای ما بر او را به سبب فراموشی بدانی تا از فراموشی و عدم عزیمت بر حذر باشی] پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که [از سجود یا از مطاوعت (پذیرفتن)] اباء کرد
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور) آنوقت را که به ملائکه گفتیم بر آدم سجده کنید پس (همه) سجده کردند جز ابلیس که اباء کرد
- ترجمه راستینو (یاد آر) هنگامی که فرشتگان را گفتیم به آدم سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس که امتناع ورزید.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ فَقُلْنَا يَاآدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى
پس گفتیم: ای آدم همانا این دشمن تو و زوج تو است پس نباید شما دو [تا] را از جنّت خارج کند [یعنی پس به حیثی نباشید که وسوسهاش در شما دو تا اثر کند] که [در نتیجه] مشقّت بری {اِفراد ضمیر برای اشعار به این است که شقاء (مشقّت، بدبختی) زن و سعادت وی تابع شقاء مرد و سعادت او است و مراد از شقاء، تعب (خستگی) در طلب معاش است، زیرا وسوسهٔ او سبب هبوط آن دو به زمین و احتیاج آن دو به مأکول و مشروب و ملبوس و مسکون گردید، و تعب آن، همگی آن، بر عهدهٔ مردان است نه زنان}
- ترجمه سلطانیپس گفتیم: ای آدم همانا این دشمن تو و زوج تو است پس نباید شما دو (تا) را از جنّت خارج کند که (در نتیجه) مشقّت بری
- ترجمه راستینآنگاه گفتیم: ای آدم محققا این شیطان با تو و جفتت دشمن است، مبادا شما را از بهشت بیرون آرد و از آن پس به شقاوت و بدبختی گرفتار شوی.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى
همانا [از مزایای آن] برای تو این است که در اینجا گرسنه نمیشوی و برهنه نمیشوی
- ترجمه سلطانیهمانا (از مزایای آن) برای تو این است که در اینجا گرسنه نمیشوی و برهنه نمیشوی
- ترجمه راستینهمانا برای تو این هست که نه هرگز آنجا گرسنه شوی و نه برهنه و عریان مانی.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَاآدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى
پس شیطان او را اغواء کرد (وسوسهاش را به او القاء کرد) گفت: ای آدم، آیا تو را به درخت جاودانگی (درختی که خوردن از آن سبب جاودانگی گردد) رهنمون کنم؟ و مُلکی (مملکتی) که بلاء نگیرد؟
- ترجمه سلطانیپس شیطان او را اغواء کرد گفت: ای آدم، آیا تو را به درخت جاودانگی رهنمون کنم؟ و مُلکی (مملکتی) که بلاء نگیرد؟
- ترجمه راستینباز شیطان در او وسوسه کرد، گفت: ای آدم آیا (میل داری) تو را بر درخت ابدیت و ملک جاودانی دلالت کنم؟
- ترجمه الهی قمشهای