سورهٔ انبیاء
أنبیاء، إقترب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ
برای مردم حساب آنها نزدیک شد [و وقت حساب همان وقت قیامت است] و (در حالی که) آنان در غفلت [از حساب و از آماده شدن برای آن] هستند و اعراض کنندهاند
- ترجمه سلطانیبرای مردم حساب آنها نزدیک شد و (در حالی که) آنان در غفلت هستند و اعراض کنندهاند
- ترجمه راستینروز حساب مردم بسیار نزدیک شده و مردم سخت غافلند و اعراض میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ
ذکری (پندی) تازه [برای حساب] از پروردگارشان نزد آنان نیامد مگر آنکه آن را [با گوشهای باطنی و ظاهری خود] شنیدند و [حال آنکه با آن] لعب (بازی) میکنند [به اینکه آن را مانند اسمار (افسانهها) قرار میدهند که حقیقت ندارند، یا غیر آن برای عدم اعتداد (اعتناء) به آن] {لعب آن فعلی است که غایت عقلانی نداشته باشد و غایت خیالی داشته باشد، و لهو آنچه است که غایت عقلانی و نه غایت خیالی نداشته باشد و اگرچه در نفس امر، خالی از غایت غیر مستشعر به آن نباشد}
- ترجمه سلطانیذکری (پندی) تازه از پروردگارشان نزد آنان نیامد مگر آنکه آن را شنیدند و (حال آنکه) (با آن) بازی میکنند
- ترجمه راستیناین مردم غافل را هیچ پند و موعظه تازهای از جانب پروردگارشان نیاید جز آنکه آن پند را شنیده و باز به بازی دنیا و لهو و لعب عمر میگذرانند.
- ترجمه الهی قمشهای٣ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ
برای لهو (سرگرمی، مشغول بودن) قلوب آنان [به غیر آن]، و کسانی که ظلم کردهاند پنهانی پچپچ کردند که آیا پس این جز بشری مثل شما است؟ [پس به عنوان رسول نمیباشد و از آنچه که آن خارج از مجرای طبیعی از او صادر میشود جز سحر نیست] آیا به سوی سِحر میروید؟ [و آن را قبول میکنید و بر آن اقبال مینمایید] و (حال آنکه) شما میبینید [که بشر رسالتش جایز نیست و اینکه آنچه که آن را بیاورد سحر است یا شما بصیرها حکماء هستید که شایسته نیست که به دعوی که برهان بطلانش با آن است فریفته شوید]
- ترجمه سلطانیبرای سرگرمی قلوب آنان، و کسانی که ظلم کردهاند پنهانی پچپچ کردند که آیا پس این جز بشری مثل شما است؟ آیا به سوی سِحر میروید؟ و (حال آنکه) شما میبینید
- ترجمه راستیندلهاشان به لهو و بازیچه دنیا متوجه است؛ و مردم ستمکار پنهان و آهسته با یکدیگر میگویند: آیا این شخص جز آن است که بشری مانند شماست؟چرا شما که مردمی بصیر و دانا هستید سحر او را میپذیرید؟
- ترجمه الهی قمشهای٤ قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَـوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
[به آنها] گفت [چه سخن را سرّ (پنهان) کنید یا آن را اجهار (آشکار) نمایید پس همانا آن بر خداوند مخفی نمیشود برای اینکه] پروردگار من گفتار را در آسمان و زمین میداند و او شنوا و دانا است [و اقوال آنان را میشنود، چه آنها را پنهان کنند چه آشکار کنند و احوال آنها و ضمایر آنان را میداند چه آنها را مخفی کنند یا مخفی نکنند]
- ترجمه سلطانیگفت پروردگار من گفتار را در آسمان و زمین میداند و او شنوا و دانا است
- ترجمه راستینپیامبر گفت: خدای من هر حرفی که خلق در آسمان و زمین گویند همه را میداند، که او خدای شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥ بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ
بلکه گفتند [آن کلام که او آورده سحر است و] خوابهایی آشفتهٔ پراکنده است بلکه آن را افتراء زده [و از نزد خودش ساخته و آن را به الله تعالی نسبت داده] است بلکه او شاعر (فریب دهنده) است [که آنچه را که حقیقت ندارد با تمویه (خلاف نمایاندن) آن به صورت حقّ ظاهر میکند] پس باید نشانهای نزد ما بیاورد همانطور که پیشینیان [با آیات ظاهره مثل عصا و ید بیضاء و ناقه و احیاء مردگان و ابراء (شفاء دادن) اکمه (کور مادرزاد) و ابرص (پیس، جذامی)] فرستاده شدند
- ترجمه سلطانیبلکه گفتند خوابهایی آشفتهٔ پراکنده است بلکه آنها را افتراء زده بلکه او شاعر (فریب دهنده) است پس باید نشانهای نزد ما بیاورد همانطور که پیشینیان فرستاده شدند
- ترجمه راستینبلکه این مردم (غافل نادان) گفتند که سخنان قرآن خواب و خیالی بیاساس است، بلکه این کلمات را خود فرابافته بلکه شاعر بزرگی است وگرنه باید مانند پیغمبران گذشته آیت و معجزهای برای ما بیاورد.
- ترجمه الهی قمشهای٦ مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ
قبل از آنها [اهل] شهری را که آن را هلاک کردیم [با اقتراح (درخواستن) خود برای آیات] ایمان نیاوردند آیا پس [اگر محمّد (ص) آنچه را که اقتراح کردهاند برای آنها بیاورد] آنها ایمان میآورند؟!
- ترجمه سلطانیقبل از آنها (اهل) شهری را که آن را هلاک کردیم ایمان نیاوردند آیا پس آنها ایمان میآورند؟!
- ترجمه راستینپیش از اهل مکه هم ما اهل هر شهری که ایمان (به خدا و روز قیامت) نیاوردند همه را هلاک کردیم آیا اهل مکه ایمان خواهند آورد؟
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و قبل از تو مگر مردانی که به آنها وحی میکردیم را نفرستادیم [همانطور که به تو وحى میکنیم] و اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید
- ترجمه سلطانیو قبل از تو مگر مردانی که به آنها وحی میکردیم را نفرستادیم و اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید
- ترجمه راستینو ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آنها (هم مانند تو) وحی میفرستادیم؛ شما اگر خود نمیدانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ
و آنها را پیکرههایی قرار ندادیم که طعام نخورند و جاودانه نبودند [بلکه همهٔ آنان معرضاً برای مرگ غیر ماندگار در دنیا بودند]
- ترجمه سلطانیو آنها را پیکرههایی قرار ندادیم که طعام نخورند و جاودانه نبودند
- ترجمه راستینو ما پیغمبران را (چون فرشته) بدون بدن دنیوی قرار ندادیم تا به غذا و طعام محتاج نباشند و در دنیا هم همیشه زنده نماندند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ
سپس [آن] وعده را بر ایشان راست (عملی) کردیم [و به آنان وعدۀ یاری دادیم] پس آنان و کسانی که خواستیم را نجات دادیم و مسرفان را هلاک کردیم {اسراف ضدّ قصد (اقتصاد، میانهروی) است، و قصد، استعمال اموال و اعضاء و قوا و مدارک است در آنچه که شایسته است به قدر آنچه که شایسته است، نه ناقص (کمتر) از آن و نه زائد بر آن}
- ترجمه سلطانیسپس (آن) وعده را بر ایشان راست (عملی) کردیم پس آنان و کسانی که خواستیم را نجات دادیم و مسرفان را هلاک کردیم
- ترجمه راستینآنگاه ما به وعدهای که به آنها دادیم وفا کردیم و آنان را با هر که خواستیم (از شر دشمنان) نجات دادیم و مسرفان ظالم را هلاک گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
[ای قریش یا ای عرب] همانا ما کتابی به سوی شما نازل کردهایم که ذکر شما [یعنی صیت (آوازه) شما و شرف شما یا سبب ذکر شما بین خلق یا سبب تذکر دادن شما بر آخرت] در آن هست آیا [اعراض میکنید] پس تعقّل نمیکنید؟ [که ذکر شما در آن هست یا عاقل نمیگردید؟ و ظالم میگردید]
- ترجمه سلطانیهمانا ما کتابی به سوی شما نازل کردهایم که در آن ذکر شما هست آیا (اعراض میکنید) پس تعقّل نمیکنید؟
- ترجمه راستینهمانا ما به سوی شما امت کتابی که مایه شرافت و عزت شماست فرستادیم، آیا نباید در این کتاب بزرگ تعقل کرده و حقایق آن را فهم کنید؟
- ترجمه الهی قمشهای