سورهٔ حج
حج
٤١ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
[همان] کسانی که اگر آنها را در زمین متمکّن کنیم نماز بپا میدارند و زکات میدهند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت امور برای خداوند است
- ترجمه سلطانی(همان) کسانی که اگر آنها را در زمین متمکّن کنیم نماز بپا میدارند و زکات میدهند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت امور برای خداوند است
- ترجمه راستین(آنان که خدا را یاری میکنند) آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و (از هیچ کس جز خدا نمیترسند چون میدانند که) عاقبت کارها به دست خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ
و اگر تو را تکذیب میکنند [یعنی دروغگو میشمارند پس اندوه مدار] و همانا قبل از آنان، قوم نوح و عاد و ثمود [پیامبران خود را] تکذیب کردند
- ترجمه سلطانیو اگر تو را دروغگو میشمارند و همانا قبل از آنان، قوم نوح و عاد و ثمود تکذیب کردند
- ترجمه راستینو اگر کافران امت، تو را تکذیب کنند (افسرده خاطر مباش که) پیش از اینان قوم نوح و عاد و ثمود نیز (رسولان حق را) تکذیب کردند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ
و اصحاب مَدْیَن [پیامبران خود را تکذیب کردند]، و موسی تکذیب شد و برای کافران به تأخیر انداختم [یعنی به آنان مهلت دادم و عمرشان را طولانی کردم] سپس آنها را گرفتم پس [بنگر] نکیر (تغیّر، امر سخت و دشوار) من چگونه میباشد [یعنی انکار من بر آنها به سبب آنچه که انجام میدادند و تبدیل کردن من نعمتهایشان را به نقمت، یا چگونه بود انتقال دادن من آنان را از حالتی که خوشحالشان میکرد به حالتی که ناراحتشان میکرد]
- ترجمه سلطانیو اصحاب مدین (پیامبران خود را)، و موسی تکذیب شد و برای کافران به تأخیر انداختم سپس آنها را گرفتم پس (بنگر) نکیر (تغیّر، امر سخت و دشوار) من چگونه میباشد
- ترجمه راستینو نیز (قوم شعیب) اصحاب مدین (همه رسولان خود را تکذیب نمودند) و موسی نیز تکذیب شد و من هم کافران را (برای امتحان) مهلت دادم سپس آنها را (به عقوبت) گرفتم، و چقدر مؤاخذه و عقاب من (بر کافران) سخت است!
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِـمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ
و چه بسیار شهرهایی که [اهل] آنها را هلاک کردیم و [آنها] ستمکار بودند و [در حال حاضر] آنها خالی [از سکنه] هستند [مشتمل] بر سقفهای خود [ویران شدهاند] و چاههای آب تعطیل (بلا استفاده) شده و کاخهای برافراشته [بی صاحب مانده]
- ترجمه سلطانیو چه بسیار شهرهایی که (اهل) آنها را هلاک کردیم و (آنها) ستمکار بودند و (در حال حاضر) آنها خالی (از سکنه) هستند بر سقفهای خود (ویران شدهاند) و چاههای آب تعطیل (بلا استفاده) شده و کاخهای برافراشته (بی صاحب مانده)
- ترجمه راستینپس چه بسیار شهر و دیاری که ما اهلش را در آن حال که به ظلم و ستم مشغول بودند به خاک هلاک نشاندیم و اینک آن شهرها از بنیاد ویران است و چه چاه و قناتهای آب که معطل بماند و چه قصرهای عالی بیصاحب گشت.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
آیا [از راه رفتن با پاها یا از سیر کردن با نظرها باز داشته شده بودند؟] که [با پاهایشان یا با نظرهایشان] در زمین سیر نکردهاند؟ [تا به احوال گذشتگان نیکوکار و بدکار نظری بیندازند که آن نظر مورث تفکّر آنها و حصول عقل برای آنها شود] تا آنها قلبهایی داشته باشند که با آنها تعقّل کنند یا گوشهایی که با آنها بشنوند [یعنی تا برای آنان مقام تحقیق یا مقام تقلید و انقیاد حاصل شود] پس همانا چشمها [یی که در سر دارند] نیست که [به سبب ترک کردن سیر و نظر] نابینا میشود و لکن قلبهایی که در سینهها است کور میشود
- ترجمه سلطانیآیا پس در زمین سیر نکردهاند؟ تا آنها قلبهایی داشته باشند که با آنها تعقّل کنند یا گوشهایی که با آنها بشنوند پس همانا چشمها نیست که نابینا میشود و لکن قلبهایی که در سینهها است کور میشود
- ترجمه راستینآیا (این کافران) در روی زمین به سیر و تماشا نرفتند تا دلهاشان بینش و هوش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد؟که (این کافران را) چشمهای سر گرچه کور نیست لیکن چشم باطن و دیده دلها کور است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ
و از تو طلب تعجیل [آن] عذاب را [که به آن وعده داده شده] میکنند و (حال آنکه) خداوند هرگز وعدهاش را خلاف نمیکند و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه که شما میشمارید است
- ترجمه سلطانیو از تو طلب تعجیل (آن) عذاب را میکنند و (حال آنکه) خداوند هرگز وعدهاش را خلاف نمیکند و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه که شما میشمارید است
- ترجمه راستینو کافران (به سخریه) از تو تقاضای تعجیل در عذاب میکنند و هرگز خدا در وعده خود (به عذاب آنان) خلف نخواهد کرد، و همانا یک روز نزد خدا (و از نظر حلم او) چون هزار سال به حساب شماست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِـمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ
و چه بسیار شهرهایی که به [اهل] آنها مهلت دادم [همانطور که به قوم تو مهلت دادم] و (حال آنکه) آنها [مثل قوم تو] ستمکار بودند سپس آنها را [در دنیا قبل از احتضار به انواع مؤاخذت و در حین احتضار با حضور ملائکهٔ عذاب و ملک الموت] گرفتم و محل بازگشت (سرانجام) به من است
- ترجمه سلطانیو چه بسیار شهرهایی که به (اهل) آنها مهلت دادم و (حال آنکه) آنها (مثل قوم تو) ستمکار بودند سپس آنها را گرفتم و محل بازگشت (سرانجام) به من است
- ترجمه راستینو بسا شهر و دیاری که به اهلش با آنکه ستمکار بودند مهلت دادم تا روزی آنها را به انتقام گرفتم و بازگشت (خلق) به سوی من است (و هر نیک و بد را جزا خواهم داد).
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ قُلْ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
بگو ای مردم جز این نیست که من برای شما بیم دهندهٔ آشکاری [یعنی ظاهر الحجّت و الصّدق یا مُظهر صدق خود و انذار خود] هستم
- ترجمه سلطانیبگو ای مردم جز این نیست که من برای شما بیم دهندهٔ آشکاری هستم
- ترجمه راستینبگو که ای مردم، من برای شما رسول ترساننده مشفقی آشکار بیش نیستم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ
پس کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت عامّهٔ نبویّه] ایمان آوردهاند و به صالحات [ی که آنها را بعد از بیعت از من گرفتند] عمل کردند ایشان آمرزش و روزی کریمانهای دارند
- ترجمه سلطانیپس کسانی که ایمان آوردهاند و به صالحات عمل کردند ایشان آمرزش و روزی کریمانهای دارند
- ترجمه راستینپس آنان که ایمان آوردند و نیکوکار گردیدند بر آنها آمرزش حق و رزق با لطف و کرامت عالی است.
- ترجمه الهی قمشهای