سورهٔ حج
حج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ
ای مردم از [سخط (خشم)] پروردگارتان [و از عقوبت او با ترک مخالفت با اوامر او و نواهی او] بپرهیزید همانا زلزلهٔ ساعت [یعنی ساعت ظهور قائم عجّل الله فرجه هنگام احتضار به موت اختیاری یا اضطراری و ساعت قیامت صغری، یا ساعت قیامت کبری و ظهور ولایت کلّیّه] چیز بزرگی است [زیرا حال احتضار و زلزلۀ آن در عالم صغیر امری است که نفوس بشری و مدارک حیوانی آن را تحمّل نمیکنند برای اینکه آن برای خراب کردن نفوس بشری و مدارک حیوانی و مبانی دانیه (پست) است]
- ترجمه سلطانیای مردم از پروردگارتان بهراسید همانا زلزلهٔ ساعت چیز بزرگی است
- ترجمه راستینای مردمان، خدا ترس و پرهیزکار باشید که زلزله روز قیامت بر خلایق بسیار حادثه بزرگ و واقعه سختی خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ
روزی که آن را ببینید [برای غایت دهشت و وحشت] هر شیر دهندهای (مؤنّث) فراموش میکند از آنکه شیر بدهد و هر بارداری [یعنی آنچه که در آن چیز دیگری مکمون (پنهان) میباشد] بار خود را مینهد [برای اینکه آن روزی است که زمین سنگینیهایش و مکموناتش را خارج (بیرون) میکند] و مردم را [زایل العقول از غایت حیرت و وحشت] مست میبینی و (حال آنکه) آنان مست نیستند [تا به لذّت مستی و کیف آن ملتذّ باشند] و لکن عذاب خداوند شدید است [فلذا عقول آنان زایل میشود نه برای کیف مُسکر (مستی آور)]
- ترجمه سلطانیروزی که آن را ببینید هر شیر دهندهای (مؤنّث) فراموش میکند از آنکه شیر بدهد و هر بارداری بار خود را مینهد و مردم را مست میبینی و (حال آنکه) آنان مست نیستند و لکن عذاب خداوند شدید است
- ترجمه راستینآن روز که آن هنگامه بزرگ را مشاهده کنید خواهید دید که هر زن شیرده طفل خود را (از هول) فراموش کند و هر آبستن بار رحم را بیفکند، و مردم را (از وحشت آن روز) بیخود و مست بنگری در صورتی که مست نیستند و لیکن عذاب خدا سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ
و از مردم کسی هست که دربارهٔ خداوند [یعنی در ذات او و صفات او و احکام او و مظاهر او و خلفای او، و منجمله مجادله در احکام بندگان و نظر دادن دربارهٔ آنان به رأی و استحسان بدون اذنی از خداوند و اجازهای از خلفای او] بدون علمی مجادله میکند [زیرا علم به خداوند و صفات او و احکام او و خلفای او جز به شهود و وجدان حاصل نمیشود و آنان در آن یا با تقلید از صاحب شهود و وجدان قاصر هستند و آنان از او مستنکف (سر باز زننده) هستند] و از هر شیطان متمرّدی (نافرمانی) تبعیّت میکند [و با اتّباع از او برایش جز جهل و عتوّ (تکبّر نمودن و از حدّ خود از ادب تجاوز کردن) حاصل نمیشود، پس برای او علم و نه تقلید از اهل علم حاصل نمیشود]
- ترجمه سلطانیو از مردم کسی هست که دربارهٔ خداوند بدون علمی مجادله میکند و از هر شیطان متمرّدی (نافرمانی) تبعیّت میکند
- ترجمه راستینو از مردم کسی هست که از جهل و نادانی در کار خدا جدل کند و از پی هر شیطان گمراه کنندهای رود.
- ترجمه الهی قمشهای٤ كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَـوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ
بر او مقرّر شده که کسی که او را دوست بگیرد پس همانا وی را گمراه کند و او را به سوی عذاب [آتش] شعلهور رهنمون سازد
- ترجمه سلطانیبر او مقرّر شده که کسی که او را دوست بگیرد پس همانا وی را گمراه کند و او را به سوی عذاب (آتش) شعلهور رهنمون سازد
- ترجمه راستین(در لوح تقدیر) بر آن شیطان چنین فرض و لازم شده که هر کس او را دوست و پیشوای خود سازد وی او را گمراه کند و به عذاب سوزان دوزخش رهبر شود.
- ترجمه الهی قمشهای٥ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
[خطاب بر زنادقه یعنی کسانی که در باطن کافر میباشند و تظاهر به ایمان میکنند از منکران بعث فرمود:] ای مردم اگر دربارهٔ برانگیخته شدن در ریب (تردید، تزلزل در اعتقاد ثابت و اضطراب در آن) میباشید پس [بدانید که] همانا ما شما را از خاک آفریدهایم سپس از نطفهای، سپس از عَلَقهای (خون بسته شدهای) سپس از مُضغهای (گوشت نرمی) شکل گرفته (خلقت تامّه) و شکل ناگرفته (خلقت ناتمام) تا برای شما [کیفیّت بعث شما را از این بعث مشهود برای شما] بیان کنیم و [آب را] در رحمها میریزیم [برای مدّتی تا دلیلی بر بقای شما در برزخها و قبل از بعث باشد مثل بقای شما در رحمها] آنچه را که میخواهیم [یعنی مدّت مشیّت ما، یا هر که را که از نطفهها بخواهیم قرار میدهیم و هر که را که بخواهیم از ارحام زایل میکنیم] تا مدّتی معیّن [شش تا نه ماه] سپس شما را به صورت طفلی خارج میکنیم سپس [شما را نمو میدهیم و به شما بقاء میدهیم] تا به رشد خود برسید و از شما کسانی فوت میشوند و از شما کسی به عمر پستتر [یعنی وقت خرفت بودن و عدم فهمیدن دقایق مقصود و مصنوع] ردّ میشود تا اینکه چیزی بعد از علم [پیدا کردن] نداند و زمین را خشک (مرده، خالی از گیاه) میبینی و وقتی که آب را بر آن نازل میکنیم میجنبد و میروید و از هر زوجی (صنفی، گونهای) تر و تازهای (نیکویی خوشآیند) میرویاند
- ترجمه سلطانیای مردم اگر دربارهٔ برانگیخته شدن در ریب (تردید) میباشید پس (بدانید که) همانا ما شما را از خاک آفریدهایم سپس از نطفهای، سپس از علقهای (خون بسته شدهای) سپس از مضغهای (گوشت نرمی) شکل گرفته و شکل ناگرفته تا برای شما بیان کنیم و (آب را) در رحمها میریزیم آنچه را که میخواهیم تا مدّتی معیّن سپس شما را به صورت طفلی خارج میکنیم سپس تا به رشد خود برسید و از شما کسانی فوت میشوند و از شما کسی به عمر پستتر ردّ میشود تا اینکه چیزی بعد از علم (پیدا کردن) نداند و زمین را خشک (مرده) میبینی و وقتی که آب را بر آن نازل میکنیم میجنبد و میروید و از هر زوجی (صنفی، گونهای) تر و تازهای میرویاند
- ترجمه راستینای مردم، اگر شما در (روز قیامت و قدرت خدا بر) بعث مردگان شک و ریبی دارید (برای رفع شک خود بدین دلیل توجه کنید که) ما شما را نخست از خاک آفریدیم آن گاه از آب نطفه، آن گاه از خون بسته، آنگاه از پارهای گوشت با آفرینشی تمام و ناتمام، تا (در این انتقال و تحولات قدرت خود را) بر شما آشکار سازیم و (از نطفهها) آنچه را مشیّت ما تعلق گیرد در رحمها قرار میبخشیم تا به وقتی معین، آن گاه شما را به صورت طفلی (چون گوهر از صدف رحم) بیرون آریم تا (زیست کرده و) سپس به حد بلوغ و رشد خود برسید و برخی از شما (در این بین) بمیرد و برخی به سن پیری و دوران ضعف و ناتوانی رسد تا آنجا که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ فهم نکند، و (دلیل دیگر از ادله قدرت خدا بر معاد آن که) زمین را بنگری وقتی خشک و بیگیاه باشد آن گاه چون باران بر آن فرو باریم سبز و خرم شود و (تخمها در آن) نمو کند و از هر نوع گیاه زیبا برویاند.
- ترجمه الهی قمشهای٦ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آن به این [سبب] است که الله، او حقّ است [که عالم، مُبْدِء (آغاز کننده) قادر علیم حکیمی دارای عنایت و رأفت به خلق خود دارد، و اگر آن مُبدء نبود این تقلیبات که حکمای عقلاء از ادراک دقایق آن و ادراک نَضْد (چینش، بر هم نهادن) اسباب آن عاجز میشوند واقع نمیشد] و همانا اوست که مردگان را زنده میکند [و وقتی که زمین مرده و نه نطفۀ مرده را رها نمیکند و آن دو را زنده میکند پس چگونه انسان را که او اشرف کلّ است رها میکند و بعد از مرگش او را زنده نمیکند] و همانا او بر هر چیزی بسیار توانا است [پس البتّه که انسان را مرده رها نمیکند]
- ترجمه سلطانیآن به این (سبب) است که الله، او حقّ است و همانا اوست که مردگان را زنده میکند و همانا او بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستیناین (آثار قدرت) دلیل است که خدا حق است و هم او البته مردگان را زنده خواهد کرد و او محققا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَن فِي الْقُبُورِ
و همانا آن ساعت آمدنی است {به سبب اینکه عالم مادّه به رُمّت (پوسیدگی) خود ذاتاً متجدّده است و صفت از نقص به کمال است و این معنی در ترقّی بودن کون (هستی) و متجدّد از نقص به کمال است که لامحاله از حجابهایش که همان حدود مانعه از حضور نزد پروردگارش است خارج میشود و خارج شدهٔ از حدود، نزد پروردگار میایستد و ساعت جز قیام نزد پروردگار مضاف که او قائم آل محمّد (ص) است نیست}شکّی در آن نیست [یعنی بعد از ملاحظه ترقّیات نطف (نطفهها) و حبوب و عروق، شکّی دربارهٔ آن باقی نمیماند] و همانا الله [شیمهٔ (رسم) او این است که او لامحاله] کسانی که در قبرها هستند را زنده میکند
- ترجمه سلطانیو همانا آن ساعت آمدنی است، شکّی در آن نیست و همانا الله کسانی که در قبرها هستند را زنده میکند
- ترجمه راستینو محققا ساعت قیامت بیهیچ شک بیاید و خدا به یقین مردگان را از قبرها برانگیزد.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ
و از مردم کسی که دربارهٔ خداوند بدون علمی و نه هدایتی و نه کتابی روشنگر جدل میکند
- ترجمه سلطانیو از مردم کسی که دربارهٔ خداوند بدون علمی و نه هدایتی و نه کتابی روشنگر جدل میکند
- ترجمه راستینو از مردم کس هست که از روی جهل و گمراهی و بیهیچ هدایت و کتاب و حجت روشن در کار خدا جدل میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ
[از روی تکبّر] تنهاش را بر میگرداند تا که از راه خدا گمراه کند، در دنیا برای او خواری (رسوایی) هست و در روز قیامت عذاب آتش را به او بچشانیم
- ترجمه سلطانی(از روی تکبّر) تنهاش را بر میگرداند تا که از راه خدا گمراه کند، در دنیا برای او خواری (رسوایی) هست و در روز قیامت عذاب آتش را به او بچشانیم
- ترجمه راستینبا تکبر و نخوت از حق اعراض کرده تا (خلق را) از راه خدا گمراه گرداند، چنین کسی را در دنیا ذلت و خواری نصیب باشد و در آخرت عذاب آتش سوزانش خواهیم چشانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَـلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ
[در حالی که به او میگوییم:] آن به (سبب) آنچه است که دستانت مقدّم کرده و همانا خداوند ستم کننده بر بندگان نیست
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) آنچه است که دستانت مقدّم کرده و همانا خداوند ستم کننده بر بندگان نیست
- ترجمه راستیناین عذاب آتش به سزای همان اعمال زشتی است که با دست خود پیش فرستادی و این که خدا هرگز کمترین ستم در حق بندگان نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ
و کسی از مردم که خداوند را بر حرف (تردید، لفظ، حاشیه، کنار) عبادت میکند پس اگر خیری [بدنی] به او برسد به او اطمینان مییابد و اگر فتنهای [بدنی] به او برسد بر وجه خود بر میگردد، در دنیا و آخرت زیان کرده (مغبون شده) است آن [خسران (زیان) که همان حرمان (بی بهرگی) از مستلذّات انسانی در دنیا و آخرت و از مستلذّات حیوانی است] همان زیان آشکار است
- ترجمه سلطانیو کسی از مردم که خداوند را بر حرف (تردید، لفظ، حاشیه، کنار) عبادت میکند پس اگر خیری به او برسد به او اطمینان مییابد و اگر فتنهای به او برسد بر وجه خود بر میگردد، در دنیا و آخرت زیان کرده (مغبون شده) است آن همان زیان آشکار است
- ترجمه راستینو از مردم کس هست که خدا را به زبان و به ظاهر میپرستد (نه از باطن و حقیقت) از این رو هرگاه خیر و نعمتی به او رسد اطمینان خاطر پیدا کند و اگر آزمونی (از شر و فقر و آفتی) به او رسد (از دین خدا) رو بگرداند. چنین کس در دنیا و آخرت زیانکار است و این (نفاق و دورویی) زیانی است که بر همه کس آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ
که غیر از [یعنی بدون اذن] خداوند، آنچه که به او ضرر نمیرساند و آنچه که به او نفع نمیرساند را میخواند [برای اینکه مدعوّ و معبودش در حقیقت هوای نفس او است و او میپندارد که در طرفی (سمتی، گوشهای) از دین، خدا را عبادت میکند]، آن همان گمراهی دور است
- ترجمه سلطانیکه غیر از خداوند، آنچه که به او ضرر نمیرساند و آنچه که به او نفع نمیرساند را میخواند، آن همان گمراهی دور است
- ترجمه راستین(این کافر نگونبخت) خدا را رها کرده و چیزی را میخواند (و میپرستد) که هیچ نفع و ضرری به حال او ندارد، و این حقا همان گمراهی دور (از هر سعادت) است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ يَدْعُو لَـمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ
کسی را میخواند که البتّه ضررش از نفعش نزدیکتر است البتّه بد مولایی و بد همدمی است
- ترجمه سلطانیکسی را میخواند که البتّه ضررش از نفعش نزدیکتر است البتّه بد مولایی و بد همدمی است
- ترجمه راستینچیزی را که به ضرر نزدیکتر از نفع است میخواند (و میپرستد) ، وی بسیار بد یاوری یافته و بسیار بد دمساز و پشتیبانی اختیار کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ
همانا خداوند کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند را در جنّتهایی داخل میکند که نهرها از تحت آنها جاری میشود همانا خداوند آنچه را که اراده کند انجام میدهد
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند را در جنّتهایی داخل میکند که نهرها از تحت آنها جاری میشود همانا خداوند آنچه را که اراده کند انجام میدهد
- ترجمه راستینهمانا خدا آنان را که اهل ایمان و نیکوکارند داخل بهشتهایی کند که زیر درختانش نهرها جاری است، که خدا هر چه اراده کند خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ
کسی که گمان میکرد که هرگز خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نخواهد کرد [و آن آنها را خشمگین مینماید] پس باید سببی (ریسمانی) به آسمان [یعنی به جای بلند خانهاش] بیندازد (آویزان کند) سپس باید [با خفه کردن نَفَس خود را] قطع کند، پس باید نظر کند که آیا [این] کید او [در اختناق خودش] آنچه که [او را] به خشم میآورد را میبَرد؟
- ترجمه سلطانیکسی که گمان میکرد که هرگز خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نخواهد کرد پس باید سببی (ریسمانی) به آسمان (جای بلند) بیندازد (آویزان کند) سپس باید (با خفه کردن نفس خود را) قطع کند، پس باید نظر کند که آیا (این) کید او (در اختناق خودش) آنچه که (او را) به خشم میآورد را میبَرد؟
- ترجمه راستینآن کس که پندارد خدا هرگز او را (یعنی رسولش را) در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و اینک نصرتهای الهی را در حق او میبیند) پس طنابی به سقف بندد و خود را از آن بیاویزد تا خفه شود، آن گاه بنگرد که آیا این حیله و کید او خشمش را از بین میبرد؟
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ
و اینچنین آن را [یعنی قرآن را] با آیاتی روشن (واضح یا واضح کننده) [به تو] نازل کردیم و همانا خداوند کسی را که بخواهد هدایت میکند
- ترجمه سلطانیو اینچنین آن را با آیاتی روشن نازل کردیم و همانا خداوند کسی را که بخواهد هدایت میکند
- ترجمه راستینو ما همچنین (مانند سایر کتب آسمانی) این قرآن بزرگ را به صورت آیاتی روشن فرستادیم، و خدا (به این آیات) هر که را بخواهد هدایت میکند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
همانا کسانی که ایمان آوردهاند [یعنی با بیعت بر دست محمّد (ص) اسلام آوردهاند] و کسانی که یهودی شدند (بر یهودیت بودند) و ستارهپرستان (خارج شده از دین و آنان که ستارگان را عبادت میکردند) و مسیحیان و زرتشتیان و آنان که [اصنام را یا غیر آنها را با خدا] شریک کردند همانا خداوند در روز قیامت بین آنان جدا میکند (تمیز میدهد) [و اگرچه در دنیا متشابه غیر ممتاز بودند] همانا خداوند بر هر چیزی همواره شاهد است
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که یهودی شدند و ستارهپرستان و مسیحیان و زرتشتیان و آنان که شریک کردند همانا خداوند در روز قیامت بین آنان جدا میکند (تمیز میدهد) همانا خداوند بر هر چیزی همواره شاهد است
- ترجمه راستینالبته خدا بین اهل ایمان و یهود و صابئان و نصاری و گبران و آنان که به خدا شرک آوردند محققا روز قیامت جدایی افکند (و هر کس را به جایگاه استحقاقش برد) که خدا بر (احوال و پاداش) همه موجودات عالم (بصیر و) گواه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ
آیا ندیدهای؟ که خداوند [چنین است که] کسانی که در آسمانها هستند و کسانی که در زمین هستند و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و روییدنیها و جنبندگان و بسیاری از مردم بر او سجده میکنند {یعنی به غایت خضوع، خضوع میکنند و خضوع در هر یک بحسب حال خود است، و غایت خضوع برای مختاران این است که از ارادهٔ خود و اختیارات خود و انانیّات خود خارج شوند، و تحت اختیار مسجود له و انانیّت او داخل شوند}، و بسیاری هستند که عذاب بر آنها حقّ (واجب) شده، و کسی را که خداوند خوار نماید پس گرامی دارندهای ندارد همانا خداوند آنچه که بخواهد میکند
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهای؟ که خداوند (چنین است که) کسانی که در آسمانها هستند و کسانی که در زمین هستند و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و روییدنیها و جنبندگان و بسیاری از مردم بر او سجده میکنند و بسیاری هستند که عذاب بر آنها حقّ (واجب) شده، و کسی را که خداوند خوار نماید پس گرامی دارندهای ندارد همانا خداوند آنچه که بخواهد میکند
- ترجمه راستینآیا (ای هوشمند به چشم بصیرت) مشاهده نکردی که هر که در آسمانها و هر که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از آدمیان همه (با کمال شوق) به سجده خدا (و اطاعت او) مشغولند و بسیاری از مردم هم (در اثر کفر و عصیان) مستوجب عذاب حق شدند؟و هر که را خدا خوار و ذلیل گرداند دیگر کسی او را عزیز و گرامی نتواند کرد که البته خدا هر چه مشیّت کاملهاش تعلق گیرد خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ
این دو، دو دشمن هم هستند که دربارهٔ پروردگارشان با هم دشمنی دارند (مجادله میکنند) پس کسانی که کفر ورزیدهاند [یعنی کسانی که دربارهٔ خداوند بدون علم مجادله میکنند] برای آنها جامههایی از آتش بریده شده که از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود
- ترجمه سلطانیاین دو، دو دشمن هم هستند که دربارهٔ پروردگارشان با هم دشمنی دارند پس کسانی که کفر ورزیدهاند برای آنها جامههایی از آتش بریده شده که از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود
- ترجمه راستیناین دو گروه (مؤمن و کافر) مخالف و دشمن یکدیگرند که در (دین) خدای خود باهم به جدال برخاستند، و کافران را لباسی از آتش دوزخ به قامت بریدهاند و بر سر آنان آب سوزان جهنم فرو ریزند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ
که با آن آنچه که در شکمهایشان است و پوستها گداخته (بریان) میشوند [یعنی اثر آن از ظاهرشان به باطنشان میرسد و باطنشان و ظاهرشان بریان میشود]
- ترجمه سلطانیکه با آن آنچه که در شکمهایشان است و پوستها گداخته میشوند
- ترجمه راستینکه آنچه در درون آنهاست (از امعاء و احشاء همه) و پوست بدنشان به آن آب سوزان گداخته شود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ
هرگاه که بخواهند از آن خارج شوند از روی غم [نه از روی شوق]، {زیرا آنها اگر شوق داشتند و ارادهٔ خروج از روی شوق به سوی مراتب عالی داشتند لامحاله خارج میشدند، زیرا قائدِ (افسار، ریسمان) شوق آنها را میکشاند و آنها را در جحیم وا نمیگذاشت} در آن [با این گرزها] بازگردانده میشوند و [به آنان گفته میشود که] عذاب آتش [سوزان] را بچشید
- ترجمه سلطانیهرگاه که بخواهند از آن خارج شوند از روی غم (اندوه) در آن بازگردانده میشوند و (به آنان گفته میشود که) عذاب آتش (سوزان) را بچشید
- ترجمه راستینهرگاه خواهند از دوزخ به درآیند تا از غم و اندوه آن نجات یابند باز (فرشتگان عذاب) آنان را به دوزخ برگردانند و (گویند باز باید) عذاب آتش سوزان را بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ
همانا خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند در جنّاتی داخل میکند که از تحت آنها نهرها جاری میشود {نهرهای معنوی از هر مرتبهای بر مادون خود از مراتب جنان الی عالم طبع جریان دارند} و در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند و لباسشان در آنجا حریر است
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند در جنّاتی داخل میکند که از تحت آنها نهرها جاری میشود و در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند و لباسشان در آنجا حریر است
- ترجمه راستینالبته خداوند آنان را که ایمان آوردند و نیکوکار شدند همه را در بهشتهایی داخل گرداند که زیر درختانش نهرها جاری است و در آنجا طلا و مروارید بر دست زیور بندند و تن به جامه حریر بیارایند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَـوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ
و با سخنان پاکیزه هدایت شوند [یعنی خداوند آنها را با اقوالی از اذکار و تحیّات و افکار و تخیّلات ارشاد کرده بود که با آنها نفوسشان پاک میشد] و آنان به راه [خداوند] ستوده هدایت شوند (هدایت شدهاند)
- ترجمه سلطانیو با سخنان پاکیزه هدایت شوند (شدهاند) و آنان به راه (خداوند) ستوده هدایت شوند (شدهاند)
- ترجمه راستینو به گفتار خوش و طریق خدای ستوده هدایت شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
همانا کسانی که کفر ورزیدهاند و [مردم را] از راه خدا {یعنی همان راه قلب، که تکوینی آن ولایت تکوینیّه و تکلیفی آن ولایت تکلیفیّه است، و سوای آن راهی به خداوند نیست} و از مسجد الحرام [صوری یا معنوی و همان قلب] که آن را برای مردم، چه مقیم در آنجا و چه مسافر (غیر مقیم)، یکسان قرار دادهایم باز میدارند و کسی که در آنجا الحاد (بازگشت) به ظلم را بخواهد از عذابی دردناک به او بچشانیم
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که کفر ورزیدهاند و (مردم را) از راه خدا و از مسجد الحرام که آن را برای مردم، چه مقیم در آنجا و چه مسافر (غیر مقیم)، یکسان قرار دادهایم باز میدارند و کسی که در آنجا الحاد (بازگشت) به ظلم را بخواهد از عذابی دردناک به او بچشانیم
- ترجمه راستینآنان که کافر شده و (مردم را) از راه خدا منع میکنند و نیز از مسجد الحرامی که (ما حرمت احکام) آن را برای اهل آن شهر و بادیهنشینان یکسان قرار دادیم مانع میشوند، و هر کسی که در آنجا اراده الحاد و تعدی کرده و (به خلق) ظلم و ستم کند همه را (به کیفر کفر و ظلمشان) از عذابی دردناک میچشانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
و [به یاد آور یا یادآوری کن] آنوقتی را که برای ابراهیم مکان خانه (کعبه) را جای دادیم (تعیین کردیم) که چیزی را با من شریک قرار نده و خانهٔ [ظاهری و باطنی] مرا [از اصنام ظاهره و باطنه و از نجاسات ظاهره و لوث (آلودگی) رذایل باطنه] برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک کن
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور یا یادآوری کن) آنوقتی را که برای ابراهیم مکان خانه را جای دادیم (تعیین کردیم) که چیزی را با من شریک قرار نده و خانهٔ مرا برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک کن
- ترجمه راستینو (یاد آر) آن گاه که ما ابراهیم را در آن بیت الحرام تمکین دادیم (و به او وحی کردیم) که با من هیچ کس را شریک و انباز نگیر و خانه مرا برای طواف حاجیان و نمازگزاران و رکوع و سجود کنندگان (از لوث بتان و بت پرستان) پاک و پاکیزه دار.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ
و در میان مردم برای حجّ [یعنی به قصد بیت برای مناسک مخصوص] اعلام کن که [با پای] پیاده و بر هر مرکب نحیفی از هر راه وسیع دوری که میآیند نزد تو بیایند
- ترجمه سلطانیو در میان مردم برای حجّ اعلام کن که (با پای) پیاده و بر هر مرکب نحیفی از هر راه وسیع دوری که میآیند نزد تو بیایند
- ترجمه راستینو در میان مردم به (اداء مناسک) حج اعلام کن تا خلق پیاده و سواره بر شتران لاغر اندام تیزرو از هر راه دور به سوی تو جمع آیند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ لِّيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ
تا برای منافعی [دینی و دنیوی] که دارند شاهد (حاضر) شوند و در روزهای معلومی اسم خداوند را بر آنچه که از چهارپایان ناگویا روزی شما کرده ذکر کنند پس از آن بخورید و به درماندهٔ فقیر بخورانید
- ترجمه سلطانیتا برای منافعی که دارند شاهد (حاضر) شوند و در روزهای معلومی اسم خداوند را بر آنچه که از چهارپایان ناگویا روزی شما کرده ذکر کنند پس از آن بخورید و به درماندهٔ فقیر بخورانید
- ترجمه راستینتا (در آنجا) بر سر منافع (دنیوی و اخروی بسیار) خود حضور یابند و نام خدا را در ایامی معین یاد کنند که آنها را از حیوانات بهائم (یعنی شتر و گاو و گوسفند) روزی داده است. پس از آن تناول کرده و فقیران بیچاره را نیز (از قربانیها) طعام دهید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ
سپس باید ژولیدگی خود را بزدایند و باید نذرهایشان را وفا (اداء) کنند و باید بیت قدیم را طواف کنند
- ترجمه سلطانیسپس باید ژولیدگی خود را بزدایند و باید نذرهایشان را وفا (اداء) کنند و باید بیت قدیم را طواف کنند
- ترجمه راستینآن گاه باید مناسک حج و حلق و تقصیر را به جای آرند (یعنی سر بتراشند و ناخن و موی بسترند تا از احرام به درآیند) و به هر نذر و عهدی که (در حج) کردند (یا به هر پیمانی که با خدا و خلق بستهاند) وفا کنند و طواف را گرد خانه عتیق (بیت الحرام کعبه) به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَـوْلَ الزُّورِ
این، چنین است و کسی که حرمت [مورد احترام]های خداوند را بزرگ بدارد پس آن [تعظیم] نزد پروردگارش برای او بهتر [یا خوب] است و چهارپایان [نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو] برای شما حلال شد مگر آنچه [از حیوان مردار و خفه شده و آنچه برای غیر خدا صدا به آن بلند شده] که بر شما خوانده میشود پس از پلیدی از بتها اجتناب کنید و از گفتار زور (باطل) اجتناب کنید
- ترجمه سلطانیاین، چنین است و کسی که حرمت (مورد احترام)های خداوند را بزرگ بدارد پس آن نزد پروردگارش برای او بهتر (خوب) است و چهارپایان (نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو) برای شما حلال شد مگر آنچه (از حیوان مردار و خفه شده و آنچه برای غیر خدا صدا به آن بلند شده) که بر شما خوانده میشود پس از پلیدی از بتها اجتناب کنید و از گفتار زور (باطل) اجتناب کنید
- ترجمه راستیناین است (احکام حج) و هر کس اموری را که خدا حرمت نهاده بزرگ و محترم شمارد البته این برایش نزد خدا بهتر خواهد بود. و چهارپایان غیر آنچه تلاوت خواهد شد[در سوره مائده آیه 3 آمده است. (م) ] همه برای شما حلال گردید، پس از پلید حقیقی یعنی بتها اجتناب کنید و نیز از قول باطل (مانند دروغ و شهادت ناحق و سخنان لهو و غنا) دوری گزینید.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ
[در حالی که] برای خداوند راستین [به معنی حقّگرا، پاکدین، خالص از انانیّت و هوی و اگرچه هوای خلاصی از هوی باشد] هستید نه مشرک به او، و کسی که [به هر نحوی از اشراک حتّی اشراک به هوای اجتناب از هوی] به خداوند شرک بورزد پس مانند این است که از آسمان فرو افتاده و پرندگان [اهویه] او را میربایند یا باد [شهوت و غضب و جهل] او را به مکانی دور میبَرد
- ترجمه سلطانی(در حالی که) برای خداوند راستین (حقّگرا، پاکدین) هستید نه مشرک به او، و کسی که به خداوند شرک بورزد پس مانند این است که از آسمان فرو افتاده و پرندگان (اهویه) او را میربایند یا باد (شهوت و غضب و جهل) او را به مکانی دور میبَرد
- ترجمه راستینو خاص و خالص بیهیچ شائبه شرک خدا را پرستید، و هر کس به خدا شرک آرد (در عجز و بیچارگی) بدان ماند که از آسمان درافتد و مرغان (در فضا) بدنش را به منقار (قطعه قطعه) بربایند یا بادی تند او را به مکانی دور (از هر وسیله نجات) درافکند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ
این چنین است و کسی که شعائر خدا را بزرگ بدارد پس آن قطعاً از تقوای قلوب است
- ترجمه سلطانیاین چنین است و کسی که شعائر خدا را بزرگ بدارد پس آن قطعاً از تقوای قلوب است
- ترجمه راستیناین است (سخن حق) و هر کس شعائر (دین) خدا را بزرگ و محترم دارد این از صفت دلهای باتقواست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ
در آنها برای شما [از سوار شدن بر پشت آنها و پشم و شیر و بچّههای آنها] منافعی هست تا وقتی معیّن [تا اینکه هَدْی (قربانی) قرار داده شوند] سپس محلّ آنها [یعنی قربانیها و مناسک حجّ] تا بیت عتیق (مکّه و حول آن) است
- ترجمه سلطانیدر آنها برای شما منافعی هست تا وقتی معیّن سپس محلّ آنها (قربانیها و مناسک حجّ) تا بیت عتیق است
- ترجمه راستینشما را در این شعائر و احکام الهی (یا این شتران یا تجارات) تا وقتی معین منفعتهاست، آن گاه محل هدی و سایر مناسک حج، حرم و بیت العتیق است (که پرستشگاه دیرین و معبد محترم خداست).
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِّيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ
و برای هر امّتی آئینی قرار دادیم تا اسم خداوند را بر آنچه که از دامهای چهارپا روزی آنها کرده ذکر کنند پس خدای شما خدای واحد است پس بر او اسلام آورید (تسلیم شوید) و به فروتنان بشارت ده
- ترجمه سلطانیو برای هر امّتی آئینی قرار دادیم تا اسم خداوند را بر آنچه که از دامهای چهارپا روزی آنها کرده ذکر کنند پس خدای شما خدای واحد است پس بر او اسلام آورید (تسلیم شوید) و به فروتنان بشارت ده
- ترجمه راستینو ما برای هر امتی شریعت و معبدی مقرر فرمودیم تا به ذکر نام خدا پردازند که آنها را از بهائم (یعنی گاو و گوسفند و شتر) روزی داد پس خدای شما خدایی است یکتا، همه تسلیم (فرمان) او باشید، و تو (ای رسول ما) متواضعان و مطیعان را (به سعادت ابدی) بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
[همان] کسانی که وقتی که [نزد آنان] ذکر خداوند میشود دلهایشان میترسد و بر آنچه که به آنها اصابت میکند صبر کنندهاند و [کسانی که] نماز بپا میدارند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانی(همان) کسانی که وقتی که ذکر خداوند میشود دلهایشان میترسد و بر آنچه که به آنها اصابت میکند صبر کنندهاند و (کسانی که) نماز بپا میدارند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینآنهایی که چون یاد خدا شود دلهاشان هراسان شود و (در راه او) هر چه مصیبت بینند صبور باشند و نماز به پا دارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و شتران فربهای که آنها را برای شما از شعائر خدا [یعنی از جملهٔ علائم دین او یا مناسک خانهٔ او] قرار دادهایم در آنها برای شما خیری هست پس اسم خداوند را بر آنها (شتران) ببرید [در حالی که] ایستاده [برای قربانی] هستند پس وقتی که بر پهلوهایشان افتادند پس از آنها بخورید و به قانع (قناعت کننده) و به تنگدست اطعام کنید، اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم به ترقّب به اینکه شما شکر کنید
- ترجمه سلطانیو شتران فربهای که آنها را برای شما از شعائر خدا قرار دادهایم در آنها برای شما خیری هست پس اسم خداوند را بر آنها (شتران) ببرید (در حالی که) ایستاده (برای قربانی) هستند پس وقتی که بر پهلوهایشان افتادند پس از آنها بخورید و به قانع (قناعت کننده) و به تنگدست اطعام کنید، اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم به ترقّب به اینکه شما شکر کنید
- ترجمه راستینو (نحر) شتران فربه را برای شما از شعائر خدا (و احکام حج) مقرر داشتیم که در آن قربانی شما را خیر و صلاح است، پس هنگام ذبح آنها تا برپا ایستادهاند نام خدا را یاد کنید و چون پهلوشان به زمین افتد (و نحر کامل شوند) از گوشت آنها تناول نموده و به فقیر وسائل هم اطعام کنید. ما این چنین این بهائم را مسخر و مطیع شما ساختیم تا شکر (نعمتهای ما را) به جای آرید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ
هرگز گوشتهای آنها و نه خونهای آنها به خداوند نخواهد رسید و لکن تقوای شما به او میرسد اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم تا خدای را بر آنچه که قربانی کردهاید بزرگ بدارید و به نیکوکاران بشارت ده
- ترجمه سلطانیهرگز گوشتهای آنها و نه خونهای آنها به خداوند نخواهد رسید و لکن تقوای شما به او میرسد اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم تا خدای را بر آنچه که قربانی کردهاید بزرگ بدارید و به نیکوکاران بشارت ده
- ترجمه راستین(بدانید که) هرگز گوشت و خون این قربانیها نزد خدا (به درجه قبول) نمیرسد لیکن تقوای شماست که به (پیشگاه قبول) او خواهد رسید. این چنین این بهایم را مسخر شما ساخته تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت فرمود تکبیر و تسبیح گویید (و شکر نعمتش به جای آرید) و تو (ای رسول) نیکوکاران را (به سعادت ابد) بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ
[کفّار و بلایا و موذیان و جنود شیاطین بر مؤمنین هجوم میآورند و لکن] همانا خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند همانا خداوند هر خیانتکار ناسپاسی را دوست نمیدارد (بغض میدارد)
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند همانا خداوند هر خیانتکار ناسپاسی را دوست نمیدارد
- ترجمه راستینخدا مؤمنان را از هر مکر و شر دشمن نگاه میدارد، که خدا هرگز خیانتکار کافر ناسپاس را دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ
به کسانی [از مؤمنین] که جنگ میکنند اجازه داده شد به اینکه آنها ستم کنند و همانا خداوند بر یاری آنان البتّه بسیار قادر است
- ترجمه سلطانیبه کسانی که جنگ میکنند اجازه داده شد به اینکه آنها ستم کنند و همانا خداوند بر یاری آنان البتّه بسیار قادر است
- ترجمه راستینبه مسلمانان که مورد قتل (و غارت) قرار گرفتهاند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُـولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَـوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
[همان] کسانی که از دیارشان به ناحقّ اخراج شدهاند جز این است که میگفتند الله پروردگار ما است و اگر خداوند مردم را بعضی از آنها را با بعضی دیگر دفع نمیکرد حتماً صومعهها [یعنی معابد نصاری برای راهبان آنها، برای حقّ بودن آنها تا زمان رسول] و کلیساها [همان معابد مشترک آنها] و کنیسهها [یعنی معابد یهود] و مساجدی که در آنها اسم خداوند بسیار ذکر میشود منهدم میشدند و البتّه خداوند قطعاً به کسی که او را یاری کند یاری میکند همانا خداوند البتّه قوی و چیره است
- ترجمه سلطانی(همان) کسانی که از دیارشان به ناحقّ اخراج شدهاند جز این است که میگفتند الله پروردگار ما است و اگر خداوند مردم را بعضی از آنها را با بعضی دیگر دفع نمیکرد حتماً صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که در آنها اسم خداوند بسیار ذکر میشود منهدم میشدند و البتّه خداوند قطعاً به کسی که او را یاری کند یاری میکند همانا خداوند البتّه قوی و چیره است
- ترجمه راستینآن مؤمنانی که به ناحق از خانههاشان آواره شده (و جرمی نداشتند) جز آنکه میگفتند: پروردگار ما خدای یکتاست. و اگر خدا (رخصت جنگ ندهد و) دفع شر بعضی از مردم را به بعض دیگر نکند همانا صومعهها و دیرها و کنشتها و مساجدی که در آن (نماز و) ذکر خدا بسیار میشود همه خراب و ویران شود. و هر که خدا را یاری کند البته خدا او را یاری خواهد کرد، که خدا را منتهای اقتدار و توانایی است.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
[همان] کسانی که اگر آنها را در زمین متمکّن کنیم نماز بپا میدارند و زکات میدهند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت امور برای خداوند است
- ترجمه سلطانی(همان) کسانی که اگر آنها را در زمین متمکّن کنیم نماز بپا میدارند و زکات میدهند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت امور برای خداوند است
- ترجمه راستین(آنان که خدا را یاری میکنند) آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و (از هیچ کس جز خدا نمیترسند چون میدانند که) عاقبت کارها به دست خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ
و اگر تو را تکذیب میکنند [یعنی دروغگو میشمارند پس اندوه مدار] و همانا قبل از آنان، قوم نوح و عاد و ثمود [پیامبران خود را] تکذیب کردند
- ترجمه سلطانیو اگر تو را دروغگو میشمارند و همانا قبل از آنان، قوم نوح و عاد و ثمود تکذیب کردند
- ترجمه راستینو اگر کافران امت، تو را تکذیب کنند (افسرده خاطر مباش که) پیش از اینان قوم نوح و عاد و ثمود نیز (رسولان حق را) تکذیب کردند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ
و اصحاب مَدْیَن [پیامبران خود را تکذیب کردند]، و موسی تکذیب شد و برای کافران به تأخیر انداختم [یعنی به آنان مهلت دادم و عمرشان را طولانی کردم] سپس آنها را گرفتم پس [بنگر] نکیر (تغیّر، امر سخت و دشوار) من چگونه میباشد [یعنی انکار من بر آنها به سبب آنچه که انجام میدادند و تبدیل کردن من نعمتهایشان را به نقمت، یا چگونه بود انتقال دادن من آنان را از حالتی که خوشحالشان میکرد به حالتی که ناراحتشان میکرد]
- ترجمه سلطانیو اصحاب مدین (پیامبران خود را)، و موسی تکذیب شد و برای کافران به تأخیر انداختم سپس آنها را گرفتم پس (بنگر) نکیر (تغیّر، امر سخت و دشوار) من چگونه میباشد
- ترجمه راستینو نیز (قوم شعیب) اصحاب مدین (همه رسولان خود را تکذیب نمودند) و موسی نیز تکذیب شد و من هم کافران را (برای امتحان) مهلت دادم سپس آنها را (به عقوبت) گرفتم، و چقدر مؤاخذه و عقاب من (بر کافران) سخت است!
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِـمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ
و چه بسیار شهرهایی که [اهل] آنها را هلاک کردیم و [آنها] ستمکار بودند و [در حال حاضر] آنها خالی [از سکنه] هستند [مشتمل] بر سقفهای خود [ویران شدهاند] و چاههای آب تعطیل (بلا استفاده) شده و کاخهای برافراشته [بی صاحب مانده]
- ترجمه سلطانیو چه بسیار شهرهایی که (اهل) آنها را هلاک کردیم و (آنها) ستمکار بودند و (در حال حاضر) آنها خالی (از سکنه) هستند بر سقفهای خود (ویران شدهاند) و چاههای آب تعطیل (بلا استفاده) شده و کاخهای برافراشته (بی صاحب مانده)
- ترجمه راستینپس چه بسیار شهر و دیاری که ما اهلش را در آن حال که به ظلم و ستم مشغول بودند به خاک هلاک نشاندیم و اینک آن شهرها از بنیاد ویران است و چه چاه و قناتهای آب که معطل بماند و چه قصرهای عالی بیصاحب گشت.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
آیا [از راه رفتن با پاها یا از سیر کردن با نظرها باز داشته شده بودند؟] که [با پاهایشان یا با نظرهایشان] در زمین سیر نکردهاند؟ [تا به احوال گذشتگان نیکوکار و بدکار نظری بیندازند که آن نظر مورث تفکّر آنها و حصول عقل برای آنها شود] تا آنها قلبهایی داشته باشند که با آنها تعقّل کنند یا گوشهایی که با آنها بشنوند [یعنی تا برای آنان مقام تحقیق یا مقام تقلید و انقیاد حاصل شود] پس همانا چشمها [یی که در سر دارند] نیست که [به سبب ترک کردن سیر و نظر] نابینا میشود و لکن قلبهایی که در سینهها است کور میشود
- ترجمه سلطانیآیا پس در زمین سیر نکردهاند؟ تا آنها قلبهایی داشته باشند که با آنها تعقّل کنند یا گوشهایی که با آنها بشنوند پس همانا چشمها نیست که نابینا میشود و لکن قلبهایی که در سینهها است کور میشود
- ترجمه راستینآیا (این کافران) در روی زمین به سیر و تماشا نرفتند تا دلهاشان بینش و هوش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد؟که (این کافران را) چشمهای سر گرچه کور نیست لیکن چشم باطن و دیده دلها کور است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ
و از تو طلب تعجیل [آن] عذاب را [که به آن وعده داده شده] میکنند و (حال آنکه) خداوند هرگز وعدهاش را خلاف نمیکند و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه که شما میشمارید است
- ترجمه سلطانیو از تو طلب تعجیل (آن) عذاب را میکنند و (حال آنکه) خداوند هرگز وعدهاش را خلاف نمیکند و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه که شما میشمارید است
- ترجمه راستینو کافران (به سخریه) از تو تقاضای تعجیل در عذاب میکنند و هرگز خدا در وعده خود (به عذاب آنان) خلف نخواهد کرد، و همانا یک روز نزد خدا (و از نظر حلم او) چون هزار سال به حساب شماست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِـمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ
و چه بسیار شهرهایی که به [اهل] آنها مهلت دادم [همانطور که به قوم تو مهلت دادم] و (حال آنکه) آنها [مثل قوم تو] ستمکار بودند سپس آنها را [در دنیا قبل از احتضار به انواع مؤاخذت و در حین احتضار با حضور ملائکهٔ عذاب و ملک الموت] گرفتم و محل بازگشت (سرانجام) به من است
- ترجمه سلطانیو چه بسیار شهرهایی که به (اهل) آنها مهلت دادم و (حال آنکه) آنها (مثل قوم تو) ستمکار بودند سپس آنها را گرفتم و محل بازگشت (سرانجام) به من است
- ترجمه راستینو بسا شهر و دیاری که به اهلش با آنکه ستمکار بودند مهلت دادم تا روزی آنها را به انتقام گرفتم و بازگشت (خلق) به سوی من است (و هر نیک و بد را جزا خواهم داد).
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ قُلْ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
بگو ای مردم جز این نیست که من برای شما بیم دهندهٔ آشکاری [یعنی ظاهر الحجّت و الصّدق یا مُظهر صدق خود و انذار خود] هستم
- ترجمه سلطانیبگو ای مردم جز این نیست که من برای شما بیم دهندهٔ آشکاری هستم
- ترجمه راستینبگو که ای مردم، من برای شما رسول ترساننده مشفقی آشکار بیش نیستم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ
پس کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت عامّهٔ نبویّه] ایمان آوردهاند و به صالحات [ی که آنها را بعد از بیعت از من گرفتند] عمل کردند ایشان آمرزش و روزی کریمانهای دارند
- ترجمه سلطانیپس کسانی که ایمان آوردهاند و به صالحات عمل کردند ایشان آمرزش و روزی کریمانهای دارند
- ترجمه راستینپس آنان که ایمان آوردند و نیکوکار گردیدند بر آنها آمرزش حق و رزق با لطف و کرامت عالی است.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ
و کسانی که دربارهٔ آیات ما [با ردّ و ابطال و منع و جحود (انکار)] سعی کردند عاجز شده هستند آنان اصحاب جحیم هستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که دربارهٔ آیات ما سعی کردند عاجز شده هستند آنان اصحاب جحیم هستند
- ترجمه راستینو آنان که در رد و انکار آیات ما سعی و کوشش کردند تا ما را به زانو درآورند آنها اهل آتش دوزخند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُـولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
و قبل از تو رسولی و نه نبیّی نفرستادیم مگر وقتی که [چیزی از مشتهیات قوای حیوانی یا انسانی را از جهت دنیا یا از جهت آخرت] آرزو کند شیطان در آرزوی او [چیزی را خلاف متمنّاى او وقتی که حاصل میشود یا حصول آن نزدیک میشود] القاء میکند پس خداوند آنچه که شیطان القاء میکند را میزداید سپس خداوند آیات خود را محکم میکند [به اینکه از قلوب مؤمنین و نه از نظر نبیّ (ص) تغییر و نه تبدیل و نه تزویل نمیکند] و خداوند بسیار دانا است [و صلاح بندگانش را میداند در اینکه شیطان را خالی (رها) نگذارد تا آنچه را که میخواهد در متمنّى نبیّ (ص) القاء کند، تا با آن، خالص و مغشوش را اختبار (آزمودن) کند و مؤمن از منافق متمایز شود] و حکیم است [که جز برای غایات متقنه و جز با نظر به استعدادات مکمونه انجام نمیدهد]
- ترجمه سلطانیو قبل از تو رسولی و نه نبیّی نفرستادیم مگر وقتی که آرزو کند شیطان در آرزوی او القاء میکند پس خداوند آنچه که شیطان القاء میکند را میزداید سپس خداوند آیات خود را محکم میکند و خداوند بسیار دانا و حکیم است
- ترجمه راستینو ما پیش از تو هیچ رسول و پیمبری نفرستادیم جز آنکه چون آیاتی (برای هدایت خلق) تلاوت کرد شیطان (جن و انس) در آن آیات الهی القاء دسیسه کرد، آن گاه خدا آنچه شیطان القاء میکند محو و نابود میسازد سپس آیات خود را محکم و استوار میگرداند، و خدا دانا (به حقایق امور) و درستکار (در نظام عالم) است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِـمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ
تا آنچه که شیطان القاء میکند را برای کسانی که در قلوب آنها مرض هست و قلبشان سخت است به عنوان فتنه (اختبار، آزمایش، گمراهی، گناه، کفر، رسوایی، عذاب، گمراه کردن، ذوب کردن طلا و نقره، محنت، اختلاف در آراء) قرار بدهد و همانا ستمکاران البتّه در ستیزهٔ دوری هستند
- ترجمه سلطانیتا آنچه که شیطان القاء میکند را به عنوان آزمایش برای کسانی که در قلوب آنها مرض هست و قلبشان سخت است قرار بدهد و همانا ستمکاران البتّه در ستیزهٔ دوری هستند
- ترجمه راستینتا خدا به آن القائات شیطان کسانی را که دلهایشان مبتلا به مرض (نفاق و شک یا کفر) و قساوت است بیازماید (و باطن آنها را پدیدار سازد) و همانا (کافران و) ستمکاران عالم سخت در ستیزه و دشمنی دور (از حق) میباشند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
و تا کسانی که علم داده شدهاند [که آن نوری است که خداوند در قلب کسی که میخواهد میافکند یا علمی است که آن تمیز دقایق کثرات و احکام آنها است] بدانند که آن [القاء یا القاء شده، یا کتاب نبیّ (ص) یا دین او یا استخلاف (نصب خلیفه) او همان] حقّ [نازل شده] از پروردگار تو است [که به صورت باطل و بر زبان شیطان یا دست او است] و به او ایمان آورند پس قلوب آنها برای او فروتن شوند [یعنی به او اذعان کنند و منقاد او شوند یا با او با بیعت خاصّه یا عامّه بیعت کنند]، و همانا خداوند البتّه کسانی که ایمان (اسلام) آوردهاند را به راه مستقیم [ولایت علی (ع)] هدایت کننده است [یا همانا خداوند حتماً کسانی که با قبول ولایت و بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه و دخول ایمان در قلب ایمان آوردهاند را در همهٔ امور حتّی در قرآن و آنچه که شیطان آن را در آنچه که رسول (ص) آن را تمنّا میکند القاء میکند و آنچه که شیطان آن را القاء میکند، به راه راست هدایت میکند]
- ترجمه سلطانیو تا کسانی که علم داده شدهاند بدانند که آن حقّ از پروردگار تو است و به او ایمان آورند پس قلوب آنها برای او فروتن شوند، و همانا خداوند البتّه کسانی که ایمان آوردهاند را به راه مستقیم هدایت کننده است
- ترجمه راستینو تا آنکه اهل علم و معرفت به یقین بدانند که این آیات قرآن به حق از جانب پروردگار تو نازل گردیده که بدان ایمان آورند و دلهاشان پیش او خاضع و خاشع شود، و البته خدا اهل ایمان را به راهی راست هدایت خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ
و همواره کسانی که [به خداوند یا به تو یا به کتاب تو یا به آنچه که دربارهٔ خلیفهات گفتهای یا به ولایت] کفر ورزیدهاند در شکّ از آن هستند تا آنکه آن ساعت [مرگ و آن ساعت ظهور قائم (ع) و قیام قیامت صغرا است] به ناگاه به آنها برسد یا عذاب روز[ی که اعمال آنان در آن روز] بی ثمر [است] به آنها برسد
- ترجمه سلطانیو همواره کسانی که کفر ورزیدهاند در شکّ از آن هستند تا آنکه آن ساعت ناگهانی به آنها برسد یا عذاب روز(ی که اعمال آنان در آن روز) بی ثمر (است) به آنها برسد
- ترجمه راستینو آنان که کافرند در (اینکه نزول) قرآن (از جانب خداست یا در وعد و وعید قرآن) همیشه شک دارند تا وقتی که ناگهان ساعت مرگ (یا قیامت) فرا رسد یا عذاب روز عقیم بیخیر (که شب آسایش و خیر و سعادت در پی ندارد) بر آنها فرود آید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
مُلک (مملکت، پادشاهی) در آنروز [احتضار یا روز قیامت] برای خداوند است که بین آنان حکم میکند پس کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردهاند در جنّات نعیم هستند
- ترجمه سلطانیمُلک (مملکت، پادشاهی) در آنروز برای خداوند است که بین آنان حکم میکند پس کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردهاند در جنّات نعیم هستند
- ترجمه راستیندر آن روز سلطنت و حکمفرمایی تنها مخصوص خداست، که میان آنان حکم میکند، پس آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند در بهشت پر نعمتند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ
و کسانی که کفر ورزیدهاند و آیات ما را دروغین شمردند پس آنان عذابی خفّتبار دارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند و آیات ما را دروغین شمردند پس آنان عذابی خفّتبار دارند
- ترجمه راستینو آنان که کافر شده و تکذیب آیات ما کردند آنها را عذابی خوار کننده و ذلّت بار است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
و کسانی که [بعد از آنکه ایمان آوردند] در راه خدا هجرت کردهاند سپس کشته شدند یا مُردند خداوند البتّه به آنان روزی نیکویی روزی میدهد و همانا خداوند البتّه او بهترین روزی دهندگان است
- ترجمه سلطانیو کسانی که در راه خدا هجرت کردهاند سپس کشته شدند یا مُردند خداوند البتّه به آنان روزی نیکویی روزی میدهد و همانا خداوند البتّه او بهترین روزی دهندگان است
- ترجمه راستینو آنان که در راه خدا از وطن خود هجرت گزیده و کشته شدند یا مرگشان فرا رسید البته خدا رزق و روزی نیکویی (در بهشت ابد) نصیبشان میگرداند، و همانا خداوند بهترین رزق و روزی بخشنده است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ
البتّه آنها را با داخل کردنی که از آن خشنود میشوند داخل میکند و همانا خداوند البتّه دانا [به احوال جنگ کنندگان با آنها و به احوال آنها است] و [لکن او] حلیم (بردبار) است [و در عقوبت کردن جنگ کنندگان عجله نمیکند و از بندگانش به حلم و عدم تعجیل در مکافات کسی که به آنها بدی کرده است یا با آنها جنگ نموده است راضی میشود]
- ترجمه سلطانیالبتّه آنها را با داخل کردنی که از آن خشنود میشوند داخل میکند و همانا خداوند البتّه دانا و بردبار است
- ترجمه راستینو بیگمان آنها را (در بهشت) منزلی عنایت کند که بسیار بدان خشنود باشند، و همانا خدا (بر احوال خلق) دانا و (بر گناهانشان) بردبار است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
اینچنین است و کسی که [ظالم را] عقوبت (مجازات) کند به مثل آنچه که به او عقاب (ظلم) شده سپس به او [عقوبت کننده یا مظلوم اوّل] ستم شود البتّه خداوند قطعاً او را یاری خواهد کرد همانا خداوند البتّه بسیار بخشاینده و بسیار آمرزنده است [یعنی خداوند معاقب مقتصّ (قصاص کننده) که به او بغى شده است را یاری خواهد کرد برای اینکه او زلّات (لغزشها) او را که لازمهٔ آن از اتّباع او از هوی در اقتصاص (قصاص کردن) است عفو کننده است به حیثی که عفو کردن از او مرضی (پسندیده) میباشد یا ظالم را بعد از بغى به او یاری خواهد کرد برای اینکه او بعد از آنکه به مثل ظلمش عقوبت شد از ظلمش عفو میشود]
- ترجمه سلطانیاینچنین است و کسی که (ظالم را) عقوبت (مجازات) کند به مثل آنچه که به او عقاب (ظلم) شده سپس به او (عقوبت کننده یا مظلوم اوّل) ستم شود البتّه خداوند قطعاً او را یاری خواهد کرد همانا خداوند البتّه بسیار بخشاینده و بسیار آمرزنده است
- ترجمه راستین(سخن حق) این است، و هر کس به همان قدر ظلمی که به او شده در مقام انتقام برآید و باز بر او ظلم شود البته خدا او را یاری میکند (در این آیه ترغیب خلق است برگرفتن حق مظلوم از ظالم) ، همانا خدا را عفو و آمرزش بسیار است.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
آن [اذن در قصاص و یاری مقتصّ که به او بغى شده یا به ظالم که به او بغى کرده بعد از اقتصاص (قصاص گرفتن) از او] به (سبب) این است که خداوند شب را در روز داخل میکند [یعنی شب اقتصاص را در جای روز عفو، یا شب ظلم را در مکان روز عدل داخل میکند، یا از شبِ رذایل میکاهد و به روزِ خصایل میافزاید] و روز را در شب داخل میکند [از روزِ خصایل کم میکند و در شبِ رذایل میافزاید، پس اقتصاص مقتصّ و ظلم ظالم هر دو به تسخیر خداوند و امر تکوینی او است پس اگر هر کدام از آن دو که زائد بر قدر ترخیص انجام دهد با یاری کردن کسی که بر او بغى شده عقوبت میکند] و همانا خداوند [به آنچه که باغى (ظلم کننده) و مُقتص (قصاص کننده) و مقتصٌّ منه (قصاص شونده) آن را میگویند] شنوا و [به آنچه که آن را انجام میدهند] بصیر است
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) این است که خداوند شب را در روز داخل میکند و روز را در شب داخل میکند و همانا خداوند شنوا و بصیر است
- ترجمه راستیناین است (برهان حق) که خدا شب تار را در روز روشن پنهان میکند و روز روشن را در شب تار، و خدا (به صدای اهل عالم) شنوا و (به دقایق امور خلق) بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
آن [ایلاج (داخل کردن در همدیگر) و شنوایی و بینایی] به (سبب) این است که خداوند همان حقّ [کامل در حقّیّت] است [به حیثی که هیچ باطلی او را شوب (آلوده) نمیکند] و همانا آنچه که غیر از او [از اهویه و آمال داعیه بر اصنام و اصنام و کواکب و عناصر و خصوصاً رؤسای ضلالت] میخوانند آن باطل [در بطلان کامل] است [به حیثی که آن را شایبه حقّ نمیرود] و همانا خداوند همان العلی (برتر مطلق) و الکبیر (بزرگ مطلق) است [که به همه چیز علوّ (برتری) دارد و به آن احاطه دارد و به آن علم دارد و بر تصرّف در آن به هر نحوی که بخواهد قدرت دارد]
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) این است که خداوند همان حقّ است و همانا آنچه که غیر از او میخوانند آن باطل است و همانا خداوند همان العلی (برتر مطلق) و الکبیر (بزرگ مطلق) است
- ترجمه راستینحقیقت این است که خدای یکتا حق مطلق است و هر چه جز او خوانند باطل صرف است، و علوّ مقام و بزرگی شأن مخصوص ذات پاک خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ
آیا ندیدی که خداوند از آسمان آب را فرو فرستاد پس زمین را سرسبز میکند همانا خداوند البتّه [در ذاتش] لطیف و آگاه است [پس مدرکی (درک کنندهای) لطیف او را در صفات لطیفش در فعالش درک نمیکند پس دقایق صنع او و غایات مترتّبه بر آن و حِکم مودعه (ودیعه شده) در آن را جز او درک نمیکند]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدی که خداوند از آسمان آب را فرو فرستاد پس زمین را سرسبز میکند همانا خداوند البتّه لطیف و آگاه است
- ترجمه راستین(ای بشر) آیا ندیدی که خدا از آسمان آبی فرو بارد و زمین سبز و خرم گردد؟ (این دلیل قدرت و رحمت آفریننده است) ، همانا خدا را (با خلق) عنایت و لطف بسیار است و (به دقیقترین امور عالم) آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
[آسمانها و] آنچه که در آسمانها هست و [زمین و] آنچه که در زمین هست برای او هستند و همانا خداوند البتّه همان [به ذات خود] بینیاز و ستوده است
- ترجمه سلطانیآنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او هستند و همانا خداوند البتّه همان بینیاز و ستوده است
- ترجمه راستینآنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک خداست و تنها خداست که بینیاز و به همه اوصاف کمال آراسته است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَـرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
آیا ندیدهای که خداوند آنچه که در زمین هست را برای شما مسخّر کرده؟ و کشتی در دریا به امر [تکوینی] او روان است و آسمان [از افلاک و کواکب و ابرها و بارانهای آن] را [همگی در احیاز (جاها) خود و مراکز خود] نگه میدارد از اینکه بر زمین فرو افتد [یعنی از وقوع بر آن] مگر به اذن او [یعنی وقتی که خداوند اذن دهد در وقوع آن بر زمین، بر آن میافتد]، همانا خداوند به مردم البتّه رئوف [خیرخواه] و مهربان است
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهای که خداوند آنچه که در زمین هست را برای شما مسخّر کرده؟ و کشتی در دریا به امر او روان است و آسمان را نگه میدارد از اینکه بر زمین فرو افتد مگر به اذن او، همانا خداوند به مردم البتّه رئوف (خیرخواه) و مهربان است
- ترجمه راستین(ای بشر) آیا ندیدی که هر چه در زمین است خدا مسخر شما گردانید و کشتی به فرمان او در دریا سیر میکند و آسمان را (دستور) او نگاه میدارد که بر زمین نیفتد مگر به اذن او؟همانا خدا به مردم بسیار رئوف و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ
و او کسی است که شما را [از جماد بودن به حیات حیوانی یا از حیوانیّت به حیات بشری، یا از بشریّت به حیات انسانی] احیاء (زنده) کرد سپس شما را [به هنگام مرگ از حیات حیوانی و بشری یا ایضاً به هنگام نفخهٔ اوّل از حیات انسانی] میمیراند سپس شما را [به حیات انسانی یا بهیمی یا سبعی یا شیطانی به هنگام رجعت] زنده میکند همانا انسان البتّه [به نعمت احیاء اوّل] بسیار ناسپاس است
- ترجمه سلطانیو او کسی است که شما را احیاء (زنده) کرد سپس شما را میمیراند سپس شما را زنده میکند همانا انسان البتّه بسیار ناسپاس است
- ترجمه راستینو اوست خدایی که شما را اول بار زنده کرد و دیگر بار بمیراند و باز دوباره زنده کند، (با وجود این آیت قدرت و نعمت بزرگ) باز انسان بسیار ناسپاس و کافر کیش است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ
برای هر امّتی منسکی (روشی، شرعتی یا راهی از عبادات) [یا ذبیحهای را که با آن تقرّب جویند، یا مکان عبادتی، یا محلّ ذبح و قربانی کردنی را] قرار دادهایم که آنها آن را انجام دهند و نباید در این امر [یعنی امر عبادت تو یا امر حجّ تو یا شریعت تو یا مساجد تو یا ذبیحهٔ تو] با تو منازعه کنند و به سوی پروردگارت دعوت کن همانا تو البتّه بر راه راست هستی
- ترجمه سلطانیبرای هر امّتی منسکی (روشی) قرار دادهایم که آنها آن را انجام دهند و نباید در این امر با تو منازعه کنند و به سوی پروردگارت دعوت کن همانا تو البتّه بر راه راست هستی
- ترجمه راستینما برای هر امتی پرستشگاهی مقرر کردیم تا به خدا توجه کنند (و آنجا جهت وحدت و انس و الفت آن امت شود) پس (ای رسول) نباید مردم (در امر کعبه و قربانگاه و سایر دستورهای الهی) با تو به منازعت برخیزند و تو (خلق را) به سوی خدا دعوت کن که خود به راهی راست و هدایتی کامل هستی.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ
و اگر [در امر ذبیحه یا در مکان آن یا در اکل (خوردن) ذبیحه نه میته یا در سایر آنچه که مَنْسَک به آنها تفسیر شده] با تو مجادله کردند پس [بر سبیل متارکه و عدم تعرّض بر مجادله] بگو که خداوند به آنچه که عمل میکنید داناتر است
- ترجمه سلطانیو اگر با تو مجادله کردند پس بگو که خداوند به آنچه که عمل میکنید داناتر است
- ترجمه راستینو اگر (کافران) با تو (در اوامر حق) جدل و خصومت کنند آنها را بازگو که خدا به آنچه میکنید بهتر آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
خداوند در روز قیامت در آنچه که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردید بین [ما و] شما [یا بین شما ای متخالفان (مخالفت کنندگان با یکدیگر)] حکم خواهد کرد
- ترجمه سلطانیخداوند در روز قیامت در آنچه که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردید بین شما حکم خواهد کرد
- ترجمه راستینخدا در روز قیامت میان شما در آنچه (با من) خلاف و نزاع میکردید حکم خواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
آیا ندانستهای که خداوند آنچه که در آسمان و زمین است [و اختلاف شما] را میداند [و بین شما حکم خواهد کرد] که آن در کتاب است همانا آن بر خداوند آسان است
- ترجمه سلطانیآیا ندانستهای که خداوند آنچه که در آسمان و زمین است (و اختلاف شما) را میداند (و بین شما حکم خواهد کرد) که آن در کتاب است همانا آن بر خداوند آسان است
- ترجمه راستین(ای بشر) آیا ندانستی که خدا از آنچه در آسمان و زمین است آگاه است؟و این (جهان و همه حوادث آن) در کتابی (کتاب علم خدا) محفوظ و مسطور است و این (حفظ و نگهبانی) بر خدا کاری بسیار سهل است.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُـنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِـمِينَ مِن نَّصِيرٍ
[و با تو مجادله میکنند] و به جای خداوند آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده را عبادت میکنند و آنها به آن [یعنی خلیفهای که آنها از جهت خلافت او و مطاع بودن او به او] علمی ندارند {یعنی همانا مطاع و لابدّ است که از خداوند مأذون باشد و اینکه برای مطیع (اطاعت کننده) است که علم به مأذون بودن او از خداوند حاصل کند پس کسی که از مطاعی اطاعت کند (در حالی که) میداند که او از جانب خداوند مأذون نمیباشد یا از مطاعی که نمیداند که او مأذون است یا غیر مأذون مشرک و ظالم میباشد، برای اینکه او طاعتش را که آن بزرگترین حقوق است در غیر موضع آن وضع کرده که آن کسی است که مأذون از خداوند نبوده یا به مأذون بودن او علمى نداشته و آن را از ذی حقّ آن که همان امام مأذون از خداوند است منع کرده است} و ظلم کنندگان [که طاعت خویش را در غیر موضع آن وضع کردهاند در امر آخرت] یاوری ندارند {زیرا یاری کننده همان امام یا کسی است که امام او را برای یاریکردن نصب کرده است}
- ترجمه سلطانیو به جای خداوند آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده را عبادت میکنند و آنها به آن علمی ندارند و ظلم کنندگان یاوری ندارند
- ترجمه راستینو (این مشرکان) خدا را رها کرده و چیزی غیر او را میپرستند که بر پرستش آن هیچ دلیل و برهانی نفرستاده و نه خود علم و بصیرتی بدان دارند، (مشرکان، نادان و ستمکارند) و هرگز ستمکاران را یار و یاوری نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
و وقتی که آیات واضح [یا موضح] ما [دربارهٔ ولایت علیّ (ع)] برای آنان تلاوت میشود منکر [از هر چیزی که عقل یا عرف به آن راضی نمیشود] را در صورت کسانی که [به ولایت او] کفر ورزیدهاند میشناسی که نزدیک است که [برای شدّت غیظشان] به کسانی که آیات ما را برای آنها تلاوت میکنند حمله کنند بگو: آیا پس به شما به بدتر از آن خبر بدهم که آن (خبر) آتشی است که خداوند به کسانی که کفر ورزیدهاند وعده داده و بد جایگاهی (سرانجامی) است
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیات واضح ما برای آنان تلاوت میشود منکر را در صورت کسانی که کفر ورزیدهاند میشناسی که نزدیک است که به کسانی که آیات ما را برای آنها تلاوت میکنند حمله کنند بگو: آیا پس به شما به بدتر از آن خبر بدهم که آن (خبر) آتشی است که خداوند به کسانی که کفر ورزیدهاند وعده داده و بد جایگاهی (سرانجامی) است
- ترجمه راستینو هرگاه بر این کافران معاند آیات روشن ما تلاوت شود در چهره آن کافران به حدی اثر مخالفت و انکار مشاهده کنی که نزدیک است (از فرط غضب) بر مؤمنانی که آیات ما را بر آنان قرائت میکنند حملهور شوند، (به آنها) بگو: آیا شما را به عذابی بدتر از این خبر دهم؟آن آتش دوزخ است که خدا آن را به کافران وعده داده است و آنجا بسیار بد بازگشتگاهی خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ يَاأَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ
ای مردم [برای بیان حال آنها و حال علیّ (ع)] مَثَلی زده شد پس آن را بشنوید: همانا کسانی که به جای خداوند میخوانید هرگز [حتّی] مگسی را [هم] خلق نخواهند کرد و اگرچه بر [انجام] آن [به تعاون] اجتماع نمایند و اگر مگس از آنها چیزی سلب کند نمیتوانند آن را از او باز پس گیرند [آن] ضعف طالب [برای خواندن این مدعوّ] و مطلوب [بر خلق کوچکترین چیز و دفع آن] است
- ترجمه سلطانیای مردم مَثَلی زده شد پس آن را بشنوید: همانا کسانی که به جای خداوند میخوانید هرگز (حتّی) مگسی را (هم) خلق نخواهند کرد و اگرچه بر (انجام) آن اجتماع نمایند و اگر مگس از آنها چیزی سلب کند نمیتوانند آن را از او باز پس گیرند (آن) ضعف طالب (برای خواندن این مدعوّ) و مطلوب (بر خلق کوچکترین چیز و دفع آن) است
- ترجمه راستینای مردم (مشرک کافر) مثلی زده شده بدان گوش فرا دارید (تا حقیقت حال خود بدانید): آن بتهای جماد که به جای خدا (معبود خود) میخوانید هرگز بر خلقت مگسی هر چند همه اجتماع کنند قادر نیستند، و اگر مگس (ناتوان) چیزی از آنها بگیرد قدرت بر باز گرفتن آن ندارند، (بدانید که) طالب و مطلوب (یعنی بت و بتپرست یا عابد و معبود یا مگس و بتان) هر دو ناچیز و ناتوانند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
قدر خدای را به حقّ قدر او ندانستند [حیثی که او را با مثال اصنامی که بر چیزی قادر نیستند معادل کردند] همانا خداوند [در مظهر خلیفهٔ خود که همان علیّ (ع) است] البتّه قوی [و دارای قدرت بر هر مقدورى است که اراده کند] و غالب است [که مانعی او را از مرادش منع نمیکند]
- ترجمه سلطانیقدر خدای را به حقّ قدر او ندانستند همانا خداوند البتّه قوی و غالب است
- ترجمه راستین(این مشرکان) مقام خدا را آن گونه که شایسته اوست نشناختند، (و گرنه جماد ناتوانی را خدا نمیخواندند) خدا ذاتی است بینهایت توانا و بیهمتای شکست ناپذیر.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
خداوند است که از ملائکه و از مردم رسولانی را بر میگزیند {یعنی اینکه برگزیدن رسولان (ع) چه از ملائکه باشد یا از مردم مقصور بر خداوند است پس شما را چه میشود که به امر خلافت که همان رسالت مِن الله اِلی الله است اتکال نمیکنید و به آرای خود خلیفهای اختلاق (جعل کردن، بربافتن) میکنید} همانا خداوند [به اقوال جمیع بندگان از ملائکه و مردم] شنوا و [به دقایق همهٔ مکمونات] بینا است
- ترجمه سلطانیخداوند است که از ملائکه و از مردم رسولانی را بر میگزیند همانا خداوند شنوا و بینا است
- ترجمه راستینخداست که از میان فرشتگان و آدمیان رسولانی برمیگزیند، که همانا خدا (به سخن عالمیان) شنوا و (به لیاقت آنان) بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
آنچه که بین دستانشان [یعنی در مظهر خود که همان علیّ (ع)] است و آنچه که پشت [سر] آنان است را میداند و امور [در مظهر او] به سوی خداوند باز میگردند
- ترجمه سلطانیآنچه که بین دستانشان (نزد آنان) است و آنچه که پشت (سر) آنان است را میداند و امور به سوی خداوند باز میگردند
- ترجمه راستیناو به علم ازلی آنچه در نظر این مردم پیدا و آنچه ناپیداست همه را میداند و بازگشت کلیه امور به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع کنید [با رکوع نماز یا بر پروردگارتان تواضع کنید] و سجده کنید [با سجدۀ نماز یا با غایت تواضع بر پروردگارتان تواضع کنید] و پروردگارتان را بندگی کنید [یعنی با رکوع کردنتان و سجود کردنتان از انانیّات خود خارج شوید و احرار (آزادگان) از عبودیّت خودتان و عبید (بندگان) پروردگارتان گردید] و خیر (خوب) را انجام دهید راجیاً به اینکه شما رستگار شوید
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع کنید و سجده کنید و پروردگارتان را بندگی کنید و خیر (خوب) را انجام دهید راجیاً به اینکه شما رستگار شوید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، در برابر خدا رکوع و سجود آرید و (با توجه و بیریا و خالص) پروردگار خود را پرستید و کار نیکو کنید، باشد که رستگار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُـولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
و در راه خدا به حقّ جهاد او جهاد کنید، او شما را برگزید و بر شما در دین، ملّت (آئین) پدر شما ابراهیم تنگنایی قرار نداده، او [یعنی ابراهیم (ع) یا خداوند] از قبل شما را مسلم نامید و تا در این [زمان یا این قرآن یا این عالم] رسول گواه بر شما باشد و شما گواه بر مردم باشید پس نماز را بپا دارید و زکات بدهید و [با اعتصام (پیوستن، پناه آوردن، چنگ زدن) به ولایت] به خداوند متمسِّک شوید او مولای شما و چه خوب مولایی است [یعنی وقتی که مولاى شما باشد پس چه خوب مولایى است] و [او] چه خوب نصیری (یاری کنندهای) است.
- ترجمه سلطانیو در راه خدا به حقّ جهاد او جهاد کنید، او شما را برگزید و بر شما در دین، ملّت (آئین) پدر شما ابراهیم تنگنایی قرار نداده، او از قبل شما را مسلم نامید و تا در این (زمان) رسول گواه بر شما باشد و شما گواه بر مردم باشید پس نماز را بپا دارید و زکات بدهید و به خداوند متمسِّک شوید (پناه آورید) او مولای شما و چه خوب مولایی و چه خوب نصیری (یاری کنندهای) است.
- ترجمه راستینو حق جهاد در راه او را (با دشمنان دین و با نفس امّاره) به جای آرید (و در طلب رضای او به قدر طاقت بکوشید) او شما را برگزیده (و به دین خود سرافراز کرده) و در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده (و این آیین اسلام) مانند آیین پدر شما ابراهیم (خلیل است) ، او (خدا) شما امت را پیش از این (در صحف او) و در این قرآن مسلمان نامیده تا این رسول بر شما و شما بر سایر خلق گواه (خداپرستی) باشید، پس نماز به پا دارید و زکات بدهید و به خدا (و کتاب او) متوسل شوید، که او مولی (و پادشاه و نگهبان و حافظ و ناصر) شماست و نیکو مولی و نیکو ناصری است.
- ترجمه الهی قمشهای