سورهٔ نور آیه ۳۵

تفسیر


جزء ۱۸
سوره نور
حزب ۷۱

متن عربی آیه

٣٥ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

ترجمه‌ها

خداوند {الله نام ذات حقّ است که هستی او از خود او و غیر قابل انفکاک از او می‌‌باشد که واجب الوجود است و این نام به اعتبار ظهور او است که در اصطلاح مقام مشیّت و اضافهٔ اشراقیّهٔ حقّ نسبت به موجودات نامیده می‌‌شود و این اضافه و نسبت همان فعل و نور حقّ است که بر همهٔ اشیاء تابیده و پهن شده و همهٔ چیزها از عدم بواسطهٔ او به مرحله هستی قدم می‌‌گذارند و از تاریکی به نور و از پنهانی به آشکار بودن می‌‌رسند. و حقیقت یگانهٔ او بدون این عنوان که مقام ظهور است غیب محض می‌‌باشد و نه نامی و نه رسمی و نه خبری از آن در عالم می‌‌باشد} نور [و روشنائی] {نور نام برای ضیاء و روشنی است و نور نام محمّد (ص) و نبوّت یا رسالت آن حضرت یا نام برای علی یا خلافت یا ولایت حضرتش هم می‌‌باشد و گاه هم اطلاق می‌‌شود بر آنچه اشیاء را ظاهر و واضح کند، خواه روشنی و شعاع باشد یا دلیل و برهان یا علامت و آثار، و به این معنی بر کتاب‌‌های آسمانی و خلفای الهی اطلاق می‌‌شود. گاه نیز بر هدایت و راهنمائی و آنچه بدان واسطه هدایت حاصل می‌‌شود اطلاق می‌‌گردد و به این معنی کتاب‌‌های آسمانی و رسالت‌‌های پیامبران و نبوّت‌‌های انبیاء و ولایت‌‌های اولیاء و گفتارها و کردارها و حالات و اخلاق نیکو همه نور محسوب می‌‌گردند} آسمان‌‌ها {آسمان و آسمان‌‌ها اختصاص به افلاک طبیعی و کرات مافوق ما ندارد بلکه هر چه جهت علوّ و بلندی و تأثیر و فاعلیّت در مادون خود داشته باشد نسبت به مادون، آسمان نامیده می‌‌شود، پس عقول کلّیّه طولی و عرضی و نفوس کلّیّه و جزئیّه و افلاک طبیعی همهٔ آنها آسمان می‌‌باشند} و زمین {زمین نام آن چیزی است که جنبهٔ پستی و قبول و تأثّر را دارد و اختصاص به همین زمین تیرهٔ ما ندارد بلکه سراسر عالم طبع و دو عالم مثال سفلی و علوی همهٔ آنها زمین محسوب می‌‌گردند} است، مثال نور او [یعنی صفت یا حکایت نور او] مانند [صفت یا حکایت] مشکات (پنجره‌‌ای) است که در آن [پنجره که نور از آن به خارج نفوذ نمی‌‌کند] مصباحی (چراغی) باشد و چراغ در شیشه‌‌ای جای گرفته که گوئیا آن شیشه ستارهٔ درخشانی است که بر افروخته می‌‌شود از درخت با برکت زیتونی که نه شرقی است و نه غربی که روغن آن [بقدری صفاء دارد] که نزدیک است روشن شود، هر چند آتشی بدان نرسد، نوری است بالای نور [یعنی صفت و مثال نور او که همان مشیّت او می‌‌باشد همچون نورى است بالای نور در شدّت روشنی، چون روشنی او بواسطهٔ صفا و خالص بودن و جلوه داشتن شیشهٔ آن خیلی زیاد و بلکه چند برابر است]، خداوند به نور خود هدایت می‌‌کند [یعنی نورى که بالای نور است، خداوند به سوی او] هر که را بخواهد [هدایت می‌‌کند] و مثل برای مردم می‌‌زند [یعنی به راه مقصود می‌‌رساند یا هر که را بخواهد می‌‌برد و مثل‌‌ها را هم برای آگاه کردن همهٔ مردم بر راه مقصود می‌‌زند تا هر که قابل هدایت باشد راهنمائی شود و هر کس لایق نباشد به گمراهی بماند] و خداوند به هر چیزی دانا است

خداوند نور (و روشنائی) آسمان‌ها و زمین است، مثال نور او مانند پنجره‌ای است که در آن چراغی باشد و چراغ در شیشه‌ای جای گرفته که گوئیا آن شیشه ستارهٔ درخشانی است که بر افروخته می‌شود از درخت با برکت زیتونی که نه شرقی است و نه غربی که روغن آن (بقدری صفاء دارد که) نزدیک است روشن شود، هر چند آتشی بدان نرسد، نوری است بالای نور، خداوند به نور خود هدایت می‌کند هر که را بخواهد و مثل برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی دانا است

خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه‌ای که از تلألؤ آن گویی ستاره‌ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بی‌آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) می‌زند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!

لغات

(برای دیدن جزییات هر کلمه روی آن کلیک کنید)

اللَّهُ
خداوند
نُورُ
نور
السَّمَاوَاتِ
آسمان‌ها
وَالْأَرْضِ
و زمین
مَثَلُ
مَثَل
نُورِهِ
نور او
كَمِشْكَاةٍ
مانند چراغدان، مانند قندیل
فِيهَا
در آن جا
مِصْبَاحٌ
چراغ
الْمِصْبَاحُ
چراغ
فِي
در
زُجَاجَةٍ
شیشه
الزُّجَاجَةُ
شیشه
كَأَنَّهَا
گویی آن
كَوْكَبٌ
ستاره
دُرِّيٌّ
درخشان، مانند دُرّ
يُوقَدُ
افروخته می‌شود
مِن
از
شَجَرَةٍ
درخت
مُّبَارَكَةٍ
با برکت
زَيْتُونَةٍ
زیتون
لَّا
نیست
شَرْقِيَّةٍ
شرقی
وَلَا
و نه
غَرْبِيَّةٍ
غربی
يَكَادُ
نزدیک است
زَيْتُهَا
روغن آن
يُضِيءُ
روشنی می‌بخشد
وَلَوْ
و اگر
لَمْ
نرسیده به او
تَمْسَسْهُ
نرسیده به او
نَارٌ
آتش
نُّورٌ
روشنی
عَلَى
بر روی
نُورٍ
روشنی
يَهْدِي
هدایت می‌کند
اللَّهُ
خداوند
لِنُورِهِ
به نور خویش
مَن
کسی که
يَشَاءُ
بخواهد
وَيَضْرِبُ
و می‌زند
اللَّهُ
خداوند
الْأَمْثَالَ
مثل‌ها
لِلنَّاسِ
برای مردم
وَاللَّهُ
و خداوند
بِكُلِّ
به هر
شَيْءٍ
چیزی
عَلِيمٌ
دانا