سورهٔ بقره
بقره، فسطاط قرآن، سنام قرآن، زهراء، کرسی، سید قرآن
١٢١ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کسانی که ما به آنها کتاب دادیم [نه کسانی که کتاب داده شدهاند] آن را شایستهٔ تلاوت کردنِ آن تلاوت میکنند، آنان به آن [کتاب یا محمّد (ص) یا خداوند] ایمان میآورند، و کسی که به آن کفر بورزد پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آنها کتاب دادیم آن را شایستهٔ تلاوت کردن آن تلاوت میکنند آنها به آن ایمان میآورند و کسی که به آن کفر بورزد پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه راستینکسانی که کتاب بر آنها فرستادیم آن را خوانده و حق خواندن آن را (در مقام عمل نیز) بجا آورند، آنان اهل ایمانند و آنها که به کتاب خدا کافر شوند (و حق شناسی نکنند) آن گروه زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٢ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
ای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که به شما نعمت دادم و من شما را بر جهانیان برتری دادم
- ترجمه سلطانیای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که به شما نعمت دادم و من شما را بر جهانیان برتری دادم
- ترجمه راستینای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتی را که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر همه مردم فضیلت و برتری دادم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
و بهراسید از روزی که نفسی (کسی) به جای نفسی (کسی) دیگر به چیزی جزاء داده نمیشود و از او عوضی (جبرانی) پذیرفته نمیشود و شفاعتی به آن (نفس) نفع نمیرساند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه سلطانیو بهراسید از روزی که کسی به جای کسی دیگر به چیزی جزاء داده نمیشود و از او عوضی (جبرانی) پذیرفته نمیشود و شفاعتی به آن نفع نمیرساند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه راستینو بترسید از روزی که هیچ کس اندکی به کار دیگری نیاید و به حال او سودی نبخشد و از هیچ کس فدایی پذیرفته نشود و شفاعت کسی او را سودمند نبود و آنان را یاوری نباشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِـمِينَ
و آنوقت که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی ابتلا کرد (آنها را به او عرضه کرد) {مراد از کلمات مراتب وجودات است که همان شئون انسانیّت انسان است که مستلزم کمالات انسانی نفسیّه و اضافیّه از اخلاق و نبوّات و رسالات و امامات است و مراد از ابتلاء به آنها عرضه داشتن آنها بر او است با ایداع (ودیعت نهادن و ودیعت پذیرفتن) انموذجی (نمونهای) از هر کدام در وجود او به حیثی که مستشعر و ملتذّ به آنها شود و به اصل آن مشتاق شود و به شوق آن جولان کند تا به حقیقت آن برسد و به آن تمکّن و تحقّق یابد} پس آنها را تمام کرد، [خداوند] فرمود: که من تو را برای مردم امام قرار دادم {این امامت غیر امامت امام قوم است چه در ضلالت باشد یا در رشد، و غیر از امامت امام جماعت و جمعه است حقّ باشد یا باطل، و غیر از امامت حقّهٔ جزئیّهای است که مشایخ اجازه در روایت یا در هدایت به آن متّصف هستند، و غیر از امامت حقّهٔ جزئیّهای است که هر نبّی و وصّی به آن متّصف است، بلکه آن فوق همهٔ مراتب انسانیّت و آن مقام تفویض کلّی حاصل بعد از ولایت کلّیّه و رسالت کلّیّه است}، [ابراهیم] گفت: و [بعضی] از ذرّیّهٔ من [چطور]؟ [خداوند] فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد {مراد از عهد مذکور امامت سابق الذکر است}
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی ابتلا کرد (آنها را به او عرضه کرد) پس آنها را تمام کرد فرمود که من تو را برای مردم امام قرار دادم، گفت: و (بعضی) از ذرّیّهٔ من (چطور)؟ فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟فرمود: (اگر شایسته باشند میدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٥ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
و آنوقت که [این] خانه (کعبه) را به عنوان جایگاه (محلّ ثواب و جزاء و محلّ رجوع) برای مردم و امن قرار دادیم [که صید آن را نبایست شکار کرد و به جانی پناهنده به آن نبایست درشتی نمود، و بلد طیب و حرم است، و فرمود: به آن امید بدارید] و از مقام ابراهیم {سنگی که اثر قدم ابراهیم (ع) بر آن است} مصلّایی [به عنوان محلّی برای دعاء یا برای نماز که آن فریضهٔ حجّ است، یا برای نماز نافله] اتّخاذ کنید و به ابراهیم و اسماعیل عهد (توصیه) کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اقامت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک بدارید
- ترجمه سلطانیو آنوقت که (این) خانه را به عنوان جایگاه برای مردم و امن قرار دادیم و از مقام ابراهیم مصلّایی (محلّی برای نماز) اتّخاذ کنید و به ابراهیم و اسماعیل عهد (توصیه) کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اقامت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک بدارید
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که ما خانه کعبه را مرجع امر دین خلق و مقام امن مقرّر داشتیم و (دستور داده شد که) مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که حرم مرا (از بت) بپردازید و پاکیزه دارید برای اهل ایمان که به طواف و اعتکاف حرم آیند و در آن نماز و طاعت خدا به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
و آنوقت که ابراهیم گفت پروردگارا اینجا (مکّه یا صدر) را شهری امن قرار بده [از غلبه کردن غلبه کنندگان به محض اراده و از قصاص جانی ملتجئ (پناه آورنده) به آن و از شکار صید آن به مواضعهٔ (قرار و مدار) تکلیفی و از شرّ شیاطین از انس و جن، و از استراق سمع با نگهبانی تو وقتی که از بلد همان صدر منشرح اراده شود] و به اهل آن [بلد (مکّه)] به کسی از آنها که به خداوند و روز آخر ایمان آورد از میوهها روزی بده، [خداوند] فرمود: و کسی که کفر بورزد پس به [مقداری] اندک برخوردارش میکنم، سپس او را به عذاب آتش مضطر (ناچار) میکنم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم گفت پروردگارا اینجا را شهری امن قرار بده و به اهل آن به کسی از آنها که به خداوند و روز آخر ایمان آورد از میوهها روزی بده، (خداوند) فرمود: و کسی که کفر بورزد پس به (مقداری) اندک برخوردارش میکنم، سپس او را به عذاب آتش مضطر (ناچار) میکنم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند از انواع روزیها بهرهمند ساز، خدا فرمود: و هر که (با وجود این نعمت) سپاس نگزارد و راه کفر پیماید گر چه در دنیا او را اندکی بهرهمند کنم، لیکن در آخرت ناچار معذب به آتش دوزخ گردانم که بد منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و آنوقت که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند [میگفتند ای] پروردگار ما [بنای خانه را که به امر خودت برای طلب رضای تو بود] از ما قبول نما همانا تو [بر دعای ما] شنوا و [به اعمال و نیّات ما] دانا هستی
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند (میگفتند) (ای) پروردگار ما از ما قبول نما همانا تو شنوا و دانا هستی
- ترجمه راستینو (یاد آر) وقتی که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه کعبه را بر میافراشتند عرض کردند: پروردگارا (این خدمت) از ما قبول فرما، که تویی که (دعای خلق را) شنوا و (به اسرار همه) دانایی.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و [ای] پروردگار ما، ما را تسلیم (خالص از آفات نفس و شرور آن) بر خودت و از ذرّیّهٔ [جسمانی و روحانی] ما امّتی تسلیم بر تو قرار بده و مناسک ما را [محالّ (محلها) اعمال ما را برای حجّ یا محالّ عبادات ما را یا عبادات ما را یا عبادت یا اعمال مخصوص حجّ] ما را به ما نشان (تعلیم) بده و بر ما توبه (التفات) کن همانا تو توبه (التفات) کننده و مهربان هستی
- ترجمه سلطانیو (ای) پروردگار ما، ما را تسلیم بر خودت و از ذرّیّهٔ ما امّتی تسلیم بر تو قرار بده و مناسک ما را به ما نشان (تعلیم) بده و بر ما توبه (التفات) کن همانا تو توبه کننده و مهربان هستی
- ترجمه راستینپروردگارا، دل ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نیز امتی تسلیم و رضای خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما (وظیفه بندگی را) سهل و آسانگیر، که تویی توبهپذیر و مهربان.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٩ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُـولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
[ای] پروردگار ما! رسولی را از آنها در [میان] آنها مبعوث کن که آیات [تدوینی] تو را برای آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها تعلیم دهد {مراد از کتاب احکام رسالت و نبوّت از عقاید دینی و علم اخلاق نفسیّه و علم اعمال بدنیّه است، و حکمت گاه در کمال قوّهٔ نظریّه و گاه در کمال قوّهٔ عملیّه استعمال میشود، و مراد از آن در اینجا کمال قوّهٔ عمّاله است و معنی میدهد به آنان علومى تعلیم دهد که تعلّم آنها شایسته است و اعمال دقیق متقنه که تعلّم گرفته نمیشود مگر به کثرت مواظبت و ممارست بر آنها} و آنها را تزکیه نماید {و این دلالت میکند بر اینکه سزاوار است که سالک تحت ارادهٔ شیخ باشد، زیرا خلاص شدن از رذایل و آفات نفس و شیطان جز با امداد شیخ و اعانت او نمیباشد برای اینکه انسان علیل (بیمار) هر چه علّتی (بیماریی) را از خودش زائل کند، علّت دیگری در نفسش زیاد میشود، و هرگاه او گمان کند که مقوّی بر صحّت خود است سببی برای زیادت مرض او یا بر حدوث آن میگردد} که تو عزیز [هستی که مانعی تو را از آنچه که اراده کنی منع نمیکند] و حکیم [عالم به دقایق معلومات قادر بر دقایق مصنوعات] هستی
- ترجمه سلطانی(ای) پروردگار ما! رسولی را از آنها در (میان) آنها مبعوث کن که آیات تو را برای آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها تعلیم دهد و آنان را تزکیه نماید که تو عزیز و حکیم هستی
- ترجمه راستینپروردگارا، در میان آنان رسولی از خودشان برانگیز که بر آنان تلاوت آیات تو کند و آنان را علم کتاب و حکمت بیاموزد و روانشان را (از هر زشتی) پاک و منزه سازد، که تو بر هر کار که خواهی قدرت و علم کامل داری.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٠ وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَـمِنَ الصَّالِـحِينَ
و چه کسی از ملّت (آئین) ابراهیم روی میگرداند؟ [آیا او] جز کسی است که نفس خود را سفیه کرده! و البتّه [ما] او (ابراهیم) را در دنیا برگزیدهایم و همانا او (ابراهیم) در آخرت البتّه از صالحان میباشد
- ترجمه سلطانیو چه کسی از ملّت ابراهیم روی میگرداند جز کسی است که نفس خود را سفیه کرده! و البتّه او را در دنیا برگزیدهایم و همانا او (ابراهیم) در آخرت البتّه از صالحین میباشد
- ترجمه راستینو چه کس از آیین پاک ابراهیم روی گرداند به جز مردم بیخرد؟! زیرا ما ابراهیم را در دنیا (به شرف رسالت) برگزیدیم و البته در آخرت هم از شایستگان است.
- ترجمه الهی قمشهای