سورهٔ بقره
بقره، فسطاط قرآن، سنام قرآن، زهراء، کرسی، سید قرآن
١٧١ وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
و مَثَل کسانی که کفر ورزیدهاند [که آنها گفتند: بلکه از آنچه که پدرانمان ما را بر آن عادت دادهاند تبعیّت میکنیم و حال آنکه آنان در عدم هُشیاری مانند بهائم هستند یا پدرانشان مانند بهائم هستند] مانند مَثَل کسی است که بانگ میزند به آنچه [غیر ذوی العقول از حیوان] که جز دعاء (هین) و نداء (هُش) نمیشنود، کر و لال و کور هستند و آنها [برای تنزّلشان به مقام مدارک حیوانی و سّد کردن آنها روزنهای به سوی عقل خود را] تعقّل نمیکنند
- ترجمه سلطانیو مَثَل کسانی که کفر ورزیدهاند مانند مَثَل کسی است که بانگ میزند به آنچه (غیر ذوی العقول از حیوان) که جز دعاء (هین) و نداء (هُش) نمیشنود، کر و لال و کورند و آنها تعقّل نمیکنند
- ترجمه راستینو مثل کافران (در شنیدن سخن انبیاء و درک نکردن معنای آن) چون حیوانی است که آوازش کنند و او از آن آواز (معنایی درک نکرده و) جز صدایی نشنود، کفّار هم (از شنیدن و دیدن حق) کر و گنگ و کورند، زیرا تعقل نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٢ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید از پاکیزهها از آنچه که روزی شما کردهایم بخورید و خداوند را شکر کنید [یعنی نعمت را در وجه آن صرف کنید] که تنها او را عبادت کرده باشید {یعنی شایسته است که مؤمن عبادتش مقصور بر معبودش باشد، و در عبادتش به غیر او نظر نکند از رضا و قرب و نعیم و خلاصی از جحیم و اغراض مباح فانی و اغراض فاسدهٔ محرّمه از ریا و سُمعه (خود نیک نمایاندن) و مناصب و جاه و تحبّب (محبوب شدن) نزد مردم و غیر آن}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید از آنچه که روزی شما کردهایم از پاکیزهها بخورید و خداوند را شکر کنید که تنها او را عبادت کرده باشید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، روزی حلال و پاکیزهای که ما نصیب شما کردهایم بخورید و شکر خدا به جای آرید اگر شما خالص خدا را میپرستید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٣ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
جز این نیست که مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که آن برای غیر خداوند خوانده شود (آنچه که اسم غیر خدا بر آن ذکر شود) را بر شما حرام کرد [نه آنچه که شما به اهوایتان از آنچه که نهی از خدا به آن وارد نشده را حرام کردید] پس کسی که [به چیزی از این محرّمات] ناچار شد [در حالی که] نافرمان و تعدّی کننده نیست پس [در خوردن از اینها] بر او گناهی نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده [است، آنچه که آن نقص و شین برای شما است را بر شما میپوشاند] و مهربان است [که با اذن دادن در مخمصه که آنچه که آن را در غیر آن بر شما حرام کرده است مرتکب شوید به شما رحم میکند]
- ترجمه سلطانیجز این نیست که مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که آن برای غیر خداوند خوانده شود را بر شما حرام کرده پس کسی که ناچار شد (در حالی که) نافرمان و تعدّیکننده نیست پس (در خوردن از اینها) بر او گناهی نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینبه تحقیق، خدا حرام گردانید بر شما مردار و خون و گوشت خوک را و آنچه را که به اسم غیر خدا کشته باشند، پس هر کس که به خوردن آنها محتاج و مضطر شود در صورتی که به آن تمایل نداشته و (از اندازه رمق) تجاوز نکند گناهی بر او نخواهد بود (که به قدر احتیاج صرف کند که) محققا خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٤ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
همانا کسانی که آنچه که خداوند از کتاب نازل کرده را پنهان میدارند و آن را به بهایی اندک [از اعراض دنیوی و اعتباری و اغراض نفسانی از تبسّط و جاه و تحبّب (دوستی جستن) و غیر آن] میفروشند آنها جز آتش به درونشان فرو نمیخورند (فرو نمیبرند) و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت و آنها را تزکیه (پاک) نمیکند و آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که آنچه که خداوند از کتاب نازل کرده را پنهان میدارند و آن را به بهایی اندک میفروشند آنها نمیخورند (فرو نمیبرند) به درونشان جز آتش و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت و آنها را تزکیه (پاک) نمیکند و آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینآنان که پنهان دارند آیاتی از کتاب آسمانی را که خدا فرستاده بود و آن را به بهای اندک فروشند، جز آتش جهنّم در شکم نمیبرند و در قیامت خدا با آنها سخن نگوید و (از پلیدی عصیان) پاکشان نگرداند، و هم آنان را در قیامت عذابی دردناک خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٥ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ
آنان کسانی هستند که [در دنیا] گمراهی را به جای هدایت، و [در آخرت] عذاب را به جای مغفرت خریدهاند پس چه چیز آنها را به صبر بر آتش واداشت؟
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که گمراهی را به جای هدایت و عذاب را به جای مغفرت خریدهاند پس چه صبورند بر آتش؟
- ترجمه راستینآنها همان گروهند که اختیار کردند گمراهی را به جای هدایت، و عذاب را به جای آمرزش، پس چقدر بر آتش جهنم سخت جان و پرطاقتند!
- ترجمه الهی قمشهای١٧٦ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ
آن به (سبب) این است که خداوند کتاب را به (سبب) حقّ [مخلوقٌ به] نازل کرد و همانا کسانی که [برای استنباط احکام شرعی و برای اینکه قیاس کنند آنچه را که در آن نمیباشد به آنچه که آن را در آن مییابند] در کتاب (احکام نبوّت، و تورات و انجیل و قرآن صورت آن هستند) اختلاف (تردید) کردهاند البتّه در شقاق (چند دستگی و مخالفت) دوری هستند [یا البتّه در عناد با شما و دشمنی هستند]
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) این است که خداوند کتاب را به (سبب) حقّ (مخلوقٌ به) نازل کرد و همانا کسانی که در کتاب اختلاف کردهاند البتّه در شقاق (چند دستگی و مخالفت) دوری هستند
- ترجمه راستیناین عذاب از آن روست که خدا کتاب آسمانی را به راستی فرستاد و گروهی که در آن اختلاف و مکابره کردند در اختلافی دور (از حق) خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٧ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نیکی (طاعت) [این] نیست {بِرّ به معنی صله (هدیه) و خیر و توسعه در احسان و صدق و طاعت، و احسان به غیر، ضدّ عقوق (نافرمانی و آزردن به ویژه پدر و مادر را) است} که رویتان را به جانب مشرق و مغرب برگردانید و لکن نیکوکار کسی است که به خداوند و روز آخِر (اقرار به مبدأ و معاد) و ملائکه و کتاب (شریعت الهیّه) و پیامبران ایمان آورد [یعنی که بِرّ ایمان و اذعان به خداوند و تسلیم بر او است و آن روح عمل است، نه صورت عمل و اعتبار جهت در آن] و مال را بنابر دوستی او (پیامبر) به نزدیکان و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان (مسافری که نفقهٔ او منقطع شده) و سؤال (درخواست) کنندگان و در [استخلاص] بردگان بدهد و نماز بپا دارد و زکات دهد و وقتی که عهد میبندند به عهد خود وفا کننده هستند و در سختیها و ضرّاء (سیه روزی) و در حین بأس (شدّت جنگ)، صبر کننده هستند آنان (بزرگان محصور به این اوصاف) کسانی هستند که صدق ورزیدهاند و آنان همان پرهیزگارانند
- ترجمه سلطانینیکی (طاعت) (این) نیست که رویتان را به جانب مشرق و مغرب برگردانید و لکن نیکوکار کسی است که به خداوند و روز آخِر و ملائکه و کتاب و پیامبران ایمان آورد و مال را بنابر دوستی او (پیامبر) به نزدیکان و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان و سؤال (درخواست) کنندگان و در (استخلاص) بردگان بدهد و نماز بپا دارد و زکات دهد و وقتی که عهد میبندند وفا کننده به عهد خود هستند و در سختیها و ضرّاء (سیه روزی) و در حین سختی (شدّت جنگ)، صبرکننده هستند آنان کسانی هستند که صدق ورزیدهاند و آنان همان پرهیزگارانند
- ترجمه راستیننیکوکاری آن نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (چه این چیز بیاثری است) لیکن نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و گدایان بدهد و در آزاد کردن بندگان صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مال (به مستحق) بدهد، و نیز نیکوکار آنانند که با هر که عهد بستهاند به موقع خود وفا کنند و در حال تنگدستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. (کسانی که بدین اوصاف آراستهاند) آنها به حقیقت راستگویان و آنها به حقیقت پرهیزکارانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَى بِالْأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که [با ایمان عامّ و قبول دعوت ظاهره و بیعت عامّهٔ نبویّه] ایمان آوردهاید دربارهٔ مقتولان بر شما قصاص مقرّر شد [که نسبت به جانی مثل آنچه که با مجنیّ علیه انجام داد انجام شود]، آزاد در برابر آزاد، و بنده در برابر بنده، و مؤنّث در برابر مؤنّث، پس کسی که چیزی [را از عفو] از جانب برادرش (ولیّ دم) بر او عفو شده (یعنی جانی که به او بخشیده شده) پس پیروی کردن به پسندیدگی [به طریقی که عقلاء آن را مستحسن (نیکو) میشمارند، و آن را به حسن میشناسند، یعنی در مطالبهٔ دیه تعنّف (سرزنش و ستم) و نه اضرار (زیان رساندن) و نه زیاده بر مقدار مقرّر نباشد] و پرداخت کردن [دیه از سوی جانی] به او (عفو کننده) به نیکی [به عدم مماطلت (طفره رفتن) و عدم خدعه و بخس (کم کردن) و اکراه]، آن [اذن در عفو] به عنوان تخفیف از پروردگار شما [در آنچه که بر شما از مؤاخذت به جنایت فرض کردیم] و رحمت [از او بر شما] است، پس کسی [از اولیاء دم و از جانی] که بعد از آن [مذکور از قصاص یا عفو یا دیه از آنچه که حدّ برای آن است] تعدّی کند پس برای او عذابی دردناک هست
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید بر شما دربارهٔ مقتولان قصاص مقرّر شد، آزاد در برابر آزاد، و بنده در برابر بنده، و مؤنّث در برابر مؤنّث، پس کسی که چیزی از جانب برادرش بر او عفو شده پس پیروی کردن به پسندیدگی و پرداخت کردن (دیه از سوی جانی) به او به نیکی، آن به عنوان تخفیف و به عنوان رحمت از سوی پروردگار شما است پس کسی که بعد از آن تعدّی کند پس برای او عذابی دردناک هست
- ترجمه راستینای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص توانید کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٩ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
و ای خردمندان در قصاص برای شما حیات هست راقب به اینکه شما [ای خردمندان از قتل] پرهیز کنید
- ترجمه سلطانیو ای خردمندان در قصاص برای شما حیات هست راقب به اینکه شما (از قتل) بپرهیزید
- ترجمه راستینای عاقلان، حکم قصاص برای حفظ حیات شماست تا مگر (از قتل یکدیگر) بپرهیزید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٠ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ
بر شما مقرّر شد وقتی که هر کدام از شما مهیّای مرگ میشود اگر خیری (مالی) را ترک میکند برای والدین و نزدیکان به پسندیدگی [به وصیّتی که عقل و عرف آن را به عنوان حسن میشناسند] وصیّت کند [این] به عنوان حقّ (شایسته) بر پرهیزگاران است
- ترجمه سلطانیبر شما مقرّر شد وقتی که هر کدام از شما مهیّای مرگ میشود اگر خیری (مالی) را ترک میکند برای والدین و نزدیکان به پسندیدگی وصیّت کند به عنوان حقّ (شایسته) بر پرهیزگاران است
- ترجمه راستیندستور داده شد که چون مرگ یکی از شما فرا رسد اگر دارای متاع دنیاست وصیت کند برای پدر و مادر و خویشان به چیزی شایسته عدل و به قدر متعارف. این کار سزاوار مقام پرهیزکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای