سورهٔ بقره
بقره، فسطاط قرآن، سنام قرآن، زهراء، کرسی، سید قرآن
٢٢١ وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
و با زنان مشرک نکاح نکنید تا اینکه ایمان بیاورند و البتّه کنیز مؤمنه بهتر از [زن] مشرکه است و اگرچه [با جمالش یا مالش یا حَسَبش یا نَسَبش] شما را به شگفت آورد و با مشرکان نکاح نکنید تا آنکه ایمان بیاورند و البتّه بردهٔ مؤمن بهتر از [مرد] مشرک است و اگرچه [مشرکان و مشرکات] شما را به شگفت آورند، آنان [شما را] به سوی [شرک مؤدی به] آتش دعوت میکنند [پس حقّ آنان عدم مخالطت و مصاهره (دامادی) است] و (حال آنکه) خداوند با اباحت (ترخیص) خود [شما را] به سوی جنّت و مغفرت دعوت میکند و آیاتش را [یعنی احکام شرعیّهٔ خود را با زبان انبیائش (ص) و اوصیای آنان (ع)] برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها [به دقایق حِکَم (حکمتها) مودعه (ودیعت شده) در آیات به سبب ظهور آیت شرک از مشرک و مشرکه و آیت اسلام از مسلم و مسلمه در آنها یا به سماع آیات و احکام از انبیاء (ع)] متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیو با زنان مشرک نکاح نکنید تا اینکه ایمان بیاورند و البتّه کنیز مؤمن بهتر از (زن) مشرکه است و اگرچه شما را به شگفت آورد و با مشرکان نکاح نکنید تا آنکه ایمان بیاورند و البتّه بردهٔ مؤمن بهتر از (مرد) مشرک است و اگرچه شما را به شگفت آورند، آنان (شما را) به سوی آتش دعوت میکنند و (حال آنکه) خداوند با اباحت (ترخیص) خود (شما را) به سوی جنّت و مغفرت دعوت میکند و آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینو با زنان مشرک ازدواج مکنید مگر آنکه ایمان آرند و همانا کنیزکی با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (حسن و جمال) او به شگفت آیید، و زن به مشرکان مدهید مگر آنکه ایمان آرند و همانا بنده مؤمن بسی بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و حسن) او به شگفت آیید. مشرکان (شما را از راه جهل) به آتش خوانند و خدا از راه لطف و مرحمت به بهشت و مغفرت دعوت کند و خداوند برای مردم آیات خویش بیان فرماید، باشد که هشیار و متذکر گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٢ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ
و از تو دربارهٔ خون دیدگی [زنان از حیث مجامعت] سؤال میکنند بگو آن اذیّت است پس در حالت حائض بودن از زنان کناره جوئید (مضاجعت نکنید) و با آنها (زنان) نزدیکی نکنید تا آنکه [با انقطاع حیض از خون] پاک شوند پس وقتی که [با اغتسال یا وضو یا غسل (شستن) فرج] تطهیر کردند آنگاه از حیثی (جایی) که خداوند به شما امر کرده به آنها (زنان) درآیید [یعنی از مکان و ثقبهای (سوراخی) که خداوند شما را به درآمدن از آن امر کرده است و از مکانی که خداوند به درآمدن از آن به شما امر نکرده است به آنها (زنان) در نیایید، یا معنی میدهد از حیثیّت امر او تعالی، نه از حیثیّت محض انگیختگی جنسی، یا از حیثیّت نهی او، یا از حیث امر او یعنی غایت امر او مثل فرزند خواستن و استفراغ (فراغت جستن) بدن و فراغ بال (آسودگی خاطر) از خطورات ناشئه از امتلاء (پُر شدن) اوعیه (مجاری ترشحی) و استیناس (اُنس گرفتن، الفت) و سکون نفس به آنها (زنان) درآیید و مقصود این است که نظر در مضاجعت به نفس امر او یا غایت امر او بدون غفلت از او تعالی باشد] همانا خداوند، بسیار توبه کنندگان را دوست میدارد {توّاب کسی است که در کثرات کثیر المراجعه به خداوند میباشد} و تطهیر (پاک) کنندگان [از اقذار (پلشتیهای) جسمانی با آب] را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیو از تو دربارهٔ خون دیدگی (زنان) (از حیث مجامعت) سؤال میکنند بگو آن اذیّت است پس در حالت حائض بودن از زنان کناره جوئید و با آنها (زنان) نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند پس وقتی که تطهیر کردند آنگاه به آنها (مؤنّث) درآیید از حیثی (جایی) که خداوند به شما امر کرده همانا خداوند، بسیار توبه کنندگان را دوست میدارد و تطهیر (پاک) کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینو سؤال کنند تو را از عادت شدن زنان، بگو: آن رنجی است (برای زنان) در آن حال از مباشرت آنان دوری کنید و با آنان نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند، چون خود را پاک کردند از آنجا که خدا دستور داده به آنها نزدیک شوید، که همانا خدا آنان را که پیوسته به درگاهش توبه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٣ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
زنان شما به عنوان کشتگاه برای شما هستند پس طوری [یا در ساعتی یا در مکانی] که خواستید به کشتگاهتان درآیید [و امّا به معنی از هر دو ثقب (سوراخ) که خواستید نیست زیرا آن منافی معنی درآمدن به حرث (کشتزار) میشود] و [امر خداوند را] بر [امر شیطان یا بر امر نفس یا بر عمل کردن در درآمدن به زنان یا در هر عملی بر انتفاع] نفس خود مقدّم بدارید و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما [در آخرت یا در حال حاضر] با او ملاقات کنندهاید و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه سلطانیزنان شما به عنوان کشتگاه برای شما هستند پس طوری (یا در ساعتی یا در مکانی) که خواستید به کشتگاهتان درآیید (و امّا به معنی از هر دو ثقب که خواستید نیست) و مقدّم بدارید (امر خداوند را) بر (انتفاع) خودتان و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما با او ملاقات کنندهاید و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه راستینزنان شما کشتزار شمایند، پس (برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه (مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت. و (ای رسول) اهل ایمان را بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٤ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و برای اینکه تبرئه کنید، خداوند را محلّ نمایش برای سوگندهایتان قرار ندهید، و تقوا پیشه کنید و بین مردم اصلاح نمایید و خداوند شنوا است [آنچه را که از سوگند به خداوند به آن تفوّه میکنید را میشنود] و [به نیات پنهانی شما] دانا است [پس اگر سوگند شما کاذب و نیّات شما غیر صادق باشد شما را مؤاخذه میکند]
- ترجمه سلطانیو برای اینکه تبرئه کنید، خداوند را محلّ نمایش برای سوگندهایتان قرار ندهید، و تقوا پیشه کنید و بین مردم اصلاح نمایید و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو زنهار نام خدا را هدف سوگندهای خود مکنید تا (با این سوگندهای راست و دروغ) از حقوقی که مردم را بر شماست برائت جوئید و خود را نیکوکار و پرهیزکار قلمداد کنید و مصلح میان مردم جلوه دهید؛ و خدا (راست و دروغ و نیک و بد را) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٥ لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
خداوند شما را بابت لغو [به معنی خطاء یا آوردن کلام غیر معتّد به (مهیّا شده به آن)] در سوگندهایتان مؤاخذه نمیکند و لکن شما را به آنچه که قلبهایتان کسب کرده مورد مؤاخذه قرار میدهد و خداوند بسیار آمرزنده [است که سوگندهای لغو را میبخشد] و بردبار است [که بر مؤاخذهٔ شما عجله نمیکند]
- ترجمه سلطانیخداوند شما را به لغو در سوگندهایتان مؤاخذه نمیکند و لکن شما را مؤاخذه میکند به آنچه که قلبهایتان کسب کرده و خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است
- ترجمه راستینخدا شما را به سوگندهای لغو مؤاخذه نکند و لیکن به آنچه در دل دارید مؤاخذه خواهد کرد و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٦ لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِن فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
برای کسانی که قسم (ایلاء) میخورند [که] از زنانشان [دوری کنند و با آنها مجامعت نکنند]، چهار ماه [از زنان] انتظار بکشَند [و اهل آنها (زنان) و از حکّام شرع و چیزی از مضاجعت و طلاق از آنان (شوهران) مطالبه ننمایند]، پس اگر [با شکستن سوگند و کفّارت آن در این مدّت] برگشتند [پس چیزی بر مردان نیست] زیرا خداوند [آنچه را که از آنان (مردان) افراط شده است را بعد از کفّاره میبخشد و] بسیار آمرزنده و مهربان است [و با ترخیص مراجعت بعد از سوگند به آنان (مردان) رحم میکند]
- ترجمه سلطانیبرای کسانی که قسم (ایلاء) میخورند (که) از زنانشان (دوری کنند و با آنها مجامعت نکنند)، چهار ماه (از زنان خود) انتظار بکشَند، پس اگر (در این مدّت) برگشتند (پس چیزی بر آنان (مردان) نیست) زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنان که با زنان خود ایلاء کنند (بر ترک مباشرت آنها قسم بخورند) چهار ماه انتظار کشند، اگر (از قسم خود) بازگشتند خداوند آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٧ وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و اگر عزم طلاق نمودند، پس همانا خداوند [بر طلاق آنان] شنوا و [به نیّات و ارادههای آنان که آن افساد است یا اصلاح] دانا است
- ترجمه سلطانیو اگر عزم طلاق نمودند، پس همانا خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو اگر عزم طلاق نمودند خدا (به گفتار و کردارشان) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٨ وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و زنان مطلقه [یعنی دارندگان عادت مدخول بهنّ غیر حاملهها، نه همهٔ مطلّقات شامل جمیع اقسام طلاق و جمیع مطلّقات مدخول بهنّ (زنان مدخوله) یائسهها و غیر یائسات، حاملهها و غیر حاملات، دارندگان عادت و غیر دارندگان عادت و آنهایی که در سنّ دارندگان عادت هستند، و غیر مدخول بهنّ] خودشان را [برای رجوع ازواج] سه عادت [ماهیانه، پاک شدن از حیض] منتظر میدارند و حلال (روا) نیست بر آنها که آنچه که خداوند در رحمهای آنها خلق کرده را کتمان کنند [یعنی اینکه زنان در طاهر بودن خود و در انقضای عدّه و در حمل و عدم آن مصدّق باشند و بر آنها (زنان) روا نیست که برای تعجیل عدّه یا برای تعجیل طلاق یا برای عدم ردّ فرزند به پدرش آنچه را که از خون و حمل در رحِمهای آنها هست را کتمان نمایند]، اگر به خداوند و روز آخِر ایمان میدارند، و شوهرانشان اگر اراده اصلاح کردند در آن [زمان عدّه] به بازگشت به آنها [با رجوع به آنها به نکاح بدون عقد] محقّ هستند [و امّا بعد از آن زمان یعنی زمان عدّه، پس شوهران و غیر آنان بحسب حکم شرعی مساویند و اگرچه بحسب بعضی انگیزهها به نکاح آنها (زنان) با عقد جدید اولی میباشند مثل اینکه بین آن دو اولاد صغار باشد که احدی متکفّل تربیت آنها نشود و غیره]، و برای آنها (زنان) مثل کسی است که علیهّن (بر زنان) است [یعنی در مدّت عدّه همانطور که زوج در عدّه بدون رضایت از زن حقّ رجوع دارد پس نفقه و مسکن برای زن در این مدّت بر عهدهٔ مرد است، حقّ زوج بر زن این است که از مرد اطاعت کند و مانع از تمتّعات او نشود و از خانهاش خارج نشود و در خانهاش احدی را داخل نکند و در مال مرد تصرّف ننماید، و صدقه از خانهٔ مرد ندهد، و روزه به تطوّع (دلبخواه) نگیرد، و به زیارت زندهای یا مردهای نرود مگر به اذن شوهر، و او (شوهر) را فی نفسها و مال او را حفظ کند، همچنین برای او (زن) بر عهدهٔ مرد است که بر او (زن) انفاق کند، و به او کسوت دهد و او را سکنی دهد و حقّ قسامهٔ (تساوی وقت بین زنان در صورت تعدّد زوجات) او را وفاء کند و همهٔ آنها بحسب حال زن و استطاعت مرد] به معروف (نیکوئی) است [به آنچه که در آن ضرر و اضراری که شرع آن را منع میکند نباشد]، و مردان علیهنّ (بر زنان) [به آنچه که خداوند به آنان برتری داده به زیادت عقل و به آنچه که خداوند آنان (مردان) را کفیل قیام به امر آنها (زنان) نموده است] درجه دارند و خداوند عزیز است [یعنی برای مردان شایسته نیست که زنان را به جهالات و قصور آنها در افعال مؤاخذه کنند، و همانا خداوند غالبی است که مانعی او را از ارادهٔ وی منع نمیکند و با این حال شما را به قصورتان و تقصیرتان مؤاخذه نمیکند] و حکیم است [که در جبلّهٔ (سرشت) مردان فضیلت بر زنان قرار نمیدهد و مردان را به قیامشان به امر زنان امر نمیکند، و نه محکومیّت در جبلّهٔ زنان، مگر برای حِکَم و مصالحی، پس نباید محکومات (زنان) از طریق محکومیّتشان خارج شوند و حاکمان (مردان) در حکومتشان تعدّی نمایند]
- ترجمه سلطانیو زنان مطلقه (دارندگان عادت مدخول بهنّ غیر حاملهها) خودشان را (برای رجوع ازواج) سه عادت (ماهیانه) منتظر میدارند و حلال (روا) نیست بر آنها (مؤنّث) که آنچه که خداوند در رحمهای آنان خلق کرده را کتمان کنند، اگر به خداوند و روز آخِر ایمان میدارند، و شوهرانشان اگر اراده اصلاح کردند در آن (زمان) به بازگشت به آنها محقّ هستند، و برای آنها (مؤنّث) مثل کسی است که علیهّن (بر آنها (مؤنّث)) به معروف (نیکوئی) است، و مردان علیهنّ (بر آنان (مؤنّث)) درجه دارند و خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینو زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان بگذرد و آنچه را (حیض یا حملی) که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند. و شوهران آنها در زمان عدّه سزاوارترند که آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیّت سازش دارند، و زنان را بر شوهران حق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لیکن مردان را بر زنان افزونی است، و خدا (بر هر چیز) توانا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٩ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَن يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِـمُونَ
طلاق [یعنی طلاق بر سنّت طلاق جاری است و رجوع در عدّه برای زوج] دو مرتبه میباشد پس [بعد از آن دو بار زنش را طلاق ندهد یا] به [چیزی از] معروف (نیکو) [نگهدارد] یا [طلاق دادن و] تسریح (رها ساختن) با احسان است، و برای شما حلال نمیشود که از آنچه [از مهر و غیر آن] که به آنها (زنان) دادهاید چیزی را [پس] بگیرید مگر اینکه [زوج و زوجه] بترسند که [با نشوز از طرفین و عدم امتثال زوج در امر قیام به حقوق زن و قسامهٔ وی و زوجه در امر به تحصّن خود و تمکین از وی (شوهر) و حفظ نفس خود برای وی در غیبت مرد و مال وی] حدود خداوند را اقامه نکنند {نشوز به مفهوم ناسازگاری مرد یا زن است که حقوق زناشویی را مراعات نمیکنند و منحصر در حقوق واجب است و شامل بیش از آن نمیشود} پس [ای زوج و زوجه و مصلحان و حکّام] اگر میترسید که آن دو (زوج و زوجه) حدود خداوند را اقامه ننمایند پس گناهی بر آن دو نیست در آنچه که [زن] به او (مرد) عوض دهد، اینها [احکام مذکوره از احکام قصاص و مابعد آن یا ماقبل آن و مابعد آن، یا از احکام زوجیّت فقط] حدود (حمایت) خداوند هستند پس از آنها تعدّی نکنید و کسانی که به حدود خداوند تعدّی کنند پس آنها همان ظالمان هستند {ظلم خارج از تعدّى نیست، زیرا ظلم که همان منع حقّ از مستحقّ و اعطای آن به غیر مستحقّ است تجاوز از حدّ خداوند است، کما اینکه تجاوز از هر حدّى منع از حقّ و اعطاء به غیر مستحقّ است}
- ترجمه سلطانیطلاق دو مرتبه (یعنی رجوع در عدّه برای زوج) است پس (بعد از آن دو بار زنش را) به معروف (نیکوئی) نگهدارد (طلاق ندهد) یا (طلاق دادن و) رها ساختن با احسان است، و برای شما حلال نمیشود که از آنچه که به آنها (مؤنّث) دادهاید چیزی را (پس) بگیرید مگر اینکه (زوج و زوجه) بترسند که (با نشوز از طرفین) حدود خداوند را اقامه نکنند پس (ای زوج و زوجه و مصلحان و حکّام) اگر میترسید که آن دو (زوج و زوجه) حدود خداوند را اقامه ننمایند پس گناهی بر آن دو نیست در آنچه که (زن) به او (مرد) عوض دهد، اینها حدود خداوند هستند پس از آنها تعدّی نکنید و کسانی که به حدود خداوند تعدّی کنند پس آنها همان ظالمان هستند
- ترجمه راستینطلاق (طلاقی که شوهر در آن رجوع تواند کرد) دو مرتبه است، پس چون طلاق داد یا رجوع کند به سازگاری و یا رها کند به نیکی، و حلال نیست که چیزی از مهر آنان به جور بگیرید، مگر آنکه بترسید حدود دین خدا را راجع به احکام ازدواج نگاه ندارند، در چنین صورت زن هر چه از مهر خود به شوهر (برای طلاق) ببخشد بر آنان روا باشد. این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشی مکنید و کسانی که از احکام خدا سرپیچند آنها به حقیقت ستمکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٠ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّى تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
پس اگر او (زن) را [بعد از بار دوّم] طلاق دهد پس بعد از آن (طلاق سوّم) برای او (شوهر طلاق دهنده) حلال نیست تا آنکه [زن طلاق داده شدهاش] با زوجی غیر وی (شوهر مزبور) نکاح کند پس اگر [زوج دوّم] او (زن) را طلاق داد پس بر آن دو [زوج اوّل و زوجه] گناهی نیست که آن دو [به زواج هم] برگردند اگر آن دو گمان میدارند که حدود خداوند را اقامه مینمایند و این [احکام مذکوره از حرمت بعد از طلاق سوّم و حلیّت وی (زن) بعد از نکاح غیر با او به شرط ظنّ اقامۀ حدود] حدود خداوند است که آنها را برای گروهی که میدانند [یعنی از علماء شمرده میشوند نه از بهائم و غیر عقلاء] بیان میکند
- ترجمه سلطانیپس اگر او (زن) را (بعد از بار دوّم) طلاق دهد پس بعد از آن (طلاق سوّم) برای او (شوهر) حلال نیست تا آنکه (زن) با زوجی غیر او (شوهر) نکاح کند پس اگر (زوج دوّم) او (زن) را طلاق داد پس بر آن دو (زوج اوّل و زوجه) گناهی نیست که آن دو (به زواج هم) برگردند اگر آن دو گمان میدارند که حدود خداوند را اقامه مینمایند و اینها حدود خداوند است که آنها را برای گروهی که میدانند بیان میکند
- ترجمه راستینپس اگر زن را طلاق (سوم) داد دیگر آن زن بر او حلال نیست تا اینکه زن به دیگری شوهر کند، اگر آن شوهر دوم زن را طلاق داد زن با شوهر اوّل (که سه طلاق داده) توانند به زوجیّت بازگردند اگر گمان برند که احکام خدا را (راجع به امر ازدواج) نگاه خواهند داشت. این است احکام خدا که برای مردم دانا بیان میکند.
- ترجمه الهی قمشهای