سورهٔ بقره
بقره، فسطاط قرآن، سنام قرآن، زهراء، کرسی، سید قرآن
٢٤١ وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ
و برای مطلّقات [بهرهمند ساختن به] متاعی نیکو به عنوان حقّ (شایسته) بر [عهدهٔ] پرهیزگاران است
- ترجمه سلطانیو برای مطلّقات (بهرهمند ساختن به) متاعی نیکو به عنوان حقّ (شایسته) بر (عهدهٔ) پرهیزگاران است
- ترجمه راستینمردان، زنانی را که طلاق دهند به چیزی بهرهمند کنند، که این کار سزاوار مردم پرهیزکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٢ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
اینچنین خداوند آیات [ثابت] خود را [در حقّ خود شما و مخالطه کنندگان شما و مخالطات شما] برای شما بیان میکند به این ترقّب که شما تعقّل کنید [یا عاقل گردید یا به عقولتان آیات و احکام بودن آنها از خداوند را درک کنید و مصالح آنها و حکمتهای آنها را دریابید]
- ترجمه سلطانیاینچنین خداوند آیات خود را برای شما بیان میکند به این ترقّب که شما تعقّل کنید
- ترجمه راستینخدا آیات خود را برای شما این گونه روشن بیان میکند، شاید خردمندی کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٣ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ
آیا ندیدی؟! کسانی را که از دیار خویش خارج شدند و (در حالی که) آنها هزارانی بودند که از مرگ حذر میکردند پس خداوند [با قول مناسب بر شأن خود یعنی با ارادهای که همان ظهور فعل او است] به آنها گفت: بمیرید، سپس آنها را زنده کرد، همانا خداوند البتّه بر مردم فضل (کرم) دارد و لکن اکثر مردم [فضل او را بر خود] شکر نمیکنند [و به انعام او نظر نمیکنند و نعمتش را در آنچه که به خاطر آن خلق شده صرف نمیکنند]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدی؟! کسانی را که از دیار خویش خارج شدند و (در حالی که) آنها هزارانی بودند که از مرگ حذر میکردند پس خداوند به آنها گفت که بمیرید سپس آنها را زنده کرد همانا خداوند البتّه بر مردم فضل (کرم) دارد و لکن اکثر مردم شکر نمیکنند
- ترجمه راستینآیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود که تمام بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد، زیرا خدا را در حق بندگان فضل و کرم بسیار است، و لیکن بیشتر مردم سپاسگزار نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٤ وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و در راه خدا بجنگید [یعنی از مرگ حذر نکنید و امرتان را به قدَر موکول کنید زیرا حذر آن را از قدَر نجات نمیدهد و بجنگید] و بدانید که خداوند [بر آنچه که مجاهدین و قاعدین و مثبّطان (سرخوردگان، دلسرد شدگان) و مرغّبان (ترغیب کنندگان) آن را میگویند] شنوا و [به متخلّف و نیّت او و مجاهد و مراد او] دانا است
- ترجمه سلطانیو در راه خدا بجنگید و بدانید که خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینجهاد کنید در راه خدا و بدانید که خدا (به گفتار و کردار خلق) شنوا و دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٥ مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْصُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
کیست آنکه با قرض دادنی نیک [که برای آن عوضی طلب نکند] به خداوند قرض بدهد {هر طاعتی برای خداوند اقراض برای خداوند است چه فعل باشد یا ترک فعل و آن مانند آن است زیرا طاعت جز به تحریک قوای محرّکه و امساک قوای شهویّه و غضبیّه و کسر سورت (تندی) آن دو نیست و طاعت خداوند اقراض از قوا است} پس او برایش چند برابر بیفزاید و خداوند است که [در حالتی] قبض میکند (میگیرد) و [در حالتی] بسط میدهد [پس قرض دهید و از خوف فقر و افناء امساک نورزید، برای اینکه خداوند نه غیر او از اقوامی رزق را قبض میکند و بر اقوامی بسط میدهد، یا در حالتی قبض میکند و در حالتی بسط میدهد و امساک سبب برای بسط و انفاق سبب برای قبض نمیباشد] و به سوی او بازگردانده میشوید [پس زیاده بر مضاعفِ عوض مستحقِّ رضایت او از شما و قرب شما به او میشوید]
- ترجمه سلطانیکیست آنکه با قرض دادنی نیک به خداوند قرض بدهد (که برای آن عوضی طلب نکند) پس او برایش چند برابر بیفزاید و خداوند است که (در حالتی) قبض میکند (میگیرد) و (در حالتی) بسط میدهد و به سوی او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینکیست که خدا را قرض الحسنه دهد تا خدا بر او به چندین برابر بیفزاید؟و خداست که میگیرد و میدهد، و همه به سوی او باز گردانده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٦ أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِـمِينَ
آیا ملأ (سران، اشراف و سخنوران) بنی اسرائیل را ندیدی (به یاد نیاوردی)؟ بعد از موسی آنوقت که به پیامبر خود گفتند: برای ما پادشاهی (امیری) برانگیز (بفرست و قرار بده) که در راه خدا بجنگیم، [آنگاه نبیّ] گفت: آیا توقّع دارید (مترقّب هستید) که اگر جنگ بر شما مقرّر شود جنگ نکنید! {آنها اصحاب نفوس کارهه (کراهت دار) بر جنگیدن راعب در ترک جهاد بودند و عقول راغب در جهاد نداشتند} گفتند و ما را چه شده که در راه خدا جنگ نکنیم و (حال آنکه) ما از دیارمان و فرزندانمان اخراج شدهایم، پس چون جنگ بر آنها مقرّر شد جز اندکی از آنان [باقی] روی گردانیدند و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه سلطانیآیا ملأ (سران) بنی اسرائیل را ندیدی؟ بعد از موسی آنوقت که به پیامبر خود گفتند برای ما امیری برانگیز (بفرست و قرار بده) که در راه خدا بجنگیم (آنگاه نبیّ) گفت: آیا توقّع دارید (مترقّبید) که اگر جنگ بر شما مقرّر شود جنگ نکنید! گفتند و ما را چه شده که در راه خدا جنگ نکنیم و (حال آنکه) ما از دیارمان و فرزندانمان اخراج شدهایم، پس چون جنگ بر آنها مقرّر شد روی گردانیدند مگر اندکی از آنان و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه راستینآیا ندیدی آن گروه بنی اسرائیل را که پس از وفات موسی از پیغمبر وقت خود تقاضا کردند که پادشاهی برای ما برانگیز تا (به سرکردگی او) در راه خدا جهاد کنیم؛ پیغمبر آنها گفت: اگر جهاد فرض شود مبادا به جنگ قیام نکرده، نافرمانی کنید!گفتند: چگونه شود که ما به جنگ نرویم در صورتی که (دشمنان ما) ما و فرزندان ما را (به ستم) از دیارمان بیرون کردند؟! پس چون (با درخواست آنها) جهاد مقرّر گردید به جز اندکی همه روی گردانیدند، و خدا از کردار ستمکاران آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٧ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
و پیغمبر آنها به آنها گفت: همانا خداوند طالوت را به عنوان پادشاه بر شما فرستاده، گفتند: که چطور او بر ما پادشاه شود و (حال آنکه) ما به پادشاه شدن از او شایستهتریم و از مال به او وسعتی داده نشده، گفت: همانا خداوند او را بر شما برگزیده و در علم و جسم به او فزونی داده و خداوند ملک خود را به کسی که بخواهد میدهد [یعنی مُلک (پادشاهی) به قیاس شما و تدبیر شما نیست بلکه آن فضل از خداوند است که به کسی که میخواهد میدهد] و خداوند دارای وسعت [است کمیِ سعۀ طالوت را با سعۀ خود جبران میکند] و دانا است [که میداند چه کسی برای ملک (پادشاهی، امارت) اهلیّت دارد]
- ترجمه سلطانیو پیغمبر آنها به آنها گفت همانا خداوند طالوت را به عنوان پادشاه بر شما فرستاده، گفتند که چطور او بر ما پادشاه شود و (حال آنکه) ما به پادشاه شدن از او شایستهتریم و از مال به او وسعتی داده نشده، گفت: همانا خداوند او را بر شما برگزیده و در علم و جسم به او فزونی داده و خداوند ملک خود را به کسی که بخواهد میدهد و خداوند دارای وسعت و دانا است
- ترجمه راستینپیغمبرشان به آنها گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما برانگیخت. گفتند که از کجا او را بر ما بزرگی و شاهی رواست در صورتی که ما به پادشاهی شایستهتر از اوییم و او را مال فراوان نیست. رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده، و خدا ملک خود را به هر که خواهد بخشد، که خدا به حقیقت توانگر و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٨ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
و پیامبرشان به آنها گفت: همانا نشانهٔ پادشاهی او این است که تابوت نزد شما بیاید {و آن تابوت همان صندوقی بود که خداوند بر مادر موسی نازل کرد پس او را در آن گذاشت و آن را در دریا افکند و در بنی اسرائیل بود که به آن تبرّک جویند، و چون موسی (ع) حضر (مهیّای، در انتظار) وفات شد الواح و درع (زره) خود و آنچه را که از آیات نبوّت نزد او بود در آن گذاشت و آن را به یوشع وصی خود ودیعه داد} که در آن سکینهای از پروردگار شما و باقی مانده از ماترک خاندان موسی و خاندان هارون [یعنی موسی (ع) و هارون (ع) و آل آن دو] هست که ملائکه آن را حمل میکنند {اخبار در بیان سکینه مختلف هستند، در خبری آن ریحی است از جنّت، رویی مانند وجه انسان دارد، و در خبری است: سکینه روح خدا است که تکلّم میکند، و در خبری است: که سکینه دو جناح (بال) و سری مانند سر هُرّه (شیر بیشه، انسان جوان) از زبرجدّ (زمرّد) دارد} که البتّه اگر مؤمن باشید در آن نشانهای برای شما هست [و بعد از ظهور تابوت و اقرار به طالوت برای او لشکریانی جمع کردند و به جنگ با جالوت خارج شدند]
- ترجمه سلطانیو پیامبرشان به آنها گفت همانا نشانهٔ پادشاهی او این است که تابوت نزد شما بیاید که در آن سکینهای از پروردگار شما و باقی مانده از ماترک خاندان موسی و خاندان هارون هست که ملائکه آن را حمل میکنند که البتّه در آن نشانهای برای شما هست اگر مؤمن باشید
- ترجمه راستینپیغمبرشان به آنها گفت که نشانه پادشاهی او این است که تابوتی که در آن سکینه خدا و الواح بازمانده از خانواده موسی و هارون است و فرشتگانش به دوش برند برای شما میآید، که در آن برای شما حجتی است روشن اگر اهل ایمان باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٩ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
پس چون طالوت با لشکریان خارج شد [یعنی آنها را از مواطنشان خارج کرد] گفت: همانا خداوند شما را با نهری آزمایش کننده است پس هر کس از آن بنوشد پس از [اتباع] من نیست مگر کسی که مشتی (کفی) با دستش برگیرد و هر کس از آن نخورد (ننوشد) پس همانا او از من است، پس از آن نوشیدند جز اندکی از آنان {کسی که از آن نچشید از آن مستغنی شد، و کسی که بر مشتی اقتصار کرد کفّهای برای شُربش و إداوتش (قمقمهٔ چرمی آبش) و کسی که اقتصار نکرد تشنگیاش غلبه کرد و لبهایش سیاه شد و نمیتوانست پیش برود، و پادشاه آنان آن ابتلاء را به وحی و الهام یا به اخبار پیامبرشان دانسته بود، و آن صورت دنیا بود که بر آنها تمثّل یافت برای تنبّه آنان که دنیا حال آن برای کسی که از آن اجتناب کند و برای کسی که آن را بخواهد اینچنین میباشد}، و چون او و کسانی که [نیاشامیدند یا کفی برگرفتند] با او ایمان آورده بودند از آنجا گذشتند، [کسانی که مشتی برگرفته بودند] گفتند امروز طاقت [مقابله با] جالوت و لشکریانش را نداریم، کسانی که [مشتی بر نگرفته بودند] گمان میداشتند (میدانستند) که آنها خداوند را ملاقات کنندهاند گفتند: چه بسیار باشد که به إذن (ترخیص و امداد) خداوند گروهی اندک بر گروهی زیاد پیروز شدهاند و خداوند با شکیبایان است
- ترجمه سلطانیپس چون طالوت با لشکریان خارج شد گفت همانا خداوند شما را با نهری آزمایش کننده است پس هر کس از آن بنوشد پس از (اتباع) من نیست و هر کس از آن نخورد (ننوشد) پس همانا او از من است مگر کسی که مشتی (کفی) با دستش برگیرد، پس جز اندکی از آنان از آن نوشیدند، و چون او و کسانی که (نیاشامیدند یا کفی برگرفتند) با او ایمان آورده بودند از آنجا گذشتند، (کسانی که مشتی برگرفته بودند) گفتند امروز طاقت (مقابله با) جالوت و لشکریانش را نداریم، کسانی که (مشتی بر نگرفته بودند) گمان میداشتند (میدانستند) که آنها خداوند را ملاقات کنندهاند گفتند: چه بسیار باشد که به إذن (ترخیص و امداد) خداوند گروهی اندک بر گروهی زیاد پیروز شدهاند و خداوند با شکیبایان است
- ترجمه راستینپس هنگامی که طالوت لشکر کشید، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبی آزمایش کند، هر که از آن بیاشامد از من و هم آیین من نیست، و هر که هیچ نیاشامد یا کفی بیش برنگیرد از من و هم آیین من خواهد بود. پس همه سپاهش آشامیدند به جز عده قلیلی از آنها. و چون طالوت و سپاه مؤمنش از نهر گذشتند (و مواجه با دشمن شدند لشکر بیمناک گشته) گفتند: ما را تاب مقاومت جالوت و سپاه او نخواهد بود. آنان که به لقاء رحمت خدا و ثواب آخرت معتقد بودند (ثابت قدم مانده) گفتند: چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده، و خدا با صابران است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥٠ وَلَمَّا بَرَزُوا لِـجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
و چون بر جالوت و لشکریانش نمایان شدند گفتند: پروردگارا بر ما صبر بریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر قوم کافران یاری بده
- ترجمه سلطانیو چون بر جالوت و لشکریانش نمایان شدند گفتند: پروردگارا بر ما صبر بریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر قوم کافران یاری بده
- ترجمه راستینو چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند گفتند: پروردگارا، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و بر شکست کافران یاری فرما.
- ترجمه الهی قمشهای