سورهٔ لقمان
لقمان
٢١ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ
و وقتی که به آنها گفته شود: که از آنچه که خداوند نازل کرده است پیروی کنید [اعراض میکنند و] میگویند: بلکه ما از آنچه که پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم {همانگونه که اهل هر زمان بر آن میباشند زیرا وقتی که به آنها گفته شود: از ولیّ امر خود و از عالم وقت خود تبعیّت کنید میگویند: ما بر آنچه که اسلاف ما بر آن بودهاند هستیم} آیا حتّی اگر شیطان آنها را به سوی عذاب شعلهور میخوانده است؟ {یعنی تقلید از کسی که حالش بر تو معلوم نباشد شایسته نیست، بلکه شایسته است که انسان مقلّدِ عالمِ زنده باشد که حال او را تمیز داده و بداند که او با واسطه یا بلاواسطه مجاز از معصوم است و لااقل علم به این است که آنچه را که میگوید انجام دهد و آنچه که انجام میدهد را بگوید}
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شود: که از آنچه که خداوند نازل کرده است پیروی کنید میگویند: بلکه ما از آنچه که پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم آیا حتّی اگر شیطان آنها را به سوی عذاب شعلهور میخوانده است؟
- ترجمه راستینو چون به این مردم (اهل جدل و عناد) گویند که بیایید از کتابی که خدا فرستاده پیروی کنید، جواب دهند ما تنها از طریقی که پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم. آیا هر چند آنان را شیطان به آتش دوزخ بخواند (باز پیرو آنها میشوند).
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
و هر کس که وجه خود را به سوی خداوند تسلیم کند و (در حالی که) او نیکوکار است پس به آن ریسمان محکم تمسّک جسته و عاقبت امور [منتهی] به خداوند است
- ترجمه سلطانیو هر کس که وجه خود را به سوی خداوند تسلیم کند و (در حالی که) او نیکوکار است پس به آن ریسمان محکم تمسّک جسته و عاقبت امور (منتهی) به خداوند است
- ترجمه راستینو هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آرد و نکوکار باشد چنین کس به محکمترین رشته الهی چنگ زده است، و (بدانید که) پایان کارها به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحْزُنكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
و کسی که [به ولایت] کفر بورزد {زیرا تسلیم کردن وجه برای خداوند جز به ولایت نیست، پس کفر که مقابل اسلام وجه لله است جز کفر به ولایت با ترک بیعت با ولیّ امر یا انکار او نمیباشد، یعنی کسی که به علی (ع) کفر بورزد} پس کفر او نباید تو را اندوهناک سازد [زیرا او به تو ضرر نمیرساند و به علی (ع) ضرر نمیرساند و از ما هم فوت نمیشود برای این] که مرجع (بازگشتگاه) آنان به ما است پس به آنچه که عمل میکردهاند به آنها خبر میدهیم همانا خداوند به ذات (درون) سینهها دانا است [یعنی مکموناتی که در سینهها است از قُصُود (قصدها) و نیّات یا از استعداداتی که صاحبان آنها به آنها شعور ندارند، تا چه رسد به اعمال آنها و دقایق اعمال آنان و خفایای آنها]
- ترجمه سلطانیو کسی که کفر بورزد پس کفر او نباید تو را اندوهناک سازد که مرجع (بازگشتگاه) آنان به ما است پس به آنچه که عمل میکردهاند به آنها خبر میدهیم همانا خداوند به ذات (درون) سینهها دانا است
- ترجمه راستین(ای رسول ما) تو از کفر هر که کافر شود محزون مباش، که رجوعشان به سوی ماست و ما آنان را سخت از (کیفر) کردارشان آگه میسازیم، که همانا خدا از اسرار دلهای خلق هم آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِيظٍ
آنها را اندکی برخوردار میسازیم سپس آنان را به عذابی شدید ناگزیر میکنیم
- ترجمه سلطانیآنها را اندکی برخوردار میسازیم سپس آنان را به عذابی شدید ناگزیر میکنیم
- ترجمه راستیناندک زمانی آن کافران را (به لذّات فانی دنیا) برخوردار میسازیم آن گاه (بعد از مرگ) به عذاب سختشان به ناچار گرفتار خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
و اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است البتّه حتماً میگویند: خداوند، بگو: ستایش مر خدای راست [که برای ظهور او و ظهور برهان او، کسی که به او شرک ورزید او را انکار نمیکند و خلقت او را انکار نمیکند، یا معنی میدهد: اگر از مخلوقات جمیعاً سؤال کنی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است؟ همه با زبان حالشان که از جهت تکوین ناطق هستند میگویند: که الله خالق آن دو است، و اگرچه به این زبان و نطق خود شعور نداشته باشند] بلکه بیشتر آنان نمیدانند [یعنی علم ندارند بلکه ادراکات آنان جز جهالات نیست، یا برای عدم شعورشان به زبانهای تکوینیّ استعدادی، نمیدانند که زبانهایشان به آن ناطق است]
- ترجمه سلطانیو اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است البتّه حتماً میگویند: خداوند، بگو: ستایش مر خدای راست، بلکه بیشتر آنان نمیدانند
- ترجمه راستینو اگر از این کافران سؤال کنی آن کیست که آسمانها و زمین را آفریده؟البتّه جواب دهند خداست. باز گو: ستایش خدای را (که کافران نیز معترفند) بلکه اکثر آنها (بر این حقیقت که آفریننده جهان خداست اگر به زبان گویند به دل) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
آنچه که در آسمانها و زمین است برای خداوند است همانا خداوند، بینیاز است [سوای او بینیازی نیست، و جهت حاجت برای او نمیباشد] و ستوده است [که سوای او حمیدى نیست، به معنی اینکه هر آنچه که تصوّر شود که از صفات کمال داشته باشد برای او حاصل میباشد]
- ترجمه سلطانیآنچه که در آسمانها و زمین است برای خداوند است همانا خداوند، بینیاز و ستوده است
- ترجمه راستینهر چه در آسمان و زمین است همه ملک خداست، که خدا ذاتش بینیاز و اوصافش همه پسندیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و اگر آنچه از درخت که در زمین هست، قلم باشند که در مرکب این دریا و بعد از آن در [مرکب] هفت دریا زده شوند کلمات خداوند تمام نمیشوند همانا خداوند عزیز است [و عزّت او مانع از آن است که مقاماتش شمرده شود] و حکیم است [که این کلمات غیر متناهی را خارج نمیسازد مگر به قدر استعداد موّاد آنها و استحقاق اعیان ثابتهٔ آنها]
- ترجمه سلطانیو اگر آنچه از درخت که در زمین هست، قلم باشند که در مرکب این دریا و بعد از آن در (مرکب) هفت دریا زده شوند کلمات خداوند تمام نمیشوند همانا خداوند چیره و حکیم است
- ترجمه راستینو اگر هر درخت روی زمین (در کف نویسندگان عالم) قلم شود و آب دریا به اضافه هفت دریای دیگر مرکب گردد باز نگارش کلمات خدا (که موجودات بینهایت کتاب آفرینش است) ناتمام بماند، که همانا خدا را اقتدار بینهایت و حکمت بیپایان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
خلق کردن شما [جمیعاً] و نه مبعوث کردن شما جز مانند [خلق کردن و برانگیختن] نفس واحد نیست که خداوند [به هر مَسْموع (شنیدنی)] شنوا و [به هر مبصر (دیدنی)] بینا است
- ترجمه سلطانیخلق کردن شما و نه مبعوث کردن شما جز مانند (خلق کردن و برانگیختن) نفس واحد نیست که خداوند شنوا و بینا است
- ترجمه راستینخلقت و بعثت همه شما (خلایق بیشمار در آسانی بر خدا) جز مثل یک تن واحد نیست، که همانا خدا شنوا و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
آیا ندیدهای؟ که خداوند شب را در روز فرو میبرد و روز را در شب فرو میبرد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام [دور فلک] تا زمانی معیّن روان هستند و اینکه خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است [و این نیست جز برای اینکه برای خداوند شأنی از شأن دیگر و نه وصفی از وصف دیگر و نه علمی از علم دیگر او را مشغول نمیدارد]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهای؟ که خداوند شب را در روز فرو میبرد و روز را در شب فرو میبرد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام تا زمانی معیّن روان هستند و اینکه خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه راستینآیا (ای رسول) ندیدی (و ای مردم به حسّ مشاهده نمیکنید) که خدا شب را در روز و روز را در شب داخل کند و خورشید و ماه را مسخّر ساخته که هر یک تا وقت معیّنی (و به نظم ثابت مخصوصی) گردش کنند؟و (نمیدانید که) خدا به هر چه میکنید آگاه است؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
آن به خاطر این است که او حقّ است و اینکه آنچه که غیر از او میخوانند [از شرکاء، از اصنام و کواکب و غیر آنها، یا از شرکای علی (ع) در ولایت، آن] باطل است و همانا خداوند همو علیّ (بلند مرتبه) و کبیر (بزرگ) است
- ترجمه سلطانیآن به خاطر این است که او حقّ است و اینکه آنچه که غیر از او میخوانند باطل است و همانا خداوند همو علیّ (بلند مرتبه) و کبیر (بزرگ) است
- ترجمه راستیناین قدرت کامل بدین سبب است که خدای یکتا حقّ مطلق و آنچه به جز او به خدایی میخوانند همه باطل محض است و تنها خدا (که حقّ و وجود حقیقی است) بلند مرتبه و بزرگوار است.
- ترجمه الهی قمشهای