سورهٔ سجده
سجده، الم سجده، مضاجع، الم تنزیل، سجده لقمان، جُرُز
١١ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ
[در جواب به تعجّب آنان از بعث بعد از ضلال (ناپدید شدن) در زمین به آنها] بگو: [که در زمین گم نمیگردید بلکه] ملک الموت که موکّل بر شما است شما را [با قبض ارواح شما و جمیع اجزای شما و احصاء اَمَد (مدّت) شما و آجال (اجلها) شما] فوت میدهد (میمیراند) [یعنی جمیع شما و جمیع اجزای وجود شما را میگیرد به حیثی که از شما احدی و نه جزوی در زمین باقی نمیماند و چیزی از شما در زمین گم نمیشود تا بگویید چگونه بعد از گم شدن برانگیخته میشویم و جز این نیست که ضال (گم شده) در زمین همان مادّهٔ شما است که از شما نیست] سپس به پروردگارتان بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیبگو: ملک الموت که موکّل بر شما است شما را فوت میدهد (میمیراند) سپس به پروردگارتان بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینبگو: فرشته مرگ که مأمور قبض روح شماست جان شما را خواهد گرفت و پس از مرگ به سوی خدای خود بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِـحًا إِنَّا مُوقِنُونَ
و اگر میدیدی آنوقت را که مجرمین سرهایشان را نزد پروردگار [مضاف] خود به زیر انداختهاند [در حالی که میگویند] پروردگارا، ما [بعد از رجوع خود به تو] دیدیم [یا در دنیا لکن عمل نکردیم] و [از تو] شنیدیم [و قبول کردیم یا در دنیا از انبیای تو (ع) شنیدیم لکن عمل نکردیم] پس ما را بازگردان تا عمل صالح کنیم همانا ما [بدون شکّ و ریب] یقین آوردهایم
- ترجمه سلطانیو اگر میدیدی آنوقت را که مجرمین سرهایشان را نزد پروردگار (مضاف) خود به زیر انداختهاند (در حالی که میگویند) پروردگارا، ما دیدیم و شنیدیم پس ما را بازگردان تا عمل صالح کنیم همانا ما یقین آوردهایم
- ترجمه راستینو اگر تو حال بدکاران را (در قیامت) ببینی که چگونه در حضور خدای خود سر به زیر و ذلیلند (و با آه و ناله حسرت) گویند: پروردگارا، اینک (عذاب تو را) به چشم دیدیم و (سخن رسولانت را) به گوش گرفتیم، پس ما را (به دنیا) باز گردان تا صالح و نیکوکار شویم که اکنون (وعده تو را) به چشم یقین مشاهده کردیم!
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
و اگر میخواستیم البتّه به هر نفسی هدایتش را [یعنی هدایت شدنش و رشدش یا اسباب هدایتش را بدون ملاحظهٔ استعداد و استحقاق] میدادیم [لکن نخواستیم تا مبادا مشیّت ما گزاف غیر مسبوق به ملاحظهٔ استعداد باشد] و لکن قول من حقّ است که حتماً جهنّم را از جنّ و مردم همگی مملوّ میکنم [تا مبادا ارادهٔ من گزاف واقع شود و عذاب معذّبین و ثواب مطیعین (فرمانبرداران) از جهت استعداد آنها میباشد]
- ترجمه سلطانیو اگر میخواستیم البتّه به هر نفسی هدایتش را (بدون ملاحظهٔ استعداد و استحقاق آن) میدادیم و لکن قول من حقّ است که حتماً جهنّم را از جنّ و مردم همگی مملوّ میکنم
- ترجمه راستینو اگر ما (به مشیّت ازلی) میخواستیم، هر نفسی را به کمال هدایتش (به جبر و الزام) میرسانیدیم و لیکن وعده حقّ و حتمی من است که دوزخ را البته از همه (کافران) جنّ و انس پر سازم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
پس به خاطر آنکه ملاقات امروزتان را فراموش کردید بچشید همانا ما شما را فراموش (ترک) کردهایم و عذاب ماندگار را به خاطر آنچه که عمل میکردید بچشید
- ترجمه سلطانیپس به خاطر آنکه ملاقات امروزتان را فراموش کردید بچشید همانا ما شما را فراموش کردهایم و عذاب ماندگار را به خاطر آنچه که عمل میکردید بچشید
- ترجمه راستینپس (خطاب رسد: امروز) شما ای کافران (عذاب را) به کیفر غفلت از ملاقات این روزتان بچشید که ما هم شما را فراموش کردیم (یعنی از نظر لطف انداختیم) و اینک عذاب ابدی را به پاداش اعمال زشتی که میکردید بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
[اینان به آیات ما مؤمن نیستند] جز این نیست که کسانی که وقتی که به آن متذکّر میشوند به سجده فرو میافتند به آیات ما ایمان میآورند، و به سبب حمد پروردگارشان [لطیفهٔ انسانیّهٔ خود را که همان وجه ربّ و اسم او و مظهر او و به وجهی خود او است را] تسبیح (تنزیه) میکنند و آنان [از خداوند یا از تسبیح او یا از خُرُور (بر خاک افتادن) و سجود، یا از ایمان و طاعت، یا در انفس خود] استکبار (سرکشی) نمیورزند {مُذْعِن (اذعان کننده) به آیات از آن حیث که آنها آیات عظمت خداوند و قدرت او و سعهٔ او هستند وقتی که به آنها متذکّر میشود از آنها به حدود آنها و تعیّنات آنها نظر نمیکند بلکه به آنها از حیث اینکه آنها آیات عظمت خداوند هستند نظر میکند، پس با آنها عظمت خداوند را متذکّر میشود و به خاطر تذکّر عظمت خداوند و وجدان (یافتن) آن تمالک (خویشتنداری) نمیکند و برای عظمت خداوند سجده کنان فرو میافتد، همانگونه که از مولای ما جعفر صادق (ع) است که او در نماز صیحهای زد و به غش بر خود فرو افتاد پس دربارهٔ آن سؤال شد، پس فرمود: این آیه را تکرار کردم تا آنکه از گویندهاش شنیدم پس جسم من برای معاینهٔ قدرت او ثابت (بر جای) نماند}
- ترجمه سلطانیجز این نیست که کسانی که وقتی که به آن متذکّر میشوند به سجده فرو میافتند به آیات ما ایمان میآورند، و با حمد پروردگارشان تسبیح میکنند و آنان استکبار (سرکشی) نمیورزند
- ترجمه راستینتنها کسانی به آیات ما ایمان میآورند که چون متذکّر آیات ما شوند به سجده رخ بر خاک نهند و تسبیح و تنزیه و ستایش پروردگار کنند و ابدا به کبر و نخوت سر از فرمان حق نکشند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
پهلوهایشان از بسترها جدا میشود پروردگارشان را به خوف (بیم) و به طمع (امید) میخوانند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانیپهلوهایشان از بسترها جدا میشود پروردگارشان را به خوف (بیم) و به طمع (امید) میخوانند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستین(شبها) پهلو از بستر خواب تهی کنند و با بیم و امید (و ناله اشتیاق در نماز شب) خدای خود را بخوانند و آنچه روزی آنها کردهایم (به مسکینان) انفاق کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
پس نفسی نمیداند که برای آنها به آنچه که عمل میکردهاند چه پنهان شدهای از روشنائی چشم به عنوان پاداش هست
- ترجمه سلطانیپس نفسی نمیداند که برای آنها به آنچه که عمل میکردهاند چه پنهان شدهای از روشنائی چشم به عنوان پاداش هست
- ترجمه راستینپس هیچ کس نمیداند که به پاداش نیکوکاریشان چه نعمت و لذّتهای بینهایت که روشنیبخش (دل و) دیده است در عالم غیب برایشان ذخیره شده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَّا يَسْتَوُونَ
آیا پس کسی که مؤمن میباشد مانند کسی است که فاسق باشد [البتّه که] متساوی نمیشوند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که مؤمن میباشد مانند کسی است که فاسق باشد (البتّه که) متساوی نمیشوند
- ترجمه راستینآیا آن کس که ایمان آورده (حالش در قیامت) مانند کسی است که کافر بوده؟هرگز یکسان نخواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
امّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس به (سبب) آنچه که عمل میکردهاند جنّتهایی دارند که جایگاهی پذیرا (آماده شده یا به عنوان منزل) برای آنان است
- ترجمه سلطانیامّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس به (سبب) آنچه که عمل میکردهاند جنّتهایی دارند که جایگاهی پذیرا برای آنان است
- ترجمه راستیناما آنان که (در دنیا) با ایمان و نیکو کار بودند به پاداش اعمال صالح منزلگاه پر نعمت در بهشت ابد یابند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ
و امّا کسانی که فسق کردهاند پس جایگاه آنان آتش است هرگاه بخواهند که از آن خارج شوند به آن بازگردانده میشوند {اهل جحیم مثل اهل دنیا از غمی که بر آنان مستولی میشود خروج از جحیم را میخواهند لکن چون ارادهٔ خروجشان از غم میباشد و آنها قائد (جلودار، پیشوا) شوق برای خروج ندارند خارج نمیشوند، بلکه به آن بازگردانده میشوند و اگر ارادهٔ خروجشان از شوق میبود البتّه در اسرع زمان خارج میشدند} و به آنها گفته میشود: عذاب آتشی که آن را تکذیب میکردید بچشید
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که فسق کردهاند پس جایگاه آنان آتش است هرگاه بخواهند که از آن خارج شوند به آن بازگردانده میشوند و به آنها گفته میشود: عذاب آتشی که آن را تکذیب میکردید بچشید
- ترجمه راستینو اما آنان که سر از طاعت حق کشیده و فاسق شدند منزلگاهشان در آتش دوزخ است و هر چه کوشند و خواهند که از آن آتش بیرون آیند باز (فرشتگان عذاب) بدان دوزخ برگردانندشان و گویند: عذاب آتشی را که (در دنیا) تکذیب میکردید اینک بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای