سورهٔ احزاب

محل نزول:   مدینه
تعداد کل آیات: ۷۳
نام‌های سوره:
أحزاب
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۲۱
سوره احزاب
حزب ۸۴

١ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

ای پیامبر از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن همانا خداوند [به مصالح مترتّبه بر آنچه که از آن نهی می‌‌کند] دانا و [در علم خود و صنع خود] حکیم [دقیق لطیف (باریک بین)] می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

ای پیامبر از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن همانا خداوند دانا و حکیم می‌باشد

- ترجمه راستین

ای پیغمبر (گرامی) همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا

و از آنچه که از پروردگارت به تو وحی می‌‌شود پیروی کن [نه آنچه که به تو می‌‌گویند] همانا خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید آگاه است

- ترجمه سلطانی

و از آنچه که از پروردگارت به تو وحی می‌شود پیروی کن همانا خداوند به آنچه که عمل می‌کنید آگاه است

- ترجمه راستین

و تنها از آنچه به تو از جانب خدایت وحی می‌شود پیروی کن (و بدان و به امت بگو) که خدا به هر چه می‌کنید کاملا آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا

و بر خداوند توکّل کن [نه بر آنچه که می‌‌گویند] و خداوند به عنوان وکیل [بر امور تو] کافی است [پس امورت را بنابر مشورت غیر خود اتکال (کار خود را به کسی واگذاشتن و به او اعتماد کردن، توکل کردن) مکن]

- ترجمه سلطانی

و بر خداوند توکّل کن و خداوند به عنوان وکیل کافی است

- ترجمه راستین

و در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُـولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ

خداوند برای شخصی در جوف (درون سینهٔ) او دو قلب قرار نداده [که با این خداوند را دوست بدارد و تبعیّت کند و با آن کافر را دوست بدارد و تبعیّت کند]، و ازواج شما که آنها را ظهار می‌‌کنید را مادران شما قرار نداده {عرب می‌‌پنداشت که کسی که به زوجه‌‌اش بگوید: تو برای من مانند ظَهْر (پشت) مادرم هستی زوجۀ او در حرمت مُواقَعَه (جماع کردن) مانند مادرش می‌‌گردد} و پسر‌‌خوانده‌‌هایتان را پسران شما قرار نداده، آن گفتار شما با دهان‌‌های شما است [بدون اعتقاد داشتن شما به آن و بدون داشتن حقیقت در واقع، پس برای این گفتار در ترتّب احکام شرعیّه تأثیری نیست] و خداوند حقّ (ثابت) را می‌‌گوید [که در نفس‌‌الامر حقیقت دارد و می‌‌سزد که اعتقاد شود] و او [نه غیر او] به راه [راست به سوی حقّ] هدایت می‌‌نماید

- ترجمه سلطانی

خداوند برای شخصی در جوف (درون سینهٔ) او دو قلب قرار نداده، و ازواج شما که آنها را ظهار می‌کنید را مادران شما قرار نداده و پسر‌خوانده‌هایتان را پسران شما قرار نداده، آن گفتار شما با دهان‌های شما است و خداوند حقّ را می‌گوید و او به راه (راست) هدایت می‌نماید

- ترجمه راستین

خدا در درون یک مرد دو قلب (و دو مبدأ ادراک و اراده) قرار نداده و نیز زنانتان را که مادر بخوانید مادر شما و پسر دیگری را که فرزند بخوانید پسر شما قرار نداده، این گفتار شما زبانی و غیر واقع است، و خدا سخن به حقّ می‌گوید و اوست که (شما را) به راه حقیقت راهنمایی می‌کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

آنها را بر [نام] پدرانشان بخوانید [نه غیر پدران آنها، و اگرچه دیگران آنان را فرزندان خود خوانند] که آن [بدون شوب ظلم و تجاوز از حقّ] نزد خداوند دادگرانه‌‌تر (عادلانه‌‌تر) است پس اگر پدران آنان را نمی‌‌شناسید پس [آنان] برادران شما در دین هستند [و آنان را به عنوان برادر بخوانید] و دوستان شما هستند [و آنها را به عنوان دوست بخوانید] و در آنچه که آن را [در خواندن آنها به نام غیر پدرانشان قبل از نهی یا بعد از نهی با فراموشی از نهی یا با سبق (پیشی گرفتن) زبان] خطاء کرده‌‌اید بر شما گناهی نیست و لکن در آنچه که قلب‌‌های شما تعمّد (قصد) کرده [گناه هست] و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان می‌‌باشد [که خطاء کننده و متعمّد را بعد از توبه می‌‌آمرزد و به عنوان تفضّل از خود بر او رحم می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

آنها را بر (نام) پدرانشان بخوانید که آن نزد خداوند دادگرانه‌تر است پس اگر پدران آنان را نمی‌شناسید پس (آنان) برادران شما در دین و دوستان شما هستند و در آنچه که آن را خطاء کرده‌اید بر شما گناهی نیست و لکن در آنچه که قلب‌های شما تعمّد (قصد) کرده (گناه هست) و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان می‌باشد

- ترجمه راستین

شما پسر خوانده‌ها را به پدرانشان نسبت دهید که این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است و اگر پدرانشان را نشناسید (باز فرزند و ارث‌بر شما نیستند بلکه) در دین برادران و یاران شما هستند، و در کار ناشایسته‌ای که به خطا کنید بر شما گناهی نیست لیکن آن کار زشتی که به عمد و با اراده قلبی می‌کنید بر آن گناه مؤاخذه می‌شوید، و (اگر از این هم پشیمان شوید و توبه کنید باز) خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا

پیامبر به مؤمنین سزاوارتر از خود آنها است و ازواج او مادران آنها هستند و در کتاب خداوند دارندگان ارحام (خویشاوندان جسمانی) همان مؤمنین و مهاجرین بعضی از آنها [در آن] از بعضی دیگر [از اقرباء (نزدیکان) روحانی] سزاوارترند مگر اینکه [بخواهید] به اولیاء (دوستان) خود نیکی کنید [یعنی مگر در فَعْلَۀ (کردار) معروف (نیک) شما به اولیاء خود در دین، یا یعنی لکن فعلۀ معروف شما به اولیاء خود به عنوان حسن (نیکو) باشد] {مراد از «فعلۀ معروف»، وصیّت و اوصیاء قرار دادن اولیاء است، یا وصیّت به چیزی برای اولیاء است} آن در کتاب مسطور (نوشته شده) می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

پیامبر به مؤمنین سزاوارتر از خود آنها است و ازواج او مادران آنها هستند و در کتاب خداوند دارندگان ارحام (خویشاوندان) همان مؤمنین و مهاجرین بعضی از آنها از بعضی دیگر سزاوارترند مگر اینکه (بخواهید) به اولیاء (دوستان) خود نیکی کنید آن در کتاب مسطور (نوشته شده) می‌باشد

- ترجمه راستین

پیغمبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها (یعنی مؤمنان باید حکم و اراده او را مقدم بر اراده خود بدارند و از جان و مال در اطاعتش مضایقه نکنند) و زنان او (در اطاعت و عطوفت و حرمت نکاح، به حکم) مادران مؤمنان هستند و خویشاوندان نسبی شخص (در حکم ارث) بعضی بر بعضی دیگر در کتاب خدا مقدمند از انصار و مهاجرین (که با هم عهد برادری بسته‌اند) مگر آنکه به نیکی و احسان بر دوستان خود (از مهاجر و انصار) وصیتی کنید که این (تقدم وصیت بر ارث خویشان) هم در کتاب حق مسطور گردیده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۱
سوره احزاب
حزب ۸۴

٧ وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا

و آنوقت که [با بیعت کردن یا در عالم ذرّ با اخذ میثاق از آنها به انفس خود] از پیامبران پیمانشان را گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی محکم گرفتیم

- ترجمه سلطانی

و آنوقت که از پیامبران پیمانشان را گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی محکم گرفتیم

- ترجمه راستین

و (یادآر) آن گاه که ما از پیغمبران عهد و میثاق گرفتیم و هم از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم از همه پیمان محکم گرفتیم (که با هر مشقّت و زحمتی است رسالت خدا را به خلق ابلاغ کنند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ لِّيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا

تا [خداوند یا سائل (سؤال کننده)] از صادقان از [کیفیّت و مقدار] صدق آنها سؤال کند [تا بحسب آن دو به آنها جزاء دهد] و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است

- ترجمه سلطانی

تا از صادقان از صدق آنها سؤال کند و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است

- ترجمه راستین

تا راستگویان عالم (یعنی انبیاء و مؤمنان امت) را از حقیقت و صدق ایمانشان باز پرسد (و آنها را پاداش کامل تبلیغ رسالت و عمل صالح دهد) و اهل کفر را (به کیفر تکذیب رسل) عذابی سخت دردناک مهیا کرده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید نعمت خداوند بر شما را در آنوقت که لشکریان [یعنی آن احزاب (گروه‌‌ها)، ابا سفیان احزابی از اعراب قریش و قبایلی که حول مکّه بودند و بنی غطفان از نجد و بنی قریظه و بنی نضیر از حول مدینه را جمع کرد] به شما هجوم آوردند به یاد آورید که بر آنها بادی (گرد و خاکی شدید) و لشکریانی [از ملائکه] که آنها را نمی‌‌دیدید فرستادیم [به حیثی که خیمه و نه آتش برای آنها باقی نماند، و سرمای شدید به حیثی که از سرمای آن تمالک (خویشتنداری) نمی‌‌کردند] و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کردید [از حفر خندق و خروج از مدینه و تجبین (ترساندن) بعضی بعضی دیگر را و ارادهٔ بعضی بر فرار] بینا بود

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید نعمت خداوند بر شما را در آنوقت که لشکریان به شما هجوم آوردند به یاد آورید که بر آنها بادی (گرد و خاکی شدید) و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید فرستادیم و خداوند به آنچه که عمل می‌کردید بینا بود

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، به یاد آرید نعمتی را که خدا به شما عطا کرد وقتی که لشکر بسیاری (از کافران) بر شما حمله‌ور شدند، پس ما بادی تند و سپاهی بسیار (از فرشتگان) که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ إِذْ جَاءُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا

آنوقت که از بالای شما [یعنی جانب مشرق و شمال مدینه] و از پایین شما [از جانب مغرب و جنوب] نزد شما آمدند و آنوقت که چشم‌‌ها [از شدّت خوف و دهشت برای کثرت دشمنان] زاغ (کبود) [منحرف و حیران] شده بود و قلب‌‌ها به حنجره‌‌ها رسیده بود و با گمان‌‌هایی [متخالف چون ظنّ دروغ گفتن محمّد (ص)، و ظنّ تکذیب خداوند محمّد (ص) را و ظنّ استیصال، و ظنّ غارت مدینه، و ظنّ صدق محمّد (ص) و اطمینان به خداوند و نصرت از خداوند و غلبه بر دشمنان و شکست آنها] به خداوند گمان می‌‌بردید

- ترجمه سلطانی

آنوقت که از بالای شما و از پایین شما نزد شما آمدند و آنوقت که چشم‌ها زاغ (کبود) شده بود و قلب‌ها به حنجره‌ها رسیده بود و با گمان‌هایی (متخالف) به خداوند گمان می‌بردید

- ترجمه راستین

(یاد آرید) وقتی که (در جنگ احزاب) لشکر کفار از بالا و زیر بر شما حمله‌ور شدند و آن‌گاه که چشمها حیران شد و جانها به گلو رسید و به وعده خدا گمانهای مختلف بردید (مؤمنان حقیقی به وعده حق و فتح اسلام خوش گمان و دیگران بدگمان و ترسان بودند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)