سورهٔ فاطر

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۴۵
نام‌های سوره:
فاطر، ملائکه
نمایش آیات ۱ الی ۴۵
(نمایش صفحه به صفحه آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

ستایش برای خداوند خالق (آفرینندهٔ) آسمان‌‌ها و زمین، جاعل (قرار دهندهٔ) ملائکهٔ فرستاده شدهٔ [به پیامبرانش و به اوصیای آنها با وحی و الهام و تحدیث (سخن گفتن) و رؤیای صادقه، و به صالحان از بندگانش با الهام و تحدیث و رؤیا، و به جمیع خلقش با الهام و رؤیا و اصلاح امور آنها و جبران نقائصشان و اخراج نفوس آنها از قوا به فعلیّات] بالدار [بحسب عوالمی که در آنها سیر می‌‌کنند و برای اصلاح امور آنها با آن پرواز می‌‌کنند] دو و سه و چهار [بحسب عوالم ملک و ملکوت و جبروت] است و آنچه [از کثرت عدد آنها یا کثرت بال‌‌های آنها] که می‌‌خواهد در این آفرینش می‌‌افزاید همانا خداوند بر هر چیزی [از زیادت در عدد و جمال و بال‌‌ها و اخلاق] بسیار توانا است {رسول ملک را در خواب می‌‌بیند و کلامش را می‌‌شنود و او را در بیداری معاینه می‌‌دارد، و نبیّ در خواب می‌‌بیند و در بیداری معاینه نمی‌‌کند و لکن صدا را می‌‌شنود، و محدّث در خواب نمی‌‌بیند و معاینه نمی‌‌کند و (حال آنکه) صدایش را می‌‌شنود}

- ترجمه سلطانی

ستایش برای خداوند خالق (آفرینندهٔ) آسمان‌ها و زمین، جاعل (قرار دهندهٔ) ملائکهٔ فرستاده شدهٔ بالدار (بحسب عوالمی که در آنها سیر می‌کنند) دو و سه و چهار (بحسب عوالم ملک و ملکوت و جبروت) است و آنچه که می‌خواهد در این آفرینش می‌افزاید همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است

- ترجمه راستین

سپاس خدای راست که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان (پیمبران خود) گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر (قدرت) قرار داد، هر چه بخواهد در آفرینش می‌افزاید که خدا بر (بعث و ایجاد) هر چیز قادر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ مَّا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

آنچه را که خداوند برای مردم از رحمت بگشاید پس بازدارنده‌‌ای بر آن نیست و آنچه که باز داشته شود {یعنی عدم وصول رحمت به بعضی از قوابل (قابل‌‌ها) جز از قِبل آنها نیست نه از قِبل خداوند} پس بعد از او هیچ فرستنده‌‌ای برای آن نیست و او چیره است [که احدی بر منازعت با او قدرت ندارد] و حکیم است [که آنچه که انجام می‌‌دهد را انجام نمی‌‌دهد مگر با ملاحظهٔ غایات عدیدهٔ دقیقه‌‌ای که درک آنها جز برای او و جز با اتقان در صنع ممکن نمی‌‌شود به حیثی که عقول عقلاء از ادراک کیفیّت آن عاجز می‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

آنچه را که خداوند برای مردم از رحمت بگشاید پس بازدارنده‌ای بر آن نیست و آنچه که باز داشته شود پس بعد از او هیچ فرستنده‌ای برای آن نیست و او چیره و حکیم است

- ترجمه راستین

دری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید هیچ کس نتواند بست و آن در که او ببندد هیچ کس جز او نتواند گشود، و اوست خدای بی‌همتای با حکمت و اقتدار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ

ای مردم نعمت خداوند را بر خود به یاد آورید آیا خالقی غیر از خداوند هست که [با تهیّهٔ اسباب آسمانی] از آسمان و [با تهیّهٔ اسباب زمینی از] زمین [یا از آسمان با رزق انسانی و از زمین با رزق حیوانی و نباتی] به شما روزی دهد خدایی جز او نیست پس به کجا منحرف می‌‌شوید [یعنی از او روی می‌‌گردانید]

- ترجمه سلطانی

ای مردم نعمت خداوند را بر خود به یاد آورید آیا خالقی غیر از خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد خدایی جز او نیست پس به کجا منحرف می‌شوید

- ترجمه راستین

ای مردم، متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرمود، آیا جز خدا آفریننده‌ای هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟هرگز جز آن خدای یکتا خدایی نیست، پس این مشرکان چگونه شما را (از درگاه حق رو به بتان باطل) می‌گردانند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۲
سوره فاطر
حزب ۸۷

٤ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

و اگر تو را تکذیب می‌‌کنند [محزون مشو] پس رسولانی قبل از تو [نیز] تکذیب شده‌‌اند و امور فقط به خداوند باز می‌‌گردد {یعنی تو و تکذیب کنندگان تو به او منتهی می‌‌شوید و هر کدام بحسب خود جزاء داده می‌‌شود، یا بعد از نظر دقیق امور به خداوند باز می‌‌گردد، و تکذیب آنان به او باز می‌‌گردد به معنی اینکه تکذیب آنان جز به امری تکوینی و ترخیصی از خداوند برای مصلحت عائده به تو و به امّت تو نیست پس برای آن ضیق (دلتنگ) مشو}

- ترجمه سلطانی

و اگر تو را تکذیب می‌کنند (محزون مشو) پس رسولانی قبل از تو (نیز) تکذیب شده‌اند و امور فقط به خداوند باز میگردد

- ترجمه راستین

(ای رسول ما غمین مباش) اگر تو را این امت (نادان) تکذیب کنند پیمبران پیش از تو را نیز (امتهاشان) تکذیب کردند و بازگشت امور خلق به سوی خداست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ

ای مردم همانا وعدهٔ خداوند [به ثواب و عقاب] حقّ است (خلافی در آن نیست) پس زندگانی دنیا نباید شما را مغرور سازد [که از وعدۀ خداوند غفلت ورزید و بر آن عمل نکنید] و غرور (شیطان) نباید شما را به [مغفرت] خداوند مغرور کند [که بعداً توبه می‌‌کنیم]

- ترجمه سلطانی

ای مردم همانا وعدهٔ خداوند حقّ است پس زندگانی دنیا نباید شما را مغرور سازد و غرور (شیطان) نباید شما را به (مغفرت) خداوند مغرور کند (که بعداً توبه می‌کنیم)

- ترجمه راستین

ای مردم، البته وعده (قیامت در کتاب) خدا حق است پس مبادا که زندگانی دنیا (ی فانی) شما را مغرور سازد و مبادا شیطان فریبنده (از قهر و انتقام حق) به (عفو) خدا مغرورتان گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ

همانا شیطان برای شما دشمن است پس شما او را دشمن بگیرید [و او را در آنچه که شما را به آن امر می‌‌کند موافقت نکنید و از او برحذر باشید] جز این نیست که حزبش را دعوت می‌‌کند تا از یاران شعله‌‌ها (آتش) باشند

- ترجمه سلطانی

همانا شیطان برای شما دشمن است پس شما او را دشمن بگیرید جز این نیست که حزبش را دعوت می‌کند تا از یاران شعله‌ها (آتش) باشند

- ترجمه راستین

شیطان سخت شما را دشمن است شما هم او را دشمن دارید، او حزب و سپاهش را فرا می‌خواند تا همه (مانند او) اهل دوزخ باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ

کسانی که کفر ورزیده‌‌اند عذابی سخت دارند و کسانی که [با کفر ورزیدن به او (شیطان) و بیعت با ولیّ امر او با بیعت خاصّه یا عامّه] ایمان آوردند و [با بیعت خاصّه] به صالحات عمل کردند {اگر مراد از ایمان بیعت اسلامیّه باشد یا با عمل کردن به شروط مأخوذ بر آن در بیعت او اگر مراد از ایمان بیعت خاصّه باشد} آنها آمرزش و پاداشی بزرگ دارند

- ترجمه سلطانی

کسانی که کفر ورزیده‌اند عذابی سخت دارند و کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح کردند آنها آمرزش و پاداشی بزرگ دارند

- ترجمه راستین

آنان که به خدا کافر شدند کیفر آنها عذاب سخت دوزخ است و آنان که ایمان آوردند و نیکوکار گردیدند پاداش آنها مغفرت (خدا) و اجر بزرگ (بهشت ابد) خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ

آیا پس کسی که [از شیطان پیروی کرده و قبح عملش را ندیده مانند کسی است که از ولی امرش تبعیت نموده و قبایح اعمالش و نقایص آنها را دیده است؟ کسی که] بدی عملش برای او زینت داده شده پس آن را حُسن می‌‌بیند [چه رسد به رؤیت قبح خود] زیرا خداوند کسی که بخواهد [از طریق مستوی که همان عدم رؤیت حُسن عمل منسوب به نفس است] را گمراه می‌‌کند و کسی که بخواهد را [به طریق مستقیم] هدایت می‌‌کند [که آن رؤیت نقص و قبح از عمل منسوب به نفس است، باشد هر چه که باشد، وقتی که امر چنین می‌‌باشد] پس نفست را با حسرت [خوردن] بر آنان مَبَر [و خودت را بر تتابع (پی در پی بودن) حسرات به خاطر اتّباع آنها بر شیطان هلاک نکن] همانا خداوند به آنچه که می‌‌کنند دانا است

- ترجمه سلطانی

آیا پس کسی که بدی عملش برای او زینت داده شده پس آن را حُسن می‌بیند (مانند کسی است که از ولی امرش تبعیت نموده) زیرا خداوند کسی که بخواهد را گمراه می‌کند و کسی که بخواهد را هدایت می‌کند پس نفست را با حسرت (خوردن) بر آنان مَبَر (هلاک نکن) همانا خداوند به آنچه که می‌کنند دانا است

- ترجمه راستین

آیا آن کس که کردار زشتش به چشم زیبا جلوه داده شده و (از خود پسندی) آن را نیکو بیند (مانند مرد حقیقت بین و نیکو کردار است) ؟پس خدا هر که را خواهد به گمراهی واگذارد و هر که را خواهد هدایت فرماید. پس مباد نفس شریفت بر این مردم به غم و حسرت افتد، که خدا به هر چه اینان کنند کاملا آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ

و خداوند کسی است که بادها را می‌‌فرستد و ابر را حرکت می‌‌دهد پس آن را به شهر مرده‌‌ای [مستعدّ برای احیاء (زنده شدن)] راندیم پس زمین [آن شهر] را بعد از مرگ آن [از نبات (گیاه) و از اخضرار (سبز کردن) درختان، با نبات و اخضرار اشجار] با آن زنده کردیم زنده شدن [از قبور (قبرها) نفوس شما و غلاف ابدان شما و از قبور برازخ شما نیز] چنین است {زیرا قوا و استعدادات در ابدان و نفوس مثل حبوب (دانه‌‌ها) و عروق (ریشه‌‌ها) در اراضی مکمون شده هستند و خروج آنها از قوّه به فعلیّت با باریدن رحمت الهیّه است، مانند خروج حبوب و عروق به گیاه و درختان و برگ‌‌ها با بارش ابر}

- ترجمه سلطانی

و خداوند کسی است که بادها را می‌فرستد و ابر را حرکت می‌دهد پس آن را به شهر مرده‌ای راندیم پس زمین را بعد از مرگ آن با آن زنده کردیم زنده شدن (از قبور) (نیز) چنین است

- ترجمه راستین

و خداست آن که بادها را بفرستد که ابرها را بر می‌انگیزد و آن ابر را ما به شهر و دیار مرده برانیم و به بارانش زمین را پس از مرگ (خزان) زنده گردانیم. حشر و نشر مردگان هم (به قیامت) همین گونه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ

کسی که عزّت خواسته باشد پس [عزّت را جز نزد خداوند یافت نمی‌‌کند و] عزّت جمیعاً برای خداوند است سخن پاک به سوی او بالا می‌‌رود [و کلمات طیّب شما و اقوال صالح از اذکار عالی و اقوال شما برای اصلاح ذات البین و نصیحت بر بندگان و امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم علوم و هدایت خلق به طریق و غیر آن از اقوال به او می‌‌رسد] و عمل صالح او را بالا می‌‌برد [پس گفتاری نیک بگویید و به عمل صالح عمل کنید تا عزیز شوید] و کسانی که بدی‌‌ها را نیرنگ می‌‌کنند [مانند قریش و مکر آنها در دار النَّدوه، یا مانند منافقین امّت و مکرشان در دفع خلافت علیّ (ع)، و برای هر کسی است که بدی را نسبت به بندگان یا به قوای نفس خود یا اهل مملکتش مکر می‌‌کند] {زیرا هر کس که پروردگارش را عصیان می‌‌کند پس او در ارتکاب معصیت خود برای اخفای نفس قبح فعلش بر او و اظهار حسنه بودن آن نزد او مکر می‌‌کند} [بالفعل] عذابی شدید دارند [لکن او آن را مثل صاحب خدر (بی‌‌هوشی) که احساس نمی‌‌کند که آتش عضو او را می‌‌سوزاند است و حال آنکه آن را احساس نمی‌‌کند] و مکر آنان همان است که [آنها را] نابود (هلاک، فاسد) می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

کسی که عزّت خواسته باشد پس (بداند که) عزّت جمیعاً برای خداوند است سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و عمل صالح او را بالا می‌برد (پس عزیز می‌کنند) و کسانی که بدی‌ها را نیرنگ می‌کنند عذابی شدید دارند و مکر آنان همان است که (آنها را) نابود (هلاک) می‌کند

- ترجمه راستین

هر که طالب عزت است (بداند که همانا در ملک وجود) تمام عزت خاص خدا (و خداپرستان) است. کلمه نیکو (ی توحید و روح پاک آسمانی) به سوی خدا بالا رود و عمل نیک خالص آن را بالا برد. و بر آنان که به مکر و تزویر اعمال بد کنند عذاب سخت خواهد بود و فکر و مکرشان به کلی نابود خواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ

و خداوند شما را از خاک سپس از نطفه‌‌ای خلق کرد سپس شما را [با ذکورت و انوثت یا شما را اصنافی از مذکّر و مؤنّث، و سفید و سیاه، دمیم (بی‌‌ریخت) و زیبا، و شقی و سعید] ازواجی (گونه‌‌هایی) قرار داد، و مؤنّثی [از شما یا از مطلق حیوان] باردار نمی‌‌شود و [جنینش را] وضع [حمل] نمی‌‌کند مگر به علم او [و از او چیزی غایب نمی‌‌شود پس چگونه مکر آنان یا عمل مؤمنین از او غایب شود] و سالخورده‌‌ای عمر طولانی نمی‌‌کند و از عمر او کاسته نمی‌‌شود مگر آنکه در کتاب هست همانا آن بر خداوند آسان است

- ترجمه سلطانی

و خداوند شما را از خاک سپس از نطفه‌ای خلق کرد سپس شما را ازواجی (گونه‌هایی) قرار داد و مؤنّثی باردار نمی‌شود و وضع (حمل) نمیکند مگر به علم او و سالخورده‌ای عمر طولانی نمی‌کند و از عمر او کاسته نمی‌شود مگر آنکه در کتاب هست همانا آن بر خداوند آسان است

- ترجمه راستین

و خدا شما (نوع بشر) را (نخست مردی) از خاک بیافرید و سپس از نطفه (آن مرد دیگری را) خلق کرد و بعد از آن شما را جفت (مرد و زن) قرار داد، و هیچ زنی بار نگیرد و نزاید جز به علم و اراده او، و کسی عمر طولانی نکند یا از عمرش کاسته نشود جز آنکه همه در کتاب (علم ازلی حق) ثبت است و این (ضبط اعمار و آجال خلق) بر خدا بسیار آسان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۲
سوره فاطر
حزب ۸۷

١٢ وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

و دو دریا متساوی نمی‌‌شوند، این شیرین و مطبوع و نوشیدنش گوارا، و این شور و تلخ است و از هر کدام گوشت تازه می‌‌خورید و زینتی استخراج می‌‌کنید که آن را می‌‌پوشید و کشتی‌‌ها را در آن شکافنده [آب] می‌‌بینی تا [با تجارات رابحه (سودآور)] از فضل او بر گیرید و با ترقّب به اینکه [این نعمت که خداوند تعالی آن را در کشتی و دو دریا ودیعت کرده است را] شکر کنید

- ترجمه سلطانی

و دو دریا متساوی نمی‌شوند، این شیرین و مطبوع و نوشیدنش گوارا، و این شور و تلخ است و از هر کدام گوشت تازه می‌خورید و زینتی استخراج می‌کنید که آن را می‌پوشید و کشتی‌ها را در آن شکافنده می‌بینی تا از فضل او بر گیرید و با ترقّب به اینکه شکر کنید

- ترجمه راستین

و هرگز آن دو دریا که آب این یک شیرین و گوارا و آن دگر شور و تلخ است یکسان نیستند، با وجود این شما از هر دو، گوشت تازه تناول می‌کنید و زیورها (چون لؤلؤ و مرجان) از آن استخراج کرده که در پوشیده و زیب و زیور تن می‌سازید، و در آن کشتیها روان بینی تا از فضل خدا (کسب و تجارت کرده و روزی) طلبید و باشد که شکر گزار (نعمتش) گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ

شب را در روز داخل می‌‌کند و روز را در شب داخل می‌‌کند و خورشید و ماه را مسخّر نمود که همگی بر موقع معیّن جریان می‌‌یابند آن [موصوف به این اوصاف] الله پروردگار شما است، ملک تنها از آن او است و کسانی را که به جای [یعنی بدون اذن] او می‌‌خوانید [مانند کسانی که مقابل ولیّ امر خوانده می‌‌شوند یا در حالی که آنان بعضاً از غیر او هستند برای هر معبودی سوای او، و او تعالی در اشراک او اذن نداده] پوست (جلد نازک) [بر پشت] هستهٔ خرمایی را مالک نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

شب را در روز داخل می‌کند و روز را در شب داخل می‌کند و خورشید و ماه را مسخّر نمود که همگی بر موقع معیّن جریان می‌یابند آن (موصوف به این اوصاف) الله پروردگار شما است، ملک تنها از آن او است و کسانی را که به جای (بدون اذن) او میخوانید پوست هستهٔ خرمایی را مالک نمی‌شوند

- ترجمه راستین

خداست که شب را درون پرده روز پنهان سازد و روز را درون پرده شب، و خورشید و ماه را مسخّر کرده که هر یک به مقدار معیّن و مدار خاصی می‌گردند، اوست خدای آفریننده و پروردگار شما، که همه ملک هستی از اوست، و به غیر او معبودانی که به خدایی می‌خوانید در جهان دارای پوست هسته خرمایی نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ

اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمی‌‌شنوند و اگر بشنوند بر شما استجابت نمی‌‌کنند و در روزِ قیامت به شرک ورزیدن شما [به خودشان] کفر می‌‌ورزند و مثل [آن خدای] آگاه [علی الاطلاق هیچکس] به تو خبر نمی‌‌دهد [و او خبیر مجملهٔ (آرایشگر، خلاصه) امور است و او الله تعالی است]

- ترجمه سلطانی

اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر بشنوند بر شما استجابت نمی‌کنند و در روزِ قیامت به شرک ورزیدن شما (به خودشان) کفر میورزند و مثل (آن خدای) آگاه (علی الاطلاق هیچکس) به تو خبر نمی‌دهد

- ترجمه راستین

اگر آنها را بخوانید (چون جمادند) نشنوند و اگر بشنوند (مانند عیسی و عزیر و فرشتگان و فراعنه چون بنده‌اند بی‌اذن خدا) به شما جواب ندهند و روز قیامت از این که آنان را شریک خدا دانستید (و به پرستش آنها پرداختید) بیزاری جویند. و (ای رسول و ای امّت) هیچ کس مانند (خدای) دانا تو را (به حقیقت) آگاه نگرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ يَاأَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

ای مردم شما نسبت به خداوند درویش هستید و خداوند اوست که غنی و ستوده است

- ترجمه سلطانی

ای مردم شما نسبت به خداوند درویش هستید و خداوند اوست که غنی و ستوده است

- ترجمه راستین

ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بی‌نیاز و غنیّ بالذّات و ستوده صفات است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ

اگر بخواهد شما را می‌‌برد و خلق جدیدی می‌‌آورد

- ترجمه سلطانی

اگر بخواهد شما را می‌برد و خلق جدیدی می‌آورد

- ترجمه راستین

اگر بخواهد همه شما را به دیار عدم فرستد و خلقی از نو به عرصه وجود آرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ

و آن بر خداوند سخت (دشوار) نیست

- ترجمه سلطانی

و آن بر خداوند سخت (دشوار) نیست

- ترجمه راستین

و هیچ این کار بر خدا دشوار نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ

و [نفس قابله] بارکشی بار دیگری را بار نمی‌‌کشد و اگر [نفس] گرانباری به حِمل [آنچه که حَمل می‌‌شود] آن فرا بخواند [یعنی اگر بخواند هر آنچه را که ممکن می‌‌شود که فرا خوانده شود] چیزی را از آن حَمل نمی‌‌کند و اگرچه [مدعو] خویشاوند باشد [که به فطرت قرابتش بر او مهربان است] جز این نیست که تو انذار می‌‌کنی کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌‌ترسند و نماز [فطری که آن «حَبْلٍ مِنَ اللَّهِ» (ریسمانی از خدا) است که همان ولایت تکوینی است] را اقامهٔ می‌‌کنند، و کسی که زکات می‌‌دهد (تزکیه می‌‌کند) جز این نیست که به سود خودش پاک می‌‌شود و بازگشت (سرانجام) به سوی خداوند است [و به آنان بر اقامۀ صلات و ایتاء زکات پاداش می‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

و بارکشی بار دیگری را بار نمی‌کشد و اگر گرانباری به حِمل (آنچه که حَمل می‌شود) آن فرا بخواند چیزی را از آن حَمل نمی‌کند و اگرچه خویشاوند باشد جز این نیست که تو انذار می‌کنی کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌ترسند و اقامهٔ نماز (فطری) می‌کنند، و کسی که زکات می‌دهد (تزکیه می‌کند) جز این نیست که به سود خودش پاک می‌شود و بازگشت (سرانجام) به سوی خداوند است

- ترجمه راستین

و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد و آن که بارش سنگین است اگر دیگری را هر چند خویش (و پدر و فرزند هم) باشد کمک بر سبکباری خود طلبد ابدا باری از دوشش برداشته نشود. و تو تنها آنان را که در خلوت و پنهانی از خدای خود می‌ترسند و نماز به پا می‌دارند توانی خدا ترس و پرهیزگار گردانی. و هر کس خود را (از کفر و گناه و اخلاق زشت) پاک و منزه ساخت سود و سعادتش بر خود اوست و بازگشت همه به سوی خداست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۲
سوره فاطر
حزب ۸۸

١٩ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ

و [در تمیز اشیاء، و در تمیز حسن و قبیح و ضارّ (زیان‌‌آور) و نافع (سودآور)] کور و بینا متساوی نمی‌‌شوند [تا آنکه کسانی که از پروردگارشان خشیت نمی‌‌دارند با کسانی که در انذار خشیت می‌‌دارند متساوى شوند]

- ترجمه سلطانی

و کور و بینا متساوی نمی‌شوند

- ترجمه راستین

و هرگز (کافر تاریک جان) کور و (مؤمن روشن روان) بینا یکسان نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ

و نه تاریکی و نه نور [تا آنکه کسانی که قلوبشان به نور علم مستنیر (نور گرفتن) می‌‌شود و به آن از پروردگارشان خشیت می‌‌دارند با غیر آنها متساوى شوند]

- ترجمه سلطانی

و نه تاریکی و نه نور

- ترجمه راستین

و هیچ ظلمت با نور مساوی نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ

و نه سایه و نه گرما

- ترجمه سلطانی

و نه سایه و نه گرما

- ترجمه راستین

و هرگز آفتاب و سایه هم رتبه نباشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ

و زندگان و نه مردگان متساوی نمی‌‌شوند، همانا خداوند به کسی که بخواهد می‌‌شنواند و تو به کسانی که در قبرها هستند [یا در قبور نفوس حیوانی خود و ابدان طبیعیشان منغمر (فرورفته) می‌‌باشند] شنواننده نیستی

- ترجمه سلطانی

و زندگان و نه مردگان متساوی نمی‌شوند، همانا خداوند به کسی که بخواهد میشنواند و تو به کسانی که در قبرها هستند شنواننده نیستی

- ترجمه راستین

و ابدا زندگان (علم و ایمان) با مردگان (جهل و عصیان) برابر نیستند. (ای رسول بدان که) خدا هر که را بخواهد شنوا (ی کلام حق) سازد و اما تو آن کس را که در گورستان (کفر و جهالت و شهوت پرستی) فرو رفته هرگز شنوا نتوانی کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ

همانا تو جز انذار کننده (بیم دهنده) نیستی [چه بشنوند یا نشنوند]

- ترجمه سلطانی

همانا تو جز انذار کننده نیستی

- ترجمه راستین

تو جز آنکه (خلق را از کیفر اعمال بد) بترسانی به کاری مأمور نیستی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ

همانا ما تو را به حقّ [یعنی به ولایت] به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده [برای مؤمن و کافر] فرستادیم و هیچ امّتی نیست مگر آنکه در آن بیم دهنده‌‌ای خالی کرده (قبلاً بوده یا خلوت کرده) است

- ترجمه سلطانی

همانا ما تو را به حقّ به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده فرستادیم و هیچ امّتی نیست مگر آنکه در آن بیم دهنده‌ای خالی کرده (قبلاً بوده یا خلوت کرده) است

- ترجمه راستین

ما تو را به حق و راستی به سوی خلق فرستادیم تا (خوبان را به بهشت باد) بشارت دهی و (بدان را از قهر حق) بترسانی، و هیچ امتی نبوده جز آنکه در میانشان ترساننده‌ای (و رهنمایی) بوده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ

و اگر تو را تکذیب کنند [محزون نشو زیرا این سنّت قدیمه است] که کسانی که قبل از اینها [بودند] رسولان آنها بیّنات (احکام نبوی) و زُبِر (احکام ولوی) و کتاب روشنی‌‌بخش را نزد آنها آوردند [ایشان] را تکذیب کردند

- ترجمه سلطانی

و اگر تو را تکذیب کنند (محزون نشو) که کسانی که قبل از اینها (بودند) رسولان آنها بیّنات (احکام نبوی) و زُبُر (احکام ولوی) و کتاب روشنی‌بخش را نزد آنها آوردند (ایشان) را تکذیب کردند

- ترجمه راستین

و اگر امت تو را تکذیب کردند پیشینیان هم پیغمبران خود را که با آیات و معجزات و کتب و حجّتهای روشن برای هدایتشان آمدند همه را تکذیب کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ

سپس آنان که [به رسولانشان] کفر ورزیدند [و آنها را تکذیب کردند] گرفته شدند پس [بنگر به عقوبت] انکار کننده که چگونه بود

- ترجمه سلطانی

سپس آنان که کفر ورزیدند گرفته شدند پس (بنگر به عقوبت) انکار کننده که چگونه بود

- ترجمه راستین

من هم از آن کافران مؤاخذه شدید کردم پس (بنگر که) قهر و عذاب من چگونه (و چه سخت) بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی نازل کرد و با آن میوه‌‌ها را به رنگ‌‌های مختلف آنها خارج کردیم و از کوه‌‌ها راه‌‌های سفید و سرخ با رنگ‌‌های مختلف آنها و سیاه‌‌های سیاه

- ترجمه سلطانی

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی نازل کرد و با آن میوه‌ها را به رنگ‌های مختلف آنها خارج کردیم و از کوه‌ها راه‌های سفید و سرخ با رنگ‌های مختلف آنها و سیاه‌های سیاه

- ترجمه راستین

آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود آورد، و به آن انواع میوه‌های گوناگون و رنگارنگ پدید آوردیم؟و (در زمین) از کوهها طرق زیاد و اصناف و رنگهای مختلف سفید و سرخ و سیاه هست (که خدا خلقت فرمود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ

و از مردم و جنبندگان و چهارپایان به این‌‌چنین به رنگ‌‌های مختلف آنها، جز این نیست که دانایان از بندگان او از خداوند خشیّت دارند {دلالات و انذارات برای کسی که خداوند در قلب او نور علم نینداخته نفع ندارد، و چون اغلب مردم از نور علم خالی می‌‌باشند این در آنان نفع نمی‌‌کند، و انسان مراتبی دارد و برای هر مرتبه‌‌ای از آن خوف و رجاء و نحوی از علم هست غیر آنچه که برای مرتبهٔ دیگر هست، و نخستین مراتب او مرتبهٔ نفس امّارهٔ او است، و در این مرتبه ادراکات او جز ظنون نامیده نمی‌‌شوند و ادراکاتش جز محصوره بر لوازم حیات دنیا نمی‌‌باشند زیرا مبلغش (محلّ رسیدنش) از علم آن است و خوف او و رجای او جز در آنچه که متعلّق به حیات دنیا می‌‌شود نمی‌‌باشد، و دوّمین مراتب او مرتبهٔ نفس لوّامهٔ او است و در این مرتبه ادراکات او از ظنون و علوم و ذوق و وجدان مخلوط می‌‌شوند برای اینکه او در این هنگام گاهی در شأن نفس امّاره ظاهر می‌‌شود و به احکام آن بر او حکم می‌‌شود، و گاهی در شأن نفس مطمئنّه ظاهر می‌‌شود که به احکام آن بر او حکم می‌‌شود، و سوّمین مراتب او مرتبهٔ نفس مطمئنّه است و در این مرتبه ادراکات او علوم و ذوق و وجدان می‌‌باشند، و خوف او از خداوند و از سخطات (خشم‌‌ها) او و فراق او می‌‌باشد و آن خوف خشیت نامیده می‌‌شود، برای اینکه خشیت حالت حاصله از امتزاج استشعار قهر و لطف و خوف و محبّت است، و تا انسان به آن مقام نرسیده هنوز برای او محبّت برای خداوند حاصل نشده و هنوز برای او خشیت از او حاصل نشده و خوف او وقتی که خوفی داشته باشد فقط خوف صرف از قهر او می‌‌باشد، و چهارمین مراتب او مرتبهٔ قلب او است و در این مرتبه ادراکات او شهودی و ذوقی و وجدانی می‌‌باشند و خوف او هیبت می‌‌باشد، زیرا مشاهده کننده خداوند را جز محیط به خودش نمی‌‌بیند و شأن محاط جز هیبت از محیط نیست و بعد از آن سطوت و سحق و محق می‌‌باشد} همانا خداوند چیره و بسیار آمرزنده است

- ترجمه سلطانی

و از مردم و جنبندگان و چهارپایان به این‌چنین به رنگ‌های مختلف آنها، جز این نیست که دانایان از بندگان او از خداوند خشیّت دارند همانا خداوند چیره و بسیار آمرزنده است

- ترجمه راستین

و از اصناف مردم و اجناس جنبندگان و حیوانات نیز رنگهای مختلف هست (که خدا آفرید) و از میان اصناف بندگان تنها مردمان عالم و دانا مطیع و خدا ترسند. البته خدا عزیز و توانا و بسیار بخشنده گناهان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ

همانا کسانی که [خشیت دارند] کتاب خداوند را تلاوت می‌‌کنند و نماز بپا می‌‌دارند و از آنچه که به آنها روزی داده‌‌ایم در پنهان و آشکار انفاق می‌‌کنند به تجارتی امید دارند که هرگز تباه (فاسد) نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که (خشیت دارند) کتاب خداوند را تلاوت می‌کنند و نماز بپا می‌دارند و از آنچه که به آنها روزی داده‌ایم در پنهان و آشکار انفاق می‌کنند به تجارتی امید دارند که هرگز تباه نمی‌شود

- ترجمه راستین

آنها که کتاب خدا را تلاوت کرده و نماز به پا می‌دارند و از آنچه ما روزیشان کرده‌ایم پنهان و آشکار (به فقیران) انفاق می‌کنند (از لطف خدا) امید تجارتی دارند که هرگز زیان و زوال نخواهد یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ

تا به اجرهای آنها وفا شود و از فضل خویش به آنها زیاد می‌‌کند همانا او بسیار آمرزنده است [و آنها را بر مَساوی (بدی‌‌ها) آنها محاسبه نمی‌‌کند و ترک محاسبه زیادتی ناشی از فضل او گردیده] و بسیار سپاسگزار است [و لامحاله آنها را به مقتضای شکرش افزون می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

تا به اجرهای آنها وفا شود و از فضل خویش به آنها زیاد می‌کند همانا او بسیار آمرزنده و بسیار سپاسگزار است

- ترجمه راستین

تا خدا به آنها پاداش کامل عطا کند و از فضل و کرم باز بر ثوابشان بیفزاید که او (خطای مؤمنان را) بسیار بیامرزد و به شکر گزاران احسان فراوان کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۲
سوره فاطر
حزب ۸۸

٣١ وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ

و آنچه از کتاب [نبوّت و از صورت قرآن] که به تو وحی کرده‌‌ایم همان حقّ است [که حقّى سوای آن نیست] تصدیق کننده است بر آنچه که بین دستان (نزد) او است همانا خداوند به بندگانش البتّه آگاه است [و بواطن امور آنها را می‌‌داند] و بینا است [که ظواهر امور آنان را می‌‌داند]

- ترجمه سلطانی

و آنچه از کتاب که به تو وحی کرده‌ایم همان حقّ است تصدیق کننده است بر آنچه که بین دستان (نزد) او است همانا خداوند به بندگانش البتّه آگاه و بینا است

- ترجمه راستین

و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی فرستادیم آن حق است که کتب آسمانی (تورات و انجیل) را که پیش از اوست تصدیق می‌کند (و آنها حقانیت آن را تصدیق می‌کنند. تو از تکذیب کافران میندیش که) همانا خدا به اعمال بندگان خود کاملا بصیر و آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِـمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ

سپس کتاب [که همان احکام رسالت و نبوّت است و قرآن صورت آن است] را به کسانی از بندگانمان که [با قبول ما آنها را یعنی با قبول خلیفهٔ ما آنها را با بیعت کردن] برگزیدیم میراث دادیم [و ایراث (ارث دادن) آن عبارت از قبول آنها است این احکام را با بیعت عامّهٔ صحیحهٔ اسلامیّه، یا قبول آنها این را با بیعت خاصّهٔ ایمانیّه] و از آنها [افرادی به سبب وقوف در مربض (چراگاه) بهیمیّت خود و سبعیّت خود و شیطنت خود بدون خروج او به انسانیّتش] ستمکار بر خودشان هستند و از آنها [افرادی] مقتصد (معتدل) هستند [که به سوی انسانیّت خود خارج شده و هنوز در آن به انتهاء نرسیده و برای تکمیل غیر خود باز نگشته] و از آنها سبقت گیرنده به خیرات [جمیعاً] به اجازهٔ خداوند هست [و او کسی است که به منتهای آنچه که شایسته است که بحسب شأن خود و استعدادش برسد رسیده سپس برای تکمیل غیر خود باز گشته زیرا او دیگران را به جملهٔ خیرات یا به بعضی از آنها سبقت گرفته است] آن همان فضل بزرگ است {این آیه شامل هر کسی که با بیعت عامّهٔ اسلامیّهٔ صحیحه بیعت کرده است می‌‌شود نه بیعت فاسده مانند کسانی که با خلفای جور بیعت کردند چه با بیعت خاصّهٔ ایمانی بیعت کرده باشد یا نه، و چه از مقام خود که قبل از بیعت در آن بوده ترقّی کرده یا ترقّی نکرده باشد، یا جز کسی که با بیعت ایمانی بیعت کرده است را شامل نمی‌‌شود زیرا مسلم و اگرچه نسبت نبوّت به کسی که با او با بیعت اسلامیّه بیعت کرده، و نسبت اخوّت به کسی که با این بیعت، بیعت کرده است داشته باشد لکن آن برای غایت خفای آن مانند این است که آن نبوده است و لذلک این نسبت سلطان آن به آخرت نمی‌‌رسد و از آن جز حفظ خون و مال و عِرض و جریان مناکح و مواریث حاصل نمی‌‌شود، و اجر جز بر ایمان نمی‌‌باشد، پس وارث از نبیّ یا خلیفۀ او جز کسی که با او به بیعت ایمانی بیعت کرده نیست و به سبب این بیعت است که نسبت ابوّت و بُنوّت (پدری و فرزندی) بین آن دو، و نسبت اخوّت بین او و سایر مؤمنین محقّق می‌‌شود، و سلطان آن الی آخرت باقی می‌‌باشد، این بحسب ظاهر آیه است زیرا داخلین در اسلام و داخلین در ایمان به قدر قوّت نسبتشان و ضعف آن به رسول (ص) وارث کتاب رسالت از او هستند و وارث کتاب قرآن از او می‌‌شوند}

- ترجمه سلطانی

سپس کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیدیم میراث دادیم و از آنها (افرادی) ستمکار بر خودشان و از آنها (افرادی) مقتصد (معتدل) هستند و از آنها سبقت گیرنده به خیرات (جمیعاً) به اجازهٔ خداوند هست آن همان فضل بزرگ است

- ترجمه راستین

آن گاه (پس از آن پیمبران سلف) ما آن خاندان را که از بندگان خود برگزیدیم (یعنی رسول خاتم و آلش صلّی اللّه علیه و آله را) وارث علم قرآن گردانیدیم. باز هم بعضی از آنها (یعنی فرزندان او) به نفس خود ظلم کردند و بعضی راه عدل پیمودند و برخی به هر عمل خیر (با جان و دل) به دستور حق سبقت گیرند. این رتبه در حقیقت همان فضل بزرگ (و عطای بی‌منتهای الهی) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ

جنّت‌‌های عدنی که در آنها داخل می‌‌شوند در آنجا با دستبند‌‌هایی از طلا و مروارید آراسته می‌‌شوند و لباسشان در آنجا پرنیان [لایق به جنّت] است [نه از جنس حریر دنیا]

- ترجمه سلطانی

جنّت‌های عدنی که در آنها داخل می‌شوند در آنجا با دستبند‌هایی از طلا و مروارید آراسته می‌شوند و لباسشان در آنجا پرنیان است

- ترجمه راستین

همان بهشت ابدی که در آن داخل شوند و با زر و گوهرهای آن (به دست و بدن) زیور گردند و جامه حریر و پرند در بر کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ

و [بعد از آنکه مقامشان و طهارتشان از هر آنچه که لایق انسان نمی‌‌شود را دیدند] می‌‌گویند: ستایش بر خدایی که حزن را از ما بُرد همانا پروردگار ما البتّه بسیار آمرزنده است [برای اینکه او آنچه که ما را اندوهناک می‌‌کند را بُرد و بر ما پوشاند] و بسیار سپاسگزار است [بر اعمال اندک ما بواسطهٔ نسبت ما به اولیاء ما آنچه که اعطای آن را تصوّر نمی‌‌کردیم به ما اعطاء کرد]

- ترجمه سلطانی

و می‌گویند: ستایش بر خدایی که حزن را از ما بُرد همانا پروردگار ما البتّه بسیار آمرزنده و بسیار سپاسگزار است

- ترجمه راستین

و گویند: حمد خدا را که حزن و اندوه ما ببرد، همانا خدای ما بسیار بخشنده جرم گناهکاران و پاداش دهنده سپاس شکر گزاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ

که از فضل خویش [نه به سبب استحقاق ما] ما را در سرای اقامت جای داد که در آن رنجی به ما نمی‌‌رسد و در آن به ما خستگی نمی‌‌رسد

- ترجمه سلطانی

که از فضل خویش (نه به سبب استحقاق ما) ما را در سرای اقامت جای داد که در آن رنجی به ما نمی‌رسد و در آن به ما خستگی نمی‌رسد

- ترجمه راستین

شکر آن خدای را که از لطف و کرم، ما را به منزل دائمی (بهشت) وارد کرد، که در اینجا هیچ رنج و المی به ما نرسد و ابدا ضعف و خستگی نخواهیم یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ

و کسانی که [به خداوند یا به محمّد (ص) یا به آل او (ع) یا به ایمان یا به کتاب یا به نعمت ولایت یا به مطلق نعم] کفر ورزیدند آتش جهنّم دارند که بر آنها قضا نمی‌‌شود (نمی‌‌گذرد، حکم نمی‌‌شود) که بمیرند [و از عذاب آن استراح (طلب راحتی) نمایند] و عذاب آن از آنها خفیف نمی‌‌شود، این‌‌چنین به هر بسیار ناسپاس جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیدند آتش جهنّم دارند که بر آنها قضا نمی‌شود (نمی‌گذرد، حکم نمی‌شود) که بمیرند و عذاب آن از آنها خفیف نمی‌شود، این‌چنین به هر بسیار ناسپاس جزاء می‌دهیم

- ترجمه راستین

و آنان که کافر شدند عذاب ایشان آتش دوزخ است که نه حکم مرگ بر آنان رود تا بمیرند و نه از عذابش کاسته شود (تا آسوده شوند) . این گونه هر کافر لجوجی را کیفر می‌کنیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِـحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِـمِينَ مِن نَّصِيرٍ

و آنها در آن فریاد می‌‌کنند [ای] پروردگار ما، ما را خارج کن تا عمل صالح کنیم غیر آنچه که عمل می‌‌کردیم، آیا به شما عمر طولانی ندادیم تا آنکه کسی که متذکّر می‌‌شود در آن متذکّر شود و (حال آنکه) بیم دهنده نزد شما آمد پس بچشید که برای ستمکاران هیچ یاوری [که عذاب را از آنها دفع کند] نیست

- ترجمه سلطانی

و آنها در آن فریاد می‌کنند (ای) پروردگار ما، ما را خارج کن تا عمل صالح کنیم غیر آنچه که عمل می‌کردیم، آیا به شما عمر طولانی ندادیم تا آنکه کسی که متذکّر می‌شود در آن متذکّر شود و (حال آنکه) بیم دهنده نزد شما آمد پس بچشید که برای ستمکاران هیچ یاوری نیست

- ترجمه راستین

و آن کفّار در آتش دوزخ فریاد و ناله کنند که ای پروردگار، ما را (از این عذاب) بیرون آور تا بر خلاف گذشته به اعمال نیک بپردازیم. (خطاب شود) آیا شما را به اندازه‌ای عمر ندادیم که هر که اهل تذکر و پند شنیدن است در این مدت متذکر شود (و به توبه پردازد) ؟و آیا بیم دهندگان بر شما نیامدند؟پس (امروز) عذاب دوزخ را بچشید که ستمکاران را هیچ یار و نجات دهنده‌ای نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ إِنَّ اللَّهَ عَالِـمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

همانا خداوند عالم غیب آسمان‌‌ها و زمین است همانا او به درون سینه‌‌ها دانا است

- ترجمه سلطانی

همانا خداوند عالم غیب آسمان‌ها و زمین است همانا او به درون سینه‌ها دانا است

- ترجمه راستین

خدا به اسرار غیب آسمانها و زمین داناست و به افکار و اندیشه دلها هم کاملا آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۲
سوره فاطر
حزب ۸۸

٣٩ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا

او کسی است که شما را در زمین [لنفسه] به عنوان جانشین [بر گذشتگان] قرار داد پس کسی که [به خداوند یا به نبوّت یا به ولایت یا به نعمت خلافت یا به مطلق نعم] کفر بورزد پس کفر او بر (زیان) خود او است و به کافران کفرشان نزد پروردگارشان جز دشمنی نیفزاید و به کافران کفرشان جز خسارت نیفزاید {زیرا مقت (منفوری) پروردگار لامحاله مورث خسارت عبد است}

- ترجمه سلطانی

او کسی است که شما را در زمین، به عنوان جانشین (بر گذشتگان) قرار داد پس کسی که کفر بورزد پس کفر او بر (زیان) خود او است و به کافران کفرشان نزد پروردگارشان جز دشمنی نیفزاید و به کافران کفرشان جز خسارت نیفزاید

- ترجمه راستین

اوست خدایی که شما را در زمین جانشین (امم گذشته) قرار داد، اینک هر کس کافر شود زیان کفر بر خود اوست و کفر کافران نزد خدایشان چیزی جز خشم و غضب حق بر آنان نیفزاید و کفر کافران چیزی جز خسارت و زیان بر آنها نخواهد افزود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِّنْهُ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِـمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا

[به این مشرکین به خداوند یا به ولایت یا مشرکین اهویهٔ خود به امر پروردگارشان] بگو: که به من شرکایتان را که غیر خداوند می‌‌خوانید نشان دهید، به من نشان دهید که چه چیزی را از زمین خلق کرده‌‌اند [چه رسد از آسمان] آیا شراکتی در آسمان‌‌ها دارند یا به آنها کتابی داده‌‌ایم [که در آن اذن (اجازه) از ما در اشراک آنها هست؟!] که آنها بنابر بیّنه‌‌ای از آن [یعنی از کتاب یا از خداوند در اشراک] هستند [تا آنکه در اتّباع شرکاء معذور باشند؟!] بلکه اگر ستمکاران [یعنی مشرکین یا شرکاء در ولایت] بعضی از آنان [از رؤسایشان یا] بعضاً [از مرئوسین به یکدیگر] وعده دهند جز غرور (وعدهٔ فریب) نیست

- ترجمه سلطانی

بگو: که به من شرکایتان را که غیر خداوند می‌خوانید نشان دهید، به من نشان دهید که چه چیزی را از زمین خلق کرده‌اند آیا شراکتی در آسمان‌ها دارند یا به آنها کتابی داده‌ایم که آنها بنابر بیّنه‌ای از آن هستند بلکه اگر ستمکاران بعضی از آنان (از رؤسایشان یا) بعضاً (از مرئوسین) (به یکدیگر) وعده دهند جز غرور (وعدهٔ فریب) نیست

- ترجمه راستین

(ای رسول ما، مشرکان را) بگو: شما که خدای یگانه را رها کرده و بتان را شریک خدا می‌خوانید با من بگویید و نشان دهید که این بتان چه چیزی از زمین آفریده‌اند؟یا آیا شرکتی در خلقت آسمانها (با خدا) داشته‌اند؟یا کتابی به آنها داده‌ایم که (بر عقیده شرک خود) از آن برهانی آرند؟ (هیچ یک از اینها نیست) بلکه ستمکاران مشرک را حجّتی جز وعده دروغی که به آن یکدیگر را می‌فریبند چیزی در دست نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا

همانا خداوند آسمان‌‌ها و زمین را که زایل شونده‌‌اند نگه می‌‌دارد و اگر آن دو زائل شوند آیا بعد از او احدی آن دو را نگه می‌‌دارد همانا او بردبار است [فلذلک در عذاب شرکاء و عبادت کنندگانشان شتاب نمی‌‌کند] و بسیار آمرزنده می‌‌باشد [که بر کسی از آنها که توبه کند می‌‌آمرزد]

- ترجمه سلطانی

همانا خداوند آسمان‌ها و زمین را که زایل شونده‌اند نگه می‌دارد و اگر آن دو زائل شوند آیا بعد از او احدی آن دو را نگه می‌دارد همانا او بردبار و بسیار آمرزنده می‌باشد

- ترجمه راستین

محققا خدا آسمانها و زمین را از اینکه از جای خود بلغزند نگاه می‌دارد، و اگر رو به لغزش و انحراف از مسیر خود نهند گذشته از او هیچ کس آنها را محفوظ نتواند داشت، (و بدانید) که خدا (بر کفر و گناه خلق) بسیار بردبار و آمرزنده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا

و آنان با سوگندی سخت (غلیظ) به خداوند قسم یاد کردند که اگر انذارکننده‌‌ای نزد آنان بیاید حتماً هدایت یافته‌‌تر از یکی از این دو امّت (یهود و نصاری) می‌‌باشند پس چون انذار کننده‌‌ای [یعنی محمّد (ص)] نزد آنها آمد جز دور شدن [از نذیر (بیم دهنده)] به آنان نیفزود [چه رسد که هدایت یا هدایت یافته‌‌تر شوند]

- ترجمه سلطانی

و آنان با سوگندی سخت به خداوند قسم یاد کردند که اگر انذارکننده‌ای نزد آنان بیاید حتماً هدایت یافته‌تر از یکی از این دو امّت می‌باشند پس چون انذار کننده‌ای نزد آنها آمد جز دور شدن به آنان نیفزود

- ترجمه راستین

و (مشرکان عرب) محکم‌ترین قسم به نام خدا یاد می‌کردند که اگر بیم کننده‌ای از جانب خدا برای (هدایت) آنها بیاید از هر یک از امم (یهود و نصاری زودتر و) بهتر هدایت یابند. و آن گاه که بیم کننده‌ای آمد بر آنها چیزی جز مخالفت و نفرت نیفزود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا

طلب بزرگی کردن در زمین و حیلهٔ بد و مکر بد جز صاحبش را هلاک نمی‌‌کند پس آیا جز سنّت گذشتگان [دربارهٔ رسولان و تکذیب کنندگان ماکر با تعذیب آنها و احاطت وبال مکرشان به خود] را منتظرند؟ (انتظار دارند) پس هرگز بر سنّت خداوند تبدیلی [از مستحقّ به غیر مستحقّ] نخواهی یافت و هرگز بر سنّت خداوند تحویلی [از مستحقّ به غیر مستحقّ] نخواهی یافت

- ترجمه سلطانی

طلب بزرگی کردن در زمین و حیلهٔ بد و مکر بد جز صاحبش را هلاک نمی‌کند پس آیا جز سنّت گذشتگان را منتظرند؟ پس هرگز بر سنّت خداوند تبدیلی نخواهی یافت و هرگز بر سنّت خداوند تحویلی (از مستحقّ به غیر مستحقّ) نخواهی یافت

- ترجمه راستین

بدین جهت که می‌خواستند در زمین تکبر و گردنکشی کنند و مکر در اعمال بد اندیشند، و مکر زشت و فکر بدکاری جز بر صاحبش احاطه نکند، پس آیا اینان جز آنکه به طریقه امم گذشته هلاک شوند انتظاری دارند؟و طریقه خدا (در هلاک بداندیشان) را هرگز مبدّل نخواهی یافت و طریقه حق (و سنّت الهی) را هرگز تغییر پذیر نخواهی یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا

آیا در زمین سیر نکرده‌‌اند [تا آثار رسولان و آثار تصدیق کنندگان آنها و تکذیب کنندگان آنها را مشاهده کنند] تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده‌‌اند چگونه بوده است [و از آنها عبرت بگیرند و از تصدیق کنندگان تأسّی نمایند و از مثل افعال تکذیب کنندگان و اقوال آنها اجتناب نمایند] و (حال آنکه) از اینان قوی‌‌تر بودند و چیزی در آسمان‌‌ها و نه در زمین برای خداوند نباشد تا او را [از انفاذ امر او و امضاء سنّت او] عاجز نماید، همانا او [به جملهٔ اشیاء] دانا است [که تکذیب تکذیب کننده و استکبار او و مکر او و تصدیق تصدیق کننده و تسلیم او را می‌‌داند] و [بر آنچه که اراده می‌‌کند] توانا می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

آیا در زمین سیر نکرده‌اند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده‌اند چگونه بوده است و (حال آنکه) از اینان قوی‌تر بودند و چیزی در آسمان‌ها و نه در زمین برای خداوند نباشد تا او را عاجز نماید، همانا او دانا و توانا می‌باشد

- ترجمه راستین

آیا این مردم در روی زمین سیر نکردند تا عاقبت کار ستمکاران پیش از خود را که نیرو و اقتدارشان هم بسیار بیش از اینان بود (به دیده عبرت) بنگرند که چگونه شد؟و هیچ موجودی در آسمانها و زمین از قدرت خدا نتواند کاست، که همانا خدا در ازل و ابد عالم قادر مطلق است..

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۲
سوره فاطر
حزب ۸۸

٤٥ وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا

و اگر خداوند مردم را به آنچه که کسب کرده‌‌اند مؤاخذه می‌‌کرد بر پشت آن (زمین) جنبنده‌‌ای نمی‌‌ماند و لکن آنان را به زمانی معیّن به تأخیر می‌‌اندازد و وقتی که اجل آنها فرا رسد پس همانا خداوند به بندگانش بینا می‌‌باشد [و به هر کدام به اعمال وی جزاء می‌‌دهد و احدی از او فوت نمی‌‌شود].

- ترجمه سلطانی

و اگر خداوند مردم را به آنچه که کسب کرده‌اند مؤاخذه می‌کرد بر پشت آن (زمین) جنبنده‌ای نمی‌ماند و لکن آنان را به زمانی معیّن به تأخیر می‌اندازد و وقتی که اجل آنها فرا رسد پس همانا خداوند به بندگانش بینا می‌باشد.

- ترجمه راستین

و اگر خدا از کردار زشت خلق مؤاخذه کند در پشت زمین هیچ جنبنده‌ای باقی نگذارد و لیکن (کیفر) خلق را به تأخیر می‌افکند تا به وقت معیّن (که حکمتش اقتضا کند) و چون هنگام اجل آنان فرا رسد خدا به احوال بندگانش کاملا بیناست (و مقدار مجازات و عفو هر کسی را می‌داند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای