سورهٔ یس
یس، قلب قرآن، معمه، دافعه، قاضیه، العظیمة عند الله، حبیب نجار
٢١ اتَّبِعُوا مَن لَّا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ
از کسانی تبعیّت کنید که از شما درخواست اجر نمیکنند [فلذلک برای عدم نظر به دنیای شما احقّ به اتّباع میباشند که همّی جز آخرت شما ندارند] و آنها [برای ظهور اهتداء (هدایت شدن) آنها از اقوالشان و افعالشان] هدایت شده هستند
- ترجمه سلطانیاز کسانی تبعیّت کنید که از شما درخواست اجر نمیکنند و آنها هدایت شده هستند
- ترجمه راستیناز آنان که هیچ اجر و مزد رسالتی از شما نمیخواهند و خود (به راه حق) هدایت یافتهاند پیروی کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
و مرا چه شده که کسی که مرا آفریده است را عبادت نکنم؟ [و فاطر به عبادت از هر معبود اَوْلی است] و به او بازگردانده میشوید [و کسی که آخر الامر رجوع خلق به او میباشد اَوْلی است به اینکه عبادت شود]
- ترجمه سلطانیو مرا چه شده که کسی که مرا آفریده است را عبادت نکنم؟ و به او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینو چرا باید من خدای آفریننده خود را نپرستم در صورتی که بازگشت شما (و همه خلایق) به سوی اوست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنقِذُونِ
آیا غیر او خدایی بگیرم که اگر رحمان به ضرّی (ضرر رساندنی) اراده کند شفاعت آنها چیزی از من بینیاز ننماید و [حال آنکه آنها از آن] نجات نمیدهند
- ترجمه سلطانیآیا غیر او خدایی بگیرم که اگر رحمان به ضرّی (ضرر رساندنی) اراده کند شفاعت آنها چیزی از من بینیاز ننماید و (حال آنکه) (آنها از آن) نجات نمیدهند
- ترجمه راستینآیا من به جای آن خدای آفریننده یکتا خدایانی را معبود خود گیرم که اگر آن خدای رحمن بخواهد به من رنج و زیانی رسد هیچ شفاعت آن خدایان از من دفع زیان نکرده و نجاتم نتوانند داد؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ
[خطاب بر رسولان (ع) یا بر اهل قریه گفت:] همانا من به پروردگار شما ایمان آوردم پس از من بشنوید
- ترجمه سلطانیهمانا من به پروردگار شما ایمان آوردم پس از من بشنوید
- ترجمه راستینپس، از من (ای رسولان) بشنوید (و گواه باشید) که به خدای (فرستنده) شما ایمان آوردم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَالَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ
گفته شد [یعنی ملک یا خداوند بعد از قتل او به جهت بشارت به او قبل از دخول یا از جهت اکرام و از جهت اعزاز گفتند] داخل جنّت شو، گفت: ای کاش قوم من میدانستند
- ترجمه سلطانیگفته شد داخل جنّت شو، گفت: ای کاش قوم من میدانستند
- ترجمه راستین(و به این مرد با ایمان پس از کشته شدن، در عالم برزخ) گفته شد: بیان داخل بهشت شو، گفت: ای کاش ملّت من هم (از این نعمت بزرگ) آگاه بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ
آنچه را که پروردگارم بر من آمرزیده است و مرا از اکرام شدگان قرار داده
- ترجمه سلطانیآنچه را که پروردگارم بر من آمرزیده است و مرا از اکرام شدگان قرار داده.
- ترجمه راستینکه خدا چگونه در حق من مغفرت و رحمت فرمود و مرا مورد لطف و کرم قرار داد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ
و بعد از آن بر قوم او لشکری از آسمان فرو نفرستادیم [چنانکه در روز بدر و خندق نازل کردیم] و [آنچه از احجار (سنگها) و امطار (بارانها) و ریاح (بادها) که بر سابقین نازل کردیم] نازل کننده نبودیم
- ترجمه سلطانیو بعد از آن بر قوم او لشکری از آسمان فرو نفرستادیم و نازل کننده نبودیم
- ترجمه راستینو ما پس از او (یعنی حبیب) بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم (تا بر ایمان مجبورشان کنند) و هیچ این کار (با ملتی) نکردهایم (و نخواهیم کرد).
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ
که [مؤاخذهٔ ما] جز با صیحهای واحد نبود پس آنوقت آنها خاموش شدند
- ترجمه سلطانیکه (مؤاخذهٔ ما) جز با صیحهای واحد نبود پس آنوقت آنها خاموش شدند
- ترجمه راستیننبود عقوبتشان جز یک صیحه عذاب آسمانی که به ناگاه همه هلاک شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ يَاحَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُـولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
ای دریغ بر بندگان، رسولی نزد آنان نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه سلطانیای دریغ بر بندگان، رسولی نزد آنان نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه راستینوای بر حال این بندگان (گمراه لجوج) که هیچ رسولی برای هدایت آنها نیامد جز آنکه او را به تمسخر و استهزا گرفتند.
- ترجمه الهی قمشهای