سورهٔ یس

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۸۳
نام‌های سوره:
یس، قلب قرآن، معمه، دافعه، قاضیه، العظیمة عند الله، حبیب نجار
تفسیر

٦١ وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ

و اینکه مرا [به عنوان طاعت در طاعت خلفای من و عبادت عبودیّت به استکانت (فرمانبرداری متواضعانه) برای من] بندگی کنید که این راه مستقیم است

- ترجمه سلطانی

و اینکه مرا بندگی کنید که این راه مستقیم است

- ترجمه راستین

و مرا پرستش کنید، که این راه مستقیم (سعادت ابدی) است؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ

و همانا خلق بسیاری از شما را گمراه کرده آیا پس تعقّل نمی‌‌کرده‌‌اید

- ترجمه سلطانی

و همانا خلق بسیاری از شما را گمراه کرده آیا پس تعقّل نمی‌کرده‌اید

- ترجمه راستین

و همانا خلق بسیاری از شما نوع بشر را (این دیو) به گمراهی کشید، آیا عقل و فکرت کار نمی‌بستید (تا از مکر و فریبش بپرهیزید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ

این جهنّمی است که وعده داده می‌‌شدید

- ترجمه سلطانی

این جهنّمی است که وعده داده می‌شدید

- ترجمه راستین

این همان دوزخی است که به شما (پیروان شیطان) وعده می‌دادند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ

امروز به (سبب) آنچه که کفر می‌‌ورزیدید به آن وارد شوید

- ترجمه سلطانی

امروز به (سبب) آنچه که کفر می‌ورزیدید به آن وارد شوید

- ترجمه راستین

امروز در آتش آن به کیفر کفرتان داخل شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ

امروز بر دهان‌‌هایشان مهر می‌‌زنیم و (حال آنکه) دستانشان با ما سخن می‌‌گویند و پاهایشان شهادت می‌‌دهد به آنچه که کسب می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌زنیم و (حال آنکه) دستانشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان شهادت می‌دهد به آنچه که کسب می‌کردند

- ترجمه راستین

امروز بر دهان آن کافران مهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه می‌کردند گواهی دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ

و اگر می‌‌خواستیم البتّه چشمان آنها را محو می‌‌کردیم [یعنی چشمانشان را در دنیا مسخ می‌‌کردیم تا آنکه در دنیا نبینند یا چشمانشان را در آخرت مسخ کردیم] پس چگونه [طریق و آنچه که در آن هست را] می‌‌دیدند که در این راه [برای سلوک بر آن] سبقت بگیرند

- ترجمه سلطانی

و اگر میخواستیم البتّه چشمان آنها را محو (مسخ) می‌کردیم پس چگونه (راه و آنچه که در آن هست را) می‌دیدند که در این راه سبقت بگیرند

- ترجمه راستین

و اگر ما بخواهیم، دیده‌هایشان را (به گمراهی) محو و نابینا کنیم تا چون به راه سبقت گیرند کجا (با کوری و گمراهی) بصیرت یابند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ

و اگر بخواهیم البتّه آنها را [با تبدیل صور انسانی آنها به صور دیگر] بر جایگاهشان مسخ می‌‌کنیم آنگاه استطاعت گذشتن ندارند و بر نمی‌‌گردند

- ترجمه سلطانی

و اگر بخواهیم البتّه آنها را بر جایگاهشان مسخ می‌کنیم آنگاه استطاعت گذشتن ندارند و بر نمی‌گردند

- ترجمه راستین

و اگر بخواهیم همان جا صورت آنها را مسخ کنیم (تا به شکل سگان و بوزینگان شوند) که نه (از آن صورت یا از آن جا) بتوانند گذشت و نه (به صورت اول) بازگشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ

و کسی که در خلقت عمر [دراز] به او بدهیم را بر می‌‌گردانیم [یعنی در خلقت او به اینکه اعضایش و قوایش را در انتقاص (نقص یافتن) قرار می‌‌دهیم] آیا پس عقل (تعقل نمی‌‌کنند)

- ترجمه سلطانی

و کسی که در خلقت عمر (دراز) به او بدهیم را بر می‌گردانیم آیا پس عقل (تعقل) نمی‌کنند

- ترجمه راستین

و ما هر کس را عمر دراز دهیم (به پیری) در خلقتش تغییر دهیم. آیا (در این کار) تعقل نمی‌کنند (که اگر عمر به دست طبیعت بود پس از کمال به نقصان باز نمی‌گشت).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ

و به او شعر نیاموختیم [تا قرآنی که بر زبان او جاری می‌‌شود شعر موزون و مقفّی یا کلامی شعرى باشد که حقیقت ندارد و با تمویهاتی (حقّ را باطل یا باطل را حقّ جلوه دادن) و تخییلاتی که حقیقت ندارد زینت شده باشد] و شایستهٔ او نیست، همانا آن [قرآن جاری بر زبانش] جز ذکر و قرآنی [یعنی کلامی جامع دو طرف دنیا و آخرت و احکام قالب و قلب و روح] آشکار [که صدق آن و جامعیّت آن ظاهر است] نیست

- ترجمه سلطانی

و به او شعر نیاموختیم و شایستهٔ او نیست، همانا آن جز ذکر و قرآنی آشکار نیست

- ترجمه راستین

و نه ما او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) شعر آموختیم و نه شاعری شایسته مقام اوست، بلکه این کتاب چیزی جز ذکر الهی و قرآن روشن بیان خدا نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ

تا انذار کند کسی را که [بالفطرت] زنده باشد و گفتار [به دخول در آتش] را بر کافران محقّق کند

- ترجمه سلطانی

تا انذار کند کسی را که زنده باشد و گفتار را بر کافران محقّق کند

- ترجمه راستین

تا هر که را زنده‌دل است (به آیاتش پند دهد و از خدا و قیامت) بترساند و بر کافران (نیز به اتمام حجت) وعده عذاب حتم و لازم گردد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)