سورهٔ یس

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۸۳
نام‌های سوره:
یس، قلب قرآن، معمه، دافعه، قاضیه، العظیمة عند الله، حبیب نجار
تفسیر

جزء ۲۳
سوره یس
حزب ۸۹

٧١ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ

آیا ندیده‌‌اند همانا ما از آنچه که دستان ما (ملائکهٔ عمّالهٔ ما) عمل کرده برای آنها چهارپایانی را خلق کرده‌‌ایم و آنها بر آن مالک هستند [به خلاف سایر آنچه که به آن منتفع می‌‌شوند از انواع نبات (گیاه) و اشجار (درختان) و معادن زیرا اکثر آنها برای آنها به عنوان غیر مملوکه هستند]

- ترجمه سلطانی

آیا ندیده‌اند همانا ما از آنچه که دستان ما عمل کرده برای آنها چهارپایانی را خلق کرده‌ایم و آنها بر آن مالک هستند

- ترجمه راستین

آیا کافران ندیدند که بر آنها به دست (قدرت) خود از جمله آفریدگان چهارپایانی خلقت کردیم تا مالک آنها شوند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ

و آنها را برای آنان رام کردیم و [بعضی] از آنها را سوار می‌‌شوند و از [شیر‌‌های آنها و گوشت‌‌های] آنها می‌‌خورند

- ترجمه سلطانی

و آنها را برای آنان رام کردیم و (بعضی) از آنها را سوار می‌شوند و از آنها می‌خورند

- ترجمه راستین

و آن حیوانات (با عظمت و قوت) را مطیع و رام آنها ساختیم که هم بر آنها سوار شوند و هم از آنها غذا تناول کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ

و برای آنها در آن منافع [دیگر] و نوشیدنی‌‌هایی [از شیرهای آنها] هست آیا پس شکر نمی‌‌کنند [یعنی آیا به آنها نظر نمی‌‌کنند؟! و تفکّر نمی‌‌کنند که خلق امثال آن مشتمل بر آنچه است که مناسب جهتی می‌‌شود که شایسته است که انسان به آن منتفع شود جز از علیم حکیم بصیر قدیر مدبّر ذی عنایت به انسان نیست و این نعم را شکر نمی‌‌کنند؟!]

- ترجمه سلطانی

و برای آنها در آن منافع (دیگر) و نوشیدنی‌هایی هست آیا پس شکر نمی‌کنند

- ترجمه راستین

و برای آنها در آن حیوانات منافع (بسیاری از پوست و پشم و کرک و غیره) و آشامیدنی‌های فراوان (از شیر و ماست و روغن و غیره) هست، آیا شکر (این نعمتها را) نباید به جای آرند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ

و [در عوض از روی کفران به او و به نعمت‌‌هایش] غیر الله خدایانی را گرفتند تا شاید که آنها [با آلهه] یاری شوند

- ترجمه سلطانی

و غیر الله خدایانی را گرفتند تا شاید که آنها (به آلهه) یاری شوند

- ترجمه راستین

و (مشرکان از جهل) به جای خدا خدایانی دیگر اتخاذ کردند تا مگر (از جانب آنها) یاری شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ

[حال آنکه آلهه] توانایی به یاری کردن آنان ندارند و (حال آنکه) آنان برای آنها (خدایان) به عنوان لشکر حاضر هستند

- ترجمه سلطانی

(حال آنکه آلهه) توانایی به یاری کردن آنان ندارند و (حال آنکه) آنان برای آنها (خدایان) به عنوان لشکر حاضر هستند

- ترجمه راستین

هرگز آن خدایان کمترین نصرتی به آنها نتوانند کرد و خود این مشرکان معبودانشان را سپاهی حاضر خدمت هستند که همگی را (در قیامت در آتش دوزخ) حاضر آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ

پس گفتار آنان [دربارهٔ خداوند یا دربارهٔ تو، یا دربارهٔ خلافت خلیفهٔ تو] نباید تو را اندوهناک سازد همانا ما آنچه که پنهان می‌‌کنند و آنچه که آشکار می‌‌نمایند را می‌‌دانیم [پس از آنچه که گفتند باک مدار که ما بر اقوال آنان قادر و شنوا و به آنچه که نیّت می‌‌کنند و استحقاق دارند عالم هستیم]

- ترجمه سلطانی

پس گفتار آنان نباید تو را اندوهناک سازد همانا ما آنچه که پنهان میکنند و آنچه که آشکار می‌نمایند را می‌دانیم

- ترجمه راستین

پس سخن این مشرکان تو را محزون نکند. ما هر آنچه پنهان و آشکار گویند همه را می‌دانیم (و به کیفر کفرشان می‌رسانیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ

آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفه‌‌ای [قذره (کثیف) جماد از ضعیف‌‌ترین اشیاء] خلق کردیم آنوقت او [که شخصی قادر قوی ناطق است] ستیزه کننده‌‌ای [دارای عقل و علم و نطق و قدرت و قوّت بر دفع] آشکار (ظاهر یا مظهر) است

- ترجمه سلطانی

آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفه‌ای خلق کردیم آنوقت او ستیزه کننده‌ای آشکار است

- ترجمه راستین

آیا انسان ندید که ما او را از نطفه ناقابل (چنین آراسته) خلقت کردیم؟آن گاه (به جای آنکه شکر گزار باشد) دشمن آشکار ما گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ

و برای ما مَثلی زده [که چه کسی استخوان‌‌ها را زنده می‌‌کند بعد از اخذ آنها و تفتیت (متلاشی شدن) آنها] و خلقت خود را [از نطفه بدون سبق اثری از او] فراموش کرده [و حال آنکه زنده کردن او بعد از بقای روحش و سایر آثار او از مادّه و بدن مثالی و نفس حیوانی و روح و عقل سهل‌‌تر است] گفت: چه کسی استخوان‌‌ها را زنده می‌‌کند و (حال آنکه) آنها پوسیده هستند؟!

- ترجمه سلطانی

و برای ما مَثلی زده و خلقت خود را فراموش کرده گفت: چه کسی استخوان‌ها را زنده می‌کند و (حال آنکه) آنها پوسیده هستند؟!

- ترجمه راستین

و برای ما مثلی (جاهلانه) زد و آفرینش خود را فراموش کرد، گفت: این استخوانهای پوسیده را باز که زنده می‌کند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ

بگو: کسی که نخستین بار آن را ایجاد کرد آن را زنده می‌‌کند و او به هر آفرینشی دانا است [آنچه را که از آن باقی است و چگونگی وصل آنها و فصل آنها و وضع آنها در مواضعشان را می‌‌داند]

- ترجمه سلطانی

بگو: کسی که نخستین بار آن را ایجاد کرد آن را زنده می‌کند و او به هر آفرینشی دانا است

- ترجمه راستین

بگو: آن خدایی زنده می‌کند که اول بار آنها را ایجاد کرد و او به هر آفریده‌ای داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ

کسی که از درخت سبز برای شما آتش قرار داد {آن درخت مرخ (نرم و نازک، بید دشتی، زالزالک وحشی، ولیک) است که از آن عود گرفته می‌‌شود و یکی از آن دو به دیگری مالیده می‌‌شود و آتش افروخته می‌‌شود، و چوب بالایی زَند و دیگری پایین زندت (پازند) نامیده می‌‌شود} و آنوقت شما از آن [آتش] می‌‌افروزید

- ترجمه سلطانی

کسی که از درخت سبز برای شما آتش قرار داد و آنوقت شما از آن (آتش) می‌افروزید

- ترجمه راستین

آن خدایی که از درخت سبز و تر برای انتفاع شما آتش قرار داده که (برای حاجتی که خواهید) بر می‌افروزید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)