سورهٔ زمر

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۷۵
نام‌های سوره:
زمر، غرف
تفسیر

جزء ۲۴
سوره زمر
حزب ۹۳

٤١ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ

همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم [به خاطر تهدید آنها و ترغیب آنها] نازل کردیم [پس چرا تو به آنها نمی‌‌گویی! پس به آنها بگو آنچه را که به تو نازل کردیم و بال (اندیشه) مدار که می‌‌شنوند یا نمی‌‌شنوند] پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه می‌‌شود و تو وکیل آنها نیستی [تا مراقب عدم گمراهی آنها باشی و بر گمراهی آنان محزون شوی]

- ترجمه سلطانی

همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم نازل کردیم پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه می‌شود و تو وکیل آنها نیستی

- ترجمه راستین

(ای رسول) این کتاب الهی را ما به حقّ برای (هدایت) خلق بر تو فرستادیم، اینک هر که هدایت یافت نفع آن و هر که به گمراهی شتافت زیان آن بر شخص اوست و تو (پس از تبلیغ رسالت و اتمام حجّت) دیگر وکیل خلق و نگهبان امّت (از قهر حقّ) نخواهی بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

خداوند است که انفس را فوت می‌‌دهد (می‌‌میراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آن [را می‌‌میراند] {یعنی که انسان نفسى حیوانی و نفسى عقلانی دارد و خداوند جمیع انفس را حین مرگ می‌‌میراند و ایضاً حین مرگ انفس حیوانی که حین خواب از ابدان خارج نشده را می‌‌میراند زیرا آن که حین خواب خارج می‌‌شود همان انفس عقلانی است و آن شبیه آن می‌‌شود که خداوند برای سفل بودن آن و عدم اعتناء به آن حین مرگ آن را قبض نمی‌‌کند بلکه فانی می‌‌شود یا ملائکه آن را قبض می‌‌کنند} و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه می‌‌دارد و دیگری را تا وقت معیّن می‌‌فرستد {به این معنی که او انفسى را که مرگ بر آن قضاء شده را از انفس متوفّات نگه می‌‌دارد و دیگری را که آن به مرگ فوت نشده است را می‌‌فرستد، یعنی آنها را در ابدانشان باقی می‌‌دارد تا اجلشان، یا انفس عقلانی که آن در خواب می‌‌میرد را نگه می‌‌دارد و انفس حیوانی که آن فوت نکرده است را می‌‌فرستد یعنی آنها را در ابدان آنها باقی می‌‌دارد} همانا در آن برای گروهی که تفکّر می‌‌کنند البتّه نشانه‌‌هایی [عدیده] هست [بر مبدء بودن او و علم او و قدرت او و کمال حکمت او، و بقاء عالم آخر (دیگری) غیر از این عالم و عود (برگشت) انفس به آن عالم، و دارای مراتب بودن انسان و اینکه بعضی از مراتبش حکمشان حکم طبع است، و بعضی مراتبش حکمشان حکم عقل مجرّد است]

- ترجمه سلطانی

خداوند است که انفس را فوت می‌دهد (می‌میراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آنها (را می‌میراند) و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه می‌دارد و دیگری را تا وقت معیّن می‌فرستد همانا در آن برای گروهی که تفکّر می‌کنند البتّه نشانه‌هایی (عدیده) هست

- ترجمه راستین

خداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می‌کند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که نکرده (به بدنش) می‌فرستد تا وقت معیّن (مرگ) . در این کار نیز ادله‌ای (از قدرت الهی) برای متفکران پدیدار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ

آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کرده‌‌اند، [به آنان] بگو آیا اگرچه [آلهه یا شفعاء شما] چیزی را مالک نمی‌‌باشند؟ و [بلکه] عقل (تعقل) نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کرده‌اند، (به آنان) بگو آیا اگرچه چیزی را مالک نمی‌باشند؟ و (بلکه) عقل (تعقل) نمی‌کنند

- ترجمه راستین

بلکه این مردم کافر مشرک خدا را وا گذارده و بتهایی (بی اثر) را شفیعان خود بر گرفتند. بگو: اگر چه این بتان کمتر چیزی در جهان مالک نباشند و عقل و ادراکی هیچ نداشته باشند (باز شفیع شما توانند شد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است [پس شما چه دارید که غیر او را به عنوان شفیع نزد او قرار می‌‌دهید]، ملک آسمان‌‌ها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده می‌‌شوید [یعنی که شفاعت در دنیا مختصّ به او است برای اینکه ملک آسمان‌‌ها و زمین برای او است، و شفاعت در آخرت مختصّ به او است برای اینکه همه به او باز می‌‌گردند، نه به غیر او]

- ترجمه سلطانی

بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است، ملک آسمان‌ها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده می‌شوید

- ترجمه راستین

بگو: شفاعت همه خلقان با خداست، که سلطان ملک آسمانها و زمین و است و پس از مرگ و فنا بازگشت همه شما به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر می‌‌شود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاورده‌‌اند مشمئز (بیزار) می‌‌شود [برای اینکه آنان به خداوند ادبار (پشت) کرده‌‌اند و بر اهویهٔ خویش اقبال نموده‌‌اند و مُدبر (پشت کننده) به چیزی، مشمئز از آن و از ذکر آن است] و وقتی که کسی غیر از او [مانند اصنام و طواغیت (طاغوت‌‌ها) و معاندین علی (ع)] ذکر می‌‌شود آنوقت آنها خوشحال می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر می‌شود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاورده‌اند مشمئز (بیزار) می‌شود و وقتی که کسی غیر از او ذکر می‌شود آنوقت آنها خوشحال می‌شوند

- ترجمه راستین

و چون نزد مردم بی‌ایمان به آخرت، خدا را به یکتایی یاد کنند (آنها از ذکر حق) سخت ملول و دلتنگ می‌شوند و هرگاه ذکر غیر خدا (از بتها و امور مادی) کنند خرّم و دلشاد می‌گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِـمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

[بطور اعراض از آنها مُقبل بر پروردگارت] بگو: ای پروردگار آفرینندهٔ آسمان‌‌ها و زمین [ای] عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌‌کردند حکم می‌‌کنی [یعنی از عدم اجابت قومت و از اختلافشان از بودن او خالق کلّ ماسواه و عالم کل معلومات و منجمله عناد قوم تو با تو و مخالفتشان بر تو و حصر حکم بین بندگان در او، به پروردگارت توجّه کن و او را با آنچه که در آن تسلّی تو هست به یاد آور]

- ترجمه سلطانی

بگو ای پروردگار آفرینندهٔ آسمان‌ها و زمین (ای) عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌کردند حکم می‌کنی

- ترجمه راستین

بگو: پروردگارا، ای خالق آسمانها و زمین، ای دانای عالم پیدا و پنهان، تو خود میان بندگان در آنچه خلاف و نزاع برانگیزند حکم خواهی کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ

و اگر کسانی که ظلم کرده‌‌اند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن [داشته باشند] قطعاً فدیه خواهند داد [تا] از بدی عذاب در روز قیامت [برهند] و از سوی خداوند بر آنها آشکار می‌‌شود آنچه را که نمی‌‌پنداشتند

- ترجمه سلطانی

و اگر کسانی که ظلم کرده‌اند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن (داشته باشند) قطعاً فدیه خواهند داد (تا) از بدی عذاب در روز قیامت (برهند) و از سوی خداوند بر آنها آشکار می‌شود آنچه را که نمی‌پنداشتند

- ترجمه راستین

و اگر مردم ستمکار و ظالم هر آنچه در زمین است دو برابر دارا باشند البته خواهند که برای نجات خود از سختی عذاب قیامت همه را فدا کنند، و البته (آن روز) از (قهر) خدا عذابی که گمان نمی‌بردند بر آنان پدید آید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۴
سوره زمر
حزب ۹۳

٤٨ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و بدی‌‌های آنچه که کسب می‌‌کردند بر آنها آشکار می‌‌شود و آنچه که [یعنی عملی که یا عذابی که] آن را استهزاء می‌‌کردند به سر آنها می‌‌آید

- ترجمه سلطانی

و بدی‌های آنچه که کسب می‌کردند بر آنها آشکار می‌شود و آنچه که آن را استهزاء می‌کردند به سر آنها می‌آید

- ترجمه راستین

و (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی می‌کردند بر آنان احاطه کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

و وقتی که به انسان ضرری برسد، [برای ظهور فطرتش در آن هنگام و عدم احتجاب وی به حجب وهم و خیال] ما را می‌‌خواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او می‌‌دهیم [و خیال به انانیّتش چیره می‌‌شود و حال تضرّعش و دعائش را فراموش می‌‌کند] می‌‌گوید جز این نیست که آن بنابر علم من [به طرق کسب آن یا بنابر علم به اتیان آن] به من داده شده [برای اینکه من دانستم که خداوند برای مکان (منزلت) من نزد او آن را به من داده است]، بلکه [اتیان آن به کسب او و نه به شعور از او به اتیان آن نیست جز این نیست که] آن به عنوان فتنه (امتحان) [از خداوند و فساد برای او یا امتحان برای او] است [تا مبادا شوبی از علیّیّن بر او باقی بماند تا آنکه بدون شوب از علیّیّن داخل در آتش شود] و لکن بیشتر آنها نمی‌‌دانند [یعنی دارای مقام علم نیستند تا بدانند که آن منافی مقام علم آنان می‌‌شود، یا نمی‌‌دانند که آن فتنه برای آنان و استدراج است]

- ترجمه سلطانی

و وقتی که به انسان ضرری برسد، ما را می‌خواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او می‌دهیم می‌گوید جز این نیست که آن بنابر علم من به من داده شده بلکه آن به عنوان فتنه (امتحان، فساد) (برای او) است و لکن بیشتر آنها نمی‌دانند

- ترجمه راستین

آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا می‌خواند و باز چون (آن رنج و عذاب را برداشتیم و) نعمت و دولت به او دادیم گوید: این نعمت دانسته (و به استحقاق) نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است و لیکن اکثر مردم آگه نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ

کسان قبل از آنها [نیز مانند قارون] آن را گفته‌‌اند و (حال آنکه) آنچه [از اموال و قوا و اولاد و خدم و حشم] که کسب می‌‌کردند از آنها [از عذاب خداوند] بی‌‌نیاز نکرد

- ترجمه سلطانی

کسان قبل از آنها (نیز مانند قارون) آن را گفته‌اند و (حال آنکه) آنچه که کسب می‌کردند از آنها (از عذاب خداوند) بی‌نیاز نکرد

- ترجمه راستین

پیشینیان هم چنین می‌گفتند (که ما مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم) اما (خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک) مال و دولتی که اندوختند هیچ به فریادشان نرسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)