سورهٔ زمر
زمر، غرف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
تنزیل (نازل کردن تدریجی) این کتاب [یعنی قرآن یا رسالت و نبوّت و احکام آن دو، یا ولایت و آثار آن، یا کتاب ولایت علی (ع) و خلافت او] از خداوند عزیز حکیم است
- ترجمه سلطانیتنزیل (نازل کردن تدریجی) این کتاب از خداوند عزیز حکیم است
- ترجمه راستیناین کتاب (عظیم الشّأن قرآن) از جانب خدای مقتدر حکیم نازل گردیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٢ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ
ما کتاب را به حقّ [که همان مشیّت و همان ولایت علی (ع) و علویّت او است، یعنی به سبب حقّ یا متلبّس به حقّ یا با حقّ] به تو نازل کردیم پس خدای را به عنوان مخلِص بندگی کن {اخلاص طریق الی الله به این است که مبدء سلوک و نه غایت آن بر او مشوب (آمیخته) به چیزی از اغراض نفس و اشراک شیطان نباشد} که دین [یعنی طریق یا اعمال ملّت (آئین)] برای او است
- ترجمه سلطانیما کتاب را به حقّ به تو نازل کردیم پس خدای را به عنوان مخلص بندگی کن که دین برای او است
- ترجمه راستینما این کتاب را بر تو به حق فرستادیم پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) خدای را پرستش کن در حالی که دین را برای او خالص گردانیده باشی (و دل از غیر حق بگردانی).
- ترجمه الهی قمشهای٣ أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ
آگاه باشید که دین خالص برای خداوند است و کسانی که غیر از او اولیائی گرفتهاند آنها را بندگی نمیکنیم مگر تا ما را با نزدیک کردن به خداوند نزدیک کنند همانا خداوند بین آنها حکم میکند در آنچه که آنها در آن [از امر دین یا از رسالت یا از ولایت علی (ع)] اختلاف میکنند همانا خداوند کسی که او دروغگو و بسیار کفران کننده است را [برای عدم استعداد او و عدم استحقاق او] هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآگاه باشید که دین خالص برای خداوند است و کسانی که غیر از او اولیائی گرفتهاند آنها را بندگی نمیکنیم مگر تا ما را با نزدیک کردن به خداوند نزدیک کنند همانا خداوند بین آنها حکم میکند در آنچه که آنها در آن اختلاف میکنند همانا خداوند کسی که او دروغگو و بسیار کفران کننده است را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینآگاه باشید که دین خالص (بی هیچ شرک و ریا) برای خداست، و آنان که غیر خدا را (چون بتان و فرعونان) به دوستی و پرستش برگرفتند (گفتند) ما آن بتان را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را به درگاه خدا نیک مقرب گردانند. خدا البته (این عذر نپذیرد و) میان آنها در آنچه اختلاف میکنند حکم خواهد کرد، که خدا هرگز آن کس را که بسیار دروغگو و کافر نعمت است هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤ لَّوْ أَرَادَ اللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ
اگر خداوند میخواست که فرزندی بگیرد [چنانکه ملائکه و مسیح و عُزَیر را به او نسبت دادند] البتّه از آنچه که خلق میکند [از اصناف ملائکه و انواع بشر و جنّ] آنکه را که میخواست [از پسران نه آنچه از دختران که به او نسبت دادند] بر میگزید [حال آنکه] او [از شریک و فرزند و همنشین] منزّه است او خدای واحد و چیره است [که در قهّاریّت خود اجازه نمیدهد که شریکی و مثلی و مثلاً فرزند داشته باشد، و شریک به عنوان مثل برای او و به عنوان مقابل میباشد نه به عنوان مقهور]
- ترجمه سلطانیاگر خداوند میخواست که فرزندی بگیرد البتّه از آنچه که خلق میکند آنکه را که میخواست بر میگزید (حال آنکه) او منزّه است او خدای واحد و چیره است
- ترجمه راستیناگر خدا میخواست فرزندی اختیار کند همانا هر که را از مخلوقاتش خواستی بر میگزید (و لیکن این نقص است و) او (از هر گونه نقص و آلایش) پاک و منزه است، او خدای فرد قهّار بیمانند است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ
آسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد شب را بر روز میپیچد [یعنی داخل میکند، میپوشاند، تتابع و پشت سر هم بودن را تکرار میکند] و روز را بر شب میپیچد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام [بر استمرار] تا وقتی معیّن جاری میشود، آگاه باشید که او غالب است [که از مرادش منع نمیشود حیثی که مانعی او را از این تکویر (پیچیدن) و از آن تسخیر منع نمیکند] و بسیار آمرزنده است [که بندگانش را بر آنچه که آنها در آن هستند از اشراک و نسبت دادن فرزند به او و سایر معاصی مؤاخذه نمیکند تا شاید که توبه کنند پس بر آنها بیامرزد]
- ترجمه سلطانیآسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب میپیچد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام تا وقتی معیّن جاری میشود، آگاه باشید که او غالب و بسیار آمرزنده است
- ترجمه راستینآسمانها و زمین را به حق و راستی (و برای حکمت و غرض ثابتی) ایجاد کرد، شب را بر روز و روز را بر شب بپوشاند و خورشید و ماه را مسخر کرده، هر یک (بر مدار خود) به وقت معیّن گردش میکنند. آگه باشید که او خدای مقتدر مطلق و بسیار آمرزنده است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ
شما را از نفسی واحد خلق کرد سپس زوج آن را از آن قرار داد و برای شما از چهارپایان هشت زوج (گوسفند و بز و شتر و گاو) نازل (خلق) کرد شما را در شکمهای مادرانتان به عنوان خلقتی بعد از خلقتی [دیگر به عنوان حیوانی استوار بعد از خلق گوشت و استخوان بعد از مضغه و علقه و نطفه] در تاریکیهای سهگانه [شکم و رحم و مَشیمه (غشاء جنین)] خلق میکند آن الله [که این مذکورات اوصاف و افعال او هستند] پروردگار شما است که مُلک (مملکت، پادشاهی) [جملهٔ ما یملک از آنچه که سوای او است اوّل آن عالم ملک مقابل ملکوت] فقط از آن اوست [پس پروردگاری را سوای او طلب نکنید]
- ترجمه سلطانیشما را از نفسی واحد خلق کرد سپس زوج آن را از آن قرار داد و برای شما از چهارپایان هشت زوج نازل (خلق) کرد شما را در شکمهای مادرانتان به عنوان خلقتی بعد از خلقتی (دیگر) در تاریکیهای سهگانه (شکم و رحم و غشاء جنین) خلق میکند آن الله (که این مذکورات اوصاف و افعال او هستند) پروردگار شما است که مُلک (مملکت، پادشاهی) فقط از آن اوست
- ترجمه راستیناو شما را از یک تن (آدم) آفرید پس، از آن جفت او (حوّا) را قرار داد و برای استفاده شما هشت قسم از چهارپایان ایجاد کرد، و شما را در باطن رحم مادران در سه تاریکی (مشیمه و رحم و بطن) با تحولات گوناگون (بدین خلقت زیبا) میآفریند، این خداست پروردگار شما که سلطان ملک وجود اوست، هیچ خدایی جز او نیست، پس ای مشرکان (نادان) از درگاه او به کجا میبرندتان؟
- ترجمه الهی قمشهای٧ إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
جز او خدایی نیست پس چگونه رویگردان میشوید اگر کفر بورزید پس همانا خداوند از شما بینیاز است و [اهتمام او برای صرف (رو برگرداندن) شما به او جز محض رحمت و تفضّل بر شما نیست، نه برای احتیاج او به شما] و برای بندگانش راضی به کفر نمیشود و اگر شکر کنید آن را برای شما میپسندد و بارکشی بار دیگری را نمیکِشد سپس محلّ بازگشت شما فقط به پروردگارتان است پس به آنچه که عمل میکردید به شما خبر میدهد همانا او به ذات سینهها [از قبیل ارادات و عزمات و نیّات و خیالات و خطورات یا از قبیل قوا و استعدادات مکمونه در نفوس که صاحبان سینهها شعور به آنها ندارند] دانا است
- ترجمه سلطانیجز او خدایی نیست پس چگونه رویگردان میشوید اگر کفر بورزید پس همانا خداوند از شما بینیاز است و برای بندگانش راضی به کفر نمیشود و اگر شکر کنید آن را برای شما میپسندد و بارکشی بار دیگری را نمیکِشد سپس محلّ بازگشت شما فقط به پروردگارتان است پس به آنچه که عمل میکردید به شما خبر میدهد همانا او به ذات سینهها دانا است
- ترجمه راستیناگر همه کافر شوید خدا از (طاعت) همه شما البته بینیاز است و کفر (و شرک) را بر بندگانش نمیپسندد و اگر (طاعت و) شکرش به جای آرید از شما آن پسند اوست و (بدانید که در قیامت) هرگز بار گناه کسی را دیگری به دوش نخواهد گرفت و پس از این (زندگانی دنیای فانی) باز گشت همه شما به سوی خداست و او شما را به هر چه میکردهاید آگاه میسازد، که او از اسرار دلهای خلق به خوبی آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ
و وقتی که به انسان زیانی برسد [در حالی که] برگشت کننده به سوی او است پروردگارش را میخواند [یعنی چگونه کفر میورزید و وقتی که ضررى به شما میرسد به او پناه میبرید، نه به غیر او یعنی که شما مفطور بر اقرار به او و التجاء (پناه بردن) به او هستید] سپس وقتی که از جانب خود نعمتی به او بدهد [یعنی تفضّلاً اعطاء کند] فراموش میکند که قبلاً آن را از او خواسته بود [پس کفر شما و نه کفران شما بر نعم او جز برای ستر (پوشاندن) آنچه که مفطور بر آن هستید نیست]، و [در عوض] برای خداوند همانندهایی [به عنوان امثال و شرکاء مثل اصنام و کواکب، یا برای خداوند از اهویهٔ نفس خویش و مشتهیات آن اندادی (همانندهایی) در وجود خویش] قرار میدهد تا [مردم را یا اهل مملکت خود را] از راه او گمراه کند، بگو [ای ابا فضیل یا ای ابا فلان یا ای منصرف از باب قلب به باب نفس و مشتهیات آن] اندکی به کفرت بهرهمند باش همانا تو از یاران آتشی [زیرا انصراف از خداوند و از ولایت و از علی (ع)، یا از باب قلب جز برای مبتلی به دواعی (انگیزههای) نفس نیست، و دواعی نفس جز شُوَاظی (شعلههایی) از آتش نیست]
- ترجمه سلطانیو وقتی که به انسان زیانی برسد (در حالی که) برگشت کننده به سوی او است پروردگارش را میخواند سپس وقتی که از جانب خود نعمتی به او بدهد (تفضّلاً اعطاء کند) فراموش میکند که قبلاً آن را از او خواسته بود، و (در عوض) برای خداوند همانندهایی قرار میدهد تا (مردم را) از راه او گمراه کند بگو اندکی به کفرت بهرهمند باش همانا تو از یاران آتشی
- ترجمه راستینو (بی چاره) انسان را هر گاه فقر و مصیبت و رنجی پیش آید در آن حال به دعا و توبه و انابه به درگاه خدای خود رود و چون نعمت و ثروتی از سوی خود به او عطا کند خدایی را که از این پیش میخواند به کلی فراموش سازد و برای خدای یکتا شریک و همتاهایی قرار دهد تا (خلق را) از راه خدا گمراه سازد. بگو: (ای نگون بخت) اندکی به کفر (و عصیان) لذّت و آسایش جو، که عاقبت از اهل آتش دوزخ خواهی بود.
- ترجمه الهی قمشهای٩ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
آیا کسی که او فروتن است که اوقات شب را ساجد و ایستاده (شبخیز) است و از آخرت حذر میکند و به رحمت پروردگارش امید دارد [مانند کسی است که اینچنین نیست] بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند [و به خداوند کفر میورزند، یا به نعم او، یا به رسول (ص)، یا به علی (ع)] متساویند جز این نیست [از عدم تسویت بین آن دو] خردمندان پند میگیرند
- ترجمه سلطانیآیا کسی که او فروتن است که اوقات شب را ساجد و ایستاده (شبخیز) است و از آخرت حذر میکند و به رحمت پروردگارش امید دارد (مانند کسی است که اینچنین نیست) بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند متساویند جز این نیست که خردمندان پند میگیرند
- ترجمه راستین(آیا آن کس که شب و روز به کفر و عصیان مشغول است بهتر است) یا آن کس که ساعات شب را به طاعت خدا به سجود و قیام پردازد و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار است؟بگو: آیا آنان که اهل علم و دانشند با مردم جاهل نادان یکسانند؟منحصرا خردمندان متذکر این مطلبند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ قُلْ يَاعِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ
بگو ای بندگان من که ایمان آوردهاید {به او (ص) امر کرد که عبید (بندگان) او را به نسبت عبدیّت (بندگی) آنها به خودش خطاب نماید از جهت اشعار به اینکه او (ص) خلیفهٔ او در زمین او، بلکه در زمین او و آسمان او است، و مظهر است برای جمیع اوصاف او و نسبتهای او، پس هر کس که به عنوان عبد او تعالی باشد عبد خلیفهٔ او (ص) به عنوان عبد طاعت، نه به عنوان عبد عبادت میباشد} از [سخط] پروردگارتان بهراسید [زیرا عاصی معذّب و مطیع مثاب (ثواب گیرنده) است]، برای کسانی که در این دنیا احسان کردهاند حسنه هست [و برای کسانی که بدی کردند عقوبت هست]، و زمین خداوند وسیع است [و اگر در سرزمینی متمکّن از احسان نشدهاید پس به سرزمینی دیگر هجرت کنید که در آنجا احسان برای شما ممکن شود، و اگر هجرت ممکن نمیشود پس برای کسی که بر مشاقّ (سختیها، مشقتها) احسان کردن در محلّی که احسان کردن بر او شقّ (از دست دادن) میشود صبر کند] جز این نیست که به صبر کنندگان اجر آنها بدون حساب وفا (به تمامی داده) میشود
- ترجمه سلطانیبگو ای بندگان من که ایمان آوردهاید از (سخط) پروردگارتان بهراسید، برای کسانی که در این دنیا احسان کردهاند حسنه هست، و زمین خداوند وسیع است جز این نیست که به صبر کنندگان اجر آنها بدون حساب وفا (به تمامی داده) میشود
- ترجمه راستین(ای رسول ما، از قول من به امت) بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، خدا ترس و پرهیزکار باشید، که آنان که متّقی و نیکوکارند (علاوه بر آخرت) در دنیا (هم) نصیبشان نیکویی و خوشی است، و زمین خدا بسیار پهناور است (اگر در مکانی ایمان و حفظ تقوا مشکل شد به شهر و دیاری دیگر روید و به راه دین صبر پیشه کنید که) البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ
بگو همانا من امر شدم که خداوند را [در حالی که] دین را [یعنی طریق سلوک یا اعمال ملّت (دین، آئین) را] برای او [از اشراک شیطان و اشراک نفس و مداخلهٔ هوی] خالص میکنم عبادت کنم
- ترجمه سلطانیبگو همانا من امر شدم که خداوند را (در حالی که) دین را برای او خالص میکنم عبادت کنم
- ترجمه راستینبگو که من خود مأمورم که تنها خدا را پرستش کنم و دین را برای او خالص گردانم (و هرگز شرک نیاورم).
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ
و امر شدهام تا که اوّل مسلمین باشم [و کسی که میخواهد که اقدم مسلمین باشد پس باید مُخْلِصاً برای دین او بندگی کند]
- ترجمه سلطانیو امر شدهام تا که اوّل مسلمین باشم
- ترجمه راستینو باز مأمورم که در اسلام و در تسلیم امر خدا مقام اوّلیّت را دارا باشم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
بگو همانا من از عذاب روزی بزرگ ترسانم که پروردگارم را [در ترک آنچه از اخلاص دین که مرا به آن امر کرده است] عصیان ورزم
- ترجمه سلطانیبگو همانا من از عذاب روزی بزرگ ترسانم که پروردگارم را عصیان ورزم
- ترجمه راستینباز بگو که من اگر خدای خود را نافرمانی کنم البته از عذاب روز بزرگ قیامت میترسم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي
بگو فقط خدای را بندگی میکنم [و امر او را امتثال میکنم در حالی که] دینم را برای او خالص میکنم
- ترجمه سلطانیبگو فقط خدای را بندگی میکنم (در حالی که) دینم را برای او خالص میکنم
- ترجمه راستینباز بگو: من خدای یکتا را میپرستم و دینم را خاص و خالص برای او میگردانم (و غیر او را باطل محض میدانم).
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ
پس هر آنچه را که خواستید غیر او بندگی کنید [و در دین او آنچه را که خواستید شریک کنید] بگو همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و به اهالی [داخلی و خارجی] خود زیان زدند آگاه باشید که آن در روز قیامت همان زیانکاری آشکار است
- ترجمه سلطانیپس هر آنچه را که خواستید غیر او بندگی کنید بگو همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و به اهالی (داخلی و خارجی) خود زیان زدند آگاه باشید که آن در روز قیامت همان زیانکاری آشکار است
- ترجمه راستینشما هم هر که را میخواهید جز خدا بپرستید (که از غیر خدا جز زیان نمیبینید) . بگو که زیانکاران آنان هستند که خود و اهل بیت خود را (از کفر و عصیان) در قیامت به خسران جاودان در افکنند، آگاه باشید که این همان زیان است که (در قیامت) بر همه آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَاعِبَادِ فَاتَّقُونِ
آنها از فوق خود سایهبانی و از تحت خود سایهبانی از آتش دارند آن [مذکور از خسران یا از تظلیل (سایهبان گرفتن) با ظلل (سایهبان) از آتش] است که خداوند بندگانش را به آن خوف میدهد، ای بندگان من پس از من بهراسید
- ترجمه سلطانیآنها از فوق خود سایهبانی و از تحت خود سایهبانی از آتش دارند آن (مذکور) است که خداوند بندگانش را به آن خوف میدهد، ای بندگان من پس از من بهراسید
- ترجمه راستینبر آنها از بالا و زیر، سایبان آتش دوزخ است. آن آتشی است که خدا از آن بندگان خود را میترساند، که ای بندگان من از (آتش قهر) من بترسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ
و کسانی که از طاغوت اجتناب کردند که از آن بندگی کنند و به سوی خداوند برگشتند بشارت برای آنان هست پس به بندگان من بشارت بده
- ترجمه سلطانیو کسانی که از طاغوت اجتناب کردند که از آن بندگی کنند و به سوی خداوند برگشتند بشارت برای آنان هست پس به بندگان من بشارت بده
- ترجمه راستینو آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه باز گشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَـوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
که سخن را میشنوند و از احسن آن تبعیّت میکنند آنان کسانی هستند که خداوند آنها را [به ولایت] هدایت کرده [و به آن تمسّک نمودهاند زیرا هدایت جز با توسّل به ولایت با بیعت خاصّهٔ ولویّه نیست] و آنان [با تلقیح ولایت] همان خردمندان [یعنی دارندگان لُب (مغز)] هستند
- ترجمه سلطانیکه سخن را میشنوند و از احسن آن تبعیّت میکنند آنان کسانی هستند که خداوند آنها را هدایت کرده و آنان همان خردمندان هستند
- ترجمه راستینآن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ
آیا پس کسی که بر او کلمهٔ عذاب حقّ (لازم، سزاوار) شده [بهتر هستند؟ یا این مبشّرین] آیا پس تو کسی که در آتش است را نجات میدهی؟ [یعنی همانا کسی که بر او کلمۀ عذاب حقّ (لازم) شده در آتش واقع است برای وقوع خود در آتش منتظر قیامت نیست و تو قادر نیستی که او را از آن نجات دهی]
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که بر او کلمهٔ عذاب حقّ (لازم، سزاوار) شده آیا پس تو کسی که در آتش است را نجات میدهی؟
- ترجمه راستینآیا کسی که وعده عذاب خدا بر او محقّق و حتمی (و به دوزخ قهر و شقاوت معذّب) است تو (به پند و نصیحت) میتوانی از آن آتش قهرش برهانی؟!
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ
لکن خداوند به کسانی که از پروردگارشان هراس دارند [یعنی مبشّران] وعده داده که برای آنها [در جنّت] کاخهایی هست که از فوق آنها کاخهایی بناء شده که از زیر آنها نهرها جاری میشود، خداوند خلاف میعاد نمیکند
- ترجمه سلطانیلکن خداوند به کسانی که از پروردگارشان هراس دارند وعده داده که (در جنّت) برای آنها کاخهایی هست که از فوق آنها کاخهایی بناء شده که از زیر آنها نهرها جاری میشود، خداوند خلاف میعاد نمیکند
- ترجمه راستینلیکن آنان که متّقی و خدا ترس شدند برای آنها (در بهشت رضوان و باغ فردوس جاویدان) کاخ و عمارتها بالای یکدیگر بنا شده است که در جلو آن عمارات نهرهای آب جاری است. (این بهشت ابد) وعده خداست که خدا هرگز وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ
آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی را فرستاد پس آن را در زمین در چشمهها داخل کرد سپس با آن کشتهایی را با اختلاف رنگهای [اصناف و انواع] آن خارج میسازد سپس خشک میشود که آن را زرد شده میبینی سپس آن را چوب خُرد شده (ریز ریز) قرار میدهد همانا در آن [از جهت تذکیر] البتّه برای خردمندان [یعنی کسانی که ولایت علی (ع) را با بیعت خاصّهٔ ولویّه قبول کردند] یادآوریی هست [به صانع و کمال حکمت او و قدرت او و عنایت او به خلقش مخصوصاً به بنی آدم برای انتفاع آنها به ماسوای خود و بودن ماسوای آنها برای انتفاعشان نه ماسوای آنها و به اینکه احیاء به حیات دنیا مثل انبات (رویانیدن) نبات و سبز نمودن آن و انحطاط آن و خشک و زرد شدن آن و اصفرار (ریز ریز شدن) آن است، و نباید به آن مغرور شود و بداند که آن ایضاً بالذّات مقصود نیست، بلکه آن مانند سایر موجودات مقدّمه برای غیر خود است و تا آن را طلب کند و تا بر آن عمل کند]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی را فرستاد پس آن را در زمین در چشمهها داخل کرد سپس با آن کشتهایی را با اختلاف رنگهای آن خارج میسازد سپس خشک میشود که آن را زرد شده میبینی سپس آن را چوب خُرد شده قرار میدهد همانا در آن البتّه برای خردمندان یادآوریی هست
- ترجمه راستینآیا (نشانه لطفهای خدا را در دنیا) نمیبینی که خدا از آسمان آب باران نازل گردانید و آن را در روی زمین در نهرها و جویها روان ساخت آن گاه انواع نباتات گوناگون بدان برویاند باز (از سبزی و خرّمی) رو به خزان آرد و نخست بنگری که زرد شود و آن گاه خدا (چوب و علف) خشکش گرداند؟همانا در آن صاحبان عقل را تذکر (قدرت و رحمت الهی) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
آیا پس کسی که خداوند سینهٔ او را برای اسلام گشوده [یعنی اولى الالباب (خردمندان) که خداوند سینههایشان را برای اسلام گشوده است] و او بر نوری از پروردگارش است {و نور همان ولایت است که آن حافظ او از اتّباع از شیطان است و اصل در آن نور علی (ع) و بعد شیعهٔ او هستند که ولایت او را با بیعت خاصّه قبول کردهاند، سپس شیعهٔ او که ولایت تکوینی در آنها تنعّش (بلند گرداندن خداوند کسی را) شده و تنعّش این ولایت همان نوری است که در قلب عبد قذف (انداخته) میشود و از آن تعبیر به علم میشود} [بهتر است از کسی که خداوند سینهاش را بر کفر گشوده است یا مثل کسی که خداوند سینهاش را در ضیق (تنگی) در حرج (مضیقه) قرار داد] پس وای بر قلوب قساوتدار آنان به خاطر ذکر خداوند [یا اعراض کنندگان از ذکر الله]، آنان در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که خداوند سینهٔ او را برای اسلام گشوده و او بر نوری از پروردگارش است (بهتر است از کسی که خداوند سینهاش را بر کفر گشوده است) پس وای بر قلوب قساوتدار آنان از ذکر خداوند، آنان در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه راستینآیا آن کس را که خدا برای اسلام شرح صدر (و فکر روشن) عطا فرمود که وی به نور الهی روشن است (چنین کس با مردم کافر بی نور تاریک دل یکسان است) ؟پس وای بر آنان که از قساوت (و شقاوت) دلهاشان از یاد خدا فارغ است!اینان هستند که دانسته به ضلالت و گمراهیند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
خداوند بهترین سخن [یعنی ولایت علی (ع) زیرا آن نبأ عظیم (خبر بزرگ) و احسن از هر حدیث است و قرآن صورت آن است] را به عنوان کتابی متشابه مثانی (دوتایی) نازل کرد {مراتب عالم هر مرتبه از آن مشابه بر عالی آن و سافل آن است زیرا سافله صورت مفصّلهٔ نازله از عالی است و عالی صورت مجملهٔ بسیطه از سافله است} که پوستهای کسانی که از پروردگارشان خاشعند از آن میلرزد {و آنان کسانی هستند که ولایت علی (ع) را با بیعت خاصّه قبول کردهاند، یا ولایت تکوینی او که همان ظهور علم تکوینی در آنها است در ایشان ظاهر شده زیرا علم تکلیفی محصور در کسی است که ولایت تکلیفی را قبول کرده، و علم تکوینی محصور در کسی است که ولایت تکوینی در او ظاهر شده و از حُجب (حجابها) اهویه خارج شده است} سپس با ذکر خدا پوستهایشان و قلوبشان نرم میشود [یعنی پوستهای آنان از اقشعرار (لرزیدن) ساکن میشود و حال آنکه قلوب آنان به ذکر الله مایل یا ساکن است] {و ذکر الله همان ولایت یا ولیّ امر یا ذکر مأخوذ از ولیّ امر یا ملکوت ولیّ امر یا قرآن است}، آن هدایت خداوند است کسی را که بخواهد به آن هدایت میکند و کسی را که خداوند گمراه کند [یعنی کسی را که او خوار سازد، یا کسی که خداوند او را درنیافته است] پس هیچ هادیی ندارد
- ترجمه سلطانیخداوند بهترین سخن را به عنوان کتابی متشابه مثانی (دوتایی) نازل کرد که پوستهای کسانی که از پروردگارشان خاشعند از آن میلرزد سپس با ذکر خدا پوستهایشان و قلوبشان نرم میشود، آن هدایت خداوند است کسی را که بخواهد به آن هدایت میکند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی ندارد
- ترجمه راستینخدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث (و نیکوترین سخن آسمانی خدا) است، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است و در آن ثنای خدا (و خاصان خدا) مکرر میشود، که از تلاوت (آیات قهر) آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و (با آیات رحمت) باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد. این (کتاب) همان (رحمت و) هدایت خداست که هر که را خواهد به آن رهبری فرماید، و هر کس را خدا به گمراهیش واگذارد دیگر هیچ هدایت کنندهای نخواهد داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُـوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِـمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ
آیا پس کسی که در روز قیامت صورتش را از بدی عذاب پرهیز میدهد [بهتر است یا کسی که او ایمان آورده] و به ظالمین گفته میشود بچشید آنچه را که کسب میکردید [یعنی نفس آنچه را که عمل میکردید، یا جزای آن را]
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که در روز قیامت صورتش را از بدی عذاب پرهیز میدهد (بهتر است یا کسی که او ایمان آورده) و به ظالمین گفته میشود بچشید آنچه را که کسب میکردید
- ترجمه راستینآیا آن کس که روز قیامت برای پرهیز از سختی عذاب دوزخ ناچار است که رخسارش را مقابل آتش سپر گرداند (مانند کسی است که از آن عذاب ایمن و آسوده است) ؟و (آن روز) به ظالمان خطاب شود که اینک کیفر ستمهایی که میکردید بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ
کسانی که قبل از آنها تکذیب کردند پس از حیثی که نمیفهمیدند عذاب به آنها آمد
- ترجمه سلطانیکسانی که قبل از آنها تکذیب کردند پس از حیثی که نمیفهمیدند عذاب به آنها آمد
- ترجمه راستینآنان که پیش از این امت بودند نیز (پیغمبران خود را) تکذیب کردند پس، از جایی که پی نمیبردند عذاب (قهر حق) بر آنها فرود آمد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
پس خداوند خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشاند و البتّه عذاب آخرت بزرگتر است اگر میدانستند [حتماً اجتناب میکردند]
- ترجمه سلطانیپس خداوند خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشاند و البتّه عذاب آخرت بزرگتر است اگر میدانستند
- ترجمه راستینپس خدا عذاب ذلّت و خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشانید در صورتی که عذاب آخرت آنها اگر بدانند بسیار سختتر است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
و همانا برای مردم در این قرآن از هر مَثَلی [که مردم در معاش خود و معادشان به آن احتیاج دارند] زدهایم با ترقّب به اینکه آنها [به احوال خویش و احوال دنیاشان و آخرتشان] متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیو همانا برای مردم در این قرآن از هر مثلی زدهایم با ترقّب به اینکه آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینو ما در این قرآن برای (هدایت) مردم هر گونه مثلهای روشن آوردیم، باشد که خلق متذکر (حقایق آن) شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
قرآنی عربی بدون داشتن کجی [یعنی انحراف از طریق مستقیم انسانی]، با ترقّب به اینکه آنها [از انحراف از طریق انسان] پرهیز کنند
- ترجمه سلطانیقرآنی عربی بدون داشتن کجی، با ترقّب به اینکه آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه راستینهمان قرآن عربی فصیح که در آن هیچ ناراستی و حکم ناصواب نیست، باشد که مردم (از آن پند گرفته و) پرهیزگار شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
خداوند [برای کافر و مؤمن و منافق و موافق] مَثَل زد [تا آنکه مؤمن مخلص به حال خویش متذکّر شود و پروردگارش را شکر کند و کافر و منافق پس از آن منزجر شود و توبه نماید] شخصی را که دربارهٔ او شرکائی با یکدیگر مخالفت (بد خوئی) میورزند و شخصی که تسلیم شخص [دیگری] است آیا آن دو [حالاً یا از جهت حکایت] از لحاظ مَثل متساوی هستند؟ ستایش برای خداوند است، بلکه بیشتر آنها علم ندارند [یا برای طموح (آرزو، جاه طلبی) نظرشان بر متاع فانی دنیا عدم تساوى یا احوال خویش را نمیدانند تا آنکه این مَثَل را بر احوال خویش نازل کنند و متنبّه شوند و منزجر شوند]
- ترجمه سلطانیخداوند مَثَل زد شخصی را که دربارهٔ او شرکائی با یکدیگر مخالفت (بد خوئی) میورزند و شخصی که تسلیم شخص (دیگری) است آیا آن دو از لحاظ مَثل متساوی هستند؟ ستایش برای خداوند است، بلکه بیشتر آنها علم ندارند
- ترجمه راستینخدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده (بیاموزید) آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد همه مخالف یکدیگر (و هر کدام او را به کاری پر رنج و زحمت میگمارند) با آن شخصی که تسلیم امر یک نفر است (که به او مهربان است و هیچ تکلیف سختی نمیکند) حال این دو شخص یکسان است؟خدا را سپاس (که حالشان هرگز یکسان نیست) لیکن اکثر این مردم درک (این حقیقت) نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ
همانا تو میمیری و همانا آنها میمیرند {بشارت و تسلیت (دلداری) برای او (ص) و برای موافقین امّت او و به عنوان تهدید برای مخالفین او و منافقین امّت او است}
- ترجمه سلطانیهمانا تو میمیری و همانا آنها میمیرند
- ترجمه راستین(ای رسول عزیز ما) شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ
سپس همانا شما در روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله میکنید {تسلیت تامّه برای علی (ع) و شیعهٔ او، و تهدید تامّ برای مخالفین آنها است}
- ترجمه سلطانیسپس همانا شما در روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله میکنید.
- ترجمه راستینآن گاه روز قیامت همه در پیشگاه عدل پروردگار خویش با یکدیگر ستیزه (و دادخواهی) میکنید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ
پس چه کسی ظالمتر از کسی است که بر خداوند دروغ ببندد {هر کسی که در دین به هر نحو از ترأّس (ریاست طلبی) ترأّس کند از قضاء و فتواء و امامت جماعت و جمعه و وعظ و تصرّف در اوقاف و اموال ایتام و غُیّاب (غایبین) و اخذ بیعت از بندگان و تلقین ذکر و تعلیم اوراد بدون اذنی و اجازهای از خداوند به توسّط خلفای او پس او از کسانی است که بر خداوند دروغ بسته است، و همچنین است کسی که از این مترأّس (ریاست طلب) تبعیّت کند زیرا او با حالش بر خداوند دروغ بسته است حیثی که معتقد شده که این مترأّس در دین از سوی خداوند رئیس است و از او تبعیّت کرده و حال آنکه از سوی خداوند رئیس نبوده} و آنوقت که صدق [راستی، که همان ولایت تکوینی او است] نزد او آمد را تکذیب کرد [حیثی که آن او را از این ترأّس باز میدارد و آن اتّباع و ولایت تکلیفیّه او است اگر ولایت تکلیفی و ولیّ امرش را تحصیل کرده باشد] {این متّبع (پیروی کننده) نسبت به همه و هر صدق و صادقى مکذّب (تکذیب کننده) است}، آیا برای کافران جایگاهی در جهنّم نیست
- ترجمه سلطانیپس چه کسی ظالمتر از کسی است که بر خداوند دروغ ببندد و آنوقت که صدق (راستی، که همان ولایت تکوینی او است) نزد او آمد را تکذیب کرد آیا برای کافران جایگاهی در جهنّم نیست
- ترجمه راستینپس (در آن روز) از آن کسی که بر خدا دروغ بسته و وعده صدق رسولان خدا را که به او رسیده تکذیب کرده هیچ کس ستمکارتر هست؟آیا منزلگاه کافران در آتش دوزخ نیست؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
و کسی که صدق آورد [ولایت تکلیفیّه را قبول کرد] و آن را تصدیق نمود آنان همان پرهیز کنندگان [از ظلم] هستند
- ترجمه سلطانیو کسی که صدق آورد (ولایت تکلیفیّه را قبول کرد) و آن را تصدیق نمود آنان همان پرهیز کنندگان (از ظلم) هستند
- ترجمه راستینو آن کس که (وعده) صدق را آورد و (آن کس که) آن را تصدیق کرد (و به خدا و قیامت ایمان آورد) هم آنها به حقیقت اهل تقوا هستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ
آنچه که میخواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست آن پاداش نیکوکاران است
- ترجمه سلطانیآنچه که میخواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست آن پاداش نیکوکاران است
- ترجمه راستینبرای آن بندگان نزد خدایشان از هر نعمتی که بخواهند مهیّاست، که این پاداش نیکو کاران عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ
تا خداوند بدترینهایی که عمل کردند را از آنها بپوشاند و اجر آنها را به بهترینی که عمل میکردند به آنها جزاء بدهد
- ترجمه سلطانیتا خداوند بدترینهایی که عمل کردند را از آنها بپوشاند و اجر آنها را به بهترینی که عمل میکردند به آنها جزاء بدهد
- ترجمه راستینتا خدا زشتترین گناهانشان را مستور و محو گرداند و بسی بهتر از این اعمال نیکشان به آنها پاداش عطا کند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست و تو را با کسانی غیر از او میترسانند و (حال آنکه) کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی برای او نیست [یعنی که خداوند آنها را گمراه کرده و به تو نیست که آنها را هدایت کنی یا آنها به آنچه که از لحوق به کفّار یا از منع علی (ع) از خلافت که خیال میکنند هدایت نمیشوند]
- ترجمه سلطانیآیا خداوند برای بندهاش کافی نیست و تو را با کسانی غیر از او میترسانند و (حال آنکه) کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی برای او نیست
- ترجمه راستینآیا خدای (مهربان) برای بندهاش کافی نیست؟و مردم (مشرک) تو را از قدرت غیر خدا میترسانند!و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ
و کسی را که خداوند هدایت کند پس گمراه کنندهای ندارد [پس از خدایان آنان و نه از آنچه که دربارهٔ علی (ع) گفتند نترس زیرا خداوند تو را و علی (ع) را هدایت کرده است] آیا خداوند چیره نیست [غالبی که در مرادش غلبه نمیشود تا از آنها و از آنچه که دربارهٔ علی (ع) گفتند بترسی] و دارندهٔ انتقام نیست [پس تو بر تقلّب (گردش کردن) آنها در شهرها و تمتّع آنها در روزگار اندوهناک مشو که همانا ما از آنان انتقام میگیریم] {بلکه تقلّب آنها و تمتّع آنها به اسارت نفس و خیال، انتقام ما از آنها است}
- ترجمه سلطانیو کسی را که خداوند هدایت کند پس گمراه کنندهای ندارد آیا خداوند چیره و دارندهٔ انتقام نیست
- ترجمه راستینو هر کس را خدا هدایت کند دیگر احدی او را گمراه نتواند کرد. آیا خدا مقتدر و غالب (بر تمام قوای عالم) و منتقم (از همه ستمکاران جهان) نیست؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ
و البتّه اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است البتّه میگویند خداوند، [پس چگونه تو را به کسانی غیر از او میترسانند] بگو آیا پس دیدید (چه فکر میکنید) که آنچه که غیر از خداوند میخوانید اگر خداوند برای من ضرری اراده کند آیا آنها برطرف کنندهٔ ضرر او هستند یا اگر برای من رحمتی را اراده کند آیا آنان از رحمت او باز دارندهاند؟ [و حال آنکه ضرّى نیست مگر از او، و رحمتى نیست جز به اذن او پس چگونه شما مرا از آنها میترسانید، به آنان به نحو تجرّی] بگو [و نترس] خداوند مرا بس است [شایسته است] که توکّل کنندگان فقط بر او توکّل نمایند [برای اینکه به اقرار همه فاعلی در وجود جز او نیست]
- ترجمه سلطانیو البتّه اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است البتّه میگویند خداوند، بگو آیا پس دیدید (چه فکر میکنید) که آنچه که غیر از خداوند میخوانید اگر خداوند برای من ضرری اراده کند آیا آنها برطرف کنندهٔ ضرر او هستند یا اگر برای من رحمتی را اراده کند آیا آنان از رحمت او باز دارندهاند؟ بگو خداوند مرا بس است (شایسته است) که توکّل کنندگان فقط بر او توکّل نمایند
- ترجمه راستینو اگر از این مشرکان بپرسی که زمین و آسمانها را که آفریده است؟البته جواب دهند: خدا آفریده. پس به آنها بگو: چه تصور میکنید، آیا همه بتهایی که جز خدا میخوانید اگر خدا بخواهد مرا رنجی رسد آن بتان میتوانند آن را رفع کنند؟یا اگر خدا بخواهد مرا به رحمتی رساند بتان میتوانند آن رحمت را از من باز دارند؟بگو: خدا مرا کافی است، که متوکلان عالم بر او توکل میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ قُلْ يَاقَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
[به عنوان تهدید در مقابل تهدیدشان بر تو به آنها] بگو ای قوم من، بر جایگاه (منزلت) خود عمل کنید همانا من [هم] عامل (عمل کننده) هستم پس خواهید دانست
- ترجمه سلطانیبگو ای قوم من، بر جایگاه (منزلت) خود عمل کنید همانا من (هم) عامل (عمل کننده) هستم پس خواهید دانست
- ترجمه راستینباز بگو: ای قوم، شما را آنچه میسّر است (و در خور جهل و گمراهی شماست) عمل کنید، من هم (آنچه روا دانم) عمل میکنم و به زودی معلوم شما گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ
که چه کسی [خواهد بود] که عذاب خوار کننده به او میآید و عذاب دائمی بر او فرود میآید
- ترجمه سلطانیکه چه کسی (خواهد بود) که عذاب خوار کننده به او میآید و عذاب دائمی بر او فرود میآید
- ترجمه راستینکه عذاب با ذلّت و خواری که را فرا رسد و آلام همیشگی (دوزخ) بر که فرود آید؟
- ترجمه الهی قمشهای٤١ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ
همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم [به خاطر تهدید آنها و ترغیب آنها] نازل کردیم [پس چرا تو به آنها نمیگویی! پس به آنها بگو آنچه را که به تو نازل کردیم و بال (اندیشه) مدار که میشنوند یا نمیشنوند] پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه میشود و تو وکیل آنها نیستی [تا مراقب عدم گمراهی آنها باشی و بر گمراهی آنان محزون شوی]
- ترجمه سلطانیهمانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم نازل کردیم پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه میشود و تو وکیل آنها نیستی
- ترجمه راستین(ای رسول) این کتاب الهی را ما به حقّ برای (هدایت) خلق بر تو فرستادیم، اینک هر که هدایت یافت نفع آن و هر که به گمراهی شتافت زیان آن بر شخص اوست و تو (پس از تبلیغ رسالت و اتمام حجّت) دیگر وکیل خلق و نگهبان امّت (از قهر حقّ) نخواهی بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
خداوند است که انفس را فوت میدهد (میمیراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آن [را میمیراند] {یعنی که انسان نفسى حیوانی و نفسى عقلانی دارد و خداوند جمیع انفس را حین مرگ میمیراند و ایضاً حین مرگ انفس حیوانی که حین خواب از ابدان خارج نشده را میمیراند زیرا آن که حین خواب خارج میشود همان انفس عقلانی است و آن شبیه آن میشود که خداوند برای سفل بودن آن و عدم اعتناء به آن حین مرگ آن را قبض نمیکند بلکه فانی میشود یا ملائکه آن را قبض میکنند} و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه میدارد و دیگری را تا وقت معیّن میفرستد {به این معنی که او انفسى را که مرگ بر آن قضاء شده را از انفس متوفّات نگه میدارد و دیگری را که آن به مرگ فوت نشده است را میفرستد، یعنی آنها را در ابدانشان باقی میدارد تا اجلشان، یا انفس عقلانی که آن در خواب میمیرد را نگه میدارد و انفس حیوانی که آن فوت نکرده است را میفرستد یعنی آنها را در ابدان آنها باقی میدارد} همانا در آن برای گروهی که تفکّر میکنند البتّه نشانههایی [عدیده] هست [بر مبدء بودن او و علم او و قدرت او و کمال حکمت او، و بقاء عالم آخر (دیگری) غیر از این عالم و عود (برگشت) انفس به آن عالم، و دارای مراتب بودن انسان و اینکه بعضی از مراتبش حکمشان حکم طبع است، و بعضی مراتبش حکمشان حکم عقل مجرّد است]
- ترجمه سلطانیخداوند است که انفس را فوت میدهد (میمیراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آنها (را میمیراند) و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه میدارد و دیگری را تا وقت معیّن میفرستد همانا در آن برای گروهی که تفکّر میکنند البتّه نشانههایی (عدیده) هست
- ترجمه راستینخداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را میگیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض میکند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه میدارد و آن را که نکرده (به بدنش) میفرستد تا وقت معیّن (مرگ) . در این کار نیز ادلهای (از قدرت الهی) برای متفکران پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ
آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کردهاند، [به آنان] بگو آیا اگرچه [آلهه یا شفعاء شما] چیزی را مالک نمیباشند؟ و [بلکه] عقل (تعقل) نمیکنند
- ترجمه سلطانیآیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کردهاند، (به آنان) بگو آیا اگرچه چیزی را مالک نمیباشند؟ و (بلکه) عقل (تعقل) نمیکنند
- ترجمه راستینبلکه این مردم کافر مشرک خدا را وا گذارده و بتهایی (بی اثر) را شفیعان خود بر گرفتند. بگو: اگر چه این بتان کمتر چیزی در جهان مالک نباشند و عقل و ادراکی هیچ نداشته باشند (باز شفیع شما توانند شد).
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است [پس شما چه دارید که غیر او را به عنوان شفیع نزد او قرار میدهید]، ملک آسمانها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده میشوید [یعنی که شفاعت در دنیا مختصّ به او است برای اینکه ملک آسمانها و زمین برای او است، و شفاعت در آخرت مختصّ به او است برای اینکه همه به او باز میگردند، نه به غیر او]
- ترجمه سلطانیبگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است، ملک آسمانها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینبگو: شفاعت همه خلقان با خداست، که سلطان ملک آسمانها و زمین و است و پس از مرگ و فنا بازگشت همه شما به سوی اوست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر میشود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاوردهاند مشمئز (بیزار) میشود [برای اینکه آنان به خداوند ادبار (پشت) کردهاند و بر اهویهٔ خویش اقبال نمودهاند و مُدبر (پشت کننده) به چیزی، مشمئز از آن و از ذکر آن است] و وقتی که کسی غیر از او [مانند اصنام و طواغیت (طاغوتها) و معاندین علی (ع)] ذکر میشود آنوقت آنها خوشحال میشوند
- ترجمه سلطانیو وقتی که خداوند به وحدتش ذکر میشود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاوردهاند مشمئز (بیزار) میشود و وقتی که کسی غیر از او ذکر میشود آنوقت آنها خوشحال میشوند
- ترجمه راستینو چون نزد مردم بیایمان به آخرت، خدا را به یکتایی یاد کنند (آنها از ذکر حق) سخت ملول و دلتنگ میشوند و هرگاه ذکر غیر خدا (از بتها و امور مادی) کنند خرّم و دلشاد میگردند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِـمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
[بطور اعراض از آنها مُقبل بر پروردگارت] بگو: ای پروردگار آفرینندهٔ آسمانها و زمین [ای] عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف میکردند حکم میکنی [یعنی از عدم اجابت قومت و از اختلافشان از بودن او خالق کلّ ماسواه و عالم کل معلومات و منجمله عناد قوم تو با تو و مخالفتشان بر تو و حصر حکم بین بندگان در او، به پروردگارت توجّه کن و او را با آنچه که در آن تسلّی تو هست به یاد آور]
- ترجمه سلطانیبگو ای پروردگار آفرینندهٔ آسمانها و زمین (ای) عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف میکردند حکم میکنی
- ترجمه راستینبگو: پروردگارا، ای خالق آسمانها و زمین، ای دانای عالم پیدا و پنهان، تو خود میان بندگان در آنچه خلاف و نزاع برانگیزند حکم خواهی کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ
و اگر کسانی که ظلم کردهاند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن [داشته باشند] قطعاً فدیه خواهند داد [تا] از بدی عذاب در روز قیامت [برهند] و از سوی خداوند بر آنها آشکار میشود آنچه را که نمیپنداشتند
- ترجمه سلطانیو اگر کسانی که ظلم کردهاند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن (داشته باشند) قطعاً فدیه خواهند داد (تا) از بدی عذاب در روز قیامت (برهند) و از سوی خداوند بر آنها آشکار میشود آنچه را که نمیپنداشتند
- ترجمه راستینو اگر مردم ستمکار و ظالم هر آنچه در زمین است دو برابر دارا باشند البته خواهند که برای نجات خود از سختی عذاب قیامت همه را فدا کنند، و البته (آن روز) از (قهر) خدا عذابی که گمان نمیبردند بر آنان پدید آید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و بدیهای آنچه که کسب میکردند بر آنها آشکار میشود و آنچه که [یعنی عملی که یا عذابی که] آن را استهزاء میکردند به سر آنها میآید
- ترجمه سلطانیو بدیهای آنچه که کسب میکردند بر آنها آشکار میشود و آنچه که آن را استهزاء میکردند به سر آنها میآید
- ترجمه راستینو (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی میکردند بر آنان احاطه کند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
و وقتی که به انسان ضرری برسد، [برای ظهور فطرتش در آن هنگام و عدم احتجاب وی به حجب وهم و خیال] ما را میخواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او میدهیم [و خیال به انانیّتش چیره میشود و حال تضرّعش و دعائش را فراموش میکند] میگوید جز این نیست که آن بنابر علم من [به طرق کسب آن یا بنابر علم به اتیان آن] به من داده شده [برای اینکه من دانستم که خداوند برای مکان (منزلت) من نزد او آن را به من داده است]، بلکه [اتیان آن به کسب او و نه به شعور از او به اتیان آن نیست جز این نیست که] آن به عنوان فتنه (امتحان) [از خداوند و فساد برای او یا امتحان برای او] است [تا مبادا شوبی از علیّیّن بر او باقی بماند تا آنکه بدون شوب از علیّیّن داخل در آتش شود] و لکن بیشتر آنها نمیدانند [یعنی دارای مقام علم نیستند تا بدانند که آن منافی مقام علم آنان میشود، یا نمیدانند که آن فتنه برای آنان و استدراج است]
- ترجمه سلطانیو وقتی که به انسان ضرری برسد، ما را میخواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او میدهیم میگوید جز این نیست که آن بنابر علم من به من داده شده بلکه آن به عنوان فتنه (امتحان، فساد) (برای او) است و لکن بیشتر آنها نمیدانند
- ترجمه راستینآری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا میخواند و باز چون (آن رنج و عذاب را برداشتیم و) نعمت و دولت به او دادیم گوید: این نعمت دانسته (و به استحقاق) نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است و لیکن اکثر مردم آگه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ
کسان قبل از آنها [نیز مانند قارون] آن را گفتهاند و (حال آنکه) آنچه [از اموال و قوا و اولاد و خدم و حشم] که کسب میکردند از آنها [از عذاب خداوند] بینیاز نکرد
- ترجمه سلطانیکسان قبل از آنها (نیز مانند قارون) آن را گفتهاند و (حال آنکه) آنچه که کسب میکردند از آنها (از عذاب خداوند) بینیاز نکرد
- ترجمه راستینپیشینیان هم چنین میگفتند (که ما مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم) اما (خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک) مال و دولتی که اندوختند هیچ به فریادشان نرسید.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَـؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ
پس بدیهای آنچه که [به انفس خود] کسب کردهاند به آنها اصابت کرد و کسانی از اینان که [به آل محمّد (ص) یا به ولایت تکوینی خود که همان ولایت آل محمّد (ص) است] ظلم کردند بدیهای آنچه که کسب کردهاند بزودی به آنها اصابت خواهد کرد و (حال آنکه) آنها عاجز کنندهٔ [ما] نیستند
- ترجمه سلطانیپس بدیهای آنچه که (به انفس خود) کسب کردهاند به آنها اصابت کرد و کسانی از اینان که ظلم کردند بدیهای آنچه که کسب کردهاند بزودی به آنها اصابت خواهد کرد و (حال آنکه) آنها عاجز کننده (ما) نیستند
- ترجمه راستینو کیفر زشتی و بدکاریها که (برای کسب مال) انجام دادند به آنها رسید. و ستمکاران از این مردم نیز به زودی کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمییابند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
آیا ندانستهاند [یعنی اگرچه آن را با وضوح برهان آن و ظهور آثار آن نمیدانند] که خداوند است که روزی را برای کسی که بخواهد گشایش میدهد و تنگ میکند، همانا در آن [بسط رزق برای بعضی بدون مداخلت کسب وی و تدبیر وی در آن، و آن را بر بعضی تنگ میکند با وجود کمال سعی وی و تدبیر وی] برای گروهی که [به خداوند] ایمان میآورند [و به صفات او اذعان میکنند، یا با بیعت عامّه اسلام میآورند، یا با بیعت خاصّهٔ ولویّه ایمان میآورند] البتّه نشانههایی [عدیده] هست [دالّ بر علم او تعالی و قدرت او و حکمت او و مراقبت او بر بندگانش]
- ترجمه سلطانیآیا ندانستهاند که خداوند است که روزی را برای کسی که بخواهد گشایش میدهد و تنگ میکند، همانا در آن برای گروهی که ایمان میآورند البتّه نشانههایی هست
- ترجمه راستینآیا مردم ندانستند که خدا البته هر که را خواهد روزی وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی سازد؟در این (اختلاف روزی خلق) هم ادلهای (از قدرت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ قُلْ يَاعِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
بگو ای بندگان من {خطاب بر بندگان از محمّد (ص) با «یا عبادی» در محلّ آن است زیرا بندگان خدا همانطور که آنها به عبد عبودیّت به عنوان عباد برای خداوند هستند بر مظاهر او به عنوان طاعت عبد هستند} که [با افراط کردن در حقوق دنیوی آن و تفریط ورزیدن در حقوق اخروی آن] بر نفس خویش اسراف کردهاید از رحمت خداوند ناامید نشوید {و این برای کسی است که نسبت به مظاهر او و خلفای او سمت عبودیّت (بندگی) داشته باشد و سمت عبودیّت نمیباشد مگر برای کسی که با بیعت عامّه یا خاصّه با آنان بیعت کرده است} همانا خداوند جمیع گناهان را میآمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیبگو ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کردهاید از رحمت خداوند ناامید نشوید همانا خداوند جمیع گناهان را میآمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستین(ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ
و به سوی پروردگار [مضاف] خود [که او علی بن ابی طالب (ع) و ولیّ امر شما است] برگردید [و انابه (بازگشت) به او بعد از بیعت جز با حضور نزد او با معرفت او به نورانیّت نیست که آن حضور نزد خداوند و معرفت به خداوند است] و [با خروج از جمیع نیّاتتان و قصدهایتان] تسلیم (منقاد) او شوید قبل از آنکه عذاب [احتضار یا عذاب قیامت] به شما بیاید آنگاه (در غیر آن صورت) [وقتی که تسلیم بر او نشوید] یاری نمیشوید
- ترجمه سلطانیو به سوی پروردگار (مضاف) خود (که او علی بن ابی طالب (ع) است) برگردید و تسلیم او شوید قبل از آنکه عذاب به شما بیاید آنگاه (در غیر آن صورت) یاری نمیشوید
- ترجمه راستینو به درگاه خدای خود به توبه و انابه باز گردید و تسلیم امر او شوید پیش از آنکه عذاب به شما فرا رسد و هیچ نصرت و نجاتی نیابید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
و از بهترین آنچه که از پروردگار شما به شما نازل شده پیروی کنید {و بهترین آنچه که از ربّ عباد به عباد نازل شده از جمله ارکان اسلام و احکام آن ولایت است زیرا آن اسناء (والاترین) آنها و ازکاء (پاکترین) آنها و انماء (رشد یافتهترین) آنها و اشرف آنها و دلیل بر آنها است} قبل از آنکه عذابِ [حال احتضار یا قیامت] ناگهانی و (در حالی که) شما [آمدن آن را] نمیفهمید [تا برای دفع آن یا برای ورود آن مهیّا شوید تا از جهت ایلام (به رنج افکندن) ایسر (آسانتر) شود] نزد شما بیاید
- ترجمه سلطانیو از بهترین آنچه که از پروردگار شما به شما نازل شده پیروی کنید قبل از آنکه عذابِ (حال احتضار یا قیامت) ناگهانی و (در حالی که) شما نمیفهمید نزد شما بیاید
- ترجمه راستینو بهترین دستور کتابی را که بر شما از جانب خدایتان نازل شده است پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (قهر خدا به کیفر گناهان) بر شما ناگهان فرود آید و شما آگاه نباشید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَاحَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَـمِنَ السَّاخِرِينَ
که نفسی بگوید وا حسرتا بر چیزی که در جنب خداوند [یعنی دربارهٔ علیّ (ع) یا در ولایت او] افراط کردم و (حال آنکه) البتّه از مسخره کنندگان [بر جنب الله] بودم
- ترجمه سلطانیکه نفسی بگوید وا حسرتا بر چیزی که در جنب خداوند افراط کردم و (حال آنکه) البتّه از مسخره کنندگان بودم
- ترجمه راستینتا مبادا کسی فریاد واحسرتا بر آرد و گوید: ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و وعدههای خدا را مسخره و استهزا نمودم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
یا بگوید که اگر خداوند مرا هدایت میکرد حتماً از متّقین میشدم
- ترجمه سلطانییا بگوید که اگر خداوند مرا هدایت میکرد حتماً از متّقین میشدم
- ترجمه راستینیا آنکه (از فرط پشیمانی در پی آرزوی محال آید و) گوید: (افسوس) اگر خدا مرا (به لطف خاص) هدایت فرمودی من نیز از اهل تقوا بودم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ
یا حین دیدن عذاب بگوید که اگر برایم بازگشتی بود آنگاه از احسان کنندگان میبودم
- ترجمه سلطانییا حین دیدن عذاب بگوید که اگر برایم بازگشتی بود آنگاه از احسان کنندگان میبودم
- ترجمه راستینیا آنکه چون عذاب (خدا) را به چشم مشاهده کند گوید: (ای فریاد) کاش بار دیگر (به دنیا) باز میگشتم تا از نیکوکاران میشدم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ
بلی همانا آیات من نزد تو آمد و [لکن] تو آنها را تکذیب کردی و [از انقیاد بر آنها] استکبار ورزیدی و از کافران [به خداوند] بودی
- ترجمه سلطانیبلی همانا آیات من نزد تو آمد و (لکن) تو آنها را تکذیب کردی و استکبار ورزیدی و از کافران بودی
- ترجمه راستینآری (ای بدبخت) آیات کتاب من که محقّقا برای (هدایت) تو آمد تو آن را تکذیب کردی و راه تکبر و سرکشی پیش گرفتی و از زمره کافران بد کیش گردیدی.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ
و در روز قیامت کسانی را میبینی که [با ادّعاء کردن منصب دینی که با اذن خداوند و خلفای او نیست] بر خداوند دروغ بستهاند {مانند ادعّای امامت و خلافت از رسول، و ادّعای قضاء و فتوا، و ادّعای امر به معروف و نهی از منکر، و ادّعای وعظ و امامت برای جمعه و جماعت، و تصرّف در اوقاف و اموال ایتام و غُیّاب، و اجرای حدود و تعزیرات، و اخذ فیء (اموال عایده به مسلمین بدون جنگ، جزیه و خراج و مانند آنها) و انفال و صدقات؛ و غیر آن از مناصب دینی که عموماً یا خصوصاً محتاج به اذن و اجازه از خداوند است} رویهایشان سیاه است، آیا برای متکبّرین در جهنم جایگاهی نیست؟
- ترجمه سلطانیو در روز قیامت کسانی که بر خداوند دروغ بستهاند را میبینی رویهایشان سیاه است، آیا برای متکبّرین در جهنم جایگاهی نیست؟
- ترجمه راستینو روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند بنگری که همه رویشان سیاه شده است (رسوای خدا و خلق گردیدند) آیا متکبران را نه منزل در دوزخ است؟
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
و خداوند کسانی که تقوا پیشه کردهاند را با رستگاری آنها (با نجات آنها) نجات میدهد که بدی به آنها نمیرسد و اندوهناک نمیشوند
- ترجمه سلطانیو خداوند کسانی که تقوا پیشه کردهاند را با رستگاری آنها نجات میدهد که بدی به آنها نمیرسد و اندوهناک نمیشوند
- ترجمه راستینو خدا اهل تقوا را به موجبات رستگاری (و اعمال صالح) از عذاب نجات خواهد داد که هیچ رنج و المی به آنها نرسد و هرگز غم و اندوهی بر دلشان راه نیابد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ
خداوند آفرینندهٔ همه چیز است و او [با حفظ کردن و ابقاء بنابر آنچه که آن برای وی خیر است] بر هر چیزی وکیل است
- ترجمه سلطانیخداوند آفرینندهٔ همه چیز است و او بر هر چیزی وکیل است
- ترجمه راستینخدا آفریننده هر چیز است و بر هر چیز هم او نگهبان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کلیدهای آسمانها و زمین فقط برای او است و کسانی که به آیات خداوند [یعنی به علی (ع) و ولایت او] کفر ورزیدند آنان همان زیانکارانند
- ترجمه سلطانیکلیدهای آسمانها و زمین فقط برای او است و کسانی که به آیات خداوند کفر ورزیدند آنان همان زیانکارانند
- ترجمه راستینکلیدهای خزائن آسمانها و زمین او راست و آنان که به آیات خدا کافر شدند هم آنان زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ
بگو ای جاهلان آیا پس به من امر میکنید که غیر خداوند را بندگی کنم
- ترجمه سلطانیبگو ای جاهلان آیا پس به من امر میکنید که غیر خداوند را بندگی کنم
- ترجمه راستین(ای رسول به مشرکان) بگو: ای مردم نادان مرا امر میکنید که غیر خدا را پرستش کنم؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
و همانا به تو و به کسان قبل از تو وحی شده است که اگر [در عبادت خداوند] شرک بورزی البتّه عمل تو نابود خواهد شد و حتماً از زیانکاران خواهی بود
- ترجمه سلطانیو همانا به تو و به کسان قبل از تو وحی شده است که اگر شرک بورزی البتّه عمل تو نابود خواهد شد و حتماً از زیانکاران خواهی بود
- ترجمه راستین(هنوز مشرکان جاهل از تو موحد کامل طمع شرک دارند؟) و حال آنکه به تو و به رسولان پیش از تو چنین وحی شده که اگر به خدا شرک آوری عملت محو و نابود میگردد و سخت از زیانکاران خواهی گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
و خداوند را حقّ قدر او را قدر ندانستند و زمین جمیعاً در روز قیامت قبضهٔ او و آسمانها مُچاله (مغلوب) در [دست] راست [تحت سلطهٔ] او هستند او منزّه است و بالاتر است از آنچه [از اصنام و کواکب و انواع مخلوقات از عناصر و موالید آنها و از آنچه که در ولایت با او شریک میکنند و از آنچه که در عبادت از اغراض و اهویه که با او] شریک میکنند
- ترجمه سلطانیو خداوند را حقّ قدر او را قدر ندانستند و زمین جمیعاً در روز قیامت قبضهٔ او و آسمانها مُچاله (مغلوب) در (دست) راست (تحت سلطهٔ) او هستند او منزّه است و بالاتر است از آنچه که شریک میکنند
- ترجمه راستینو (آنان که غیر خدا را طلبیدند) خدا را چنان که شاید به عظمت نشناختند، و اوست که روز قیامت زمین در قبضه قدرت او و آسمانها در پیچیده به دست سلطنت اوست. آن ذات پاک یکتا منزّه و متعالی از شرک مشرکان (بلکه از فکر موحدان) است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ
و در صور دمیده شد پس کسانی که در آسمانها هستند و کسانی که در زمین هستند بیهوش شدند مگر کسانی که خداوند بخواهد سپس بار دیگر در آن دمیده شود پس آنوقت آنها ایستاده منتظر (نظاره گر) میباشند
- ترجمه سلطانیو در صور دمیده شد پس کسانی که در آسمانها هستند و کسانی که در زمین هستند بیهوش شدند مگر کسانی که خداوند بخواهد سپس بار دیگر در آن دمیده شد پس آنوقت آنها ایستاده منتظر (نظاره گر) میباشند
- ترجمه راستینو صیحهای در صور (اسرافیل) بدمند تا جز آن که خدا (بقای او) خواسته دیگر هر که در آسمانها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند، آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه (از خواب مرگ) بر خیزند و نظاره (واقعه محشر) کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
و زمین به نور پروردگارش روشن شد {نسبت امام به زمین و زمینیان مثل نسبت روح به بدن و قوای آن است، و همانطور که نور روح جز در قوای مدرکه ظاهر نمیشود نه در سایر آلات بدن برای منغمر (فرو رفته) بودن آنها در ظلمت مادّه همچنین نور امام در دنیا جز در کمّل از شیعهٔ آنها ظاهر نمیشود، و امّا غیر آنها از عناصر و موالیدشان، انسان باشد یا حیوان یا نبات و جماد، پس نور امام در آنها برای انغمار (فرو رفتن) آنها در ظلمات مادّه و عوارض آن ظاهر نمیشود پس وقتی که دنیا منقضی شود و برزخهایی که آنها به وجهی از دنیا شمرده میشوند منقضی شوند و انسان به اعراف یا عالم مثال نورى علوی منتهی شود زمین مبدّل میگردد و مادّه و لوازم آن مطروح (دور انداخته) میشود و این زمین مستشرقه به نور امام (ع) میگردد همانطور که این زمین مستشرقه (روشن شده) به نور آفتاب است، و وقتی که زمین عالم صغیر تبدیل شود و زمین ملکوت بر زمین ملک غالب گردد زمین بدن به نور ملکوت امام طلب روشنی میکند بلکه زمین عالم کبیر به نور ملکوت او به عنوان مشرقه (محلّ نشستن در آفتاب در زمستان) میگردد و انسان با نور امام از نور خورشید مستغنی میگردد و چون انسان نمونهای از عالم میباشد وقتی که به ولادت دوّم متولّد شده باشد و ملکوت امامش بر او ظاهر شود، چگونگی اشراق (روشن شدن) زمین به نور پروردگارش بر او ظاهر میشود، و کلّ آن در عالم صغیر اشاره به تولّد دوّم و ظهور ملکوت امام است} و نوشتهها نهاده شدند و پیامبران [که آنها رسولان خداوند الی الخلق هستند] و گواهان [یعنی خلفای رسولان (ع) در دعوت خلق که به افعالشان و احوالشان و اخلاقشان و گفتارشان بر مردم بعد از انبیاء (ع) شهادت میدهند] را آورد [تا از اجابت خلق بر آنان و طاعتشان و انقیادشان بر خداوند سؤال شوند] و بین آنها [یعنی بین بندگان یا بین پیامبران و شهداء و خلق] به حقّ قضاوت شد [به حیثی که شوب قضاوت باطل اصلاً نمیرود] و به آنها ظلم نمیشود
- ترجمه سلطانیو زمین به نور پروردگارش روشن شد و نوشتهها نهاده شدند و پیامبران و گواهان را آورد و بین آنها به حقّ قضاوت شد و به آنها ظلم نمیشود
- ترجمه راستینو زمین (محشر) به نور پروردگار خود روشن گردد و نامه (اعمال خلق در پیشگاه عدل حق) نهاده شود و انبیاء و شهداء (بر گواهی) احضار شوند و میان خلق به حق حکم شود و به هیچ کس ابدا ظلمی نخواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ
و هر نفسی به آنچه که عمل کرده وفا شد و (حال آنکه) او به آنچه که میکنید داناتر است [یعنی که اتیان به انبیاء و شهداء برای جهل خداوند به آنها و افعالشان نیست]
- ترجمه سلطانیو هر نفسی به آنچه که عمل کرده وفا شد و (حال آنکه) او به آنچه که میکنید داناتر است
- ترجمه راستینو هر کس به پاداش عملش تمام برسد و خدا از هر کس به افعال خلق آگاهتر است.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ
و کسانی که [با قطع کردن ولایت از جهت تکلیف و از جهت تکوین تا آنکه میمیرند به آن] کفر ورزیدهاند [و در حالی که آنها کافر هستند] به صورت گروهی به سوی جهنّم سوق داده شوند تا آنوقت که به آن میرسند دربهایش باز میشود و نگهبانهای آن به آنها میگویند آیا رسولانی از شما نزد شما نیامد که آیات پروردگارتان را بر شما بخواند و شما را از ملاقات امروزتان انذار نماید؟ میگویند بلی و لکن کلمهٔ عذاب بر کافران حقّ (لازم، واجب شد) [و با تنبیه (بیدار کردن) آنها متنبه (بیدار) نشدیم]
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند به صورت گروهی به سوی جهنّم سوق داده شوند تا آنوقت که به آن میرسند دربهایش باز میشود و نگهبانهای آن به آنها میگویند آیا رسولانی از شما نزد شما نیامد که آیات پروردگارتان را بر شما بخواند و شما را از ملاقات امروزتان انذار نماید؟ میگویند بلی و لکن کلمهٔ عذاب بر کافران حقّ (لازم، واجب شده) است
- ترجمه راستینو آنان را که کافر شدند فوج فوج به جانب دوزخ رانند تا چون آنجا رسند درهای جهنّم (به رویشان) بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند: مگر پیغمبرانی از خودتان برای (هدایت) شما نیامدند و آیات الهی را برایتان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیدند؟جواب دهند: بلی و لیکن (افسوس که ما پند نگرفتیم و به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم و) وعده عذاب بر کافران محقّق و حتمی گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ
گفته میشود از دربهای جهنّم داخل شوید در آن (جهنم) ماندگار هستید پس جایگاه متکبّرین بد [جایگاهی] است
- ترجمه سلطانیگفته میشود از دربهای جهنّم داخل شوید در آن ماندگار هستید پس جایگاه متکبّرین بد (جایگاهی) است
- ترجمه راستینآن گاه به آن کافران خطاب شود: اینک از هر در به دوزخ داخل شوید و در آن عذاب جاودان بمانید که متکبران را (دوزخ) بسیار بد منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ
و کسانی که از پروردگارشان هراس کردهاند بطور گروهی [یعنی جماعات مختلف بحسب حال و مراکب و مراتب و منازل] به سوی جنّت سوق داده شوند تا آنوقتی که به آنجا میآیند و دربهایش باز شود و نگهبانان آن [به عنوان تهنیت بر آنها] به آنها میگویند سلام بر شما خوش آمدید پس ماندگار در آن داخل شوید
- ترجمه سلطانیو کسانی که از پروردگارشان هراس کردهاند بطور گروهی به سوی جنّت سوق داده شوند تا آنوقتی که به آنجا میآیند و دربهایش باز شود و نگهبانان آن به آنها میگویند سلام بر شما خوش آمدید پس ماندگار در آن داخل شوید
- ترجمه راستینو متقیان خدا ترس را فوج فوج به سوی بهشت برند تا چون بدانجا رسند و همه درهای بهشت (به رویشان به احترام) بگشایند و خازنان بهشتی (به تهنیت) گویند: سلام بر شما باد (خوشا به حال شما) که چه خوش عیش ابدی نصیب شما گردید حالی در این بهشت ابد در آیید و جاودان متنعّم باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ
و [بعد از مشاهدهٔ جنّت و نعیم آن و گستردگی آن و منازل خود در آن و انعام خداوند بر آنها با انواع نعم او] میگویند: ستایش برای خدایی است که وعدهٔ خود به ما را راست گفته است و ما را وارث زمین کرد [یعنی زمین جنّت یا زمین دنیا یا زمین آخرت برای اینکه کامل در جنّت او در جمیع اجزاء دنیا تصرّف دارد] در جایی از جنّت که میخواهیم منزل میکنیم پس چه خوب است پاداش عمل کنندگان
- ترجمه سلطانیو میگویند: ستایش برای خدایی است که وعدهٔ خود به ما را راست گفته است و ما را وارث زمین کرد در جایی از جنّت که میخواهیم منزل میکنیم پس چه خوب است پاداش عمل کنندگان
- ترجمه راستین(مؤمنان به بهشت در آیند) و گویند: ستایش خدای را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید که هر جای آن بخواهیم منزل گزینیم. (بلی آن روز) پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ
و ملائکه را میبینی که گرداگرد از حول عرش میآیند [در حالی که] به ستایش پروردگارشان تسبیح میکنند و بین آنها [بین ملائکه به اینکه هر کدام در مقام لایق خود قرار داده شود، و حکم بر هر کدام به عبادت لایق او است، یا بین خلائق] به حقّ قضاوت میشود و گفته میشود ستایش برای الله پروردگار عالمیان است [زیرا در این هنگام برای هر احدی ظاهر میشود که او تعالی پروردگار جمیع اجزای همهٔ عوالم است].
- ترجمه سلطانیو ملائکه را میبینی که گرداگرد از حول عرش میآیند (در حالی که) به ستایش پروردگارشان تسبیح میکنند و بین آنها به حقّ قضاوت میشود و گفته میشود ستایش برای الله پروردگار عالمیان است.
- ترجمه راستینو (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده کنی که گرداگرد عرش (با عظمت الهی) در آمده و به تسبیح و ستایش خدایشان مشغولند و میان اهل بهشت و دوزخ به حق حکم شود و (همه زبان به حمد خدا گشایند و) گویند: سپاس و ستایش خاصّ خدای یکتا پروردگار جهانیان است.
- ترجمه الهی قمشهای