سورهٔ شوری
شوری، حم عسق، حم شریعت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
اینچنین [وحیی که قبل از آن از اخبار مغیبات و از احکام و مواعظ به تو ابلاغ کردیم] خداوند چیره و حکیم به تو و به کسانی که قبل از تو بودند وحی میکند
- ترجمه سلطانیاینچنین خداوند چیره و حکیم به تو و به کسانی که قبل از تو بودند وحی میکند
- ترجمه راستیناین گونه به سوی تو و رسولان پیش از تو خدای مقتدر دانا وحی میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او هستند و او علی و عظیم است
- ترجمه سلطانیآنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او هستند و او علی و عظیم است
- ترجمه راستینآنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک اوست و او خدای بلند مرتبه بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِـمَن فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
نزدیک است که آسمانها از [جهت] فوق آنها شکافته (متلاشی) شوند و ملائکه با ستایش پروردگارشان تسبیح میکنند و برای کسانی که در زمین هستند (مؤمنان زمین) طلب آمرزش میکنند آگاه باشید همانا خداوند همان بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانینزدیک است که آسمانها از فوق آنها شکافته (متلاشی) شوند و ملائکه با ستایش پروردگارشان تسبیح میکنند و برای کسانی که در زمین هستند طلب آمرزش میکنند آگاه باشید همانا خداوند همان بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستیننزدیک است که آسمانها از فراز هم یکی پس از دیگری شکافته (و درهای آن به وحی رسولان باز) شود، و فرشتگان (رحمت) به ستایش خدای خود تسبیح گویند و برای اهل زمین از خدا مغفرت و آمرزش طلبند (و ندا کنند که) الا ای بندگان، بدانید که خداست آن ذاتی که بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ
و کسانی را به جای او به عنوان ولیّ گرفتند [یعنی در حالی که آنها به عنوان اولیاء غیر از او هستند، یا بدون اذن او اولیائى گرفتند] خداوند پاسدارندهٔ آنها است و [لیکن] تو [با رسالتت] بر آنها وکیل نیستی
- ترجمه سلطانیو کسانی را به جای او به عنوان ولیّ گرفتند خداوند پاسدارندهٔ آنها است و (لیکن) تو (با رسالتت) بر آنها وکیل نیستی
- ترجمه راستینو آنان که غیر خدا را معبود و محبوب خویش برگرفتند خدا رقیب و نگهبان بر (اعمال) آنهاست و تو وکیل (کار و مسئول کردار) آنان نخواهی بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ
و اینچنین [وحیی که از قبل] به عنوان قرآنی [به زبان] عربی به تو وحی کردیم تا [اهالی] امّ القری (مکّه، مادر شهرها، پایتخت) و کسانی که حول آن هستند [از اهل زمین جمیعاً] را انذار کنی و از «روز جمع» [شدن] که تردیدی در آن نیست بیم دهی که گروهی از مجتمعین در جنّت و گروهی [از آنان] در آتش افروخته هستند
- ترجمه سلطانیو اینچنین (از قبل) به عنوان قرآنی (به زبان) عربی به تو وحی کردیم تا (اهالی) امّ القری (مکّه، مادر شهرها، پایتخت) و کسانی که حول آن هستند را انذار کنی و از «روز جمع» (شدن) که تردیدی در آن نیست بیم دهی که گروهی از مجتمعین در جنّت و گروهی (از آنان) در آتش افروخته هستند
- ترجمه راستینو این چنین قرآن فصیح عربی را ما به تو وحی کردیم تا مردم امّ القری (شهر مکه) و هر که را که در اطراف آن است (از خدا) بترسانی و هم از (سختی) روز بزرگ قیامت که همه جمع آیند و هیچ شک در آن نیست و گروهی در بهشت جاودان و فرقهای در آتش سوزان روند بیم دهی.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِـمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و اگر خداوند میخواست البتّه آنها را امّتی (آیینی) واحد [بر دینی واحد و مذهبی واحد و ارادهٔ واحدى که همان ارادهٔ طاعت است] قرار میداد و لکن کسی را که بخواهد [بحسب استعداد او] در رحمت خویش داخل میکند و ستمکاران ولیّی [که امور آنها را تولّى (سرپرستی) کند و خیرات (خوبیها) را به سوی آنها جذب کند] و نه یاری کنندهای [که ضرّ (رنج، آسیب) را از آنها دفع کند و آنها را در سختیهایشان یاری دهد] ندارند
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند میخواست البتّه آنها را امّتی (آیینی) واحد قرار میداد و لکن کسی را که بخواهد (بحسب استعداد او) در رحمت خویش داخل میکند و ستمکاران ولیّی و نه یاری کنندهای ندارند
- ترجمه راستینو اگر خدا میخواست (و در ازل صلاح نظام عالم میدانست) تمام خلایق را (به قهر) یک فرقه (مؤمن) قرار میداد و لیکن (برای امتحان چنین نخواسته تا) هر که را بخواهد به رحمت خود داخل کند و ستمکاران را هیچ یار و ناصری نباشد.
- ترجمه الهی قمشهای٩ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بلکه غیر او را به عنوان ولیّ گرفتند [پس سود نمیبرند حال آنکه] خداوند، او ولیّ است و اوست که مردگان [از حیات حیوانی، یا مردگان از حیات انسانی که همان ولایت تکلیفی است] را زنده میکند و اوست که بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیبلکه غیر او را به عنوان ولیّ گرفتند (حال آنکه) خداوند، او ولیّ است و اوست که مردگان را زنده میکند و اوست که بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینآری، مشرکان غیر خدا را یار و دوستدار خود برگرفتند و حال آنکه خدا منحصرا دوست و یاور بندگان است و اوست که مردگان را زنده میکند و اوست که بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ
و در آنچه از چیزی که در آن با یکدیگر اختلاف [پیدا] کردهاید پس حکم آن [راجع] به خداوند است، [به آنان بگو با شما هستم] آن [موصوف به این اوصاف] الله پروردگار من است [در آنچه که مرا از آن میترسانید] بر او توکّل کردهام و [در جمیع امورم] به سوی او انابه میکنم (باز میگردم) [یا در آخر امرم به ذات خود باز میگردم]
- ترجمه سلطانیو در آنچه از چیزی که در آن با یکدیگر اختلاف (پیدا) کردهاید پس حکم آن (راجع) به خداوند است، (به آنها بگو:) آن (موصوف) الله پروردگار من است بر او توکّل کردهام و به سوی او انابه میکنم (باز میگردم)
- ترجمه راستینو آنچه در آن اختلاف و نزاع کردید حکم آن به خدا (و احکام خدا) راجع است، همان خدا (ی آفریننده عالم و آدم) پروردگار من است که بر او توکل کرده و به درگاه او به تضرّع باز میگردم.
- ترجمه الهی قمشهای١١ فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
آفرینندهٔ آسمانها و زمین است برای شما از خود شما ازواجی و از چهارپایان زوجهایی قرار داد که شما را در آن [بستر نر و مادگی] زیاد میکند [یعنی شما را تکثیر میکند و شما را در قرار دادن ازواجى از خود شما و ازواجى از چهارپایان بثّ (پخش کردن، گستراندن) میکند] هیچ چیزی مثل او نیست و او شنوا و بینا است
- ترجمه سلطانیآفرینندهٔ آسمانها و زمین است برای شما از خود شما ازواجی و از چهارپایان زوجهایی قرار داد که شما را در آن (بستر نر و مادگی) زیاد میکند هیچ چیزی مثل او نیست و او شنوا و بینا است
- ترجمه راستینخدا آفریننده آسمانها و زمین است، برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار داد و نیز چهار پایان را جفت (نر و ماده) آفرید، و به این تدبیر (ازدواج) شما را خلق بیشمار کند. آن خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست و او شنوا و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
خزانههای آسمانها و زمین برای او هستند، روزی را برای کسی که بخواهد [بنابر قدر استعداد او] گشایش میدهد و تنگ میکند همانا او به هر چیزی دانا است [و مقدار استعداد هر یک و استحقاق او را میداند]
- ترجمه سلطانیخزانههای آسمانها و زمین برای او هستند، روزی را برای کسی که بخواهد (بنابر قدر استعداد او) گشایش میدهد و تنگ میکند همانا او به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینکلید (گنج نعمتهای) آسمانها و زمین او راست، هر که را خواهد رزق وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی کند، که او به هر چیز آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ
برای شما از دین آنچه را که با آن به نوح وصیّت کرد و آنچه را که به تو وحی کردهایم و آنچه که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن وصیّت کردیم را تشریع کرد [یعنی برای شما مَشْرَع (راه) و جادّهای قرار داد] که: دین (طریق الی الله) را بر پا بدارید و از یکدیگر در آن (در دین) تفرّق (فرقه فرقه شدن، پراکندگی) نجویید [یعنی در اعمالی که لازمهٔ طریق است یا نفس طریق یا دربارهٔ علیّ (ع) و ولایت او به اینکه هر یک، عملی و طریقی را که مغایر با عمل دیگری و طریق او است اختیار کند، یا به اینکه هر کدام طُرُق عدیده و اعمال مختلفی داشته باشد، یا در عملش اهویهٔ عدیده و اغراض بسیار باشد]، آنچه که [از توحید و حصر عبادت در خداوند یا از ولایت] آنها را به آن دعوت میکنی بر مشرکین [به خداوند یا به ولایت] گران است خداوند کسی را که بخواهد بر میگزیند [یعنی با اجتباء (برگزیدن) ولایت میدهد، پس تو برای اِدْبار (پشت کردن، روگردان شدن) آنها از خداوند یا از علیّ (ع) اندوهناک مباش] و کسی که به سوی او انابه کند (بازگردد، رجوع کند) را به سوی خود هدایت میکند [یعنی میرساند یا راه میبرد]
- ترجمه سلطانیبرای شما از دین آنچه را که با آن به نوح وصیّت کرد و آنچه را که به تو وحی کردهایم و آنچه که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن وصیّت کردیم را تشریع (راه گذاشتن) کرد که: دین را بر پا بدارید و از یکدیگر در آن تفرّق (فرقه فرقه شدن، پراکندگی) نجویید، آنچه که آنها را به آن دعوت میکنی بر مشرکین گران است خداوند کسی را که بخواهد بر میگزیند و کسی که به سوی او انابه کند (بازگردد) را به سوی خود هدایت میکند
- ترجمه راستینخدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت میکنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ میآید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمیگزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت میفرماید.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَـوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ
و از روی بغی (حسادت و دشمنی، سرکشی) در بین خود از یکدیگر متفرّق نشدند مگر بعد از آنکه علم [به صحّت دین پیامبرشان] نزد آنها آمد و اگر کلمهای از پروردگارت [دربارهٔ مهلت دادن به آنها] تا مدّتی معیّن سابق نمیشد حتماً بین آنها [به اهلاک منکران و خلاص شدن مقرّان (اقرار کنندگان) از بین منکران (انکار کنندگان)] قضاء (حکم) شده بود و همانا کسانی که بعد از آنها [بعد از انبیاء (ع) و امّتهای آنان] کتاب را به ارث بردند البتّه دربارهٔ آن در شکّی تردید افکن هستند
- ترجمه سلطانیو از روی بغی (حسادت و دشمنی، سرکشی) در بین خود از یکدیگر متفرّق نشدند مگر بعد از آنکه علم (به صحّت دین پیامبرشان) نزد آنها آمد و اگر کلمهای از پروردگارت (دربارهٔ مهلت دادن به آنها) تا مدّتی معیّن سابق نمیشد حتماً بین آنها قضاء (حکم) شده بود و همانا کسانی که بعد از آنها کتاب را به ارث بردند البتّه دربارهٔ آن در شکّی تردید افکن هستند
- ترجمه راستینو مردم (در دین) راه تفرقه و اختلاف نپیمودند مگر پس از آنکه علم و برهان (از جانب حق) بر آنها آمد و لیکن دانسته برای تعدی و ظلم به یکدیگر اختلاف کردند، و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نگرفته بود (که) تا وقتی معین (تعجیل در عذاب نکند) البته میان مردم (ستمکار) حکم (به هلاک) میشد. و آنان که پس از گذشتگان وارث کتاب آسمانی شدند (مانند یهود و نصارا) در آن کتاب آسمانی سخت در شک و ریب بماندند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ
پس [تو نیز] به آن [یعنی به دین و اقامۀ آن، یا به علیّ (ع) و ولایت او] دعوت کن {زیرا اسلام یعنی شریعتِ (راه) هدایت به ولایت، و اگر ولایت نبود اسلام فایدهای نمیداشت} و همانطور که امر شدهای استقامت (اعتدال) بورز [و در دین تمکّن (پای نهادن و جای گرفتن) بدار] و از اهویهٔ آنها [در دین یا در ولایت امیر المؤمنین (ع)] تبعیّت مکن و بگو: به آنچه که خداوند از کتاب [در امّتهای پیشین و در این زمان] نازل کرده ایمان آوردهام و امر شدهام تا بین شما عدالت کنم [و از عدالت بین شما اقامۀ مردی از شما به عنوان امام شما است برای رفع اختلاف بین شما بعد از وفات من و اقامۀ (راست کردن) عِوَج (کجی، انحراف) شما]، الله پروردگار ما و پروردگار شما است، اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است [و آنچه که از امر و نهی که به شما میگویم نفع آن برای شما و ضرر آن بر شما است نفع و نه ضرر از آن بر من نیست تا آنکه مرا دربارهٔ آن متّهم کنید، برای ظهور حقّ و برهان آن و عدم حاجت به محاجّه] حجّتی (خصومتی، محاجّهای) بین ما و شما نیست خداوند بین ما را جمع میکند و بازگشت (سرانجام) به او است
- ترجمه سلطانیپس (تو نیز) به آن دعوت کن و همانطور که امر شدهای استقامت بورز و از اهویهٔ آنها تبعیّت مکن و بگو: به آنچه که خداوند از کتاب نازل کرده ایمان آوردهام و امر شدهام تا بین شما عدالت کنم الله پروردگار ما و پروردگار شما است، اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است، حجّتی (خصومتی) بین ما و شما نیست خداوند بین ما را جمع میکند و بازگشت (سرانجام) به او است
- ترجمه راستینبدین سبب تو همه را (به دین اسلام و کلمه توحید) دعوت کن و چنانکه مأموری پایداری کن و پیرو هوای نفس مردم مباش و بگو که من به کتابی که خدا فرستاد (قرآن) ایمان آوردهام و مأمورم که میان شما به عدالت حکم کنم، خدای یگانه پروردگار همه ما و شماست، (پاداش) عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت و گویی بین ما و شما باقی نیست. خدا (روز جزا برای حکم حق) میان ما جمع میکند و بازگشت همه به سوی اوست.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ
و کسانی که بعد از آنکه [استفتاح (طلب گشایش) آنها] مورد اجابت واقع شده دربارهٔ خداوند احتجاج (مجادله، اعتراض) میکنند [یعنی با خداوند دربارۀ علیّ (ع) بعد از مرگ یا دربارهٔ قیامت یا دربارهٔ عبادت خداوند و معصیت او بعد از مرگ یا در قیامت احتجاج میکنند، یا با خلفای خداوند و مؤمنین دربارهٔ حقّ خداوند یعنی در دین او، یا دربارهٔ حقّ بودن او و ثبوت او یا دربارهٔ عبادت او یا دربارهٔ اشراک به او یا دربارهٔ سلوک به سوی او یا دربارهٔ توحید او یا دربارهٔ مظاهر او یعنی در نبوّت آنها و خلافتشان خصوصاً دربارهٔ خلافت علی (ع)، یا در اعادت (باز گرداندن) او، و فی الجمله در جملهٔ صفات حقیقیّه یا اضافیّهٔ او و در جملهٔ افعال او و در مظاهر او احتجاج میکنند] حجّت آنها نزد پروردگارشان باطل است و بر آنها [برای ظالم بودن آنها در محاجّۀ خود] غضب هست و آنها عذاب شدیدی دارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که بعد از آنکه (استفتاح آنها) مورد اجابت واقع شده دربارهٔ خداوند محاجّه (مجادله، اعتراض) میکنند حجّت آنها نزد پروردگارشان باطل است و بر آنها غضب هست و آنها عذاب شدیدی دارند
- ترجمه راستینو آنان که در دین خدا (از حسد و عناد با رسولش) جدل و احتجاج برانگیزند پس از آنکه خلق دعوت او را پذیرفتند حجت آنها نزد خدا لغو و باطل است و بر آنها قهر و غضب و عذاب سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ
خداوند کسی است که کتاب را [یعنی کتاب نبوّت و رسالت یا کتاب ولایت و قرآن صورت همه است] و میزان را به حقّ نازل کرده و تو درک نمیکنی شاید که ساعت نزدیک باشد [پس بر عدم مؤاخذهٔ آنها اندوهناک مشو]
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که کتاب را و میزان را به حقّ نازل کرده و تو درک نمیکنی شاید که ساعت نزدیک باشد
- ترجمه راستینخداست آن که کتاب (آسمانی) را به حق و نیز ترازوی عدالت را فرستاد، و تو چه دانی؟ممکن است ساعت قیامت بسیار نزدیک باشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ
کسانی که به آن ایمان نمیآورند (اذعان نمیکنند) [آن را مسخره میکنند و] تعجیل آن را میطلبند و کسانی که ایمان آوردهاند [یعنی به آن اذعان نمودند و کسانی که با بیعت عامّه اسلام آوردهاند یا با بیعت خاصّه ایمان آوردهاند برای علمشان به حساب بر جلیل و قلیل در آن] ترسان از آن هستند و میدانند که آن حقّ (ثابت) است، آگاه باشید همانا کسانی که دربارهٔ ساعت [یعنی ساعت ظهور قائم یا ساعت قیامت یا ساعت رجعت یا ساعت مرگ] تردید میکنند البتّه در گمراهی دوری هستند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آن ایمان نمیآورند تعجیل آن را میطلبند و کسانی که ایمان آوردهاند ترسان از آن هستند و میدانند که آن حقّ است، آگاه باشید همانا کسانی که دربارهٔ ساعت تردید میکنند البتّه در گمراهی دوری هستند
- ترجمه راستینآنان که به ساعت قیامت ایمان نمیآورند (به تمسخر) تقاضای تعجیل در ظهور قیامت میکنند، امّا اهل ایمان از آن روز سخت ترسانند و میدانند که آن روز (و همه وعدههای آخرت) بر حق است. الا (ای مردم) بدانید آنان که در قیامت جدل و انکار میکنند سخت در گمراهی دور (از سعادت) اند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
خداوند به بندگانش لطیف (مهربان) است، به کسی که بخواهد [علم و فهم و ایمان را] روزی میدهد [و ساعت آنها را به تأخیر میاندازد تا شاید آنها توبه کنند و متذکّر شوند و اعتراف نمایند] و او قوی [است که بر آنچه که بخواهد قادر است] و غالب است [که مانعی او را از فعل او منع نمیکند، پس تأخیر در مؤاخذهٔ آنها برای عجز و نه برای مانعی به آن در برابر او نیست بلکه برای لطف او نسبت به آنها است]
- ترجمه سلطانیخداوند به بندگانش لطیف (مهربان) است، به کسی که بخواهد روزی میدهد و او قوی و غالب است
- ترجمه راستینخدا را به بندگان لطف و محبت بسیار است، هر که را بخواهد روزی میدهد و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ
کسی که [با سعی خویش] زراعت (کشت) آخرت را خواسته باشد برای او در کشت او میافزائیم [و به قدر سعی او به او میدهیم و آن را بنابر سعی او افزون میکنیم] و کسی که کشت دنیا را خواسته باشد از آن به او میدهیم [یعنی به قدر زرع او یا کمتر از آن] و او در آخرت نصیبی (سهمی) ندارد [برای اینکه او برای آخرت کشت نکرده است]
- ترجمه سلطانیکسی که زراعت (کشت) آخرت را خواسته باشد برای او در کشت او میافزائیم و کسی که کشت دنیا را خواسته باشد از آن به او میدهیم و او در آخرت نصیبی (سهمی) ندارد
- ترجمه راستینهر کس حاصل کشت آخرت را بخواهد ما بر تخمی که کاشته میافزاییم و هر که تنها حاصل کشت دنیا را بخواهد او را هم از آن نصیب میکنیم ولی در آخرت (از نعمت ابدی آن چون نخواسته) نصیبی نخواهد یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَـوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِـمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
آیا آنها شریکانی [برای خداوند] دارند که برای آنها دینی که خداوند اجازهٔ آن را نداده [از آنچه که آن را ملّت قرار دادهاند] تشریع کردهاند؟ و اگر کلمهٔ فصل [یعنی لطیفهٔ انسانیّه، فاصل انسان از سایر حیوان و همان ولایت تکوینی] نبود البتّه بین آنها قضاوت میشد و (حال آنکه) همانا ستمکاران عذابی دردناک دارند [یعنی ظالمین به آل محمّد (ص) در دنیا و در حال حاضر عذابی دردناک دارند لکن برای خدارت (گیجی، منگی) اعضایشان به آن شعور ندارند، یا در آخرت عذابی دردناک دارند لکن برای عدم تَیَقُّن (یقین داشتن) آنها به عذاب در آخرت به آنها ستم کردند]
- ترجمه سلطانیآیا آنها شریکانی دارند که برای آنها دینی که خداوند اجازهٔ آن را نداده تشریع کردهاند؟ و اگر کلمهٔ فصل (لطیفهٔ انسانیّه) نبود البتّه بین آنها قضاوت میشد و همانا ستمکاران عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینآیا خدایان باطل مشرکان بر آنها شرع و احکامی که خدا اجازه نفرموده جعل کردهاند؟و اگر کلمه فصل (یعنی حکم تأخیر عذاب) نبود میان آنها (به هلاکت) حکم میشد، و ستمکاران را البته (روزی) عذاب دردناک خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ تَرَى الظَّالِـمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ
[در حال] ستمگران را از [جزای] آنچه [از اعمال] که کسب کردهاند ترسان میبینی [یا در آخرت خواهی دید] و آن [در دنیا] واقع به آنها است [و لکن به آن شعور نمیورزند یا در آخرت] و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند در باغهای جنّات هستند، آنچه را که بخواهند نزد پروردگارشان دارند، آن [مذکور] همان فضل کبیر است
- ترجمه سلطانیستمگران را از آنچه که کسب کردهاند ترسان میبینی و آن واقع به آنها است و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند در باغهای جنّات هستند، آنچه را که بخواهند نزد پروردگارشان دارند، آن همان فضل کبیر است
- ترجمه راستین(در آن روز) ظالمان را بینی که از (کیفر) کردار خود سخت ترسان و هراسانند و البته به کیفر خواهند رسید، و آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند در باغهای بهشت منزل یافته و نزد خدای خود هر چه خواهند بر آنان مهیّاست. این همان فضل و رحمت نامنتهای خداست (که نصیب اهل ایمان است).
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ
آن [مذکور عظیم القدر بعید المنزلت] چیزی است که خداوند به آن دسته از بندگانش که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند بشارت میدهد {مراد از ایمان در امثال این عبارت اسلام حاصل به بیعت عامّه، یا نفس بیعت عامّه است، و مراد از عمل صالح، ایمان حاصل به بیعت خاصّه یا نفس بیعت خاصّه است، یا مراد از ایمان، ایمان خاصّ حاصل به بیعت خاصّه یا نفس این بیعت است، و مراد از عمل صالح، عمل کردن به شروط این بیعت است}، بگو: به خاطر آن [یعنی برای این امری که من در آن هستم از تبلیغ رسالت خداوند و فراخواندن شما به ایمان به خداوند] از شما درخواست اجری (مزدی) نمیکنم [تا مرا به طلب دنیا در ادّعایم متّهم کنید] مگر دوستی کردن (دوست داشتن) دربارۀ نزدیکان و کسی که نیکیی انجام دهد برای او در آن نیکیی میافزائیم همانا خداوند بسیار آمرزنده است [که آنچه از سیّئه که قبل از این حسنه (ولایت) کسب کرده است را میآمرزد] و بسیار سپاسگزار است [و اقتضاء شکور بودن او زیادت در این حسنه تا ده برابر الی ما شاء الله است]
- ترجمه سلطانیآن چیزی است که خداوند به آن دسته از بندگانش که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند بشارت میدهد، بگو: به خاطر آن از شما درخواست اجری (مزدی) نمیکنم مگر دوستی کردن (دوست داشتن) دربارۀ نزدیکان و کسی که نیکیی انجام دهد برای او در آن نیکیی میافزائیم همانا خداوند بسیار آمرزنده و بسیار سپاسگزار است
- ترجمه راستیناین (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید، که این اجر هم به نفع امت و برای هدایت یافتن آنهاست) ، و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ أَمْ يَقُـولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِن يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
آیا آنها میگویند: بر خداوند دروغی را افتراء بسته است؟ و (حال آنکه) اگر خداوند بخواهد بر قلب تو مهر میزند [تا آنکه بر خداوند افتراء ببندی، پس نعمت مُهر نکردن و وحی کردن به خود را شکر کن] و خداوند باطل را محو میسازد و حقّ را با کلمات خود محقّق میکند همانا او به ذات سینهها دانا است [و آنچه که در قلوب منافقین از دشمنی تو و دشمنی اهل بیت تو داخل میشود را میداند]
- ترجمه سلطانیآیا آنها میگویند: بر خداوند دروغی را افتراء بسته است؟ و (حال آنکه) اگر خداوند بخواهد بر قلب تو مهر میزند و خداوند باطل را محو میسازد و حقّ را با کلمات خود محقّق میکند همانا او به ذات سینهها دانا است
- ترجمه راستینبلکه (مردم نادان) خواهند گفت: او (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بر خدا دروغ بسته (که محبّت اهل بیت را بر امت واجب کرده. چنین نیست و هرگز رسولی بر خدا دروغ نتواند بست که) اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مینهد و به کلمات (وحی) خود سخن باطل را محو و نابود و حق را ثابت و برقرار میگرداند، که خدا به اسرار دلهای خلق کاملا آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
و او کسی است که توبه را از بندگانش قبول میکند و بدیها را عفو مینماید {اکثر آنچه که از ذکر توبه در کتاب وارد شده مراد از آنها توبهای میباشد که بر دستان خلفای او تعالی در ضمن میثاق و بیعت اتّفاق میافتد، و قابل این توبه در ظاهر خلیفهٔ خداوند است همان که بیعت بر دست او اتّفاق میافتد} و آنچه را که انجام میدهید میداند
- ترجمه سلطانیو او کسی است که توبه را از بندگانش قبول میکند و بدیها را عفو مینماید و آنچه را که انجام میدهید میداند
- ترجمه راستینو اوست خدایی که توبه بندگانش را میپذیرد و گناهان را میبخشد و هر چه کنید میداند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ
و [درخواست] کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند را [یعنی در دعایشان بطور مطلق آنها را اجابت میکند، یا در دعای آنها برای خدا و لقای او، یا در دعای آنان برای برادرانشان به ظهر الغیب (دعاء کردن برای دیگری بدون اطلاع وی)] اجابت میکند و از فضل خویش [زیاده بر درخواست آنها] به آنها افزون میکند و کافران [به ولایت علی (ع)] عذاب سختی دارند
- ترجمه سلطانیو (درخواست) کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند را اجابت میکند و از فضل خویش (زیاده بر درخواست آنها) به آنها افزون میکند و کافران عذاب سختی دارند
- ترجمه راستینو دعای آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند مستجاب میگرداند و از فضل و کرم خود بر ثواب آنها میافزاید، و برای کافران عذابی سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ
و اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد البتّه در زمین سرکشی میکردند {وقتی که خداوند رزق نباتی را بگشاید از مأکول (خوردنی) و مشروب (نوشیدنی) یا رزق حیوانی را از شهوات بهیمیّه و بَسَطات (نمایشها، گشادگیها) سبُعیّه و اعتبارات شیطانیّه یا رزق انسانی را از الهامات و علوم و حِکم و مکاشفات صوری و معنوی، بر بندگان تعدّی میورزند و به آنان ظلم میکنند و آنان را تحقیر مینمایند و از حقّ عدول میکنند زیرا انسان تا شوبی از نفس او بر او باقی باشد علوم صوری مورث ازدیاد انانیّت او میشود و مشاهدات صوری و مکاشفات معنوی نیز همچنین هستند، زیرا مذاهب باطل، اکثر آنها از مشاهداتی که ناقصین داشتند متولّد شدهاند} و لکن آنچه که بخواهد به اندازه [یعنی به قدر استحقاق منزّلٌ علیه] نازل میکند زیرا او به بندگانش [یعنی به قدر استحقاق آنها و قدر آنچه که آنها را اصلاح میکند و آنچه که آنها را فاسد میکند را میداند] آگاه و بینا است
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد البتّه در زمین سرکشی میکردند و لکن آنچه که بخواهد به اندازه نازل میکند زیرا او به بندگانش آگاه و بینا است
- ترجمه راستینو اگر خدا روزی بندگان را وسیع و فراوان کند در روی زمین ظلم و طغیان بسیار کنند لیکن به اندازهای که بخواهد (و صلاح داند) نازل میگرداند، که خدا به احوال بندگانش آگاه و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
و او کسی است که بعد از آنکه [مردمان] ناامید شدهاند باران را فرو میریزد و رحمتش را منتشر میکند و او ولیّ است [که امور بندگانش و سایر مخلوقاتش را تَوَلّى (سرپرستی) میکند و آنها را با بهترین تربیت، تربیت مینماید] و ستوده است [که محمودى (ستایش شدهای) سوای او نیست و فی نفسه محمود میباشد]
- ترجمه سلطانیو او کسی است که بعد از آنکه (مردمان) ناامید شدهاند باران را فرو میریزد و رحمتش را منتشر میکند و او ولیّ و ستوده است
- ترجمه راستینو اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق میفرستد و رحمت (و نعمت) خود را فراوان میگرداند و اوست خداوندگار محبوب الذّات ستوده صفات.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ
و از آیات او هستند خلق آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان که در آن دو پراکنده است و او وقتی که بخواهد بر جمع کردن آنها توانا است
- ترجمه سلطانیو از آیات او هستند خلق آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان که در آن دو پراکنده است و او وقتی که بخواهد بر جمع کردن آنها توانا است
- ترجمه راستینو از جمله آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و هم آنچه در آنها از انواع جنبندگان پراکنده است، و او بر جمع آوری موجوداتی که (در آسمانها و کرات بیشمار عالم) پراکنده است هر وقت بخواهد قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ
و آنچه از مصیبتی که به شما اصابت کند پس [آن] به (سبب) آنچه است که دستان شما کسب کرده و او [به رحمتش و تربیتش] از بسیاری عفو میکند
- ترجمه سلطانیو آنچه از مصیبتی که به شما اصابت کند پس (آن) به (سبب) آنچه است که دستان شما کسب کرده و او از بسیاری عفو میکند
- ترجمه راستینو آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و شما در زمین عاجز کننده [خداوند و نافرمانانی در برابر خداوند] نیستید و غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه سلطانیو شما در زمین عاجز کننده (خداوند) نیستید و غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه راستینو شما در زمین هیچ قدرتی ندارید و از کوچکترین قوای جهان زبون و عاجزید و غیر خدا در عالم هیچ یار و یاوری ندارید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ
و شناورها (کشتیها) در دریا از آیات او هستند که مانند کوهها هستند
- ترجمه سلطانیو شناورها (کشتیها) در دریا از آیات او هستند که مانند کوهها هستند
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) الهی سیر و گردش کشتیهاست که در آب دریا مانند کوههای بلند در حرکت است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
اگر بخواهد باد را ساکن میکند پس [کشتیها] بر پشت آن راکد (بیحرکت ثابت) میمانند همانا در آن البتّه آیاتی هست برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار سپاسگزار
- ترجمه سلطانیاگر بخواهد باد را ساکن میکند پس (کشتیها) بر پشت آن راکد (بیحرکت) میمانند همانا در آن البتّه آیاتی هست برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار سپاسگزار
- ترجمه راستیناگر خدا بخواهد باد را سکون و آرامش دهد تا کشتیها بر پشت آب از جنبش بایستد. در این کار برای مردم با صبر شکر گزار ادلّهای (از قدرت خدا) نمودار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَن كَثِيرٍ
یا آنها را به [سزای] آنچه که کسب کردهاند [با اِغراق (غرق کردن) و اِهلاک اهل آنها] نابود میکند و از بسیاری عفو میکند
- ترجمه سلطانییا آنها را به (سزای) آنچه که کسب کردهاند نابود میکند و از بسیاری عفو میکند
- ترجمه راستینیا اگر بخواهد خدا کشتیهایشان را به جرم بدکاری به دریا غرق میکند و (اگر بخواهد) بسیاری از جرم شما را میبخشد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ
و کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که مَخلصی (محلّ خلاصی) [از عذاب] ندارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که گریزگاهی ندارند
- ترجمه راستینو تا آنان که در آیات ما راه جدال و انکار میپیمایند بدانند که بر آنها (از قهر و عذاب ما) هیچ مفرّ و نجاتی نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
پس [بدانید] آنچه که از چیزی [از حیث آنکه شما از ابناء دنیا هستید] به شما داده شد پس متاع زندگانی دنیا است [و نه بقاء دارد و نه خلوص از شَوب آلام و خوف زوال] و آنچه که نزد خداوند است [برای عدم شایبهٔ آن به آلام و خوف زوال] برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و باقیتر است
- ترجمه سلطانیپس آنچه که از چیزی به شما داده شد پس متاع زندگانی دنیا است و آنچه که نزد خداوند است برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و باقیتر است
- ترجمه راستینپس چیزی که نصیب شما گردیده متاع (فانی) زندگی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است اما آن مخصوص است به آنان که به خدا ایمان آوردهاند و بر پروردگار خود توکل میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ
و کسانی که از کبائر گناهها و فاحشها (کارهای بسیار قبیح، زنا) اجتناب میکنند و وقتی که خشمگین میشوند، آنها میآمرزند
- ترجمه سلطانیو کسانی که از کبائر گناهها و فاحشها (کارهای بسیار قبیح، زنا) اجتناب میکنند و وقتی که خشمگین میشوند، آنها میآمرزند
- ترجمه راستینو آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری میپرهیزند و چون (بر کسی) خشم و غضب کنند (بر او) میبخشند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
و کسانی که پروردگارشان را [در دعوت خلفای او (ع) به عنوان دعوت عامّهٔ اسلامی یا دعوت خاصّهٔ ایمانی] استجابت کردند و [بعد از قبول ولایت] نماز را برپا داشتند و امر آنها مشورت بین خود است [یعنی در امور خود مشورت میکنند و برای خروج آنها از انانیّات خود و اعتماد هر کدام بر دیگری در طلب خیر و بیان آن برای او به آراء خود استبداد نمیورزند] و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانیو کسانی که پروردگارشان را استجابت کردند و نماز را برپا داشتند و امر آنها مشورت بین خود است و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینو آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ
و کسانی که وقتی که به آنها ستم میرسد آنها داد یکدیگر را میستانند
- ترجمه سلطانیو کسانی که وقتی که به آنها ستم میرسد آنها داد یکدیگر را میستانند
- ترجمه راستینو آنان که چون ظلمی بر آنها هجوم کند (از مؤمنان یاری طلبیده) انتقام میجویند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِـمِينَ
و کیفر بدی بدیی مثل همان است پس کسی که [از مُسئ با ترک انتقام بعد از اقتدار بر او] عفو نماید و [اسائۀ آن مُسئ را با عفو کردن] اصلاح کند پس اجر او بر خداوند است همانا او ظالمین را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو کیفر بدی بدیی مثل همان است پس کسی که عفو نماید و اصلاح کند پس اجر او بر خداوند است همانا او ظالمین را دوست ندارد
- ترجمه راستینو انتقام بدی (مردم) به مانند آن بد رواست (نه بیشتر) و باز اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را به عفو) اصلاح نمود اجر او بر خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ
و البتّه کسی که بعد از ظلم شدن نسبت به خود انتصار (داد بستدن) کند پس علیهم (بر ضدّ آنها) به آنان [نه در دنیا و نه در آخرت] ایرادی نیست
- ترجمه سلطانیو البتّه کسی که بعد از ظلم شدن نسبت به خود انتصار (داد بستدن) کند پس علیهم (بر ضدّ آنها) به آنان ایرادی نیست
- ترجمه راستینو هر کس پس از ظلمی که بر او رفته انتقام طلبد، بر اینان هیچ گناه و مؤاخذه نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
جز این نیست که ایراد [در دنیا با مؤاخذت و در آخرت با عقوبت] علی (بر) کسانی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین به ناحقّ سرکشی مینمایند آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که ایراد علی (بر زیان) کسانی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین به ناحقّ سرکشی مینمایند آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینتنها راه مؤاخذه بر آنهایی است که به مردم ظلم کنند و در زمین به ناحق شرارت انگیزند، بر آنها (در دنیا انتقام و در آخرت) عذاب دردناک است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَـمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
و البتّه کسی که [از انتقام گرفتن] صبر پیشه کند و [با تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) نسبت به مُسئ] در گذرد همانا این البتّه از عزم امور است [یعنی اموری که شایسته است که برای از اِجل (جهت) خصال بودن آن بر آنها عزم شود]
- ترجمه سلطانیو البتّه کسی که صبر پیشه کند و در گذرد همانا این البتّه از عزم امور است
- ترجمه راستینو هر که (بر ظلم کسی) صبر کند (و با قدرت انتقام ببخشد) این مقام (حلم و بردباری است که) از عزم در امور (الهی و تسلط بر نفس و قوت عقل و اراده) است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِيٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِـمِينَ لَـمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُـولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ
و کسی را که خداوند [از این دو خصلت با اقدام بر اِقْتِصاص (قصاص کردن)] گمراه کند [یا کسی که خداوند او را با جنایت و ظلم به غیر حقّ بر بندگان گمراه سازد] پس او بعد از آن ولیّی ندارد و ستمکاران را میبینی [یعنی شایسته است که ببینی] که چون عذاب را ببینند میگویند: آیا راه گریزی هست؟
- ترجمه سلطانیو کسی را که خداوند گمراه کند پس او بعد از آن ولیّی ندارد و ستمکاران را میبینی که چون عذاب را ببینند میگویند: آیا راه گریزی هست؟
- ترجمه راستینو هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر هیچ کس پس از خدا یار و یاور او نیست. و ستمکاران را بنگری که چون عذاب (قیامت) را به چشم ببینند در آن حال گویند: آیا راهی به بازگشت (به دنیا) برای ما هست؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِـمِينَ فِي عَذَابٍ مُّقِيمٍ
و آنها را میبینی که [قبل از دخول آنها در آتش] بر آن (آتش) عرضه میشوند [در حالی که] از روی ذلّت خاشع هستند {خشوع (فروتنی) از روی ذلّت نفع نمیرساند به خلاف خشوع از روی حبّ وقتی که یافت شود نفع میدهد} زیر چشمی نگاه میکنند [یعنی آنها برای غایت خوفشان و وحشتشان قادر بر نظر کردن تامّ به آتش نمیشوند] و کسانی که ایمان آوردهاند گفتند (میگویند): همانا زیانکاران [این] کسانی (ستمکارانی) هستند که به خودشان و اهلشان در روز قیامت زیان رساندند، آگاه باشید همانا ستمکاران در عذابی مقیم (ماندگار) هستند
- ترجمه سلطانیو آنها را میبینی که بر آن عرضه میشوند (در حالی که) از روی ذلّت خاشع هستند زیر چشمی نگاه میکنند و کسانی که ایمان آوردهاند گفتند (میگویند): همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و اهلشان در روز قیامت زیان رساندند، آگاه باشید همانا ستمکاران در عذابی مقیم (ماندگار) هستند
- ترجمه راستینو آن ظالمان را بنگری که به دوزخشان متوجه گردانند و آنها با ترس و ذلّت از گوشه چشم (بر آتش دوزخ) مینگرند و در آن حال مؤمنان (ایمن و شادان) گویند: آری، زیانکاران آنان هستند که نفوس خود و اهل بیت خود را در امروز قیامت به زیان عذاب انداختهاند. الا (ای مردم) بدانید که ستمکاران عالم به عذاب ابدی گرفتارند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنْ أَوْلِيَاءَ يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِيلٍ
و ولیّی ندارند که به جای خداوند آنها را یاری کند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ راهی [به سوی خیر و نجات] ندارد
- ترجمه سلطانیو ولیّی ندارند که به جای خداوند آنها را یاری کند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ راهی ندارد
- ترجمه راستینو آنها را غیر خدا هیچ یار و یاوری نباشد که یاریشان دهند. و هر که را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ راه نجاتی بر او نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُم مِّن مَّلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُم مِّن نَّكِيرٍ
[دعوت] پروردگارتان را استجابت کنید [یعنی ربّ مطلق خویش را در دعوت مظاهر او و خلفای او استجابت کنید یا ربّ مضاف خویش را که همان ربّ شما در ولایت است] قبل از آنکه روزی بیاید که مَرَدی (گریزگاهی) از خداوند ندارد در آنروز هیچ پناهی ندارید و هیچ [راه] انکاری برای شما [مقدور] نمیباشد
- ترجمه سلطانی(دعوت) پروردگارتان را استجابت کنید قبل از آنکه روزی بیاید که مَرَدی (گریزگاهی) از خداوند ندارد در آنروز هیچ پناهی ندارید و هیچ (راه) انکاری برای شما (مقدور) نمیباشد
- ترجمه راستین(بندگان غافل) دعوت خدای خود را اجابت کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه از (قهر) خدا راه نجاتی یابید و نه ملجأ و پناهی دارید و نه کسی از شما دفاع و انکاری تواند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ كَفُورٌ
پس اگر اعراض کنند پس ما تو را بر آنها به عنوان نگهدارنده نفرستادیم [یعنی از اعراض آنان غم مخور برای اینکه ما تو را به عنوان نگهبان آنان نفرستادیم]، همانا جز رساندن بر عهدهٔ تو نیست [و همانا تو رساندهای] و همانا ما وقتی که رحمتی [یعنی نعمتی دنیوی یا نعمتی اخروی از علوم و الهامات و مکاشفات] را از خود به انسان بچشانیم به آن (رحمت) [از حیث صورت آن نه از حیث اِنْعام ما] شادمان میشود و اگر بدی به آنها برسد به (سبب) آنچه است که دستانشان پیشتر کردهاند زیرا انسان [به نعمت سابق] بسیار ناسپاس است
- ترجمه سلطانیپس اگر اعراض کنند پس ما تو را بر آنها به عنوان نگهدارنده نفرستادیم، همانا جز رساندن بر عهدهٔ تو نیست و همانا ما وقتی که به انسان رحمتی از خود بچشانیم به آن شادمان میشود و اگر بدی به آنها برسد به (سبب) آنچه است که دستانشان پیشتر کردهاند زیرا انسان بسیار ناسپاس است
- ترجمه راستین(ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بیصبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهرهای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ لِّلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِـمَن يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِـمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ
مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است آنچه [از خیر و شرّ و رحمت و مصیبت] که بخواهد را خلق میکند، به کسی که بخواهد دختر میدهد و به کسی که بخواهد پسر میدهد
- ترجمه سلطانیمُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است آنچه را که بخواهد خلق میکند، به کسی که بخواهد دختر میدهد و به کسی که بخواهد پسر میدهد
- ترجمه راستینتنها خدا راست ملک آسمانها و زمین، هر چه بخواهد میآفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَن يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
یا آنها را پسرانی و دخترانی جفت (توأمان) میکند و کسی را که بخواهد عقیم قرار میدهد [و همهٔ آنها به اعطاء خداوند و منع او هستند نه به اسباب طبیعی چنانکه طبیعیون و کسانی که به اسباب طبیعی نظر میکنند میگویند]، همانا او [به صلاح هر کدام و آنچه که او را اصلاح میکند و آنچه که او را فاسد میکند] دانا است [پس آنچه که او را اصلاح میکند را عطاء میکند و از آنچه که او را فاسد میسازد مانع میشود] و [بر آن] توانا است [چه اسباب طبیعی موافق آن شود یا با آن موافق نشود]
- ترجمه سلطانییا آنها را پسرانی و دخترانی جفت (توأمان) میکند و کسی را که بخواهد عقیم قرار میدهد همانا او دانا و توانا است
- ترجمه راستینیا در یک رحم فرزندان پسر و دختر قرار میدهد، و هر که را خواهد عقیم (نازا) میگرداند، که او (به صلاح خلق) دانا و (به هر چه خواهد) تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُـولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ
و برای بشر نباشد [یعنی او را نسزد و در سجیّه (سرشت) او نباشد] که خداوند با او سخن بگوید مگر [از راه] وحی {وحى در لغت اشاره و کتابت (نوشتن) و مکتوب و رسالت و الهام و کلام خَفیّ و هر آنچه است که به غیر خود آن را القاء کنی، لکن مراد از آن در اینجا از جهت معنا اعمّ از الهام و کتابت یعنی کتابت در الواح غیبی و رسالت است لکن رسالت مَلَک مثل جبرئیل} یا از ورای حجاب [مثل سخن گفتن او با موسی (ع) از درخت و مثل سخن گفتن او با محمّد (ص) در شب معراج از وراء ستر (پرده)] یا اینکه رسولی را بفرستد [یعنی مگر اینکه رسولى بشرى را بفرستد] پس به اذن خود آنچه را که بخواهد به او (به آن رسول بشرى) وحی میکند همانا او علی (والا) است [که بشر دانی (پایین) قدرت شنیدن کلام او را ندارد] و حکیم است [که آنها را بدون تکلّم با آنان وانمیگذارد، برای اینکه اقتضای حکمت او القای حِکم و مصالح به آنها را میکند و اقتضاء آن قرار دادن وسائط در آن القاء است تا در حین القاء هلاک نشوند]
- ترجمه سلطانیو برای بشر نباشد که خداوند با او سخن بگوید مگر (از راه) وحی یا از ورای حجاب یا اینکه رسولی را بفرستد پس به اذن خود آنچه را که بخواهد به او وحی میکند همانا او علی و حکیم است
- ترجمه راستینو هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد وحی کند، که او خدای بلند مرتبه حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
و اینچنین [با تکلّم به انحاء سهگانه] روحی [ناشی] از امر خود را [یعنی روح بزرگی ناشی از محض امر ما بدون مداخلۀ مادّهای در آن، یا بعضاً از عالم امر خود و مراد از او جبرئیل یا روح القدس است که او اعظم از جبرائیل و میکائیل است] به تو وحی کردیم [حال آنکه] تو نمیفهمیدی که کتاب و نه ایمان چیست و لکن آن را به عنوان نور قرار دادیم کسی از بندگان خود را که بخواهیم به آن هدایت میکنیم [یعنی همانا تو با رسالت خویش به ولایت هدایت میکنی] {زیرا رسالت و قبول آن هدایت به سوی ایمان و ولایت است} و همانا تو البتّه به راه راست هدایت میکنی
- ترجمه سلطانیو اینچنین روحی (ناشی) از امر خود را به تو وحی کردیم (حال آنکه) تو نمیفهمیدی که کتاب و نه ایمان چیست و لکن آن را به عنوان نور قرار دادیم کسی از بندگان خود را که بخواهیم به آن هدایت میکنیم و همانا تو البتّه به راه راست هدایت میکنی
- ترجمه راستینو همین گونه ما روح (و فرشته بزرگ) خود را به فرمان خویش (برای وحی) به تو فرستادیم، تو از آن پیش که وحی بر تو رسد نه دانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم به آن نور هدایت میکنیم و اینک تو (که به نور وحی ما هدایت یافتی خلق را) به راه راست هدایت خواهی کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ
به راه خداوندی که آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او است آگاه باشید که امور فقط به سوی خداوند بر میگردد.
- ترجمه سلطانیبه راه خداوندی که آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او است آگاه باشید که امور فقط به سوی خداوند بر میگردد.
- ترجمه راستینیعنی به راه خدا همان خدایی که هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، الا بدانید که رجوع تمام امور (عالم آفرینش) به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهای