سورهٔ احقاف

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۳۵
نام‌های سوره:
أحقاف، حم أحقاف
تفسیر

جزء ۲۶
سوره احقاف
حزب ۱۰۱

٢١ وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

و به یاد آور برادر [قبیلهٔ] عاد (هود) را آنوقت که قومش را در اَحقاف (شهرهای قوم هود) انذار کرد (بیم داد) و از بین دستان (پیش از) او و از پشت (پس از) او انذار کنندگانی (رسولانی) گذشته بودند که: جز خداوند را بندگی نکنید همانا من از عذاب روزی عظیم بر شما می‌‌ترسم

- ترجمه سلطانی

و به یاد آور برادر (قبیلهٔ) عاد را (هود) آنوقت که قومش را در اَحقاف (شهرهای قوم هود) انذار کرد (بیم داد) و از بین دستان (پیش از) او و از پشت (پس از) او انذار کنندگانی (رسولانی) گذشته بودند که: جز خداوند را بندگی نکنید همانا من از عذاب روزی عظیم بر شما می‌ترسم

- ترجمه راستین

و یاد آر حال هود پیغمبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف امتش را وعظ و اندرز کرد و (از قهر خدا) بترسانید و پیش از هود و بعد از او هم بسیار پیمبر بر انذار خلق آمد. باری هود قومش را گفت: هرگز جز خدای عالم کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت می‌ترسم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

گفتند: آیا نزد ما آمده‌‌ای تا ما را از خدایانمان منصرف کنی؟ پس اگر [در ادّعای رسالت و وحی شدن به تو و توعید (وعده دادن) عذاب] از راستگویان می‌‌باشی آنچه را [از عذاب از سوی خداوند] که به ما وعده می‌‌دهی برای ما بیاور

- ترجمه سلطانی

گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما را از خدایانمان منصرف کنی؟ پس اگر از راستگویان می‌باشی آنچه را که به ما وعده می‌دهی برای ما بیاور

- ترجمه راستین

قوم هود در پاسخ گفتند: آیا تو آمده‌ای ما را از پرستش بتان که خدایان ما هستند منع کنی؟! پس تو (زود) وعده عذابی را که به ما می‌دهی بیار اگر راست می‌گویی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ

[آن نذیر (انذار کننده) یا هود] گفت: جز این نیست که علم [به وقت عذاب] نزد خداوند است و [من علم به وقت آن ندارم تا از آن به شما خبر بدهم یا نسبت به شما در آن تعجیل کنم] من آنچه را که برای آن فرستاده شده‌‌ام به شما ابلاغ می‌‌کنم {و این و امثال آن خروج از انانیّت و اظهار عجز دربارهٔ تصرّف در ملک خداوند و بندگانش است و آن شیمهٔ (خوی) انبیاء و اولیاء (ع) است} و لکن شما را قومی می‌‌بینم که جهل می‌‌ورزید [یعنی منغمر (عقل از دست داده، فرو رفته) در جهل یا متّصف به جهل هستید، یا جهل می‌‌ورزید که رسولان به رحمت مبعوث شده‌‌اند نه به عذاب و به آن وعده می‌‌دهند و در آنچه که وعده می‌‌دهند نرمی به خرج می‌‌دهند]

- ترجمه سلطانی

گفت: جز این نیست که علم نزد خداوند است و من آنچه را که برای آن فرستاده شده‌ام به شما ابلاغ می‌کنم و لکن شما را قومی می‌بینم که جهل می‌ورزید

- ترجمه راستین

هود در جواب گفت: علمش نزد خداست و من آنچه را که بر آن رسالت داشتم به شما ابلاغ کردم و لیکن شما را بسیار مردم نادانی می‌بینم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ

پس چون آن [موعود (وعده داده شده)] را دیدند که به صورت ابری به سوی وادی‌‌های آنها روی آورنده است، گفتند: که این ابر باران دهنده به ما است، [فرمود:] بلکه آن آنچه [از عذاب] است که آن را تعجیل کرده بودید بادی است که در آن عذابی دردناک هست

- ترجمه سلطانی

پس چون آن (موعود) را دیدند که به صورت ابری به سوی وادی‌های آنها روی آورنده است، گفتند: که این ابر باران دهنده به ما است، بلکه آن آنچه است که آن را تعجیل کرده بودید بادی است که در آن عذابی دردناک هست

- ترجمه راستین

پس چون آن عذاب را به شکل ابری دیدند که بر رودخانه‌هاشان روی آورد گفتند: این ابری است که بر ما باران می‌بارد. (هود به آنها گفت: چنین نیست) بلکه اثر عذابی است که به تعجیل درخواستید، این باد سختی است که در آن عذابی دردناک است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ

که هر چیزی [از انفس و اموال] را به امر پروردگارش زیروزبر می‌‌کند، آنگاه صبح کردند [در حالی] که جز خانه‌‌هایشان دیده نمی‌‌شد این‌‌چنین به قوم مجرم جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

که هر چیزی را به امر پروردگارش زیروزبر می‌کند، آنگاه صبح کردند (در حالی) که جز خانه‌هایشان دیده نمی‌شد این‌چنین به قوم مجرم جزاء می‌دهیم

- ترجمه راستین

این بادی است که هر چیزی را به امر خدای خود نابود و هلاک می‌سازد. پس شبی صبح کردند که جز خانه‌های ویران آنها دیده نمی‌شد (و اثری از آنان نماند) . بلی ما بدین گونه قوم بدکار را کیفر می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و همانا در آنچه که آنها را متمکّن کرده بودیم شما را در آن متمکّن نکرده‌‌ایم و برای آنان گوش و چشمان و فؤادهایی (دل‌‌هایی) قرار داده بودیم [همانطور که آنها را برای شما قرار داده‌‌ایم] پس گوش آنها و نه چشمانشان و نه فؤادهایشان آنها را از چیزی [از عذاب خداوند] بی نیاز نکرد [پس شما به گوشتان و چشمانتان و فؤادهایتان و دقّت تدبیرتان به آن مغرور نشوید] آنوقت آیات خداوند را جحد (نفی و انکار) می‌‌کردند [همانطور که شما آنها را جحد می‌‌کردید] و آنچه که آن را استهزاء می‌‌کردند [وزر گفتار و عملی که با آن استهزاء می‌‌کردند یا عذاب را که استهزاء می‌‌کردند] آنها را احاطه کرد

- ترجمه سلطانی

و همانا در آنچه که آنها را متمکّن کرده بودیم شما را در آن متمکّن نکرده‌ایم و برای آنان گوش و چشمان و فوادهایی (دل‌هایی) قرار داده بودیم پس گوش آنها و نه چشمانشان و نه فؤادهایشان آنها را از چیزی (از عذاب خداوند) بی نیاز نکرد آنوقت آیات خداوند را جحد (نفی و انکار) می‌کردند و آنچه که آن را استهزاء می‌کردند آنها را احاطه کرد

- ترجمه راستین

و به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما امت را چنان نیروی بدنی ندادیم و با آنکه بر آنها گوش و چشم و قلب مدرک قرار دادیم (تا با قوای ادراکی خداشناس شوند) هیچ این قوای مدرکه آنها را از عذاب نرهانید بدین جهت که آیات خدا را انکار می‌کردند، و آن عذابی که بدان استهزا می‌کردند به آنها فرا رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

و همانا آنچه از قریه‌‌ها که حول شما است [مانند قریه‌‌های ثمود و قوم لوط و شعیب] را هلاک کرده‌‌ایم و آیات [قولی و کتبی] را [در الفاظ و نقوش مختلف و آیات تکوینی آفاقی و انفسی را در زمان‌‌های مختلف و مکان‌‌های متعدّد و صور مختلف] صرف [یعنی به اشکال گوناگون بیان] کردیم با ترقّب به اینکه آنها بازگردند

- ترجمه سلطانی

و همانا آنچه از قریه‌ها که حول شما است را هلاک کرده‌ایم و آیات را صرف (به اشکال گوناگون بیان) کردیم با ترقّب به اینکه آنها بازگردند

- ترجمه راستین

و ما چه بسیار اهل شهر و دیار را که در اطراف شما بودند (به کیفر کفر) همه را هلاک کردیم و آیات (عبرت برای مردم) را به گونه‌های مختلف بیان داشتیم تا مگر (از کفر و گناه به درگاه خدا) باز گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ فَلَـوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ

پس چرا کسانی که به جای خداوند برای قربانی (تقرّب جُستن) اتّخاذ کرده بودند [یعنی آن خدایان آنها که با آنها به خداوند تقرّب می‌‌جویند و می‌‌گویند: اینان شفیعان ما نزد خداوند هستند] آنها را یاری نکردند [یعنی اگر این خدایان شفیعان شما می‌‌باشند و شما را در برابر عذاب خدوند یاری می‌‌نمایند پس چرا به سابقانی که عذاب به آنها حالّ (فرود آمدن) شد خدایانشان یاری نکردند] بلکه از آنها زائل شدند [و با آنها ثابت نماندند] و آن [اتّخاذ] افک (دروغ) آنها [و صرف (روی گردانیدن) آنها از طریق حقّ] و آنچه بود که افتراء می‌‌بستند

- ترجمه سلطانی

پس چرا کسانی که به جای خداوند برای قربانی (تقرّب جُستن) اتّخاذ کرده بودند آنها را یاری نکردند بلکه از آنها زائل شدند و آن (اتّخاذ) افک (دروغ) آنها و آنچه بود که افتراء می‌بستند

- ترجمه راستین

پس چرا جز خدا معبودانی که به آنها تقرب می‌جستند هیچ آنها را یاری نکردند؟بلکه از نظرشان محو و نابود شدند؟و این خدایی آن بتها سخنان بی حقیقت و دروغی بود که خود می‌بافتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۶
سوره احقاف
حزب ۱۰۱

٢٩ وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ

و [به یاد آور یا به قومت یادآوری کن] آنوقتی را که گروهی از جنّ را به سوی تو برگرداندیم که قرآن را بشنوند و چون در آنجا [نزد نبی (ص) یا نزد قرآن] حاضر شدند [بعضی از آنها به بعضی دیگر] گفتند: ساکت شوید [که قرائت او را بدون مانع بشنویم] پس چون قضاء (فارغ) شد انذارکنان به سوی قوم خود بازگشتند

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آور یا یادآوری کن) آنوقتی را که گروهی از جنّ را به سوی تو برگرداندیم که قرآن را بشنوند و چون در آنجا (نزد نبی) حاضر شدند گفتند: ساکت شوید پس چون قضاء (فارغ) شد انذار کنان به سوی قوم خود بازگشتند

- ترجمه راستین

و (یاد آر) وقتی که ما تنی چند از جنّیان را متوجه تو گردانیدیم که استماع آیات قرآن کنند، چون نزد رسول رسیدند با هم گفتند: گوش فرا دهید. چون قرائت تمام شد به سوی قومشان برای هشدار (و تبلیغ و هدایت) باز گردیدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ قَالُوا يَاقَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ

[در حالی که] گفتند ای قوم ما، همانا ما کتابی را شنیده‌‌ایم که بعد از موسی نازل شده که بر آنچه [از کتب] که بین دستش (از پیش) است مصدّق [تصدیق کننده] است که به سوی حقّ و به سوی طریق مستقیم هدایت می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

(در حالی که) گفتند ای قوم ما، همانا ما کتابی را شنیده‌ایم که بعد از موسی نازل شده که بر آنچه (از کتب) که بین دستش (از پیش) است مصدّق (تصدیق کننده) است که به سوی حقّ و به سوی طریق مستقیم هدایت می‌کند

- ترجمه راستین

گفتند: ای طایفه ما، ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده در حالی که کتب آسمانی تورات و انجیل را که در مقابل او بود به راستی تصدیق می‌کرد و (خلق را) به سوی حق و طریق راست هدایت می‌فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)