سورهٔ محمد

محل نزول:   مدینه
تعداد کل آیات: ۳۸
نام‌های سوره:
محمد، قتال، الذین کفروا
نمایش آیات ۱ الی ۳۸
(نمایش صفحه به صفحه آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۲۶
سوره محمد
حزب ۱۰۱

١ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ

کسانی که [به خدا یا به رسول (ص) یا به آخرت یا به علیّ (ع) و ولایت او] کفر ورزیده‌‌اند {مقصود کفر به ولایت است به قرینهٔ «سَبِیلِ اللَّه» زیرا سبیل الله جز ولایت نیست} و از راه خدا اعراض [یا منع] کردند [خداوند] اعمالشان را [که در اسلام آنها را عمل کردند] تباه کرده است

- ترجمه سلطانی

کسانی که کفر ورزیده‌اند و از راه خدا اعراض (یا منع) کردند (خداوند) اعمالشان را تباه کرده است

- ترجمه راستین

آنان که کافر شدند و راه دین خدا را (بر خلق) بستند خداوند اعمال آنها را تباه و باطل ساخت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ

و کسانی که [با بیعت عامّه] ایمان آورده‌‌اند [یعنی اسلام آورده‌‌اند] و به صالحات [که لازمهٔ بیعت عامّهٔ آنها است] عمل کردند و به آنچه که [دربارهٔ علیّ (ع)] بر محمّد (ص) نازل شد [با قبول ولایت او و بیعت با او] و [ولایتی که بر محمّد (ص) نازل شده و آن] همان حقّ از پروردگارشان است ایمان آورده‌‌اند سیّئاتشان را از آنها پوشانده (زدوده) و اندیشهٔ آنان (حالشان یا قلبشان) را اصلاح کرده است

- ترجمه سلطانی

و کسانی که ایمان آورده‌اند و به صالحات عمل کردند و به آنچه که بر محمّد (ص) نازل شد و آن حقّ از پروردگارشان است ایمان آورده‌اند سیّئاتشان را از آنها پوشانده (زدوده) و اندیشهٔ آنان را اصلاح کرده است

- ترجمه راستین

و آنان که گرویدند و نیکوکار شدند و به قرآنی که بر محمّد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) نازل شد که البته بر حق و از جانب خدایشان بود ایمان آوردند خدا از گناهانشان درگذشت و امر (دنیا و دین) آنها را اصلاح فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ

آن [اِضْلال (گمراه کردن) و تکفیر سیّئات (زدودن یا پوشاندن بدی‌‌ها) و اصلاحِ حال] به خاطر این است که کسانی که [به ولایت] کفر ورزیدند از باطل [یعنی از اهواء خود و از اعداء (دشمنان) امیر المؤمنین (ع)] پیروی کرده‌‌اند و به خاطر این است که کسانی که [به ولایت و امیر المؤمنین (ع)] ایمان آوردند از حقّ که از پروردگارشان است پیروی کرده‌‌اند این‌‌چنین [مَثَل زدن برای علیّ (ع) و دشمنانش به نحو عموم است که اعداء آل محمّد (ص) ملتفت به آن نشوند تا آن را اسقاط نمایند] خداوند مَثَل‌‌های آنها [یعنی اوصاف آنها یا حکایات آنها یا مَثَل‌‌هایی که احوال آنان را تشبیه می‌‌کند] را برای مردم می‌‌زند

- ترجمه سلطانی

آن (اصلاح حال ایشان) به خاطر این است که کسانی که کفر ورزیدند از باطل پیروی کرده‌اند و به خاطر این است که کسانی که ایمان آوردند از حقّ که از پروردگارشان است پیروی کرده‌اند این‌چنین خداوند مثل‌های آنها را برای مردم می‌زند

- ترجمه راستین

این (تباهی حال کافران و اصلاح مؤمنان) بدان سبب است که کافران پیرو (آراء و عقاید اهل) باطل گردیدند و اهل ایمان پیرو (قرآن) حق که از جانب خدایشان نازل گردید شدند. این گونه صریح خدا مثال حال مردم را بیان می‌کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ

پس وقتی که به کسانی که کفر ورزیده‌‌اند برخوردید پس گردن بزنید (با گردن زدن، آنها را بزنید) تا آنوقت که آنان را در هم بکوبید سپس محکم در زنجیر [بند] کنید پس بعد از آن یا منّت گذارید و یا به فداء (اخذ مال در مقابل آزاد کردن، فدیه گرفتن) [آزاد کنید] تا اینکه جنگ سنگینی‌‌اش فروکش کند {یعنی اینکه گردن زدن و اسیر نمودن اشخاص جز مادامی که حرب (جنگ) برپا است نیست و وقتی که حرب منقضی (تمام) شد پس بر آنان تعرّض نکنید، یا معنی می‌‌دهد تا محارب و حربى در بلاد شما باقی نماند پس رفع محاربه از بین، علّت غایی محاربه می‌‌باشد}، آن [حکم خداوند بحسب اسباب آن است] و [لیکن] اگر خداوند می‌‌خواست البتّه [بدون امر کردن به شما به جنگیدن با آنها] از آنها انتقام می‌‌گرفت و لکن [خواست] تا بعضی از شما را با بعضی دیگر آزمایش کند {زیرا در جهاد تحصیل خصال عظیمی است که تحصیل آنها جز با آن ممکن نمی‌‌شود، و تهدیدی عظیم برای کفّار است تا قبل از استیصال (درماندگی) به توبه کردن رغبت کنند} و کسانی که در راه خدا کشته شده‌‌اند پس هرگز اعمالشان گم (ضایع) نخواهد شد

- ترجمه سلطانی

پس وقتی که به کسانی که کفر ورزیده‌اند برخوردید پس گردن (آنها را) بزنید تا آنوقت که آنان را در هم بکوبید سپس محکم در زنجیر (بند) کنید پس بعد از آن یا منّت گذارید و یا به فداء (اخذ مال در مقابل آزاد کردن، فدیه گرفتن) (آزاد کنید) تا اینکه جنگ سنگینی‌اش فروکش کند، آن (حکم خداوند بحسب اسباب آن است) و (لیکن) اگر خداوند می‌خواست البتّه از آنها انتقام می‌گرفت و لکن (خواست) تا بعضی از شما را با بعضی دیگر آزمایش کند و کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند پس هرگز اعمالشان گم (ضایع) نخواهد شد

- ترجمه راستین

شما مؤمنان چون (در میدان جنگ) با کافران رو به رو شوید باید (شجاعانه) آنها را گردن زنید تا آن گاه که از خونریزی بسیار دشمن را از پا در آوردید پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید که بعدا یا بر آنها منّت نهید (و آنها را آزاد گردانید) یا فدا گیرید تا در نتیجه جنگ سختیهای خود را فروگذارد. این حکم فعلی است، و اگر خدا بخواهد خود از کافران انتقام می‌کشد (و همه را بی زحمت جنگ شما هلاک می‌کند) و لیکن (با این جنگ کفر و ایمان) می‌خواهد شما را به یکدیگر امتحان کند، و آنان که در راه خدا کشته شدند خدا هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ

بزودی آنها را [به آنچه از کمالات انسانی و درجات جنان که سزاوار است که به آن هدایت شوند] هدایت خواهد کرد و بالشان (اندیشه‌‌شان) را اصلاح خواهد کرد [تا حین تلذّذات انسانیشان آنچه که حال آنان را تغییر می‌‌دهد نباشد]

- ترجمه سلطانی

بزودی آنها را هدایت خواهد کرد و اندیشه‌شان را اصلاح خواهد کرد

- ترجمه راستین

آنها را البته به راه سعادت هدایت کند و امورشان را اصلاح فرماید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ

و آنها را در جنّتی داخل خواهد کرد که [خداوند] آن را به آنها شناسانده است [به اینکه در آن آنچه که انفس به آن اشتهاء دارند و چشمان لذّت می‌‌برند هست و در آن آنچه که بر قلب بشر خطور نکرده هست]

- ترجمه سلطانی

و آنها را در جنّتی داخل خواهد کرد که آن را به آنها شناسانده است

- ترجمه راستین

و در بهشتی که قبلا به منزل و مقاماتشان همه را شناسا کرده وارد کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید اگر خداوند را یاری کنید او [نیز] شما را یاری می‌‌کند و قدم‌‌های شما را [در دینتان که همان ولایت علیّ (ع) است] ثابت نگه می‌‌دارد

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر خداوند را یاری کنید او (نیز) شما را یاری می‌کند و قدم‌های شما را ثابت نگه می‌دارد

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، شما اگر خدا را یاری کنید (یعنی دین و پیغمبر خدا را) خدا هم شما را یاری کند و ثابت قدم گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ

و کسانی که [به ولایت] کفر ورزیده‌‌اند پس [وای بر] آنها [با لغزش خود] لغزیدند و اعمالشان را تباه گرداند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند پس (وای بر) آنها (با لغزش خود) لغزیدند و اعمالشان را تباه گرداند

- ترجمه راستین

و آنان که کافر شدند نابود و هلاک شوند و خدا اعمالشان را ضایع و باطل سازد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ

آن به خاطر این است که آنها به آنچه که خداوند [دربارهٔ علی (ع)] نازل کرده است کراهت داشتند پس اعمالشان را تباه ساخت

- ترجمه سلطانی

آن به خاطر این است که آنها به آنچه که خداوند نازل کرده است کراهت داشتند پس اعمالشان را تباه ساخت

- ترجمه راستین

این (هلاک کفار) بدان سبب است که آنها از قرآنی که خدا نازل فرمود کراهت و اعراض داشتند پس خدا اعمالشان را محو و نابود فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا

و آیا در زمین [یعنی زمین طبع یا زمین قرآن یا اخبار یا سِیَر (سیره‌‌ها) یا زمین عالم صغیر] سیر نکرده‌‌اند تا نظر کنند که عاقبت کسان قبل از آنها [از کسانی که آیات خدا را تکذیب کردند و خلفای خداوند را تصدیق ننمودند] چگونه بوده است [تا از قبح فعل خود و تکذیبشان و از عقوبت او متنبّه شوند] خداوند آنها را واژگون (زیرورو) کرد و برای کافران [ولایت] امثال آن [عذاب‌‌ها] هست

- ترجمه سلطانی

و آیا در زمین سیر نکرده‌اند تا نظر کنند که عاقبت کسان قبل از آنها چگونه بوده است خداوند آنها را واژگون (زیرورو) کرد و برای کافران امثال آن (عذاب‌ها) هست

- ترجمه راستین

آیا در زمین به سیر و سفر نمی‌روند تا به چشم خود عاقبت حال پیشینیان را مشاهده کنند که چگونه آنها را خدا هلاک کرد؟و این کافران هم مانند آنها به کیفر کفر خود البته می‌رسند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ

آن [تدمیر (واژگونی، زیرورو کردن)] به خاطر این است که خداوند مولای کسانی است که [به ولایت] ایمان آورده‌‌اند [نه کسانی که به آن کفر ورزیده‌‌اند] و اینکه کافران [به ولایت] مولایی ندارند

- ترجمه سلطانی

آن به خاطر این است که خداوند مولای کسانی است که ایمان آورده‌اند و اینکه کافران مولایی ندارند

- ترجمه راستین

این (معامله خدا با کافران و مؤمنان) بدان سبب است که البته خدا یار و مولای مؤمنان است و کافران هیچ مولا و یاور و یاری ندارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۶
سوره محمد
حزب ۱۰۲

١٢ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ

همانا خداوند کسانی که ایمان آورده‌‌اند و عمل صالح کرده‌‌اند را در جنّت‌‌هایی داخل می‌‌کند که از زیر آنها نهرها جاری می‌‌شود {مراد از ایمان بیعت خاصّهٔ ولویّه یا حالت حاصله به آن است، یا بیعت عامّهٔ نبویّه است و مراد از عمل صالح بیعت خاصّه است} و کسانی که [به ولایت ولیّ امرشان] کفر ورزیده‌‌اند همانطور که چهارپایان می‌‌خورند بهره (لذّت) می‌‌برند و می‌‌خورند [یعنی مانند چهارپایان بدون نظر به عاقبت خویش و عاقبت تمتّع خویش تمتّع (بهره‌‌مند شدن) می‌‌برند] و آتش مأوای آنها است

- ترجمه سلطانی

همانا خداوند کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح کرده‌اند را در جنّت‌هایی داخل می‌کند که از زیر آنها نهرها جاری می‌شود و کسانی که کفر ورزیده‌اند همانطور که چهارپایان می‌خورند بهره می‌برند و می‌خورند و آتش مأوای آنها است

- ترجمه راستین

البته خدا آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند در بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند و آنان که به راه کفر شتافتند به تمتّع و شهوت‌رانی و شکم‌پرستی مانند حیوانات پردازند و عاقبت منزل آنها آتش دوزخ خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ

و چه بسیار شهرهایی که آنها قوی‌‌تر از قریهٔ تو (مکّه) بودند که تو را [از آن] اخراج کردند آنها را هلاک کردیم و (حال آنکه) یاوری نداشتند

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار شهرهایی که آنها قوی‌تر از قریهٔ تو بودند که تو را (از آن) اخراج کردند آنها را هلاک کردیم و (حال آنکه) یاوری نداشتند

- ترجمه راستین

چه شهرهای بسیار که از (شهر مکّه) وطن تو که کفّار از آن خارجت کردند محکم بنیان‌تر بود ما اهلش را هلاک کردیم و بر نجات خود هیچ یاوری نداشتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُم

آیا پس [تمیزی نزد ما نبوده؟ که] کسی که بر بیّنه‌‌ای از پروردگارش می‌‌باشد [و او علی (ع) است] مانند کسانی است که عمل بد آنها برایشان زینت داده شده و از هواهایشان پیروی کرده‌‌اند؟! [و آنها منافقین هستند]

- ترجمه سلطانی

آیا پس کسی که بر بیّنه‌ای از پروردگارش می‌باشد مانند کسانی است که عمل بد آنها برایشان زینت داده شده و از هواهایشان پیروی کرده‌اند؟!

- ترجمه راستین

آیا آن کس که از خدای خود حجت علمی و برهانی (مانند قرآن) در دست دارد مانند کسانی است که عمل زشتشان در نظر زیبا جلوه کرده و پیرو هوای نفسانی خود شدند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ

مَثل جنّتی که به تقوا پیشگان وعده داده شده که در آن نهرهایی از آب غیر بدبو [یعنی غیر متغیّر بحسب طعم و بو و رنگ] و نهرهایی از شیر هست که طعم آنها تغییر نمی‌‌کند و انهاری از شراب که برای نوشندگان لذّتبخش است {و خمر (شراب) جنّت در آن حرمت و نه نجاست و نه سردرد خماری و نه بوی بد و نه مَرارت (تلخی) طعم نیست} و نهرهایی از عسل صاف شده [از آنچه که با عسل دنیوی مخلوط می‌‌شود] و در آن برایشان از هر میوه‌‌ای [دنیوی و اخروی از ثمرات (میوه‌‌ها) علوم و مشاهدات و تسبیح و تحمید] هست و آمرزشی از پروردگارشان است [که فوق همه است] مانند کسی است که او در آتش ماندگار است؟ [یعنی آیا کسانی که در جنّت در این نعمت‌‌ها می‌‌باشند مانند کسانی هستند که آنها در آتش خالد (همیشگی، جاودانه) هستند] و [به او] آب گرم (داغ) نوشانند و روده‌‌هایشان را [از فرط حرارتش] قطع (پاره) می‌‌کند [و این در مقابل انهارى است که به متّقین وعده داده شده]

- ترجمه سلطانی

مَثل جنّتی که به تقوا پیشگان وعده داده شده که در آن نهرهایی از آب غیر بدبو و نهرهایی از شیر هست که طعم آنها تغییر نمی‌کند و انهاری از شراب که برای نوشندگان لذّتبخش است و نهرهایی از عسل صاف شده و در آن برایشان از هر میوه‌ای هست و آمرزشی از پروردگارشان است مانند کسی است که او در آتش ماندگار است؟ و (به او) آب داغ نوشانند و روده‌هایشان را قطع (پاره) می‌کند

- ترجمه راستین

داستان بهشتی که به متقیان وعده دادند این است که در آن باغ بهشت نهرهایی از آب زلال دگرگون ناشدنی است و نهرها از شیر بی آنکه هرگز طعمش تغییر کند و نهرها از شراب ناب که نوشندگان را به حد کمال لذّت بخشد و نهرها از عسل مصفّی و تمام انواع میوه‌ها بر آنان مهیّاست و (فوق همه لذّات) مغفرت و لطف پروردگارشان، (آیا حال آن که در این بهشت ابد است) مانند کسی است که در آتش مخلّد است و آب جوشنده حمیم به خوردشان دهند تا اندرونشان را پاره پاره گرداند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ

و [عدّه‌‌ای] از آنها [از منافقین] کسانی هستند که به تو گوش می‌‌سپارند [مقصود آنان از استماع (شنیدن) استهزاء تو است، یا از آنها کسانی هستند که آنها بر قلبشان مهر نهاده شده، و به تو استماع (گوش فرا دادن) می‌‌کنند و کلام تو را نمی‌‌فهمند] تا آنوقت که از نزد تو خارج شوند [برای عدم تَفَطُّن (فهمیدن) آنها کلام تو را] به کسانی که علم داده شده‌‌اند می‌‌گویند: «الان چه گفت؟» آنان کسانی هستند که خداوند بر قلوبشان مهر نهاده و از هواهایشان تبعیّت کرده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و (عدّه‌ای) از آنها کسانی هستند که به تو گوش می‌سپارند تا آنوقت که از نزد تو خارج شوند به کسانی که علم داده شده‌اند می‌گویند: «الان چه گفت؟» آنان کسانی هستند که خداوند بر قلوبشان مهر نهاده و از هواهایشان تبعیّت کرده‌اند

- ترجمه راستین

و بعضی از مردم منافق به گفتارت کاملا گوش می‌دهند تا وقتی که از حضورت خارج شوند با اهل علم (اصحابت به تمسخر و اهانت) می‌گویند: رسول باز از سر نو چه گفت؟اینان هستند که خدا بر دلهاشان مهر (قهر) نهاد و پیرو هوای نفس خود گردیدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ

و (حال آنکه) کسانی که [به ولایت علی (ع)] هدایت شده‌‌اند [خداوند یا محمّد (ص)، یا آنچه که محمّد (ص) فرمود، یا استهزاء منافقین] بر آنها هدایت افزوده و تقوایشان را به آنها داده است

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) کسانی که هدایت شده‌اند هدایت بر آنها افزوده شده و تقوایشان را به آنها داده است

- ترجمه راستین

و آنان که هدایت یافتند خدا بر هدایت و ایمانشان بیفزود و (پاداش) تقوای آنها را به آنان عطا فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ

پس آیا منتظر [چیزی] جز ساعت هستند که ناگهانی نزد آنها بیاید؟ و (حال آنکه) علامات آن آمده است {از علامات آن در عالم کبیر بعثت محمّد (ص) و انشقاق قمر و نزول آخرین کتاب است، و در عالم صغیر اوّلین علامات، نزول عقل از عالم علوی خود در آن است، سپس تغییراتی است که در آن می‌‌باشد، سپس امراضی که بر او وارد می‌‌شود و غیر آن از آنچه که دلالت بر زوال او و دثور (فرسودگی) او می‌‌کند} پس یادآوری آنان برای آنها وقتی که [آن ساعت] نزد آنها بیاید چگونه است [یادآوری آنان نفع نمی‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

پس آیا منتظر (چیزی) جز ساعت هستند که ناگهانی نزد آنها بیاید؟ و (حال آنکه) علامات آن آمده است پس یادآوری آنان برای آنها وقتی که (آن ساعت) نزد آنها بیاید چگونه است (یادآوری آنان نفع نمی‌دهد)

- ترجمه راستین

(کافران که ایمان نمی‌آرند) باز انتظاری دارند جز آنکه ساعت قیامت ناگاه فرا رسد؟که شروط و علائم قیامت بسیاری پدید آمد، و پس از آنکه قیامت بیاید در آن حال تذکر و یادآوری آنان چه فایده بخشد؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ

پس بدان: که خدایی جز الله نیست و برای ذنب (گناه) خود و برای مؤمنین و مؤمنات استغفار کن و خداوند محلّ حرکت شما [تَقَلُّب (دگرگون شدن، گردش کردن) شما و انتقالات شما را] و جایگاه شما [در مراتب آخرت که آن بحسب مراتب مردم بسیار است] را می‌‌داند {زیرا شما از اوّل استقرار نطفه‌‌تان و موادّتان در ارحام تا آخر دنیا انتقالاتی دارید و همچنین در برازخ تا اعراف}

- ترجمه سلطانی

پس بدان: که خدایی جز الله نیست و برای ذنب (گناه) خود و برای مؤمنین و مؤمنات استغفار کن و خداوند محلّ حرکت شما و جایگاه شما را می‌داند

- ترجمه راستین

باز هم بدان که هیچ خدایی جز خدای یکتا نیست و تو بر گناه خود[منظور از گناه آن حضرت نافرمانی خدا نیست، زیرا پیامبر (ص) معصوم است. به تفاسیر مراجعه شود. (م) ]و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش طلب، و خدا منازل انتقال شما به عالم آخرت و مسکن همیشگی شما همه را می‌داند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۶
سوره محمد
حزب ۱۰۲

٢٠ وَيَقُـولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَـوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ

و کسانی که ایمان آورده‌‌اند [یعنی مطلق مسلمین یا منافقین از آنها یا مؤمنین با بیعت خاصّهٔ ولویّه] می‌‌گویند: چرا [در امر جهاد یا بطور مطلق] سوره‌‌ای نازل نمی‌‌شود و وقتی که سوره‌‌ای محکم نازل می‌‌شود و در آن جنگ ذکر می‌‌شود [یعنی در آن حکم دربارهٔ جنگ بنابر سبیل عزیمت (الزام) ذکر شود] کسانی که در قلوبشان مرض هست را می‌‌بینی که [همانند] نظر کردن [فرد] بی‌‌هوش از [شدّت ترس و وحشت] مرگ به تو نظر می‌‌کنند پس بر آنان

- ترجمه سلطانی

و کسانی که ایمان آورده‌اند می‌گویند: چرا سوره‌ای نازل نمی‌شود و وقتی که سوره‌ای محکم نازل می‌شود و در آن جنگ ذکر می‌شود کسانی که در قلوبشان مرض هست را می‌بینی که (همانند) نظر کردن (فرد) بی‌هوش از (ترس) مرگ به تو نظر می‌کنند پس بر آنان

- ترجمه راستین

و مؤمنان می‌گویند: چه شده که سوره‌ای (در حکم جهاد کفّار) نازل نشد؟در صورتی که چون سوره‌ای محکم و صریح آید و در آن ذکر جنگ شود آنان را که دلهاشان مریض (نفاق) است بنگری که مانند کسی که از ترس، حال بی هوشی بر او دست می‌دهد در تو نگاه می‌کنند، آری مرگ و هلاک بر آنها سزاوارتر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ طَاعَةٌ وَقَـوْلٌ مَّعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ

طاعت و گفتار نیک سزاوارتر است، و وقتی که امری عزم (اتّخاذ تصمیم) می‌‌شود پس اگر [دربارهٔ آنچه که گفتند که چرا سوره‌‌ای نازل نشد یا در مطلق آنچه که گفتند و با زبانشان اقرار کردند از ایمان و تصدیق به خداوند و رسول (ص) و قبول احکام، یا در آنچه که به آن اقرار کردند از امارت علیّ (ع) و تسلیم شدن به او به امیر بودن امیر المؤمنین] نسبت به خداوند صدق داشته باشند البتّه برای آنها بهتر [از آنچه از ایّام دنیا و تمتّعات (بهره‌‌مندی) آن که آنها آن را خیر می‌‌پنداشتند] می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

طاعت و گفتار نیک سزاوارتر است، و وقتی که امری عزم (اتّخاذ تصمیم) می‌شود پس اگر نسبت به خداوند صدق داشته باشند البتّه برای آنها بهتر می‌باشد

- ترجمه راستین

(راه سعادت) طاعت خدا و گفتار نیکو است و پس از آنکه امر (دین یا کار جنگ) به عزم و لزوم پیوست اگر (منافقین) با خدا به راستی رفتار کنند بر آنها بهتر خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ

و آیا امید بسته‌‌اید که تولّی یابید (ولیّ بشوید) [به جای علیّ (ع) یا که متولّی امور مردم شوید، یا که مردم از شما روی بگردانند] که در زمین فساد کنید [یعنی اگر شما متولّی شوید شأنی سوای افساد برای شما نمی‌‌باشد پس برای شما شایسته است که حین تولّی (حکومت کردن) به غیر از او امید مدارید] و [پیوندهای] ارحام [صوری و معنوی]تان را قطع کنید

- ترجمه سلطانی

و آیا امید بسته‌اید که تولّی یابید (ولیّ بشوید) که در زمین فساد کنید و (پیوندهای) ارحامتان را قطع کنید

- ترجمه راستین

شما منافقان اگر (از فرمان خدا و اطاعت قرآن) روی بگردانید آیا جز این امید می‌برید که در زمین فساد و قطع رحم کنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ

آنان کسانی هستند که خداوند آنها را لعن (دور) کرده و آنان را [از ادراک جهت اخرویّه] کر کرده و چشمانشان را کور نموده است

- ترجمه سلطانی

آنان کسانی هستند که خداوند آنها را لعن (دور) کرده و آنان را کر کرده و چشمانشان را کور نموده است

- ترجمه راستین

همین منافقانند که خدا آنها را لعن کرده و گوش و چشمشان را کر و کور گردانید (تا به جهل و شقاوت بمیرند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا

آیا [می‌‌توانند در آیات و قرآن تأمّل کنند] پس در قرآن تدبّر نمی‌‌کنند یا قفل‌‌های آن بر قلوب [نهاده شده] است [و قدرت بر تدبّر ندارند]

- ترجمه سلطانی

آیا پس در قرآن تدبّر نمی‌کنند یا قفل‌های آن بر قلوب (نهاده شده) است

- ترجمه راستین

آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمی‌کنند یا بر دلهاشان خود قفل‌ها (ی جهل و نفاق) زده‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ

همانا کسانی که بعد از آنکه [با قول خداوند و قول رسولش] هدایت (ولایت و طریق آن) برای آنها روشن شد به ادبار (عقب) خود برگشتند {سالک بر طریق دین را تشبیه به کسی کرده که راهی را می‌‌پیماید، و بازگشت کنندهٔ از دین را به کسی که از راهی بر عقب خود بر می‌‌گردد، و این حال مسلمینی است که به محمّد (ص) اسلام آوردند سپس با او در اوامر او مخالفت کردند} شیطان [زشتی‌‌ها را] برای آنها زینت داد و آنها را در آرزوهای دور و دراز افکند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که بعد از آنکه هدایت برای آنها روشن شد به ادبار (عقب) خود برگشتند شیطان (زشتی‌ها را) برای آنها زینت داد و آنها را در آرزوهای دور و دراز افکند

- ترجمه راستین

آنان که پس از بیان شدن راه هدایت بر آنها باز به دین پشت کرده و مرتد شدند شیطان کفر را در نظرشان جلوه‌گر ساخت و به آمال و آرزوهای دراز فریبشان داد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ

آن به خاطر این است که به کسانی که از آنچه که خداوند [دربارهٔ علیّ (ع) و خلافت او] نازل کرد کراهت داشتند گفتند که در بعضی از امور از شما اطاعت خواهیم کرد و (حال آنکه) خداوند پنهانکاری آنها را می‌‌داند

- ترجمه سلطانی

آن به خاطر این است که به کسانی که از آنچه که خداوند نازل کرد کراهت داشتند گفتند که در بعضی از امور از شما اطاعت خواهیم کرد و (حال آنکه) خداوند پنهانکاری آنها را می‌داند

- ترجمه راستین

این (برگشتن از دین) برای آن بود که آن منافقان به دشمنان قرآن (پنهانی) گفتند: ما البته با شما (بر مخالفت محمّد) تا بتوانیم موافقت می‌کنیم. و خدا از این سخن پنهانی آنها آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ

پس [حالشان] چگونه می‌‌باشد آنوقتی که ملائکه آنان را می‌‌میرانند [در حالی که] بر روی آنها و پشت آنان [ضربه] می‌‌زنند {آنان آن دو و بنو امیّه هستند که کراهت داشتند از آنچه که خداوند دربارهٔ ولایت علیّ (ع) نازل کرد}

- ترجمه سلطانی

پس (حالشان) چگونه می‌باشد آنوقتی که ملائکه آنان را می‌میرانند (در حالی که) بر روی آنها و پشت آنان (ضربه) می‌زنند

- ترجمه راستین

پس با چه حال سختی اینان رو به رو شوند هنگامی که فرشتگان (عذاب) جانشان بگیرند و بر روی و پشت آنها (تازیانه قهر) زنند؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ

آن (زدن) به خاطر این است که آنها از آنچه که خداوند را به خشم می‌‌آورد پیروی کردند و از رضوان او [یعنی از ولایت علیّ (ع)] کراهت داشتند {زیرا رحمت و رضا و رضوان و نعمت همگی ولایت علیّ (ع) هستند} پس [خداوند یا آن اتّباع و کراهت] اعمالشان را حبط (هدر) کرد

- ترجمه سلطانی

آن (زدن) به خاطر این است که آنها از آنچه که خداوند را به خشم می‌آورد پیروی کردند و از رضوان او کراهت داشتند پس اعمالشان را هدر کرد

- ترجمه راستین

این عذاب بدین سبب است که از پی راهی که موجب خشم خداست رفتند و راه رضا و خشنودی او را خوش نداشتند خدا هم اعمالشان را محو و باطل گردانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ

آیا کسانی که در قلوبشان مرض هست گمان کرده‌‌اند که خداوند هرگز کینه توزی‌‌های شدید آنها را [نسبت به رسولش و به مؤمنین] آشکار (ظاهر) نخواهد کرد [یعنی همانا این ظنّ فاسدی است و ما اضغان (کینه‌‌توزی، دشمنی) آنان را خارج (آشکار، بیرون انداختن) می‌‌کنیم]

- ترجمه سلطانی

آیا کسانی که در قلوبشان مرض هست گمان کرده‌اند که خداوند هرگز کینه توزی‌های شدید آنها را آشکار نخواهد کرد

- ترجمه راستین

آیا آنان که در دل مرض (نفاق پنهان) دارند پندارند که خدا کینه درونی آنها را آشکار نمی‌سازد؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۶
سوره محمد
حزب ۱۰۲

٣٠ وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَـوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ

و البتّه اگر می‌‌خواستیم آنان را به تو نشان می‌‌دادیم [یعنی اگر می‌‌خواستیم آنها را به تو بشناسانیم حتماً آنها را به تو نشان می‌‌دادیم تا آنها را با سیمایشان و نفاق باطنیشان بشناسی] تا حتماً آنان را به سیمایشان بشناسی و البتّه [اگر هنوز با سیمایشان آنها را نشناخته‌‌ای] مطمئناً آنان را در لحن گفتار می‌‌شناسی و خداوند اعمال شما را می‌‌داند [چه آنها را کتمان کنید یا آنها را اعلان (علنی کردن) نمائید]

- ترجمه سلطانی

و البتّه اگر می‌خواستیم آنان را به تو نشان می‌دادیم تا حتماً آنان را به سیمایشان بشناسی و البتّه مطمئناً آنان را در لحن گفتار می‌شناسی و خداوند اعمال شما را می‌داند

- ترجمه راستین

اگر ما می‌خواستیم حقیقت آنها را (به وحی) بر تو آشکار می‌ساختیم تا به باطن آنها از سیمای ظاهرشان پی برده و در طیّ سخن کاملا آنها را بشناسی. و (ای منافقان و ای مؤمنان) خدا به همه کارهای شما آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ

و حتماً شما را [در امر به جهاد، یا در مطلق تکلیف یا به بلایا و حوادث دهر، یا به خطرات (خطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن / دادن) و وسوسهٔ شیطان و القای شُبَه (شبهه‌‌ها) در قلوبتان] می‌‌آزمائیم تا از میان شما، مجاهدان و صبر کنندگان را بشناسیم [یعنی تا علم ما ظاهر شود یا در مظاهر خویش بشناسیم] و اخبار شما را امتحان کنیم [که از خودتان به آنها خبر می‌‌دهید از اینکه شما به خدا و رسولش ایمان آورده‌‌اید و رسول او را در آنچه که آن را آورده تصدیق کرده‌‌اید، یا اخبار شما که از شما خبر می‌‌دهند را می‌‌آزمائیم از اینکه شما بر خلاف آنچه که رسول (ص) آن را دربارهٔ علیّ (ع) فرمود تدبیر کرده‌‌اید، یا اخبار شما از غیر خود را که به آن خبر می‌‌دهید می‌‌آزمائیم]

- ترجمه سلطانی

و حتماً شما را می‌آزمائیم تا از میان شما، مجاهدان و صبر کنندگان را بشناسیم و اخبار شما را امتحان کنیم

- ترجمه راستین

و البته ما (به حکم جهاد) شما را در مقام امتحان می‌آوریم تا (مقام) آن را که در راه خدا جهاد و مجاهده و کوشش دارد و (بر رنج آن) صبر می‌کند معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما (منافقان) را نیز (به مقام عمل) بیازماییم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُـولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ

همانا کسانی که [به ولایت] کفر ورزیدند و صدّ شدند [یعنی اعراض کردند یا غیر خود را منع کردند] از راه خدا [که همان علیّ (ع) و ولایت او است] و بعد از آنکه راه هدایت برای آنان روشن شد رسول را آزردند هرگز چیزی به خداوند [یا به تو یا به علی (ع)] ضرر نخواهند زد و [خداوند] بزودی اعمال آنها را [که آنها را در اسلام عمل کردند] حبط (هدر) خواهد کرد

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیدند و مانع شدند (یا اعراض کردند) از راه خدا و بعد از آنکه راه هدایت برای آنان روشن شد رسول را آزردند هرگز چیزی به خداوند ضرر نخواهند زد و (خداوند) بزودی اعمال آنها را هدر خواهد کرد

- ترجمه راستین

آنان که کافر شدند و راه خدا را (به روی خلق) بستند و با رسول او پس از آنکه راه هدایت بر آنها روشن شد باز مخالفت کردند به خدا ضرری نمی‌رسانند (و زیان مخالفت بر خود آنهاست) و اعمال آنها را خدا البته بی اثر و محو و نابود می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُـولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید از خداوند اطاعت کنید و از رسول اطاعت کنید [دربارهٔ آنچه که آن دو از ولایت علیّ (ع) به شما دربارهٔ آن امر کردند تا اعمال شما باطل نشود] و [با ترک طاعت آن دو] اعمالتان را باطل نکنید

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خداوند اطاعت کنید و از رسول اطاعت کنید و اعمالتان را باطل نکنید

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، خدا را اطاعت کنید و رسول او را اطاعت کنید و اعمال خود را ضایع و باطل نگردانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ

همانا کسانی که [به ولایت] کفر ورزیدند و از راه خدا [که همان ولایت است] جلوگیری کردند سپس مردند و (در حالی که) آنها کافر بودند پس هرگز (ابداً) خداوند آنها را نخواهد آمرزید

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیدند و از راه خدا جلوگیری کردند سپس مردند و (در حالی که) آنها کافر بودند پس هرگز خداوند آنها را نخواهد آمرزید

- ترجمه راستین

آنان که کافر شدند و راه خدا را (به روی خلق) بستند و به حال کفر مردند دیگر ابدا خدا آنها را نخواهد بخشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ

پس [ای مؤمنین از مجاهدت و جنگ کردن با کفّار، یا از مجاهدت و محاجّه با منافقین مخاصم با علی (ع)] سستی نکنید (ضعیف نشوید) و [برای ضعفتان از مخاصمت با آنها] به صلح دعوت نکنید و (حال آنکه) شما برترید و خداوند با شما است و هرگز اعمال شما را رها (ضایع) نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

پس سستی نکنید و به صلح دعوت نکنید و (حال آنکه) شما برترید و خداوند با شما است و هرگز اعمال شما را رها نمی‌کند

- ترجمه راستین

پس (شما ای اهل ایمان در کار دین) سستی روا مدارید و (از ترس جنگ، کافران را) دعوت به صلح مکنید، که شما غالب و بلند مقام‌تر خواهید بود و خدا با شماست و از (ثواب) اعمال شما هیچ نمی‌کاهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ

همانا زندگانی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست [پس وقتی که دنیا لعب (بازی) اطفال است پس چرا شما به آن تعلّق دارید و برای آن از جنگ با آنان یا محاجّه با آنان ضعیف (ناتوان) می‌‌شوید] و اگر [به علی (ع)] ایمان آورید و [از مخالفت با او] بپرهیزید اجر شما را به شما می‌‌دهد و اموال شما را از شما مسئلت (درخواست) نمی‌‌کند [تا ایمان به او بر شما گران آید]

- ترجمه سلطانی

همانا زندگانی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و اگر ایمان آورید و بپرهیزید اجر شما را به شما می‌دهد و اموال شما را از شما مسئلت (درخواست) نمی‌کند

- ترجمه راستین

البته زندگانی دنیا به جز بازیچه و هوسرانی نیست و اگر ایمان آرید و پرهیزکار شوید پاداش اعمال شما را خواهد داد و از اموال شما چیزی (مزد هدایت) نمی‌خواهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ إِن يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ

اگر آن [اموال] را از شما بخواهد و به شما اصرار کند شما بخل می‌‌ورزید و کینه‌‌هایتان [که آنها در قلوب شما مکمونه هستند] خارج (ظاهر) می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

اگر آن (اموال) را از شما بخواهد و به شما اصرار کند شما بخل می‌ورزید و کینه‌هایتان خارج (ظاهر) می‌شود

- ترجمه راستین

اگر از مال شما خدا چیزی به اصرار هم بخواهد باز بخل می‌ورزید و کینه و خبث درونی شما را آشکار می‌سازد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ هَاأَنتُمْ هَـؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم

بدانید که شما همان‌‌هایی هستید که دعوت می‌‌شوید تا در راه خدا انفاق کنید [نه آنکه به رسول ما اعطاء کنید، و دعوت شده‌‌اید تا چیز اندکی از اموال خود را در راه خدا انفاق کنید نه آنکه بسیاری از اموالتان را اعطاء کنید] پس از شما کسانی هستند که [در انفاق کردن آنچه که خداوند فرض (واجب) کرده و در غیر آن] بخل می‌‌ورزند و کسی که بخل می‌‌ورزد جز این نیست که دربارهٔ خودش [یعنی از روی تجاوز دربارهٔ خیر خودش] بخل می‌‌ورزد و خداوند بی‌‌نیاز است [پس برای حاجت خود به آن شما را به انفاق امر نمی‌‌کند] و شما درویش هستید [و برای حاجت شما به انفاق در استکمالتان شما را به انفاق کردن امر می‌‌کند] و اگر [از ایمان به علیّ (ع) یا از طاعت رسول (ص) در آنچه که از انفاق و غیر آن شما را به آن امر کرده] روی برگردانید قومی غیر شما را جایگزین خواهد کرد سپس آنها [در اینکه با دهان‌‌هایشان بگویند آنچه را که در قلوبشان نیست] مثل شما نخواهند بود.

- ترجمه سلطانی

بدانید که شما همان‌هایی هستید که دعوت می‌شوید تا در راه خدا انفاق کنید پس از شما کسانی هستند که بخل می‌ورزند و کسی که بخل می‌ورزد جز این نیست که دربارهٔ خودش بخل می‌ورزد و خداوند بی‌نیاز است و شما درویش هستید و اگر روی برگردانید قومی غیر شما را جایگزین خواهد کرد سپس آنها مثل شما نخواهند بود.

- ترجمه راستین

آری شما همان مردمید که برای انفاق در راه (تبلیغ دین) خدا دعوت می‌شوید باز بعضی از شما بخل می‌ورزند، و هر که بخل کند بر ضرر خود اوست و گرنه خدا (از خلق) بی نیاز است و شما فقیر و نیازمندید. و اگر شما روی بگردانید خدا قومی غیر شما که مانند شما (بخیل) نیستند (بلکه بسی از شما بهتر و فداکارترند) به جای شما پدید آرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای