سورهٔ فتح
فتح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا
همانا ما برای تو فتح (پیروزی) آشکاری را گشودیم {فتح، نَصْر (پیروزی، یاری) است و در معنی علم و در انبساط قلب و اتّصال آن به عالم ملکوت و مشاهدات آن استعمال میشود، و در آنچه است که از انواع فضل خداوند از جهت باطن یا از جهت ظاهر به انسان میرسد، و گفته شده: معنای آن: برای تو قضاء کردیم، برای تو آسان کردیم، و به تو اعلام کردیم، و تو را ارشاد نمودیم، و بلاد را برای تو فتح کردیم، و تو را با حجّت و معجزه بر دشمنان پیروز گرداندیم تا معاندی برای اسلام باقی نماند است، و گفته شده مراد از آن فتح مکّه برای او (ص)، و صلح حدیبیّه است}
- ترجمه سلطانیهمانا ما برای تو پیروزی آشکاری را گشودیم
- ترجمه راستین(ای رسول ما غم مدارکه) البته ما تو را به فتح آشکاری فیروز میگردانیم (که نه بس شهر مکّه بلکه شهر دلهای اهل عالم را فتح کنی).
- ترجمه الهی قمشهای٢ لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا
تا خداوند آنچه از ذنب تو که پیش آمده و آنچه که منبعد پیش میآید را بر تو بیامرزد {ذنب (گناه) هر انسان بحسب مقام او و منزلت او است، و حسنات (خوبیها) نیکان سیئات (بدیها) مقرّبین است، و توبهٔ انبیاء از التفات به غیر خداوند است، همانطور که توبهٔ اولیاء از خطرات (خطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) قلوب است} و نعمتش را بر تو تمام کند {اتمام نعمت نیست مگر برای کسی که باب لاهوت برای او باز شده و از ملکوت و جبروت که آن دو از عالم امکان هستند به لاهوت که آن فوق امکان است عروج کرده است، و آن ممکن نمیشود مگر با این فتح مذکور} و تو را به راه راست [و آن خروج از افراط و تفریط است] هدایت کند
- ترجمه سلطانیتا خداوند آنچه از ذنب تو که پیش آمده و آنچه که منبعد پیش میآید را بر تو بیامرزد و نعمتش را بر تو تمام کند و تو را به راه راست هدایت کند
- ترجمه راستینتا خدا از گناه گذشته و آینده تو در گذرد (مفسرین در این آیه گویند: مراد از گناه پیغمبر گناه او بود به عقیده مشرکان که دعوت او را به توحید خدا بزرگترین گناه او میشمردند و مقصود از گناه گذشته و آینده دعوت قبل از هجرت و بعد از هجرت بود) و نعمت خود را بر تو به حد کمال رساند و تو را به راه مستقیم (شرع اسلام به وحی خود) هدایت کند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
او کسی است که سکینه را در قلوب مؤمنان نازل کرد تا ایمان [شهودی] را با ایمان [علمی و حالی] خود بیفزایند {زیرا وقتی که ملکوت ولیّ امر بر مؤمن ظاهر میشود ایمان علمیّ او قرین ایمان شهودی او میگردد} و لشکریان آسمانها و زمین برای خداوند است و خداوند دانا است [به مصالح شما و وقت استعداد (آمادگی) شما برای انزال سکینه و وقت اصلاح شما با آن و افساد شما به آن را میداند، و میداند وقت صلاح شما را با تأیید شما با جنود و عدم تأیید شما] و حکیم میباشد [که آنچه که انجام میدهد را انجام نمیدهد مگر بعد از مراقبت بر جمیع دقایق احوال شما و استحقاق شما و انجام نمیدهد آنچه را که انجام میدهد مگر با اتقان در فعلش به حیثی که خلل در آن راه نمییابد]
- ترجمه سلطانیاو کسی است که سکینه را در قلوب مؤمنان نازل کرد تا ایمان (شهودی) را با ایمان (علمی و حالی) خود بیفزایند و لشکریان آسمانها و زمین برای خداوند است و خداوند دانا و حکیم میباشد
- ترجمه راستیناوست خدایی که سکینت و وقار بر دلهای مؤمنان آورد تا بر یقین و ایمانشان بیفزاید، و سپاه قوای آسمانها و زمین همه لشکر خداست و خدا دانا و به حکمت نظام آفرینش آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ لِّيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا
تا مؤمنین و مؤمنات را در جنّتهایی داخل کند که از تحت آنها نهرها جاری میشود در آن جاویدانند و بدیهایشان را از آنها میپوشاند (میزداید) و آن [ادخال (داخل کردن) و تکفیر (پوشاندن، زایل کردن)] نزد خداوند کامیابی بزرگی میباشد
- ترجمه سلطانیتا مؤمنین و مؤمنات را در جنّتهایی داخل کند که از تحت آنها نهرها جاری میشود در آن جاویدانند و بدیهایشان را از آنها میپوشاند (میزداید) و آن نزد خداوند کامیابی بزرگی میباشد
- ترجمه راستیناین (فتح یا فزودن ایمان) برای آن است که خدا میخواهد مردان و زنان مؤمن را تا ابد در بهشتهایی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند و گناهانشان را تمام ببخشد و این به حقیقت نزد خدا فیروزی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا
و منافقین و منافقات [یعنی کسانی که با محمّد (ص) یا در حقّ علیّ (ع) نفاق ورزیدند] را عذاب کند و [مردان] شرک آورندگان [به خداوند یا به رسول یا به ولایت و همین منظور الیه است] و [زنان] شرک آورندگان را که با گمان بد [که رسول خود را در سفر او به مکّه یاری نکند] نسبت به خداوند گمان برنده هستند، دایرهٔ (پیشامد) بد بر [خود] آنها باد [که آن را از هلاک آنان به دست قریش برای مؤمنین گمان میکنید] و خداوند بر آنها غضب کرد و آنها را لعن (دور) نمود و جهنّم را برای آنها آماده کرده است و بد بازگشتگاهی (سرانجامی) است
- ترجمه سلطانیو منافقین و منافقات را عذاب کند و شرک آورندگان (مذکّر) و شرک آورندگان (مؤنّث) را که با گمان بد نسبت به خداوند گمان برنده هستند، دایرهٔ (پیشامد) بد بر (خود) آنها باد و خداوند بر آنها غضب کرد و آنها را لعن (دور) نمود و جهنّم را برای آنها آماده کرده است و بد بازگشتگاهی (سرانجامی) است
- ترجمه راستینو نیز خدا خواهد تا همه منافقان و مشرکان را از مرد و زن عذاب کند که آنها به خدا بد گمان بودند (و وعده فتح خدا را دروغ پنداشتند) در صورتی که (وعده خدا صدق است و) روزگار بد و هلاکت ابد بر خود آنهاست و خدا بر آنان خشم و لعن کرد و جهنم را که بسیار بد منزلگاهی است بر ایشان مهیّا ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا
و لشکریان آسمانها و زمین برای خداوند است و خداوند چیره [است که بنابر آنچه که اراده میکند مغلوب نمیشود] و حکیم است [که انجام نمیدهد مگر آنچه را که صلاح مؤمنین در آن است و به اهویهٔ مؤمنین یا منافقین نظر نمیکند]
- ترجمه سلطانیو لشکریان آسمانها و زمین برای خداوند است و خداوند چیره و حکیم است
- ترجمه راستینو سپاه قوای آسمانها و زمین لشکر خداست و خدا بسیار مقتدر و به تدبیر نظام عالم داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٨ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا
همانا ما تو را به عنوان شاهد [بر آنان با حالت و گفتارت، و کسی که به تو اتّصال یابد برای او شهادت میدهی پس داخل جنّت میشود، و کسی که به تو متّصل نشود علیه او شهادت میدهی و عذاب میشود] و به عنوان بشارت دهنده و به عنوان انذار کننده [برای مؤمنین و کافرین] فرستادیم
- ترجمه سلطانیهمانا ما تو را به عنوان شاهد و به عنوان بشارت دهنده و به عنوان انذار کننده فرستادیم
- ترجمه راستینما شخص تو را به عالم فرستادیم که شاهد (نیک و بد امت) باشی و (خلق را به لطف و رحمت حق) بشارت دهی و (از قهر و عذاب او) بترسانی.
- ترجمه الهی قمشهای٩ لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
تا به خداوند و رسول او ایمان آورید و او را گرامی بدارید و به او ارج نهید و بامدادان و شامگاهان او را تسبیح کنید
- ترجمه سلطانیتا به خداوند و رسول او ایمان آورید و او را گرامی بدارید و به او ارج نهید و بامدادان و شامگاهان او را تسبیح کنید
- ترجمه راستینتا شما (صالحان امت) به خدا و رسول او ایمان آورده و (دین) او را یاری کنید و به تعظیم جلالش صبح و شام تسبیح او گویید.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
همانا کسانی که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند [برای اینکه تو مظهر برای خداوند هستی و مظهر در حین ظهور ظاهرٌ فیه حکمی ندارد و نیست جز اینکه حکم فقط برای ظاهر است] دست خداوند بالای دستهای آنها است [نه دست تو] و کسی که [با نقض شروط آن و عدم اتیان آنها پیمان] بشکند [یا با اعراض از آن و فسخ آن نقض بیعت کند] پس جز این نیست که بر (زیان) خودش میشکند [برای اینکه ضررش عائد به او است] و کسی که به آنچه که بر آن با خداوند عهد بسته است وفا کند پس بزودی پاداشی بزرگ [که توصیف آن ممکن نمیشود] به او داده خواهد شد
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند دست خداوند بالای دستهای آنها است و کسی که (پیمان) بشکند پس جز این نیست که بر (زیان) خودش میشکند و کسی که به آنچه که بر آن با خداوند عهد بسته است وفا کند پس بزودی به او پاداشی بزرگ داده خواهد شد
- ترجمه راستینهمانا مؤمنانی که (در حدیبیّه) با تو بیعت میکنند به حقیقت با خدا بیعت میکنند (چون تو خلیفه خدایی و همانا دست تو) دست خداست بالای دست آنها، پس از آن هر که نقض بیعت کند بر زیان و هلاک خویش به حقیقت اقدام کرده و هر که به عهدی که با خدا بسته است وفا کند به زودی خدا به او پاداش بزرگ عطا خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ سَيَقُـولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُـولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ لَكُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
بزودی از اعراب تخلّف کنندگان [یعنی کسانی که در سال حدیبیّه رسول خدا (ص) از آنها استنفار (درخواست کوچ کردن) کرد سپس آنان پوزش خواستند و عذر آوردند به اشتغال به اموالشان و اهالى (خانوادهها) خود و جز این نیست که خوف آنها از قریش آنها را به تخلّف واداشت] به تو خواهند گفت: اموال ما و اهل ما، ما را مشغول داشتند پس برای [تخلّف] ما استغفار کن، [حال آنکه] آنچه که در قلوبشان نیست را با زبانهایشان میگویند، بگو: پس چه کسی در برابر خداوند اگر ضرر زدنی را به شما بخواهد یا برای شما نفعی بخواهد چیزی را برای شما مالک میشود بلکه خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است [پس حذر کنید از آنچه که عمل میکنید]
- ترجمه سلطانیبزودی از اعراب تخلّف کنندگان (در سال حدیبیّه) به تو خواهند گفت: اموال ما و اهل ما، ما را مشغول داشتند پس برای ما استغفار کن، (حال آنکه) آنچه که در قلوبشان نیست را با زبانهایشان میگویند، بگو: پس چه کسی در برابر خداوند اگر ضرر زدنی را به شما بخواهد یا برای شما نفعی بخواهد چیزی را برای شما مالک میشود بلکه خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه راستیناعراب بادیه که (از حضور در جنگها و در سفر فتح مکّه تخلّف میورزند و) باز نهاده میشوند خواهند گفت که ما را (محافظت) اهل بیت و اموالمان (از آمدن در رکابت) بازداشت، اینک از خدا بر گناه ما آمرزش طلب. (این مردم منافق) چیزی که هیچ به دل عقیده ندارند به زبان میآورند، به آنها بگو: اگر خدا اراده کند که ضرر یا نفعی به شما رساند آن کیست که خلاف آن کاری تواند کرد؟بلکه خدا به هر چه میکنید آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَنقَلِبَ الرَّسُـولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَدًا وَزُيِّنَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنتُمْ قَوْمًا بُورًا
[اموال شما و اهالى شما، شما را مشغول نداشتند] بلکه [از قریش ترسیدید] گمان کردید که رسول و مؤمنان هرگز ابداً نزد خانوادههایشان باز نخواهند گشت و (حال آنکه) آن در قلوب شما زینت داده شد (مستحکم شد) [به حیثی که غیر آن را احتمال نمیدادید] و با گمان کردن بد [نسبت به خدا و رسول او] به گمان افتادید و شما مردمانی هلاکت یافته [از حیات انسانی] میباشید
- ترجمه سلطانیبلکه گمان کردید که رسول و مؤمنان هرگز ابداً نزد خانوادههایشان باز نخواهند گشت و (حال آنکه) آن در قلوب شما زینت داده شد (مستحکم شد) و با گمان کردن بد به گمان افتادید و شما مردمانی هلاکت یافته میباشید
- ترجمه راستینبلکه شما پنداشتید که رسول و مؤمنان به او (همه کشته میشوند و) به سوی (وطن و) اهل بیت خود دیگر بر نخواهند گشت و این خیال در دل شما به خطا جلوه کرد و بسیار گمان بد و اندیشه باطلی کردید و مردمی در خور قهر و هلاکت بودید.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَمَن لَّمْ يُؤْمِن بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرًا
و کسی که به خداوند و رسولش ایمان نیاورد [و به آن دو با گمان بد گمان بُرده] پس همانا ما برای کافران آتشی سوزان مهیّا کردهایم
- ترجمه سلطانیو کسی که به خداوند و رسولش ایمان نیاورد پس همانا ما برای کافران آتشی سوزان مهیّا کردهایم
- ترجمه راستینو هر که به خدا و رسول او ایمان نیاورد ما هم بر آن کافران عذاب آتش دوزخ را مهیّا ساختهایم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَغْفِرُ لِـمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
و مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است کسی را که بخواهد میآمرزد و کسی را که بخواهد [بحسب استعداد هر کدام] عذاب میکند [زیرا مشیّت او گزاف نیست] و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است [ترجیح جانب رجاء است]
- ترجمه سلطانیو مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است کسی را که بخواهد میآمرزد و کسی را که بخواهد عذاب میکند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو ملک آسمانها و زمین همه خاصّ خداست، او هر که را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد عذاب میکند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ سَيَقُـولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُـولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا
بزودی تخلّف کنندگان وقتی که به سوی غنیمتها (مغانم خیبر) روانه میشوید تا آنها را بگیرید [به شما] خواهند گفت: بگذارید که ما از شما تبعیّت کنیم میخواهند که کلام خداوند را تبدیل کنند بگو: هرگز از ما تبعیّت نخواهید کرد، خداوند قبلاً دربارهٔ شما مانند آن را گفته است [که شما در مغانم خیبر با ما نمیباشید] و بزودی خواهند گفت: بلکه به ما حسد میورزید، بلکه [آنها اینگونه هستند که از امر آخرت در مخاطبات] جز اندکی نمیفهمند [فلذلک گفتار شما و منع شما را بر حسد که آن از اوصاف دنیا است حمل میکنند]
- ترجمه سلطانیبزودی تخلّف کنندگان وقتی که به سوی غنیمتها روانه میشوید تا آنها را بگیرید خواهند گفت: بگذارید که ما از شما تبعیّت کنیم میخواهند که کلام خداوند را تبدیل کنند بگو: هرگز از ما تبعیّت نخواهید کرد، خداوند قبلاً دربارهٔ شما مانند آن را گفته است و بزودی خواهند گفت: بلکه به ما حسد میورزید، بلکه (آنها اینگونه هستند که) جز اندکی نمیفهمند
- ترجمه راستینکسانی که (در حدیبیّه تخلّف کردند و) باز نهاده شدند و همراهی با شما ننمودند باز چون برای (فتح خیبر و) گرفتن غنایم حرکت کنید خواهند گفت: بگذارید تا ما هم از شما تبعیت کنیم (و همراه شما بیاییم) . غرضشان این است که سخن خدا را (که فرمود غنایم خیبر را تنها حاضران حدیبیّه خواهند گرفت) تغییر دهند. بگو: شما به حقیقت هرگز ما را پیروی نمیکنید، خدا از این پیش درباره شما چنین خبر داده. باز (آن مردم بی وفای بد عهد) خواهند گفت: (چنین نیست) بلکه شما با ما حسد میورزید. بلکه ایشان جز عدّه قلیلی همه جاهل و نادانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِن تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِن تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُم مِّن قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
به تخلّف کنندگان از اعراب بگو: بزودی به سوی قومی سخت سلحشور فرا خوانده خواهید شد که با آنان بجنگید یا اسلام آورند پس اگر اطاعت کنید خداوند به شما پاداشی نیک (غنیمت و جنّت) میدهد و اگر روی گردانید همانطور که قبلاً روی گرداندید شما را با عذابی دردناک عذاب میکند
- ترجمه سلطانیبه تخلّف کنندگان از اعراب بگو: بزودی به سوی قومی سخت سلحشور فرا خوانده خواهید شد که با آنان بجنگید یا اسلام آورند پس اگر اطاعت کنید خداوند به شما پاداشی نیک میدهد و اگر روی گردانید همانطور که قبلاً روی گرداندید شما را با عذابی دردناک عذاب میکند
- ترجمه راستینبا اعرابی که (از جنگ) باز نهاده شدند بگو: (اگر به حقیقت قصد متابعت دارید) به زودی برای جنگ با قومی شجاع و نیرومند (فارس و روم) دعوت میشوید که با آنها یا جنگ و مبارزه کنید یا آنکه مسلمان شوند. اگر اطاعت کردید خدا به شما اجر نیکو خواهد داد و اگر نافرمانی کنید چنانکه از این پیش (در حدیبیّه) مخالفت کردید خدا شما را به عذابی دردناک معذّب خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ لَّيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَن يَتَـوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا
بر کور حرجی نیست و بر لنگ حرجی نیست و بر بیمار حرجی نیست و کسی [از غیر عذر آورندگان یا از مطلق مسلمین] که از خداوند و رسول او اطاعت نماید او را در جنّتهایی داخل میکند که نهرها در تحت آنها جاری میشود و کسی که روی گرداند او را با عذابی دردناک عذاب میکند
- ترجمه سلطانیبر کور حرجی نیست و بر لنگ حرجی نیست و بر بیمار حرجی نیست و کسی که از خداوند و رسول او اطاعت نماید او را در جنّتهایی داخل میکند که نهرها در تحت آنها جاری میشود و کسی که روی گرداند او را با عذابی دردناک عذاب میکند
- ترجمه راستینبرای شخص نابینا و لنگ و مریض (در تخلّف از جنگ) حرج و گناهی نیست، و هر که خدا و رسول او را فرمان برد او را به باغهای بهشتی داخل کند که زیر درختانش نهرها جاری است و هر که مخالفت کند او را به عذابی دردناک معذّب نماید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ لَّقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا
همانا خداوند از مؤمنین در آنوقت که با تو در زیر درخت بیعت کردند راضی شد و آنچه [از صدق و توبه و انابه] که در قلوب آنان است را دانست [پس به سبب آن از آنها راضى شد] پس سکینه را بر آنان نازل نمود {برای اینکه آنها از انانیّت خویش خارج شدند و سکینه همان صورت ملکوتی است که وقتی که عبد از انانیّتش خارج شود در خانهٔ قلب داخل میشود} و فتحی قریب (فتح خیبر) را به آنان پاداش داد {آنها چون با رسول خدا (ص) مخالفت کردند و با قریش جنگیدند و با انهزام (شکست خوردن) سختی شکست خوردند برای مخالفتشان با رسول خدا (ص) پشیمان شدند و نزد خداوند توبه کردند و از رسولش استغفار نمودند و از صمیم قلب با او بیعت کردند و حین این بیعت اصلاً انانیّت نداشتند و لذلک مستحقّ نزول سکینه گشتند، و رسول در این بیعت با آنها شرط کرد که با او مخالفت نکنند و با گفتار او و امر او مخالفت ننمایند، و بعد از آن چیزی که او انجام میدهد را علیه (بر زیان او) انکار نکنند}
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند از مؤمنین در آنوقت که با تو در زیر درخت بیعت کردند راضی شد و دانست آنچه را که در قلوب آنان است پس سکینه را بر آنان نازل نمود و فتحی قریب را به آنان پاداش داد
- ترجمه راستینخدا از مؤمنانی که زیر درخت (معهود حدیبیّه) با تو بیعت کردند به حقیقت خشنود گشت و از وفا و خلوص قلبی آنها آگاه بود که وقار و اطمینان کامل بر ایشان نازل فرمود و به فتحی نزدیک (که فتح خیبر بود) پاداش داد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا
و غنیمتهایی بسیاری را [همان مغانم خیبر] که آنها را میگیرند و خداوند چیره [بر مراد خود مغلوب نمیشود] و حکیم میباشد [که انجام نمیدهد آنچه را که انجام میدهد و وعده نمیدهد آنچه را که وعده میدهد مگر برای حکمت و غایتی متقنه]
- ترجمه سلطانیو غنیمتهایی بسیاری را که آنها را میگیرند و خداوند چیره و حکیم میباشد
- ترجمه راستینو به غنیمتهای فراوان که (از خیبریان) خواهند گرفت موفق داشت، و خدا مقتدر و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا
خداوند غنیمتهای بسیاری را به شما وعده کرده که آنها را میگیرید [این آنچه است که خداوند تا روز قیامت به مؤمنین (ع) ایفاء میکند یا آن، مغانم مکّه و هوازن است] پس این را برای شما پیش انداخت و دستان مردم [یعنی قریش یا دستان اعراب و غیر آنان را با قوّت اسلام، یا دستان اهل خیبر و همسوگندهای آنان] را از شما بازداشت و تا [ای محمّد (ص) یا تا غنیمتی باشد که خداوند آن را برای شما معجّل کرد (پیش انداخت)] به عنوان آیت برای مؤمنین باشی و شما را به راه مستقیم [یعنی ولایت یا راه راست واقع بین افراط و تفریط در هر امری] هدایت کند
- ترجمه سلطانیخداوند غنیمتهای بسیاری را به شما وعده کرده که آنها را میگیرید پس این را برای شما پیش انداخت و دستان مردم را از شما بازداشت و تا به عنوان آیت برای مؤمنین باشی و شما را به راه مستقیم هدایت کند
- ترجمه راستینخدا به شما (لشکر اسلام) وعده گرفتن غنیمتهای بسیار داده که این (یک غنیمت خیبر) را برای شما تعجیل در انجام آن فرمود و دست مردم (کافر) را از سر شما کوتاه کرد (تا همپیمانان یهود عبرت گیرند) و تا (این فتح و غنیمت) آیت و دلیل اهل ایمان (بر صدق وعده خدا) باشد و خدا شما را به راه راست هدایت فرماید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا
و [مغانم] دیگری را که شما به آنها دست نیافتهاید {و گفته شده آنها غنیمتهایی هستند که خداوند آنها را برای مسلمین تا روز قیامت زیاد میکند، یا قریههایی هستند که خداوند برای مسلمین تا روز قیامت آنها را فتح میکند، یا آن غنیمتهای مکّه و هوازن است، یا قریهٔ مکّه است، یا مراد غنائم فارس و روم یا ملک آن دو است} [حال آنکه] خداوند به آنها احاطه دارد [و از ید او خارج نمیشود] و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است [و قدرت او اختصاص به فیء غنائم و فتح بلاد (شهرها) و نصرت (یاری کردن) انبیاء و خذلان (خوار کردن) کفّار ندارد]
- ترجمه سلطانیو (مغانم) دیگری را که شما به آنها دست نیافتهاید (حال آنکه) خداوند به آنها احاطه دارد و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینو خدا به شما باز وعده غنیمتهای دیگری فرموده که هنوز بر آن قادر نیستید و علم خدا محیط بر آن است و خدا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا
و اگر کسانی که کفر ورزیدهاند [در روز حدیبیّه] با شما جنگ میکردند البتّه پشت بر میگرداندند (فرار میکردند) سپس ولیّ و نه یاوری نمییافتند
- ترجمه سلطانیو اگر کسانی که کفر ورزیدهاند (در روز حدیبیّه) با شما جنگ میکردند البتّه پشت بر میگرداندند (فرار میکردند) سپس ولیّ و نه یاوری نمییافتند
- ترجمه راستینو اگر کافران با شما مسلمین به جنگ برخیزند از قتال شما پشت گردانیده و فرار کنند و دیگر هیچ ناصر و یاوری برای خود نیابند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
سنّت خداوند است که از قبل سپری شده (چنین بوده است) [یعنی خداوند یاری کردن انبیاء و شکست کفّار را اگر با انبیاء جنگ میکردند قبل از این زمان سنّت کرده است] و تو هرگز برای سنّت خداوند تبدیلی نخواهی یافت
- ترجمه سلطانیسنّت خداوند است که از قبل سپری شده (چنین بوده است) و تو هرگز برای سنّت خداوند تبدیلی نخواهی یافت
- ترجمه راستینسنّت الهی (و قانون نظام ربّانی) بر این بوده (که حق بر باطل غالب شود) و ابدا در سنّت خدا تغییری نخواهی یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
و او کسی است که [با رعب در قلوب آنها و نهی شما از جنگ کردن با آنها و امر به صلح] دستان آنها را از شما و دستان شما را از آنها در درون مکّه [یعنی حدیبیّه] بازداشت بعد از آنکه شما را بر آنها پیروز نمود [یعنی بعد از آنکه شما را مُشرف بر ظفر (پیروزی) بر آنها قرار داد یا بعد از آنکه شما را در بدر و روز خندق و در اُحد بر آنها پیروز نمود] و خداوند به آنچه که عمل میکنید بیناست
- ترجمه سلطانیو او کسی است که دستان آنها را از شما و دستان شما را از آنها در درون مکّه بازداشت بعد از آنکه شما را بر آنها پیروز نمود و خداوند به آنچه که عمل میکنید بیناست
- ترجمه راستینو او خدایی است که دست کفّار را از سر شما و دست شما را هم به زمین مکّه پس از فیروزیتان از سر آنها کوتاه کرد (که به امر خدا پیغمبر روز فتح مکّه برای حفظ جان دشمنان خانههایی را پناه قرار داد) و خدا به هر چه میکنید بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَن يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَـوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِّيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
آنان کسانی هستند که کفر ورزیدند و شما را از مسجد الحرام بازداشتند و هَدْی (قربانی) شما را از اینکه به محلّش [یعنی محلّ نحر، مکّه] برسد مانع شدند و اگر مردانی مؤمن و زنانی مؤمن [در مکّه] نبودند که شما آنها را نمیشناختید [و ممکن بود] که پایمالشان کنید و بدون علم عار [ننگ ناشی از برخورد با] آنها دامنگیر شما میشد [عیبی که مشرکان با آن به شما عیب بگیرند به اینکه بگویند: اهل دین خود را کشتند، یا اثم (گناه) و جنایت یا دیه و کفّاره است] تا خداوند کسی [از مؤمنین] را که [به سلامت (سالم ماندن) او از قتل و اذی و لحوق (الحاق) کفّاره و دیه و از کافران به دخول وی در اسلام] میخواهد در رحمت خویش داخل کند [یعنی شما را نسبت به آنها بر میانگیختیم یا شما را داخل مکّه میکردیم یعنی پس شما را از دخول منع کردیم تا خداوند داخل کند] اگر از یکدیگر جدا (متمایز) میشدند حتماً از میان آنها (از اهل مکّه) کسانی که کفر ورزیده بودند را با عذابی دردناک عذاب میکردیم [پس برای حرمت اختلاط مؤمنین با کافران، و برای حفظ نفوس مؤمنینى که در مکّه بودند از قتل و اذی، و برای حفظ نفوس کسانی که با محمّد (ص) بودند از لحوق عیب، و برای حفظ نفوس مؤمنینى که در اصلاب کافران بودند، خداوند آنها را عذاب نکرد]
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که کفر ورزیدند و شما را از مسجد الحرام بازداشتند و هَدْی (قربانی) شما را از اینکه به محلّش برسد مانع شدند و اگر مردانی مؤمن و زنانی مؤمن (در مکّه) نبودند که شما آنها را نمیشناختید (و ممکن بود) که پایمالشان کنید و بدون علم عار (ننگ) (ناشی از برخورد با) آنها دامنگیر شما میشد تا خداوند کسی را که میخواهد در رحمت خویش داخل کند اگر از یکدیگر جدا (متمایز) میشدند حتماً از میان آنها کسانی که کفر ورزیده بودند را با عذابی دردناک عذاب میکردیم
- ترجمه راستینهم آنان بودند که کافر شدند و راه مسجد الحرام را بر شما بستند و قربانی شما را از رسیدن به محل خود (مکّه) منع کردند. و اگر مردان مؤمن و زنان مؤمنهای که شما اکنون نمیشناسید (در مکه) وجود نداشتند که اگر حمله کنید آنها را ندانسته پامال هلاک میسازید پس دیه و غرامت خون آن مؤمنان به گردن شما میماند (اگر این قضیّه نبود به شما اجازه حمله به مکه داده میشد و لیکن این اجازه به تأخیر افتاد) تا خدا هر که را بخواهد در رحمت خود داخل گرداند (و به نور اسلام هدایت کند) . اگر (عناصر کفر و ایمان) از یکدیگر جدا بودند همانا کسانی از آنان را که کافرند به عذابی دردناک معذّب میساختیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
آنوقت که کسانی که کفر ورزیدهاند حمیّت را در قلوب خود حمیّت جاهلی قرار دادند پس خداوند سکینهٔ خود را بر رسولش و بر مؤمنین نازل کرد و کلمهٔ تقوا را ملازم آنها کرد {مراد از کلمۀ تقوى همان سکینه یا ولایت است که آن مورث سکینه است، یا سجّیهٔ تقوا از انحراف به طُرق منحرفه است} [یعنی آنها را در سکینه یا ولایت یا تقوا متمکّن (توانمند) نمود] و آنها به آن (به این کلمه یا به سکینه یا به مکّه) سزاوارتر و اهل (شایسته) آن بودند و خداوند به هر چیزی دانا است [و مقدار استحقاق هر کدام و سزاوارتر بودن هر یک را نسبت به دیگری میداند]
- ترجمه سلطانیآنوقت که کسانی که کفر ورزیدهاند حمیّت را در قلوب خود حمیّت جاهلی قرار دادند پس خداوند سکینهٔ خود را بر رسولش و بر مؤمنین نازل کرد و کلمهٔ تقوا را ملازم آنها کرد و آنها به آن سزاوارتر و اهل (شایسته) آن بودند و خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینآن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند (که نگذاشتند در عهدنامه صلح حدیبیّه کلمه بسم اللّه و رسول اللّه بنویسند و مؤمنان را بر سر حمیّت و غیرت ایمانی آوردند) پس خدا وقار و اطمینان خاطر بر رسول خود و بر مؤمنان نازل کرد و آنان را با کلمه (اخلاص و مقام) تقوا ملازم کرد که آنها سزاوارتر بر این مقام بودند و اهلیّت آن داشتند و خدا به همه امور عالم داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ لَّقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا
همانا خداوند رؤیای رسولش را به حقّ تصدیق کرد {به عنوان جواب است برای آنچه که بعد از جلوگیری از آنها از ورود به مکّه گفتند که محمّد (ص) ما را به دخول به مکّه وعده داد و حال آنکه ما داخل نشدیم و حلق (تراشیدن) نکردیم و تقصیر (کوتاه کردن) نکردیم}، شما آنوقت که خداوند بخواهد حتماً در امنیّت داخل مسجد الحرام میشوید حلق کنندگان (تراشندگان) سرهایتان و قصر (کوتاه) کنندگان خواهید بود [در حالی که] نمیترسید، و [خداوند از صلاح در اجمالِ وعده و عدم تصریح به وقت آن] میداند آنچه را که شما نمیدانستید {زیرا در جلوگیری از شما از مسجد الحرام و صلح شما با قریش به سبب آن صدّ (جلوگیری کردن) منافع بسیاری برای اسلام و اهل آن و قوّت عظیم و نشر برای اسلام هست} و به غیر از آن (دخول) پیروزی نزدیکی را (فتح خیبر یا صلح حدیبیّه) قرار داد {زیرا با آن صلح، مسلمین با مشرکان اختلاط کردند و از اظهار اسلام متمکّن شدند و احکام اسلام به گوش مشرکان رسید و در آن رغبت کردند و با آن اسلام تقویّت شد و محمّد (ص) و اصحابش در سال مقبل و همان سنهٔ هفتم از هجرت در کمال شوکت و عزّت داخل مکّه شدند}
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند رؤیای رسولش را به حقّ تصدیق کرد، شما آنوقت که خداوند بخواهد حتماً در امنیّت داخل مسجد الحرام میشوید حلق کنندگان (تراشندگان) سرهایتان و قصر (کوتاه) کنندگان خواهید بود (در حالی که) نمیترسید، پس (خداوند) میداند آنچه را که شما نمیدانستید و به غیر از آن پیروزی نزدیکی را قرار داد
- ترجمه راستینالبته خدا صدق و حقیقت خواب رسولش را آشکار و محقق ساخت که در عالم رؤیا دید شما مؤمنان به خواست خدا البته به مسجد الحرام با دل ایمن وارد شوید و سرها بتراشید و اعمال تقصیر بی ترس و هراس به جای آرید، و خدا آنچه را (از مصالح صلح حدیبیه) شما نمیدانستید میدانست و قبل از آن (که فتح مکه کنید) فتح نزدیک (حدیبیّه و خیبر) را مقرر داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا
و او کسی است که رسولش را با هدایت [به احکام اسلام که آن مابه الاهتدا به ایمان است] و دین حقّ [یعنی ولایت که آن دین و طریق حقّ الی الله تعالی است] فرستاد تا آن را بر دین، همگی آن را ظاهر (پیروز) سازد {به اینکه جمیع ادیان را تحت آن قرار دهد و دین او را محیط به همه قرار دهد} و خداوند به عنوان شهید (بسیار شاهد) [بر رسولش] کافی است [چه اقرار کنید یا اقرار نکنید]
- ترجمه سلطانیو او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حقّ فرستاد تا آن را بر دین، همگی آن را ظاهر (پیروز) سازد و خداوند به عنوان شهید (بسیار شاهد) کافی است
- ترجمه راستیناو خدایی است که رسول خود را با هدایت (قرآن) و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان دنیا غالب گرداند و (بر حقیقت این سخن) گواهی خدا کافی است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
محمّد رسول (فرستادهٔ) خداوند است و کسانی که [در مرتبهٔ رسولان خداوند] با او هستند بر کفّار، سختگیر با یکدیگر مهربان هستند آنها را بسیار در [حالت] رکوع و سجده میبینی [در حالی که] فضل از خداوند و رضوان را میطلبند {فضل عبارت است از آنچه که خداوند بحسب مقام کثرت بندگان به آنها افاضه میکند و رضوان عبارت است از آنچه که او آن را بحسب مقام وحدتشان بر آنان افاضه میکند و به عبارت دیگر فضل جزای اعمال مأخوذه بحسب قبول رسالت و همان احکام قالب است، و رضوان جزای اعمال مأخوذه بحسب قبول ولایت و همان احکام قلب و روح است} نشانهٔ آنان از اثر سجده کردن در رخسارشان هست آن مَثل آنها در تورات هست [که آن حال نشأت موسی (ع) است] و مَثَل آنان در انجیل هست [که آن حال نشأت عیسی (ع) است] {سالک دارای دو شأن سلوک و شأن جذب است، و او با شأن سلوک اداء حقوق میکند و کثرات وجود خویش را از قوایش و لشکریانش اقامه میدارد و با شأن جذب از کثرات به وحدت روی میگرداند} مانند زراعتی است که جوانهاش را خارج کرده پس به آن نیرو داده آنگاه سخت شده و بر ساقههایش ایستاده که [با حسنش و استغلاظش (محکم شدنش)] زارعین را متعجّب میکند تا کفّار را به آنها به خشم آورد، خداوند وعده داده است به کسانی که [با بیعت عامّه] ایمان آوردهاند و [با بیعت خاصّه] اعمال صالح کردند که برای آنها آمرزشی [یعنی پوشاندنی بر مَساوی (بدیها) آنها] و پاداشی بزرگ هست [که ممکن نمیشود که وصف شود].
- ترجمه سلطانیمحمّد رسول (فرستادهٔ) خداوند است و کسانی که با او هستند بر کفّار، سختگیر با یکدیگر مهربان هستند آنها را بسیار در (حالت) رکوع و سجده میبینی (در حالی که) فضل از خداوند و رضوان را میطلبند نشانهٔ آنان از اثر سجده کردن در رخسارشان هست آن مَثل آنها در تورات هست و مَثَل آنان در انجیل هست، مانند زراعتی است که جوانهاش را خارج کرده پس به آن نیرو داده آنگاه سخت شده و بر ساقههایش ایستاده که زارعین را متعجّب میکند تا کفّار را به آنها به خشم آورد، خداوند وعده داده است به کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند که برای آنها آمرزشی و پاداشی بزرگ هست.
- ترجمه راستینمحمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند، آنان را در حال رکوع و سجود نماز بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را میطلبند، بر رخسارشان از اثر سجده نشانههای نورانیّت پدیدار است. این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل مکتوب است که (مثل حال آن رسول) به دانهای ماند که چون نخست سر از خاک برآورد جوانه و شاخهای نازک و ضعیف باشد بعد از آن قوّت یابد تا آنکه ستبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان را (در تماشای خود) حیران کند (همچنین محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم و اصحابش از ضعف به قوّت رسند) تا کافران عالم را (از قدرت و قوّت خود) به خشم آرند. خدا وعده فرموده که هر کس از آنها ثابت ایمان و نیکوکار شود گناهانش ببخشد و اجر عظیم عطا کند.
- ترجمه الهی قمشهای