سورهٔ ق
ق، باسقات
١١ رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ
به عنوان روزی برای بندگان [یعنی با آن شکوفه بعد از بلوغ آن و نُضج (رسیدن میوه) آن به عنوان رزق به بندگان روزی میدهیم، یا در حالی که شکوفه به عنوان رزق برای بندگان است] و با آن (آب) سرزمین مرده را زنده کردیم همچنین است خروج [بعد از مرگ، پس شما را چه شده که مردن درختان و زمینها را از برگها و گیاه و زنده کردن آنها بعد از آن را میبینید و احیاء بشر بعد از مرگ را انکار میکنید]
- ترجمه سلطانیبه عنوان روزی برای بندگان و با آن سرزمین مرده را زنده کردیم همچنین است خروج (بعد از مرگ)
- ترجمه راستیناینها را رزق بندگان قرار دادیم و به باران زمین مرده را زنده ساختیم (تا خلق بدانند که) همچنین پس از مرگ سر از خاک بیرون میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ
قبل از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ تکذیب کردند [که پیامبرشان را در زمین رَسّ (اخفاء، دفن کردن) کردند]
- ترجمه سلطانیقبل از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ تکذیب کردند
- ترجمه راستینپیش از اینان هم قوم نوح و اصحاب رسّ (که پیغمبر خود را به چاه افکندند) و قوم ثمود هم تکذیب رسولان کردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ
و اصحاب ایکه (قوم شعیب) و قوم تُبّع (پادشاه یمن) همه، رسولان را تکذیب کردند پس وعیدِ من محقّق شد
- ترجمه سلطانیو اصحاب ایکه (قوم شعیب) و قوم تُبّع (پادشاه یمن) همه، رسولان را تکذیب کردند پس وعیدِ من محقّق شد
- ترجمه راستینو اصحاب ایکه (امت شعیب) و قوم تبّع (پادشاه یمن) همه رسولان حق را تکذیب کردند تا وعده عذاب من بر آنان حتم و واجب گردید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ
آیا پس به خلق کردن [بار] اوّل درمانده شدیم [که از اعاده به آن عاجز شویم؟] بلکه آنها در تردید از آفرینش جدید [در اشتباه] هستند [و لذلک خلقت جدید را انکار کردهاند، نه آنکه آنان بر عدم اعاده برهانی دارند]
- ترجمه سلطانیآیا پس به خلق کردن (بار) اوّل درمانده شدیم بلکه آنها در تردید از آفرینش جدید هستند
- ترجمه راستینآیا در اول بار که آفرینش را آوردیم هیچ درماندیم؟ (پس در خلقت معاد دیگر بار هم عاجز نیستیم) بلکه این منکران در شک و ریب از خلقت نو (و نشأه معاد) اند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ
و همانا انسان را خلق کردهایم و میدانیم نفس او [از خطرات (خطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) قلوب او] چه به او وسوسه میکند و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم
- ترجمه سلطانیو همانا انسان را خلق کردهایم و میدانیم نفس او به او چه وسوسه میکند و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم
- ترجمه راستینو ما انسان را خلق کردهایم و از وساوس و اندیشههای نفس او کاملا آگاهیم که ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ
آنوقت که دو دریافت کننده نشسته از راست و از چپ دریافت میکنند [یعنی ما نزدیکتر به او هستیم وقتی که دو دریافت کننده آنچه را که تلفّظ میکند و آنچه که آن را انجام میدهد دریافت میکنند]
- ترجمه سلطانیآنوقت که دو دریافت کننده نشسته از راست و از چپ دریافت میکنند
- ترجمه راستینآن گاه که دو ملک دریافت دارنده (یعنی فرشتگان مراقب و حاضر مأمور نگارش اعمال خیر و شر او) از طرف راست و چپ (به مراقبت او) بنشسته و (اعمال آدمی را) دریافت میدارند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ
سخنی تلفّظ نمیکند مگر که رقیبی [بسیار مراقب بر اعمال او] نزد او آماده [برای نوشتن] است
- ترجمه سلطانیسخنی تلفّظ نمیکند مگر که رقیبی (مراقبی) نزد او آماده (برای نوشتن) است
- ترجمه راستینسخنی بر زبان نیاورد جز آنکه همان دم فرشتهای مراقب و آماده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ
و مستی مرگ [یعنی بیهوشی حاصله به هنگام آن در نفخهٔ اوّل] حقّ را آورد [حقّ را تغییر نمیدهد تا امارهای (نشانهای) کاذب باشد]، آن، آنچه است که از آن عدول (فرار) میکردی
- ترجمه سلطانیو مستی (بیهوشی) مرگ حقّ را آورد (حقّ را تغییر نمیدهد)، آن، آنچه است که از آن عدول (فرار) میکردی
- ترجمه راستینو (به هوش آیید که) هنگام بیهوشی و سختی مرگ به حق و حقیقت فرا رسید، آری همان مرگی که از آن دوری میجستی.
- ترجمه الهی قمشهای