سورهٔ ق

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۴۵
نام‌های سوره:
ق، باسقات
نمایش آیات ۱ الی ۴۵
(نمایش صفحه به صفحه آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۲۶
سوره ق
حزب ۱۰۴

١ ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ

«ق» {اسم برای خداوند یا برای نبیّ (ص)، یا برای قرآن، یا برای کوه محیط به دنیا است، و آن از کوه‌‌های عالم برزخ یا مثال یا خود عالم برزخ است برای اینکه خلف (پشت) آن عالم مثال است} و قسم به قرآن مجید [که تو البتّه رسول خدا هستی، یا که آنها حتماً برانگیخته می‌‌شوند]

- ترجمه سلطانی

«ق» و قسم به قرآن مجید

- ترجمه راستین

ق (قسم به قدس و قدرت و) قسم به قرآن با مجد و عظمت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ

بلکه تعجّب کردند [یعنی تو را تکذیب نکردند برای اینکه آنها تو را به عنوان کاذب یافتند بلکه تو را برای تعجّب خود از رسالت بشر تکذیب کردند] که انذار کننده‌‌ای از آنها نزد آنها آمده است و کافران [به رسالت تو] گفتند این [که آن را از رسالت از خداوند ادّعاء می‌‌کند] چیزی عجیب است

- ترجمه سلطانی

بلکه تعجّب کردند که انذار کننده‌ای از آنها نزد آنها آمده است و کافران گفتند این چیزی عجیب است

- ترجمه راستین

(که منکران ایمان نیاوردند) بلکه از آمدن رسولی از خودشان که آنها را هشدار و اندرز دهد به شگفت آمده و کفار (نادان) گفتند: این (دعوی رسالت و خبر از قیامت) بسیار چیز عجیبی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ

آیا وقتی که مردیم و خاک شدیم [آنگاه زنده می‌‌شویم و بر می‌‌گردیم] آن (زنده شدن بعد از مرگ) بازگشتنی بعید است

- ترجمه سلطانی

آیا وقتی که مردیم و خاک شدیم (آنگاه زنده می‌شویم و بر می‌گردیم) آن بازگشتنی بعید است

- ترجمه راستین

آیا ما پس از آنکه مردیم و یکسره خاک شدیم (باز زنده می‌شویم) ؟این بازگشت بسیار بعید است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ

همانا آنچه که زمین از آنها می‌‌کاهد را می‌‌دانیم و کتابی پاسدارنده [یعنی حافظ جمیع آنچه که دارند از قوا و اعضاء و حافظ بر اسماء آنها و اعداد آنها و اعمال آنها از خیر و شرّ، یا محفوظ از تغییر و تبدیل] نزد ما هست

- ترجمه سلطانی

همانا آنچه که زمین از آنها می‌کاهد را می‌دانیم و کتابی پاسدارنده نزد ما هست

- ترجمه راستین

(تعجب نکنند که) ما به آنچه زمین از آنها بکاهد کاملا آگاهیم و کتابی نگاهدارنده (لوح محفوظ که مشتمل بر همه حقایق عالم است) نزد ماست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَـمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَّرِيجٍ

بلکه چون نزد آنها آمد حقّ را تکذیب کردند [یعنی تکذیب آنها نسبت به بعث برای وجود برهان علیه (بر آن) نیست، بلکه برای این است که آنها باطل گشته‌‌اند، و باطل حقّ را و از آن رسالت تو و خلافت علیّ (ع) و قرآن و بعث را تصدیق نمی‌‌کند] و آنها در امر مشوّشی (مختلطی) [از اهویهٔ بهیمیّه و استعلاء (برتری طلبی) سبعیّه و حیل (حیله‌‌ها) شیطانیّه هستند یا آنها در امرى مختلط (درآمیزنده) از حال محمّد (ص) هستند و می‌‌گویند که او مجنون یا شاعر یا ساحر یا کاهن است] هستند

- ترجمه سلطانی

بلکه چون نزد آنها آمد حقّ را تکذیب کردند و آنها در امر مشوّشی هستند

- ترجمه راستین

بلکه کافران چون (رسول) حق آمد او را تکذیب کردند و (در کار بزرگ رسالت و قرآن با عظمت) در حالی مضطرب و سرگردان ماندند (گاهی از جهل، افسانه پیشینیان شمردند و گاهی سحر و شعر پنداشتند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ أَفَلَمْ يَنظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ

آیا [از حدود انفسشان خارج نشده‌‌اند و از نکس (کجی) خود راست نشده‌‌اند] پس به آسمان بالای خود نظر نکرده‌‌اند که چگونه آن را بناء کرده‌‌ایم [به حیثی که بقاء موالید زمین بدون این بناء ممکن نمی‌‌شود] و آن را [با کواکب] زینت داده‌‌ایم [به حیثی که اثر آن به زمین و موالیدش متّصل می‌‌شود و اگر آثار این کواکب نبود بقای آنها ممکن نمی‌‌شد] و [حال آنکه بحسب صورت] شکاف‌‌هایی ندارد [و مثل بناء بانین (بناء کنندگان) از بشر نیست که بر آنان ممکن نمی‌‌شود که بدون فروج (شکاف‌‌ها) بناء کنند و در خلقت آن خلل و نقصی نیست تا برای احدی ممکن شود که بگوید: اگر چنین بود البتّه بهتر می‌‌بود]

- ترجمه سلطانی

آیا پس به آسمان بالای خود نظر نکرده‌اند که چگونه آن را بناء کرده‌ایم و آن را زینت داده‌ایم و (حال آنکه) شکاف‌هایی ندارد

- ترجمه راستین

پس مگر (منکران حق) آسمان را فراز خود نمی‌نگرند که ما چگونه بنای محکم اساس نهاده‌ایم و آن را به زیور (ستارگان رخشان) آراسته‌ایم و هیچ شکاف و خللی در آن راه ندارد؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ

و زمین را، آن را [به حیثی] گستراندیم [که زندگی بر آن و انتفاع به آن با زراعات و تجارات و امارات ممکن می‌‌شود] و در آن کوه‌‌های استوار افکندیم و در آن از هر زوجی (صنفی) [گیاهی] شاداب رویاندیم [و با آن انبات (رویانیدن) زندگی کردن شما و زندگی کردن انعام (چهارپایان) شما سهل می‌‌شود و این از محض طبیعت نیست بلکه از مبدئی دانای توانای رحیم حکیم مدبّر است]

- ترجمه سلطانی

و زمین را، آن را گستراندیم و در آن کوه‌های استوار افکندیم و در آن از هر زوجی (صنفی) (گیاهی) شاداب رویاندیم

- ترجمه راستین

و زمین را نمی‌نگرند که آن را بگستردیم و در آن کوههای استوار بیفکندیم و هر نوع گیاه با حسن و طراوت از آن برویانیدیم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ

به عنوان روشنگر و یادآوری برای هر بندهٔ برگشت کننده [به پروردگارش] است

- ترجمه سلطانی

به عنوان روشنگر و یادآوری برای هر بندهٔ برگشت کننده است

- ترجمه راستین

تا موجب بصیرتی باشد (در برهان الهیّت) و تذکری برای هر بنده‌ای که رو به درگاه خدا آرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ

و از آسمان آبی مبارک (پر برکت) نازل کردیم پس با آن، باغ‌‌ها و دانهٔ درو شونده [که از شأن آن این است که درو شود] رویاندیم

- ترجمه سلطانی

و از آسمان آبی مبارک نازل کردیم پس با آن، باغ‌ها و دانهٔ درو شونده رویاندیم

- ترجمه راستین

و ما از آسمان رحمت آب باران با برکت را نازل کردیم و باغهای میوه و دانه‌های درو شدنی برویانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ

و نخل‌‌های بلند (طوال) که بر آنها غنچه‌‌ها بر هم چیده شده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و نخل‌های بلند که بر آنها غنچه‌ها بر هم چیده شده‌اند

- ترجمه راستین

و نیز نخلهای بلند خرما که میوه آن منظم روی هم چیده شده است برانگیختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ

به عنوان روزی برای بندگان [یعنی با آن شکوفه بعد از بلوغ آن و نُضج (رسیدن میوه) آن به عنوان رزق به بندگان روزی می‌‌دهیم، یا در حالی که شکوفه به عنوان رزق برای بندگان است] و با آن (آب) سرزمین مرده را زنده کردیم همچنین است خروج [بعد از مرگ، پس شما را چه شده که مردن درختان و زمین‌‌ها را از برگ‌‌ها و گیاه و زنده کردن آنها بعد از آن را می‌‌بینید و احیاء بشر بعد از مرگ را انکار می‌‌کنید]

- ترجمه سلطانی

به عنوان روزی برای بندگان و با آن سرزمین مرده را زنده کردیم همچنین است خروج (بعد از مرگ)

- ترجمه راستین

اینها را رزق بندگان قرار دادیم و به باران زمین مرده را زنده ساختیم (تا خلق بدانند که) همچنین پس از مرگ سر از خاک بیرون می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ

قبل از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ تکذیب کردند [که پیامبرشان را در زمین رَسّ (اخفاء، دفن کردن) کردند]

- ترجمه سلطانی

قبل از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ تکذیب کردند

- ترجمه راستین

پیش از اینان هم قوم نوح و اصحاب رسّ (که پیغمبر خود را به چاه افکندند) و قوم ثمود هم تکذیب رسولان کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ

و [قوم] ثمود و [قوم] عاد و [قوم] فرعون و برادران لوط [در معاشرت]

- ترجمه سلطانی

و (قوم) ثمود و (قوم) عاد و (قوم) فرعون و برادران لوط (در معاشرت)

- ترجمه راستین

و قوم عاد و فرعون و قوم لوط.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ

و اصحاب ایکه (قوم شعیب) و قوم تُبّع (پادشاه یمن) همه، رسولان را تکذیب کردند پس وعیدِ من محقّق شد

- ترجمه سلطانی

و اصحاب ایکه (قوم شعیب) و قوم تُبّع (پادشاه یمن) همه، رسولان را تکذیب کردند پس وعیدِ من محقّق شد

- ترجمه راستین

و اصحاب ایکه (امت شعیب) و قوم تبّع (پادشاه یمن) همه رسولان حق را تکذیب کردند تا وعده عذاب من بر آنان حتم و واجب گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ

آیا پس به خلق کردن [بار] اوّل درمانده شدیم [که از اعاده به آن عاجز شویم؟] بلکه آنها در تردید از آفرینش جدید [در اشتباه] هستند [و لذلک خلقت جدید را انکار کرده‌‌اند، نه آنکه آنان بر عدم اعاده برهانی دارند]

- ترجمه سلطانی

آیا پس به خلق کردن (بار) اوّل درمانده شدیم بلکه آنها در تردید از آفرینش جدید هستند

- ترجمه راستین

آیا در اول بار که آفرینش را آوردیم هیچ درماندیم؟ (پس در خلقت معاد دیگر بار هم عاجز نیستیم) بلکه این منکران در شک و ریب از خلقت نو (و نشأه معاد) اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۶
سوره ق
حزب ۱۰۴

١٦ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ

و همانا انسان را خلق کرده‌‌ایم و می‌‌دانیم نفس او [از خطرات (خطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) قلوب او] چه به او وسوسه می‌‌کند و ما از رگ گردن به او نزدیک‌‌تریم

- ترجمه سلطانی

و همانا انسان را خلق کرده‌ایم و می‌دانیم نفس او به او چه وسوسه می‌کند و ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم

- ترجمه راستین

و ما انسان را خلق کرده‌ایم و از وساوس و اندیشه‌های نفس او کاملا آگاهیم که ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ

آنوقت که دو دریافت کننده نشسته از راست و از چپ دریافت می‌‌کنند [یعنی ما نزدیکتر به او هستیم وقتی که دو دریافت کننده آنچه را که تلفّظ می‌‌کند و آنچه که آن را انجام می‌‌دهد دریافت می‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

آنوقت که دو دریافت کننده نشسته از راست و از چپ دریافت می‌کنند

- ترجمه راستین

آن گاه که دو ملک دریافت دارنده (یعنی فرشتگان مراقب و حاضر مأمور نگارش اعمال خیر و شر او) از طرف راست و چپ (به مراقبت او) بنشسته و (اعمال آدمی را) دریافت می‌دارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ

سخنی تلفّظ نمی‌‌کند مگر که رقیبی [بسیار مراقب بر اعمال او] نزد او آماده [برای نوشتن] است

- ترجمه سلطانی

سخنی تلفّظ نمی‌کند مگر که رقیبی (مراقبی) نزد او آماده (برای نوشتن) است

- ترجمه راستین

سخنی بر زبان نیاورد جز آنکه همان دم فرشته‌ای مراقب و آماده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ

و مستی مرگ [یعنی بیهوشی حاصله به هنگام آن در نفخهٔ اوّل] حقّ را آورد [حقّ را تغییر نمی‌‌دهد تا اماره‌‌ای (نشانه‌‌ای) کاذب باشد]، آن، آنچه است که از آن عدول (فرار) می‌‌کردی

- ترجمه سلطانی

و مستی (بیهوشی) مرگ حقّ را آورد (حقّ را تغییر نمی‌دهد)، آن، آنچه است که از آن عدول (فرار) می‌کردی

- ترجمه راستین

و (به هوش آیید که) هنگام بیهوشی و سختی مرگ به حق و حقیقت فرا رسید، آری همان مرگی که از آن دوری می‌جستی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ

و در آنروز وعید [با نفخهٔ دوّم] در صور دمیده شد

- ترجمه سلطانی

و در آنروز وعید در صور دمیده شد

- ترجمه راستین

و آن گاه در صور بدمند (و ملایک ندا کنند که) این است روز تهدید (های الهی به خلق).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ

و هر نفسی که با آن سوق دهنده‌‌ای و شهادت دهنده‌‌ای هست آمد {سَائِق ملک موکّل بر انسان است که او را به محشر و به آخرت سوق می‌‌دهد، و او را از وقوف در مواقف باز می‌‌دارد، و شهید ملک موکّل بر او است که در هر موطن با او حاضر می‌‌شود و در جمیع اعمالش حفظ می‌‌کند و بر او شهادت می‌‌دهد}

- ترجمه سلطانی

و هر نفسی که با آن سوق دهنده‌ای و شهادت دهنده‌ای هست آمد

- ترجمه راستین

و هر نفسی را فرشته‌ای (برای حساب به محشر) کشاند و فرشته‌ای (بر نیک و بدش) گواهی دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ

[حال آنکه] همانا تو [در دنیا] از این در غفلت بوده‌‌ای آنگاه پرده‌‌ات را از تو بر انداختیم [و در این روز می‌‌بینی آنچه که آن را در دنیا نمی‌‌دیدی] و چشم تو امروز تیز [بین] است [و در این روز دقایق آنچه که در دنیا قادر بر دیدن آن نبودی را ببین]

- ترجمه سلطانی

(حال آنکه) همانا تو از این در غفلت بوده‌ای آنگاه پرده‌ات را از تو بر انداختیم و چشم تو امروز تیز (بین) است

- ترجمه راستین

و تو (ای آدمی نادان) از این (روز سخت مرگ) در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ

و قرین او [یعنی ملک موکل بر او] گفت این [مکتوب] آنچه است که [آن را بر او نوشته‌‌ام] نزد من آماده [برای اظهار] است

- ترجمه سلطانی

و (ملک) قرین او گفت این (مکتوب) آنچه است که (آن را بر او نوشته‌ام) نزد من آماده (برای اظهار) است

- ترجمه راستین

و قرین وی (یعنی فرشته موکّل و شاهد او بدو) گوید: این همان اعمالی است که نزد من (برای امروز تو) محفوظ و مهیّاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ

شما دو تا هر کفر ورزندهٔ پر عناد را در جهنّم بیفکنید

- ترجمه سلطانی

شما دو تا هر کفر ورزندهٔ پر عناد را در جهنّم بیفکنید

- ترجمه راستین

(و خطاب آید که) امروز هر کافر معاند را به دوزخ درافکنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ

منّاع للخیر (بسیار منع بر خیر کنندهٔ) تجاوزکار [که به حدود خداوند تعدّى (تجاوز) می‌‌کند، یا مُعتد (تعدّی کننده) بر بندگان است] تردید افکن [شاکّ (شکّ انداز) دربارهٔ خداوند، یا دربارهٔ رسول او، یا دربارهٔ خلافت خلیفهٔ او] را

- ترجمه سلطانی

بسیار منع بر خیر کنندهٔ تجاوزکار تردید افکن را

- ترجمه راستین

همان کافری که از هر کار خیر مانع می‌گشت و (به حق خدا و خلق) ستم می‌کرد و (در کار خدا و قیامت) به شک و ریب بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ

که با الله خدای دیگری [از اصنام و کواکب و اهویه] را قرار داد [یا با مظاهر خداوند خلیفهٔ دیگری مثل نمرود و فرعون را در زمین قرار داد] پس شما دو تا او را در عذاب سخت افکنید

- ترجمه سلطانی

که با الله خدای دیگری را قرار داد پس شما دو تا او را در عذاب سخت افکنید

- ترجمه راستین

همان کافر مشرک که با خدای یکتا خدای دیگری جعل کرد، پس او را در عذاب سخت جهنم درافکنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ

قرین او [یعنی شیطان مقیّض (مقدّر شده) بر او] گفت ای پروردگار ما، من او را به طغیان نینداختم و لکن [او خود] در گمراهی دوری [از حقّ] بود [یعنی که او در فطرت ضالّ (گمراه) بود، و او را بر آن اعانت (کمک) کردم نه آنکه گمراهی را برای او پدید آوردم]

- ترجمه سلطانی

قرین او گفت ای پروردگار ما، من او را به طغیان نینداختم و لکن (او خود) در گمراهی دوری بود

- ترجمه راستین

آن گاه قرین او (شیطان) گوید: بار الها، من او را به طغیان و عصیان نکشیدم بلکه او خود در ضلالت دور (از اطاعت و سعادت) افتاد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ

[خداوند] گفت نزد من مخاصمه نکنید و وعید را از پیش به شما فرستاده بودم [و آن را نشنیدید و ارتداع (بازایستادن) نکردید پس حجّتی نزد من ندارید]

- ترجمه سلطانی

(خداوند) گفت نزد من مخاصمه نکنید و وعید را از پیش به شما فرستاده بودم

- ترجمه راستین

(آن گاه خدا به عتاب) گوید: در حضور من خصومت مکنید که من قبلا وعده عذاب را به شما گوشزد کردم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَـلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ

گفتار [به عذاب بر کسی که عذاب را بر او مسجّل کردم] نزد من تبدیل نمی‌‌شود و من بر بندگان ستمکار نیستم [و بدون سببی کسی را عذاب نمی‌‌کنم و بدون داعی کسی را عفو نمی‌‌کنم]

- ترجمه سلطانی

گفتار نزد من تبدیل نمی‌شود و من بر بندگان ستمکار نیستم

- ترجمه راستین

دیگر وعده عذاب من مبدّل نخواهد شد و هیچ (در کیفر) ستمی به بندگان نخواهم کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ يَوْمَ نَقُولُ لِـجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُـولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ

روزی که به جهنّم می‌‌گوییم که آیا پُر شده‌‌ای؟ و [در جواب] می‌‌گوید آیا بیش از این هست

- ترجمه سلطانی

روزی که به جهنّم می‌گوییم که آیا پُر شده‌ای؟ و می‌گوید آیا بیش از این هست

- ترجمه راستین

روزی که جهنّم را گوییم: آیا مملوّ (از وجود کافران) شدی؟و او گوید: آیا (دوزخیان) بیش از این هم هستند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ

و برای پرهیزگاران جنّت نزدیک گردانیده شده نه دور

- ترجمه سلطانی

و برای پرهیزگاران جنّت نزدیک گردانیده شده نه دور

- ترجمه راستین

و بهشت را برای اهل تقوا نزدیک آرند تا هیچ دور از آن نباشند (و رنج حرکت نکشند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ

این آنچه است که برای هر بسیار توبه کنندهٔ پاسدارنده [یعنی حافظ خودش از تدنّس (آلوده شدن) به ادناس (کثافات) معاصی، یا محفوظ از معاصی] وعده داده می‌‌شدید

- ترجمه سلطانی

این آنچه است که برای هر بسیار توبه کنندهٔ پاسدارنده (خویش از آلودگی) وعده داده می‌شدید

- ترجمه راستین

این بهشت همان است که وعده داده شدید، برای هر بنده‌ای که به درگاه خدا بازگشته و نفس را (از حرام) نگه داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ

[آن] کسی که به نهان از رحمان بترسد و قلبی منیب [راجع (رجوع کننده) به سوی خداوند] بیاورد

- ترجمه سلطانی

(آن) کسی که به نهان از رحمان بترسد و قلبی منیب (بازگشت کننده) بیاورد

- ترجمه راستین

آن کس که از خدای مهربان در باطن ترسید و با قلب خاشع و نالان به درگاه او باز آمد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ

به سلامت [از هر آفتی] در آن داخل شوید که آن روز جاودانگی است

- ترجمه سلطانی

به سلامت در آن داخل شوید که آن روز جاودانگی است

- ترجمه راستین

در آن بهشت با تحیّت و سلام حق در آیید که این روز دخول ابدی در بهشت جاودانی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ

آنچه را که می‌‌خواهند در آنجا برای آنها هست و نزد ما بیشتر [هم] هست [زیرا نزد ما آنچه که به بال (اندیشه) آنها خطور نمی‌‌کند هست تا که آن را بخواهند]

- ترجمه سلطانی

آنچه را که می‌خواهند در آنجا برای آنها هست و نزد ما بیشتر (هم) هست

- ترجمه راستین

بر آن بندگان در آنجا هر چه بخواهند مهیّاست و باز افزون‌تر از آن نزد ما خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۶
سوره ق
حزب ۱۰۴

٣٦ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِيصٍ

و چه بسیار از مردمان پیشین را که قبل از آنها (قریش یا اهل مکّه) هلاک کردیم آنان [به جهت قوّت] سخت‌‌تر از آنها بودند پس به سرزمین‌‌ها راه جستند آیا گریزگاهی [و مَخلصی از هلاکت] هست (یافتند)؟!

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار از مردمان پیشین را که قبل از آنها هلاک کردیم آنان (به جهت قوّت) سخت‌تر از آنها بودند پس به سرزمین‌ها راه جستند آیا گریزگاهی (یافتند) هست؟!

- ترجمه راستین

و چقدر طوایفی را پیش از اینان ما هلاک کردیم که با قهر و قوّت‌تر از اینان بودند و در هر دیار راه جستند. آیا هیچ راه نجاتی یافتند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِـمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ

همانا در آن (اخبار یا در آن اهلاک) البتّه یادآوریی هست برای کسی که قلبی داشته باشد یا گوش کند و (حال آنکه) او شهید [یعنی حاضر الذهن نزد گوینده] است

- ترجمه سلطانی

همانا در آن البتّه یادآوریی هست برای کسی که قلبی داشته باشد یا گوش کند و (حال آنکه) او شهید است

- ترجمه راستین

در این هلاک پیشینیان پند و تذکر است آن را که قلب هوشیاری داشته باشد یا گوش فرا دهد و توجه کامل کند و گواهی دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ

و همانا آسمان‌‌ها و زمین و آنچه که بین آن دو است را در شش روز خلق کردیم و خستگیی به ما نرسید [تا آنکه به استراحت احتیاج پیدا کنیم]

- ترجمه سلطانی

و همانا آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آن دو است را در شش روز خلق کردیم و خستگیی به ما نرسید

- ترجمه راستین

و همانا ما آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست همه را در شش روز آفریدیم و هیچ رنج و خستگی به ما نرسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُـولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ

پس به آنچه که [در حقّ خداوند] می‌‌گویند [به آنچه که به جناب (ساحت) او و در حقّ تو و در حقّ علیّ (ع) لایق نمی‌‌شود] صبر کن و قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب [یعنی در جمیع اوقات] به ستایش پروردگارت تسبیح کن

- ترجمه سلطانی

پس به آنچه که می‌گویند صبر کن و قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب به ستایش پروردگارت تسبیح کن

- ترجمه راستین

پس تو (ای رسول) بر آنچه می‌گویند (و می‌کنند از آزار و تکذیب) صبر کن (تا ما آنها را کیفر دهیم) و به حمد و ستایش خدایت تسبیح‌گو پیش از طلوع خورشید (به نماز صبح) و پیش از غروب آن (به نماز ظهر و عصر).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ

و [بعضی] از شب [او را تسبیح کن] و پشت [بعد از] سجده‌‌ها پس او را تسبیح کن

- ترجمه سلطانی

و از شب و پشت (بعد از) سجده‌ها پس او را تسبیح کن

- ترجمه راستین

و باز برخی از شب را (به نماز مغرب و عشاء) و هم در عقب سجده‌ها به تسبیح خدا پرداز.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ

و [تو در حال حاضر به نداى منادى در روز قیامت یا در روز ظهور قائم (ع)] گوش فرا ده {زیرا تو بالفعل نداى آن منادى را برای خروجت از مرقد خویش و شهود قیامتت یا خروج قائم (ع) می‌‌شنوی} روزی که منادی [برای بعث و حساب] از مکانی نزدیک [به همهٔ مردم] نداء می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

و گوش فرا ده روزی که منادی از مکانی نزدیک نداء می‌کند

- ترجمه راستین

و به ندای منادی حق (اسرافیل) روزی که از مکان نزدیک (مردگان را برای زنده شدن) ندا کند گوش فرا دار (که هم اکنون به گوش دلت ندای او را بشنوی).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ

روزی که صیحه [برای حساب و قیام نزد خداوند، یا صیحۀ قائم یا صیحه به خروج قائم (ع)] را به حقّ می‌‌شنوند آن روز خروج [از مراقد (گورها)] است

- ترجمه سلطانی

روزی که صیحه را به حقّ می‌شنوند آن روز خروج است

- ترجمه راستین

روزی که خلق آن صیحه به حق را بشنوند آن روز هنگام خروج (از قبرها) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ

همانا ما [در دنیا] زنده می‌‌کنیم و می‌‌میرانیم و محلّ برگشت [در آخرت] به ما است

- ترجمه سلطانی

همانا ما (در دنیا) زنده می‌کنیم و می‌میرانیم و محلّ برگشت (در آخرت) به ما است

- ترجمه راستین

البته ما خلق را زنده ساخته و می‌میرانیم و بازگشت همه به سوی ماست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ

روزی که زمین به سرعت از آنها شکافته می‌‌شود آن حشری است که بر ما آسان است [و آن در رجعت یا در قیامت است]

- ترجمه سلطانی

روزی که زمین به سرعت از آنها شکافته می‌شود آن حشری است که بر ما آسان است

- ترجمه راستین

روزی که زمین از (احاطه بر) آنها بشکافد و همه (به عرصه قیامت) بشتابند و این جمع‌آوری خلق بر ما سهل و آسان باشد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُـولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ

ما به آنچه که [در حقّ ما، یا در حقّ تو یا در حقّ علیّ (ع)] می‌‌گویند داناتریم و تو بر آنها مسلّط (زورگو) نیستی پس کسی را که از وعیدِ من خوف می‌‌دارد با قرآن یادآوری کن.

- ترجمه سلطانی

ما به آنچه که می‌گویند داناتریم و تو بر آنها زورگو نیستی پس کسی را که از وعیدِ من خوف می‌دارد با قرآن یادآوری کن.

- ترجمه راستین

ما به گفتار مردم (مغرض نادان) داناتریم و تو بر آن مردم، جبّار و مسلّط نیستی (تو رسول حقّی) پس آن کس را که از وعده عذاب قیامت من ترسان است به آیات قرآن متذکر ساز.

- ترجمه الهی قمشه‌ای