سورهٔ قمر
قمر، إقتربت الساعة
٢٢ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ
و همانا ما البتّه قرآن را برای یادآوری آسان کردیم پس آیا پندپذیری هست
- ترجمه سلطانیو همانا ما البتّه قرآن را برای یادآوری آسان کردیم پس آیا پندپذیری هست
- ترجمه راستینو ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ
پس گفتند آیا ما از یک بشری از [نوع] خود پیروی کنیم؟ همانا آنوقت ما البتّه در گمراهی و جنون میباشیم
- ترجمه سلطانیپس گفتند آیا ما از یک بشری از (نوع) خود پیروی کنیم؟ همانا آنوقت ما البتّه در گمراهی و جنون میباشیم
- ترجمه راستینو گفتند: آیا سزد که ما یک بشری از جنس خودمان را پیروی کنیم؟در این صورت به گمراهی و جنون سخت در افتادهایم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ
آیا از بین ما ذکر [یا کتاب یا وحی یا مواعظ یا احکام رسالت] بر او القاء شده [و حال آنکه در بین ما کسی هست که او سزاوارتر از او (صالح) به آن است] بلکه او (صالح) بسیار دروغگو و متکبّر است
- ترجمه سلطانیآیا از بین ما ذکر بر او القاء شده بلکه او بسیار دروغگو و متکبّر است
- ترجمه راستینآیا بین ما افراد بشر تنها بر او وحی رسید؟! (چنین نیست) بلکه او مرد دروغگوی بیباک و خودپسندی است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ
بزودی در فردا خواهند دانست که چه کسی بسیار دروغگو و متکبّر است
- ترجمه سلطانیبزودی در فردا خواهند دانست که چه کسی بسیار دروغگو و متکبّر است
- ترجمه راستیناین منکران به زودی فردای قیامت کاملا معلومشان شود که دروغگوی بیباک و خودپسند کیست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ
همانا ما فرستندهٔ ماده شتر به عنوان آزمایش برای آنها بودیم پس [بطور ناظر بر حال آنها] مراقب آنها باش و [در صبر کردن] پافشاری کن
- ترجمه سلطانیهمانا ما فرستندهٔ ماده شتر به عنوان آزمایش برای آنها بودیم پس مراقب آنها باش و (در صبر کردن) پافشاری کن
- ترجمه راستینما (به صالح گفتیم که) برای امتحان آنها ناقه را (به درخواست آنها از سنگ) بیرون میفرستیم و تو مراقب حالشان باش و (بر آزارشان) صبر پیشه گیر.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ
و به آنها خبر بده که سهمآبهٔ (نوبت) هر کدام از آب چشمه بین آنها حاضر شده [برای صاحب آن] است [که ناقه (ماده شتر) در نوبت آنها مزاحم آنها نشود و در نوبت آن، مزاحم آن نشوند]
- ترجمه سلطانیو به آنها خبر بده که سهمآبهٔ هر کدام از آب چشمه بین آنها حاضر شده (برای صاحب آن) است
- ترجمه راستینو به آنها خبر ده که نوشیدن آب چشمه بین آنها و ناقه تقسیم شده (که یک روز سهم ناقه و روزی برای آنهاست) و هر یک بر سهم خود حاضر آیند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ
پس به یار خود نداء دادند پس [با شمشیر بر قتل آن] دست یازید پس [شتر را] پِیکرد
- ترجمه سلطانیپس به یار خود نداء دادند پس (با شمشیر) دست یازید پس (شتر را) پِیکرد
- ترجمه راستینآن قوم شقی صاحب و رئیس خود را خواندند تا مجهز شد و ناقه را پی کرد.
- ترجمه الهی قمشهای