سورهٔ الرحمن
الرحمن، عروس قرآن، آلاء
٥٢ فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ
در آن دو [بهشت] از هر میوهای از میوههای جنّات دو زوج (گونه، نوع) [یعنی تر و خشک، یا معروف از ثمار (میوهها) و غریب از آنها] هست {یا مراد آنچه که در آن حظّ برای علّامه و آنچه که در آن حظّ برای عمّاله است هست، زیرا ثمار دنیا که باصره از آنها لذّت میبرد همانطور ذائقه از آن لذّت میبرد و در جنان دو کیفیّت با محالّ آن دو متمایز میشوند یا صنفی مستقدر (اندازهگیری شده) برای مقام تقدّر انسان و صنفی مجرّد برای مقام تجرّد او هست}
- ترجمه سلطانیدر آن دو (بهشت) از هر میوهای دو زوج (گونه، نوع) هست
- ترجمه راستیندر آن دو بهشت از هر میوهای دو نوع است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ
تکیه دهندگان بر تختهایی (مبلهایی) که باطن (آستر، در لغت قبطیان روکش) آنها از دیبای ستبر (حریر شخین یا سفت) است و چیدن ثمرهٔ (میوه) دو جنّت (بوستان) نزدیک (پائین، در دسترس) است [یعنی میوههایی که از شأن آنها این است که به خورندگان نزدیک هستند که چیده شوند حتّی ایستاده و نشسته و خوابیده آنها دسترس هستند]
- ترجمه سلطانیتکیه دهندگان بر تختهایی (مبلهایی) که باطن (آستر، در لغت قبطیان روکش) آنها از دیبای ستبر است و چیدن ثمرهٔ (میوه) دو جنّت (بوستان) نزدیک (پائین، در دسترس) است
- ترجمه راستیندر حالتی که بهشتیان بر بسترهایی که آستر آنها از حریر و استبرق است (در کمال عزّت) تکیه زدهاند و میوه درختانش در همان تکیه گاه در دسترس آنهاست.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ
در آنها [در جنان، زنان] کوتاه کنندهٔ نگاه (مأخوذ به حیا) [بر شوهران خود] هستند که قبل از آنان، انسانی و نه جنّی آنها را طمث (لمس، اُنس، ازالهٔ بکارت) نکرده [یا چشمها از نظر کردن به آنها برای تلألؤ (درخشش) آنها کوتاه میشود]
- ترجمه سلطانیدر آنها (زنان) کوتاه کنندهٔ نگاه (مأخوذ به حیا) هستند که قبل از آنان، انسانی و نه جنّی آنها (مؤنّث) را طمث (لمس، اُنس، ازالهٔ بکارت) نکرده
- ترجمه راستیندر آن بهشتها زنان زیبای با حیائی است (که به چشم پر ناز جز به شوهر خود ننگرند) و دست هیچ کس از جن و انس پیش از آنها بدان زنان نرسیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ
آیا جزای احسان جز احسان است {یعنی آنچه که به عنوان جزاء کسی که بر او معرفت نعمت شده یعنی معرفت امام، جز جنّت است؟}
- ترجمه سلطانیآیا جزای احسان جز احسان است
- ترجمه راستینآیا پاداش نکویی و احسان جز نکویی و احسان است؟
- ترجمه الهی قمشهای