سورهٔ حشر
حشر، بنی نضیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست خداوند را تسبیح میکنند و او غالب حکیم است
- ترجمه سلطانیآنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست خداوند را تسبیح میکنند و او غالب حکیم است
- ترجمه راستینهر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش یکتا خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند.
- ترجمه الهی قمشهای٢ هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَاأُولِي الْـأَبْصَارِ
او کسی است که کسانی از اهل کتاب که کفر ورزیدند را برای اوّلین حشر (کوچ دادن جمعی) از دیارشان اخراج کرد {حشر اخراج جمعی از مکانی به مکانی دیگر است و معنی میدهد در اوّلین حشر مؤمنین را به سوی آنها، آنان را برای جنگ بیرون آورد، یا در اوّلین حشرشان برای جنگ کردن از قلعههایشان، یا به خاطر حشر اوّل آنان به سوی شام یا به سوی خیبر و حشر دوّم آنها به سوی قیامت یا به سوی شام، یا وقت ظهور قائم (ع) از شام، یا به سوی قیامت از شام، یا معنی میدهد در اوّل حشر و جلائی (ترک وطنی) که در زمان رسول (ص) و بعد از آن جلائی و حشری برای غیر آنان بر دست رسول (ص) واقع شد} گمان نکردید که خارج میشوند و آنها گمان کردند که قلعههایشان برای آنها مانع آنها از [بأس (سختگیری، عذاب)] خداوند است پس خداوند از جایی که نمیپنداشتند [عذابش را یا بأسش را] به آنها آورد [یا خلیفهاش نزد آنها آمد] و در دلهایشان ترس افکند بطوریکه [بنی نضیر] خانههایشان را با دستان خود و با دستان مؤمنین خراب میکردند پس ای دارندگان بصیرت عبرت بگیرید {اعتبار (عبرت گرفتن) عبارت از این است که شخص به امر نیکی یا به امر قبیحی نظر کند و اینکه به عاقبت آن و آنچه که بر آن مترتّب میشود نظر کند سپس نظر را به خودش معطوف نماید و از قبیح خودداری نماید و در نیکی رغبت نماید}
- ترجمه سلطانیاو کسی است که کسانی از اهل کتاب که کفر ورزیدند را برای اوّلین حشر (کوچ دادن جمعی) از دیارشان اخراج کرد گمان نکردید که خارج میشوند و آنها گمان کردند که قلعههایشان برای آنها مانع آنها از خداوند است پس خداوند از جایی که نمیپنداشتند (عذابش را) به آنها آورد و در دلهایشان ترس افکند بطوریکه خانههایشان را با دستان خود و با دستان مؤمنین خراب میکردند پس ای دارندگان بصیرت عبرت بگیرید
- ترجمه راستیناوست خدایی که کافران اهل کتاب را (یعنی یهود بنی نضیر را که به مکر، قصد قتل پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله کردند) برای اولین بار همگی را از دیارشان بیرون کرد و هرگز شما مسلمین گمان نمیکردید که آنها از دیار خود بیرون روند و آنها هم حصارهای محکم خود را نگهبان خود از (قهر و انتقام) خدا میپنداشتند تا آنکه (عذاب) خدا از آنجا که گمان نمیبردند بدانها فرا رسید و در دلشان (از سپاه اسلام) ترس افکند تا به دست خود و به دست مؤمنان خانههاشان را ویران میکردند، پس ای هوشیاران عالم پند و عبرت گیرید.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَلَـوْلَا أَن كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ
و اگر خداوند بر آنان جلای (ترک کردن) وطن مقرّر نمیکرد البتّه آنان را [مثل بنی قریظه] در دنیا عذاب میکرد و در آخرت برای آنها عذاب آتش هست [یعنی که عذاب آتش در آخرت برای آنها ثابت است اگرچه در دنیا عذاب نشوند]
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند بر آنان جلای (ترک کردن) وطن مقرّر نمیکرد البتّه آنان را در دنیا عذاب میکرد و در آخرت برای آنها عذاب آتش هست
- ترجمه راستینو اگر خدا بر آنها حکم جلاء وطن نمیکرد (سختتر از آن) در دنیا (به قتل و اسارت مانند کفار بدر) معذّبشان میکرد و (به هر حال) عذاب آتش در آخرت بر آنها خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَن يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
آن به (سبب) این است که با خداوند و رسولش دشمنی کردند [و عهد او را نبذ (دور انداختن، بی توجّهی کردن) کردند] و کسی که با خداوند دشمنی کند پس همانا خداوند [در دنیا و آخرت او را با عقوبتى شدید عقاب میکند برای اینکه او] سخت عقوبت کننده است
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) این است که با خداوند و رسولش دشمنی کردند و کسی که با خداوند دشمنی کند پس همانا خداوند سخت عقوبت کننده است
- ترجمه راستیناین (جلاء وطن و آوارگی آنها) برای این بود که آنان با خدا و رسول او سخت دشمنی و مخالفت کردند و هر که با خدا (و رسولش) دشمنی آغازد عقاب خدا بسیار سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ مَا قَطَعْتُم مِّن لِّينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ
آنچه از نخل [پست] قطع کردید یا آن را بر ریشههای آن ایستاده رها کردید پس به اذن خداوند [بود] و تا فاسقان را [با غیظ (خشم) کردن به آنان و حسرتشان بر قطع درختان خرمایشان در حضور آنها] خوار کند
- ترجمه سلطانیآنچه از نخل (پست) قطع کردید یا آن را بر ریشههای آن ایستاده رها کردید پس به اذن خداوند (بود) و تا فاسقان را خوار کند
- ترجمه راستینآنچه از درختان خرما را (که در دیار بنی نضیر) بریدید و آنچه را بر پا گذاشتید همه به امر خدا (و صلاح اسلام) و برای خواری و سرکوبی جهودان فاسق نابکار بود.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
و آنچه را که خداوند از آنها بر رسولش برگشت داد [یعنی آن را به او ردّ کرد] {تمام ماسوی الله مملوک حقّ تعالی شأنه است به نحو مملوکیّت قوای علّامه و عمّاله برای نفس انسانی بلکه به نحو مملوکیّت صور ذهنی برای نفس انسانی، و اینکه انسان هر چه مرتبهای از مراتب انسانیّت را ترقّی کند مرتبۀ دانیّه در عین مملوکیّت آن خلیفه برای مرتبهٔ عالیّه است، مثلاً وقتی که انسان از مقام نفس به مقام قلب عروج میکند مقام نفس به عنوان مملوک برای قلب و در تصرّف در قوا به عنوان خلیفه برای آن میگردد، و قوا همانطور که آنها مملوکه برای قلب هستند بعد از قلب مملوکه برای نفس هستند و هکذا، و اینکه خدای تعالی مالک بر جمیع ماسوای خود است و بعد از او تعالی عقول به عنوان مالک بر مادون خود هستند، و بعد از آن نفوس کلّیّه مالک هستند، و بعد از آن نفوس جزئیّه مالک هستند، این در نزول است، و امّا در صعود و آن مختصّ به انسان است، پس وقتی که انسان استکمال مییابد و به عالم ملأ اعلى متّصل میشود به عنوان مالک بر مادون خود و خلیفهٔ خدا در آنچه که مادون او است میگردد و هر آنچه که در عالم طبع است پس آن برای خداوند است، و آنچه که برای خداوند است پس آن برای رسولش (ص) میباشد، و آنچه که برای رسولش (ص) میباشد پس آن برای ائمّه (ع) است، و آنچه که برای ائمّه (ع) میباشد پس آن برای شیعۀ آنان مباح است، و آنچه که در دستان اغیار میباشد پس آن مغصوب (غصب شده) در دستان آنها است، و آنچه که رسول (ص) و ائمّه (ع) و مؤمنین آن را از آنها بگیرند پس آن حقّ آنها است که غصباً از آنها گرفته شده و به اهلش که مالک آن بودهاند مسترد گردیده و لذلک به عنوان «فيئى» (برگشت شده) نامیده شده} پس [برای به دست آوردن آن] بر آن گلّهٔ اسبانی و نه شترانی را تاخت [و تاز] ندادید و لکن خداوند رسولانش را بر کسی که میخواهد مسلّط میکند و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیو آنچه را که خداوند از آنها بر رسولش برگشت داد پس (برای به دست آوردن آن) بر آن گلّهٔ اسبانی و نه شترانی را تاخت (و تاز) ندادید و لکن خداوند رسولانش را بر کسی که میخواهد مسلّط میکند و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینو آنچه را که خدا از (مال) آنها به رسم غنیمت به رسول خود باز داد (متعلق به رسول است، زیرا) شما سپاهیان اسلام بر آن هیچ اسب و شتری نتاختید و لیکن خدا رسولانش را بر هر که خواهد مسلّط میگرداند و خدا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧ مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُـولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
آنچه که خداوند از اهل قریهها به رسولش بازگرداند پس برای خداوند و برای رسول و برای خویشان [یعنی ذى قرباى رسول (ص)] و یتیمان و مساکین و راهماندگان [از قرابات رسول (ص)] است تا در گردش بین اغنیاء از شما نباشد و آنچه که رسول به شما داد [یعنی آنچه که از غنایم بنی نضیر به شما عطاء کرد، یا از مطلق غنائم، یا از مطلق اموال و اوامر] پس آن را بگیرید و آنچه که شما را از آن نهی کرد پس خودداری کنید و [در مخالفت کردن با رسول (ص)] از خداوند بهراسید همانا خداوند سخت عقوبت دهنده است
- ترجمه سلطانیآنچه که خداوند از اهل قریهها به رسولش بازگرداند پس برای خداوند و برای رسول و برای خویشان (رسول) و یتیمان و مساکین و راهماندگان است تا در گردش بین اغنیاء از شما نباشد و آنچه که رسول به شما داد پس آن را بگیرید و آنچه که شما را از آن نهی کرد پس خودداری کنید و از خداوند بهراسید همانا خداوند سخت عقوبت دهنده است
- ترجمه راستینآنچه را که خدا از اموال کافران دیار به رسول خود غنیمت داد آن متعلق به خدا و رسول و (ائمه) خویشاوندان رسول و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان (ایشان) است. این حکم برای آن است که غنایم، دولت توانگران را نیفزاید (بلکه به مبلغان دین و فقیران اسلام تخصیص یابد) و شما آنچه رسول حق دستور دهد (و منع یا عطا کند) بگیرید و هر چه نهی کند واگذارید و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
[و] برای فقرای مهاجری است که از دیارشان و اموالشان اخراج شدند{مراد از مهاجرین کسانی هستند که از مکّه یا سایر بلاد کفر به مدینه مهاجرت کردند یا کسی که از سیّئات به حسنات مهاجرت کرده است، یا کسی که از دار النّفس امّاره به دار النّفس لوّامه و از آن به نفس مطمئنّه که آن دو دار الاسلام هستند، و از آن به قلب که همان دار الایمان است هجرت کرده} [در حالی] که [در آن خروج] فضلی و رضوانی از خداوند را طلب میکردند {فضل نعم صوری و رسالت و احکام آن و قبول آن است، و رضوان ولایت و آثار آن و قبول آن است} و خداوند و رسولش را یاری میکردند آنان همان راستگویانند
- ترجمه سلطانی(و) برای فقرای مهاجری است که از دیارشان و اموالشان اخراج شدند (در حالی) که فضلی و رضوانی از خداوند را طلب میکردند و خداوند و رسولش را یاری میکردند آنان همان راستگویانند
- ترجمه راستینمقام بلند (یا غنائم) خاصّ فقیران مهاجرین است که آنها را از وطن و اموالشان به دیار غربت راندند در صورتی که (چشم از خانه پوشیده و) در طلب فضل و خشنودی خدا میکوشند و خدا و رسول او را یاری میکنند، اینان به حقیقت راستگویان عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و کسانی که قبل از آنان (مهاجرین) {مراد کسانی میباشند که در مکّه ایمان آوردند سپس به مدینه برگشتند و منتظر قدوم محمّد (ص) شدند} در خانه و در ایمان اقامت کردند {کسانی که در خانههایشان اقامت نمودند آنها انصار هستند که برای آنها ممکن نشد که از خانههایشان برای هجرت رسول (ص) به سوی آنها خارج شوند} کسانی [از مؤمنان مهاجر] را که به سوی آنها هجرت کردهاند دوست میدارند {برای اینکه آنها به مهاجران احسان کردند و در خانههایشان به آنان اسکان دادند و در اموالشان شریک نمودند} و در سینههایشان حاجتی از آنچه که [به آنها] داده شد را نمییابند [یعنی مهاجران یا کسانی که در خانه اقامت کردند در انفس آنها حسدی یا غیظی لازم برای حاجت و فقر ناشی شده از آنچه که به مهاجرین داده شد را نمییابند] و [مؤمنان مهاجر را] بر خودشان ایثار میکنند (ترجیح میدهند) [به اینکه در حظوظ (بهرهها) نفسانی خود و در افضال (فضل دادن) خداوند بحسب ظاهر و باطن مؤمنین را مقدّم میدارند] و اگرچه احتیاج شدید (فقر و حاجت) در آنان باشد و کسی که از شُح [بُخل شدید] نفس خود مصون شده [یعنی کسی را که خداوند او را از شحّ نفسش حفظ کرده] پس آنان همان رستگارانند {بخیل کسی است که به آنچه که در دستش است بخل میورزد و بر مستحقّش عطاء نمیکند، و شحیح کسی است که به مال غیر بخل میورزد به این معنی که میخواهد که آنچه که در دست دیگری است برای او باشد و در گرفتن آنچه که در دست دیگران است به حلال یا حرام حیله میکند}
- ترجمه سلطانیو کسانی که قبل از آنان در خانه و در ایمان اقامت کردند کسانی (از مؤمنان مهاجر) که به سوی آنها هجرت کردهاند را دوست میدارند و در سینههایشان حاجتی از آنچه که (به آنها) داده شد را نمییابند و (مؤمنان مهاجر را) بر خودشان ایثار میکنند (ترجیح میدهند) و اگرچه احتیاج شدید در آنان باشد و کسی که از شُح (بُخل شدید) نفس خود مصون شده پس آنان همان رستگارانند
- ترجمه راستینو هم آن جماعت انصار که پیش از (هجرت) مهاجرین (در مکّه به رسول ایمان آوردند و) مدینه را خانه ایمان گردانیدند و مهاجرین را که به سوی آنها آمدند دوست میدارند و در دل خود هیچ حاجتی (و حسد و بخلی) نسبت به آنچه (از غنائم بنی نضیر) که به آنها داده شد نمییابند و هر چند به چیزی نیازمند باشند باز مهاجران را بر خویش مقدم میدارند (و جانشان به کلی از بخل و حسد و حرص دنیا پاک است) و هر کس را از خوی بخل و حرص دنیا نگاه دارند آنان به حقیقت رستگاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَالَّذِينَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُـولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
و کسانی که بعد از آنها آمدند میگویند [ای] پروردگار ما بر ما و بر برادران ما که در (رتبهٔ) ایمان [یا در اصل ایمان] از ما سبقت گرفتند بیامرز و در قلوب ما بر کسانی که ایمان آوردهاند کینهای (حقدی) قرار مده، [ای] پروردگار ما همانا تو رئوف و مهربان هستی [و بندگانت را با رأفتت جواب میدهی]
- ترجمه سلطانیو کسانی که بعد از آنها آمدند میگویند (ای) پروردگار ما بر ما و بر برادران ما که در ایمان از ما سبقت گرفتند بیامرز و در قلوب ما بر کسانی که ایمان آوردهاند کینهای قرار مده، (ای) پروردگار ما همانا تو رئوف و مهربان هستی
- ترجمه راستینو آنان که پس از مهاجرین و انصار آمدند (یعنی تابعین و سایر مؤمنین تا روز قیامت) دایم به درگاه خدا عرض میکنند: پروردگارا، بر ما و برادران دینیمان که در ایمان پیش از ما شتافتند ببخش و در دل ما هیچ کینه و حسد مؤمنان قرار مده، پروردگارا، تویی که بسیار رؤوف و مهربانی.
- ترجمه الهی قمشهای