سورهٔ طلاق

محل نزول:   مدینه
تعداد کل آیات: ۱۲
نام‌های سوره:
طلاق، نساء قصری
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۲۸
سوره طلاق
حزب ۱۱۲

١ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا

ای پیامبر وقتی که زنان را طلاق می‌‌دهید پس آنها را در عدّۀ (طهر) آنها طلاق دهید و عدّه را احصاء (شمارش) کنید [یعنی مدّت تربّص (انتظار) را و آن سه مرتبه قروء (حیض شدن، پاک شدن از حیض) در ذات الأقراء (دارای عادت متعارف که هر ماه یکبار خون می‌‌بیند)، و سه ماه در ذات الأشهر (در سنّ حیض دیدن هستند ولی به دلایلی حیض نمی‌‌شوند)، و وضع حمل در حامل است] و از الله پروردگارتان [در تضییق (تنگ گرفتن، سختگیری) بر آنها] بهراسید [که آنها را مضطر (ناچار) به فداء (باز خرید) برای طلاق نمایید، یا در تطویل (طولانی کردن) مدّت و عدّه، یا در حبس آنها بعد از عدّه، یا در طلاق ندادن آنها و ابقای آنها بطور بلاقسامه]، آنها را [بعد از طلاق تا عدّۀ آنها منقضی شود] از خانه‌‌هایشان اخراج نکنید [تا شاید خداوند بین آنها (زنان) و ازواجشان تعاطفی و الفتی قرار دهد] و [خودشان هم] نباید خارج شوند {در روایت است که جز این نیست که با آن معنی می‌‌دهد که طلاق داده شده را بعد از طلاق دادن طلاق دهد و این است که بیرون نشود و بیرون نرود تا آنکه بار سوّم طلاق بدهد، پس وقتی که طلاق سوّم داد پس از او (مرد) جدا می‌‌شود و نفقه ندارد، و زنی را که مرد او را با طلاق دادن طلاق می‌‌دهد سپس او (زن) را دع (رها کردن) می‌‌کند تا آنکه اجل او (زن) بگذرد پس او (زن) نیز در منزل زوجش می‌‌نشیند و نفقه و سکنی دارد تا آنکه عدّه‌‌اش تمام شود} مگر آنکه زشتی آشکاری بیاورد {مراد از فاحشه در اینجا زنا یا اذیّت او (زن) بر اهل مرد و سوء خُلق او (زن)، یا اِشراف او (زن) بر مردان، یا سلاطت او (سلیطه بودن یا بد زبانی و زبان درازی و سلطه جو بودن زن) بر زوج خود، یا مساحقۀ (آمیزش دو زن) او است} و این حدود [یعنی قرقگاه او و احکام مقرّرهٔ] خداوند [بر بندگانش] است و کسی که از حدود خداوند تجاوز کند پس همانا به خودش ستم کرده است، تو نمی‌‌دانی [ای مخاطب] شاید که خداوند بعد از آن [طلاق یا بعد از آن بقاء (باقی ماندن) در خانه‌‌های ازواجشان] امری [یعنی رغبت زوج در مطلّقه و رجوع او به وی (زن)] را پدید آورد {و این همان علّت تربّص (انتظار) و عدم خروج از خانه‌‌هایشان (مؤنّث) است}

- ترجمه سلطانی

ای پیامبر وقتی که زنان را طلاق می‌دهید پس آنها را در عدّۀ (طهر) آنها طلاق دهید و عدّه را احصاء (شمارش) کنید و از الله پروردگارتان بهراسید آنها را از خانه‌هایشان اخراج نکنید و (خودشان هم) نباید خارج شوند مگر آنکه زشتی آشکاری بیاورد و این حدود خداوند است و کسی که از حدود خداوند تجاوز کند پس همانا به خودش ستم کرده است، تو نمی‌دانی (ای مخاطب) شاید که خداوند بعد از آن امری (رغبت زوج در مطلّقه و رجوع او به وی) را پدید آورد

- ترجمه راستین

الا ای پیغمبر گرامی (امت را بگو) هر گاه زنان را طلاق دهید به وقت عدّه آنها (یعنی در زمان پاکی از خون حیض که در آن پاکی هم نزدیکی با آنها نکرده‌اید) طلاق دهید و زمان عدّه را (مدت سه پاکی) بشمارید، و از خدا که آفریننده شماست بترسید. و آن زنان را (تا در عدّه‌اند) از خانه بیرون مکنید و آنان نیز (بدون ضرورت) بیرون نروند مگر آنکه کار زشتی آشکار مرتکب شوند. و این احکام حدود شرع خداست و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است. تو ندانی شاید خدا (پس از طلاق) کاری از نو پدید آرد (یعنی میل رجوع در شما حادث گرداند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا

پس وقتی که [قارین (ذات الأقراء یعنی زنانی که دارای عادت متعارف هستند که هر ماه یکبار خون می‌‌بیند و ذات الأشهر یعنی زنانی که در سنّ حیض دیدن هستند ولی حیض نمی‌‌شوند یعنی به دلایلی نظیر بیماری یا شیر دادن یا غیره عادت ماهیانه ندارند)] به اجل خود (آخر مدّتشان) می‌‌رسند پس آنها را به نیکی نگهدارید [یعنی به آنها رجوع کنید و آنها را در خانه‌‌هایتان نگهدارید با اینکه با صحبت (همنشینی) آنها و قسامۀ آنها احسان می‌‌کنید] یا از آنها به نیکی جدا شوید [به نحوی که عقل و عرف آن را نیک بشمارد به اینکه آنها (زنان) را دعوت کنید که از خانهٔ شما خارج شوند و با غیر شما ازدواج نمایند] و دارندگان عدل از میان خود را [بر طلاق یا بر طلاق و بر امساک (نگهداشتن) یعنی رجوع به آنها (زنان)] شاهد بگیرید و [ای شهود] شهادت را برای [طلب مرضات (خشنودی)] خداوند اقامه نمایید [نه برای رضای مشهود له، یا برای اعراض و اغراض دنیوی]، آن [امر به طلاق در طهر و احصاء عدّه و عدم اخراج مطلّقات و امساک به معروف یا مفارقت به معروف] به کسی که به خداوند و روز آخر ایمان آورده پند داده می‌‌شود [زیرا او بر حکمت‌‌های آن و مصالح آن ملتفت است و طالب این است که از اوامر خداوند ایتمار (فرمانبرداری) کند] و کسی که [در خلاف کردن اوامر او و نواهی او و تجاوز از حدود او] از خداوند پروا نماید خداوند برای او محلّ خروجی [از شبهات دنیا و از غَمَرات (دشواری‌‌ها) مرگ و شدائد در روز قیامت و از هر فتنه و از هر بلیّه در دنیا یا آخرت] قرار می‌‌دهد

- ترجمه سلطانی

پس وقتی که (قارین یعنی ذات الأقراء و ذات الأشهر، یعنی ماهانه‌دار و ماهانه‌شمار) به اجل خود (آخر مدّتشان) می‌رسند پس آنها را به نیکی نگهدارید یا از آنها به نیکی جدا شوید و دارندگان عدل از میان خود را شاهد بگیرید و (ای شهود) شهادت را برای خداوند اقامه نمایید، آن (امر به «طلاق» در طهر و «احصاء عدّه» و عدم «اخراج مطلّقات» و «امساك بالمعروف» یا «مفارقت بالمعروف») به کسی که به خداوند و روز آخر ایمان آورده پند داده می‌شود و کسی که از خداوند پروا نماید خداوند برای او محلّ خروجی قرار می‌دهد

- ترجمه راستین

آن‌گاه که (نزدیک است) مدّت عدّه را به پایان رسانند باز یا به نیکویی نگاهشان دارید یا به خوشرفتاری رهاشان کنید و نیز (بر طلاق آنها) دو مرد مسلمان عادل گواه گیرید، و (شما شاهدان نیز) برای خدا شهادت را برپا کنید. بدین وعظ الهی آن کس که به خدا و روز قیامت ایمان آورد پند داده می‌شود، و هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن (از عهده گناهان و بلا و حوادث سخت عالم) را بر او می‌گشاید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

و از جایی که گمان نمی‌‌برد به او روزی می‌‌دهد و کسی که [در امور دنیایش و آخرتش] بر خداوند توکّل نماید {توکل عبارت از خروج از ارادۀ نفس و انتفاع او و ایتمار به امر خداوند بدون نظر به غایت نافعه از امر او تعالی و امتثال او برای نفس است} پس او [برای کمال علم او و قدرت او و احاطۀ او] وی را کفایت می‌‌کند زیرا خداوند [به آنچه که می‌‌خواهد بدون مانعی که او را منع کند و بدون عجز بر آن] امرش را رساننده است همانا خداوند برای هر چیزی قدری (اندازه‌‌ای) قرار داده است [و لذلک به کفایت امور متوکّلین عجله نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

و از جایی که گمان نمی‌برد به او روزی می‌دهد و کسی که بر خداوند توکّل نماید پس او وی را کفایت می‌کند زیرا خداوند امرش را رساننده است همانا خداوند برای هر چیزی قدری (اندازه‌ای) قرار داده است

- ترجمه راستین

و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است (و به هیچ تدبیری سر از تقدیرش نتوان پیچید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا

و از زنان شما کسانی که [با انقطاع حیض از آنها برای مرضی یا از جهت حمل یا برای کبَر (مُسن بودن) لکن کبَر آنها به پنجاه یا شصت نرسیده، یا رسیدن آنها مشکوکاً فیه می‌‌باشد] از حیض شدن مأیوس می‌‌شوند، [و امّا کسانی که به سبب رسیدن به پنجاه یا شصت از حیض شدن مأیوس می‌‌شوند پس نباید بعد از تفریق سه ماه صبر کنند و اصلاً نباید عدّۀ طلاق را بشمارند]، اگر [در مُسن بودن آنها و رسیدن آنها به سنّ کسی که حیض نمی‌‌شود] تردید کردید پس عدّۀ آنها سه ماه است و کسانی که [اکنون] حیض نشده‌‌اند [و لکن آنها به سنّ کسی که حیض می‌‌شود رسیده‌‌اند پس عدّۀ آنها سه ماه است مثل کسانی که حیض آنها قطع شده و به پنجاه یا شصت نرسیده‌‌اند] و بارداران مدّت آنها [یعنی مدّت عدّۀ آنها یا آخر عدّۀ آنها زمانی] است که وضع حمل کنند و کسی که [در امر زنان، یا در احکام طلاق، یا در رفق (مدارا کردن) با آنها و عدم اقدام بر طلاق، یا در مطلق احکام خداوند] از خداوند پروا کند از امر او [در دنیا یا در دنیا و آخرت] برای او آسانی قرار می‌‌دهد

- ترجمه سلطانی

و از زنان شما کسانی که از حیض شدن مأیوس می‌شوند اگر تردید کردید (از رسیدن به سنّ یأس آنها) پس عدّۀ آنها سه ماه است و کسانی که (اکنون) حیض نشده‌اند (لکن به سنّ حیض رسیده‌اند مثل کسانی است که حیض آنها به علّتی قطع شده) و بارداران مدّت (آخر عدّهٔ) آنها (زمانی) است که وضع حمل کنند و کسی که از خداوند پروا کند از امر او برای او آسانی قرار می‌دهد

- ترجمه راستین

و از زنان شما آنان که از حیض (و فرزند، به ظاهر) نومیدند اگر باز شک (در تحقق سنّ یأسشان) دارید عدّه (طلاق) آنان سه ماه است و نیز زنانی که حیض ندیده (لیکن در سنّ حیض باشند آنها هم سه ماه عدّه نگه دارند) ، و زنان حامله مدّت عدّه‌شان تا وقت زاییدن است. و هر که متّقی و خداترس باشد خدا (مشکلات) کار او را آسان می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا

آن [مذکور از امر زنان یا از امر طلاق و عدّه] امر خداوند است [یعنی حکم او است] که آن را به شما نازل کرده و کسی که از خداوند پروا کند گناهانش [که قبل از تقوا یا از روی خطاء از او واقع شده است] را از او می‌‌پوشاند و [در آخرت] پاداش را برای او بزرگ می‌‌دارد

- ترجمه سلطانی

آن امر خداوند است که آن را به شما نازل کرده و کسی که از خداوند پروا کند گناهانش را از او می‌پوشاند و پاداش را برای او بزرگ می‌دارد

- ترجمه راستین

این احکام فرمان خداست که به شما نازل کرد و هر که از خدا بترسد خدا گناهانش بپوشد و او را پاداش بزرگ (بهشت ابد) عطا کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۸
سوره طلاق
حزب ۱۱۲

٦ أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى

آنها [یعنی مطلّقات که از خانه‌‌های شما خارج نشوند] را از حیثی (در جایی) که خود سکونت دارید از یافتهٔ خود [از آنچه که برای سکناى خود می‌‌یابید] اسکان دهید [یعنی مساکن آنها (مؤنّث) را پست‌‌تر از مساکن خویش قرار ندهید] و به آنها [در سکنی یا از جهتی دیگر غیر از سکنى] ضرر نرسانید تا بر آنها تنگ بگیرید [و آنها (مؤنّث) را وادار به خروج از مساکن خود نمائید] و اگر باردار باشند پس بر آنها انفاق کنید تا وضع حمل کنند [یعنی که رجعیّات (زنان مطلّقه رجعی، مرد حقّ رجوع دارد) که بقاء در خانهٔ زوج بر آنها هست نفقه دارند و بائنات (زنان مطلّقه بائن، مرد حقّ رجوع ندارد) نفقه ندارند مگر آنکه حامله باشند و تا آنکه وضع حمل کنند نفقه دارند] پس اگر [بعد از وضع حمل و انقطاع علاقهٔ نکاح] برای شما [به اولاد شما] شیر دهند پس اجور (اجرهای) آنها را [بر ارضاع (شیر دادن) برای شما] به آنها بدهید و بین خود به نیکی مشاوره کنید [یعنی باید بعضی از شما بعضی را در ارضاع و در دادن اجرت به نیکی امر کند] و اگر با هم به سختی افتادید [یعنی در مضایقه افتادید ای پدران از اتمام اجرت و ایفای آنچه از اجرت که آن حقّ مادران است، و ای مادران از مساهله (سهل انگاری) در مقدار اجرت] پس شیرده دیگری برای او طلب کنید {به عنوان عتاب بر پدران است بر مضایقه کردن در اجرت و مقدار آن، و بر مادران بر مضایقۀ مزبوره}

- ترجمه سلطانی

آنها (مطلّقات) را از حیثی (در جایی) که خود سکونت دارید (از آنچه که برای) خود می‌یابید اسکان دهید و به آنها (زنان) ضرر نرسانید تا بر آنها تنگ بگیرید و اگر باردار باشند پس بر آنها انفاق کنید تا وضع حمل کنند پس اگر برای شما شیر دهند پس اجور (اجرهای) آنها را به آنها بدهید و بین خود به نیکی مشاوره کنید و اگر با هم به سختی افتادید پس شیرده دیگری برای او طلب کنید

- ترجمه راستین

(زنانی که طلاق رجعی دهید تا در عدّه‌اند) آنها را در همان منزل خویش که میسّر شماست بنشانید و به ایشان (در نفقه و سکنی) آزار و زیان نرسانید تا آنان را در مضیقه و رنج در افکنید (که به ناچار از حق خود بگذرند) و به زنان مطلّقه اگر حامله باشند تا وقت وضع حمل نفقه دهید آن‌گاه اگر فرزند شما را شیر دهند اجرتشان را بپردازید و (در کار فرزند) میان خود به نیکی مشورت و سازش کنید. و اگر با هم سختگیری کنید (مادر صرف‌نظر کند تا) زن دیگری او را شیر دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا

باید دارا [متناسب] از سعۀ خویش انفاق نماید و کسی که رزقش بر او تنگ شده پس باید از آنچه که خداوند به او داده انفاق کند [بر آنچه شایسته است که بر آن انفاق شود از نفس و اولاد و پدران و ازواج و سایر کسانی که زیر دست آنها هستند از بردگان و کنیزان و خدم و مطلّقات رجعی و بائنات حامله، یا باید بر مطلّقات رجعی و بائنات حامله نفقه دهد، یا بر بائنات حامله، یا بر بائنات خارج از عدّۀ مرضعه (شیر دهنده) بر اولاد]، {طلاق در فقه به طلاق بدعی به معنی بدعت حرام و سُنّی به معنی سنّت مشروعه تقسیم می‌‌شود. طلاق بدعی طلاقی است که خلاف شرایط مقرّره در شرع انجام گرفته باشد و اگر این نوع طلاق واقع شود باطل است مانند طلاق حائض. طلاق سُنّی طلاقی است که مطابق احکام مقرّرهٔ شرعی انجام شده باشد و بر دو نوع طلاق باین که مرد در آن حقّ رجوع ندارد و طلاق رجعی که مرد در آن حقّ رجوع در زمان عدّه را دارد تقسیم می‌‌شود. در طلاق باین و در صورت تمایل مرد و زن به زندگی مشترک، نیاز به نکاح و عقد جدید است؛ مانند طلاق قبل از نزدیکی، طلاق یائسه، طلاق خُلع یعنی طلاق دادن زوجه توسط زوج در ازای گرفتن مالی معیّن (فدیه) از زوجه با کراهت وی از زوج، طلاق مبارات یعنی زن از شوهر تنفّر دارد و حاضر می‌‌شود با پرداخت پول از قید زوجیّت وی رها شود. در مبارات تنفّر دو جانبه است، طلاق سوّم که بعد از سه وصلت باشد و پس از هر کدام طلاق محقّق شده باشد و اعمّ است از اینکه وصلت ناشی از رجوع در زمان طلاق رجعی یا از نکاح جدید باشد. در طلاق رجعی در زمان عدّهٔ زن، مرد می‌‌تواند بدون نکاح جدید از طلاق رجوع کند و به زناشوئی با زوجه ادامه دهد} خداوند نفسی را جز آنچه که به آن داده تکلیف نمی‌‌کند، خداوند بزودی بعد از عسر (تنگی) [و ضیق در معیشت] آسانی [و وسعت در معیشت] قرار خواهد داد

- ترجمه سلطانی

باید دارا (متناسب) از سعۀ خویش انفاق نماید و کسی که رزقش بر او تنگ شده پس باید از آنچه که خداوند به او داده انفاق کند، خداوند نفسی را جز آنچه که به آن داده تکلیف نمی‌کند، خداوند بزودی بعد از عسر (تنگی) آسانی قرار خواهد داد

- ترجمه راستین

مرد دارا به وسعت و فراوانی نفقه زن شیرده دهد، و آن که نادار و تنگ معیشت است از آنچه خدا به او داده انفاق کند. که خدا هیچ کس را جز به مقدار آنچه (توانایی) داده تکلیف نمی‌کند، و خدا به زودی بعدِ هر سختی آسانی قرار دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُّكْرًا

و چه بسیار از قریه‌‌ها که از امر پروردگارشان و رسولانش سرپیچیدند پس آنها را با حساب کردنی شدید (دقیق) محاسب شدیم [و کسی که خداوند او را مداقّه نماید پس گریزی ندارد] و با عذابی ناپسند (ناشناس) [که احدی برای عظمت آن، آن را نشناسد] آنها را عذاب کردیم

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار از قریه‌ها که از امر پروردگارشان و رسولانش سرپیچیدند پس آنها را با حساب کردنی شدید (دقیق) محاسب شدیم و با عذابی ناپسند آنها را عذاب کردیم

- ترجمه راستین

و چه بسیار مردم دیاری که از امر خدا و رسولانش سرپیچیدند (و کافر شدند) ما هم آنان را به حساب سخت مؤاخذه کردیم و به عذاب بسیار شدید معذّب ساختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا

پس وبال کارشان را چشیدند و عاقبت کارشان زیانکاری (ضایع شدن بر اصل بضاعت) بود

- ترجمه سلطانی

پس وبال کارشان را چشیدند و عاقبت کارشان زیانکاری بود

- ترجمه راستین

تا کیفر کردار خود چشیدند و عاقبت کارشان زیانکاری (و حسرت) گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا

خداوند برای آنها [در دنیا یا در قیامت و بعد از آن] عذابی شدید مهیّا کرده، پس ای خردمندان، کسانی که [با بیعت خاصّهٔ ولویّه و دخول ایمان بواسطهٔ آن در قلوبشان] که ایمان آورده‌‌اند، از خداوند پروا کنید همانا خداوند به شما ذکر را نازل کرده

- ترجمه سلطانی

خداوند برای آنها عذابی شدید مهیّا کرده، پس ای خردمندان، کسانی که (با بیعت خاصّهٔ ولویّه) ایمان آورده‌اند، از خداوند پروا کنید همانا خداوند به شما ذکر را نازل کرده

- ترجمه راستین

(و) خدا بر آنان عذاب سخت (جهنم) مهیّا ساخت، پس شما ای خردمندانی که ایمان آورده‌اید از خدا بترسید (و راه طاعت پیش گیرید) که خدا برای (هدایت) شما ذکر (یعنی قرآن) نازل کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)