سورهٔ تحریم آیه ۸

تفسیر


جزء ۲۸
سوره تحریم
حزب ۱۱۲

متن عربی آیه

٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُـولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

ترجمه‌ها

ای کسانی که [با بیعت عامّه] ایمان آورده‌اید با توبهٔ نصوح [با بیعت خاصّه] به خداوند توبه کنید (برگردید) [یا معنی می‌دهد ای کسانی که با بیعت خاصّه ایمان آورده‌اید توبه کنید و از مقام نفوس خویش به سوی خداوند که مظهر او قلوب شما است برگردید] {توبهٔ نصوح به معنی خالص از وصمت (ننگ) عود (برگشت) است، یا توبۀ ناصح (نصیحت کننده) است که صاحب آن لنفسه در آن است به اینکه به عنوان نادم (پشیمان) بر مامضی (آنچه که گذشته) و به عنوان عازم بر ترک در مایأتی (آنچه که می‌آید) باشد، یا از نصح به معنی خیاطت (دوختن)، توبه‌ای است که خروقی (پارگی‌هایی) که در دین واقع شده را وصله می‌کند و فتوق (پارگی‌ها) را می‌دوزد و فاسد را اصلاح می‌نماید، یا مراد از آن توبۀ جاری شده بر دست ولیّ امر در بیعت خاصّهٔ ولویّه است زیرا آن است که صاحبش را از هر بدی و غشّ و غلّی خالص می‌کند، و آن است که با آن صاحبش هر بدی و رذیلت را می‌بیند و نفسش را در خلاص از آن نصیحت می‌کند، و آن است که هر خرقی (پارگیی) که قبل آن برای نفس واقع شده را می‌دوزد، و توبه بحسب صورت معانیی دارد و اینکه معنای آن این است که انسان بگوید: «أتوب الى الله» (به خدا باز می‌گردم)، یا «تبت الى الله» (به خدا برگشتم) و اینکه به نبیّ وقت خود یا ولیّ زمان خود رجوع کند و بر دست او با بیعت عامّه یا بیعت خاصّه بیعت کند، و اینکه بر معاصی قالبیّه نادم شود، و اینکه بر رذایل نفسانیّه نادم شود، و اینکه بر عقاید زائغه (منحرف) نادم شود، و اینکه از ملاحظهٔ نسبت دادن افعال به خودش، یا ملاحظهٔ نسبت دادن صفات به خودش، یا نسبت دادن وجود به خودش برگردد، و اینکه بر تلوّن (رنگارنگ شدن) خود در مقاماتش نادم شود و طلب تمکین نماید و به او بازگشت نماید، و همه به عنوان توبه هستند و همه بحسب مراتب اشخاص منظور آیه هستند} چه بسا که پروردگارتان بدی‌های شما [از معاصی قالبیّه و رذایل نفسانیّه و عقاید زائغه (منحرف) و از رؤیت افعال از انفستان و نسبت دادن صفات به خودتان و از انانیّات شما] را از شما بپوشاند و شما را [بعد ازالۀ سیّئات] در جنّت‌هایی داخل کند که از تحت آنها نهرها جاری می‌شود {اضافات حقّ اوّل تعالی اعتباری نیستند بلکه اضافات حقیقیّهٔ اشراقیّه هستند که از آن به انهار تعبیر می‌شود و هر مرتبه از عالیات محلّی برای ظهور اضافات او در آن و محلّ بروز آن از آن به غیر آن هستند، و جهت آن که تلی (متّصل به) حقّ واجب تعالی است عالی و محیط به جهتی است که تلی خلق است، و بروز اضافات او تعالی به خلق از جهتی است که تلی خلق است پس صحیح است که گفته شود: که انهار جاریه به سوی خلق از تحت این مراتب که به وجهی همان جنان هستند جاری می‌شود} در آنروزی که خداوند پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند [یعنی با بیعت عامّه یا خاصّه با او بیعت کردند] را خوار نمی‌کند نور آنها {و آن ایمان داخل در قلب مؤمن با بیعت خاصّهٔ ولویّه است، و برای مثل این نور و این ظهور است که مؤمن گاهی خودش را بدتر از هر بدکاری و گناهکارتر از هر گناهکاری می‌بیند، و گاهی بر نفس خود به اشدّ بُغض غضبناک می‌گردد، و برای مثل این ظهور است که دنیا برای او به عنوان زندان می‌گردد، و گاهی امام با صورت ملکوتی نورانیش بر سینهٔ سالک ظاهر می‌شود و این ظهور همان ظهور قائم (ع) در عالم صغیر است} بین دستان (پیشاپیش) آنها و به راستشان می‌شتابد {و از جملۀ جهات مابین دستان (جلو) و ایمان (راست) را اختیار نمود به جهت اشعار به دو جهت نفسِ مطیع شده است که آن بحسب دو قوّۀ علّامه و عمّاله است، و امّا خلف (پشت) و یسار (چپ) که آن دو برای نفسِ مطیع شده نمی‌باشند به معنی این است که آن جهت شیطانی و نه جهت حیوانی که از آن دو به خلف و یسار تعبیر می‌شود برایش نمی‌باشد و اگر آن دو می‌بود آن نور در آن دو جهت نمی‌باشد}، [حالاً و قالاً] می‌گویند [ای] پروردگار ما نور ما را بر ما تمام کن {زیرا آنها با ظهور این نور و صورت ملکوتی از امامشان لوعتشان (بی‌تابی عشقشان) شدّت می‌یابد و حرقت (سوز) آنها زیاد می‌شود و طلبشان افزون می‌شود و ازدیاد ظهور و اشتداد این نور را طلب می‌نمایند به حیثی که برای آنان ذات و اثر باقی نمی‌ماند، زیرا مَثَل آنان در این حال مَثل فراش (پروانه‌ها) و سراج (چراغ‌) است که تا ذات و حرکت داشته باشند ساکن نمی‌شوند} و برای ما [حدود و نقایص ملحق شده به ما که مانع بر ما از کمال ادراک این نور است را] بپوشان که تو بر هر چیزی بسیار توانایی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید با توبهٔ نصوح (نصیحت کننده) به خداوند توبه کنید (برگردید) چه بسا که پروردگارتان بدی‌های شما را از شما بپوشاند و شما را در جنّت‌هایی داخل کند که از تحت آنها نهرها جاری می‌شود در آنروزی که خداوند پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند را خوار نمی‌کند نور آنها بین دستان (پیشاپیش) آنها و به راستشان می‌شتابد می‌گویند (ای) پروردگار ما نور ما را بر ما تمام کن و برای ما بپوشان که تو بر هر چیزی بسیار توانایی

الا ای مؤمنان، به درگاه خدا توبه نصوح (با خلوص و دوام) کنید، باشد که پروردگارتان گناهانتان را مستور گرداند و شما را در باغهای بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل کند در آن روزی که خدا پیغمبر خود و گرویدگان به او را ذلیل نسازد (بلکه عزیز و سرفراز ابد گرداند، در آن روز) نور (ایمان و عبادت) آنها در پیش رو و سمت راست ایشان می‌رود (و راه بهشتشان می‌نماید) و در آن حال (به شوق و نشاط) گویند: پروردگارا، تو نور ما را به حد کمال رسان و ما را (به لطف و کرم خود) ببخش که البته تو بر هر چیز توانایی.

لغات

(برای دیدن جزییات هر کلمه روی آن کلیک کنید)

يَا أَيُّهَا
ای
الَّذِينَ
کسانی که
آمَنُوا
ایمان آوردند
تُوبُوا
توبه کنید، رو کنید
إِلَى
به سوی
اللَّهِ
خداوند
تَوْبَةً
توبه‌ای
نَّصُوحًا
خالصانه
عَسَى
شاید
رَبُّكُمْ
پروردگارتان
أَن
که
يُكَفِّرَ
بپوشاند، بزداید
عَنكُمْ
از شما
سَيِّئَاتِكُمْ
بدی‌هایتان
وَيُدْخِلَكُمْ
و وارد کند شما را
جَنَّاتٍ
باغ‌ها
تَجْرِي
جاری می‌شود
مِن
از
تَحْتِهَا
زیر آن
الْأَنْهَارُ
نهرها
يَوْمَ
روز
لَا
خوار نمی‌کند
يُخْزِي
خوار نمی‌کند
اللَّهُ
خداوند
النَّبِيَّ
پیامبر
وَالَّذِينَ
و کسانی که
آمَنُوا
ایمان آوردند
مَعَهُ
با او
نُورُهُمْ
نورشان
يَسْعَى
می‌شتابد
بَيْنَ
بین
أَيْدِيهِمْ
دست‌هایشان
وَبِأَيْمَانِهِمْ
و به جانب‌های راستشان
يَقُولُونَ
می‌گویند
رَبَّنَا
پروردگار ما
أَتْمِمْ
کامل گردان
لَنَا
برای ما
نُورَنَا
نور ما
وَاغْفِرْ
و بیامرز
لَنَا
برای ما
إِنَّكَ
همانا تو
عَلَى
بر
كُلِّ
هر
شَيْءٍ
چیزی
قَدِيرٌ
توانا