سورهٔ حاقه
حاقه، سلسله، واعیه
١١ إِنَّا لَـمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ
همانا چون آب [در امّت نوح] طغیان کرد ما [پدران] شما را در [کشتی] جاری شدهای حمل کردیم [و حال آنکه شما در اصلاب پدرانتان بودید]
- ترجمه سلطانیهمانا چون آب (در امّت نوح) طغیان کرد ما (پدران) شما را در (کشتی) جاری شدهای حمل کردیم
- ترجمه راستین(شما مردم فرزندان نوحید که) ما چون طوفان دریا طغیان کرد شما را به کشتی نشاندیم (و نجاتتان دادیم).
- ترجمه الهی قمشهای١٢ لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ
تا آن را برای شما به عنوان تذکره قرار دهیم و آن را گوش شنوا نگه دارد [یعنی تا فعلت از طغیان آب و حمل شما در جاريّه و اهلاک کافران و انجاء (نجات دادن) مؤمنین را از جهت وعظ (پند دادن) به عنوان تذکره برای شما قرار دهیم و این فعلت یا تذکره را گوش شنوا حفظ میکند]
- ترجمه سلطانیتا آن را برای شما به عنوان تذکره قرار دهیم و آن را گوش شنوا نگه دارد
- ترجمه راستینتا آن (غرق کفار و نجات مؤمنان) را مایه پند و عبرت شما مردم قرار دهیم و لیکن گوش شنوای هوشمندان این پند و تذکر را تواند فرا گرفت.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً
و زمین حمل شود [یعنی از مکانش رفع (بالا) برده میشود] و کوهها پس با خردشدنی یکباره خُرد شوند [یعنی کوبیده میشوند و میشکنند، یعنی که زمین را مثل ادیم (صحرا) منبسط (فراخ) قرار میدهد که در آن تلالی (پستیی) و نه وهادی (بلندیی) نیست]
- ترجمه سلطانیو زمین حمل شود و کوهها پس با خردشدنی یکباره خُرد شوند
- ترجمه راستینو زمین و کوهها را بر دارند و یک مرتبه همه را خرد و متلاشی سازند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَانشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ
و آسمان شکافته شود پس آن در آنروز سست میشود (رخوت مییابد)
- ترجمه سلطانیو آسمان شکافته شود پس آن در آنروز سست میشود (رخوت مییابد)
- ترجمه راستینو بنای مستحکم آسمان (از دهشت و عظمت) آن روز سست شود و سخت درهم شکافد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ
و در آنروز هشت مَلَک بر اطراف آن [یعنی جنس ملک با کثرت آن بر اطراف آسمان] عرش پروردگارت را فوق خود حمل میکنند {عرش به وجهی جملۀ مخلوقات است، و به وجهی علم است، و به وجهی وجود مطلق است که آن اضافهٔ حقّ اوّل اضافۀ اشراقیّهٔ او است که با وجههٔ خود الی الحقّ تعالی شأنه است و در نزول حمَلۀ (حاملان) عرش چهار از املاک (ملکها) و آنها ملائکهٔ مقرّبین هستند و در صعود و عود (بازگشت) نفوس الی الله، حمَله هشت میگردند، چهار از ملائکهٔ مقرّبین و چهار از نفوس کمّلین از انبیاء مرسلین (ع) که به بالاترین درجات کاملین رسیدهاند و با ملائکهٔ مقرّبین متّحد شدهاند}
- ترجمه سلطانیو در آنروز هشت مَلَک بر اطراف آن عرش پروردگارت را فوق خود حمل میکنند
- ترجمه راستینو فرشتگان بر اطراف آسمان (منتظر فرمان حق) باشند و عرش پروردگارت را در آن روز هشت ملک مقرّب بر فراز سرشان (یا فراز سر مردم) بردارند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ
آنروز عرضه میشوید [در حالی که] مخفی شدهای از شما [یعنی نفس خافیه یا فعله یا خصلت یا خطور مخفى شدهای] مخفی نمیشود
- ترجمه سلطانیآنروز عرضه میشوید (در حالی که) مخفی شدهای از شما مخفی نمیشود
- ترجمه راستینآن روز که (در پیشگاه حساب) شما را حاضر کنند هیچ کار از اسرار مخفی شما هم پنهان نخواهد ماند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُـولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ
و امّا کسی که کتابش به راستش داده شود آنگاه [با خوشحالی] میگوید: این کتاب من است، بگیرید بخوانید
- ترجمه سلطانیو امّا کسی که کتابش به راستش داده شود آنگاه (با خوشحالی) میگوید: این کتاب من است، بگیرید بخوانید
- ترجمه راستیناما کسی که نامه اعمال او را به دست راستش دهند (با کمال نشاط و شادمانی و سربلندی به اهل محشر) گوید: بیایید نامه مرا بخوانید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ
همانا من گمان میداشتم [چون علوم نفس مغایر بر معلومات آن و مانند ظنون جایز الانفکاک از آنها میباشد آنچه که از آن به ظنون تعبیر میشود بسیار است و معنی میدهد که من در دنیا موقن بودم] که ملاقات کنندۀ حسابم هستم [و طبق یقین خویش عمل میکردم]
- ترجمه سلطانیهمانا من گمان (یقین) میداشتم که ملاقات کنندۀ حسابم هستم
- ترجمه راستینمن ملاقات این روز حسابم را اعتقاد داشتم (و در دنیا به گناه نپرداختم).
- ترجمه الهی قمشهای