سورهٔ معارج

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۴۴
نام‌های سوره:
معارج، سأل سائل، واقع
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ

سؤال کننده‌‌ای از عذاب واقع شونده‌‌ای سؤال کرد {گفته شده دربارهٔ ابوجهل نازل شده حینی که رسول (ص) به قریش فرمود: که خداوند مرا مبعوث کرده که با جمیع پادشاهان دنیا بجنگم و ملک (پادشاهی) را نزد شما بیاورم پس مرا اجابت کنید به آنچه که شما را به آن می‌‌خوانم که با آن عرب را مالک شوید و با آن عجم بر شما دیندار می‌‌شود و پادشاهانی در جنّت می‌‌شوید، پس ابو جهل از جهت حسادت به رسول خدا (ص) گفت: خدایا اگر این که محمّد (ص) می‌‌گوید آن حقّ از نزد تو است پس از آسمان بر ما سنگی ببار، یا عذابی دردناک به ما بده، و همچنین گفته شده دربارۀ حارث بن عمر فهری نازل شده حینی که رسول خدا (ص) دربارۀ علی (ع) فرمود آنچه را که فرمود، آنگاه همان عبارت اخیر را گفت، و در خبری هست چون در روز بدر دو لشکر صف کشیدند ابوجهل دستش را بلند کرد و گفت: خدایا رحِم ما را قطع کرده و برای ما آنچه آورده که آن را نمی‌‌شناسیم پس عذاب را به او بیاور، پس خدای تبارک و تعالی این آیه را نازل فرمود}

- ترجمه سلطانی

سؤال کننده‌ای از عذاب واقع شونده‌ای سؤال کرد

- ترجمه راستین

سائلی از عذاب قیامت که وقوعش حتمی است (از رسول) پرسید (که آن عذاب چه مردمی راست).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ

برای کافران {کافر حاجت به انتظار عذاب ندارد، بلکه عذاب برای او واقع شده است}، دفع کننده‌‌ای برای آن نیست [که آن را از آنان دفع نماید]

- ترجمه سلطانی

برای کافران، دفع کننده‌ای برای آن نیست

- ترجمه راستین

(بداند که) بر فرقه کافران است و هیچ کس از آنان دفع نتواند کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ

از خداوند دارندۀ معراج‌‌ها {و الله با اضافۀ اشراقیّهٔ خود که همان فعل او است و خالی شده‌‌ای از او نیست معراج برای بندگان سالکش است، و او معراج‌‌هایی به عدد نفوس سالکین بلکه به عدد نفوس خلق اجمعین دارد، و ایضاً معراج‌‌هایی به عدد انواع موجودات دارد و او به وجهی معارج، و به وجهی ذو معارج (دارندۀ معارج) است}

- ترجمه سلطانی

از خداوند دارندۀ معراج‌ها

- ترجمه راستین

که آن عذاب از (قهر) خدای مالک آسمانهاست (یا مراد عذاب واقع بر نعمان بن حارث است که به نصب خلافت علی علیه السلام بر رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم اعتراض کرد، رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: به امر خدا کردم. او گفت: اگر چنین است خدایا بر من عذابی فرست. فورا سنگی از آسمان بر فرقش رسید و هلاک شد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ

همانا ملائکه و روح {همان ربّ النّوع انسانی است و او از جمیع ملائکهٔ مقرّبین بزرگتر است و او کسی است که با هیچکدام از انبیاء (ع) نبوده و با نبیّ ما (ص) بود و با اوصیای کامل او می‌‌باشد} در روزی که مقدار آن پنج هزار سال است به سوی او عروج می‌‌کنند {مقصود این است که ملائکه و روح در این معارج به سوی او عروج می‌‌کنند، زیرا ملائکه و روح از مقام عالی خود به مقام طبع در ملک کبیر و صغیر تنزّل می‌‌یابند سپس به سوی خداوند و مقام اوّلشان در این معارج عروج می‌‌کنند}

- ترجمه سلطانی

همانا ملائکه و روح در روزی که مقدار آن پنج هزار سال است به سوی او عروج می‌کنند

- ترجمه راستین

فرشتگان و روح الامین (برای اخذ فرمان) به سوی (عرش) خدا بالا روند در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا

پس با صبر کردنی زیبا [بر تکذیب قوم خود و کفر آنها به ولایت علی (ع)] صبر کن [برای اینکه آنها بدون انتظاری برای آمدن آن در عذاب واقع هستند]

- ترجمه سلطانی

پس با صبر کردنی زیبا صبر کن

- ترجمه راستین

پس صبر نیکو پیش گیر.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا

همانا آنها آن را دور می‌‌بینند [یعنی در آنروز یا عذاب را به عنوان بعید از امکان یا مدّت آن را به عنوان بعید می‌‌بینند]

- ترجمه سلطانی

همانا آنها آن را دور می‌بینند

- ترجمه راستین

که این مردم آن روز را بسیار دور (از امکان) بینند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَنَرَاهُ قَرِيبًا

و (حال آنکه) ما آن را [یا مدّت آن را] قریب [به وقوع] می‌‌بینیم [و تو به رؤیت ما می‌‌بینی و شایسته است که تو آن را نزدیک ببینی]

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) ما آن را قریب می‌بینیم

- ترجمه راستین

و ما نزدیک (به وقوع) می‌بینیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ

روزی که آسمان مانند فلز گداخته [یعنی فلزّ مذاب یا مانند دردیّ روغن] شود

- ترجمه سلطانی

روزی که آسمان مانند فلز گداخته شود

- ترجمه راستین

روزی که آسمان چون فلز گداخته شود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ

و کوه‌‌ها مانند پشم شوند {ملائکۀ موکّله بر بنی آدم و روحِ نازله به سوی آنها از مقام عالی خود با موت اختیاری یا اضطراری به سوی مقامات خویش بلکه به سوی خدای تعالی عروج می‌‌کنند، و با مرگ آسمان‌‌های مقامات ارواح در عدم تماسک (خویشتنداری) آنها و عدم تمانع آنها و انشقاق آنها برای خروج روح ناطقهٔ انسانیّه مانند آهن مذاب می‌‌گردد و کوه‌‌های انانیّات در عدم ثبات آنها و عدم تمانع آنها مانند پشم منفوش (زده شده، پفیده) می‌‌گردند، و اعضاء بدن نیز در تخلخل آن به خروج روح از آن مانند عهن (پشم) می‌‌گردد}

- ترجمه سلطانی

و کوه‌ها مانند پشم شوند

- ترجمه راستین

و کوهها مانند پشم زده متلاشی گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا

و دلسوزی از دلسوزی سؤال نکند {یعنی که هر کدام از آنها مشغول بنفسه است به حیثی که مهربانی از مهربان خویش سؤال نمی‌‌کند یا مهربانی حمل اوزار (آلات) خویش یا دفع عذاب از خود را از مهربان خویش سؤال نمی‌‌کند، برای معرفت او که وی را از چیزی بی‌‌نیاز نمی‌‌کند، یا معنی می‌‌دهد مهربانی از حال مهربان خود سؤال نمی‌‌کند برای عدم احتیاج به آن برای معرفت هر کدام به هر کدام از سوای خود، یا برای اینکه گناهکار و نیکوکار و کافر و مؤمن دارای علاماتی مغنیه (بی نیاز کننده) از استفسار هستند}

- ترجمه سلطانی

و دلسوزی از دلسوزی سؤال نکند

- ترجمه راستین

و هیچ کس از خویش خود جویا نشود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)