سورهٔ معارج

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۴۴
نام‌های سوره:
معارج، سأل سائل، واقع
نمایش آیات ۱ الی ۴۴
(نمایش صفحه به صفحه آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ

سؤال کننده‌‌ای از عذاب واقع شونده‌‌ای سؤال کرد {گفته شده دربارهٔ ابوجهل نازل شده حینی که رسول (ص) به قریش فرمود: که خداوند مرا مبعوث کرده که با جمیع پادشاهان دنیا بجنگم و ملک (پادشاهی) را نزد شما بیاورم پس مرا اجابت کنید به آنچه که شما را به آن می‌‌خوانم که با آن عرب را مالک شوید و با آن عجم بر شما دیندار می‌‌شود و پادشاهانی در جنّت می‌‌شوید، پس ابو جهل از جهت حسادت به رسول خدا (ص) گفت: خدایا اگر این که محمّد (ص) می‌‌گوید آن حقّ از نزد تو است پس از آسمان بر ما سنگی ببار، یا عذابی دردناک به ما بده، و همچنین گفته شده دربارۀ حارث بن عمر فهری نازل شده حینی که رسول خدا (ص) دربارۀ علی (ع) فرمود آنچه را که فرمود، آنگاه همان عبارت اخیر را گفت، و در خبری هست چون در روز بدر دو لشکر صف کشیدند ابوجهل دستش را بلند کرد و گفت: خدایا رحِم ما را قطع کرده و برای ما آنچه آورده که آن را نمی‌‌شناسیم پس عذاب را به او بیاور، پس خدای تبارک و تعالی این آیه را نازل فرمود}

- ترجمه سلطانی

سؤال کننده‌ای از عذاب واقع شونده‌ای سؤال کرد

- ترجمه راستین

سائلی از عذاب قیامت که وقوعش حتمی است (از رسول) پرسید (که آن عذاب چه مردمی راست).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ

برای کافران {کافر حاجت به انتظار عذاب ندارد، بلکه عذاب برای او واقع شده است}، دفع کننده‌‌ای برای آن نیست [که آن را از آنان دفع نماید]

- ترجمه سلطانی

برای کافران، دفع کننده‌ای برای آن نیست

- ترجمه راستین

(بداند که) بر فرقه کافران است و هیچ کس از آنان دفع نتواند کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ

از خداوند دارندۀ معراج‌‌ها {و الله با اضافۀ اشراقیّهٔ خود که همان فعل او است و خالی شده‌‌ای از او نیست معراج برای بندگان سالکش است، و او معراج‌‌هایی به عدد نفوس سالکین بلکه به عدد نفوس خلق اجمعین دارد، و ایضاً معراج‌‌هایی به عدد انواع موجودات دارد و او به وجهی معارج، و به وجهی ذو معارج (دارندۀ معارج) است}

- ترجمه سلطانی

از خداوند دارندۀ معراج‌ها

- ترجمه راستین

که آن عذاب از (قهر) خدای مالک آسمانهاست (یا مراد عذاب واقع بر نعمان بن حارث است که به نصب خلافت علی علیه السلام بر رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم اعتراض کرد، رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: به امر خدا کردم. او گفت: اگر چنین است خدایا بر من عذابی فرست. فورا سنگی از آسمان بر فرقش رسید و هلاک شد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ

همانا ملائکه و روح {همان ربّ النّوع انسانی است و او از جمیع ملائکهٔ مقرّبین بزرگتر است و او کسی است که با هیچکدام از انبیاء (ع) نبوده و با نبیّ ما (ص) بود و با اوصیای کامل او می‌‌باشد} در روزی که مقدار آن پنج هزار سال است به سوی او عروج می‌‌کنند {مقصود این است که ملائکه و روح در این معارج به سوی او عروج می‌‌کنند، زیرا ملائکه و روح از مقام عالی خود به مقام طبع در ملک کبیر و صغیر تنزّل می‌‌یابند سپس به سوی خداوند و مقام اوّلشان در این معارج عروج می‌‌کنند}

- ترجمه سلطانی

همانا ملائکه و روح در روزی که مقدار آن پنج هزار سال است به سوی او عروج می‌کنند

- ترجمه راستین

فرشتگان و روح الامین (برای اخذ فرمان) به سوی (عرش) خدا بالا روند در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا

پس با صبر کردنی زیبا [بر تکذیب قوم خود و کفر آنها به ولایت علی (ع)] صبر کن [برای اینکه آنها بدون انتظاری برای آمدن آن در عذاب واقع هستند]

- ترجمه سلطانی

پس با صبر کردنی زیبا صبر کن

- ترجمه راستین

پس صبر نیکو پیش گیر.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا

همانا آنها آن را دور می‌‌بینند [یعنی در آنروز یا عذاب را به عنوان بعید از امکان یا مدّت آن را به عنوان بعید می‌‌بینند]

- ترجمه سلطانی

همانا آنها آن را دور می‌بینند

- ترجمه راستین

که این مردم آن روز را بسیار دور (از امکان) بینند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَنَرَاهُ قَرِيبًا

و (حال آنکه) ما آن را [یا مدّت آن را] قریب [به وقوع] می‌‌بینیم [و تو به رؤیت ما می‌‌بینی و شایسته است که تو آن را نزدیک ببینی]

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) ما آن را قریب می‌بینیم

- ترجمه راستین

و ما نزدیک (به وقوع) می‌بینیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ

روزی که آسمان مانند فلز گداخته [یعنی فلزّ مذاب یا مانند دردیّ روغن] شود

- ترجمه سلطانی

روزی که آسمان مانند فلز گداخته شود

- ترجمه راستین

روزی که آسمان چون فلز گداخته شود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ

و کوه‌‌ها مانند پشم شوند {ملائکۀ موکّله بر بنی آدم و روحِ نازله به سوی آنها از مقام عالی خود با موت اختیاری یا اضطراری به سوی مقامات خویش بلکه به سوی خدای تعالی عروج می‌‌کنند، و با مرگ آسمان‌‌های مقامات ارواح در عدم تماسک (خویشتنداری) آنها و عدم تمانع آنها و انشقاق آنها برای خروج روح ناطقهٔ انسانیّه مانند آهن مذاب می‌‌گردد و کوه‌‌های انانیّات در عدم ثبات آنها و عدم تمانع آنها مانند پشم منفوش (زده شده، پفیده) می‌‌گردند، و اعضاء بدن نیز در تخلخل آن به خروج روح از آن مانند عهن (پشم) می‌‌گردد}

- ترجمه سلطانی

و کوه‌ها مانند پشم شوند

- ترجمه راستین

و کوهها مانند پشم زده متلاشی گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا

و دلسوزی از دلسوزی سؤال نکند {یعنی که هر کدام از آنها مشغول بنفسه است به حیثی که مهربانی از مهربان خویش سؤال نمی‌‌کند یا مهربانی حمل اوزار (آلات) خویش یا دفع عذاب از خود را از مهربان خویش سؤال نمی‌‌کند، برای معرفت او که وی را از چیزی بی‌‌نیاز نمی‌‌کند، یا معنی می‌‌دهد مهربانی از حال مهربان خود سؤال نمی‌‌کند برای عدم احتیاج به آن برای معرفت هر کدام به هر کدام از سوای خود، یا برای اینکه گناهکار و نیکوکار و کافر و مؤمن دارای علاماتی مغنیه (بی نیاز کننده) از استفسار هستند}

- ترجمه سلطانی

و دلسوزی از دلسوزی سؤال نکند

- ترجمه راستین

و هیچ کس از خویش خود جویا نشود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۹
سوره معارج
حزب ۱۱۴

١١ يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ

به آنان آنها نشان داده [یعنی شناسانده] شوند، در آنروز مجرم دوست دارد [آرزو می‌‌کند] که [برای رهایی] از عذاب فرزندانش را فدیه دهد

- ترجمه سلطانی

به آنان آنها نشان داده (شناسانده) شوند، در آنروز مجرم دوست دارد (آرزو می‌کند) که (برای رهایی) از عذاب فرزندانش را فدیه دهد

- ترجمه راستین

چون حقیقت حالشان به آنها بنمایند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستی فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ

و دوستانش و برادرانش

- ترجمه سلطانی

و دوستانش و برادرانش

- ترجمه راستین

و هم زن و برادرش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ

و عشیره‌‌اش که به او پناه می‌‌دادند [یعنی عشیره‌‌اش که او در نوائب (مصائب) به آنها پناه می‌‌بُرد و در هر کاری به او پناه می‌‌دادند و در نسبش به آنها پناه می‌‌بُرد و با تولّد از آنها از آنها منفصل گشت]

- ترجمه سلطانی

و عشیره‌اش که به او پناه می‌دادند

- ترجمه راستین

و هم خویشان و قبیله‌اش را که همیشه حمایتش می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ

و کسانی که جمیعاً در زمین هستند را، تا [با آن فداء (فدیه دادن)] او نجات داده شود

- ترجمه سلطانی

و کسانی که جمیعاً در زمین هستند را، تا او نجات داده شود

- ترجمه راستین

و هر که را روی زمین است خواهد همه را فدای خویش گردند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ كَلَّا إِنَّهَا لَظَى

[به او گفته می‌‌شود:] چنین نیست همانا آن شعله کشیده

- ترجمه سلطانی

چنین نیست همانا آن شعله کشیده

- ترجمه راستین

و هرگز نجات نیابد که آتش دوزخ بر او شعله‌ور است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى

بسیار بَرکنَندهٔ پوست سر است {شوى امر هیّن (سست) و رذال (پستی) مال و دو دست و دو پا و اطراف (دو دست و دو پا و سر) و کاسۀ سر و آنچه که غیر کُشنده باشد است، و نزاعت به معنی آن را کَند یا مشتاق شد است}

- ترجمه سلطانی

بسیار بَرکنَندهٔ پوست سر است

- ترجمه راستین

تا سر و صورت و اندمش پاک بسوزد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى

[در آن هنگام] کسی که [از آن پشت کرد یا کسی که از ولایت] پشت کرد و [یا به سوی آن] روی برگرداند را می‌‌خواند

- ترجمه سلطانی

کسی که پشت کرد و روی برگرداند را می‌خواند

- ترجمه راستین

دوزخ کسی را می‌خواند که از خدا رو گردانیده و با حق مخالفت کرده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَجَمَعَ فَأَوْعَى

و [مال] جمع کرده و [گنج در ظرف] اندوخته کرده را

- ترجمه سلطانی

و (مال) جمع کرده و (گنج) اندوخته کرده را

- ترجمه راستین

و مال دنیا را جمع کرده و همه را ذخیره نموده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا

همانا انسان حریص خلق شده [یعنی که انسان به طبع خویش پُر حرص و کم صبر است]

- ترجمه سلطانی

همانا انسان حریص خلق شده

- ترجمه راستین

که انسان مخلوقی طبعا سخت حریص و بی‌صبر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا

وقتی که شرّی او را لمس کند بی‌‌تابی کننده است

- ترجمه سلطانی

وقتی که شرّی او را لمس کند بی‌تابی کننده است

- ترجمه راستین

چون شر و زیانی به او رسد سخت جزع و بی‌قراری کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا

و وقتی که خیری او را لمس کند منع کننده است {مراد از شرّ هر آنچه است که ناملائم طبع او است و مراد از خیر هر آنچه است که ملائم طبع او است}

- ترجمه سلطانی

و وقتی که خیری او را لمس کند منع کننده است

- ترجمه راستین

و چون مال و دولتی به او رو کند منع (احسان) نماید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ إِلَّا الْمُصَلِّينَ

مگر نمازگزاران

- ترجمه سلطانی

مگر نمازگزاران

- ترجمه راستین

مگر نماز گزاران حقیقی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ

کسانی که آنان بر نمازشان دائم هستند {نماز اسم است برای هر آنچه که با آن به خداوند توجّه می‌‌شود و به عبارتٍ اخری نماز همان تحلّی (آراستن) به حلی (زیور) اوصاف روحانییّن است چنانکه زکات به عنوان اسم برای تبرّی (بیزاری) می‌‌باشد از هر آنچه که از آن تبرّی می‌‌جوید، و نمازِ قالب بحسب اذکار و افعال مختلفه در شرایع بوده، و چون شریعت محمّد (ص) کامل‌‌ترین شرایع می‌‌باشد نماز قالبیّه در آن اکمل نمازها قرار داده شده مشتمل بر عبادات جمیع اصناف ملائکه از کسانی که آنها «قيام لا ينظرون» و از «الرّكّع والسّجّد» (رکوع کنندگان و سجده کنندگان) هستند و بر نماز جمیع اصناف موالید از طبایع منطبعه و نفوس نباتیّه که آنها به وجهی «قيام لا ينظرون» هستند و به وجهی «سجّد» (سجده کنندگان) و منطبعه هستند، و از نفوس حیوانیّه که آنها بالطّبع «راکعۀ منکوسه» هستند و از نفوس انسانیّه که همان قائمه به «أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» متمکّن شده از رکوع و سجود هستند، و قیامی که برای سایر موجودات می‌‌باشد، و چون نماز قالبی مانعه از اشغال ضروریّه از خوردن و آشامیدن و طلب حاجات و قضای حاجت و خواب می‌‌باشد ادامت آن ممکن نمی‌‌باشد مگر بنابر ضرب از تأویل و مجاز به اینکه مراد از ادامت آن عدم فوت آن از اوقات مقرّرهٔ آن باشد، پس باید ادامت نماز قلبی مأخوذه از ولیّ امر مراد باشد زیرا اگر انسان به عنوان مواظب بر آن بطور مستغرق در آن باشد اشغال ضروریّه از اقامۀ آن مانع نمی‌‌شود بلکه انسان در حالت خواب نیز بدون تعمّل و فکر و رویّه‌‌ای به آن مشغول می‌‌باشد، و لذلک فرمود «بر نماز خود» یعنی نماز مخصوصه به آنها زیرا هر انسانی نمازی خاصّ دارد که غیر او در آن مشارکت نمی‌‌کند به خلاف نماز قالبیّه که آن مشرّعه (تشریع شده) برای همه است که اختصاص به فردی غیر فردی دیگر ندارد، و مجمل قول این است که ولایت حاصله به بیعت دوّم همان نمازی است که انسان را از رذایلی که هلوع (حریص) بودن او از آنها است پاک می‌‌سازد و تحلّی او به حلیت خصائل حسنه‌‌ای است که ادامت نماز قالبیّه و قلبیّه و صدریّه از آنها است}

- ترجمه سلطانی

کسانی که آنان بر نمازشان دائم هستند

- ترجمه راستین

آنان که دایم در نماز (و طاعت الهی) عمر گذرانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ

و کسانی که در اموالشان حقّی معلوم شده

- ترجمه سلطانی

و کسانی که در اموالشان حقّی معلوم شده

- ترجمه راستین

و آنان که در مال و دایی خود حقّی معیّن و معلوم گردانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ

برای سائل و محروم هست {محروم او کسی است که در شری (خرید و فروش) از کدّ (زحمت، مشقّت، عنا) ید (دست) خویش محروم است، یا محترفی (دارای حرفه‌‌ای) است که هنوز در رزقش بسط داده نشده}

- ترجمه سلطانی

برای سائل و محروم هست

- ترجمه راستین

تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم رسانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ

و کسانی که روز دین (روز جزا) را تصدیق می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که روز دین (جزا) را تصدیق می‌کنند

- ترجمه راستین

و آنان که روز قیامت و جزا را تصدیق کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ

و کسانی که آنها از عذاب پروردگارشان بیمناکند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که آنها از عذاب پروردگارشان بیمناکند

- ترجمه راستین

و آنان که از قهر و عذاب خدای خویش سخت ترسانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ

زیرا که از عذاب پروردگارشان در امان نتوان بود

- ترجمه سلطانی

زیرا که از عذاب پروردگارشان در امان نتوان بود

- ترجمه راستین

که از عذاب خدا هیچ کس ایمن نتواند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ

و کسانی که آنها بر فرج‌‌هایشان حافظند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که آنها بر فرج‌هایشان حافظند

- ترجمه راستین

و آنان که اندام خود را (از شهوت رانی) نگاه می‌دارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

مگر بر ازواج خود یا آنکه دستانشان مالک شده پس همانا آنها غیر سرزنش شوندگان هستند

- ترجمه سلطانی

مگر بر ازواج خود یا آنکه دستانشان مالک شده پس همانا آنها غیر سرزنش شوندگان هستند

- ترجمه راستین

مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خویش که (از اعمال شهوت با آنها) هیچ ملامت ندارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ

و کسانی که ورای آن را طلب کرده‌‌اند پس آنان همان تعدّی کنندگانند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که ورای آن را طلب کرده‌اند پس آنان همان تعدّی کنندگانند

- ترجمه راستین

و هر که غیر از این جوید اینان به حقیقت متعدی و ستمکارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ

و کسانی که آنها بر اماناتشان و عهدشان رعایت کننده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که آنها بر اماناتشان و عهدشان رعایت کننده‌اند

- ترجمه راستین

و آنان که امانت و عهد و پیمانشان را رعایت کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَالَّذِينَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ

و کسانی که آنها به شهاداتشان ایستادگانند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که آنها به شهاداتشان ایستادگانند

- ترجمه راستین

و آنان که برای گواهی به حق قیام کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ

و کسانی که بر نمازشان محافظت می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که بر نمازشان محافظت می‌کنند

- ترجمه راستین

و آنان که نماز خود را (به وقت و شرایط و حضور قلب) محافظت کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ

آنان در جنّت‌‌ها گرامی شده هستند

- ترجمه سلطانی

آنان در جنّت‌ها گرامی شده هستند

- ترجمه راستین

آنان در باغها (ی بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ

پس کسانی که کفر ورزیده‌‌اند را چه شده [یعنی وقتی که حال منافقین این می‌‌باشد که به ولایت پشت کرده‌‌اند و آن را قبول نکرده‌‌اند و آن حال کسی است که به ولایت اقبال نموده و با بیعت خاصّه بیعت کرده است، پس چگونه است برای کسانی که به ولایت کفر ورزیده‌‌اند؟!] که رو به سوی تو [یعنی آنچه که برای آنها نزد تو هست] شتاب کننده [به سوی تو، یا اقبال کنندگان بر تو، یا ناظران به تو] هستند

- ترجمه سلطانی

پس کسانی که کفر ورزیده‌اند را چه شده که رو به سوی تو شتاب کننده‌اند

- ترجمه راستین

(ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت می‌شتابند؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ

گروه گروه از راست [تو] و از چپ [تو]

- ترجمه سلطانی

گروه گروه از راست و از چپ

- ترجمه راستین

از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده می‌شوند و به دین خدا نمی‌گروند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ

آیا هر شخصی از آنها طمع دارد که در جنّت نعیم داخل شود

- ترجمه سلطانی

آیا هر شخصی از آنها طمع دارد که در جنّت نعیم داخل شود

- ترجمه راستین

آیا هر یک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا يَعْلَمُونَ

این‌‌چنین نیست، همانا ما آنها را از آنچه که می‌‌دانند خلق کردیم [یعنی از نطفه‌‌ای قذر (کثیف) لایق مزابل (مزبله‌‌ها) نه جنّات نعیم و جز این نیست که وقتی که مادّۀ او به مادّه‌‌ای شریفهٔ لطیفهٔ قابل بر جنان اخرویّه تبدیل شود داخل جنّات می‌‌شود، و آن نمی‌‌شود مگر با ایمان به علی (ع) زیرا که او آبی است که هر آنچه که در آن داخل شود و به آن اتّصال یابد از سنخ او و جنس او می‌‌گردد]

- ترجمه سلطانی

این‌چنین نیست، همانا ما آنها را از آنچه که می‌دانند خلق کردیم

- ترجمه راستین

هرگز این نشود (چون) آنها خود می‌دانند که ما آنها را از چه (نطفه پستی) آفریده‌ایم (باز به آفریننده خود ایمان نمی‌آورند و به کفر می‌شتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۹
سوره معارج
حزب ۱۱۴

٤٠ فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ

پس قسم [ن]می‌‌خورم {لفظ «لا» دخولش بر قسم شایع است و زائده برای تأکید می‌‌باشد} به پروردگار مشرق‌‌ها و مغرب‌‌ها {مشارق عالم طبع و مغارب آن، زیرا خورشید در هر روز بلکه در هر آنی مشرقى و مغربى غیر از آنچه که در آنِ سابق داشته دارد، و مشارق عوالم عالیّه و مغارب آن، زیرا هر عالمی به وجهی به عنوان مشرق و به وجهی مغرب است، و به وجهی مشرق و به وجهی مغرب دارد}

- ترجمه سلطانی

پس قسم (ن)می‌خورم به پروردگار مشرق‌ها و مغرب‌ها

- ترجمه راستین

چنین نیست، سوگند به خدای مشرق‌ها و مغرب‌ها که ما قادریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَيْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ

همانا ما البتّه قادریم بر اینکه [آنان را] به بهتر از آنها تبدیل کنیم [به اینکه آنها را ببریم و جمعی دیگر را که بهتر از آنها می‌‌باشند را بدل از آنها قرار دهیم] و ما مغلوب (شکست خورده) نیستیم [اگر آن را اراده کنیم، یعنی بر آن قادریم و مانعی برای ما نیست و لکن ما آنها را برای حکمتی و مصلحتی اهمل (رها) کردیم]

- ترجمه سلطانی

همانا ما البتّه قادریم بر اینکه (آنان را) به بهتر از آنها تبدیل کنیم و ما مغلوب (شکست خورده) نیستیم

- ترجمه راستین

که به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی (به قدرت و قوت) بر ما سبقت نخواهد یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

پس آنها را واگذار که [در اباطیل خود] فرو روند و بازی کنند تا آنکه روزی را که وعده داده می‌‌شوند ملاقات کنند

- ترجمه سلطانی

پس آنها را واگذار که فرو روند و بازی کنند تا آنکه روزی را که وعده داده می‌شوند ملاقات کنند

- ترجمه راستین

پس آنها را به کفر و ضلالت خود بگذار که به بازیچه دنیا دل بازند تا با روزی که وعده عذاب آنهاست رو به رو شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ

روزی که از گورها (قبور) به سرعت (شتابان) خارج می‌‌شوند مانند اینکه آنها به سوی نُصُب (نصب شده‌‌ها، هر آنچه که به غیر خداوند عبادت شود) شتاب می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

روزی که از گورها شتابان خارج می‌شوند مانند اینکه آنها به سوی نُصُب (نصب شده‌ها، هر آنچه که به غیر خداوند عبادت شود) شتاب می‌کنند

- ترجمه راستین

آن روزی که به سرعت سر از قبرها برآورده، گویی به سوی بتها (و نتیجه پرستش غیر خدا) می‌شتابند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ

در آنروز [بزرگی] که [در دنیا] وعده داده شده بودند [و آن را انکار می‌‌کردند و از روی استهزاء می‌‌گفتند: اگر آنچه که می‌‌گویند حقّ باشد حتماً ما در قیامت بهتر از آنها در آن می‌‌باشیم] چشمانشان [برای خوف و دهشت] ترسیده است که ذلّت آنها را می‌‌پوشاند.

- ترجمه سلطانی

در آنروزی که وعده داده شده بودند چشمانشان ترسیده است که ذلّت آنها را می‌پوشاند.

- ترجمه راستین

در حالی که چشمهاشان (از هول و وحشت قیامت) به خواری فرو افتاده و ذلّت (کفر و عصیان) بر آنها احاطه کرده، این همان روزی است که به آنها وعده می‌دادند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای