سورهٔ نوح

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۲۸
نام‌های سوره:
نوح، إنا أرسلنا نوحا
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

همانا ما نوح را به سوی قومش فرستادیم که قومت را انذار کن قبل از اینکه [در دنیا، یا در آخرت، یا بین دنیا و آخرت حین احتضار، یا در برازخ] عذابی دردناک به آنها بیاید

- ترجمه سلطانی

همانا ما نوح را به سوی قومش فرستادیم که قومت را انذار کن قبل از اینکه عذابی دردناک به آنها بیاید

- ترجمه راستین

ما نوح را به سوی قومش (به رسالت) فرستادیم که قوم خود را (از قهر خدا) به اندرز و پند بترسان از آنکه بر آنان عذاب دردناک فرا رسد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ قَالَ يَاقَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ

[از جهت امتثال امر ما و به جهت مبادرت به تبلیغ رسالتش] گفت ای قوم من، همانا من برای شما بیم دهنده‌‌ای واضح [یعنی ظاهر الصّدق، یا مُظهر بر صدق خود] هستم [یا مُظهر بر آنچه که به آن انذار شده، یا مظهر بر امر به عبادت خداوند]

- ترجمه سلطانی

گفت ای قوم من، همانا من برای شما بیم دهنده‌ای واضح هستم

- ترجمه راستین

نوح گفت: ای قوم، من برای شما رسولی هستم که شما را با بیانی روشن از عذاب قهر خدا می‌ترسانم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ

که خداوند را بندگی کنید و از او پروا کنید و از من اطاعت کنید

- ترجمه سلطانی

که خداوند را بندگی کنید و از او پروا کنید و از من اطاعت کنید

- ترجمه راستین

(و از راه خیر خواهی به شما می‌گویم) که خدای را به یکتایی بپرستید و از او بترسید و پرهیزکار باشید و مرا پیروی کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

تا [بعضی] از گناهان شما را برای شما بیامرزد [زیرا همه آمرزیده نمی‌‌شود مگر بعد از فنای تامّ و همان فنای از فناء] و شما را تا مدّت معیّن [یعنی آخر مدّت اعمار شما] به تأخیر بیندازد [و آن اجل معیّنی است که در الواح عالی نامیده (تعیین) شده] همانا وقتی که اجل خداوند بیاید [یعنی وقتی که آمدن آن مقدّر شود یا وقتی که آمدن آن نزدیک شود] به تأخیر انداخته نمی‌‌شود [پس در زمان امهال (مهلت دادن) برای آنچه که بعد از آن است عمل کنید] کاش که می‌‌دانستید [تا از آنچه که شما بر آن هستید امتناع می‌‌کردید، یا کاش شما عقوبت افعالتان را می‌‌دانستید، یا کاش که از اهل علم می‌‌بودید]

- ترجمه سلطانی

تا از گناهان شما برای شما بیامرزد و شما را تا مدّت معیّن (آخر مدّت اعمار شما) به تأخیر بیندازد همانا وقتی که اجل خداوند بیاید به تأخیر انداخته نمی‌شود کاش که می‌دانستید

- ترجمه راستین

تا خدا به لطف و کرم از گناهان شما در گذرد و اجلتان را تا وقت (عمر طبیعی) معیّن به تأخیر افکند، که اجل الهی چون وقتش فرا رسد اگر بدانید دگر هیچ تأخیر نیفتد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا

[بعد از آنکه آنها را دعوت کرد و او را اجابت نکردند از جهت اظهار امتثال خویش و از جهت تشکّی از عدم اجابت آنها] گفت پروردگار من همانا من قومم را شب و روز دعوت کردم

- ترجمه سلطانی

گفت پروردگار من همانا من قومم را شب و روز دعوت کردم

- ترجمه راستین

(و او به درگاه خدا نالید و) گفت: بارالها، من قوم خود را شب و روز دعوت کردم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا

و دعوت من به آنها جز فرار [از من و از ایمان به تو و از تصدیق من] نیفزود

- ترجمه سلطانی

و دعوت من به آنها جز فرار نیفزود

- ترجمه راستین

اما دعوت و نصیحتم جز بر فرار و اعراض آنها نیفزود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا

و همانا من هرگاه آنها را [به تو و به ایمان به تو] دعوت کردم تا [مَساوی (بدی‌‌ها) آنها لازمه بر ذوات آنان و شنایع اعمالشان را] برای آنها بیامرزی انگشتان خویش را در گوش‌‌هایشان قرار دادند [تا مبادا که گفتار مرا بشنوند] و [از روی لجاج و از روی تنفّر از حقّ] لباس‌‌هایشان را پرده کردند [تا مبادا مرا ببینند که آنها را به تو دعوت می‌‌کنم] و [بر امتناع کردن] اصرار ورزیدند و با استکباری [بزرگ از انقیاد من و شنیدن گفتارم] استکبار ورزیدند

- ترجمه سلطانی

و همانا من هرگاه آنها را دعوت کردم تا برای آنها بیامرزی انگشتان خویش را در گوش‌هایشان قرار دادند و لباس‌هایشان را پرده کردند (تا مبادا مرا ببینند) و (بر امتناع کردن) اصرار ورزیدند و با استکباری (بزرگ) استکبار ورزیدند

- ترجمه راستین

و هر چه آنان را به مغفرت و آمرزش تو خواندم انگشت بر گوش نهادند و جامه به رخسار افکندند (تا مرا نبینند و سخنم را نشنوند) و (بر کفر) اصرار و لجاج ورزیدند و سخت راه تکبر و نخوت پیمودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا

سپس همانا من آنها را آشکارا [با صدای رسا] دعوت کردم

- ترجمه سلطانی

سپس همانا من آنها را آشکارا (با صدای رسا) دعوت کردم

- ترجمه راستین

باز هم آنها را به صدای بلند دعوت کردم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا

سپس [دعوتم را] برای آنها علنی کردم و با پنهان کردن برای [بعضی از] آنها پنهان کردم [یعنی اوّل آنها را آشکارا دعوت کردم و چون دیدم که آن در آنان نفع نمی‌‌رساند آشکار و پنهان را نسبت به همه تلفیق نمودم، یا بر بعضی علنى کردم و بر بعضی دیگر پنهان داشتم، برای اینکه بعضی از آنها از قبول دعوت به نحو آشکار تأنّف می‌‌ورزیدند]

- ترجمه سلطانی

سپس (دعوتم را) برای آنها علنی کردم و با پنهان کردن برای (بعضی از) آنها پنهان کردم

- ترجمه راستین

و آن گاه آشکار و علنی خواندم و در خلوت و پنهانی خواندم (به هیچ وجه اثری نکرد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا

و گفتم از پروردگارتان طلب آمرزش کنید همانا او [بر کسی که از او استغفار کند] بسیار آمرزنده می‌‌باشد [یعنی که آنان را دعوت کردم و بر مقتضای اهویهٔ آنان به آنها وعده دادم تا دعوت من سببی برای میل آنها به مدعوّ شود نه سببی برای نفرت آنها]

- ترجمه سلطانی

و گفتم از پروردگارتان طلب آمرزش کنید همانا او بسیار آمرزنده می‌باشد

- ترجمه راستین

باز گفتم: به درگاه خدای خود توبه کنید و آمرزش طلبید که او بسیار خدای آمرزنده‌ای است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)