سورهٔ مزمل
مزمّل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ يَاأَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ
ای لحاف به خود پیچیده {خطاب خاصّ به نبیّ (ص) یا عامّ است و نبیّ (ص) با ثیابش یا لحافش خود را میپیچید و میخوابید، یا به عنوان متلفّف (خود پیچیدن) به احکام رسالت میباشد و از جهت تأنّف از مقابله با امثال آنها از مردم مختفی میشد، و معنی میدهد: ای کسی که با لحاف یا با لباست یا با احکام رسالت خود را پیچیدهای، یا معنی میدهد ای کسی که مختفی شدهای از آنچه که مدّعی ریاست میبیند و میبیند که معادات (دشمنی ورزیدن) با آنها از عاقل به عنوان شین (زشت) میباشد}
- ترجمه سلطانیای لحاف به خود پیچیده
- ترجمه راستینالا ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفتهای.
- ترجمه الهی قمشهای٢ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا
شب [برای نماز شب] برخیز (بیدار باش) [زیرا برای تو نیست که همهٔ شب را بخوابی، یا در عالم کثرت برخیز و بندگان خداوند را به سوی وحدت هدایت کن، یا در عالم طبع برخیز و به عوالم عالیّه نظر کن، یا به حکم رسالت از اشتغال به کثرات برخیز و به وحدت توجّه کن، یا از اختفاء برخیز و امر خویش را ظاهر ساز و به آنچه که امر شدی صحبت کن] جز اندکی [از شب]
- ترجمه سلطانیشب برخیز (بیدار باش) جز اندکی (از شب)
- ترجمه راستین(هان) شب را (به نماز و طاعت خدا) برخیز مگر کمی.
- ترجمه الهی قمشهای٤ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا
یا [اندکی] بر آن اضافه کن {یا معنی میدهد: ای کسی که با ثیاب طبع خود از افراد بشر پیچیده شدهای در شب طبع خویش و تاریکی نفس خود برخیز، یا از شب طبعت و اهویهٔ نفست برای سلوک به سوی پروردگارت، جز اندکی از شب را زیرا ضروریّات بدن در اندکی از شب در نصف آن یا بیشتر یا کمتر حاصل میشود، زیرا شایسته است که وقت اثلاث (سه قسمت کردن) یا ارباع (چهار قسمت کردن) شود برای طلب معیشت و تلذّذات نفوس و طلب معاد، یا طلب معاش و تلذّذات نفوس و استراحت و طلب معاد، یعنی اگر قوی بودی پس نصف اوقات خویش را برای سلوک الی الله قرار ده، و اگر قویتر بودی پس بیشتر اوقاتت را برای سلوک قرار ده، و اگر ضعیف بودی پس اندکی از اوقات خویش را برای سلوک قرار بده} و قرآن را به تأنّی بخوان {ترتیل قرآن بحسب لفظ آن این است که آن را با قرائتی متوسّط بین سرعت مفرط و بطوء (کندی) مفرط و ابانت (جدا کردن) حروف آن و حفظ وقوف آن قرائت کنی، زیرا ترتیل کلام این است که تألیف آن را نیکو نمائی و در آن ترسّل (به آهستگی سخن گفتن) کنی، و فرمودهاند: که به روشنی آن را بیان کنی و آن را به بریدگی شعر بریده مکنی و آن را مانند پراکندن ریگ پخش مکنی، و لکن قلوب قساوت گرفتهٔ خود را به فزع افکنید و نباید همّ احد شما آخر سوره باشد، و در خبر دیگری است که آن حفظ وقوف و بیان حروف است، و در خبری است: که آن است که مکث کنی و صدایت را با آن نیکو نمایی، یا معنی میدهد بعد از قیام از بیدار شدنت و غفلتت معانی مجتمعهٔ مندرجه در وجودت را تفصیل بده، و آنچه که در تو بالقوّه میباشد را با نظر کردن و مراقبه که آن از لوازم سلوک تو است به فعلیّت اخراج کن، و به خطرات (خطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) نفس خود نظر بینداز که آن از کدام خطرات است شیطانیّه یا رحمانی است و به تجلیّات پروردگارت و جذبات او نظر کن}
- ترجمه سلطانییا (اندکی) بر آن اضافه کن و قرآن را به تأنّی بخوان
- ترجمه راستینیا چیزی بر نصف بیفزا و به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش.
- ترجمه الهی قمشهای٥ إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَـوْلًا ثَقِيلًا
همانا ما گفتاری سنگین (قرآن) را بر تو القاء خواهیم کرد [که کسی که در قوّهٔ عمّاله و علّامهاش ضعیف باشد آن را تحمّل نمیکند]، {قیام اللّیل قوّهٔ عمّاله و قوّهٔ علّامه را قوی مینماید و قوّهٔ علّامه را برای ادراک دقایق امور آماده میسازد و ترتیل قرآن یعنی تفصیل معانی مجمله در عقول کلّیّه و نفوس کلّیّه در کثرات کونیّه، و تفصیل آنها در صغیر قوّهٔ علّامه را تقویت میکند و قوّهٔ عمّاله را نشاط میدهد} {و مراد از «قول ثقيل» قرآن است، زیرا آن از سنگینیاش وقتی که نازل میشود نبیّ (ص) را شبه غشی میگیرد، و در بعضی احیان (اوقات) دیده میشد ناف دابّهٔ (مرکب) او مانند این بود که زمین را مسّ میکند، یا آثار ولایت است زیرا آن برای سنگیناش موسی (ع) بر آنچه که از خضر (ع) میدید را طاقت نمیآورد که صبر کند، یا مراد نصب علی (ع) به خلافت است زیرا نبیّ (ص) برای سنگینیش آن را ظاهر نمیکرد تا آنکه دربارهٔ آن به او عتاب شد و بر او نازل شد: و اگر انجام ندهی پس رسالتت را نرساندهای، یا مراد مصایب اهل بیت او بعد از او است زیرا آن برای سنگینیش نزدیک بود که ممکن نشود که بشنوی، یا مراد همان سکینهای است که نازل نمیشود مگر آنکه با آن جنودی (لشکریانی) هست که آنها را نمیبینید و نازل نمیشود تا که قلب از اغیار پاک شود، و پاک نمیشود مگر با استنارت (روشن شدن) قوّهٔ علّامه و نشاط قوّهٔ عمّاله، و آن جز با «قيام اللّيل» و «ترتیل قرآن» نمیشود}
- ترجمه سلطانیهمانا ما گفتاری سنگین را بر تو القاء خواهیم کرد
- ترجمه راستینما کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن) را بر تو القا میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا
همانا برخاستن در شب، آن از جهت فشار شدیدتر است {یعنی نفس مربّات (تربیت شده) در شب یا نفس متجاوزه از حدّ بلوغ یا جماعت ناشئهٔ باللیل (برخاسته در شب) یا شخص نامی (نمو کننده، رو به رشد، نجات یافته) در شب به جهت وطئ (لگدمال کردن، زیر پا گذاشتن) یعنی به جهت اخذ یا به جهت ضغط (فشار، فشار آور) یا به جهت قدم شدیدتر است و مقصود ثبات و قوّت در قوّهٔ عمّاله است} و از جهت گفتار معتدلتر است {اشاره به اعتدال قوّهٔ علّامه و قوّت آن میباشد زیرا گفتار به عنوان مسبّب از آنچه از علوم است که در ضمیر است}
- ترجمه سلطانیهمانا برخاستن در شب، آن از جهت فشار شدیدتر و از جهت گفتار معتدلتر است
- ترجمه راستینالبته نماز شب (و دعا و ناله سحر) بهترین شاهد اخلاص و صفای قلب و دعوی صدق ایمان است.
- ترجمه الهی قمشهای٧ إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا
همانا تو در روز، سبحی {سبح فراغ (آسایش) و تصرّف در معاش و خواب و سکون و تقلّب (گردش کردن) در انتشار در زمین و دور شدن در سیر (حرکت) است} طولانی داری [یا معنی میدهد در شب طبع خویش و تاریکی نفست سبح در آثار خداوند طلب نکن زیرا بعد از خلاصی از طبع و دخول در روزِ روح سبحی طولانی داری]
- ترجمه سلطانیهمانا تو در روز، فراغتی (جای خالی) طولانی داری
- ترجمه راستینتو را روز روشن (در طلب روزی) وقت کافی و فرصت وسیع است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا
و اسم پروردگارت را ذکر کن [یعنی اینکه مقصود از قیام اللّیل ذکر اسم ربّ است] و ببُر به سوی او بریدنی [یعنی با انقطاع از خلق به خداوند پناه ببَر]
- ترجمه سلطانیو اسم پروردگارت را ذکر کن و ببُر (با انقطاع از خلق) به سوی او بریدنی
- ترجمه راستینو (دایم در شب و روز) نام خدا را یاد کن و به کلی از غیر او علاقه ببر و به او پرداز.
- ترجمه الهی قمشهای٩ رَّبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا
پروردگار مشرق و مغرب جز او خدایی نیست
- ترجمه سلطانیپروردگار مشرق و مغرب جز او خدایی نیست
- ترجمه راستینهمان خدای مشرق و مغرب عالم که جز او هیچ خدایی نیست او را بر خود وکیل و نگهبان اختیار کن.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُـولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا
پس او را به عنوان وکیل بگیر و بر آنچه که [دربارهٔ خداوند یا دربارهٔ تو یا دربارهٔ پسر عمویت] میگویند صبر کن و از آنها با جدا شدنی زیبا جدا شو [به اینکه در باطن به عنوان مجانب (دوری گزیننده) مباین (متفاوت) متباعد (دور از هم) از آنها و در ظاهر به عنوان مخالطی (معاشری) مدارا کننده با آنها باشی]
- ترجمه سلطانیپس او را به عنوان وکیل بگیر و بر آنچه که میگویند صبر کن و از آنها با جدا شدنی زیبا جدا شو
- ترجمه راستینو بر طعن و یاوهگویی کافران و مکذّبان صبور و شکیبا باش و به طرزی نیکو (که مقتضای مدارا و حلم و بزرگواری است) از آنان دوری گزین.
- ترجمه الهی قمشهای