سورهٔ انسان

محل نزول:   مدینه
تعداد کل آیات: ۳۱
نام‌های سوره:
انسان، دهر، هل أتی، ابرار، امشاج
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا

آیا بر انسان مدّتی از زمان گذشت [بلی گذشت] که هنوز چیزی [در خلق کردن] به عنوان مذکور نبود [یعنی مقدّری مقدور بود و هنوز مکوّنی مخلوق نبوده]

- ترجمه سلطانی

آیا بر انسان مدّتی از زمان گذشت (بلی گذشت) که هنوز چیزی (در خلق کردن) به عنوان مذکور نبود

- ترجمه راستین

آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی هیچ لایق ذکر نبود؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا

همانا ما انسان را از نطفۀ امشاج (مخلوط دو چیز) [اختلاط اخلاط یا عناصر یا استعدادات اعضاء و قوا در آن، یا برای اختلاط دو آب، آب مرد و آب زن] خلق کردیم آن را ابتلاء می‌‌کنیم [یعنی از فضول و از آنچه که لایق آن نمی‌‌شود خالص می‌‌کنیم و به او اعطاء می‌‌کنیم و بر او تفضّل می‌‌کنیم به آنچه که لایق شأن او می‌‌شود] پس او را [بر اشرف احوال حیوان] شنوا و بینا قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما انسان را از نطفۀ امشاج (مخلوط دو چیز) خلق کردیم آن را ابتلاء (خالص) می‌کنیم پس او را شنوا و بینا قرار دادیم

- ترجمه راستین

ما انسان را از آب نطفه مختلط (بی حس و شعور) خلق کردیم و او را می‌آزماییم و بدین سبب دارای قوای چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش) گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا

همانا ما [بحسب فطرتش] راه را به او نشان دادیم یا شاکر [یعنی عامل] است [به آنچه که به او شناساندیم] و یا بسیار کفران کننده (ناسپاس) [تارک] است [بر آنچه که به او شناساندیم]

- ترجمه سلطانی

همانا ما راه را به او نشان دادیم یا شاکر است و یا بسیار کفران کننده (ناسپاس) است

- ترجمه راستین

ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به او نمودیم حال خواهد (هدایت پذیرد و) شکر (این نعمت) گوید و خواهد (آن نعمت را) کفران کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا

همانا ما برای کافران زنجیرهایی [که با آنها به عنف (زور) کشیده می‌‌شوند] و غل‌‌هایی (طوق‌‌هایی) [که با آنها قید (بند) می‌‌شوند] و شعله‌‌ای [که با آن می‌‌سوزند] آماده کرده‌‌ایم {انسان در اوّلین مراتبش در تطوّرات خود به عنوان جماد است، و در دوّم مراتبش در تفنّنات (گونه گونه شدن‌‌ها) خود نبات است، و در سوّم مراتبش در تبدّلات خود و تقلّبات (دگرگونی‌‌ها) خود به عنوان حیوان است، و در چهارمین مراتبش در کثرت نشآت خود به عنوان انسان است، و برای این مراتب میولی (میل‌‌هایی) و اقتضائات و شهوات و غضبات و محبّات و اشتیاقات و عزمات (عزم‌‌ها) و ارادات و حرکات و سکنات هست، و وقتی که انسان به مبلغ (زمان بلوغ) مردان و زنان می‌‌رسد پس یا که حرکاتش و سکناتش به حکم میول جمادی او یا اقتضائات نباتیش یا شهواتش و غضبات حیوانیش، یا ادراکاتش و حیله‌‌های شیطانی او می‌‌باشد، و یا اینکه به حکم عقل انسانی او می‌‌باشد پس اگر از قسم اوّل بود جملۀ حرکات او و سکنات او و عزمات او و ارادات او از حیث انجرار (منجر شدن) آن به عمل سیّء (سوء، حالت بد) و اسوء (بدتر، حالت بدتر) به عنوان سلاسل (زنجیرها) می‌‌باشند که او را در دنیا به اسفل (پایین‌‌ترین) نفس که همان صورت جحیم آخرت است و به عمل قبیح که آن از آثار لهبات (شعله‌‌ها) جحیم است جاری می‌‌سازد، و این سلاسل در دنیا از انظار حسّیّه مستور هستند و اگرچه با انظار ملکوتیّه برای اهل آن مشهود می‌‌باشد، لکن در آخرت به جهت بناء بر تجسّم اعمال مشهودهٔ ظاهره و موجبه بر سلاسل دیگر اخروی در آخرت از جهت بناء بر جزاء اعمال با جزای مناسب بر آنها می‌‌گردد، و همگی آنها از حیث اکتساب نفس از آنها سوأت (رسوایی، خوی زشت) و ثقل (سنگینی) اغلال (غل‌‌ها) بر آنها از انظار دنیوی مستوره، برای انظار اخرویّه مشهوده می‌‌باشند، و اگر از قسم اخیر باشد سببی برای اطلاق (رهایی) او از اغلال و خلاص او از سلاسل و سببی برای خروج او از هاویهٔ (دوزخ) نفس و عروج او بر مراقی (مدارج) انسانیّت به اعلی علیّین و قرب ربّ او ربّ العالمین می‌‌گردد}

- ترجمه سلطانی

همانا ما برای کافران زنجیرها و غل‌هایی (طوق‌هایی) و شعله‌ای آماده کرده‌ایم

- ترجمه راستین

ما برای (کیفر) کافران غل و زنجیرها و آتش سوزان مهیّا ساخته‌ایم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا

همانا نیکان از باده‌‌ای [از شراب یا از کاسه‌‌ای که در آن خمر (شراب) است] می‌‌نوشند که مزاج آن کافوری می‌‌باشد {برای سالکین الی الله انواعی از شراب معنوی روحانی هست که گاهی برودت (سردی) سلوک بر آنان غالب می‌‌شود پس پروردگارشان به آنان شرابى زنجبیلى می‌‌نوشاند که آنان را سُخْن (گرم) کند و در حرارت شوقشان و طلبشان بیفزاید، و گاهی حرارت شوق بر آنان غلبه می‌‌کند پس پروردگارشان به آنان شرابى کافورى می‌‌نوشاند تا اشتیاقشان را با بَرد (سردی) کافور سلوک معتدل نماید، و گاهی وقتی که در سلوک و جذب معتدل می‌‌باشند به آنان شرابى خالص غیر ممزوج می‌‌نوشاند، و گاهی به آنان شرابى طهور می‌‌نوشاند که آنان را از نسبت دادن اموال و افعال و صفات به انفسشان بلکه از انانیّاتشان بشویَد و این احوال در آخرت و در جنّات بر آنان عارض می‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

همانا نیکان از باده‌ای می‌نوشند که مزاج آن کافوری می‌باشد

- ترجمه راستین

نکوکاران عالم (که در این آیه حضرت علی و فاطمه و حسنین علیهم السّلام و شیعیانشان به اجماع خاصّه و اخبار عامّه مقصودند) در بهشت از جام شرابی نوشند که طبعش (در لطف و رنگ و بوی) کافور است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۲۹
سوره انسان
حزب ۱۱۶

٦ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا

از چشمه‌‌ای بندگان خداوند از آن می‌‌نوشند که با جاری ساختنی [که عظمت آن شناخته نمی‌‌شود] آن را [به هر نحو و به هر مکان که بخواهند جاری می‌‌کنند، یا آب آن را از هر مکان که بخواهند] جاری (خارج) می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

از چشمه‌ای بندگان خداوند از آن می‌نوشند که با جاری ساختنی (عظیم) آن را جاری می‌کنند

- ترجمه راستین

از سرچشمه گوارایی آن بندگان خاص خدا می‌نوشند که به اختیارشان هر کجا خواهند جاریش سازند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا

به نذر [خود] وفا می‌‌کنند {نذر آنچه است که انسان آن را با شرط کردن یا بدون شرط کردن بر خودش واجب می‌‌کند، و مراد از آن عهدی است که در ضمن بیعت عامّه یا خاصّه می‌‌باشد و وفاء به این نذر مستلزم وفا کردن به جمیع عهود و شروط است} و از روزی که شرّ آن [به غایت تفرّق] متفرّق (پراکنده) می‌‌باشد خوف دارند

- ترجمه سلطانی

به نذر (خود) وفا می‌کنند و از روزی که شرّ آن پراکنده (متفرّق) می‌باشد خوف دارند

- ترجمه راستین

به عهد و نذر خود وفا می‌کنند و از روزی که شر و سختیش همه اهل محشر را فراگیرد می‌ترسند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا

و خوراک را به خاطر حبّ به او به مسکین و یتیم و اسیر اطعام می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و خوراک را به خاطر حبّ به او به مسکین و یتیم و اسیر اطعام می‌کنند

- ترجمه راستین

و هم بر دوستی او (یعنی خدا) به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام می‌دهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا

جز این نیست که شما را لوجه الله اطعام می‌‌کنیم، از شما پاداش و نه سپاسی نمی‌‌خواهیم [بلکه شما را به جهت ابتغاء مرضات خداوند اطعام می‌‌کنیم]

- ترجمه سلطانی

جز این نیست که شما را لوجه الله اطعام می‌کنیم، از شما پاداش و نه سپاسی نمی‌خواهیم

- ترجمه راستین

(و گویند) ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می‌دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی‌طلبیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا

همانا ما از پروردگارمان از روزی عبوس (کریه) [که وجوه در آن اخمو می‌‌شوند] به شدّت کریه خوف داریم

- ترجمه سلطانی

همانا ما از پروردگارمان از روزی عبوس (که وجوه در آن اخمو می‌شوند) به شدّت کریه خوف داریم

- ترجمه راستین

ما از (قهر) پروردگار خود به روزی که (از رنج و سختی آن رخسار خلق) در هم و غمگین است می‌ترسیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)