سورهٔ نبأ
نبأ، عمّ، عمّ یتسائلون، تساؤل، معصرات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ
دربارهٔ چه از یکدیگر میپرسند [آنها بین خود از مبدء و صفات او و از قیامت و علامات آن، و از بعث و ثواب آن و عقاب آن سؤال میکردند، یا بعد از آنکه رسول خدا (ص) به ولایت اشاره نمود از آن سؤال میکردند، زیرا آن نبأ عظیم (خبر بزرگ) است که اختلاف در آن واقع میشود، و اینکه آن نبأئی (خبری) است که شایسته است که مردم در ترک آن تهدید شوند]
- ترجمه سلطانیدربارهٔ چه از یکدیگر میپرسند
- ترجمه راستین(مردم) از چه خبر مهمی پرسش و گفتگو میکنند؟
- ترجمه الهی قمشهای٤ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ
نباید [دربارهٔ آن اختلاف شود، زیرا آن امری است که نشاید که در آن اختلاف شود]، بزودی [حین رفع حُجُب از دیدهها هنگام مرگ یا قیامت کبری] خواهند دانست
- ترجمه سلطانینباید (نشابد در آن اختلاف شود)، بزودی خواهند دانست
- ترجمه راستینچنین نیست (که منکران پنداشتهاند) به زودی (به وقت مرگ) خواهند دانست.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا
و فوق شما هفت مستحکم (استوار) بناء کردیم [که انثلام (رخنه) قبول نمیکند و بقای شما و تعیّش (زندگانی) شما با بناء آنها و قرار دادن کواکب در آنها میباشد]
- ترجمه سلطانیو فوق شما هفت مستحکم (استوار) بناء کردیم
- ترجمه راستینو بر فراز شما هفت آسمان محکم بنا کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا
و از فشرده شدهها [یعنی ابرهایی که معصوره (فشرده) گشتهاند یعنی به عنوان متراکمه با سرما و باد یا بادی که معصره (فشار آورنده) بر ابرها میباشد، یا بادهایی که دارای اعاصیر (فشار آورندهها، گردبادها) به اغبره (غبارها) میباشند زیرا بادها اسباب نزول باران میباشند] آبی پُر بارش را نازل کردیم [که سیّال به مواضع زراعات شما و روضات (باغها) شما است و حیات شما با آن میباشد]
- ترجمه سلطانیو از فشرده شدهها (ابرهای فشرده شده) آبی پُر بارش را نازل کردیم
- ترجمه راستینو از فشار و تراکم ابرها آب باران فرو ریختیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا
روزی که [نفخۀ اوّل یا نفخۀ دوّم] در صور دمیده میشود آنگاه دسته دسته میآیید
- ترجمه سلطانیروزی که در صور دمیده میشود آنگاه دسته دسته میآیید
- ترجمه راستینآن روزی که در صور بدمند (تا مردگان زنده شوند) و فوج فوج (به محشر) در آیید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا
و کوهها به سیر (حرکت) افتند و سرابی شوند [یعنی اینکه کوهها را میپنداری که آنها ثابت هستند و (حال آنکه) آنها به مقتضای تجدّد جوهری مانند ابرها مرور دارند، و سراب بودن آنها از جهت این است که کوهها را عظیم ثابت جامد میبینی و (حال آنکه) اینچنین نیست]
- ترجمه سلطانیو کوهها به سیر (حرکت) افتند و سرابی شوند
- ترجمه راستینو کوهها را به گردش آرند تا به مانند سراب گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا
همانا جهنّم به عنوان کمینگاه میباشد {مرصاد طریق یا مکانی است که در آن برای دشمن کمین میکنند و مانند این است که نگهبانان در جهنّم در کمین دشمنان اولیای خدا هستند}
- ترجمه سلطانیهمانا جهنّم به عنوان کمینگاه میباشد
- ترجمه راستینهمانا دوزخ کمینگاه (کافران و بد کاران) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا
در آن خنکی و نه شربتی نمیچشند [یعنی سردیی که از حرارت آتش به آنان نفع رساند و نه شرابی که از عطششان به آنان نفع رساند]
- ترجمه سلطانیدر آن خنکی و نه شربتی نمیچشند
- ترجمه راستینهرگز در آنجا هیچ هوی خنک و شراب (طهور) نیاشامند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا
و هر چیزی که ما [از اعمال] او را بر شمردیم در کتاب هست [یعنی آن نزد ما مکتوب است]
- ترجمه سلطانیو هر چیزی که ما (از اعمال) او را بر شمردیم در کتاب هست
- ترجمه راستینو حال آنکه حساب هر چیزی را ما در کتابی (به احصاء و شماره) رقم کردهایم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا
پس [بگو] بچشید که هرگز جز عذاب به شما نخواهیم افزود {این حال تکذیب کنندگان نبأ عظیم است}
- ترجمه سلطانیپس بچشید که هرگز جز عذاب به شما نخواهیم افزود
- ترجمه راستینپس بچشید (کیفر تکذیب و بدکاری را) که هرگز بر شما چیزی جز رنج و عذاب دوزخ نیفزاییم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا
به عنوان جزاء از سوی پروردگارت است با عطاء کردنی حسابی [بطور کافی یا بنابر قدر (اندازه) اعمالشان]
- ترجمه سلطانیبه عنوان جزاء از سوی پروردگارت است با عطاء کردنی حسابی (بطور کافی)
- ترجمه راستیناین (نعمتهای ابدی) مزدی به عطاء و حساب پروردگار توست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است رحمان است که خطابی را از او مالک نمیشوند [یعنی مالک مخاطبه کردن با او نمیشوند، یا از اذن او مالک مخاطبه کردنی نمیشوند و قدرت ندارند و در آن اذن داده نمیشوند]
- ترجمه سلطانیپروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است رحمان است که خطابی را از او مالک نمیشوند (در آن اذن داده نمیشوند)
- ترجمه راستینخدایی که آسمانها و زمین و همه مخلوقاتی که در بین آسمان و زمین است بیافریده همان خدای مهربان که (در عین مهربانی) کسی (از قهر و سطوتش) با او به گفتگو نتواند لب گشود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا
روزی که روح قیام میکند {روح در اینجا عبارت از ربّ النوع انسانی است که او اعظم از جمیع ملائکه است و مقام او فوق مقام جمیع ملائکه بلکه فوق عالم امکان است با احدی از انبیاء (ع) نبوده، و با محمّد (ص) و بعد از او با اوصیای او (ع) میباشد و از او به روح القدس تعبیر میشود} و ملائکه صف کشیده هستند و سخن نمیگویند مگر کسی که رحمان به او اجازه داده و [آنگاه در دنیا یا نزد خداوند] به نیکی میگوید
- ترجمه سلطانیروزی که روح قیام میکند و ملائکه صف کشیده هستند و سخن نمیگویند مگر کسی که رحمان به او اجازه داده و (آنگاه) به نیکی (نزد خداوند سخن) میگوید
- ترجمه راستینروزی که آن فرشته بزرگ روح القدس با همه فرشتگان صف زده و به نظم برخیزند و هیچ کس سخن نگوید جز آن کسی که خدای مهربانش به سخن اذن دهد و او سخن به صواب گوید (و به اذن خدا شفاعت گنهکاران کند).
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا
آن روز حقّ است، پس کسی که میخواهد مراجعت نزد پروردگارش را اتّخاذ کند [نزد پروردگار مضاف خویش نزد علی (ع) مآب (مراجعت، بازگشت از سفر، محلّ بازگشت) اتّخاذ کند]
- ترجمه سلطانیآن روز حقّ است، پس کسی که میخواهد مراجعت نزد پروردگار (مضاف)ش را اتّخاذ کند
- ترجمه راستینچنین روز حتمی و محقق خواهد بود، پس هر که میخواهد نزد خدای خود (در آن روز) مقام و منزلتی یابد (امروز در راه ایمان و طاعت بکوشد).
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُـولُ الْكَافِرُ يَالَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا
همانا ما به شما از عذابی نزدیک بیم دادیم، روزی که مرد (شخص) نظر میکند به آنچه که دو دست او [از خیر یا شرّ] پیش فرستادهاند [و آن روز مرگ یا روز قیامت کبرا است] و کافر [به ولایت] میگوید ای کاش خاکی میبودم [در دنیا که حشر و نشر و حساب و عقاب نمیداشتم، یا کاش در این روز خاکی میبودم که برای من حسابی نمیبود، یا کاش خاکی قابل برای خلق اشیای دیگر از من بودم].
- ترجمه سلطانیهمانا ما به شما از عذابی نزدیک بیم دادیم، روزی که مرد (شخص) نظر میکند به آنچه که دو دست او پیش فرستادهاند و کافر میگوید ای کاش خاکی میبودم.
- ترجمه راستینما شما را از روز عذاب که نزدیک است ترسانیده و آگاه ساختیم، روزی که هر کس هر چه کرده در پیش روی خود حاضر بیند و کافر در آن روز گوید که ای کاش خاک بودم (تا چنین به آتش کفر خود نمیسوختیم).
- ترجمه الهی قمشهای