سورهٔ نبأ

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۴۰
نام‌های سوره:
نبأ، عمّ، عمّ یتسائلون، تساؤل، معصرات
نمایش آیات ۱ الی ۴۰
(نمایش صفحه به صفحه آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


جزء ۳۰
سوره نبأ
حزب ۱۱۷

١ عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ

دربارهٔ چه از یکدیگر می‌‌پرسند [آنها بین خود از مبدء و صفات او و از قیامت و علامات آن، و از بعث و ثواب آن و عقاب آن سؤال می‌‌کردند، یا بعد از آنکه رسول خدا (ص) به ولایت اشاره نمود از آن سؤال می‌‌کردند، زیرا آن نبأ عظیم (خبر بزرگ) است که اختلاف در آن واقع می‌‌شود، و اینکه آن نبأئی (خبری) است که شایسته است که مردم در ترک آن تهدید شوند]

- ترجمه سلطانی

دربارهٔ چه از یکدیگر می‌پرسند

- ترجمه راستین

(مردم) از چه خبر مهمی پرسش و گفتگو می‌کنند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ

از خبر بزرگ

- ترجمه سلطانی

از خبر بزرگ

- ترجمه راستین

از خبر بزرگ (قیامت).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ

که آنها در آن اختلاف کننده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

که آنها در آن اختلاف کننده‌اند

- ترجمه راستین

که در آن با هم به جدال و اختلاف کلمه برخاستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ

نباید [دربارهٔ آن اختلاف شود، زیرا آن امری است که نشاید که در آن اختلاف شود]، بزودی [حین رفع حُجُب از دیده‌‌ها هنگام مرگ یا قیامت کبری] خواهند دانست

- ترجمه سلطانی

نباید (نشابد در آن اختلاف شود)، بزودی خواهند دانست

- ترجمه راستین

چنین نیست (که منکران پنداشته‌اند) به زودی (به وقت مرگ) خواهند دانست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ

سپس نباید، بزودی خواهند دانست

- ترجمه سلطانی

سپس نباید، بزودی خواهند دانست

- ترجمه راستین

و باز چنین نیست (که منکران پنداشته‌اند) البته به زودی آگاه می‌شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا

آیا زمین را بستر قرار ندادیم

- ترجمه سلطانی

آیا زمین را بستر قرار ندادیم

- ترجمه راستین

آیا ما زمین را مهد آسایش خلق نگردانیدیم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا

و کوه‌‌ها را به عنوان میخ‌‌ها

- ترجمه سلطانی

و کوه‌ها را به عنوان میخ‌ها

- ترجمه راستین

و کوهها را عماد و نگهبان آن نساختیم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا

و شما را [به صورت] زوج‌‌هایی (اصنافی، مذکّر و مؤنّث) خلق کردیم

- ترجمه سلطانی

و شما را (به صورت) زوج‌هایی (اصنافی، مذکّر و مؤنّث) خلق کردیم

- ترجمه راستین

و شما را جفت (زن و مرد) آفریدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا

و خوابتان را آسایش قرار دادیم [یعنی به عنوان راحت یا قطع از اعمال و متاعب (خستگی‌‌ها)]

- ترجمه سلطانی

و خوابتان را آسایش قرار دادیم

- ترجمه راستین

و خواب را برای شما مایه (قوم حیات و) استراحت قرار دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا

و شب را پوشش قرار دادیم [به عنوان ساتر که هر عورتی را می‌‌پوشاند]

- ترجمه سلطانی

و شب را پوشش قرار دادیم

- ترجمه راستین

و (پرده سیاه) شب را ساتر (احوال خلق) گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا

و روز را به جهت معاش [وقت تمتّع شما یا سبب ابتغاء معاش شما] قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

و روز را به جهت معاش قرار دادیم

- ترجمه راستین

و روز روشن را برای تحصیل معاش آنان مقرر داشتیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا

و فوق شما هفت مستحکم (استوار) بناء کردیم [که انثلام (رخنه) قبول نمی‌‌کند و بقای شما و تعیّش (زندگانی) شما با بناء آنها و قرار دادن کواکب در آنها می‌‌باشد]

- ترجمه سلطانی

و فوق شما هفت مستحکم (استوار) بناء کردیم

- ترجمه راستین

و بر فراز شما هفت آسمان محکم بنا کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا

و چراغی فروزان قرار دادیم [که وجود شما و نه بقای شما بدون آن ممکن نمی‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

و چراغی فروزان قرار دادیم

- ترجمه راستین

و چراغی (چون خورشید) رخشان بر افروختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا

و از فشرده شده‌‌ها [یعنی ابرهایی که معصوره (فشرده) گشته‌‌اند یعنی به عنوان متراکمه با سرما و باد یا بادی که معصره (فشار آورنده) بر ابرها می‌‌باشد، یا بادهایی که دارای اعاصیر (فشار آورنده‌‌ها، گردبادها) به اغبره (غبارها) می‌‌باشند زیرا بادها اسباب نزول باران می‌‌باشند] آبی پُر بارش را نازل کردیم [که سیّال به مواضع زراعات شما و روضات (باغ‌‌ها) شما است و حیات شما با آن می‌‌باشد]

- ترجمه سلطانی

و از فشرده شده‌ها (ابرهای فشرده شده) آبی پُر بارش را نازل کردیم

- ترجمه راستین

و از فشار و تراکم ابرها آب باران فرو ریختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ لِّنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا

تا با آن دانه را [برای ارزاق شما و ارزاق دوابّ (چهارپایان، جنبندگان) شما] و [همچنین] گیاه را خارج کنیم

- ترجمه سلطانی

تا با آن دانه و گیاه را خارج کنیم

- ترجمه راستین

تا بدان آب، دانه و گیاه رویانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا

و باغ‌‌های انبوهی (به هم پیچیده) را

- ترجمه سلطانی

و باغ‌های انبوهی را

- ترجمه راستین

و باغهای پر درخت (و انواع میوه‌ها) پدید آوریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا

همانا روز جدایی به عنوان میقات (محلّ قرار) می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

همانا روز جدایی به عنوان میقات (محلّ قرار) می‌باشد

- ترجمه راستین

همانا روز فصل (یعنی روز قیامت که در آن فصل خصومتها شود) وعده گاه خلق است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا

روزی که [نفخۀ اوّل یا نفخۀ دوّم] در صور دمیده می‌‌شود آنگاه دسته دسته می‌‌آیید

- ترجمه سلطانی

روزی که در صور دمیده می‌شود آنگاه دسته دسته می‌آیید

- ترجمه راستین

آن روزی که در صور بدمند (تا مردگان زنده شوند) و فوج فوج (به محشر) در آیید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ أَبْوَابًا

و آسمان گشوده شود و باب‌‌هایی شوند

- ترجمه سلطانی

و آسمان گشوده شود و باب‌هایی شوند

- ترجمه راستین

و درهای آسمان به ابواب مختلف گشوده شود (تا هر فوجی از دری شتابند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا

و کوه‌‌ها به سیر (حرکت) افتند و سرابی شوند [یعنی اینکه کوه‌‌ها را می‌‌پنداری که آنها ثابت هستند و (حال آنکه) آنها به مقتضای تجدّد جوهری مانند ابرها مرور دارند، و سراب بودن آنها از جهت این است که کوه‌‌ها را عظیم ثابت جامد می‌‌بینی و (حال آنکه) این‌‌چنین نیست]

- ترجمه سلطانی

و کوه‌ها به سیر (حرکت) افتند و سرابی شوند

- ترجمه راستین

و کوهها را به گردش آرند تا به مانند سراب گردد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا

همانا جهنّم به عنوان کمینگاه می‌‌باشد {مرصاد طریق یا مکانی است که در آن برای دشمن کمین می‌‌کنند و مانند این است که نگهبانان در جهنّم در کمین دشمنان اولیای خدا هستند}

- ترجمه سلطانی

همانا جهنّم به عنوان کمینگاه می‌باشد

- ترجمه راستین

همانا دوزخ کمینگاه (کافران و بد کاران) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ لِّلطَّاغِينَ مَآبًا

که محلّ بازگشتی برای سرکشان است

- ترجمه سلطانی

که محلّ بازگشتی برای سرکشان است

- ترجمه راستین

آن دوزخ جایگاه مردم سرکش ستمکار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ لَّابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا

احقابی {احقاب جمع حُقب به معنی هشتاد سال یا بیشتر و دهر و سال و سال‌‌ها است} در آن درنگ کننده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

سال‌ها در آن درنگ کننده‌اند

- ترجمه راستین

که در آن قرنها بمانند (و عذاب کشند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا

در آن خنکی و نه شربتی نمی‌‌چشند [یعنی سردیی که از حرارت آتش به آنان نفع رساند و نه شرابی که از عطششان به آنان نفع رساند]

- ترجمه سلطانی

در آن خنکی و نه شربتی نمی‌چشند

- ترجمه راستین

هرگز در آنجا هیچ هوی خنک و شراب (طهور) نیاشامند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا

مگر آب داغ و غسّاق (زردآب، چرکاب، یا چرک زخم اهل آتش)

- ترجمه سلطانی

مگر آب داغ و زردآب (چرک زخم)

- ترجمه راستین

مگر آبی پلید و سوزان که حمیم و غسّاق جهنم است به آنها دهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ جَزَاءً وِفَاقًا

به عنوان جزای موافق [با اعمالشان به آنان این مجازات را جزاء می‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

به عنوان جزای موافق

- ترجمه راستین

کیفری که با اعمال آنها موافق است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا

همانا آنان امید به حساب نمی‌‌داشتند [یعنی به حشری و حسابی اعتقاد نداشتند، یا از حساب نمی‌‌ترسیدند]

- ترجمه سلطانی

همانا آنان امید به حساب نمی‌داشتند

- ترجمه راستین

زیرا آنها به حقیقت امید به روز حساب نداشتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا

و آیات ما را [از حیث اینکه آنها آیات هستند و اعظم آنها علی (ع) است] با تکذیب کردنی شدید دروغ می‌‌شمردند

- ترجمه سلطانی

و آیات ما را با تکذیب کردنی شدید دروغ می‌شمردند

- ترجمه راستین

و آیات ما را سخت تکذیب کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا

و هر چیزی که ما [از اعمال] او را بر شمردیم در کتاب هست [یعنی آن نزد ما مکتوب است]

- ترجمه سلطانی

و هر چیزی که ما (از اعمال) او را بر شمردیم در کتاب هست

- ترجمه راستین

و حال آنکه حساب هر چیزی را ما در کتابی (به احصاء و شماره) رقم کرده‌ایم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا

پس [بگو] بچشید که هرگز جز عذاب به شما نخواهیم افزود {این حال تکذیب کنندگان نبأ عظیم است}

- ترجمه سلطانی

پس بچشید که هرگز جز عذاب به شما نخواهیم افزود

- ترجمه راستین

پس بچشید (کیفر تکذیب و بدکاری را) که هرگز بر شما چیزی جز رنج و عذاب دوزخ نیفزاییم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۳۰
سوره نبأ
حزب ۱۱۷

٣١ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا

همانا محلّ رستگاری برای پرهیزگاران

- ترجمه سلطانی

همانا محلّ رستگاری برای پرهیزگاران

- ترجمه راستین

متقیان را در آن جهان مقام گشایش و هر گونه آسایش است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا

باغ‌‌ها و انگورها [یعنی بستان‌‌ها و میوه‌‌های آنها]

- ترجمه سلطانی

باغ‌ها و انگورها

- ترجمه راستین

باغها و تاکستانهاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا

و نارپستان‌‌های هم سنّ

- ترجمه سلطانی

و نارپستان‌های هم سنّ

- ترجمه راستین

و دختران زیبای دلربا که همه در خوبی و جوانی مانند یکدیگرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَكَأْسًا دِهَاقًا

و جام‌‌های لبریز (پُر یا پیاپی) هست

- ترجمه سلطانی

و جام‌های لبریز هست

- ترجمه راستین

و جامهای پر از شراب (طهور و انواع نوشابه‌های شیرین و خوش).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا

در آنجا لغوی و نه دروغی نمی‌‌شنوند

- ترجمه سلطانی

در آنجا لغوی و نه دروغی نمی‌شنوند

- ترجمه راستین

هرگز در آنجا سخن بیهوده و دروغ نشنوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا

به عنوان جزاء از سوی پروردگارت است با عطاء کردنی حسابی [بطور کافی یا بنابر قدر (اندازه) اعمالشان]

- ترجمه سلطانی

به عنوان جزاء از سوی پروردگارت است با عطاء کردنی حسابی (بطور کافی)

- ترجمه راستین

این (نعمتهای ابدی) مزدی به عطاء و حساب پروردگار توست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا

پروردگار آسمان‌‌ها و زمین و آنچه که بین آن دو است رحمان است که خطابی را از او مالک نمی‌‌شوند [یعنی مالک مخاطبه کردن با او نمی‌‌شوند، یا از اذن او مالک مخاطبه کردنی نمی‌‌شوند و قدرت ندارند و در آن اذن داده نمی‌‌شوند]

- ترجمه سلطانی

پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آن دو است رحمان است که خطابی را از او مالک نمی‌شوند (در آن اذن داده نمی‌شوند)

- ترجمه راستین

خدایی که آسمانها و زمین و همه مخلوقاتی که در بین آسمان و زمین است بیافریده همان خدای مهربان که (در عین مهربانی) کسی (از قهر و سطوتش) با او به گفتگو نتواند لب گشود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا

روزی که روح قیام می‌‌کند {روح در اینجا عبارت از ربّ النوع انسانی است که او اعظم از جمیع ملائکه است و مقام او فوق مقام جمیع ملائکه بلکه فوق عالم امکان است با احدی از انبیاء (ع) نبوده، و با محمّد (ص) و بعد از او با اوصیای او (ع) می‌‌باشد و از او به روح القدس تعبیر می‌‌شود} و ملائکه صف کشیده هستند و سخن نمی‌‌گویند مگر کسی که رحمان به او اجازه داده و [آنگاه در دنیا یا نزد خداوند] به نیکی می‌‌گوید

- ترجمه سلطانی

روزی که روح قیام می‌کند و ملائکه صف کشیده هستند و سخن نمی‌گویند مگر کسی که رحمان به او اجازه داده و (آنگاه) به نیکی (نزد خداوند سخن) می‌گوید

- ترجمه راستین

روزی که آن فرشته بزرگ روح القدس با همه فرشتگان صف زده و به نظم برخیزند و هیچ کس سخن نگوید جز آن کسی که خدای مهربانش به سخن اذن دهد و او سخن به صواب گوید (و به اذن خدا شفاعت گنهکاران کند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا

آن روز حقّ است، پس کسی که می‌‌خواهد مراجعت نزد پروردگارش را اتّخاذ کند [نزد پروردگار مضاف خویش نزد علی (ع) مآب (مراجعت، بازگشت از سفر، محلّ بازگشت) اتّخاذ کند]

- ترجمه سلطانی

آن روز حقّ است، پس کسی که می‌خواهد مراجعت نزد پروردگار (مضاف)ش را اتّخاذ کند

- ترجمه راستین

چنین روز حتمی و محقق خواهد بود، پس هر که می‌خواهد نزد خدای خود (در آن روز) مقام و منزلتی یابد (امروز در راه ایمان و طاعت بکوشد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُـولُ الْكَافِرُ يَالَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا

همانا ما به شما از عذابی نزدیک بیم دادیم، روزی که مرد (شخص) نظر می‌‌کند به آنچه که دو دست او [از خیر یا شرّ] پیش فرستاده‌‌اند [و آن روز مرگ یا روز قیامت کبرا است] و کافر [به ولایت] می‌‌گوید ای کاش خاکی می‌‌بودم [در دنیا که حشر و نشر و حساب و عقاب نمی‌‌داشتم، یا کاش در این روز خاکی می‌‌بودم که برای من حسابی نمی‌‌بود، یا کاش خاکی قابل برای خلق اشیای دیگر از من بودم].

- ترجمه سلطانی

همانا ما به شما از عذابی نزدیک بیم دادیم، روزی که مرد (شخص) نظر می‌کند به آنچه که دو دست او پیش فرستاده‌اند و کافر می‌گوید ای کاش خاکی می‌بودم.

- ترجمه راستین

ما شما را از روز عذاب که نزدیک است ترسانیده و آگاه ساختیم، روزی که هر کس هر چه کرده در پیش روی خود حاضر بیند و کافر در آن روز گوید که ای کاش خاک بودم (تا چنین به آتش کفر خود نمی‌سوختیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای