سورهٔ نازعات
نازعات، ساهره، طامّه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا
قسم به [نفوس] مشتاقان [به اوطان (وطنها) حقیقیشان یا به نفوس مرتدع (باز ایستنده، دست کشنده) از نفس و علائق آن] به غرق شدن [که در اهتمام به سیر الی الله، یا در بحار (دریاها) حبّ او، یا در بحار صفات او، یا در بحر (دریا) احدیّت غرق شدهاند]
- ترجمه سلطانیقسم به مشتاقان به غرق شدن (در اوطان حقیقی خود)
- ترجمه راستینقسم به فرشتگانی که (جان کافران را) به سختی بگیرند.
- ترجمه الهی قمشهای٢ وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا
قسم به [نفوس پاک] چالاکان با نشاط [یعنی نفوس چالاک پاک در سیر الی الله یا چالاک در خروج از دار النّفس، یا خارج شدگان از دار النّفس به دار القلب]
- ترجمه سلطانیقسم به (نفوس پاک) چالاکان با نشاط (در سیر الی الله)
- ترجمه راستینقسم به فرشتگانی که (جان اهل ایمان را) به آسایش و نشاط ببرند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا
و تدبیر کنندگان امر [یعنی ملائکهٔ مدبّرۀ امر اهل زمین، یا نفوس کاملهٔ بازگشته از سیر الی الله در سیر الی العباد برای تکمیل آنان]
- ترجمه سلطانیو تدبیر کنندگان امر
- ترجمه راستینقسم به فرشتگانی که (به فرمان حق) به تدبیر نظام خلق میکوشند (که قیامتی و حشری خواهد آمد).
- ترجمه الهی قمشهای١٠ يَقُـولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ
میگویند آیا همانا ما حتماً به حالت اولیّه [یعنی در حیات دوّم مشابه به حیات اوّل] بر میگردیم
- ترجمه سلطانیمیگویند آیا همانا ما حتماً به حالت اولیّه بر میگردیم
- ترجمه راستین(مردم غافل دنیا) گویند: آیا ما پس از مرگ باز زندگانی دیگری خواهیم یافت؟
- ترجمه الهی قمشهای١٢ قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ
[بر سبیل استهزاء، یا بر سبیل فرض و شکّ] گفتند این [بازگشتن] در آنوقت بازگشتی زیانبار است [یعنی اهل آن خاسر (زیان دیده) هستند]
- ترجمه سلطانیگفتند این (بازگشتن) در آنوقت بازگشتی زیانبار است
- ترجمه راستینو گویند: در این صورت که دیگر بار زنده شویم بسی زیانکار خواهیم بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى
و بگو آیا تو [میل] داری به اینکه [از آنچه از شرک و ذنوب (گناهان) که تو در آن هستی] پاک شوی [یا متنعّم شوی، یا در آنچه که تو از عزّت و سلطنت در آن هستی نمو یابی]
- ترجمه سلطانیو بگو آیا تو (میل) داری به اینکه پاک شوی
- ترجمه راستینپس بگو: میل داری که (از پلیدی خود پرستی و شرک) پاک و پاکیزه شوی؟
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى
و تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا فروتن شوی [و برای تو مقام خشیت که آن برای عالم باللّه است حاصل شود]
- ترجمه سلطانیو تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا فروتن شوی
- ترجمه راستینو تو را به راه خدا هدایت کنم تا بترسی (و به درگاه عظمت و قدرت او خاشع و فروتن شوی).
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى
سپس [با این گمان که آیت او سحر است از جهت طلب برای آنچه که با آن آیت او را بشکند به او] پشت کرد [در حالی که در طلب آنچه که با آن حجّت او را بشکند] سعی میکرد
- ترجمه سلطانیسپس پشت کرد (در حالی که) سعی میکرد
- ترجمه راستیناز آن پس (که معجزه موسی دید) باز روی از حق بگردانید و (برای دفع موسی) به جهد و کوشش برخاست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى
پس خداوند با نقمتی [لایق به سخن] آخر [او (من پروردگار اعلای شما هستم)] و [سخن] اوّل [او (جز خویشتن خدائی برای شما نمیشناسم)] او را گرفت
- ترجمه سلطانیپس خداوند با نقمتی (لایق به سخن) آخر (او) و (سخن) اوّل (او) او را گرفت
- ترجمه راستینخدا هم او را به عقاب دنیا و آخرت گرفتار کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَى
همانا در آن البتّه عبرتی [به معنی اتّعاظی (پند گرفتنی)] هست برای کسی که [در غیب از خدای تعالی] میترسد
- ترجمه سلطانیهمانا در آن البتّه عبرتی هست برای کسی که میترسد
- ترجمه راستینتا به هلاکت او اهل ترس از خدا عبرت گیرند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا
آیا خلقت شما [از جهت عظمت و از جهت اتقان و از جهت ادامت (دائمی بودن)] سختتر است یا آسمان که [خداوند] آن را بناء کرده؟!
- ترجمه سلطانیآیا خلقت شما سختتر است یا آسمان که (خداوند) آن را بناء کرده؟!
- ترجمه راستینآیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا بنای آسمان بلند که خدا آفرید؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا
سقف آن را [یعنی جهت مرتفعۀ آن را] بالا برده و آن را درست کرده [یعنی آن را با جمیع آنچه که در آن است و جمیع آنچه که مصالح بندگان در آن است تمام نموده]
- ترجمه سلطانیسقف آن را بالا برده و آن را درست کرده
- ترجمه راستینکه سقفی بس بلند و محکم بنیان در کمال زیبایی استوار ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا
و کوههای آن را محکم نموده [یعنی برای تولید معادن در آنها و روئیدن گیاهان و درختان که جز در آنها نمیرویند و سهولت جریان آبها از زیر آنها و چشمهها آنها را بر دامنۀ آنها در اوساط (وسطها) زمین ثابت نمود]
- ترجمه سلطانیو کوههای آن را محکم نموده
- ترجمه راستینو کوهها را بر روی آن استوار ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ
به عنوان متاع برای شما و برای چهارپایانتان [یعنی در حالی که آنها اشیایی هستند که در معاش خود به آنها بهرهمند میشوید، یا برای بهرهمندی شما و بهرهمندی چهارپایانتان]
- ترجمه سلطانیبه عنوان متاع برای شما و برای چهارپایانتان
- ترجمه راستینتا (از آن آب و گیاه که از بیابان و کوه بر انگیزد) قوت شما و چهارپایانتان بر آید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى
پس وقتی که مصیبت بزرگتر آید [و از آن به شما خبر داده که آن لامحاله محقّق است و وقتی که قیامت میآید] {طامّه داهیهای (مصیبتی) است که بر ماسوای خود غلبه میکند و قیامت داهیه است که بر جمیع دواهی (مصیبتها) غلبه میکند}
- ترجمه سلطانیپس وقتی که مصیبت بزرگتر آید
- ترجمه راستینپس چون آن واقعه بزرگ (و حادثه عظیم قیامت) پدید آید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى
و امّا کسی که از مقام [خود نزد] پروردگارش بترسد و نفس [خویش] را از هوای [آن] نهی کند
- ترجمه سلطانیو امّا کسی که از مقام (خود نزد) پروردگارش بترسد و نفس (خویش) را از هوای (آن) نهی کند
- ترجمه راستینو هر کس از حضور در پیشگاه عزّ ربوبیت بترسید و از هوای نفس دوری جست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا
جز این نیست که تو بیم دهندهٔ کسی هستی که از آن میترسد [یعنی شأن تو محصور است در انذار کسی که عالِم به آن و به اهوال (ترسها) آن میباشد که انذار تو به غیر آنان نفع نمیرساند و تو سوای آن انذار شأن نداری]
- ترجمه سلطانیجز این نیست که تو بیم دهندهٔ کسی هستی که از آن میترسد
- ترجمه راستینتو را جز این نباشد که اهل ایمان را هر کس از یاد آن روز هراسان میشود به اهوال آن روز آگاه سازی.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا
گویی که آنها روزی که آن را میبینند [برای کوچکی دنیا در چشمان آنان یا برای شدّت اهوال آنان] جز شامگاهی یا روز آن درنگ نکردهاند.
- ترجمه سلطانیگویی که آنها روزی که آن را میبینند جز شامگاهی یا روز آن درنگ نکردهاند.
- ترجمه راستینچون آن روز را مردم ببینند گویی همه عمر دنیا شامگاهی یا چاشتگاهی بیش نبوده است.
- ترجمه الهی قمشهای