سورهٔ اعراف

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۲۰۶
نام‌های سوره:
اعراف، المص، میقات، میثاق
تفسیر

١١ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ

و هرآینه شما را آفریدیم سپس شما را صورت دادیم سپس به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود

- ترجمه سلطانی

و هرآینه شما را آفریدیم سپس شما را صورت دادیم سپس به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود

- ترجمه راستین

و همانا شما آدمیان را بیافریدیم و آن گاه که بدین صورت کامل آراستیم، فرشتگان را به سجده آدم مأمور کردیم، همه سجده کردند جز شیطان که از جمله سجده کنندگان نبود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۸
سوره اعراف
حزب ۳۱

١٢ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ

گفت: آنوقت که به تو امر کردم چه [چیزی] تو را منع کرد که سجده نکنی؟ [ابلیس] گفت: من از او بهترم مرا از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی

- ترجمه سلطانی

گفت: آنوقت که به تو امر کردم چه (چیزی) تو را منع کرد که سجده نکنی، گفت: من از او بهترم مرا از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی

- ترجمه راستین

خدای متعال بدو فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده (آدم) شد که چون تو را امر کردم نافرمانی کردی؟پاسخ داد که من از او بهترم، که مرا از آتش و او را از خاک آفریده‌ای.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ

فرمود: از آن (آسمان) فرود آی که برای تو نباشد که در آن تکبّر ورزی پس خارج شو همانا تو از زبون (خوار) شدگان هستی

- ترجمه سلطانی

گفت: از آن فرود آی که برای تو نباشد که در آن تکبّر ورزی پس خارج شو همانا تو از زبون شدگان هستی

- ترجمه راستین

خدا به شیطان فرمود: از این مقام فرود آ، که تو را نرسد که در این مقام بزرگی و نخوت ورزی، بیرون شو که تو از زمره پست ترین فرومایگانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ

[ابلیس] گفت: به من مهلت بده (می‌‌دهی) تا روزی که مبعوث می‌‌شوند [و در عقوبت من و میراندن من عجله نکن]

- ترجمه سلطانی

گفت: به من مهلت بده (می‌دهی) تا روزی که مبعوث می‌شوند

- ترجمه راستین

شیطان گفت: (حال که رانده درگاه شدم) مرا تا به روزی که خلایق برانگیخته شوند مهلت ده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ

[به ابلیس] گفت: همانا تو از مهلت داده شدگان هستی

- ترجمه سلطانی

گفت: همانا تو از مهلت داده شدگان هستی

- ترجمه راستین

خدا فرمود: البته مهلت خواهی داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ

[ابلیس] گفت: پس چرا مرا اغواء (گمراه) کردی همانا به خاطر آنان بر صراط مستقیم [همان راه قلب و آن ولایت تکوینیّه و تکلیفیّه] تو می‌‌نشینم

- ترجمه سلطانی

گفت: پس چرا مرا اغواء (گمراه) کردی همانا به خاطر آنان بر راه مستقیم تو مینشینم

- ترجمه راستین

شیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردی من نیز البته در کمین بندگانت در سر راه راست تو می‌نشینم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ

سپس حتماً از بین دستانشان (جلو) [از جهت تزئین مشتهیات اخروی و اتعاب (خسته کردن) آنان در عمل به خاطر آنها] به آنها در می‌‌آیم و از پشت سر آنها [از جهت مشتهیات دنیوی] و از [سمت] راست آنها [با تزئین اعمال دینی به حیثی که از آن طلب لذّت کنند و به آن عُجب کنند آنگاه آن را فاسد کنند] و از [سمت] چپ آنها [با تزئین اعمال قبیحه به حیثی که قبایحشان را حسنات شمارند و به معاصیشان و ملاهی (بازیچه‌‌ها، سرگرمی‌‌ها)شان مباهات کنند] و اکثر آنها را [برای غفلتشان از انعام و شادمانی آنها به نفس نعمت یا با صرف نعمتی که به آنها انعام کرده‌‌ای در غیر وجه آن] شکرگزار نمی‌‌یابی

- ترجمه سلطانی

سپس حتماً از بین دستانشان (جلو) به آنها در می‌آیم و از پشت سر آنها و از (سمت) راست آنها و از (سمت) چپ آنها و اکثر آنها را شکرگزار نمی‌یابی

- ترجمه راستین

آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می‌آیم (و هر یک از قوای عامله و ادراکی آنها را به میل باطل می‌کشم) ، و بیشتر آنان را شکر گزار نعمتت نخواهی یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّـمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ

فرمود: خارج شو از آن در حالتی نکوهیده و رانده شده، [خداوند فرمود سوگند یاد می‌‌کنم] البتّه کسی از آنها که از تو پیروی کند حتماً جهنّم را از شما همگی پُر کنم

- ترجمه سلطانی

گفت: خارج شو از آن در حالتی نکوهیده و رانده شده، (خداوند فرمود سوگند یاد می‌کنم) البتّه کسی از آنها که از تو پیروی کند حتماً جهنّم را از شما همگی پُر خواهم کرد

- ترجمه راستین

خدا گفت: از این مقام بیرون شو که تو نکوهیده و رانده درگاه مایی، هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر می‌گردانم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ وَيَاآدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِـمِينَ

و ای آدم تو و زوجت در جنّت ساکن شوید و از هر آنچه که خواستید بخورید و [لیکن] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و ای آدم تو و زوجت در جنّت ساکن شوید و از هر آنچه که خواستید بخورید و (لیکن) به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران می‌شوید

- ترجمه راستین

و ای آدم، تو با جفتت در بهشت منزل گزینید و از هر جا (و هر چه) بخواهید تناول کنید و لیکن نزدیک این درخت نروید (درخت گندم یا انگور یا سیب یا غیره) که از ستمکاران خواهید گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ

پس شیطان آن دو را وسوسه (پنهانی سخن گفتن، صوت خفی) کرد تا آنچه از عورت‌‌های آن دو که از آن دو پوشیده شده بود را برای آن دو آشکار سازد {و لکن وقتی که از درخت، درخت نفس اراده شود که آن مجمع تمام رذایل و خصائل است، و از آدم روح دمیده شده در جسد او که همان طلیعهٔ عقل است و از حوّاء جهت سفلی آن که از جانب چپ آن آفریده شده تفاسیر مختلف جمع می‌‌شود، مراد از «وسوسۀ شیطان» (پنهانی سخن گفتن شیطان)، خَطَراتی (خُطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) است که انسان را به مشتهیات نفسانی نزدیک می‌‌کند، و از «سوآتهما» (عورات آن دو) رذایل مکمون و اهواء فاسده و آراء کاسده می‌‌باشد که بعد از اختلاط با نفس و مشتهیات آن ظاهر می‌‌شود، و مراد از ورق (برگ) جنّت آنچه است که عقل آن را از حیاء و تقوا اقتضاء می‌‌کند زیرا آن دو از اوراق (برگ‌‌های) جنّت هستند، و از آن دو و از سایر صفات عقل، بدی‌‌ها پوشیده می‌‌شود، و انسان به آن متجاهر نمی‌‌شود مگر اینکه عقل را هلاک کند و از جنّت و حکومت عقل خارج شود، و ندای ربّ عبارت از ندای عقل در وجود انسان است با توبیخ آنچه که از او صادر می‌‌شود از آنچه که نقص او در آن است} و گفت: پروردگار شما [دو نفر] شما دو نفر را از این درخت نهی نکرد مگر به خاطر اینکه مبادا شما دو [نفر] دو مَلک بشوید یا از ماندگاران شوید

- ترجمه سلطانی

پس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از عورت‌های آن دو که از آن دو پوشیده شده بود را برای آن دو آشکار سازد و گفت: پروردگار شما (دو نفر) شما دو نفر را از این درخت نهی نکرد مگر به خاطر اینکه مبادا شما دو (نفر) دو ملک بشوید یا از ماندگاران شوید

- ترجمه راستین

آن گاه شیطان، آدم و حوّا هر دو را به وسوسه فریب داد تا زشتیهایشان را که از آنان پوشیده بود بر ایشان پدیدار کند و گفت: خدایتان شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا (در بهشت) دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)