سورهٔ اعراف
اعراف، المص، میقات، میثاق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ المص
«المص» {آن در حالت مَحو و غَشْی و انقلاب (تبدیل شدن) دنیا به آخرت است که انسان میبیند و از حقایق مشاهده میکند، و از آنچه که آن را مشاهده میکند با حروف مقطّعه برای او تعبیر میشود و از آن آنچه را که از حقایق مشاهده میکند میفهمد، سپس بعد از افاقه (به هوش آمدن) القای این حقایق بر دیگران و اِفهام (فهماندن) آنها برای او ممکن نمیشود چه رسد به تعبیر از آنها با این حروف و افهام آنها به وسیلهٔ اینها}
- ترجمه سلطانیالمص
- ترجمه راستینالمص (بعضی در تفسیر آن گفتهاند: خدای مهربان صاحب اقتدار بردبار).
- ترجمه الهی قمشهای٢ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ
کتابی است {فیض مقدّس مسمّی به فعل حقّ تعالی و اضافهٔ اشراقیّهٔ او و نفس الرّحمان و مشیّت او، به اعتبار ظهور صفات و اسماء و لوازم اسماء به آن، وقتی که نسبتش به حقّ اوّل تعالی و قیام او به آن قیام فعل به فاعل لحاظ شود کلام است، و به عنوان متکلّم بودن برای او تعالی میباشد، و وقتی که شیئیّت آن فی نفسه و مغایرت آن با او تعالی و بینونیّت آن از او لحاظ شود کتاب برای او تعالی میباشد} که به تو نازل شده و نباید حرجی (سختی و فشار) از آن در سینهات باشد تا [منحرفین و کفّار به خداوند یا به ولایت یا به آنچه که در کتاب است را] با آن انذار کنی و یادآوریی است برای مؤمنین [به خداوند با ایمان عامّ که همان بیعت بر دست تو و همان ایمان به تو است، یا با ایمان خاصّ که همان بیعت ولویّه و همان ایمان به ولایت است]
- ترجمه سلطانیکتابی است که به تو نازل شده و نباید حرجی (سختی و فشار) از آن در سینهات باشد تا با آن انذار کنی و یادآوریی است برای مؤمنین
- ترجمه راستیناین کتابی است که به تو نازل شد، پس تو دلتنگ و رنجه خاطر (از انکار مردم) نسبت به آن مباش، تا (مردمان را) به (آیات عذاب) آن بترسانی، و اهل ایمان را سبب یادآوری باشد.
- ترجمه الهی قمشهای٣ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ
از آنچه که از پروردگارتان به شما نازل شده [از کتابى که آن صورت ولایت است که با علی (ع) متّحد است] پیروی کنید و از اولیای دیگری غیر از او [از شیاطین الانس کسانی که دربارهٔ آنها چیزی از پروردگار شما به شما نازل نشده] تبعیّت نکنید چه اندک پند میپذیرید
- ترجمه سلطانیاز آنچه که از پروردگارتان به شما نازل شده پیروی کنید و اولیای دیگری غیر از او را تبعیّت نکنید چه اندک پند میپذیرید
- ترجمه راستین(ای اهل ایمان) از آنچه از خدایتان به سوی شما فرستاده شده پیروی کنید و پیرو دستورهای غیر او نباشید و جز خدا را به دوستی مگیرید. اما اندکی بدین پند متذکر میگردید.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ
و چه بسیار شهرهایی را که [ارادهٔ هلاک آنها را کردیم] آنها را هلاک کردیم و سختی (عذاب) ما شبانه به آنها رسید یا [در حالی که] آنها در استراحت نیمروز بودند
- ترجمه سلطانیو چه بسیار شهرهایی را که آنها را هلاک کردیم و سختی (عذاب) ما شبانه به آنها رسید یا (در حالی که) آنها در استراحت نیمروز بودند
- ترجمه راستینو چه بسیار اهالی شهرها را که هلاک کردیم و آنها را عذاب ما آمد آن گاه که در آسایش شب یا به خواب راحت نیمروز بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا إِلَّا أَن قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِـمِينَ
و آنوقت که عذاب ما به آنها رسید دعوی آنها جز این نبود که گفتند: به راستی که ما ظالم بودهایم
- ترجمه سلطانیو آنوقت که عذاب ما به آنها رسید دعوی آنها جز این نبود که گفتند: به راستی که ما ظالم بودهایم
- ترجمه راستینپس در هنگامی که عذاب ما به آنان رسید جز این اعتراف نکردند که گفتند: ما خود ستمکار و مستحق عذاب بودیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ
و هرآینه حتماً از کسانی که [رسولانی] به سوی آنها فرستاده شده بودند سؤال میکنیم و هرآینه حتماً از فرستادگان [دربارهٔ تبلیغشان و چگونگی اجابت امّتهایشان] سؤال میکنیم
- ترجمه سلطانیو هرآینه حتماً از کسانی که (رسولانی) به سوی آنها فرستاده شده بودند سؤال میکنیم و هرآینه حتماً از فرستادگان سؤال میکنیم
- ترجمه راستینالبته ما هم از امتها که پیامبران به سویشان آمدند و هم از پیغمبران آنها باز خواست خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٧ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ
و هرآینه حتماً از روی علم بر آنها حکایت میکنیم و ما [حینی که انجام دادند آنچه را که انجام دادند از آنها] غایب نبودهایم
- ترجمه سلطانیو هرآینه حتماً از روی علم بر آنها حکایت میکنیم و ما غایب نبودهایم
- ترجمه راستینپس بر آنان (حکایت حال آنها را تماما) به علم و بصیرت کامل بیان کنیم، و ما از کردار آنان غایب و غافل نبودهایم.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و در آنروز سنجش حقّ است و کسانی که میزانهایشان سنگین باشد پس آنان همان رستگاران هستند
- ترجمه سلطانیو در آنروز سنجش حقّ است و کسانی که میزانهایشان سنگین باشد پس آنان همان رستگاران هستند
- ترجمه راستینو روز محشر حقا روز سنجیدن اعمال است، پس آنان که در آن میزان حق وزین و نیکوکار بودند البته رستگار خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ
و کسانی که میزانهایشان سبک باشد پس آنان کسانی هستند که به (سبب) آنچه که [با عدم اتّصال] به آیات [قرآنی و نبوی و ولوی در مراتب آنها و انفسی] ما ظلم میکردند به خود زیان زدهاند
- ترجمه سلطانیو کسانی که میزانهایشان سبک باشد پس آنان کسانی هستند که به (سبب) آنچه که به آیات ما ظلم میکردند به خود زیان زدهاند
- ترجمه راستینو آنان که در آن میزان سبک وزن بودند (یعنی بی ایمان و بد عملند) آنان کسانی هستند که به حقیقت به خود زیان رسانیدهاند چون به آیات ما ستم میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ
و همانا در زمین [طبیعت] به شما تمکّن دادیم و معیشت شما را [برای ابدان شما و ارواح شما] در آن قرار دادیم چه کم شکرگزاری میکنید
- ترجمه سلطانیو همانا در زمین به شما تمکّن دادیم و معیشت شما را در آن قرار دادیم چه کم شکرگزاری میکنید
- ترجمه راستینو همانا ما شما (فرزندان آدم) را در زمین تمکین و اقتدار بخشیدیم و در آن بر شما معاش و روزی مقرر داشتیم، لیکن اندک شکر نعمتهای خدای را به جا میآرید.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ
و هرآینه شما را آفریدیم سپس شما را صورت دادیم سپس به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود
- ترجمه سلطانیو هرآینه شما را آفریدیم سپس شما را صورت دادیم سپس به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود
- ترجمه راستینو همانا شما آدمیان را بیافریدیم و آن گاه که بدین صورت کامل آراستیم، فرشتگان را به سجده آدم مأمور کردیم، همه سجده کردند جز شیطان که از جمله سجده کنندگان نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ
گفت: آنوقت که به تو امر کردم چه [چیزی] تو را منع کرد که سجده نکنی؟ [ابلیس] گفت: من از او بهترم مرا از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی
- ترجمه سلطانیگفت: آنوقت که به تو امر کردم چه (چیزی) تو را منع کرد که سجده نکنی، گفت: من از او بهترم مرا از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی
- ترجمه راستینخدای متعال بدو فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده (آدم) شد که چون تو را امر کردم نافرمانی کردی؟پاسخ داد که من از او بهترم، که مرا از آتش و او را از خاک آفریدهای.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ
فرمود: از آن (آسمان) فرود آی که برای تو نباشد که در آن تکبّر ورزی پس خارج شو همانا تو از زبون (خوار) شدگان هستی
- ترجمه سلطانیگفت: از آن فرود آی که برای تو نباشد که در آن تکبّر ورزی پس خارج شو همانا تو از زبون شدگان هستی
- ترجمه راستینخدا به شیطان فرمود: از این مقام فرود آ، که تو را نرسد که در این مقام بزرگی و نخوت ورزی، بیرون شو که تو از زمره پست ترین فرومایگانی.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
[ابلیس] گفت: به من مهلت بده (میدهی) تا روزی که مبعوث میشوند [و در عقوبت من و میراندن من عجله نکن]
- ترجمه سلطانیگفت: به من مهلت بده (میدهی) تا روزی که مبعوث میشوند
- ترجمه راستینشیطان گفت: (حال که رانده درگاه شدم) مرا تا به روزی که خلایق برانگیخته شوند مهلت ده.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ
[ابلیس] گفت: پس چرا مرا اغواء (گمراه) کردی همانا به خاطر آنان بر صراط مستقیم [همان راه قلب و آن ولایت تکوینیّه و تکلیفیّه] تو مینشینم
- ترجمه سلطانیگفت: پس چرا مرا اغواء (گمراه) کردی همانا به خاطر آنان بر راه مستقیم تو مینشینم
- ترجمه راستینشیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردی من نیز البته در کمین بندگانت در سر راه راست تو مینشینم.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ
سپس حتماً از بین دستانشان (جلو) [از جهت تزئین مشتهیات اخروی و اتعاب (خسته کردن) آنان در عمل به خاطر آنها] به آنها در میآیم و از پشت سر آنها [از جهت مشتهیات دنیوی] و از [سمت] راست آنها [با تزئین اعمال دینی به حیثی که از آن طلب لذّت کنند و به آن عُجب کنند آنگاه آن را فاسد کنند] و از [سمت] چپ آنها [با تزئین اعمال قبیحه به حیثی که قبایحشان را حسنات شمارند و به معاصیشان و ملاهی (بازیچهها، سرگرمیها)شان مباهات کنند] و اکثر آنها را [برای غفلتشان از انعام و شادمانی آنها به نفس نعمت یا با صرف نعمتی که به آنها انعام کردهای در غیر وجه آن] شکرگزار نمییابی
- ترجمه سلطانیسپس حتماً از بین دستانشان (جلو) به آنها در میآیم و از پشت سر آنها و از (سمت) راست آنها و از (سمت) چپ آنها و اکثر آنها را شکرگزار نمییابی
- ترجمه راستینآن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در میآیم (و هر یک از قوای عامله و ادراکی آنها را به میل باطل میکشم) ، و بیشتر آنان را شکر گزار نعمتت نخواهی یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّـمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ
فرمود: خارج شو از آن در حالتی نکوهیده و رانده شده، [خداوند فرمود سوگند یاد میکنم] البتّه کسی از آنها که از تو پیروی کند حتماً جهنّم را از شما همگی پُر کنم
- ترجمه سلطانیگفت: خارج شو از آن در حالتی نکوهیده و رانده شده، (خداوند فرمود سوگند یاد میکنم) البتّه کسی از آنها که از تو پیروی کند حتماً جهنّم را از شما همگی پُر خواهم کرد
- ترجمه راستینخدا گفت: از این مقام بیرون شو که تو نکوهیده و رانده درگاه مایی، هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر میگردانم.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَيَاآدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِـمِينَ
و ای آدم تو و زوجت در جنّت ساکن شوید و از هر آنچه که خواستید بخورید و [لیکن] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران میشوید
- ترجمه سلطانیو ای آدم تو و زوجت در جنّت ساکن شوید و از هر آنچه که خواستید بخورید و (لیکن) به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران میشوید
- ترجمه راستینو ای آدم، تو با جفتت در بهشت منزل گزینید و از هر جا (و هر چه) بخواهید تناول کنید و لیکن نزدیک این درخت نروید (درخت گندم یا انگور یا سیب یا غیره) که از ستمکاران خواهید گشت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ
پس شیطان آن دو را وسوسه (پنهانی سخن گفتن، صوت خفی) کرد تا آنچه از عورتهای آن دو که از آن دو پوشیده شده بود را برای آن دو آشکار سازد {و لکن وقتی که از درخت، درخت نفس اراده شود که آن مجمع تمام رذایل و خصائل است، و از آدم روح دمیده شده در جسد او که همان طلیعهٔ عقل است و از حوّاء جهت سفلی آن که از جانب چپ آن آفریده شده تفاسیر مختلف جمع میشود، مراد از «وسوسۀ شیطان» (پنهانی سخن گفتن شیطان)، خَطَراتی (خُطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) است که انسان را به مشتهیات نفسانی نزدیک میکند، و از «سوآتهما» (عورات آن دو) رذایل مکمون و اهواء فاسده و آراء کاسده میباشد که بعد از اختلاط با نفس و مشتهیات آن ظاهر میشود، و مراد از ورق (برگ) جنّت آنچه است که عقل آن را از حیاء و تقوا اقتضاء میکند زیرا آن دو از اوراق (برگهای) جنّت هستند، و از آن دو و از سایر صفات عقل، بدیها پوشیده میشود، و انسان به آن متجاهر نمیشود مگر اینکه عقل را هلاک کند و از جنّت و حکومت عقل خارج شود، و ندای ربّ عبارت از ندای عقل در وجود انسان است با توبیخ آنچه که از او صادر میشود از آنچه که نقص او در آن است} و گفت: پروردگار شما [دو نفر] شما دو نفر را از این درخت نهی نکرد مگر به خاطر اینکه مبادا شما دو [نفر] دو مَلک بشوید یا از ماندگاران شوید
- ترجمه سلطانیپس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از عورتهای آن دو که از آن دو پوشیده شده بود را برای آن دو آشکار سازد و گفت: پروردگار شما (دو نفر) شما دو نفر را از این درخت نهی نکرد مگر به خاطر اینکه مبادا شما دو (نفر) دو ملک بشوید یا از ماندگاران شوید
- ترجمه راستینآن گاه شیطان، آدم و حوّا هر دو را به وسوسه فریب داد تا زشتیهایشان را که از آنان پوشیده بود بر ایشان پدیدار کند و گفت: خدایتان شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا (در بهشت) دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَـمِنَ النَّاصِحِينَ
و برای آن دو [نفر] قسم یاد کرد که من البتّه برای شما دو [تن] از ناصحان [خیرخواهان] هستم
- ترجمه سلطانیو برای آن دو (نفر) قسم یاد کرد که من البتّه برای شما دو (تن) از ناصحان (خیرخواهان) هستم
- ترجمه راستینو بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ
پس آن دو را با فریب دادن دلالت (راهنمائی) کرد و چون آن دو از آن درخت چشیدند عورتشان بر آن دو آشکار شد و آن دو شروع کردند که از برگ بهشت بر خود بچسبانند و پروردگار آن دو، به آن دو نداء داد آیا شما را از آن درخت نهی نکرده بودم و آیا به شما نگفته بودم که قطعاً شیطان برای شما [دو نفر] دشمنی آشکار است
- ترجمه سلطانیپس آن دو را با فریب دادن دلالت (راهنمائی) کرد و چون آن دو از آن درخت چشیدند عورتشان بر آن دو آشکار شد و آن دو شروع کردند که از برگ بهشت بر خود بچسبانند و پروردگار آن دو، به آن دو نداء داد آیا شما را از آن درخت نهی نکرده بودم و آیا به شما نگفته بودم که قطعاً شیطان برای شما (دو نفر) دشمنی آشکار است
- ترجمه راستینپس آنان را به فریب و دروغی (از آن مقام بلند) فرود آورد، پس چون از آن درخت تناول کردند زشتیهایشان (مانند عورات و سایر زشتیهای پنهان) بر آنان آشکار گردید و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند، و پروردگارشان آنها را ندا کرد که آیا من شما را از این درخت منع نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شماست؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
آن دو گفتند: [ای] پروردگار ما، ما به خودمان ظلم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی البتّه حتماً از زیانکاران خواهیم بود
- ترجمه سلطانیآن دو گفتند: (ای) پروردگار ما، ما به خودمان ظلم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی البتّه حتماً از زیانکاران خواهیم بود
- ترجمه راستینگفتند: خدایا، ما بر خویش ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحمت و رأفت نفرمایی سخت از زیانکاران خواهیم بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ
فرمود: فرود آیید که بعضی از شما دشمن بعضی دیگر هستید و در زمین برای شما تا مدّتی جایگاه و برخورداری هست
- ترجمه سلطانیگفت: فرود آیید که بعضی از شما دشمن بعضی دیگر هستید و در زمین برای شما تا مدّتی جایگاه و برخورداری هست
- ترجمه راستینخدا گفت: (از بهشت) فرود آیید که برخی با برخی دیگر مخالف و دشمنید، و زمین تا هنگامی معین (یعنی وقت مرگ و قیامت) جایگاه شماست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ
فرمود: در آنجا زندگی میکنید و در آنجا میمیرید و از آنجا خارج میشوید
- ترجمه سلطانیگفت: در آنجا زندگی میکنید و در آنجا میمیرید و از آنجا خارج میشوید
- ترجمه راستینخدا گفت: در این زمین زندگانی کنید و در آن بمیرید و هم از آن باز برانگیخته گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ يَابَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
ای فرزندان آدم همانا لباسی را بر شما نازل کردهایم که عورتهای شما را میپوشاند و مایهٔ زینت [شما] است و لباس تقوا، آن بهتر است، آن از آیات خداوند است به این ترقّب که آنها متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیای فرزندان آدم همانا لباسی را بر شما نازل کردهایم که عورتهای شما را میپوشاند و مایهٔ زینت (شما) است و لباس تقوا، آن بهتر است، آن از آیات خداوند است به این ترقّب که آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینای فرزندان آدم، محققا ما لباسی که ستر عورات شما کند و جامههایی که به آن تن را بیارایید برای شما فرستادیم، و لباس تقوا نیکوترین جامه است. این سخنان همه از آیات خداست (که به بندگان فرستادیم) شاید خدا را یاد آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ يَابَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ
ای فرزندان آدم [مراقب باشید] شیطان [با تزئین کردن درخت نفس و ثمرهٔ مشتهیات آن وآزمند کردن شما به آن] شما را فتن (شیفتگی به زن و ولع به زن و ارادهٔ فجور کردن) نکند [که این نعمت از شما زایل میشود] چنانکه پدران شما را [با اِفْتِتان به شجرهٔ نفس] از بهشت اخراج کرد، لباس آن دو را از آن دو برکَند تا عورات آن دو را به آن دو نشان دهد، او و قبیلهاش از جایی که آنها را نمیبینید شما را میبینند همانا ما شیاطین را برای کسانی که ایمان نمیآورند اولیاء قرار دادیم
- ترجمه سلطانیای فرزندان آدم (مراقب باشید) شیطان شما را فتن (ولع به زن و ارادهٔ فجور کردن) نکند چنانکه پدران شما را از بهشت اخراج کرد، لباس آن دو را از آن دو برکَند تا عورات آن دو را به آن دو نشان دهد، او و قبیلهاش از جایی که آنها را نمیبینید شما را میبینند همانا ما شیاطین را برای کسانی که ایمان نمیآورند اولیاء قرار دادیم
- ترجمه راستینای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را فریب دهد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، در حالی که جامه از تن آنان بر میکند تا قبایح آنان را در نظرشان پدیدار کند، همانا آن شیطان و بستگانش شما را میبینند از جایی که شما آنها را نمیبینید. ما نوع شیطان را دوستدار و سرپرست کسانی قرار دادهایم که ایمان نمیآورند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُـولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
و وقتی که [عمل] زشتی را انجام میدهند میگویند: پدرانمان را بر آن یافتهایم [یعنی بر آنچه که به آن عادت کرده بودند اعتماد و اطمینان کردند] و خداوند ما را به آن امر کرده است [و عاداتشان را به خداوند نسبت دادند، در پاسخ به آنها] بگو: همانا خداوند به فحشاء امر نمیکند {مردار از فحشاء آنچه که عقل و شرع بحسب صورت آن را تقبیح میکنند نیست بلکه مراد آنچه است که از نفس برای غایات نفسانیّه صادر میشود، صورت آن به صورت آنچه که شرع آن را تقریر کرده یا از آن نهی کرده باشد یکسان است، و نماز ریائی یا به قصد جاه یا مال یا حفظ مال یا عرض یا خون، «فاحشه» است} آیا چیزی بر خداوند میگویید (میبندید) که نمیدانید
- ترجمه سلطانیو وقتی که (عمل) زشتی را انجام میدهند میگویند: پدرانمان را بر آن یافتهایم و خداوند ما را به آن امر کرده است بگو: همانا خداوند به فحشاء امر نمیکند آیا بر خداوند چیزی میگویید (میبندید) که نمیدانید
- ترجمه راستینو چون کار زشتی کنند گویند: ما پدران خود را بدین کار یافتهایم و خدا ما را به آن امر نموده. بگو: هرگز خدا امر به اعمال زشت نکند. آیا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت میدهید؟!
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ
بگو: پروردگارم مرا به قسط (دادگری) امر کرده است {قسط همان توسّط (میانه روی) نفس در افعال و اقوال و احوال و اخلاق و عقاید، بین تفریط نفس از روی اغراض عقلیّه و افراط آن در آن است به حیثی که به آنچه که از آن نهی شده مانند اغراض دنیوی منجر شود} و در هر مسجدی (محلّ سجده کردنی) وجه (روی) خود را [به سوی قبله] راست گردانید و او را بخوانید [در حالی که] برای او در دین دارندهٔ اخلاص هستید، همانطور که شما را آفرید عودت میکنید (باز میگردید)
- ترجمه سلطانیبگو: پروردگارم مرا به قسط (دادگری) امر کرده است و در هر مسجدی (محلّ سجده کردنی) وجه (روی) خود را (به سوی قبله) راست گردانید و او را بخوانید (در حالی که) برای او در دین دارندهٔ اخلاص هستید، همانطور که شما را آفرید عودت میکنید (باز میگردید)
- ترجمه راستینبگو: پروردگار من شما را به عدل و درستی امر کرده (نه به اعمال زشت) ، و (نیز فرموده که) در هر عبادت روی به حضرت او آرید و خدا را از سر اخلاص در دین بخوانید چنانکه شما را در اول بیافرید دیگر بار (در محشر) به سویش باز آیید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ
[در حالی که] گروهی را هدایت کرده و گروهی ضلالت بر آنها محقّق است زیرا آنها به جای خداوند شیاطین [جنّ در تزئین اهواء و مشتهیات و شیاطین انس در تزئین باطل آنها به صورت حقّ از ائمّهٔ جور و اَظْلال آنها] را به عنوان اولیاء گرفتند و (حال آنکه) میپندارند که آنها هدایت شده هستند [در اتّباع از عادات و اهواء و استنباط احکام خداوند با آراء و استبداد به ظنون مستنبط از قیاسات و استحسانات، و اخذ احکام خداوند از کسانی که به اخذ از آنها و ایتمام (اقتداء) به آنها مأمور نشدهاند، و تَحاکُم (داوری بردن) به کسی که خداوند امر کرده که به او کفر بورزند، و عمل به آنچه که از کسی که امر شدهاند که از او اخذ کنند یعنی از کسانی که خداوند و رسولش (ع) بر او نصّ دادهاند اخذ نکردهاند، و بالجمله هر کس که خصوصاً و نه عموماً منصوص از خداوند و نه از رسول او (ص) و نه اوصیاء او (ع) نباشد و از منصوصٌ علیه نگرفته باشد]
- ترجمه سلطانی(در حالی که) گروهی را هدایت کرده و گروهی ضلالت بر آنها محقّق است زیرا آنها به جای خداوند شیاطین را به عنوان اولیاء گرفتند و (حال آنکه) میپندارند که آنها هدایت شده هستند
- ترجمه راستینگروهی را (به طاعت خود) رهنورد هدایت کرد، و گروهی (به پیروی شیطان) گمراهی بر آنان حتمی شد، چون خدا را گذارده و شیطانها را به دوستی اختیار کردند و گمان میکنند که به راه راست هدایت یافتهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ يَابَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ
ای فرزندان آدم زینتهایتان [از آنچه که جمال شما به آن است] را در هر مسجدی برگیرید و بخورید و بیاشامید و [در زینت کردن و در خوردن و آشامیدن] اسراف نکنید همانا او اسرافکاران [در هر چیزی] را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیای فرزندان آدم زینتهایتان را در هر مسجدی برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید همانا او اسرافکاران را دوست ندارد
- ترجمه راستینای فرزندان آدم، زیورهای خود را در مقام هر عبادت به خود برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید، که خدا مسرفان را دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
بگو: چه کسی زینتهایی را که خداوند برای بندگانش خارج (پدیدار) کرده است و روزیهای پاکیزه را حرام کرده!؟ بگو این [روزیهای پاکیزه] برای کسانی است که در حیات دنیا ایمان آوردهاند، در روز قیامت بطور خالص (فقط برای آنها) میباشد اینچنین آیات را برای مردمانی که میدانند [یعنی در سلوک به سوی آخرت اشتداد میورزند، و علمشان را زیاد مینمایند] تفصیل میدهیم {زیرا علم با ازدیاد و اشتداد همان ماکان متعلّق به آخرت است و هر ادراکی که تعلّق به آخرت ندارد، یا متعلّق به آن باشد لکن اشتداد نداشته باشد بلکه بواسطه اغراض دنیوی متوقّف یا منکوس باشد نزد اهل الله علم نامیده نمیشود، بلکه جهل است، و اگر اسم علم بر آن اطلاق شود از باب مُشاکله و موافقت با مخاطبات آنان است، پس کسی که سالک به سوی آخرت و سائر الی الله با قدم ایتمام به امام حقّ منصوصی از خداوند نباشد و اگرچه در علوم حِکَمیّه و ظنون فرعیّهٔ آن بلغ ما بلغ باشد عالم نامیده نمیشود، و او از تفصیل آیات نفع نمیبرد، برای اینکه نظر او به آیات از حیث انفس آنها است، یا از حیث جهات دنیوی آنها، نه از حیث اینکه آنها به عنوان آیت دالّ بر خداوند و بر امور آخرت هستند}
- ترجمه سلطانیبگو: چه کسی زینتهایی را که خداوند برای بندگانش خارج (پدیدار) کرده است و روزیهای پاکیزه را حرام کرده!؟ بگو این (روزیهای پاکیزه) برای کسانی است که در حیات دنیا ایمان آوردهاند، در روز قیامت بطور خالص (فقط برای آنها) میباشد اینچنین آیات را برای مردمانی که میدانند تفصیل میدهیم
- ترجمه راستینبگو: چه کسی زینتهای خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام کرده و از صرف رزق حلال و پاکیزه منع کرده؟بگو: این نعمتها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها (یعنی لذات کامل بدون الم، و نیکوتر از اینها) در آخرت برای آنان خواهد بود. ما آیات خود را برای اهل دانش چنین مفصل و روشن بیان میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُـنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُـولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
بگو: جز این نیست که پروردگارم زشتیها را، چه آنچه از آنها که ظاهر باشد و چه آنچه از آنها که پنهان باشد و گناه و بغی (بیداد) به غیر حقّ را حرام کرده است و اینکه آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده است را با خداوند شریک نکنید و اینکه آنچه را که نمیدانید بر خداوند نگوئید
- ترجمه سلطانیبگو: جز این نیست که پروردگارم زشتیها را، چه آنچه از آنها که ظاهر باشد و چه آنچه از آنها که پنهان باشد و گناه و بغی (بیداد) به غیر حقّ را حرام کرده است و اینکه آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده است را با خداوند شریک نکنید و اینکه آنچه را که نمیدانید بر خداوند نگوئید
- ترجمه راستینبگو که خدای من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در نهان و گناهکاری و ظلم به ناحق و شرک به خدا را که بر آن شرک هیچ دلیلی نفرستاده است و این که چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت دهید، همه را حرام کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ
و هر امّتی (گروهی) اجلی (مدّت معیّنی) دارد و وقتی که اجلشان فرا رسد نه ساعتی تأخیر میکنند و نه پیش میافتند
- ترجمه سلطانیو هر امّتی (گروهی) اجلی (مدّت معیّنی) دارد و وقتی که اجلشان فرا رسد نه ساعتی تأخیر میکنند و نه پیش میافتند
- ترجمه راستینو هر قومی را دورهای و اجل معینی است که چون اجلشان فرا رسد لحظهای پس و پیش نخواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ يَابَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
ای فرزندان آدم چون رسولانی از شما نزد شما بیایند که آیات مرا بر شما حکایت کنند پس کسی که [از مخالفت با آیات تدوینی با ترک عمل به آنها و آیات تکوینی آفاقی و انفسی با ترک اِتّعاظ (پند گرفتن) از آنها و با اعراض از آنها و از آیات عظیم که همان انبیاء (ع) و اولیاء (ع) هستند با ترک اتّباع از آنان و تکذیب آنها و استهزاء ایشان] بپرهیزد و [با اتّصال یافتن به آیات عُظْماء با بیعت عامّه و خاصّه با اتعاظ از آیات صُغرا] اصلاح کند پس ترسی بر آنها نیست و محزون نمیشوند
- ترجمه سلطانیای فرزندان آدم چون رسولانی از شما نزد شما بیایند که آیات مرا بر شما حکایت کنند پس کسی که بپرهیزد و اصلاح کند پس ترسی بر آنها نیست و محزون نمیشوند
- ترجمه راستینای فرزندان آدم، چون پیغمبرانی از جنس شما بیایند و آیات مرا بر شما بخوانند، پس هر که تقوا پیشه کرد و به کار شایسته شتافت هیچ ترس و اندوهی بر آنها نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
کسانی که آیات ما را [با ترک فرمانبرداری آنها و اتّعاظ از آنها و اتّصال با یکی از این دو بیعت به آنها] تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند آنان اصحاب آتشند، آنها در آن ماندگارند
- ترجمه سلطانیکسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند آنان اصحاب آتشند، آنها در آن ماندگارند
- ترجمه راستینو آنان که آیات ما را تکذیب کرده و از سرکشی و تکبر سر بر آن فرود نیاوردند آنها اهل دوزخند و در آن جاوید (معذب) خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ
و چه کسی ظالمتر از کسی است که دروغی را بر خداوند افتراء بست یا به آیات او [اعظم آنها و غایت آنها همان ولایت است] کذب (دروغ) بست آنان نصیبشان از کتاب [در دنیا] به آنها میرسد {چون قبول دعوت ظاهره و احکام قالبیّهٔ اسلامیّه شرافت و اثر دارد ولیکن در آخرت نصیب ندارند} تا آنوقتی که رسولان ما نزد آنها بیایند که آنها را بمیرانند میگویند کجایند آنهایی را که [با اعراض از خلفای او و مظاهر ولویّ او و خواندن غیر آنان از مظاهر قهر او و اعوان (یاران) دشمنان او از کسانی که در مقابل اوصیای انبیاء او (ع) ادّعای خلافت کردند] به جای خداوند میخواندید؟ میگویند: آنها از ما ناپدید شدند و علی (بر زیان) خودشان شهادت میدهند که آنها [به وجههٔ قلب و ولایت] کافر بودهاند
- ترجمه سلطانیو چه کسی ظالمتر از کسی است که دروغی را بر خداوند افتراء بست یا به آیات او کذب (دروغ) بست آنان نصیبشان از کتاب (در دنیا) به آنها میرسد تا آنوقتی که رسولان ما نزد آنها بیایند که آنها را بمیرانند میگویند کجایند آنهایی را که به جای خداوند میخواندید؟ میگویند: آنها از ما ناپدید شدند و علی (بر زیان) خودشان شهادت میدهند که آنها کافر بودهاند
- ترجمه راستینپس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدای دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند؟آنان از کتاب (قضا و قدر الهی یا از نامه اعمال) به بهره خویش خواهند رسید، تا هنگامی که فرستادگان ما (ملک الموت و فرشتگان قبض روح) بر آنان فرا رسند که قبض روح آنان کنند به آنان گویند: چه شدند آنهایی که به جای خدا به ربوبیت میخواندید (مانند بتان جمادی و غیر جمادی و هواهای نفسانی) ؟پاسخ دهند که آنها همه از نظر ما ناپدید و نابود شدند. و آنها بر زیان خویش گواهی دهند که کافر بودهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَـؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِن لَّا تَعْلَمُونَ
[خداوند] میگوید: در امّتهایی از جن و انس که قبل از شما درگذشتهاند [کسانی که از سنخ شما داعی (خواننده) کسانی بودند که در دعوت (خواندن) آنها مأذون نبودند] در آتش داخل شوید هرگاه امّتی داخل میشوند خواهرشان (هم عقیدهٔ خود یا الفت دارندگان و دوستان از آنها) را لعن میکنند تا آن زمانی که جمیعاً (تابعان و متبوعین) در آن (درک اسفل) گرد هم بیایند، پیروان [ملحق شدهٔ] آنها دربارهٔ (در حقّ) اولیائشان (متبوعین) میگویند ای پروردگار ما، اینان ما را گمراه کردند پس آنها را [برای گمراهیشان و گمراه کردنشان] با دو برابر از آتش عذاب بده میفرماید: برای همه دو برابر است و لکن خود نمیدانید
- ترجمه سلطانیخداوند) میگوید: در امّتهایی از جن و انس که قبل از شما درگذشتهاند در آتش داخل شوید هرگاه امّتی داخل میشوند خواهرشان (هم عقیدهٔ خود) را لعن میکنند تا آن زمانی که جمیعاً در آن گرد هم بیایند، پیروان آنها دربارهٔ اولیائشان میگویند ای پروردگار ما، اینان ما را گمراه کردند پس آنها را با دو برابر از آتش عذاب بده میگوید: برای همه دو برابر است و لکن خود نمیدانید
- ترجمه راستینخداوند گوید: شما هم با آن گروه از جن و انس که پیش از شما بودند به دوزخ داخل شوید. در آن وقت هر قومی که به دوزخ شوند قوم دیگر (از همکیشان خود) را لعن کنند، تا آن گاه که همه در آتش دوزخ فراهم شوند زمره آخرین درباره فرقه اول (یا مرئوسان درباره رئیسان) گویند که خدایا، اینان ما را گمراه کردند، پس عذابشان را از آتش افزون و مضاعف گردان. خدا گوید: همه را عذاب مضاعف است و لیکن شما آگاه نیستید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ
و اولیاء آنها بر پیروان خود میگویند که شما برتریی بر ما نداشتید پس بچشید عذاب را به آنچه که کسب میکردید
- ترجمه سلطانیو اولیاء آنها بر پیروان خود میگویند که شما برتریی بر ما نداشتید پس بچشید عذاب را به آنچه که کسب میکردید
- ترجمه راستینو گروه مقدم به طایفه مؤخّر پاسخ دهند که شما را بر ما برتری نباشد (ما و شما در گناه یکسانیم) . پس (به آنها خطاب کنند که) بچشید عذاب را به کیفر آنچه از اعمال ناشایسته مرتکب میشدید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ
همانا کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند دربهای آسمان [ارواح] برای آنها گشوده نمیشود [برای اینکه باب آن قلب است و باز شدنش با ولایت تکلیفی است و البتّه آن را دروغ شمرده بودند] و داخل بهشت نمیشوند تا آنکه شتر نر [یا طناب کلفت] در سوراخ سوزن وارد شود [یعنی ناشدنی است] و اینچنین مجرمان را مجازات میکنیم
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند دربهای آسمان برای آنها گشوده نمیشود و داخل بهشت نمیشوند تا آنکه شتر نر (یا طناب کلفت) در سوراخ سوزن وارد شود و اینچنین مجرمان را مجازات میکنیم
- ترجمه راستینهمانا آنان که آیات ما را تکذیب کردند و از کبر و نخوت سر بر آن فرود نیاوردند هرگز درهای آسمان به روی آنان باز نشود و به بهشت در نیایند تا آنکه شتر در چشمه سوزن در آید (یعنی داخل شدنشان به بهشت بدان ماند که شتر به چشمه سوزن رود و این در عادت محال باشد) . و این گونه گنهکاران (متکبّر) را مجازات سخت خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِـمِينَ
آنان بستری و رواندازی از [سمت] بالایشان از جهنم دارند و اینچنین ستمکاران را مجازات میکنیم
- ترجمه سلطانیآنان بستری و رواندازی از (سمت) بالایشان از جهنم دارند و اینچنین ستمکاران را مجازات میکنیم
- ترجمه راستینبر آنان از آتش دوزخ بسترها گسترده و سراپردهها افراشتهاند و ستمکاران را چنین مجازات سخت خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند نفسی را جز [به اندازهٔ] وُسع او تکلیف نمیکنیم آنان اصحاب جنّت هستند و آنها در آن جاویدانند
- ترجمه سلطانیو کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند نفسی را جز (به اندازهٔ) وُسع او تکلیف نمیکنیم آنان اصحاب جنّت هستند و آنها در آن جاویدانند
- ترجمه راستینو آنان که ایمان آوردند و (به قدر وسع) در کار نیک و شایسته کوشیدند-زیرا ما کسی را بیش از وسع تکلیف نکنیم-آنها اهل بهشت و جاودان در آن متنعمند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَـوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و [در دنیا یا در جنّت] بَر میکَنیم (میزداییم) آنچه از کینه که در سینههایشان است، نهرها از زیر آنها جاری میشود و میگویند ستایش خداوندی را که ما را به این [مقام یا فضل] هدایت فرمود و اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد ما حتماً هدایت نمیشدیم همانا رسولان پروردگار ما حقّ را آورده بودند و نداء داده میشود که این جنّتی است که شما آن را به آنچه که عمل میکردهاید به ارث میبرید
- ترجمه سلطانیو بَر میکَنیم (میزداییم) آنچه از کینه که در سینههایشان است، نهرها از زیر آنها جاری میشود و میگویند ستایش خداوندی را که ما را به این هدایت نمود و اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد ما حتماً هدایت نمیشدیم همانا رسولان پروردگار ما حقّ را آورده بودند و نداء داده میشود که این جنّتی است که شما آن را به آنچه که عمل میکردید به ارث میبرید
- ترجمه راستینو زنگار هر کینه (و حسد و خوی زشت) را از آیینه دل آنان بزداییم و در بهشت بر زیر قصرهایشان نهرها جاری شود و گویند: ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد، که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمییافتیم، همانا رسولان خدایمان به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبری کردند) . و اهل بهشت را ندا کنند که این است بهشتی که از اعمال صالح شما را به ارث دادهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِـمِينَ
و اصحاب جنّت به اصحاب آتش نداء میدهند که ما آنچه را که پروردگارمان به ما وعده کرده بود به حقّ یافتیم پس آیا شما [نیز] آنچه که پروردگارتان وعده کرده بود را به حقّ یافتید؟ میگویند: بله، پس مؤذنی [از خداوند] بین آنها اعلام میکند که لعنت خداوند بر ظالمان باد
- ترجمه سلطانیو اصحاب جنّت به اصحاب آتش نداء میدهند که ما آنچه را که پروردگارمان به ما وعده کرده بود به حقّ یافتیم پس آیا شما (نیز) آنچه که پروردگارتان وعده کرده بود را به حقّ یافتید؟ میگویند: بله، پس مؤذنی بین آنها اعلام میکند که لعنت خداوند بر ظالمان باد
- ترجمه راستینو بهشتیان دوزخیان را ندا کنند که آنچه پروردگارمان به ما وعده داد (از مقامات بهشتی) ما به حق و حقیقت یافتیم، آیا شما نیز بدانچه پروردگارتان وعده داد (از عذاب دوزخ) به حقیقت رسیدید؟گویند: بلی. آن گاه میان آنها منادیی ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ
کسانی که از راه خدا {سبیل الله تکویناً همان وجههٔ قلب و تکلیفاً ولایت امامی است که خود متحقّق به این وجه است} باز میدارند (اعراض میکنند یا منع میکنند) و آن را کج میطلبند و (در حالی که) آنها به آخرت کافر هستند {کفر به آخرت همان کفر به ولایت تکوینیّه و تکلیفیّه یا مسبَّب از آن است}
- ترجمه سلطانیکسانی که از راه خدا باز میدارند و آن را کج میطلبند و (در حالی که) آنها به آخرت کافر هستند
- ترجمه راستینآنهایی که از راه خدا باز میدارند و آن را کج میطلبند (به شبهه راه راست مردم را کج میکنند) و آنها به قیامت ایمان ندارند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ
و بین آن دو [فریقین یا جنّت و آتش] حجابی هست {مراد از حجاب، برزخ اخروی است که آن واسطهٔ بین دو ملکوت است و اهل هر کدام لابدّ از عبور بر آن هستند} و بر اعراف (بلندیها) [یعنی بلندیهای حجاب] مردانی [مخصوص] هستند که همه [از اهل جنّت و نار] را از سیمایشان میشناسند و به اصحاب جنّت [کسانی که از برزخ گذشته و همدم جنّت شدهاند] که هنوز در آن (جنّت) داخل نشدهاند و (در حالی که) آنها آرزو دارند [که داخل شوند] نداء میکنند که سلام بر شما
- ترجمه سلطانیو بین آن دو حجابی هست و بر اعراف (بلندیها) مردانی هستند که همه را از سیمایشان میشناسند و به اصحاب جنّت که هنوز در آن داخل نشدهاند و (در حالی که) آنها آرزو دارند (که داخل شوند) نداء میکنند که سلام بر شما
- ترجمه راستینو میان این دو گروه حجاب و پردهای است (از سرشت نیک و بد که مانع دیدار یکدیگر است) و بر اعراف (یعنی جایگاهی میان دوزخ و بهشت) مردانی هستند که همه را به سیمایشان میشناسند و بهشتیان را که هنوز داخل بهشت نشده و چشم امید به دخول آن دارند ندا کنند که سلام بر شما باد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِـمِينَ
و وقتی که نگاههایشان به سوی اصحاب آتش باز میافتد میگویند: [ای] پروردگار ما، ما را با این قوم ستمگر قرار مده
- ترجمه سلطانیو وقتی که نگاههایشان به سوی اصحاب آتش باز میافتد میگویند: (ای) پروردگار ما، ما را با این قوم ستمگر قرار مده
- ترجمه راستینو چون نظر آنها بر اهل دوزخ افتد گویند: پروردگارا، ما را با این ستمکاران به یک جای قرار مده.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ
و اصحاب اعراف (کسانی که در اعراف هستند) به مردانی [از اهل آتش] که آنها را از سیمایشان میشناسند نداء میکنند میگویند: و آنچه که استکبار میورزیدید از شما [از] جمع شما بی نیاز نکرد [یعنی عذاب را دفع نکرد]
- ترجمه سلطانیو اصحاب اعراف به مردانی که آنها را از سیمایشان میشناسند نداء میکنند میگویند: و آنچه که استکبار میورزیدید از شما (از) جمع شما بی نیاز نکرد (عذاب را دفع نکرد)
- ترجمه راستینو اهل اعراف مردانی را که به سیمایشان میشناسند آواز دهند و گویند: (دیدید که) جمع مال و جاه و آن فخر و تکبّرتان به حال شما اصلا سودمند نبود!
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ أَهَـؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ
[با اشاره به اصحاب آنان که در اعراف با آنها هستند که طمع دخول در جنّت را دارند و برای اختلاط سیّئاتشان با حسنات هنوز داخل آن نشدهاند] آیا اینان [کسانی] هستند که [در دنیا] به آنان قسم یاد میکردید خداوند به آنان رحمتی نمیرساند، داخل جنّت شوید که خوفی بر شما نیست و شما محزون نمیشوید
- ترجمه سلطانیآیا اینان (کسانی) هستند که به آنان قسم یاد میکردید خداوند به آنان رحمتی نمیرساند؟ داخل جنّت شوید که خوفی بر شما نیست و شما محزون نمیشوید
- ترجمه راستینآیا آنهایی (از مؤمنان) که سوگند یاد میکردید که خدا آنان را مشمول عنایت و رحمت خود نمیگرداند اکنون مقامشان را میبینید؟ (به همانها امروز خطاب شود که) در بهشت بی هیچ خوف و اندیشه و بی هیچ گونه حزن و اندوه داخل شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ
و اصحاب آتش به اصحاب جنّت نداء میدهند که [مقداری] از آن آب را یا از آنچه که خداوند روزی شما کرده است بر ما فرو ریزید، آنها میگویند: همانا خداوند آن دو را بر کافران [یعنی ساتران (پوشندگان) وجههٔ قلب که همان طریق الی الله است] حرام کرده است
- ترجمه سلطانیو اصحاب آتش به اصحاب جنّت نداء میدهند که (مقداری) از آن آب را یا از آنچه که خداوند روزی شما کرده است بر ما فرو ریزید، آنها میگویند: همانا خداوند آن دو را بر کافران حرام کرده است
- ترجمه راستینو اهل دوزخ بهشتیان را آواز کنند که ما را از آبهای گوارا یا از نعم بهشتی که خدا روزی شما کرده بهرهمند کنید. آنها پاسخ دهند که خدا این آب و طعام را بر کافران حرام گردانیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
آنهایی که دینشان را از روی سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنها را فریب داد پس امروز آنها را فراموش میکنیم [یعنی به آنها التفات نمیکنیم] همانگونه که آنها دیدار امروزشان را فراموش کرده بودند و آیات ما را جحد (نفی و انکار) میکردند
- ترجمه سلطانیآنهایی که دینشان را از روی سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنها را فریب داد پس امروز آنها را فراموش میکنیم همانگونه که آنها دیدار امروزشان را فراموش کرده بودند و آیات ما را جحد (نفی و انکار) میکردند
- ترجمه راستینآنهایی که دین خدا را فسوس و بازیچه گرفتند و (متاع) حیات دنیا آنها را مغرور و غافل کرد، امروز ما هم آنها را (به رحمت) در نظر نمیآوریم چنانکه آنان دیدار چنین روزشان را به خاطر نیاوردند و آیات ما را انکار میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
و همانا برای آنها کتابی را به عنوان هدایت و رحمت آوردهایم که آن را برای گروهی (آن کسانی) که [با ایمان عامّ برای توجّهشان به وجههٔ قلب و آماده بودنشان برای قبول ولایت تکلیفیّه یا با ایمان خاصّ] ایمان میآورند بنابر علم [آنها به حقّیّت کتاب یا رسول (ص)] تفصیل دادهایم
- ترجمه سلطانیو همانا برای آنها کتابی را به عنوان هدایت و رحمت آوردهایم که آن را برای گروهی (آن کسانی) که ایمان میآورند بنابر علم تفصیل دادهایم
- ترجمه راستینو محققا ما برای ایشان کتابی آوردیم که در آن هر چیز را بر اساس علم و دانش تفصیل دادیم برای هدایت و رحمت آن گروه که ایمان میآورند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُـولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ
آیا به جز تأویل آن را انتظار میکشند (منتظر چه هستند) روزی که تأویل آن میآید کسانی که آن را فراموش کرده بودند میگویند هرآینه رسولان پرودگار ما قبل از آن به حقّ [و با ولایتی که حقّ بود یا با رسالت حقّ] آمده بودند [و ما از جهت ظلم به انفس خود از آن اعراض نمودیم] آیا [امروز] برای ما شیفیعانی هست؟ که [نزد ربّ ما در ولایت که همان ولیّ امر ما است، یا نزد ربّ الارباب] برای ما شفاعت کنند یا بازگردانیده شویم که غیر از آنچه که عمل میکردیم را عمل کنیم همانا آنها [با صرف دینشان که آن اعظم بضاعتی بود که در اغراض فانیّه داشتند] به خودشان زیان رساندند و آنچه را که افتراء میبستند از آنها گم شد
- ترجمه سلطانیآیا به جز تأویل آن را انتظار میکشند روزی که تأویل آن میآید کسانی که آن را فراموش کرده بودند میگویند هرآینه رسولان پرودگار ما قبل از آن به حقّ آمده بودند آیا برای ما شیفیعانی هست؟ که برای ما شفاعت کنند یا بازگردانیده شویم که غیر از آنچه که عمل میکردیم را عمل کنیم همانا آنها به خودشان زیان رساندند و آنچه را که افتراء میبستند از آنها گم شد
- ترجمه راستینآیا جز این انتظار دارند که تأویل آن (آیات و مآل اعمال آنها هنگام مرگ یا ظهور قیامت) به آنان برسد؟آن روز که تأویل آن فرا رسد کسانی که آن را پیش از این فراموش کرده بودند خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حق را برای ما آوردند (کاش مخالفت نمیکردیم) آیا کسی به شفاعت ما بر خواهد خاست یا بار دیگر به دنیا باز میگردیم تا غیر از این اعمال زشت به اعمال صالحی بپردازیم؟راستی که آن کافران خود را در زیان سخت افکندهاند و آنچه به دروغ میبافتند همه نابود شده و از دستشان رفته است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَـمِينَ
همانا پروردگار شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد {سماوات در عرف اهل الله عبارت از عوالم ارواح مجرّد از مادّه و تقدّر (اندازه گرفتن) است، و زمین عبارت از عوالم اشباح است چه مادّی باشد یا مجرّد از مادّه، مانند عالم مثال، و منجمله سماوات عالم طبع است، محیط همانطور که ذاتش با زمان احاطه نمیشود فعلش نیز با زمان احاطه نمیشود، و اینکه ایّام خداوند محیط به ایّام زمانیّه هستند و مقادیر ایّام خداوند بحسب تفاوت مراتب فعل او متفاوت هستند} سپس بر عرش ایستاد (جلوس کرد)، روز را با شب با سرعت میپوشاند {با شب زمان روز زمان را میپوشاند، و با شب عالم طبع روز عالم ارواح را، و با شب ملکوت سفلی روز ملکوت علیا را، و با شب طبع انسان روز روح او را، و با شب جهل او روز علم او را، و با شب شهوات او و سَخَطات (خشمها) او روز رَغَبات (رغبتها) او و مَرْضات او را، و با شب رذائل او روز خصائل او را، و با شب اسقام (بیماریها) او روز صحّت او را، و با شب ضعف او روز قوّت او را و هکذا} که [گویی] آن را طلب (تعقیب) میکند، و خورشید و ماه و ستارگان مسخّر به امر او هستند، بدانید که خلق و امر برای او است، مبارک (پر خیر و برکت) است خداوند پروردگار جهانیان
- ترجمه سلطانیهمانا پروردگار شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد سپس بر عرش ایستاد، روز را با شب با سرعت میپوشاند که (گویی) آن را طلب میکند، و خورشید و ماه و ستارگان مسخّر به امر او هستند، بدانید که خلق و امر برای او است، مبارک (پر خیر و برکت) است خداوند پروردگار جهانیان
- ترجمه راستینپروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد، آن گاه بر عرش (فرمانروایی) قرار گرفت، روز را به پرده شب (و به عکس) در پوشاند که با شتاب در پی آن پوید، و نیز خورشید و ماه و ستارگان را مسخّر فرمان خود آفرید. آگاه باشید که ملک آفرینش خاص خداست و حکم نافذ فرمان اوست، بس منزه و بلند مرتبه است خدای یکتا که پروردگار عالمیان است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
پروردگارتان را با زاری و در پنهانی بخوانید همانا او تعدّی کنندگان [متکبّر مستنکف از دعاء متجاوزان از مرتبتشان و شأنشان] را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیپروردگارتان را با زاری و در پنهانی بخوانید همانا او تعدّی کنندگان را دوست ندارد
- ترجمه راستینخدای خود را به تضرع و زاری و نهانی (به صدای آهسته که به اخلاص نزدیک است) بخوانید (و از اندازه مگذرید) که خدا هرگز متجاوزان را دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ
و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید و او را از روی ترس و از روی طمع (امید) بخوانید [یعنی از روی ترس از فراق او و عدم اجابت او، و از روی امید به لقای او و اجابت او] همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است
- ترجمه سلطانیو در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید و او را از روی ترس و از روی طمع (امید) بخوانید همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است
- ترجمه راستینو هرگز در زمین پس از آنکه کار آن (به امر حق و شرع رسول حق) نظم و صلاح یافت به فساد و تباهکاری برنخیزید، و خدا را هم از راه ترس و هم از روی امید بخوانید، که البته رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
و او کسی است که بادها را به عنوان بشارت پیشاپیش رحمتش [یعنی باران، زیرا باران در عرف رحمت نامیده میشود] میفرستد تا آنوقت که ابرهای پُربار [سنگین با اجزاء رشیّهٔ (کوچک) آبی] را بَر دارند، آنها را به سوی شهری مرده [یا برای آبیاری آن یا برای احیاء آن] سوق میدهیم سپس آب را در آنجا نازل میکنیم و با آن از همهٔ میوهها خارج میکنیم اینچنین [همانطور که میبینید] مردگان را خارج میکنیم راجی به اینکه شما یاد کنید (پند گیرید)
- ترجمه سلطانیو او کسی است که بادها را به عنوان بشارت پیشاپیش رحمتش میفرستد تا آنوقت که ابرهای پُربار (سنگین) را بَر دارند، آنها را به سوی شهری مرده سوق میدهیم سپس آب را در آنجا نازل میکنیم و با آن از همهٔ میوهها خارج میکنیم اینچنین (همانطور که میبینید) مردگان را خارج میکنیم راجی به اینکه شما یاد کنید (پند گیرید)
- ترجمه راستینو او خدایی است که بادها را به بشارت باران رحمت خویش در پیش فرستد، تا چون بار ابرهای سنگین را بر دارند ما آنها را به شهر و دیاری که (از بی آبی) مرده است برانیم و بدان سبب باران فرو فرستیم و هرگونه ثمر و حاصل از آن بر آوریم، همین گونه مردگان را هم از خاک برانگیزیم، باشد که (بر اهوال قیامت خود) متذکر گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ
و بَلَد (سرزمین) پاک گیاهش به اذن پروردگارش خارج میشود (میروید) و آنکه [نسبت به زمینهای صالحه به سبب شورهزار بودن آن] خبیث (ناپاک) است [گیاهش] خارج نمیشود (نمیروید) مگر کم [و کم فایده] اینچنین آیات را برای مردمانی که شکر میکنند صرف [یعنی به اشکال مختلف بیان] میکنیم
- ترجمه سلطانیو بَلَد (سرزمین) پاک گیاهش به اذن پروردگارش خارج میشود (میروید) و آنکه خبیث (ناپاک) است خارج نمیشود (نمیروید) مگر کم (و کم فایده) اینچنین آیات را برای مردمانی که شکر میکنند صرف (به اشکال مختلف بیان) میکنیم
- ترجمه راستینزمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید، و از زمین خشنِ ناپاک بیرون نیاید جز گیاه اندک و کمثمر. این گونه ما آیات (قدرت) را به هر بیان توضیح میدهیم برای قومی که شکر خدا به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
همانا نوح را نزد قومش فرستادیم پس گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید همانا من از عذاب روزی بزرگ بر شما میترسم
- ترجمه سلطانیهمانا نوح را نزد قومش فرستادیم پس گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید همانا من از عذاب روزی بزرگ بر شما میترسم
- ترجمه راستینهمانا نوح را به قومش فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، من بر شما از عذاب روزی بزرگ (یعنی قیامت) میترسم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
سران [یعنی مترفین (خوشگذرانها) و رؤسا] قوم او گفتند: همانا ما البتّه تو را در گمراهی واضحی (بدیهی) میبینیم
- ترجمه سلطانیسران قوم او گفتند: همانا ما البتّه تو را در گمراهی واضحی (بدیهی) میبینیم
- ترجمه راستینمهتران قومش گفتند که ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ قَالَ يَاقَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُـولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَـمِينَ
گفت: ای قوم من، گمراهیی در من نیست و لکن من فرستادهای از پروردگار جهانیانم
- ترجمه سلطانیگفت: ای قوم من، گمراهیی در من نیست و لکن من فرستادهای از پروردگار جهانیانم
- ترجمه راستیننوح گفت: ای قوم، من اصلا در گمراهی نیستم لیکن من رسولی از سوی رب العالمینم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
که رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و به شما [خالصانه] نصیحت میکنم و آنچه را که شما نمیدانید از سوی خداوند میدانم
- ترجمه سلطانیکه رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و به شما (خالصانه) نصیحت میکنم و آنچه را که شما نمیدانید از سوی خداوند میدانم
- ترجمه راستینپیغام خدایم را به شما میرسانم و به شما نصیحت و خیرخواهی میکنم و از سوی خدا به اموری آگاهم (مانند قیامت و حساب و کیفر اعمال) که شما آگاه نیستید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
آیا تعجّب کردهاید که ذکری (آنچه که با آن به یاد آخرت میافتید) از پروردگارتان بر مردی از شما نزد شما آمده است تا شما را [از آنچه که شما بر آن هستید، از آنچه که جز شرّ و سوء (بدی) در آن نیست] بیم دهد و تا [از آنچه که فساد شما در آن است] بپرهیزید و راجی به اینکه [از سوی پروردگارتان] به شما رحم شود
- ترجمه سلطانیآیا تعجّب کردهاید که ذکری (پندی) از پروردگارتان بر مردی از شما نزد شما آمده است تا شما را بیم دهد و تا بپرهیزید و راجی به اینکه به شما رحم شود
- ترجمه راستینآیا تعجب کرده و در نظر شما شگفتانگیز است که مردی از خودتان از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا مگر شما را (از عذاب قیامت) بترساند و تا پرهیزکار شوید و باشد که مورد لطف خدا گردید؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ
پس او را تکذیب کردند پس او و کسانی [از مؤمنین] که با او بودند را در کشتی نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند را غرق کردیم، زیرا آنان مردمانی کور [بی بصیرت] بودند [و برای آنها بصیرتی باقی نمانده بود تا مترقّب (منتظر) استبصار (بصیرت یافتن) آنها باشیم و آنها را مؤاخذه نکنیم]
- ترجمه سلطانیپس او را تکذیب کردند پس او و کسانی که با او بودند را در کشتی نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند را غرق کردیم، زیرا آنان مردمانی کور (بی بصیرت) بودند
- ترجمه راستینپس آن رسول را تکذیب کردند، ما هم او و پیروانش را که با او در کشتی بودند نجات بخشیدیم و آنان را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم، که مردمی کوردل بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ
و نزد عاد برادرشان هود را [فرستادیم، و مراد، اُخُوَّت (برادری) عشیرهای و قبیلهای است نه اخوّت دینی]، گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید آیا پس پروا نمیکنید
- ترجمه سلطانیو نزد عاد برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید آیا پس پروا نمیکنید
- ترجمه راستینو به قوم عاد برادرشان (یعنی مردی از آن قوم) هود را فرستادیم، بدانها گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، آیا پرهیزکار نمیشوید؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ
سرانی از قوم او که کفر ورزیده بودند گفتند: همانا ما قطعاً تو را در سفاهت میبینیم و همانا ما البتّه تو را از دروغگویان میپنداریم
- ترجمه سلطانیسرانی از قوم او که کفر ورزیده بودند گفتند: همانا ما قطعاً تو را در سفاهت میبینیم و همانا ما البتّه تو را از دروغگویان میپنداریم
- ترجمه راستینمهتران قومش که کافر شدند گفتند: ما تو را سفیه و بیخرد مییابیم و گمان میکنیم که تو سخت از دروغگویان باشی.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ قَالَ يَاقَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُـولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَـمِينَ
گفت: ای قوم من، سفاهتی در من نیست و لکن من رسولی از سوی پروردگار عالمیان هستم
- ترجمه سلطانیگفت: ای قوم من، سفاهتی در من نیست و لکن من رسولی از سوی پروردگار عالمیان هستم
- ترجمه راستینپاسخ داد که ای قوم، مرا سفاهتی نیست لیکن من (راستگو و) رسولی از سوی رب العالمینم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ
که رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و من برای شما ناصحی (نصیحت کنندهای) امین هستم
- ترجمه سلطانیکه رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و من برای شما ناصحی (نصیحت کنندهای) امین هستم
- ترجمه راستینپیغام خدایم را به شما میرسانم و من برای شما ناصح و خیرخواهی امینم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
آیا تعجّب کردهاید که بر شخصی از شما ذکری از پروردگارتان برای شما آمده است تا شما را انذار کند و به یاد آورید آنوقتی را که بعد از قوم نوح شما را جانشین [آنان] قرار داد و شما را در خلقت بطور گسترده زیاد کرد پس نعمتهای خداوند را یاد کنید تا باشد که رستگار شوید
- ترجمه سلطانیآیا تعجّب کردهاید که بر شخصی از شما ذکری (پندی) از پروردگارتان برای شما آمده است تا شما را انذار کند و به یاد آورید آنوقتی را که بعد از قوم نوح شما را جانشین (آنان) قرار داد و شما را در خلقت بطور گسترده زیاد کرد پس نعمتهای خداوند را یاد کنید تا باشد که رستگار شوید
- ترجمه راستینآیا تعجب کردهاید که مردی از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا شما را (از هول و عذاب قیامت) بترساند؟و متذکر باشید که خدا شما را پس از هلاک قوم نوح جانشین آن گروه کرد و در خلقت (و نعمت) شما بیفزود، پس انواع نعمتهای خدا را به یاد آرید، شاید که رستگار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا تنها خداوند را عبادت کنیم و آنچه که پدران ما عبادت میکردند را ترک کنیم؟ پس آنچه را که به ما وعده میدهی نزد ما بیاور اگر از راستگویانی
- ترجمه سلطانیگفتند: آیا نزد ما آمدهای تا تنها خداوند را عبادت کنیم و آنچه که پدران ما عبادت میکردند را ترک کنیم؟ پس آنچه را که به ما وعده میدهی نزد ما بیاور اگر از راستگویانی
- ترجمه راستینقوم هود گفتند: آیا تو بر آن به سوی ما آمدهای که خدا را به یکتایی پرستیم و از بتهایی که پدران ما میپرستیدند دست برداریم؟ (این کار نخواهیم کرد) تو اگر راست میگویی هر عذابی که به ما وعده میدهی زود به انجام رسان.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ
گفت: از پروردگارتان بر شما پلیدی (عذاب) و غضب واقع (مقرّر) شده است آیا با من دربارهٔ اسمهایی که آنها را شما و پدرانتان نامگذاری کردهاید مجادله میکنید {اسم، آنچه است که بر چیز دیگر دلالت میکند به حیثی که حین دلالت بر مسمّى منظوراً الیه و مقصوداً و محکوماً علیه به چیزی نباشد، چه آن دلالت لفظی یا نقشی یا مفهومی ذهنی یا ذات خارجی باشد یکسان است} خداوند برای آنها سلطانی [یعنی سلطنت یا حجّت و برهانی از این حیثیّت، یعنی مسمّیات و به عنوان منظور بودن آنها تا لوم را (سرزنش) از شما رفع کند و با نظر به آن حجّت، شرک شما را به هر وجهی به توحید مبدّل کند] نازل نکرده است پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم
- ترجمه سلطانیگفت: از پروردگارتان بر شما پلیدی (عذاب) و غضب واقع (مقرّر) شده است آیا با من دربارهٔ اسمهایی که آنها را شما و پدرانتان نامگذاری کردهاید مجادله میکنید خداوند برای آنها سلطانی (دلیلی) نازل نکرده است پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم
- ترجمه راستینهود پاسخ داد که (در این صورت) پلیدی و خباثت، و غضب خدایتان بر شما حتم گردید، آیا با من (که شما را به خدای یکتا میخوانم) درباره الفاظ بیمعنی و اسماء بیمسمّایی که خود و پدرانتان (بر آن بتان) نهادهاید مجادله میکنید و حال آنکه خدا در آن بتان هیچ حقیقت و برهانی ننهاده؟پس شما بایستی در انتظار (عذاب خدا) باشید که من نیز با شما انتظار (عذابتان) دارم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ
پس او و کسانی که با او [ایمان آورده بودند] را با رحمتی از خود نجات دادیم و دنبالهٔ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند قطع کردیم و آنها مؤمن نبودند
- ترجمه سلطانیپس او و کسانی که با او (ایمان آورده بودند) را با رحمتی از خود نجات دادیم و دنبالهٔ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند قطع کردیم و آنها مؤمن نبودند
- ترجمه راستینپس (موقع عذاب که رسید) ما هود و پیروانش را به رحمت خود (از عذاب) رهانیدیم و آنان که آیات (و رسول) ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند همه را بنیادشان برانداختیم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِـحًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُـوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
و نزد [قوم] ثمود برادرشان صالح را [فرستادیم]، گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر او خدایی ندارید بیّنهای از پروردگارتان نزد شما آمده این شتر خداوند برای شما به عنوان نشانه است پس رهایش کنید تا در زمین خداوند بخورد (بچرد) و آن را به بدی مسّ (لمس) نکنید که [در نتیجه] عذابی دردناک شما را فرا خواهد گرفت
- ترجمه سلطانیو نزد (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر او خدایی ندارید بیّنهای از پروردگارتان نزد شما آمده این شتر خداوند برای شما به عنوان نشانه است پس رهایش کنید تا در زمین خداوند بخورد (بچرد) و آن را به بدی مسّ (لمس) نکنید که (در نتیجه) عذابی دردناک شما را فرا خواهد گرفت
- ترجمه راستینو بر قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، اکنون معجزی واضح و آشکار از طرف خدایتان آمده، این ناقه خداست که شما را آیت و معجزی است بزرگ، او را واگذارید تا در زمین خدا چرا کند و قصد سوئی درباره او مکنید که به عذابی دردناک گرفتار خواهید شد.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و به یاد آورید آنوقتی را که شما را بعد از [قوم] عاد جانشین قرار داد و شما را در زمین مستقرّ ساخت که از قسمتهای هموار آن قصرهایی را برگرفتید و کوهها را به عنوان خانهها تراشیدید و نعمتهای خداوند را یاد کنید و در زمین فساد کننده نباشید
- ترجمه سلطانیو به یاد آورید آنوقتی را که شما را بعد از (قوم) عاد جانشین قرار داد و شما را در زمین مستقرّ ساخت که از قسمتهای هموار آن قصرهایی را برگرفتید و کوهها را به عنوان خانهها تراشیدید و نعمتهای خداوند را یاد کنید و در زمین فساد کننده نباشید
- ترجمه راستینمتذکر باشید و فراموش نکنید که خدا شما را پس از (هلاک) قوم عاد جانشین اقوام سلف نمود و در زمین منزل داد که از اراضی سهله (خاک نرم) قصرهای عالی و از کوه سخت به تراشیدن سنگ، منزلهای محکم بنا میکنید، پس نعمتهای خدا را یاد کنید و در زمین به فساد و تبهکاری برنخیزید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِـمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِـحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ
رؤسایی از قوم او که استکبار ورزیده بودند به کسانی که در ضعف نگهداشته شده بودند به کسانی از آنها که ایمان آورده بودند [بطور استهزاء] گفتند آیا میدانید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده [مؤمنان در جواب استهزای آنها] گفتند: همانا ما به آنچه که او به آن فرستاده شده مؤمن هستیم
- ترجمه سلطانیرؤسایی از قوم او که استکبار ورزیده بودند به کسانی که در ضعف نگهداشته شده بودند به کسانی از آنها که ایمان آورده بودند گفتند آیا میدانید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده است (آنان) گفتند: همانا ما به آنچه که او به آن فرستاده شده مؤمن هستیم
- ترجمه راستینرؤسا و گردنکشان قوم صالح با ضعفا و فقیرانی که به او ایمان آوردند (به تمسخر) گفتند: آیا شما اعتقاد دارید که صالح را خدا به رسالت فرستاده؟مؤمنان جواب دادند: بلی (ما بر این عالم و مطمئنّیم و) ما بیهیچ شک به آیینی که او (از طرف خدا) بدان فرستاده شده ایمان داریم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُونَ
کسانی که استکبار ورزیده بودند گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن ایمان آوردهاید کافر هستیم
- ترجمه سلطانیکسانی که استکبار ورزیده بودند گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن ایمان آوردهاید کافر هستیم
- ترجمه راستینگردنکشان بیایمان گفتند: ما هم بیهیچ شک به آنچه شما ایمان دارید کافریم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَاصَالِـحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ
پس [با تحریک بعضی از آنها و رضایت بعضی، بعضی از آنها] شتر را عقر (پِی کردن، دست و پای شتر را قطع کردن، بسیار زدن شتر، زخمی کردن) کردند و از امر پروردگارشان [بر زبان صالح] سرپیچی کردند و [از روی تجرّی بر پروردگار و رسول او] گفتند: ای صالح اگر از فرستادگان هستی آنچه را که به ما وعده کردهای نزد ما بیاور
- ترجمه سلطانیپس شتر را پی کردند و از امر پروردگارشان سرپیچی کردند و گفتند: ای صالح اگر از فرستادگان هستی آنچه را که به ما وعده کردهای نزد ما بیاور
- ترجمه راستینآن گاه ناقه صالح را پی کردند و از امر خدای خود سرباز زدند و (با پیغمبرشان صالح از روی تهکّم و تمسخر) گفتند که ای صالح، اگر تو از رسولان خدایی اکنون عذابی که (بر پی کردن ناقه و نافرمانی خدا) ما را وعده کردی بیار.
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
پس لرزه (زلزله) آنها را فرا گرفت و در خانههایشان به رو افتاده (چسبیده به زمین) صبح کردند
- ترجمه سلطانیپس لرزه (زلزله) آنها را فرا گرفت و در خانههایشان به رو افتاده (مرده) صبح کردند
- ترجمه راستینپس زلزلهای آنها را درگرفت تا آنکه همه در خانههای خود از پای درآمدند (برخی مفسرین گفتند: علامات عذاب بر آنها آمد و پس از سه روز هلاک شدند).
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ
و [بعد از آنکه آنها را صریع (بیهوش، به زمین خورده، دارای صرع) دید] از آنها روی گرداند و گفت: ای قوم من، هرآینه رسالت پروردگارم را به شما رساندم و برای شما خیر خواهی کردم و لکن شما خیرخواهان را دوست ندارید
- ترجمه سلطانیو از آنها روی گرداند و گفت: ای قوم من، هرآینه رسالت پروردگارم را به شما رساندم و برای شما خیر خواهی کردم و لکن شما خیرخواهان را دوست ندارید
- ترجمه راستینپس (چون علایم عذاب رسید) صالح از آنان روی گردانید (و از ایمان آنها ناامید شد) و گفت: ای قوم، من ابلاغ رسالت از خدای خود نمودم و شما را نصیحت کردم لیکن شما (از جهل و غرور) ناصحان را دوست نمیدارید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَـمِينَ
و لوط را [فرستادیم] آنوقت که به قوم خود گفت آیا فاحشه [معهوده (معروفه)] میآورید [و آن درآمدن به مردان و اعراض از زنان است] احدی از عالمیان به آن از شما پیشی نگرفته است
- ترجمه سلطانیو لوط را (فرستادیم) آنوقت که به قوم خود گفت آیا فاحشه میآورید احدی از عالمیان به آن از شما پیشی نگرفته است
- ترجمه راستینو لوط را (به رسالت فرستادیم) که به قوم خود گفت: آیا عمل زشتی که پیش از شما هیچ کس بدان مبادرت نکرده به جا میآورید؟!
- ترجمه الهی قمشهای٨١ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ
همانا شما به جای زنان به شهوت به مردان در میآیید؟ بلکه شما قومی اسرافکار هستید (عادل نیستید)
- ترجمه سلطانیهمانا شما به جای زنان به شهوت به مردان در میآیید؟ بلکه شما قومی اسرافکار هستید
- ترجمه راستینشما زنان را ترک کرده و با مردان سخت شهوت میرانید!آری شما قومی (در فساد و بزهکاری) اسرافکارید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ
و جواب قوم او جز این نبود که گفتند: آنها را از شهرتان بیرون کنید که آنها مردمانی هستند که [از فواحش و امثال افعال ما] پاکی میجویند
- ترجمه سلطانیو جواب قوم او جز این نبود که گفتند: آنها را از شهرتان بیرون کنید که آنها مردمانی هستند که پاکی میجویند
- ترجمه راستینآن قوم، پیغمبر خود لوط را پاسخی ندادند جز آنکه گفتند: او و پیروانش را از شهر بیرون کنید که آنان مردمی هستند که (این کار را پلید دانسته و از آن) تنزه میجویند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ
پس [بعد از اتمام حجّت بر آنها] او و اهلش را، جز زن او، نجات دادیم که از جملهٔ بازماندگان بود
- ترجمه سلطانیپس او و اهلش را جز زن او نجات دادیم که از جملهٔ بازماندگان بود
- ترجمه راستینما هم او و اهل بیتش همه را (از بلای قومش) نجات دادیم مگر زن او را که (بیایمان و) از بازماندگان (در عذاب) بود.
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ
و بر آنها بارانی [عجیب از سنگ] باراندیم پس نظر کن سرانجام مجرمین چگونه بود
- ترجمه سلطانیو بر آنها بارانی باراندیم پس نظر کن سرانجام مجرمین چگونه بود
- ترجمه راستینو بر آن قوم بارانی (از سنگریزه) فرو باریدیم، بنگر که مآل کار بدکاران چیست.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
و برادر آنها شعیب را به سوی مدین [فرستادیم] گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر از او خدایی ندارید بیّنهای از پروردگارتان نزد شما آمده است پس پیمانه و ترازو را وفا کنید [یعنی به تمامی بدهید] و از مردم از چیزهایشان نکاهید و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید آن [مذکور از ایفاء (به تمامی اداء کردن) و ترک بَخس (کاستن از ترازو) و افساد] برای شما بهتر است اگر مؤمن (معتقد به خداوند و آخرت) میباشید
- ترجمه سلطانیو برادر آنها شعیب را به سوی مدین (فرستادیم) گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر از او خدایی ندارید بیّنهای از پروردگارتان نزد شما آمده است پس پیمانه و ترازو را وفا کنید (به تمامی بدهید) و از مردم از چیزهایشان نکاهید و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید آن برای شما بهتر است اگر مؤمن میباشید
- ترجمه راستینو به اهل مدین برادر آنها شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را بپرستید که شما را جز او خدایی نیست، اکنون از جانب پروردگارتان بر شما برهانی روشن آمد پس در سنجش، کیل و وزن را تمام دهید و به مردم کمفروشی نکنید، و در زمین پس از نظم و اصلاح آن (با آمدن قوانین آسمانی) ، به فساد برنخیزید. این کار (یعنی خدا را به یگانگی پرستیدن و با خلق به عدالت کوشیدن و در وزن خیانت نکردن) برای شما بسیار بهتر است اگر (به خدا و روز قیامت) ایمان دارید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
و بر سر هر راهی ننشینید که [مردمان را] از راه خدا بهراسانید و کسی که به او (خداوند) ایمان آورده را باز دارید [یعنی کسی که به خداوند یقین کرده است را از راه خدا که همان قبول نبوّت با بیعت عامّه است صدّ کنید یا کسی که با قبول دعوت عامّه و با بیعت نبوی به خداوند ایمان آورده را از راه خدا که همان قبول ولایت با بیعت خاصّه است صدّ کنید] و آن را کج بخواهید [یعنی شُبههای برای اعوجاج طلب کنید تا آن را بر خلق ظاهر سازید] و به یاد آورید آنوقتی را که شما اندک بودید و [جمعیّت] شما را انبوه کرد و نظر کنید که عاقبت مفسدان چگونه بوده است
- ترجمه سلطانیو بر سر هر راهی ننشینید که (مردمان را) از راه خدا بهراسانید و کسی که به او (خداوند) ایمان آورده را باز دارید و آن را کج بخواهید و به یاد آورید آنوقتی را که شما اندک بودید و (جمعیّت) شما را انبوه کرد و نظر کنید که عاقبت مفسدان که چگونه بوده است
- ترجمه راستینو به هر طریق در کمین گمراه کردن خلق و ترسانیدن و بازداشتن مردم با ایمان از راه خدا منشینید و راه خدا را کج مجویید (و آن را وارونه جلوه مدهید) و به یاد آرید زمانی را که عده قلیلی بودید (و دشمنانتان بسیار) و خدا بر عده شما افزود، و بنگرید عاقبت حال مفسدان چگونه بود!
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ
و اگر طایفهای (گروهی) از شما به آنچه که من به آن فرستاده شدهام ایمان آوردهاند و طایفهای ایمان نیاوردهاند پس صبر کنید تا آنکه خداوند بین ما حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است
- ترجمه سلطانیو اگر گروهی از شما به آنچه که من به آن فرستاده شدهام ایمان آوردهاند و طایفهای ایمان نیاوردهاند پس صبر کنید تا آنکه خداوند بین ما حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است.
- ترجمه راستینو اگر به آنچه من از طرف خدا مأمور به تبلیغ آن شدهام گروهی ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاوردند (و به خصومت برخاستند) شما مؤمنان که ایمان آوردهاید صبر پیشه کنید تا خدا میان ما و آنها داوری کند که او بهترین داوران است.
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَاشُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ
رؤسای کسانی از قوم او که استکبار ورزیده بودند [بعد از عجز از محاجّه با تخویف (ترساندن) به او در جواب] گفتند: ای شعیب حتماً تو و کسانی که ایمان آوردهاند را با تو از شهرمان اخراج میکنیم یا که حتماً به ملّت (آئین) ما باز میگردید {چون اعتقاد آنها این بود که شعیب بر ملّت (دین) آنها بوده سپس از آن خارج شده و برای اعزاز (عزیز کردن) خودش ادّعای نبوّت کرده است}، او گفت: حتّی اگر ما کراهت داشته باشیم [که ما را در آئین خودتان برگردانید]؟
- ترجمه سلطانیرؤسای کسانی از قوم او که استکبار ورزیده بودند گفتند: ای شعیب حتماً تو و کسانی که ایمان آوردهاند را با تو از شهرمان اخراج میکنیم یا که حتماً به ملّت (آئین) ما باز میگردید، او گفت: حتّی اگر ما کراهت داشته باشیم؟
- ترجمه راستینرؤسا و گردنکشان قوم او گفتند: ای شعیب ما تو و پیروانت را از شهر خویش بیرون میکنیم مگر آنکه به کیش ما برگردید. شعیب گفت: اگر چه با این نفرت که ما از آیین شما داریم (باز هم به آن بازگردیم).
- ترجمه الهی قمشهای٨٩ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ
[که در این صورت] بعد از آنکه خداوند ما را از آن نجات داده اگر به ملّت شما بازگردیم قطعاً بر خداوند دروغی را افتراء بستهایم [و این همان است که من از آن فرار میکنم و شما را بر آن ذمّ میکنم] و برای ما [ممکن] نمیباشد [پس برای شما نیز اجبار کردن ما] که به آن بازگردیم [ممکن نمیشود] مگر آنکه پروردگار ما الله بخواهد، علم پروردگار ما به هر چیزی گسترده است ما بر خداوند توکّل کردهایم، [ای] پروردگار ما! بین ما و قوم ما به حقّ فتح (داوری، جدائی، گشایش) نما و تو بهترین گشایشگر هستی
- ترجمه سلطانی(در این صورت) بعد از آنکه خداوند ما را از آن نجات داده اگر به ملّت (آیین) شما بازگردیم قطعاً بر خداوند دروغی را افتراء بستهایم و برای ما (ممکن) نمیباشد که به آن بازگردیم مگر آنکه پروردگار ما الله بخواهد، علم پروردگار ما به هر چیزی گسترده است ما بر خداوند توکّل کردهایم، (ای) پروردگار ما! بین ما و قوم ما به حقّ فتح (داوری، جدائی، گشایش) نما و تو بهترین گشایشگر هستی
- ترجمه راستیناگر ما به دین شما برگردیم با وجود آنکه خدا ما را از آن نجات داده همانا به خدا افترا و دروغ بستهایم، و هرگز نشود که ما به آیین شما رجوع کنیم مگر آنکه مشیّت خدا قرار گیرد، که او پروردگار ماست، پروردگار ما بر همه چیز کاملا آگاه است، ما بر خدا توکل کردیم، پروردگارا، تو بین ما و امت، به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.
- ترجمه الهی قمشهای٩٠ وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ
و رؤسای کسانی از قوم او که کفر ورزیده بودند گفتند: [ای مردم] اگر از شعیب پیروی کنید همانا شما آنوقت [در دنیا به عدم عزّت خود در میان خلق و عدم حسن معاشرت آنها با شما، و در آخرت به استحقاقتان برای عذاب برای ضلالتتان و عدم شفیع برای شما برای انحرافتان از اصنام و امثال آن و از سیرهای که آن را از پدرانمان شاهد بودهایم و بر آن بودهایم و به آن عادت کردهایم و از آن متضرّر نشدهایم] حتماً زیانکار خواهید شد
- ترجمه سلطانیو رؤسای کسانی از قوم او که کفر ورزیده بودند گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید همانا شما آنوقت حتماً زیانکار خواهید شد
- ترجمه راستینسران کافر امتش گفتند: اگر پیروی شعیب کنید البته در زیان خواهید افتاد.
- ترجمه الهی قمشهای٩١ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
پس لرزه (زلزله) آنها را در گرفت و در خانههایشان دَمَر (بر رو افتاده، چسبیده بر زمین) صبح کردند
- ترجمه سلطانیپس لرزه (زلزله) آنها را در گرفت و در خانههایشان دَمَر (بر رو افتاده) (مرده) صبح کردند
- ترجمه راستینپس زلزله آن منکران را درگرفت، پس شب را صبح کردند در حالی که در خانههای خود به خاک هلاک افتادند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٢ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ
آنان که شعیب را تکذیب کرده بودند انگار که هرگز در آن [منزل] اقامت نکرده بودند، آنانکه شعیب را تکذیب کردند خود زیانکار بودند
- ترجمه سلطانیآنان که شعیب را تکذیب کرده بودند انگار که هرگز در آنجا اقامت نکرده بودند، آنانکه شعیب را تکذیب کردند خود زیانکار بودند
- ترجمه راستینآنان که شعیب را تکذیب کردند هلاک شدند و اثری از آنها باقی نماند، گویی در آن دیار نبودند. آنان که شعیب را تکذیب کردند خود زیانکار شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٣ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ
پس از آنها [قبل یا بعد از اهلاک آنها] روی گرداند و گفت: ای قوم من، همانا هرآینه رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برای شما خیرخواهی کردم پس چگونه بر [هلاک شدن] قومی کافر تأسّف خورم [یا دعاء کنم یا نفرین نکنم]
- ترجمه سلطانیپس از آنها روی گرداند و گفت: ای قوم من، همانا هرآینه رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برای شما خیرخواهی کردم پس چگونه بر قومی کافر تأسّف خورم
- ترجمه راستینآن گاه شعیب از آن مردم بیایمان روی گردانید و گفت: ای قوم، من به شما ابلاغ رسالتهای خدای خود کردم و شما را اندرز و نصیحت نمودم، اکنون من چگونه بر هلاک کافران غمگین باشم!
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ
و ما در شهری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را دچار سختی و ضرر (ناگواری) [در اموال و انفس] کردیم به این ترقّب که آنها تضرّع کنند
- ترجمه سلطانیو ما در شهری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را دچار سختی و ضرر (ناگواری) کردیم به این ترقّب که آنها تضرّع کنند
- ترجمه راستینو ما هیچ پیغمبری به هیچ شهر و دیاری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به شداید و محن مبتلا ساختیم تا به درگاه خدا تضرع و زاری کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٥ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوا وَّقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
سپس جای بدی و نیکی را تبدیل (عوض) کردیم [زیرا در اجبار آنان مطلوب از امتیاز سعید از شقّی و عمارت دارَیْن (دو سرا، دنیا و آخرت) حاصل نمیشود] تا آنکه خوشی کردند [آثار سختی و زیان و درد آن دو از قلوبشان محو شد، یا تضرّعشان و التجاءشان را محو کردند یا در مال و اولاد یا در علم زیاد شدند و بطر (ناسپاسی، گستاخی) کردند] و گفتند پدران ما سختی و آسایش را لمس کردهاند [یعنی اینکه سختی و آسایش عادت دهر است]، پس آنها را بطور ناگهانی (بدون تقدیم امارهای و نشانهای) گرفتیم و (در حالی که) آنان [برای عدم تقدّم امارات] نمیفهمیدند
- ترجمه سلطانیسپس جای بدی و نیکی را تبدیل (عوض) کردیم تا آنکه خوشی کردند و گفتند پدران ما سختی و آسایش را لمس کردهاند، پس آنها را بطور ناگهانی گرفتیم و (در حالی که) آنان نمیفهمیدند
- ترجمه راستینسپس آن سختیها را به آسایش و خوشی مبدّل کردیم تا به کلی حال خود را فراموش کرده و گفتند: آن رنج و خوشیها به پدران ما نیز رسید (و این عادت روزگار است که گاهی خوش و گاهی ناخوش است) ، ما هم به ناگاه آنان را گرفتیم در حالی که (از توجه به آن عقاب) غافل بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
و اگر که اهل قریهها (شهرها) [با بیعت عامّه] ایمان میآوردند و [با بیعت خاصّه] تقوا پیشه میکردند البتّه برکات را از آسمان و زمین بر آنها میگشودیم و لکن [رسولان (ع) و اوصیای آنان (ع) و عقل و حکم (حکمت) را] تکذیب کردند پس آنها را به آنچه که [از نتایج اعمالشان و تکذیبشان] کسب میکردند گرفتیم (عقاب کردیم)
- ترجمه سلطانیو اگر که اهل قریهها (شهرها) ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند البتّه برکات را از آسمان و زمین بر آنها میگشودیم و لکن تکذیب کردند پس آنها را به آنچه که کسب میکردند گرفتیم
- ترجمه راستینو چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم و لیکن (چون آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ
آیا پس اهل شهرها [گمان میکنند] از اینکه شبانگاهان سختی [عذاب] ما به آنها برسد ایمن هستند و (در حالی که) آنها در خواب هستند؟
- ترجمه سلطانیآیا پس اهل شهرها (گمان میکنند) از اینکه شبانگاهان سختی (عذاب) ما به آنها برسد ایمن هستند و (در حالی که) آنها در خواب هستند؟
- ترجمه راستینآیا اهل شهر و دیارها (که به نافرمانی خدا و اعمال نکوهیده مشغولند) از آن ایمنند که شبانگاه که در خوابند عذاب ما آنها را فرا گیرد؟
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ
یا آیا اهل شهرها ایمن هستند از اینکه سختیهای (عذابهای) ما در صبحدم به آنها برسد و (در حالی که) آنها بازی میکنند؟
- ترجمه سلطانییا آیا اهل شهرها ایمن هستند از اینکه سختیهای (عذابهای) ما در صبحدم به آنها برسد و (در حالی که) آنها بازی میکنند؟
- ترجمه راستینآیا اهل شهر و دیارها (که از یاد خدا و طاعت او غافلند) از آن ایمنند که به روز که سرگرم بازیچه دنیا هستند عذاب ما آنان را فرا رسد؟
- ترجمه الهی قمشهای٩٩ أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ
آیا پس از مکر خداوند ایمن هستند؟ جز مردمان زیانکار [به سبب نقص عقولشان کسی خود را] از مکر خداوند ایمن نمیداند [زیرا عاقل حین تجدّد نعمت، در نعمت احتمال نقمت را میدهد و از عاقبت آن خوف دارد، به خلاف جاهل که نظرش به صورت نعمت است]
- ترجمه سلطانیآیا پس از مکر خداوند ایمن هستند؟ جز مردمان زیانکار (کسی خود را) از مکر خداوند ایمن نمیداند
- ترجمه راستینآیا از مکر خدا (یعنی آزمایش و مجازات خدا) غافل و ایمن گردیدهاند؟که از آن مکر و انتقام البته کسی غافل نشود مگر مردم زیانکار.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٠ أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ
آیا به کسانی که زمین را بعد از اهل (ساکنان) آن به ارث میبرند نشان داده نشد [آیا ملاحظهٔ حال گذشتگان، آنها را به قدرت ما دانا نکرد] که [همانا] اگر میخواستیم آنان را به [کیفر] گناهانشان اصابت میدادیم (میرساندیم) [چنانکه از گذشتگان شنیدند و دیدند] و بر قلوب آنها مهر میزدیم تا آنان [دیگر] نشنوند
- ترجمه سلطانیآیا کسانی که زمین را بعد از اهل (ساکنان) آن به ارث میبرند نشان داده نشد که (همانا) اگر میخواستیم آنان را به (کیفر) گناهانشان اصابت میدادیم (میرساندیم) و بر قلوب آنها مهر میزدیم تا آنان (دیگر) نشنوند
- ترجمه راستینآیا این مردمی را که بعد از اقوامی که همه مردند وارث زمین شدند (خدا) آگاه نفرموده که اگر ما بخواهیم به کیفر گناهانشان میرسانیم و بر دلهایشان مهر مینهیم که دیگر (به گوش دل چیزی) نشنوند؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠١ تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِن قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ
[خبر] این قریهها را، [گوشهای] از اخبار آنها را بر تو قصّه میکنیم و همانا هرآینه رسولانشان با بیّنههایی (احکام رسالات یا حجّتها و معجزات واضح) نزد آنها آمدند و البتّه آنها بر آن نبودند که به آنچه که از قبل [از احکام عقل و نبوّت تکوینی] تکذیب کرده بودند [به نبیّ] ایمان بیاورند، اینچنین خداوند بر قلوب کافران مهر مینهد
- ترجمه سلطانی(خبر) این قریهها را، (گوشهای) از اخبار آنها را بر تو قصّه میکنیم و همانا هرآینه رسولانشان با بیّنههایی نزد آنها آمدند و البتّه آنها بر آن نبودند که به آنچه که از قبل تکذیب کرده بودند ایمان بیاورند، اینچنین خداوند بر قلوب کافران مهر مینهد
- ترجمه راستیناین است شهرهایی که ما بر تو از اخبار اهلش بیان کردیم، همه را رسولان حق با ادلّه روشن آمدند اما بر آن نبودند که به آنچه پیش از آن تکذیب کرده بودند ایمان بیاورند. این چنین خدا دلهای کافران را مهر میزند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٢ وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ
و ما در اکثر آنان چیزی از [وفای به] عهد [با نبیّ (ص) یا ولیّ] نیافتیم و همانا اکثر آنان را فاسق (خارج از حکومت عقل، نافرمان) یافتیم
- ترجمه سلطانیو ما در اکثر آنان چیزی از (وفای به) عهد نیافتیم و همانا اکثر آنان را فاسق (نافرمان) یافتیم
- ترجمه راستینو اکثر مردمان را در عهد استوار ندیدیم بلکه بیشترشان را عهدشکن و بزهکار یافتیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٣ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
سپس بعد از آنها موسی را با آیات [نُهگانهٔ] خود به سوی فرعون و سران [حکومت] او مبعوث کردیم پس به (در حقّ) آن (آیات) ظلم (ناروا) کردند پس نظر کن که عاقبت مفسدان چگونه بود
- ترجمه سلطانیسپس بعد از آنها موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران (حکومت) او مبعوث کردیم پس به (در حقّ) آن (آیات) ظلم (ناروا) کردند پس نظر کن که عاقبت مفسدان چگونه بود
- ترجمه راستینبعد از آن رسولان، باز ما موسی را با آیات و ادلّه روشن خود به سوی فرعون و مهتران قومش فرستادیم، آنها هم با آن آیات مخالفت و به آنها ستم کردند بنگر تا عاقبت به روزگار آن تبهکاران چه رسید!
- ترجمه الهی قمشهای١٠٤ وَقَالَ مُوسَى يَافِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُـولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَـمِينَ
و موسی گفت: ای فرعون همانا من فرستادهای از پروردگار عالمیان [به سوی شما] هستم
- ترجمه سلطانیو موسی گفت: ای فرعون همانا من فرستادهای از پروردگار عالمیان هستم
- ترجمه راستینو موسی خطاب کرد که ای فرعون، محققا من فرستادهای از خدای عالمیانم.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٥ حَقِيقٌ عَلَى أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
شایسته است که دربارهٔ خداوند جز [سخن] حقّ نگویم، هرآینه از پروردگارتان برای شما بیّنهای آوردهام [پس قول مرا قبول کنید و مخالفت نکنید] پس بنی اسرائیل را با من بفرست
- ترجمه سلطانیشایسته است که دربارهٔ خداوند جز (سخن) حقّ نگویم، هرآینه از پروردگارتان برای شما بیّنهای آوردهام پس بنی اسرائیل را با من بفرست
- ترجمه راستینسزاوار آنم که از طرف خدا چیزی جز به حق نگویم، همانا دلیلی بس روشن (معجزه بسیار آشکار و حجتی محکم و استوار) از جانب پروردگارتان برای شما آوردهام، پس بنیاسرائیل را با من بفرست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٦ قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
[فرعون] گفت اگر بر آن هستی که آیتی آوردهای پس اگر از راستگویانی آن را بیاور
- ترجمه سلطانیگفت اگر بر آن هستی که آیتی آوردهای پس اگر از راستگویانی آن را بیاور
- ترجمه راستینفرعون پاسخ داد که اگر دلیلی برای صدق خود داری بیار اگر از راستگویانی.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ
پس [موسی] عصایش را انداخت و آنوقت (ناگاه) آن اژدهایی آشکار شد
- ترجمه سلطانیپس عصایش را انداخت و آنوقت (ناگاه) آن اژدهایی آشکار شد
- ترجمه راستینموسی هم عصای خود را بیفکند به ناگاه آن عصا اژدهایی عظیم پدیدار گردید.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ
و دستش را [از گریبان] بیرون آورد و آنوقت (ناگاه) آن برای ناظرین سپید بود
- ترجمه سلطانیو دستش را (از گریبان) بیرون آورد و آنوقت (ناگاه) آن برای ناظرین سپید بود
- ترجمه راستینو دست (از گریبان خود) برآورد که ناگاه بینندگان را سپید و رخشان بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ
[بعضی از] سران (خواصّ) از قوم فرعون [به سران دیگری از غیر خواصّ که حول او بودند و شاید فرعون با آنها در این قول شریک بوده] گفتند: که همانا این [شخص] البتّه ساحر و دانا است
- ترجمه سلطانیسرانی از قوم فرعون گفتند: که همانا این (شخص) البتّه ساحر و دانا است
- ترجمه راستینمهتران قوم فرعون گفتند که این شخص ساحری سخت ماهر و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ
که میخواهد شما را از سرزمینتان خارج کند پس [در مشورت] چه امر (توصیّه) میکنید
- ترجمه سلطانیکه میخواهد شما را از سرزمینتان خارج کند پس چه امر (توصیّه) میکنید
- ترجمه راستیناراده آن دارد که شما را از سرزمین خود بیرون کند، اکنون در کار او چه دستور میدهید؟
- ترجمه الهی قمشهای١١١ قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ
[خواصّ یا سران حول او] گفتند: [امر] او و برادرش را به تأخیر انداز و جمع کنندگانی را به شهرها بفرست
- ترجمه سلطانیگفتند: (امر) او و برادرش را به تأخیر انداز و جمع کنندگانی را به شهرها بفرست
- ترجمه راستینقوم به فرعون گفتند که موسی و برادرش (هارون) را زمانی بازدار و گردآورانی به شهرها بفرست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ وَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ
و جادوگران نزد فرعون آمدند، گفتند: [آیا] اگر ما غالب شویم پاداشی داریم؟
- ترجمه سلطانیو جادوگران نزد فرعون آمدند گفتند: (آیا) اگر ما غالب شویم پاداشی داریم؟
- ترجمه راستینو عدّه بسیاری ساحران به حضور فرعون گرد آمده، فرعون را گفتند: اگر بر موسی غالب آییم برای ما اجر و مزد شایان خواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ قَالُوا يَامُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ
[جادوگران ادب کردند و به موسی (ع)] گفتند: ای موسی آیا تو [ابتداء] میافکنی؟ و یا اینکه این ما باشیم که [اوّل] بیفکنیم؟
- ترجمه سلطانیگفتند: ای موسی آیا تو (ابتداء) میافکنی؟ و یا اینکه این ما باشیم که (اوّل) بیفکنیم؟
- ترجمه راستینساحران به موسی گفتند: اکنون خواهی نخست تو عصای خود بیفکن یا ما بساط سحر خویش بیندازیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ
[موسی (ع) از روی کَرم و مقابله برای ادب] گفت: شما بیفکنید و چون انداختند چشمهای مردم را سحر کردند {به هر علم و عملی که مدرک آن و مأخذ آن مخفی باشد سِحْر گفته میشود، چه با ممزوج کردن قوای روحانی و طبیعی، یا فقط با تصرّف در قوای طبیعی باشد، و به تمزیج قوای روحانی و طبیعی و احداث آثاری خارج از مجرای عادت گفته میشود، و منجمله تصرّف در مدارک بشری است به حیثی که آنچه را که حقیقت ندارد میبیند و میشنود، و گویی که آنها با تسخیر روحانیّات خبیثه و تمزیج آنها با قوای طبیعی و احداث آثاری خارج از عادت سحر کردند} و آنها را ترساندند و جادویی بزرگ در آوردند
- ترجمه سلطانیگفت: شما بیفکنید و چون انداختند چشمهای مردم را سحر کردند و آنها را ترساندند و جادویی بزرگ در آوردند
- ترجمه راستینموسی گفت: شما اول اسباب خود بیفکنید. چون بساط خود انداختند به جادوگری چشم خلق بربستند و مردم را سخت به هراس افکندند، و سحری بس عظیم و هولانگیز برانگیختند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ
و به موسی وحی کردیم: که عصایت را بیفکن پس آنوقت (ناگاه) آن آنچه که متقلبانه (بطور قلب شده و وارونه) میافکندند را بلعید
- ترجمه سلطانیو به موسی وحی کردیم: که عصایت را بیفکن پس آنوقت (ناگاه) آن آنچه که متقلبانه (بطور قلب شده و وارونه) میافکندند را بلعید
- ترجمه راستینو ما به موسی وحی نمودیم که عصای خود را بیفکن، (چون عصا انداخت) ناگاه معجزه او هر چه ساحران بافته بودند یکباره همه را ببلعید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
فرعون گفت: آیا قبل از اینکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید همانا این حتماً مکری است که آن را در شهر (مصر) مکر کردهاید تا اهل (مالکان یا متصرّفان) آن را [که قبطی بودند] از آن خارج (بیرون) کنید پس [تهدید کرد که] خواهید دانست
- ترجمه سلطانیفرعون گفت: آیا قبل از اینکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید همانا این حتماً مکری است که آن را در شهر مکر کردهاید تا اهل (ساکنان) آن را از آن خارج (بیرون) کنید پس خواهید دانست
- ترجمه راستینفرعون گفت: چگونه پیش از دستور و اجازه من به او ایمان آوردید؟همانا این مکری است که در این شهر اندیشیدهاید که مردم این شهر را از آن بیرون کنید، پس به زودی خواهید دانست!
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ
قطعاً حتماً دستانتان و پاهایتان را بر خلاف یکدیگر قطع خواهم کرد سپس قطعاً حتماً شما همگی را بر دار خواهم کشید
- ترجمه سلطانیقطعاً حتماً دستانتان و پاهایتان را بر خلاف یکدیگر قطع خواهم کرد سپس قطعاً حتماً شما همگی را بر دار خواهم کشید
- ترجمه راستینهمانا دست و پای شما را یکی از راست و یکی از چپ بریده و آن گاه همه را به دار خواهم آویخت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَـمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ
و تو از ما انتقام نمیگیری مگر به خاطر اینکه ما به آیات پروردگارمان، چون نزد ما آمد، ایمان آوردیم، پروردگارا بر ما صبری [بزرگ] فرو بریز و ما را بمیران [در حالی که] مسلمان (تسلیم شده) [بر پیامبرت، تسلیم قضایت] هستیم
- ترجمه سلطانیو تو از ما انتقام نمیگیری مگر به خاطر اینکه ما به آیات پروردگارمان، چون نزد ما آمد، ایمان آوردیم، پروردگارا بر ما صبری فرو بریز و ما را بمیران (در حالی که) مسلمان (تسلیم شده) هستیم
- ترجمه راستینو کینه و انتقام تو از ما تنها به جرم آن است که ما به آیات خدا چون برای (هدایت) ما آمد ایمان آوردیم، بار خدایا، به ما صبر و شکیبایی ده و ما را به آیین اسلام (یعنی با تسلیم و رضای به حکم خدا) بمیران.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ
و سرانی از قوم فرعون گفتند: آیا موسی را و قوم او را وا میگذاری تا در [این] سرزمین (مصر) فساد کنند و [عبادت تو و سلطنت] تو و آلههٔ (خدایان، اصنام) تو را رها کند؟ [در جواب آنها] گفت: بزودی پسران آنها را خواهیم کشت و زنان آنان را زنده خواهیم گذارد و همانا ما بر آنها قاهر (برتر و چیره) هستیم
- ترجمه سلطانیو سرانی از قوم فرعون گفتند: آیا موسی را و قوم او را وا میگذاری تا در (این) سرزمین فساد کنند و (عبادت) تو را و آلههٔ (خدایان) تو را رها کند؟ گفت: بزودی پسران آنها را خواهیم کشت و زنان آنان را زنده خواهیم گذارد و همانا ما بر آنها قاهر (برتر و چیره) هستیم
- ترجمه راستینو سران قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را واگذاری تا در این سرزمین فساد کنند و تو و خدایان تو را رها سازند؟فرعون گفت: به زودی پسرانشان را کشته و زنانشان را زنده گذاریم (و در رنج و عذاب خدمت و اسارت نگاه داریم) و ما بر آنها غالب و مقتدریم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
موسی [به جهت دلداری بر آنها و به عنوان وعده] به قومش گفت: [با تضرّع به او و التجاء به او] از خداوند درخواست اعانت (کمک) کنید و صبر پیشه کنید همانا زمین برای خداوند است که آن را به کسی از بندگانش که بخواهد به ارث میدهد و سرانجام [نیک که همان آخرت و دار کرامت است] برای پرهیزکاران [از جَزَع (ناشکیبایی) به هنگام شدائد (سختیها)] است
- ترجمه سلطانیموسی به قومش گفت: از خداوند درخواست اعانت (کمک) کنید و صبر پیشه کنید همانا زمین برای خداوند است که آن را به کسی از بندگانش که بخواهد به ارث میدهد و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است
- ترجمه راستینموسی به قوم خود گفت: از خدا یاری خواهید و صبر کنید که زمین ملک خداست، آن را به هر کس از بندگان خود خواهد به میراث دهد، و حسن عاقبت مخصوص اهل تقواست.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٩ قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ
گفتند: [ای موسی] قبل از اینکه نزد ما بیایی اذیّت میشدیم [که با وعده آمدن تو تسلّی یافته بودیم] و بعد از آنکه نزد ما آمدهای [خود را به چه تسلّی بدهیم، موسی (ع)] گفت: چه بسا (امید است) که پروردگارتان دشمنانتان را هلاک کند و شما را در [این] سرزمین [یعنی سرزمین مصر] جانشین آنان سازد و مینگرد که شما چگونه عمل میکنید
- ترجمه سلطانیگفتند: قبل از اینکه نزد ما بیایی اذیّت میشدیم و بعد از آنکه نزد ما آمدهای (خود را به چه تسلّی بدهیم) گفت: چه بسا (امید است) که پروردگارتان دشمنانتان را هلاک کند و شما را در (این) سرزمین (مصر) جانشین آنان سازد و مینگرد که شما چگونه عمل میکنید
- ترجمه راستینقوم موسی به او گفتند که ما هم پیش از آمدن تو (به رسالت) و هم بعد از آنکه آمدی به رنج و شکنجه (دشمن) بودهایم، موسی گفت: امید است که خدا دشمن شما را هلاک نماید و شما را در زمین جانشین کند آنگاه بنگرد تا شما چه خواهید کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٠ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
و همانا هرآینه آل فرعون را با خشکسالی و نقص از میوهها (محصولات) [با آفات دیگری غیر از خشکسالی] فرو گرفتیم به این ترقّب که آنها یاد کنند [که فراوانی نعمت و عیش و وسعت (گشایش) به قدرت خداوند است نه به اختیار آنها پس به رسولان او ایمان آورند و او را جحد (نفی با انکار) نکنند]
- ترجمه سلطانیو همانا هرآینه آل فرعون را با خشکسالی و نقص از میوهها (محصولات) فرو گرفتیم به این ترقّب که آنها یاد کنند (پند گیرند)
- ترجمه راستینو فرعونیان را سخت به قحط و تنگی معاش و نقص و آفت برکشت و زرع مبتلا کردیم تا شاید متذکر شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣١ فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
و وقتی که نیکی به ایشان میرسد میگویند: این برای [شایستگی خود] ما است و اگر به آنها بدیی اصابت میکرد به موسی و کسانی که با او بودند تطیّر (فال بد، شگون بد) میزدند {مراد از حسنه در اینجا آنچه که اهل حسّ آن را حسنه میشمارند است از صحّت و خصب (فراوانی نعمت و عیش) و سعهٔ مال، و از سیّئه آنچه است که در مقابل آن است}، آگاه باشید که جز آن نیست که پرندهٔ (فال نیک و بد) آنها [یعنی سبب خیرشان و شرّشان] نزد خداوند است و لکن اکثر آنان نمیدانند [که سبب خیر و شرّ نزد خداوند است]
- ترجمه سلطانیو وقتی که نیکی به ایشان میرسد میگویند: این برای (شایستگی خود) ما است و اگر به آنها بدیی اصابت میکرد به موسی و کسانی که با او بودند تطیّر (فال بد، شگون بد) میزدند، آگاه باشید که جز آن نیست که پرندهٔ (فال نیک و بد) آنها نزد خداوند است و لکن اکثر آنان نمیدانند
- ترجمه راستینپس هرگاه که نیکویی (و پیشامد خوشی) بدانها میرسید به شایستگی خود نسبت میدادند، و هرگاه بدی (و پیشامد ناگواری مانند قحط و سختی) بر آنها میآمد فال بد به موسی و همراهانش میزدند. آگاه باشند که فال بد آنها نزد خداست (یعنی رنج و سختیها که بر آنان پیش آید کیفر از جانب خداست) لیکن اکثر آنها بر این آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٢ وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ
و [با وقاحت] گفتند: هر چه از آیه که برای ما بیاوری تا ما را با آن سحر کنی [یعنی در ما تصرّف کنی و ما را از آنچه که بر آن هستیم با تصرّفات پنهان از ما تغییر دهی] پس ما به تو ایمان آورنده نیستیم
- ترجمه سلطانیو گفتند: هر چه از آیه که برای ما بیاوری تا ما را با آن سحر کنی پس ما به تو ایمان آورنده نیستیم
- ترجمه راستینو گفتند: هر آیه و معجزهای که برای ما بیاوری که ما را بدان سحر کنی هرگز ما به تو ایمان نخواهیم آورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٣ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ
پس طوفان و ملخ و شته و قورباغهها و خون را بر آنها فرستادیم [در حالی که] آیاتی مفصّل (واضح یا منفصل) [بودند] پس آنها تکبّر ورزیدند و گروهی مجرم بودند
- ترجمه سلطانیپس طوفان و ملخ و شته و قورباغهها و خون را بر آنها فرستادیم (در حالی که) آیاتی مفصّل (واضح یا منفصل) (بودند) پس آنها تکبّر ورزیدند و گروهی مجرم بودند
- ترجمه راستینپس بر آنها طوفان و ملخ و شپشک و وزغ و خون (خون شدن آب) آن نشانههای آشکار (قهر و غضب) را فرستادیم، باز طریق کبر و گردنکشی پیش گرفتند و قومی گناهکار بودند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٤ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَامُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
و چون رجز (پلیدی، عذاب) بر آنها واقع شد گفتند: ای موسی از پروردگارت به آنچه که نزد تو عهد کرده است برای ما بخواه که اگر این عذاب را از ما برداری حتماً به تو ایمان میآوریم و حتما ً بنی اسرائیل را با تو میفرستیم
- ترجمه سلطانیو چون رجز (پلیدی، عذاب) بر آنها واقع شد گفتند: ای موسی از پروردگارت به آنچه که نزد تو عهد کرده است برای ما بخواه که اگر این عذاب را از ما برداری حتماً به تو ایمان میآوریم و حتما ً بنی اسرائیل را با تو میفرستیم
- ترجمه راستینو چون بلا بر آنها واقع شد گفتند که ای موسی، خدایت را به عهدی که با تو دارد بخوان (تا این عذاب و بلا را از ما دور کند) ، که اگر رفع بلا کردی البته ایمان به تو میآوریم و بنی اسرائیل را به همراهی تو میفرستیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٥ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ
پس چون عذابی، که مدّتی بود که آن به آنها رسیده بود را از آنها برداشتیم آنوقت آنها عهد [خود را] شکستند
- ترجمه سلطانیپس چون عذابی، که مدّتی بود که آن به آنها رسیده بود را از آنها برداشتیم آنوقت آنها عهد (خود را) شکستند
- ترجمه راستینپس چون بلا را تا مدتی که متعهد شدند ایمان آورند از سر آنها رفع کردیم، باز پیمان را شکستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٦ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ
پس ما [نیز] از آنها انتقام گرفتیم و به خاطر اینکه آنها آیات ما را دروغ شمردند و از آنها غافل بودند آنها را در دریا غرق کردیم
- ترجمه سلطانیپس ما (نیز) از آنها انتقام گرفتیم و به خاطر اینکه آنها آیات ما را دروغ شمردند و از آنها غافل بودند آنها را در دریا غرق کردیم
- ترجمه راستینما هم از آنان انتقام کشیدیم و آنها را به دریا غرق کردیم به کیفر آنکه آیات ما را تکذیب کرده و از آن غفلت نمودند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٧ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ
و [این] قوم که ضعیف نگهداشته شده بودند را وارث مشرقهای آن سرزمین و مغربهای آن [یعنی مشارق ملک مصر و مغارب آن یا ملک مصر و شام] که در آنجا [به کثرت نعم از حبوب و ثِمار (میوهها) و غیر آنها] برکت داده بودیم کردیم و کلمهٔ حسنای پروردگارت بر بنی اسرائیل به خاطر صبرهایی که کردند تمام شد {کلمه مختصّ به حروف مرکّبهٔ حاصله از تقاطع هوای تنفّسی با مخارج حروف موضوعه برای معنایی از معانی نیست، بلکه هر آنچه که بر غیر خود از کلمات عینی دلالت کند پس آن کلمه است، بلکه تحقیق این است که حقّ مضاف که همان مشیّت است که همان نفسُ الرَّحمان و اضافهٔ اشراقیّهٔ او و ربّ مضاف است به اعتبار تعلّقش به مخارج حقیقی که همان اعیان ثابته و ماهیّات اعتباری هستند، به اعتبار وحدتش کلمۀ او تعالی و به اعتبار تعددّش کلمات او هستند زیرا او فی نفسه وحدتی حقیقی ظلّی دارد و به اعتبار ماهیّات کثرتی اعتباری دارد} و آنچه که فرعون و قوم او [از اصنام (بتها) و عبادت آنها و صنایع دقیقه و آلات آنها و بناهای بلند و زخارف آنها] ساخته بودند و آنچه [از ارجمندیهای پنهان و قصرهای بلند] که برافراشته بودند را واژگون (نابود) کردیم
- ترجمه سلطانیو (این) قوم که ضعیف نگهداشته شده بودند را وارث مشرقهای آن سرزمین و مغربهای آن که در آنجا برکت داده بودیم کردیم و کلمهٔ حسنای پروردگارت بر بنی اسرائیل به خاطر صبرهایی که کردند تمام شد و آنچه که فرعون و قوم او ساخته بودند و آنچه که برافراشته بودند را واژگون (نابود) کردیم
- ترجمه راستینو طایفهای را که فرعونیان ذلیل و ناتوان میداشتند وارث مشرق و مغرب زمین با برکت (مصر و شامات) گردانیدیم و آن سخن و وعده نیکوی خدای تو بر بنی اسرائیل تحقق یافت به پاداش صبری که (در مصائب) کردند، و آنچه را فرعون و قومش میساختند و میافراشتند (از صنایع و عمارات و کاخهای با عظمت) ویران نمودیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٨ وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُوا يَامُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ
و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم پس نزد قومی (عمالقه) آمدند که بر [عبادت] بتهایی که داشتند اعتکاف میکردند، گفتند: ای موسی همانند خدایی که آنها دارند برای ما هم خدایی قرار بده، گفت: همانا شما قومی هستید که جهل میورزید
- ترجمه سلطانیو بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم پس نزد قومی آمدند که بر بتهایی که داشتند اعتکاف میکردند، گفتند: ای موسی همانند خدایی که آنها دارند برای ما هم خدایی قرار بده، گفت: همانا شما قومی هستید که جهل میورزید
- ترجمه راستینو بنی اسرائیل را از دریا به ساحل رسانیدیم، پس به قومی که بر پرستش بتان خود متوقف بودند برخورده، گفتند: ای موسی برای ما خدایی مثل خدایانی که این بتپرستان راست مقرر کن. موسی گفت: شما سخت مردم نادانی هستید.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٩ إِنَّ هَـؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
همانا اینان از آنچه [که اتّصال به آن شایسته است از احوال و اخلاق و عقاید] که خود در آن هستند بریدهاند و آنچه که عمل میکردند باطل (فاسد) است [که اثری ندارد و فایدهای بر آن مترتّب نیست]
- ترجمه سلطانیهمانا اینان از آنچه که خود در آن هستند بریدهاند و آنچه که عمل میکردند باطل است
- ترجمه راستینخدایانی که این جماعت بتپرستان راست فانی، و آیین و کارهاشان باطل و تباه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٠ قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
گفت: آیا معبودی غیر از خداوند به عنوان خداوند برای شما بجویم؟ و (حال آنکه) او شما را بر جهانیان [در زمان شما با بعثت رسولانی از شما و خلاص کردن شما از دشمنانتان و انقیاد شما به این رسولان برتری داد]
- ترجمه سلطانیگفت: آیا معبودی غیر از خداوند به عنوان خداوند برای شما بجویم؟ و (حال آنکه) او شما را بر جهانیان برتری داد
- ترجمه راستینموسی گفت: آیا غیر خدا را برای شما به خدایی طلبم در صورتی که خداست که شما را بر عالمیان برتری و فضیلت بخشید!
- ترجمه الهی قمشهای١٤١ وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُـوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ
و [به یاد آورید] آنوقتی که شما را از آل فرعون نجات دادیم [در حالی که] شما را با عذابی بد رنج میدادند پسرانتان را میکشتند و زنانتان (دخترانتان) را زنده میگذاردند و در آن برای شما بلائی بزرگ از پروردگارتان [بر دست دشمنان خود] بود
- ترجمه سلطانیو آنوقتی که شما را از آل فرعون نجات دادیم (در حالی که) شما را با عذابی بد رنج میدادند پسرانتان را میکشتند و زنان (دختران)تان را زنده میگذاردند و در آن برای شما بلائی بزرگ از پروردگارتان بود
- ترجمه راستینو (یاد آرید) هنگامی که شما را از چنگ فرعونیان نجات دادیم که شما را سخت به عذاب و شکنجه میداشتند، پسرانتان را کشته و زنان را زنده (به اسارت و خدمتکاری) میداشتند و این شما را از جانب خدا امتحان و تنبیه بزرگی بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٢ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ
و با موسی سی شب را وعده گذاشتیم و آن را با ده [شب دیگر] تمام کردیم پس میقات (ملاقات، میعادگاه) پروردگارش [برای اعطاء کتاب] در چهل شب تمام شد و موسی [حینی که از بین قوم خود برای میقات خارج میشد] به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من باش و اصلاح کن و از راه مفسدان پیروی نکن
- ترجمه سلطانیو با موسی سی شب را وعده گذاشتیم و آن را با ده (شب دیگر) تمام کردیم پس میقات (ملاقات، میعادگاه) پروردگارش در چهل شب تمام شد و موسی به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من باش و اصلاح کن و از راه مفسدان پیروی نکن
- ترجمه راستینو ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٣ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ
و چون موسی به میقات ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، [موسی] گفت: [ای] پروردگار من! خود را به من بنما که به تو نظر کنم، گفت: هرگز مرا نخواهی دید [زیرا تو از حدود خود خارج نشدهای، و اگر با حدود خود مرا مشاهده کنی حتماً فانی میشوی] و لکن به کوه [سنگی یا کوه انانیّت] نظر کن پس اگر [کوه برای تجلّی نوری از انوار مطلق] بر مکان خود استقرار داشت پس تو [با کوه حدّ خود و اِنِّیّت خود] مرا خواهی دید پس چون پروردگار [مطلق مضاف]ش [نه مطلق مطلق] بر کوه تجلّی کرد [خداوند یا ربّ یا تجلّی] آن را متلاشی شده قرار داد و موسی [برای اِنْدِکاک (متلاشی شدن) اِنّیّتش به حالت] بیهوش [بر خاک] افتاد، و چون به هوش آمد گفت: تو منزّهی [از سؤال کردن من آنچه را که برای من نیست از مثل تو، از سؤال خود] به تو توبه میکنم و من نخستین مؤمن هستم [به اینکه برای مثل من دیده نمیشوی]
- ترجمه سلطانیو چون موسی به میقات ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت: (ای) پروردگار من! خود را به من بنما که به تو نظر کنم، گفت: هرگز مرا نخواهی دید و لکن به کوه نظر کن پس اگر بر مکان خود استقرار داشت پس تو مرا خواهی دید پس چون پروردگارش بر کوه تجلّی کرد آن را متلاشی شده قرار داد و موسی (ع) بیهوش (بر خاک) افتاد، و چون به هوش آمد گفت: تو منزّهی به تو توبه میکنم و من نخستین مؤمن هستم
- ترجمه راستینو چون (قوم تقاضای دیدن خدا کردند) موسی (با هفتاد نفر بزرگان قومش که انتخاب شده بودند) وقت معین به وعدهگاه ما آمد و خدایش با وی سخن گفت، موسی (به تقاضای جاهلانه قوم خود) عرض کرد که خدایا خود را به من آشکار بنما که جمال تو را مشاهده کنم. خدا در پاسخ او فرمود که مرا تا ابد نخواهی دید ولیکن به کوه بنگر، اگر کوه طور (بدان صلابت، هنگام تجلی) به جای خود برقرار ماند تو نیز مرا خواهی دید. پس آنگاه که تجلی خدایش بر کوه تابش کرد کوه را مندکّ و متلاشی ساخت و موسی بیهوش افتاد. سپس که به هوش آمد عرض کرد: خدایا تو منزه و برتری (از رؤیت و حس جسمانی، از چنین اندیشه) به درگاه تو توبه کردم و من (از قوم خود) اول کسی هستم که (به تو و تنزّه ذات پاک تو از هر آلایش جسمانی) ایمان دارم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٤ قَالَ يَامُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ
[خدای تعالی بعد از آنکه کوه اِنّیَّت او مُندَک (متلاشی) شد و از انانیّت خود مرد، سپس خداوند او را با حیات دیگری غیر از حیات اوّل زنده کرد و مستحقّ اعطای کتاب نبوّت شد] گفت: ای موسی من تو را با رسالتهای خود [اَسْفار (سِفرها، کتابها) تورات یا احکام تورات] و با کلام گفتن با خویش [یعنی به شرافت کلیم بودن تو با من] بر مردم برگزیدم پس آنچه را [از تورات یا احکام رسالت] که به تو دادهام بگیر و [با صرف آن برای اهلش و منع آن از غیر اهلش] از شاکران باش
- ترجمه سلطانیگفت: ای موسی من تو را با رسالتهای خود و با کلام گفتن با خویش بر مردم برگزیدم پس آنچه را که به تو دادهام بگیر و از شاکران باش
- ترجمه راستینخدا فرمود: ای موسی من تو را به مقام پیامرسانی خود و همصحبتی خویش بر سایر مردم برگزیدم، پس آنچه را که به تو دادم کاملا فراگیر و از شکرگزاران باش.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٥ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ
و برای او در الواح از هر چیزی اندرزی و تفصیلی برای هر چیزی نوشتیم [و گفتیم:] پس آن را با قوّت بگیر و به قومت امر کن که بهترین آنها را بگیرند، بزودی سرای فاسقان [و جزای آنان] را به شما نشان خواهم داد
- ترجمه سلطانیو برای او در الواح از هر چیزی اندرزی و تفصیلی برای هر چیزی نوشتیم پس آن را با قوّت بگیر و به قومت امر کن که بهترین آنها را بگیرند، بزودی سرای فاسقان را به شما نشان خواهم داد
- ترجمه راستینو در الواح (تورات آسمانی) از هر موضوع برای نصایح و پند و هم تحقیق هر چیز (برای علم و معرفت) به موسی نوشتیم (و دستور دادیم) که (حقایق و احکام) آن را به قوت (عقل و ایمان) فراگیر و قوم را دستور ده که نیکوتر مطالب آن را اخذ کنند، که (پستی) مقام و منزلت فاسقان را به زودی به شما نشان خواهم داد.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٦ سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ
[سپس فرمود:] حتماً کسانی که در زمین به ناحق تکبّر میکنند [یعنی کبر را ظاهر میسازند یا در کبر انتحال مییابند] را از آیاتم روگردان خواهم کرد و اگر هر آیتی را ببینند به آن ایمان نمیآورند و اگر راه رشد را ببینند آن را به عنوان راه اتّخاذ نمیکنند و اگر راه گمراهی را ببینند آن را به عنوان راه اتّخاذ میکنند آن [تکبّر که سبب همهٔ اینها است یا آن مذکور از صرف و تکبّر و عدم ایمان به آیات و عدم اتّخاذ سبیل رشد و اتّخاذ سبیل غىّ] به خاطر این است که آنها آیات ما را تکذیب نمودند و از آنها غافل بودند
- ترجمه سلطانیحتماً کسانی که در زمین به ناحق تکبّر میکنند را از آیاتم روگردان خواهم کرد و اگر هر آیتی را ببینند به آن ایمان نمیآورند و اگر راه رشد را ببینند آن را به عنوان راه اتّخاذ نمیکنند و اگر راه گمراهی را ببینند آن را به عنوان راه اتّخاذ میکنند آن به خاطر این است که آنها آیات ما را تکذیب نمودند و از آنها غافل بودند
- ترجمه راستینمن آنان را که در زمین به ناحق کبر و بزرگمنشی کنند از آیات خود رو گردان و معرض خواهم ساخت، و اگر هر آیتی بینند به آن ایمان نیاورند و اگر راه رشد و هدایت یابند آن را نپیمایند و اگر راه جهل و گمراهی یابند آن را پیش گیرند. این (ضلالت آنها) بدین جهت است که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل و معرض بودند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٧ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و کسانی که آیات ما و لقاء آخرت را تکذیب کردند اعمالشان به هدر رفته است آیا جز آنچه که عمل میکردند جزاء داده میشوند؟
- ترجمه سلطانیو کسانی که آیات ما و لقاء آخرت را تکذیب کردند اعمالشان به هدر رفته است آیا جز آنچه که عمل میکردند جزاء داده میشوند؟
- ترجمه راستینو آنان که آیات (آسمانی) ما و لقاء عالم آخرت را تکذیب کردند اعمالشان (که جز برای دنیا نبود) تباه و باطل شود، آیا جز آنچه میکردند کیفر بینند؟
- ترجمه الهی قمشهای١٤٨ وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِـمِينَ
و قوم موسی بعد از [رفتن] او [به میقات] از زیورآلاتشان پیکرهٔ گوسالهای بر گرفتند که صدای گاو داشت آیا ندیدند که آن با آنان سخن نمیگوید و به راهی هدایتشان نمیکند آن را اتّخاذ کردند و [در آن اتّخاذ] ستمکار بودند
- ترجمه سلطانیو قوم موسی بعد از (رفتن) او از زیورآلاتشان پیکرهٔ گوسالهای بر گرفتند که صدای گاو داشت آیا ندیدند که آن با آنان سخن نمیگوید و به راهی هدایتشان نمیکند آن را اتّخاذ کردند و ستمکار بودند
- ترجمه راستینو قوم موسی بعد از او (یعنی بعد از رفتن او به طور برای وعده حق) مجسمه گوسالهای که صدایی و خواری داشت از طلا و زیورهای خود ساخته و پرستیدند. آیا ندیدند که آن مجسمه بیروح با آنها سخنی نمیگوید و آنها را به راهی هدایت نمیکند؟ (آری دیدند و از جهل و عناد باز) پی آن گوساله گرفتند و مردمی ستمکار بودند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٩ وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
و چون در دستانشان مُرد [یعنی از کردهٔ خویش پشیمان شدند] و دیدند که هرآینه آنها گمراه شدهاند، [به عنوان اعتراف به گناه و تضرّع] گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نیامرزد هرآینه قطعاً از زیانکاران خواهیم بود
- ترجمه سلطانیو چون در دستانشان مُرد (از کردهٔ خویش پشیمان شدند) و دیدند که هرآینه آنها گمراه شدهاند، گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نیامرزد هرآینه قطعاً از زیانکاران خواهیم بود
- ترجمه راستینو چون به خود آمدند و از آن عمل پشیمان شدند و دیدند که درست گمراهند (با خود) گفتند: اگر خدا ما را نبخشد و از ما نگذرد سخت از زیانکاران خواهیم بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٠ وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِـمِينَ
و چون موسی غضبناک و متأسّف نزد قومش بازگشت گفت: بعد از [رفتن] من برای من چه بد جانشینی کردید، آیا از امر پروردگارتان [به اتّباع از من و انتظار برای کتاب آسمانی] پیشی گرفتید (سبقت جُستید)؟ و الواح را انداخت و سر برادرش را گرفت [در حالی که] او را به سوی خود میکِشاند، [هارون] گفت: ای پسر مادرم همانا [این] قوم مرا ضعیف (خوار و زبون) کردند و نزدیک بود که مرا بکُشند پس [این] دشمنان را از من شاد مکن و مرا [در نسبت دادن تقصیر به من و قرار دادن من مثل آنها] در زمرهٔ [این] گروه ظالم قرار مده
- ترجمه سلطانیو چون موسی غضبناک و متأسّف نزد قومش بازگشت گفت: بعد از (رفتن) من برای من چه بد جانشینی کردید، آیا از امر پروردگارتان پیشی گرفتید؟ و الواح را انداخت و سر برادرش را گرفت (در حالی که) او را به سوی خود میکِشاند، (هارون) گفت: ای پسر مادرم همانا (این) قوم مرا ضعیف (خوار و زبون) کردند و نزدیک بود که مرا بکُشند پس (این) دشمنان را از من شاد مکن و مرا در زمرهٔ (این) گروه ظالم قرار مده
- ترجمه راستینو چون موسی به حال خشم و تأسف به سوی قوم خود بازگشت، به آنان گفت: شما پس از من بسیار بد حفظ الغیب من کردید!آیا در امر خدای خود عجله کردید!و الواح را به زمین انداخت و (از فرط غضب) سر برادرش (هارون) را گرفته به سوی خود میکشید، هارون گفت: ای فرزند مادرم، این قوم مرا خوار و زبون داشتند تا آنجا که نزدیک بود مرا به قتل رسانند، پس تو دشمنان را بر من شاد مگردان و مرا در عداد مردم ستمکار مشمار.
- ترجمه الهی قمشهای١٥١ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
[موسی] گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت خود داخل کن و تو مهربانترین مهربانان هستی
- ترجمه سلطانی(موسی) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت خود داخل کن و تو مهربانترین مهربانان هستی
- ترجمه راستینموسی (بر او شفقت کرد و) گفت: پروردگارا، من و برادرم را بیامرز و ما را در ظلّ رحمت خود داخل گردان، و تو مهربانترین مهربانانی.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٢ إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ
[از خداوند سؤال کرد: کسانی که گوساله را عبادت کردند چه نصیبی دارند؟ پس در جواب او فرمود تعالی:] همانا کسانی که گوساله را [به عنوان معبود] اتّخاذ کردند بزودی [در آخرت] غضبی از پروردگارشان و در زندگانی دنیا خواری به آنها خواهد رسید و اینچنین [جزائی از غضب و ذلّت] به افتراء زنندگان جزاء میدهیم
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که گوساله را اتّخاذ کردند بزودی غضبی از پروردگارشان و خواری در زندگانی دنیا به آنها خواهد رسید و اینچنین به افتراء زنندگان جزاء میدهیم
- ترجمه راستینآنان که گوساله را به پرستش گرفتند (آتش قهر و) غضب خدا (در آخرت) و ذلت و خواری در حیات دنیا محقّقاً به آنها خواهد رسید، و این چنین ما دروغپردازان را کیفر خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٣ وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
و کسانی که اعمال بدی کردند سپس بعد از آن توبه کردند و ایمان آوردند همانا پروردگار تو بعد از آن [بدیها یا توبه] البتّه بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو کسانی که اعمال بدی کردند سپس بعد از آن توبه کردند و ایمان آوردند همانا پروردگار تو بعد از آن البتّه بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو آنان که مرتکب عمل زشت شدند و پس از آن عمل بد توبه کردند و (به اخلاص) ایمان آوردند، خدای تو بر آنها بعد از توبه، به یقین بخشنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٤ وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
و چون غضب از موسی ساکت شد (فرو نشست) الواح [باقیمانده] را برگرفت (برداشت) و در نوشتههای آن هدایت و رحمت برای کسانی هست که آنها از پروردگارشان ترسان هستند
- ترجمه سلطانیو چون غضب از موسی ساکت شد (فرو نشست) الواح را برگرفت (برداشت) و در نوشتههای آن هدایت و رحمت برای کسانی هست که آنها از پروردگارشان ترسان هستند
- ترجمه راستینو چون غضب موسی فرو نشست الواح تورات را بر گرفت، و در صحیفه آن تورات هدایت و رحمت الهی بود بر آن گروهی که از (قهر) خدای خود میترسند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٥ وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاءُ وَتَهْدِي مَن تَشَاءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ
و موسی گروهی از هفتاد مرد را [از میان] قوم خود برای میقات ما اختیار کرد پس چون لرزه آنها را در گرفت گفت: پروردگارا اگر [هلاک کردن ما را] میخواستی آنها و مرا قبل از این [وعدهٔ من به بنی اسرائیل و آوردن من ایشان را به میقات تو با شنواندن کلام خود] هلاک میکردی آیا به خاطر آنچه [از جرأت بر طلب رؤیت] که ابلهان ما کردهاند، ما را هلاک میکنی؟ آن جز فتنهٔ تو نیست با آن کسی را که بخواهی گمراه میکنی و کسی را که بخواهی هدایت میکنی، تو ولیّ (متصرّف در امور) ما هستی پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانی
- ترجمه سلطانیو موسی گروهی از هفتاد مرد را (از میان) قوم خود برای میقات ما اختیار کرد پس چون لرزه آنها را در گرفت گفت: پروردگارا اگر میخواستی آنها و مرا قبل از این هلاک میکردی آیا به خاطر آنچه که ابلهان ما کردهاند، ما را هلاک میکنی؟ آن جز فتنهٔ تو نیست با آن کسی را که بخواهی گمراه میکنی و کسی را که بخواهی هدایت میکنی، تو ولیّ ما هستی پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانی
- ترجمه راستینو موسی هفتاد مرد از قوم خود برای وعدهگاه ما انتخاب کرد، پس چون لرزشی سخت (به جرم درخواست دیدن خدا به چشم) آنها را در گرفت، موسی گفت: پروردگارا، اگر مشیّت نافذت تعلق گرفته بود که همه آنها و مرا هلاک کنی (کاش) پیشتر (از این وعده) میکردی، آیا ما را به فعل سفیهان ما هلاک خواهی کرد؟این کار جز فتنه و امتحان تو نیست، که به این امتحان هر که را خواهی گمراه و هرکه را خواهی هدایت میکنی، تویی مولای ما، پس بر ما ببخش و ترحم کن، که تویی بهترین آمرزندگان.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٦ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ
و برای ما در این دنیا و در آخرت نیکی مقرّر بدار همانا ما به تو بازگشتهایم گفت: عذابم را به کسی که بخواهم به او میرسانم و رحمت [رحمانی] من هر چیزی را در بر گرفته است و بزودی آن (رحمت رحیمی) را برای کسانی که [از محرّمات] تقوا پیشه میکنند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان میآورند خواهم نوشت
- ترجمه سلطانیو برای ما در این دنیا و در آخرت نیکی مقرّر بدار همانا ما به تو بازگشتهایم گفت: عذابم را به کسی که بخواهم به او میرسانم و رحمت من هر چیزی را در بر گرفته است و آن را برای کسانی که تقوا پیشه میکنند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان میآورند خواهم نوشت
- ترجمه راستینو سرنوشت ما را هم در این دنیا و هم در عالم آخرت نیکویی و ثواب مقدر فرما، که ما به سوی تو بازگشتهایم. خدا فرمود: عذابم را به هر که خواهم رسانم، و رحمت من همه موجودات را فرا گرفته و البته آن را برای آنان که راه تقوا پیش گیرند و زکات میدهند و به آیات ما میگروند حتم و لازم خواهم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٧ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُـولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
کسانی که از رسول نبیّ درس نخوانده که او را نزد خود در تورات و انجیل مکتوب مییابند {زیرا انبیاء (ع) و مخصوصاً موسی (ع) و عیسی (ع) به امّتهایشان دربارهٔ او بشارت داده بودند و خبر او را در کتبشان ثبت کرده بودند} پیروی میکنند که آنها را به معروف امر میکند و آنها را از منکر نهی مینماید و پاکیها را برای آنها حلال میکند و ناپاکیها را بر آنها حرام میکند و سنگینی [تکالیف] آنها و غُل و زنجیرهایی [ناشی از هواها] که بر آنان میباشد را از آنها بر میدارد پس کسانی که [با بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره] به او ایمان آوردهاند و [با منع اغیار از اذیّت کردن او و با منع اهویهٔ فاسده و خیالات کاسده از غلبه بر اتّباع از او و امتثال اوامر او و نواهى او] او را بزرگ داشتهاند و او را یاری نمودهاند و از نوری (ولایتی) که با او نازل شده پیروی کردهاند آنان همان رستگارانند
- ترجمه سلطانیکسانی که از رسول نبیّ درس نخوانده که او را نزد خود در تورات و انجیل مکتوب مییابند پیروی میکنند که آنها را به معروف امر میکند و آنها را از منکر نهی مینماید و پاکیها را برای آنها حلال میکند و ناپاکیها را بر آنها حرام میکند و سنگینی (قید و بندهای) آنها و غُل و زنجیرهایی که بر آنان میباشد را از آنها بر میدارد پس کسانی که به او ایمان آوردهاند و او را بزرگ داشتهاند و او را یاری نمودهاند و از نوری که با او نازل شده پیروی کردهاند آنان همان رستگارانند
- ترجمه راستینهم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مییابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام میگرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهادهاند از آنان برمیدارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق میآورد) . پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٨ قُلْ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
بگو: ای مردم همانا [رسالت من اختصاص به قومی جدا از قومی دیگر ندارد] من فرستادهٔ خداوند به سوی همهٔ شما هستم که مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین را دارد خدایی جز او نیست و اوست که زنده میکند و میمیراند پس ایمان بیاورید به خداوند و رسول او همان نبی امّی که به خداوند و کلمات [تکوینی و تدوینی] او ایمان دارد و [با امتثال اوامر او] از او تبعیّت کنید به ترقّب اینکه شما [به ولایت] هدایت شوید
- ترجمه سلطانیبگو: ای مردم همانا من فرستادهٔ خداوند به سوی همهٔ شما هستم که مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین را دارد خدایی جز او نیست و اوست که زنده میکند و میمیراند پس ایمان بیاورید به خداوند و رسول او همان نبی امّی که ایمان دارد به خداوند و کلمات او و از او تبعیّت کنید به ترقّب اینکه شما هدایت شوید
- ترجمه راستین(ای رسول ما به خلق) بگو که من بر همه شما جنس بشر رسول خدایم، آن خدایی که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده میکند و میمیراند، پس باید ایمان به خدا آرید و هم به رسول او پیغمبر امّی (که از هیچ کس جز خدا تعلیم نگرفته) آن پیغمبری که بس به خدا و سخنان او ایمان دارد، و پیرو او شوید، باشد که هدایت یابید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٩ وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ
و از قوم موسی عدّهای به حقّ هدایت میکنند و به آن عدل (داوری) میکنند
- ترجمه سلطانیو از قوم موسی عدّهای به حقّ هدایت میکنند و به آن عدل (داوری) میکنند
- ترجمه راستینو جماعتی از قوم موسی هستند که به دین حق هدایت کنند و به آن دین حکم و دادگری نمایند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٠ وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
و آنها (قوم موسی) را به دوازده قبیله به امّتهایی تقسیم کردیم و آنوقت که قومش [در تیه (بیابان خشک)] از او آب خواستند به موسی وحی کردیم که با عصایت به سنگ بزن [پس زد و] آنگاه دوازده چشمه [به عدد قبائل] از آن جوشید تا هر قبیلهای (فرقهای از اسباط) مشرب (آبشخوار) خویش را بداند و با ابر بر آنها سایه افکندیم و بر آنها منّ (ترنجبین یا عسل) و سلوی (بلدرچین) نازل کردیم، [در حالی که میگفتیم:] از چیزهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید، و [با ترک قناعت و استبدال با کسی که او ادنی است در مظاهر ما و خلفای ما] به ما ظلم نکردند و لکن آنها به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه سلطانیو آنها را به دوازده قبیله به امّتهایی تقسیم کردیم و آنوقت که قومش از او آب خواستند به موسی وحی کردیم که با عصایت به سنگ بزن آنگاه دوازده چشمه از آن جوشید تا هر قبیلهای مشرب (آبشخوار) خویش را بداند و با ابر بر آنها سایه افکندیم و بر آنها منّ و سلوی نازل کردیم، از چیزهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید، و به ما ظلم نکردند و لکن آنها به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه راستینو قوم موسی را به دوازده سبط منشعب کردیم که هر سبطی طایفهای باشند. و چون امت موسی (در آن بیابان بیآب) از او آب طلبیدند به موسی وحی کردیم که عصای خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید و جاری شد، هر قبیله آبشخور خود را دانستند. و ما به واسطه ابر بر سر آنها سایه افکندیم و نیز بر آنها من و سلوی (مرغ و ترنجبین) فرستادیم (تا تغذیه کنند، و گفتیم) از لذیذ و پاکیزه قوتی که روزیتان کردیم تناول کنید. و آنها نه بر ما بلکه بر خویش ستم میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦١ وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ
و [به یاد آور یا به آنها یادآوری کن] آنوقتی را که به آنها گفته شد که در این قریه (شهر) [بیت المقدس] ساکن شوید و هر چه که خواستید از آن بخورید و خاضعانه سخن بگویید و سجدهکنان از درب داخل شوید که خطاهایتان را بر شما بیامرزیم بزودی نیکوکاران را زیاد خواهیم کرد
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور یا به آنها یادآوری کن) آنوقتی را که به آنها گفته شد که در این قریه (شهر) ساکن شوید و هر چه که خواستید از آن بخورید و خاضعانه سخن بگویید و سجدهکنان از درب داخل شوید که خطاهایتان را بر شما بیامرزیم بزودی نیکوکاران را زیاد خواهیم کرد
- ترجمه راستینو چون به قوم موسی امر شد که در این شهر (بیت المقدس) مسکن کنید و از هر چه خواستید از طعامهای این شهر تناول کنید و در دعا بگویید که پروردگارا، گناهان ما را بریز، و به این در به تواضع و سجده درآیید تا از خطاهای شما درگذریم، که ما نیکوکاران را فزونتر احسان میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٢ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَـوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ
پس کسانی از آنها که ظلم کردند سخن را به غیر آنچه که به آنان گفته شده بود تبدیل کردند و به آنچه که ظلم میکردند از آسمان عذابی بر آنها فرستادیم
- ترجمه سلطانیپس کسانی از آنها که ظلم کردند سخن را به غیر آنچه که به آنان گفته شده بود تبدیل کردند و به آنچه که ظلم میکردند از آسمان عذابی بر آنها فرستادیم
- ترجمه راستینآن گاه ستمکاران آنها این امر و گفتاری را که به آنها گفته شده بود به گفتار دیگری تبدیل کردند، ما هم به کیفر مخالفت و ستمکاری بر آنها از آسمان عذابی سخت فرود آوردیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٣ وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
و از آنان دربارهٔ قریهای که در کنار دریا بود سؤال کن آنوقتی که در شنبهها تعدّی میکردند {زیرا شنبه عید آنها بود و نزد آنها حرمت داشت و یکشنبه برای نصاری عید بود چنانکه برای محمّد (ص) جمعه عید میباشد} آنوقت که روز شنبهٔ خود را رعایت میکردند ماهیهایشان بطوری پدیدار نزد آنان میآمدند [به حیثی که صبر از صید کردن برای آنها ممکن نمیشد و حال آنکه آنها از صید در روز شنبه نهی شده بودند] و روزی که شنبه را رعایت نمیکردند، [ماهیها] نزد آنها نمیآمدند، این چنین آنها را به (سبب) آنچه که فسق میکردند آزمودیم [یعنی این ابتلاء به سبب فِسْق آنها و عصیان آنها بود]
- ترجمه سلطانیو از آنان دربارهٔ قریهای که در کنار دریا بود سؤال کن آنوقتی که در شنبهها تعدّی میکردند آنوقت که روز شنبهٔ خود را رعایت میکردند ماهیهایشان بطوری پدیدار نزد آنان میآمدند و روزی که شنبه را رعایت نمیکردند، (ماهیها) نزد آنها نمیآمدند این چنین آنها را به (سبب) آنچه که فسق میکردند آزمودیم
- ترجمه راستینو (ای رسول ما) بنی اسرائیل را از آن قریه که در ساحل دریا بود (دِه اَیْله و مَدْین) بازپرس آن گاه که از حکم (تعطیل روز) شنبه تجاوز کردند، آنگاه که (برای امتحان) به روز شنبه ماهیان در مشارع پیرامون دریا پدیدار شده و در غیر آن روز اصلا پدید نمیآمدند. بدین گونه ما آنان را به سبب فسق و نافرمانی آزمایش میکردیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٤ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِـمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
و آنوقتی را که گروهی از آنان [از نهی کنندگان واعظ (نصیحت کننده) یا از ساکتان غیر واعظ، یا از عصیانگرانی که از روی استهزاء یا از روی اعتقاد] گفتند: چرا قومی را که خداوند آنها را هلاک کننده است یا با عذابی شدید عذاب کننده است وعظ میکنید؟ گفتند: به جهت عذرخواهی از پروردگار شما است و راقب به اینکه آنها تقوا پیشه کنند [یعنی اینکه آنها و اگرچه در فسوق (فسقها، نافرمانیها) و عصیان فرو رفتهاند، لکن ما آنچه را که بر ما است از نهی از منکر و ترحّم بر بندگان با احتمال قبول و با احتمال نجات آنها از عذاب در موعظۀ خود اداء میکنیم]
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که گفتند: گروهی از آنان (نهی کنندگان) چرا قومی را که خداوند آنها را هلاک کننده است یا با عذابی شدید عذاب کننده است وعظ میکنید؟ گفتند: به جهت عذرخواهی از پروردگار شما است و راقب به اینکه آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه راستینو چون (پند و موعظه ناصحین در آنها اثری نکرد) جمعی از آن گروه گفتند: چرا قومی را که از جانب خدا به هلاک و یا به عذاب سخت محکومند باز موعظه میکنید؟ناصحان گفتند: پند ما معذرت (و اتمام حجت) است از جانب پروردگارتان، و دیگر آنکه شاید (اثر کند و) تقوا پیشه کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٥ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
پس چون آنچه که به آن تذکّر داده شده بودند [یعنی آنچه را که واعظان از تحذیر از عذاب به آنها تذکّر داده بودند یا آنچه را که خداوند به آنها از حرمت شنبه وحرمت صید در آن تذکّر داده بود، ترک کردند] را فراموش کردند کسانی که از بدی نهی میکردند را [یعنی واعظان را برای اینکه آنها راضی به فعل آنها نبودند و از نهی کردن آنها ساکت نبودند] نجات دادیم و کسانی که [با ترک آنچه که بر آنها بود و ارتکاب آنچه که در شنبهها برای آنها نبود به خودشان] ظلم میکردند را به (سبب) آنچه که فسق میکردند به عذابی سخت (شدید) گرفتیم
- ترجمه سلطانیپس چون آنچه که به آن تذکّر داده شده بودند را فراموش کردند کسانی که از بدی نهی میکردند را نجات دادیم و کسانی که ظلم میکردند را به (سبب) آنچه که فسق میکردند به عذابی سخت گرفتیم
- ترجمه راستینو چون هر چه به آنها تذکر داده شد در آن غفلت ورزیدند ما هم آن جماعت را که از کار بد منع مینمودند نجات بخشیدیم و آنان را که ظلم و ستمکاری کردند به کیفر فسقشان به عذابی سخت گرفتار کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٦ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ
و چون از آنچه که از آن نهی شده بودند عتوّ (تکبّر و از ادب تجاوز کردن) کردند به آنها گفتیم: بوزینگانی رانده شده [از هر خیری] باشید
- ترجمه سلطانیو چون از آنچه که از آن نهی شده بودند عتوّ (تکبّر کردند و از ادب تجاوز) کردند به آنها گفتیم: بوزینگانی رانده شده باشید
- ترجمه راستینپس چون سرکشی و تکبر کرده و آنچه ممنوع بود مرتکب شدند به آنها گفتیم به شکل بوزینه شوید و بسی دور و بازمانده از رحمت خدا باشید.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٧ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُـوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
و آنوقت را که پروردگار تو اعلام کرد که حتماً بر آنها (تعدّی کنندگان یا یهود) تا روز قیامت کسانی را خواهد گماشت که آنها را با عذاب بدی عذاب (تکلیف) کنند، همانا پروردگار تو البتّه سریع عقوبت کننده است [پس اغترار (مغرور شدن) به حلم او شایسته نیست] و همانا او البتّه [برای کسی که از طغیانش دست بردارد و به او بازگشت نماید] بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو آنوقت را که پروردگار تو اعلام کرد که حتماً بر آنها (تعدّی کنندگان) تا روز قیامت کسانی را خواهد گماشت که آنها را با عذاب بدی عذاب کنند، همانا پروردگار تو البتّه سریع عقوبت کننده و همانا او البتّه بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو آنگاه که خدای تو اعلام نمود که تا روز قیامت کسی را به عقوبت و عذاب سخت بر آنها برانگیزد، که پروردگار تو همانا زود کیفر کننده (ستمکاران) و (به خلق) بسیار بخشنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٨ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُم بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
و آنها را به [صورت] امّتهایی [متفرّق] در زمین توزیع کردیم [عدّهای] از آنها صالح هستند و [عدّهای] از آنها غیر آن هستند و آنها را با نیکیها [یعنی سعه (گشایش) و نرمی (راحتی) و امنیّت و صحّت] و بدیها [یعنی تنگی و سختی و ناامنی و عدم صحت] آزمایش کردیم راقب به اینکه آنها [از غیّ (انحراف) خود] بازگردند [چنانکه آن رسم ما در هدایت کسی است که هدایت او را اراده میکنیم]
- ترجمه سلطانیو آنها را به (صورت) امّتهایی در زمین توزیع کردیم (عدّهای) از آنها صالح هستند و (عدّهای) از آنها (صالح) نیستند و آنها را با نیکیها و بدیها آزمایش کردیم راقب به اینکه آنها بازگردند
- ترجمه راستینو بنی اسرائیل را در روی زمین به شعبی متفرق ساختیم، بعضی از آنها صالح و درستکارند و برخی فروتر از آنان (در درجه و منزلت) ، و آنها را به خوشیها و ناخوشیها بیازمودیم، باشد که (به حکم حق) بازگردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٩ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُـولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لَّا يَقُـولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
پس جانشینانی [دارای شرّ] بعد از آنها جانشین [آنها] شدند کتاب آسمانی را [یعنی کتاب نبوّت و احکام آن را یا تورات را بنابر تنزیل آن و ظاهر آن] به ارث بردند عَرَض (متاع) این [دنیای] پستتر را میگیرند [پس وای، سپس وای بر کسی که احکام نبوی را انتحال میکند و آن را وسیلهای به سوی اعراض دنیوی قرار میدهد] و میگویند: ما آمرزیده خواهیم شد {زیرا نفس به مشتهیاتش در توسّل خود وجهی را برای اطمینان خود در آن استدعاء میکند و گاهی میگوید نه ثوابی هست و نه عقابی و نه آخرتی و گاهی میگویدکه خداوند کریم است، و گاهی میگوید عذاب جز روزهای معدودی نیست، و گاهی میگوید کسی که به نبیّ (ع) منسوب است عذاب نمیشود، و اگرچه به گناهان اهل دنیا بیاید، و گاهی میگوید دوستدار علی (ع) داخل آتش نمیشود و حبّ علی (ع) حسنهای است که با آن سیّئهای ضرر نمیرساند، و نمیداند که همهٔ اینها غرور (فریب) هستند و آنچه را که آن را به انتساب به نبیّ یا محبّت بر علی (ع) توهّم میکند انتساب به شیطان و محبّت به او است، خداوند ما را از شبهات انفس خود پناه دهد}، و اگر عَرَضی مثل آن به آنها برسد آن را میگیرند، آیا از آنها میثاق کتاب اخذ نشد که بر خداوند جز حقّ نگویند [یعنی اینکه وراثت کتاب استدعای خوف از خداوند را میکند نه اِغْتِرار (مغرور شدن) به آن را، زیرا میثاق کتاب یعنی عهودی که بر آنها در بیعت عامّهٔ نبویّه گرفته شده این است که به دنیا مغرور نشوند و بر خداوند جز حقّ نگویند] و آنچه [از وعده و وعید] که در آن است را درس (یاد) گرفتهاند [یا عهد بستهاند] و (حال آنکه) خانهٔ آخرت برای کسانی که تقوا پیشه میکنند بهتر است آیا پس تعقّل نمیکنید
- ترجمه سلطانیپس جانشینانی (دارای شرّ) بعد از آنها جانشین (آنها) شدند کتاب آسمانی را به ارث بردند عَرَض (متاع) این (دنیای) پستتر را میگیرند و میگویند: ما آمرزیده خواهیم شد، و اگر عَرَضی مثل آن به آنها برسد آن را میگیرند، آیا از آنها میثاق کتاب اخذ نشد که بر خداوند جز حقّ نگویند و آنچه که در آن است را درس گرفتهاند و (حال آنکه) خانهٔ آخرت برای کسانی که تقوا پیشه میکنند بهتر است آیا پس تعقّل نمیکنید
- ترجمه راستینپس از آنکه پیشینیانشان درگذشتند اخلاف و بازماندگانشان وارث کتاب آسمانی شدند در حالی که متاع پست این دنیا را برمیگزینند و گویند ما بخشیده خواهیم شد، و چنانچه مثل آن مال از متاع دنیا که یافتند باز (از هر راه حرام و خیانت) بیابند برگیرند. آیا از آنان پیمان کتاب آسمانی گرفته نشد که به خدا جز حرف حق و سخن راست نسبت ندهند و آنچه در کتاب است درس گیرند؟و منزل ابدی آخرت برای مردم پرهیزکار بسی بهتر است، آیا تعقل نمیکنید؟
- ترجمه الهی قمشهای١٧٠ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ
و کسانی که [با بیعت اسلامیّه] به کتاب [یعنی کتاب نبوّت] تمسّک میجویند (متوسّل میشوند) و [با بیعت ولویّه] نماز را برپا میدارند ما هرگز پاداش مصلحان را ضایع نمیکنیم
- ترجمه سلطانیو کسانی که به کتاب تمسّک میجویند (متوسّل میشوند) و نماز را برپا میدارند ما هرگز پاداش مصلحان را ضایع نمیکنیم
- ترجمه راستینو آنان که متوسل به کتاب آسمانی شوند و نماز به پا دارند، ما اجر درستکاران را ضایع نخواهیم گذاشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٧١ وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
و آنوقت را که آن کوه را [با قَلع (کَندن) بالا بردیم] مانند سایبانی در فوق آنها بر افراشتیم و گمان کردند که آن بر آنها فرو میافتد، [در حالی که میگفتیم] آنچه که به شما دادهایم را با قوّت بگیرید [یعنی (در حالی که) میگفتیم: تورات و احکام آن را با قوّت و عزم از قلوبتان بگیرید و احکام آن را با قوّت از ابدانتان امتثال کنید] و یاد کنید آنچه [از عبرتها و احکام] را که در آن هست به این ترقّب که شما [از موبقات (مهلکههای) نفس] بهراسید (تقوا پیشه کنید)
- ترجمه سلطانیو آنوقت را که آن کوه را مانند سایبانی در فوق آنها بر افراشتیم و گمان کردند که آن بر آنها فرو میافتد، آنچه که به شما دادهایم را با قوّت بگیرید و یاد کنید آنچه را که در آن هست به این ترقّب که شما (از مهلکههای نفس) بهراسید (تقوا پیشه کنید)
- ترجمه راستینو آنگاه که کوه طور را از جای برکندیم و مانند قطعه ابری بر فراز سر آنها برآوردیم که پنداشتند بر آنها فرو خواهد افتاد (و امر کردیم) دستور توراتی که به شما آمد با قوت (ایمان و عقیده محکم) اخذ کنید و آنچه در آن مذکور است متذکر شوید، باشد که پرهیزکار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٢ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُـولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ
و آنوقتی را که پروردگارت نسلشان را از پشت آنها از بنی آدم برگرفت و آنها را بر خودشان شاهد گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بله شهادت میدهیم تا مبادا [یعنی کراهت داشته باشید که] در روز قیامت بگویید که ما از این غافل بودیم
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که پروردگارت نسلشان را از پشت آنها از بنی آدم برگرفت و آنها را بر خودشان شاهد گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بله شهادت میدهیم تا مبادا در روز قیامت بگویید که ما از این غافل بودیم
- ترجمه راستینو به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم. (برخی مفسرین گفتند: مراد ظهور ارواح فرزندان آدم است در نشأه ذرّ و عالم روح و گواهی آنها به نور تجرّد و شهود به توحید خدا و ربّانیت او در عوالم ملک و ملکوت. ) (و ما این گواهی گرفتیم) که دیگر در روز قیامت نگویید: ما از این واقعه غافل بودیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٣ أَوْ تَقُـولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ
یا [کراهت داشته باشید که] بگویید جز این نیست که پدران ما قبل از ما شرک میورزیدهاند و ما فرزندان بعد از آنان هستیم، آیا پس ما را به آنچه که اهل باطل انجام میدادهاند هلاک میکنی
- ترجمه سلطانییا (مبادا) بگویید جز این نیست که پدران ما قبل از ما شرک میورزیدهاند و ما فرزندان بعد از آنان هستیم، آیا پس ما را به آنچه که اهل باطل انجام میدادهاند هلاک میکنی
- ترجمه راستینیا آنکه نگویید که منحصرا پدران ما به دین شرک بودند و ما هم فرزندان بعد از آنها بودیم، آیا به عمل زشت اهل باطل ما را به هلاکت خواهی رسانید؟
- ترجمه الهی قمشهای١٧٤ وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
و اینچنین [تفصیلی با قول و با فعل] آیات را تفصیل میدهیم و به این ترقّب که آنها بازگردند
- ترجمه سلطانیو اینچنین آیات را تفصیل میدهیم و به این ترقّب که آنها بازگردند
- ترجمه راستینو بدین گونه ما آیات خود را تفصیل میدهیم (تا آیات ما را بفهمند) و باشد که بازگردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٥ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ
و بر آنها بخوان خبر کسی را که آیات خود را به او داده بودیم سپس [با ترک عمل به مقتضای آنها و غفلت از آنها] از آنها منسلخ (جدا) شد و شیطان او را تابع [خود] کرد و از گمراهان گشت
- ترجمه سلطانیو بر آنها بخوان خبر کسی را که آیات خود را به او داده بودیم سپس از آنها منسلخ (جدا) شد و شیطان او را تابع (خود) کرد و از گمراهان گشت
- ترجمه راستینو بخوان بر این مردم (بر قوم یهود) حکایت آن کس (بَلْعَم باعور) را که ما آیات خود را به او عطا کردیم، و او از آن آیات بیرون رفت و شیطان او را تعقیب کرد تا از گمراهان عالم گردید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٦ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
و اگر میخواستیم حتماً او را به آنها [یعنی به آن آیات] بالا میبردیم و لکن او به زمین [طَبْع و بعد از آن به زمین طین (گل، خاک) برای قضای مشتهیاتی از آن] تمایل داشت و از هوایش پیروی کرد و مثل او [بعد از آنکه به زمین تمایل پیدا کرد در شدّت تعبش و کثرت حرکتش برای تحصیل مأمول (خواسته، آرزو شده) خود از زمین برای تسکین حرارت حرصش و عدم انتفاع در تسکین حرص] مانند مَثَل [آن] سگی است که چه بر آن حملهور شوی لَهلَه میزند یا آن را ترک کنی [باز] لهله میزند آن مَثل این مردمان است که آیات ما را تکذیب کردهاند [و هر مکذّب (دروغ بند) به آیات خداوند این مَثَل او است] پس این قصّهها را [بر یهود و غیر آنها] قصّه کن راجی به اینکه آنها [در مآل (نتیجه، عاقبت) افعالشان و احوالشان] تفکّر کنند
- ترجمه سلطانیو اگر میخواستیم حتماً او را به آن (آیات) بالا میبردیم و لکن او به زمین تمایل داشت و از هوایش پیروی کرد و مثل او مانند مَثَل (آن) سگی است که چه بر آن حملهور شوی لَهلَه میزند یا آن را ترک کنی (باز) لهله میزند آن مَثل این مردمان است که آیات ما را تکذیب کردهاند پس این قصّهها را قصّه کن راجی به اینکه آنها تفکّر کنند
- ترجمه راستینو اگر میخواستیم به آن آیات او را رفعت مقام میبخشیدیم، لیکن او به زمین (تن) فروماند و پیرو هوای نفس گردید، و در این صورت مثل و حکایت حال او به سگی ماند که اگر بر او حمله کنی و یا او را به حال خود واگذاری به عوعو زبان کشد. این است مثل مردمی که آیات ما را بعد از علم به آن تکذیب کردند. پس این حکایت بگو، باشد که به فکر آیند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٧ سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ
مَثَل این مردمانی که آیات ما را دروغین شمردند و به خودشان ستم میکردند چه بد است
- ترجمه سلطانیمَثَل این مردمانی که آیات ما را دروغین شمردند و به خودشان ستم میکردند چه بد است
- ترجمه راستینمثل حال گروهی که آیات ما را تکذیب کردند و به خویش ستم میکردند بسیار بد مثلی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٨ مَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَن يُضْلِلْ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کسی را که خداوند هدایت کند پس او هدایت شده است و کسی را که گمراه کند پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه سلطانیکسی را که خداوند هدایت کند پس او هدایت شده است و کسی را که گمراه کند پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه راستینهر که را خدا هدایت فرماید هم اوست که هدایت یافته، و آنها را که به گمراهی واگذارد هم آنان زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٩ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِـجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
و همانا بسیاری از جن و انس را برای جهنم ایجاد کردهایم، [البتّه فعل ما اجباری از سوی ما نیست بلکه آنها] قلبهایی دارند که با آنها تفقّه (فهم کردن) نمیکنند [پس به عدم استعداد آنها و عدم استحقاقشان آنها را داخل جهنّم کردیم] {چون تَفَقّه عبارت از یک علم دینی است که با آن به علم دیگری توسّل میشود و علوم آنان و اگرچه کثیرهٔ دقیقه است باعث ترقّی آنها در طریق قلب و آخرت نمیشود} و چشمانی دارند که با آنها [در عین حدّت آنها، از اشیاء آنچه را که بر خداوند و بر مبدئیّت او و معادیّت او دلالت میکند] نمیبینند و گوشهایی دارند که با آنها [در عین حدّت آنها، از اشیاء و اصوات آنچه را که در آخرتشان به آنها نفع میرساند] نمیشنوند آنان [در عدم تفقّه و اِشْتِداد (استوار بودن) علم و در عدم اِبْصار (دیدن) آنچه از دیدنیها که شایسته است که دیده شود، و عدم سماع آنچه از مسموعات که شایسته است که شنیده شود] مانند چهارپایان هستند بلکه آنان گمراهترند آنان همان غافلان هستند
- ترجمه سلطانیو همانا بسیاری از جن و انس را برای جهنم ایجاد کردهایم، قلبهایی دارند که با آنها تفقّه (فهم کردن) نمیکنند و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند آنان مانند چهارپایان هستند بلکه آنان گمراهترند آنان همان غافلان هستند
- ترجمه راستینو محققا بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی است بیادراک و معرفت، و دیدههایی بینور و بصیرت، و گوشهایی ناشنوای حقیقت، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند، آنها همان مردمی هستند که غافلاند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٠ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و خداوند اسمهای نیکویی دارد {اسم به اسمى که به اسماء لفظی و نه به مفاهیم ذهنی و نه به آنچه که به مواضعه دلالت میکند اختصاص ندارد، بلکه در حقیقت بر موجودات عینی اطلاق میشود برای اینکه حقیقت اسم آنچه است که حکایت از غیر کند چه لفظی باشد یا ذهنی یا عینی} [یعنی خداوند اسماء خاصّی دارد که دلالتی بر غیر او ندارند، و آنها فی انفسها احسن از غیر خود هستند و خاتم الانبیاء (ص) اسمى است که از جهات سهگانه احسن (بهترین) است که احسنى از او نیست، سپس خاتم الاولیاء (ع) است سپس سایر انبیاء (ع) و اولیاء (ع) بنابر تفاوت مراتب آنها هستند] پس او را به وسیلهٔ آنها بخوانید و [خواندن خداوند را به وسیلهٔ] کسانی که حرمت اسماء او را نگه نمیدارند را ترک کنید که بزودی به آنچه که عمل میکردند مجازات خواهند شد
- ترجمه سلطانیو خداوند اسمهای نیکویی دارد پس او را به وسیلهٔ آنها بخوانید و کسانی را که حرمت اسماء او را نگه نمیدارند ترک کنید که بزودی به آنچه که عمل میکردند مجازات خواهند شد
- ترجمه راستینو خدا را نیکوترین نامهاست، بدانها خدا را بخوانید، و آنان را که در نامهای او به انحراف میگرایند به خود واگذارید، که به زودی کردار بدشان را مجازات خواهند دید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨١ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ
و از کسانی که خلق کردهایم گروهی به حقّ [مضاف همان ولایت است و نبوّت و رسالت صورت آن است] هدایت میکنند و با آن عدالت میورزند
- ترجمه سلطانیو از کسانی که خلق کردهایم گروهی به حقّ هدایت میکنند و با آن عدالت میورزند
- ترجمه راستینو از خلقی که آفریدهایم فرقهای به حق هدایت میکنند و به حق حکم و دادگری میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٢ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ
و کسانی که آیات ما را دروغین انگاشتند بزودی آنها را از حیثی که نمیدانند استدراج (تنزّل درجه به درجه) خواهیم داد
- ترجمه سلطانیو کسانی که آیات ما را دروغین انگاشتند بزودی آنها را از حیثی که نمیدانند استدراج (تنزّل) خواهیم داد
- ترجمه راستینو آنان که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنها را به عذاب و هلاکت میافکنیم از جایی که فهم آن نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٣ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ
و به آنها مهلت میدهم، همانا کید من متین است [که ظاهر آن احسان و باطن آن استدراج است]
- ترجمه سلطانیو به آنها مهلت میدهم، همانا کید من متین است
- ترجمه راستینروزی چند به آنها مهلت دهیم، که همانا مکر و عقاب من بس شدید است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٤ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
آیا [محمّد (ص) را انکار کردند و] فکر نکردهاند که صاحب (همنشین) آنها مجنون نیست که او جز بیم دهندهای آشکار نیست
- ترجمه سلطانیآیا فکر نکردهاند که صاحب (همنشین) آنها مجنون نیست که او جز بیم دهندهای آشکار نیست
- ترجمه راستینآیا این مردم فکر نکردند که صاحب آنها (یعنی پیامبر) هرگز جنونی در او نیست؟او فقط ترساننده خلق است (از اهوال قیامت) به بیانی روشن.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٥ أَوَلَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ
آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه که خداوند از هر چیزی خلق کرده است نظر نکردهاند و اینکه چه بسا که اجل آنها نزدیک شده باشد پس به کدام سخن بعد از آن (اجل) ایمان میآورند؟
- ترجمه سلطانیآیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه که خداوند از هر چیزی خلق کرده است نظر نکردهاند و اینکه چه بسا که اجل آنها نزدیک شده باشد پس به کدام سخن بعد از آن ایمان میآورند؟
- ترجمه راستینآیا فکر و نظر در ملکوت آسمانها و زمین و در هر چه خدا آفریده نکردند و در این که اجل و مرگ آنها بسا باشد که به آنان بسیار نزدیک شده باشد؟پس به چه حدیثی بعد از این (کتاب مبارک آسمانی) ایمان خواهند آورد؟
- ترجمه الهی قمشهای١٨٦ مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
و کسی را که خداوند گمراه کند پس او هادیی ندارد و آنها را در طغیان خویش رها میکند که کوری ورزند (سرگردان شوند)
- ترجمه سلطانیو کسی را که خداوند گمراه کند پس او هادیی ندارد و آنها را در طغیان خویش رها میکند که کوری ورزند (سرگردان شوند)
- ترجمه راستینهر که را خدا گمراه خواست هیچ کس رهنمای او نباشد، و چنین گمراهان را خدا در طغیان و سرکشی خود به حیرت و ضلالت واگذارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٧ يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
از تو دربارهٔ ساعت (قیامت، ظهور قائم عجّل الله فرجه، وقت مرگ) سؤال میکنند که چه زمانی آن فرا میرسد بگو: جز این نیست که علم آن نزد پروردگار من است، جز او آن را در وقت آن آشکار (ظاهر) نمیکند، آن در آسمانها و زمین سنگین است [برای اینکه صغرای آن و کبرای آن حدود و تعیّنات را رفع (از بین بردن) میکند و انیّات را میمیراند و حقّ را ظاهر و باطل را نابود میکند و آسمانها و زمین و اهل آن دو جز تعیّنات و انیّات باطله نیستند، و سنگینیای، سنگینتر از آنچه که شیء را رفع میکند و برای او اثری باقی نمیگذارد نیست] نزد شما نمیآید مگر ناگهانی، [چنان] از تو سؤال میکنند که گویی تو از آن آگاهی، بگو: جز این نیست که علم آن تنها نزد خداوند است و لکن اکثر مردم نمیدانند
- ترجمه سلطانیاز تو دربارهٔ ساعت سؤال میکنند که چه زمانی آن فرا میرسد بگو: جز این نیست که علم آن نزد پروردگار من است، جز او در وقت آن آن را آشکار نمیکند، آن در آسمانها و زمین سنگین است نزد شما نمیآید مگر ناگهانی، (چنان) از تو سؤال میکنند که گویی تو از آن آگاهی، بگو: جز این نیست که علم آن تنها نزد خداوند است و لکن اکثر مردم نمیدانند
- ترجمه راستین(ای رسول ما) از تو احوال و ساعت قیامت را سؤال خواهند کرد که چه وقت فراخواهد رسید؟پاسخ ده که علم آن منحصرا نزد ربّ و خدای من است، کسی به جز او آن را به هنگامش آشکار نکند، (شأن) آن ساعت در آسمانها و زمین بسی سنگین و عظیم است، نیاید شما را مگر ناگهانی. از تو میپرسند گویی تو کاملا بدان آگاهی. بگو: علم آن ساعت محققا نزد خداست، لیکن اکثر مردم آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٨ قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
بگو: [من] مالک نفع و نه ضرری برای خودم نیستم [پس برای من اطّلاع بر غیوب نمیباشد] مگر آنچه را که خداوند بخواهد [که مرا بر ظاهرش مالک نماید و مرا بر معنای مکنّای (کنایه شده) آن تعلیم دهد] و اگر غیب میدانستم حتماً طلب فراوانی خیر (سعه در مال و صحّت و سلامت) میکردم و به من بدی (آفت در مال و در انفس) نمیرسید که من جز انذار کنندهای و بشارت دهندهای برای گروهی که ایمان میآورند نیستم
- ترجمه سلطانیبگو: (من) مالک نفع و نه ضرری برای خودم نیستم مگر آنچه را که خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم حتماً طلب فراوانی خیر میکردم و به من بدی نمیرسید که من جز انذار کنندهای و بشارت دهندهای برای گروهی که ایمان میآورند نیستم
- ترجمه راستینبگو که من مالک نفع و ضرر خویش نیستم مگر آنچه خدا خواسته، و اگر من از غیب (جز آنچه به وحی میدانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه میافزودم و هیچگاه زیان و رنج نمیدیدم، من نیستم مگر رسولی ترساننده، و بشارت دهنده گروهی که اهل ایمانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٩ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِـحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
او کسی است که شما را از نفسی واحد خلق کرد و از [سنخ] آن زوجش را قرار داد تا [وقتی که او را از سنخ خود میبیند] به وی (جفتش) آرام بگیرد و چون با او درآمیخت حملی (بارداری) سبک را حمل کرد پس [مدّتی را] با آن (حمل) سپری کرد و چون سنگین شد (زوجش)، [آن دو] خداوند پروردگار خود را خواندند که اگر به ما [فرزند] صالحی [در نفس و بدن] بدهی البتّه هرآینه ما از شکر کنندگان خواهیم بود
- ترجمه سلطانیاو کسی است که شما را از نفسی واحد خلق کرد و از آن زوجش را قرار داد تا به او (مؤنّث) آرام بگیرد و چون با او درآمیخت حملی (بارداری) سبک را حمل کرد پس (مدّتی را) با آن سپری کرد و چون سنگین شد (مؤنّث)، (آن دو) خداوند پروردگار خود را خواندند که اگر به ما (فرزند) صالحی بدهی البتّه هرآینه ما از شکر کنندگان خواهیم بود
- ترجمه راستیناوست خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و از (نوع) او نیز جفتش را مقرر داشت تا به او انس و آرام گیرد، و چون با او خلوت کرد باری سبک برداشت، پس با آن بار حمل چندی بزیست تا سنگین شد، آنگاه هر دو خدا و پروردگار خود را خواندند که اگر به ما فرزندی صالح (و تندرست) عطا کردی البته از شکرگزاران خواهیم بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٠ فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِـحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
پس چون به آن دو [فرزند] صالحی داد در آنچه که به آن دو داده بود آن دو شرکائی برای او قرار دادند {اشراک به خداوند مراتب عدیده دارد: اشراک به او در وجوب وجود، در الهت، در عبادت، در وجود، در طاعت، در محبّت، در ولایت} پس خداوند از آنچه (کسی) که شریک میکنند عالیتر است
- ترجمه سلطانیپس چون به آن دو (فرزند) صالحی داد در آنچه که به آن دو داده بود آن دو شرکائی برای او قرار دادند پس خداوند از آنچه که شریک میکنید عالیتر است
- ترجمه راستینپس چون به آن پدر و مادر فرزندی صالح (و تندرست) عطا کرد مشرک شدند و برای خدا در آنچه به آنها عطا کرد شریک قرار دادند (یعنی فرزندان خود را به نام بتها نامیدند مثل عبد اللات و عبد العزی) ، و خدای تعالی برتر است از آنچه شریک او سازند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩١ أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
آیا آن کسانی را که چیزی را خلق نمیکنند و خود خلق میشوند را شریک [خداوند] میکنند
- ترجمه سلطانیآیا آن کسانی را که چیزی را خلق نمیکنند و خود خلق میشوند را شریک (خدا) میکنند
- ترجمه راستینآیا این چیزهایی را که هیچ موجود را خلق نتوانند کرد و خود مخلوق (خدا) هستند شریک خدا قرار میدهند؟
- ترجمه الهی قمشهای١٩٢ وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ
و نه استطاعت دارند که به آنها یاری دهند و نه به خودشان یاری رسانند
- ترجمه سلطانیو نه استطاعت دارند که به آنها یاری دهند و نه به خودشان یاری رسانند
- ترجمه راستیندر صورتی که آنها نه هرگز به مشرکان و نه به خود یاری توانند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٣ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ
و اگر آنها را به هدایت دعوت کنید از شما پیروی نمیکنند برای شما یکسان است چه آنها را بخوانید یا ساکت بمانید
- ترجمه سلطانیو اگر آنها را به هدایت دعوت کنید از شما پیروی نمیکنند برای شما یکسان است چه آنها را بخوانید یا ساکت بمانید
- ترجمه راستینو اگر آنها را (یعنی بتپرستان را) به راه هدایت بخوانید پیروی شما (مؤمنان) نخواهند کرد، بر شما یکسان است که آنها را بخوانید یا خاموش بمانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٤ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
همانا کسانی را که به جای خداوند میخوانید بندگانی امثال شما هستند آنگاه که آنها را بخوانید پس باید شما را استجابت کنند اگر راست میگویید
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی را که به جای خداوند میخوانید بندگانی امثال شما هستند آنگاه که آنها را بخوانید پس باید شما را استجابت کنند اگر راست میگویید
- ترجمه راستینغیر خدا هر آن کس را که شما (مشرکان و یهود و نصاری) به خدایی میخوانید (مانند بتان و عیسی و عُزَیر و غیره) به حقیقت همه مثل شما بندگانی هستند، اگر راستگویید آنها را بخوانید تا مشکلات و حوائج شما را روا کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٥ أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ
آیا آنها پاهایی دارند که با آنها راه بروند یا دستانی دارند که با آنها بگیرند یا چشمانی دارند که با آنها ببینند یا گوشهایی دارند که با آنها بشنوند بگو: شرکایتان را بخوانید سپس برای من کید کنید و منتظر من مشوید [و من به شما و به شرکاى شما بعد از غایت ضعف شما و ضعف شرکائتان و قوّت پروردگارم و حفظ او و نصرت او بالی (اندیشهای) ندارم]
- ترجمه سلطانیآیا آنها پاهایی دارند که با آنها راه بروند یا دستانی دارند که با آنها بگیرند یا چشمانی دارند که با آنها ببینند یا گوشهایی دارند که با آنها بشنوند بگو: شرکایتان را بخوانید سپس برای من کید کنید و منتظر من مشوید
- ترجمه راستینآیا آن بتان را پایی است که راهی پیمایند یا دستی که از آستین قدرت بیرون آرند، یا چشم و گوشی که به آن ببینند و بشنوند؟بگو: شریکان (باطل) خود را بخوانید و هر حیلت که با من میتوانید به کار برید بیآنکه هیچ مرا مهلت بدهید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٦ إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَـوَلَّى الصَّالِـحِينَ
همانا ولیّ من آن خدایی است که این کتاب [نبوّت و قرآن صورت آن] را نازل کرد و او صالحین را ولایت (سرپرستی) میکند
- ترجمه سلطانیهمانا ولیّ من آن خدایی است که این کتاب را نازل کرد و او صالحین را ولایت (سرپرستی) میکند
- ترجمه راستینمرا دوست و یاور به حقیقت خدایی است که این کتاب (قرآن) را فرستاده و اوست که نیکوکاران را دوستی و سرپرستی میکند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٧ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ
و کسانی که به جای او میخوانید نه استطاعت یاری کردن به شما را دارند و نه به خودشان یاری میرسانند
- ترجمه سلطانیو کسانی که به جای او میخوانید نه استطاعت یاری کردن به شما را دارند و نه به خودشان یاری میرسانند
- ترجمه راستینو آنهایی را که شما خدا میخوانید جز خدای یکتا هیچ یک قدرت بر یاری شما بلکه بر یاری خود ندارند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٨ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ
و اگر آنها را به هدایت دعوت کنید نمیشنوند و آنها را [در حالتی] میبینی که به تو نظر میکنند و (حال آنکه) آنها [تو را] نمیبینند
- ترجمه سلطانیو اگر آنها را به هدایت دعوت کنید نمیشنوند و آنها را (در حالتی) میبینی که به تو نظر میکنند و (حال آنکه) آنها (تو را) نمیبینند
- ترجمه راستینو اگر آنها را به راه هدایت خوانید نخواهند شنید (یعنی بتان چون گوش و بتپرستان چون هوش ندارند دعوت اسلام را نپذیرند. و ای رسول ما یا ای اهل عقل و بینش) تو میبینی که آنها (بتان یا بتپرستان) در تو مینگرند ولی نمیبینند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٩ خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ
عفو را بگیر و به [کارهای] پسندیده امر کن و از جاهلان روی بگردان
- ترجمه سلطانیعفو را بگیر و به (کارهای) پسندیده امر کن و از جاهلان روی بگردان
- ترجمه راستینطریقه عفو و بخشش پیشگیر و امت را به نیکوکاری امر کن و از مردم نادان روی بگردان.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٠ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و اگر وسوسهای از شیطان تو را وسوسه کرد [تا تو را بر انتقام از بدی کننده و ترک نصیحت به محبّ و معارضه با جاهل تحریک کند] پس به خداوند پناه ببر همانا او [به استغاثهٔ (طلب کمک) تو یا به وسوسهٔ شیطان] شنوا و [به عاقبت آنچه که تو را به آن امر میکند یا به چگونگی دفع وسوسهٔ شیطان] بسیار دانا است
- ترجمه سلطانیو اگر وسوسهای از شیطان تو را وسوسه کرد پس به خداوند پناه ببر همانا او شنوا و بسیار دانا است
- ترجمه راستینو چنانچه بخواهد از طرف شیطان (انس و جن) در تو وسوسه و جنبشی پدید آید به خدا پناه بر که او به حقیقت شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠١ إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ
همانا کسانی که تقوا پیشه کردهاند [میخواهند از وسوسهٔ شیطان پرهیز کنند] وقتی که طائفی (وسوسهای) از شیطان آنها را لمس (خطور و وسوسه) کند [اوامر او تعالی و نواهی او را] ذکر میکنند [یا سوء عاقبت طائف (وسوسه) را یاد میآورند، یا به ذکر مأخوذ از ولیّ امرشان ذکر میکنند، یا به فکر حاصل از ذکر مأخوذی که آن مثال شیخ او است را به یاد میآورند] پس آنوقت آنها مراقب هستند [به سوء عاقبت طائف یا به اینکه طائف از شیطان است، یا به جذب طائف به سفل سجین یا اینکه آن شیطانی است که او را از قِبل ابلیس وسوسه میکند]
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که تقوا پیشه کردهاند وقتی که طائفی (وسوسهای) از شیطان آنها را لمس کند ذکر میکنند پس آنوقت آنها مراقب هستند
- ترجمه راستینچون اهل تقوا را از شیطان وسوسه و خیالی به دل فرا رسد همان دم خدا را به یاد آرند و همان لحظه بصیرت و بینایی پیدا کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٢ وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ
و [حال اینکه] برادرانشان [اخوان کسانی که تقوا پیشه میکنند یا اخوان شیاطین از انسان] آنها را به گمراهی میکشانند (بر مخالفت با امر فریب میدهند) در آن هنگام کوتاهی نمیکنند
- ترجمه سلطانیو (حال اینکه) برادرانشان آنها را به گمراهی میکشانند در آن هنگام کوتاهی نمیکنند
- ترجمه راستینو مشرکان را برادرانشان (یعنی شیاطین انس و جن) به راه ضلالت و گمراهی میکشند و هیچ کوتاهی نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٣ وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُوا لَـوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
و وقتی که برای آنها آیهای [از درخواستهایشان یا آیهای از قرآن را دربارهٔ احکامشان به هنگام مسئلتشان (درخواستشان)] نمیآوری [درخواست کنندگان] میگویند چرا تو آن را برنگزیدی (اختیار نکردی)؟ بگو: جز این نیست که من از آنچه که از پروردگارم به من وحی میشود تبعیّت میکنم این [قرآن یا این مذکور] بصیرتهایی از سوی پروردگار شما است و به عنوان هدایت و رحمت است برای مردمانی که ایمان میآورند
- ترجمه سلطانیو وقتی که برای آنها آیهای (از درخواست آنان را) نمیآوری میگویند چرا تو آن را برنگزیدی (اختیار نکردی)؟ بگو: جز این نیست که من از آنچه که از پروردگارم به من وحی میشود تبعیّت میکنم این (قرآن یا این مذکور) بصیرتهایی از سوی پروردگار شما است و به عنوان هدایت و رحمت است برای مردمانی که ایمان میآورند
- ترجمه راستینو هر زمان که تو آیتی بر آنها نیاوری بر تو اعتراض کنند که چرا آیتی فراهم نساختی؟بگو: من تنها پیروی از آنچه از خدایم به من وحی رسد خواهم کرد، این آیات قرآن است مایه بصیرتهایی از جانب پروردگار شما و هدایت و رحمتی برای گروهی که ایمان آورند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٤ وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
و وقتی که قرآن قرائت میشود پس به آن گوش کنید و سکوت کنید راجی به اینکه شما [مورد] رحمت [واقع] شوید
- ترجمه سلطانیو وقتی که قرآن قرائت میشود پس به آن گوش کنید و سکوت کنید راجی به اینکه شما (مورد) رحمت (واقع) شوید
- ترجمه راستینو چون قرآن قرائت شود همه گوش بدان فرا دهید و سکوت کنید، باشد که مورد لطف و رحمت حق شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٥ وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَـوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ
و یاد (ذکر) کن پروردگارت را [پروردگار مضاف یا مطلقت را] در نفس خود [یعنی نه بر زبانت که آن متبادر است] {و آن اشاره به ذکر خفی است همان که مصطلح صوفیّه است و لذا آن مقدّم شده، و مراد از ذکر اعمّ از ذکر نقشیّ مثالی مأخوذ از ولیّ امر و از ذکر تمثالی مثالی است که از آن به فکر و حضور تعبیر میشود، و آن تصوّر مثال شیخ نزد ذاکر است و آن در ذکر ابلغ (رسانندهتر) از نقشیّ مثالی است و آن ابلغ از زبانی غیر مجهور (با صدای بلند اداء شده، آشکار) و آن ابلغ از مجهور است، و اجازه میدهد که از ذکر در نفس، مطلق تذکّر ربّ یا تذکّر امر و نهی او به هنگام هر فعالی اراده شود} با تضرّع و از روی خوف و [با زبان و] بدون جهر (بلند اداء کردن) گفتار {و آن اشاره به ذکر جلی است که آن از مصطلحات صوفیّه است و امّا ذکر زبانی مجهور (بلند اداء شده) چنانکه آن شأن قُرّاء (قاریان) و قَصّاص (قصّهسرایان) و عوام است و مذمّت آن وارد شده و از سنّت صوفیّه صافیّه نیست} در صبحگاهان و شامگاهان [یعنی در جملهٔ اوقاتت] و از غافلان [منهمک (کوشنده یا شیفته) در غفلت] نباش
- ترجمه سلطانیو یاد (ذکر) کن پروردگارت را در نفس خود با تضرّع و از روی خوف و بدون بلند (اداء) کردن گفتار در صبحگاهان و شامگاهان و از غافلان نباش
- ترجمه راستینخدای خود را با تضرّع و پنهانی و بیآنکه آواز برکشی در صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٦ إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ
همانا کسانی که نزد پروردگار تو هستند [کسانی که برای آنها حضور نزد او از انبیاء (ع) و رسولان (ع) و خلفای آنها در سلسلهٔ صعود و ملائکهٔ المقرّبین در سلسلهٔ نزول حاصل شده] از عبادت او استکبار نمیکنند و پیوسته او را [بر سبیل استمرار] تسبیح مینمایند و پیوسته [با استمرار] برای او سجده میکنند {پس اگر میخواهی به آنها ملحق شوی و به صفات آنان متّصف گردی پس از ذکر او غافل مشو}.
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که نزد پروردگار تو هستند از عبادت او استکبار نمیکنند و پیوسته او را تسبیح مینمایند و پیوسته برای او سجده میکنند.
- ترجمه راستینآنان (یعنی ارواح و فرشتگانی) که در حضور پروردگار تواند هیچگاه از بندگی او سرکشی نکنند و پیوسته به تسبیح و تنزیه ذات احدیت و به سجده او مشغولند.
- ترجمه الهی قمشهای