سورهٔ انفال
أنفال، بدر، جهاد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُـولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
از تو دربارهٔ انفال {انفال زیادت (فزونی) است و از آنچه که گلهٔ اسبان و شتران سواری بر آن نمیتازند و درون درّهها و آجام (نیزارها، بیشهها، دشتها) و اراضی موات و معادن و میراث کسی که وارث ندارد و غیر اینها از آنچه که کسی غیر او در آن شرکت ندارد} سؤال میکنند بگو انفال برای خداوند و رسول است [غیر رسول در آن شراکت ندارد] پس از خداوند بهراسید [و در آن طمع نکنید، و اختلاف مکنید و مشاجره ننمایید و اصلاح امر خداوند و رسولش را نخواهید] و آنچه که در بین خودتان [یعنی مابین خود را نه آنچه که بین خدا و رسول (ص)، و شما] است را اصلاح کنید و از خداوند و رسول او اطاعت کنید اگر مؤمن میباشید [زیرا ایمان اقتضای تسلیم به امر خداوند را میکند و سخن گفتن شما دربارهٔ امر خداوند و رسول او (ص) مورث شکّ در ایمان شما میشود] {در خبر است که این آیه درباره غنائم بدر نازل شد و این اوّلین غنیمتی بود که آن را گرفتند، و دربارهٔ آن و در چگونگی تقسیم آن سخن گفتند و دربارهٔ آن اختلاف کردند و منازعه نمودند و مشاجره کردند}
- ترجمه سلطانیاز تو دربارهٔ انفال سؤال میکنند بگو انفال برای خداوند و رسول است پس از خداوند بهراسید و آنچه که در بین خودتان است را اصلاح کنید و از خداوند و رسول او اطاعت کنید اگر مؤمن میباشید
- ترجمه راستین(ای رسول ما) امت از تو حکم انفال را سؤال کنند (یعنی غنایمی که بدون جنگ از دشمنان به دست مسلمانان آید و زمینهای خراب بیمالک، معادن، بیشهها، فراز کوهها، کف رودها، ارث کسی که وارث ندارد، قطایع ملوک، خلاصه ثروتی که بیرنج مردم حاصل شود) جواب ده که انفال مخصوص خدا و رسول است (که رسول و جانشینانش به هر کس و هر قدر صلاح دانند ببخشند) پس شما مؤمنان باید از خدا بترسید و در رضایت و مسالمت و اتحاد بین خودتان بکوشید و خدا و رسول او را اطاعت کنید اگر اهل ایمانید.
- ترجمه الهی قمشهای٢ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
جز این نیست که مؤمنین کسانی هستند که وقتی که خداوند ذکر شود قلبهای آنان [به سبب ذکر او] ترسان میشود و وقتی که آیات او برای آنها تلاوت شود [برای خالی بودن قلوب آنها از رین (حجاب دل، ریم، چرک، زنگ) اهویه، پس ذکر خداوند و آیاتش در آن اثر میکند و] بر ایمان آنها میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که مؤمنین کسانی هستند که وقتی که خداوند ذکر شود قلبهای آنان ترسان میشود و وقتی که آیات او برای آنها تلاوت شود بر ایمان آنها میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند
- ترجمه راستینمؤمنان حقیقی آنانند که چون ذکری از خدا شود دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمانشان بیفزاید و به خدای خود در هر کار توکل میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
کسانی که نماز را بپا میدارند و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانیکسانی که نماز را بپا میدارند و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینآنان که نماز را به پا میدارند و از هر چه روزی آنها کردهایم انفاق میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ
آنان (آن موصوفان) همان مؤمنان به حقّ هستند، آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزی کریمانهای دارند
- ترجمه سلطانیآنان همان مؤمنان به حقّ هستند، آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزی کریمانهای دارند
- ترجمه راستینآنها به راستی و حقیقت اهل ایمانند که نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزی نیکو دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ
چنانکه پروردگارت به حقّ [با غایت حقّۀ ثابته و آن اعلای دین و اعزاز مؤمنین و انهزام (در هم شکستن) مشرکین است، یا متلبّس به حقّ یا متسبّب از حقّ که همان ولایت است] تو را از خانهات خارج کرد و (حال آنکه) همانا گروهی از مؤمنین البتّه ناخوشنود بودند
- ترجمه سلطانیچنانکه پروردگارت به حقّ تو را از خانهات خارج کرد و (حال آنکه) همانا گروهی از مؤمنین البتّه ناخوشنود بودند
- ترجمه راستینهمان گونه که خدا تو را از خانه خود به حق (در جنگ بدر) بیرون آورد و گروهی از مؤمنان، سخت رأی خلاف و کراهت اظهار کردند (و تو به مخالفت آنها از حکم حق بازنگشتی، در امر انفال و غیر آن هم به خواهش مردم توجه مکن، پیرو امر خدا باش و از خلق ابدا اندیشه مدار).
- ترجمه الهی قمشهای٦ يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ
بعد از آنکه [حقّ با اعلام رسول] آشکار شد [که غلبه در جنگ بدر با آنها است] دربارهٔ حقّ با تو مجادله میکنند مانند اینکه به سوی مرگ رانده میشوند و (در حالی که) آنها [به مرگ] نگاه میکنند
- ترجمه سلطانیبعد از آنکه (حقّ با اعلام رسول) آشکار شد (که غلبه در جنگ بدر با آنها است) دربارهٔ حقّ با تو مجادله میکنند مانند اینکه به سوی مرگ رانده میشوند و (در حالی که) آنها نگاه میکنند
- ترجمه راستین(مردم نادان) در حکم حق با آنکه حق آشکار و روشن گردید با تو جدل و نزاع خواهند کرد (و چنان حکم حق و طاعت خدا بر آنها دشوار و سخت است) که گویی معاینه مینگرند که آنها را به جانب مرگ میکشند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که خداوند به شما وعده داد که قطعاً یکی از دو طایفه برای شما است و [از قریش اکراه داشتید] دوست داشتید که [آن کاروان] بدون شوکت (سلاح) برای شما باشد و خداوند میخواست که حقّ را با کلماتش [یعنی بوسیلهٔ خلفایش و اتباع آنها] محقّق (ثابت و ظاهر) کند و ریشهٔ کافران را قطع نماید [به حیثی که از آنها اثر و نه عقبی باقی نماند]
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که خداوند به شما وعده داد که قطعاً یکی از دو طایفه برای شما است و دوست داشتید که (آن کاروان) بدون شوکت (سلاح) برای شما باشد و خداوند میخواست که حقّ را با کلماتش محقّق (ثابت) کند و ریشهٔ کافران را قطع نماید
- ترجمه راستینبه یاد آر هنگامی که خدا به شما وعده فتح بر یکی از دو طایفه را میداد (غلبه بر سپاه قریش یا کاروان تجاری شام) و شما مسلمین مایل بودید که آن طایفه که شوکت و سلاحی همراه ندارند نصیب شما شود، و خدا میخواست که حق را با سخنان خود (که وعده پیروزی حق را داده است) ثابت گرداند و از بیخ و بن ریشه کافران را برکند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
تا حقّ را محقّق کند و باطل را باطل نماید و اگرچه مجرمان کراهت داشته باشند
- ترجمه سلطانیتا حقّ را محقّق کند و باطل را باطل نماید و اگرچه مجرمان کراهت داشته باشند
- ترجمه راستینتا حق را محقق و پایدار کند و باطل را محو و نابود سازد هر چند بدکاران را خوش نیاید.
- ترجمه الهی قمشهای٩ إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ
[به یاد آورید] آنوقتی را که از پروردگارتان یاری طلبیدید و بر شما اجابت کرد که من با هزار ملائکهٔ پی در پی درآمده به شما کمک میکنم
- ترجمه سلطانی(به یاد آورید) آنوقتی را که از پروردگارتان یاری طلبیدید و بر شما اجابت کرد که من با هزار ملائکهٔ پی در پی درآمده به شما کمک میکنم
- ترجمه راستین(به یاد آرید) هنگامی که استغاثه و زاری به پروردگار خود میکردید، پس دعای شما را اجابت کرد که من سپاهی منظم از هزار فرشته به مدد شما میفرستم.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و خداوند آن را (امداد را) قرار نداد مگر به عنوان بشارت و برای اینکه قلوب شما به آن اطمینان یابد و نصر (پیروزی، یاری) جز از نزد خداوند نیست [و لکن شما برای ضعف یقینتان و توکلتان جز به اسباب نظر نمیکنید و لذا نصر را به توسّط اسباب اجرا کرد]، همانا خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه سلطانیو خداوند آن را قرار نداد مگر به عنوان بشارت و برای اینکه قلوب شما به آن اطمینان یابد و پیروزی جز از نزد خداوند نیست، همانا خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینو این مدد فرشتگان را خدا نفرستاد مگر آنکه بشارت و مژده فتح باشد و تا دلهای شما (به وعده خدا) مطمئن شود و (بدانید که) نصرت و فیروزی نیست مگر از جانب خدا، که خدا را کمال قدرت و حکمت است.
- ترجمه الهی قمشهای